مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظم نمایشگاهی


۱.

معرفی و بررسی انتقادی کتاب تحولات تصویری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۵۲۷
در کتاب تحولات تصویری ایران ، تألیف سیامک دل زنده، مؤلف تلاش کرده است با گذر از تحلیل های توصیفی به تبیین نظری از تحولات هنر ایران در نیمه اول قرن سیزدهم هجری شمسی دست یابد. مؤلف کوشیده است، فراتر از روایت های خطی، به پادگفتمان های مسلط نیز بپردازد. در این مسیر نیز به موفقیت های قابل توجهی دست یافته است؛ اما این تلاش قابل نقد است.مؤلف تأکید کرده که، برخلاف دیدگاه پسااستعماری، مسیر دیگری را در این کتاب دنبال کرده است و در نقد دیدگاه پسااستعماری که «فاعلیت های منطقه ای» را نادیده می گیرد، به جست وجوی عاملیت های منطقه ای در ایران پرداخته است. مؤلف با در مرکز قراردادن مفهوم «نظم نمایشگاهی» به عاملان بیرونی و عاملان داخلی که بازتولیدکننده این نظم هستند پرداخته و شرح داده که چگونه این جریان بر هنر ایران غلبه یافته است. این دیدگاه ساختاری مؤلف را در مطالعه عاملیت های داخلی محدود کرده است. ازهمین رو، توجه مؤلف به پادگفتمان ها فاقد رویکرد تحلیلی است و متن به توصیف آثار و معرفی هنرمندان تقلیل یافته است. در این مقاله، مفصل بندی های نظری کتاب موردنقد و تحلیل قرار خواهد گرفت. اگرچه نقدهایی بر کتاب وارد است، اما منابعی ازاین دست می توانند زمینه را برای نظریه پردازی درون نگر و درون زا پیرامون هنر ایران فراهم سازد.
۲.

تبیین جریان هنر اسلامی در نمایشگاه های جهانی، جشنواره های ملی و دوسالانه های هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر اسلامی نظم نمایشگاهی نمایشگاه جهانی دوسالانه هنری هنر اسلامی معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۲۱۸
رویدادهای هنری (نمایشگاه ها، جشنواره ها و دوسالانه ها)، زمینه ای برای معرفی، مجموعه سازی و مستندسازی آثار هنر اسلامی بوده اند و نگارش تاریخ هنر اسلامی و گزینش و انتخاب موزه ها را جهت داده اند. هدف مقاله حاضر مطالعه رویدادهای هنر اسلامی و تاثیر آن بر معرفی و نمایش آثار هنر اسلامی است و این پرسش دنبال می شود که رویدادهای هنری در سه گفتمان استعمار، ملی گرایی و جهانی شدن چگونه روایت های متفاوت از هنر اسلامی ارائه می دهند؟ به این منظور با روش مطالعه اسنادی به تحلیل مستندات و گزارش ها درباره رویداهای هنر اسلامی می پردازیم و داده ها و اطلاعات را مبتنی بر «تحلیل روند» سازماندهی می کنیم تا روند برگزاری نمایشگاه ها و تأثیر آن بر نمایش آثار هنر اسلامی روشن شود.  یافته های پژوهش سه جریان را در برگزاری رویدادهای هنری متمایز می کند؛ اول، در نمایشگاه های جهانی (که از نمایشگاه 1851 لندن آغاز و تا نمایشگاه هنر محمدی در سال 1910 در مونیخ تداوم یافت)، هنر اسلامی به عنوان هنر شرقی و مستعمراتی معرفی و ارائه شد و روایتی شرق شناسانه بر آن غالب گردید. دوم، در نمایشگاه ها و جشنواره های ملی (که توسط کشورهای تازه استقلال یافته و دولت های تازه تأسیس شده پس از 1920 برگزار می شد)، هنر اسلامی به عنوان میراث فرهنگی و بخشی از دارایی و ثروت ملی به نمایش می آمد و به تدریج روایت ملی گرایانه بر هنر اسلامی غالب شد. سوم این که نمایشگاه هنر اسلامی در سال 1976 پایانی بر جریان پیشین بود و با افول ملی گرایی و برآمدن گفتمان جهانی شدن، نمایشگاه های هنر اسلامی نیز وارد مرحله تازه ای شدند. این بار دوسالانه های هنر معاصر به نمایش و ارائه هنر اسلامی مدرن و معاصر پرداختند. با این حال آنچه در این رویدادها به عنوان هنر اسلامی معاصر ارائه شده، روایتی از هنر معاصر در سرزمین های اسلامی است و بیش از آنکه معرف هنر اسلامی باشد، دربرگیرنده تجربه های هنر معاصر است که اغلب ساختارشکن و انتقادی هستند.