فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
285 - 298
حوزههای تخصصی:
Man's innate need for true spirituality and lasting peace is evident in the tendency to mystical and semantic schools, currents and circles in the new world, and is a testament to theism, tranquility, truth-seeking, perfectionism and return. It is to itself; The sincere need that the system of liberal secular domination sought to falsely saturate and give rise to modern spiritualities, pseudo-mystics and sects in order to intoxicate the motives, thoughts, morals and actions of modern man in the new world and therefore against monotheistic religions. In particular, pure Muhammadan Islam and the comprehensive and complete mysticism based on it have launched a comprehensive offensive, in other words, a cultural NATO and a soft war. The present article seeks to focus on spiritualism with a focus on Islamic mysticism and to explain true mysticism and the characteristics of Imam Khomeini so that the direct path of nature and the way to get rid of misguidance and mischief of the age of modernity is not lost and religious spiritualism in The Imam should take advantage of this spiritual power from the beginning of the revolution until the victory and formation of the Islamic Republic in Iran, and put the power and power of spirituality in organizing human life in the eyes of the world and for all.
تجلی روان شناسی مثبت گرا در دیوان شمس و تزیینات مقبره مولانا بر اساس دیدگاه مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
339 - 357
حوزههای تخصصی:
جهان پهلوانِ حماسه انسانیِ دیوانِ شمسِ مولانا، فردی مثبت گرا، توانمند و پویاست که قدرتمندانه از لحظه اکنون عمر خویش لذّت می بَرد و خوش بینانه در مسیر کمال گام برمی دارد و خوش دل و سرزنده در سلوک زندگی، روح و جان خود و دیگران را می پروراند. سلامت روان محصول این نگاه و باور است که چکیده د یدگاه اندیشمندان روان شناس با رویکرد مثبت گرا محسوب می شود. مقاله حاضر شواهد و مصادیق مؤلّفه های روان شناسی مثبت گرا را طبق نظریه مارتین سلیگمن در دیوان شمس بررسی و تحلیل می کند. به عبارت دیگر، روان شناسی مثبت گرا به جای پرداختن به اختلالات و ضعف ها، توانایی های انسان را در شش گروه کلی بدین شرح خلاصه می کند: خرد و دانایی، شجاعت، نوع دوستی، عدالت جویی، اعتدال و تعالی. محور و مضمون بسیاری از ابیات دیوان شمس که در این پژوهش به بخشی از آن مجموعه غنی اشاره شده است؛ بزرگداشت و تبلیغ و ترویج این توانایی ها و نیز مفاهیم و معانی زیرمجموعه گروه های شش گانه، همچون: کنجکاوی، خلاقیت، خودباوری، پایداری، عشق و ... است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، منتخبی از ابیات دیوان شمس با رویکرد روان شناسی مثبت گرا تجزیه وتحلیل می شود و در نهایت نگاه مثبت گرای مولانا در خلق دیوان شمس نمایان می شود که بیانگر ظرفیت های بی شمار ادبیات فارسی در روان شناسی است. همچنین به تزیینات مقبره مولانا پرداخته می شود.اهداف پژوهش:بررسی روان شناسی مثبت گرا در دیوان شمس براساس دیدگاه مارتین سلیگمن.بررسی روان شناسی مثبت گرا در تزئینات مقبره مولانا براساس دیدگاه مارتین سلیگمن.سؤالات پژوهش:روان شناسی مثبت گرا در دیوان شمس براساس دیدگاه مارتین سلیگمن چگونه است؟روان شناسی مثبت گرا در تزیینات مقبره مولانا براساس دیدگاه مارتین سلیگمن چگونه است؟
اثرات خنک کنندگی دریاچه های شهری بر ساختمان های اطراف، نمونه مطالعاتی: دریاچه چیتگر، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
33 - 44
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی چالش های زیست محیطی بزرگی از جمله انتشارات گازهای مضر را به همراه داشته است. این امر با افزایش دما و تراکم شهری به اوج خود رسیده است. یکی از مهم ترین چالش ها جزیره گرمایی شهری (UHI) است که در مناطق شهری پرجمعیت به طور برجسته تر ظاهر می شود. در میان اجزای تشکیل دهنده مورفولوژی شهری، پهنه های آبی مانند رودخانه ها و دریاچه ها تأثیر قابل توجهی بر خنک کنندگی شهری دارند. به دلیل ویژگی های خنک کنندگی، پهنه های آب مانند یک فضای باز شهری بیشتر از دیگر عناصر، بر جزایر گرمایی شهری از طریق فرآیندهای تبخیر و انتقال حرارت تأثیر می گذارند. تهران در سال های اخیر به دلیل افزایش جمعیت با مشکلات گرمایشی شدیدی مواجه بوده است. احداث دریاچه چیتگر در تهران فرصتی قابل توجه برای بررسی اثرات خنک کنندگی آب و بهینه سازی ساختارهای شهری فراهم کرده است. در این تحقیق با نرم افزار انوی مت 4.4.5 بر اساس مطالعات انجام شده، 16 مدل ترکیبی برای مقایسه سناریوهای شهری بر اساس فرم و هندسه شهری با عوامل اقلیمی و شاخص آسایش حرارتی PET (دمای معادل فیزیولوژیک) طراحی شد. از نتایج به دست آمده مشخص شد که با احداث دریاچه چیتگر دمای محیط کاهش و رطوبت افزایش یافته است. شاخص آسایش حرارتی PET نشان داد که پس از احداث دریاچه چیتگر، آسایش حرارتی از شرایط بهتری برخوردار است. نتایج به دست آمده از سناریوی فرم شهری بهینه نشان داد که هر چه نسبت ارتفاع به عرض دره های شهری بیشتر باشد، شاخص دما و آسایش حرارتی کاهش، اما رطوبت افزایش می یابد. همچنین محل قرارگیری ساختمان ها در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کمترین درجه حرارت و آسایش حرارتی PET را دارد اما از رطوبت بیشتری برخوردار است.
بررسی نمایشنامه «مرگ یزدگرد» بر اساس دیدگاه لوکاچ در باب «درام تاریخی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
9 - 25
حوزههای تخصصی:
اقتباس از تاریخ از تجربیات پرتکرار در ادبیات نمایشی ایران و جهان است. بررسی نمونه های موفق از این تجربیات بر اساس چارچوبی مشخص، می تواند راهگشای دیگر نویسندگان در ورود به این مسیر باشد. محدود شدن بررسی این گونه آثار به میزان انطباق با تاریخ و غفلت از نقد ادبی، موجب خارج شدن بسیاری از جنبه های آن ها از دایره بررسی می شود. به این ترتیب سؤال اساسی که با آن مواجه می شویم، این است که یک پدیده تاریخی چطور دراماتیزه می شود و یک درام تاریخی باید واجد چه ویژگی هایی باشد؟ هدف این پژوهش این است که این امر با بررسی یک درام تاریخی شاخص ایرانی بر اساس یک چارچوب نظری، تبیین شود. منتقد برجسته مارکسیست، گئورک لوکاچ، در کتاب رمان تاریخی به بحث درباره ویژگی های درام تاریخی می پردازد که از خلال مباحث او، می توان مؤلفه هایی برای این گونه استخراج کرد. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی کوشش شده است که یکی از معروف ترین نمایشنامه های تاریخی ایرانی یعنی مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی بر اساس دیدگاه لوکاچ درباره «درام تاریخی» و پنج مؤلفه مطروحه توسط وی شامل «فاکت های سنخ نمای زندگی»، «قهرمان جهان تاریخی»، «عمومی بودن»، «انسانی شدن تاریخ»، «اکنونی ساختن تاریخ» مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که از میان پنج مؤلفه مدنظر لوکاچ، چهار مؤلفه یعنی «فاکت های سنخ نمای زندگی»، «عمومی بودن»، «انسانی شدن تاریخ» و «اکنونی ساختن تاریخ» در درام بیضایی یافت می شود. در این میان با توجه به دیدگاه بیضایی به تاریخ، «اکنونی ساختن تاریخ» در آثار او اهمیتی مضاعف پیدا می کند. اساساً بیضایی به سراغ تاریخ می رود تا نکته ای را به جامعه معاصر خود گوشزد کند. اما بارزترین تفاوت اثر او با مؤلفه های لوکاچ، در چگونگی ظهور «قهرمان جهان تاریخی» بروز پیدا می کند زیرا لوکاچ افراد نزدیک به هسته قدرت را مناسب قبول نقش قهرمان جهان تاریخی می داند به این دلیل که بیشتر در معرض نیروهای مختلف هستند. اما بیضایی قهرمانانش را از میان مردم عادی یا افراد رده پایین حکومتی انتخاب می کند. این امر از سر تصادف و اتفاق نیست بلکه به بینش بیضایی نسبت به تاریخ برمی گردد. از نقدهای بیضایی به تاریخ نگاری مرسوم، نادیده انگاری مردم عادی است.
مطالعه عوامل موثر بر توسعه اجتماعی در شهرها (مورد مطالعه: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
71 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: غفلت از مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه، زندگی شهری را با مسائل و چالش های پیچیده ای مواجه می سازد. لذا به منظور ارتقا کیفیت زندگی شهری مسائل اجتماعی و فرهنگی همانند: سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و... (توسعه اجتماعی) شهروندان در شهرها مورد مطالعه قرار می گیرد.هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه سرمایه فرهنگی، سرمایه روان شناختی، احساس آنومی و حکمرانی مطلوب با توسعه اجتماعی شهروندان استروش: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شهروندان شهر تبریز شامل 1593373 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گردید.یافته ها: بین سرمایه فرهنگی، سرمایه روان شناختی و حکمرانی مطلوب با توسعه اجتماعی همبستگی معنی دار مستقیمی وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سرمایه فرهنگی، سرمایه روان شناختی و حکمرانی خوب، میزان توسعه اجتماعی شهروندان افزایش می یابد. اما بین احساس آنومی و توسعه اجتماعی همبستگی معنی دار معکوسی وجود دارد؛ این بدین معنا است که با افزایش میزان احساس آنومی در بین شهروندان، میزان توسعه اجتماعی آن ها کاهش می یابد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از مدل معادلات ساختاری، سرمایه فرهنگی بر توسعه اجتماعی (39/0) تاثیر دارد و با افزایش میزان سرمایه فرهنگی، میزان توسعه اجتماعی نیز افزایش می یابد. سرمایه روان شناختی (31/0) و حکمرانی خوب (30/0) نیز بر توسعه اجتماعی تاثیر دارند. تاثیر احساس آنومی بر توسعه اجتماعی (24/0-) منفی است و با افزایش میزان احساس آنومی از میزان توسعه اجتماعی کاسته می شود.
تبیین نقش دریاچه های مصنوعی بر بهبود کیفی معماری منظر و تأثیر آن بر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون (نمونه موردی: دریاچه چیتگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
59 - 72
حوزههای تخصصی:
دریاچه های مصنوعی از دیرباز به یکی از مناظر تفریحی گردشگری مهم در دنیا تبدیل شده است. بهبود کیفی معماری منظر و تأثیرات آن بر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون، به دلیل وجود نقش جذاب آب و دریاچه، از جایگاه ویژه ای در میان گردشگران برخوردار است. هدف مقاله، تبیین نقش دریاچه های مصنوعی بر بهبود کیفی معماری منظر و تأثیر آن بر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون و معیارهای ذهنى ش هروندان است که باعث ایجاد تأثیر ارتقا کیفیت بصری محیط پیرامون و بهبود کیفی معماری منظر می شود. روش تحقیق ش امل روش های توصیفى- تحلیلى و پیمایشى است. جامعه آمارى 384 نفر از ساکنین و مراجعین می باشند که از حاشیه فضاى مسکونی و دریاچه مورد سنجش قرار گرفتند، تکنیک تحلیل شامل تحلیل آمارى با استفاده از نرم افزار PLS صورت گرفته است. با توجه به یافته های پژوهش بهبود کیفی معماری منظر و ارتقا کیفیت بصری محیط دریاچه یکی از اصلی ترین معیار برای تبیین نقش دریاچه های مصنوعی می باشد.
شکل گیری «کارشناس رسمی معماری داخلی» در ایران
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
110 - 129
حوزههای تخصصی:
اولین کارشناس دانش آموخته معماری داخلی، سال ۱۳۵1به منظور ارائه نظر تخصصی در دعاوی مربوط به ساختمان به کانون کارشناسان رسمی دادگستری پیوست. پیش از تصویب قانون مدنی (۱۳۰۷شمسی) حل اختلافات با حضور افراد خبره یا معتمد به صورت رسمی و غیررسمی رایج بود. پس از تصویب قانون مدنی و آیین دادرسی (۱۳۰۷و ۱۳۱۸) در قانون اشاره شد که دادگاه می تواند در موارد تخصصی از نظر کارشناسان استفاده کند. از آن زمان نقش کارشناس رسمی ساختمان، ارائه ی نظرات تخصصی به اشخاص حقیقی و حقوقی مختلف در داخل و خارج از دادگاههاست. با افزایش ساخت بناهای جدید و تغییرکاربری و نوسازی بناهای قدیمی، راه اندازی رشته معماری داخلی درایران ضرورت یافت. همراه با تحولات ساخت بناهای جدید، اختلافات در زمینه های مختلف ساختمان پدید آمد. از سویی با پیدایی تخصص معماری داخلی و طراحی داخلی در معماری و افزایش فعالیت دراین زمینه، رشته معماری داخلی نیز به گروه ساختمان کانون کارشناسان رسمی اضافه شد. حال پرسش این مقاله این است که با وجود آنکه معماری داخلی یک تخصص است و اختلافات آن می تواند با وجود کارشناس رسمی ساختمان حل و فصل شود، چگونه کارشناسی معماری داخلی به عنوان یک رشته مجزا در کانون کارشناسان رسمیت یافت؟ به منظور پاسخ به این پرسش، در این مقاله ابتدا در مقدمه به وضعیت حل و فصل اختلافات پیش از قانون مدنی اشاره شده سپس تدوین نظام جدید قضایی در ایران و شکل گیری کانون کارشناسان رسمی دادگستری در پی تغییر حکومت با شرحی مختصر و در ادامه وظیفه کارشناس رسمی در قانون آیین دادرسی و در پی آن حضور دانش آموختگان معماری داخلی به عنوان کارشناس رسمی در گروه ساختمان به تفصیل بررسی شده است. در نهایت، با تحلیل و فهم چگونگی شکل گیری کارشناسی رسمی معماری داخلی در ایران مشخص شده است که با توجه به پیچیدگی ها وتعدد عواملی که در امر ساختمان وجود دارد، نیاز به حضور کارشناس رسمی معماری داخلی و اظهار نظرهای تخصصی در زمینه مسائل بسیار گسترده در این حوزه وجود داشته واین تخصص به حل و فصل دعاوی حوزه ی ساختمان کمک نموده است.
خوانش انتظام فضایی خانه ی ایرانی به مثابه ارتباط کالبد با الگوی زیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
35 - 55
حوزههای تخصصی:
پیش شرط ها و پیامدهای شهری شدن در سپهرِ نظریه شهری ایران
حوزههای تخصصی:
رهیافت های مختلف در حوزه مطالعات شهری همواره سعی داشته اند تا اَمرِ شهری را بازنمایی کند. با این وجود، امروزه مفهوم شهر به عنوان یک مقوله تحلیلی، بسیار چالش برانگیز شده است. پیدایش مفاهیم شهری گوناگون غالباً متاثر از وجود تمایز بین نقشه نگاری ها، تصویرسازی ها و واژگان موجود در شرایط مکانی و قلمروهای شهری و رویکردهای فکری قرن بیست و یکم است. مقاله حاضر ضمن تلاش برای فهم فرایندهای دگرگونی شهری، سعی دارد چارچوبی را به کار برد تا سپهرِ در حال تحول نظریه شهری (مبتنی بر پیش فرض ها و پیامدها) درک گردد. دستور کار اصلی این مقاله خوانش پیش شرط های عادی شده درباره اوبژه تحلیلی در حوزه مطالعات شهری و دسته بندی پیامدهای آن است. روش تحلیل مضمون در دو سطح اسناد (مرور متون و قوانین مرتبط) و افراد (مصاحبه عمیق/ نیمه ساختار یافته با نخبگان) در راستای شناسایی مضامین اصلی به کار گرفته شده است. مقاله استدلال می کند که حداقل سه مسیر کلان(پیش شرط) و نُه مسیر خُرد (پیامد) برای پاسخگویی به چالش های مفهومی فعلی در سپهر نظریه شهری ایران وجود دارد که هر یک حاکی از آینده متفاوتی برای مطالعات شهری خواهد بود. نتیجه گیری مقاله این است که دگرگونی پدیده شهری و مفاهیم متاثر از آن فرصتی را برای تفکر مجدد پیرامون چگونگی مواجهه با حوزه مطالعات شهری فعلی و پیامدهای ممکن برای حوزه نظریه شهری در آینده فراهم می کند.
سبک و سیاق منبت آباده و تحلیل آن در آینه مردم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اصیل ترین هنرهای چوب با قدمت و شهرت آباده، منبت کاری بوده بطوری که یونسکو آن را شهر جهانی منبت قلمداد کرده است. منبت آباده نقوش متنوعی دارد: گیاهی، اسلیمی و ختایی، نقوش باستانی و نگارگری که نقوش گیاهی بیشترین کاربرد را دارد. نقوش این منطقه، گل سرخ، گل نرگس و برگ بیدی است. از علل آن باید به اقلیم ومحیط و مسائل فرهنگی اشاره کرد. هدف، بررسی تاثیر اقلیم و فرهنگ بومی آباده بر نقوش منبت شهرستان آباده است. بنابراین تاثیر اقلیم و فرهنگ بومی منطقه بر نقوش منبت کاری آباده چیست؟ تحقیق، از نظر هدف، بنیادی و ماهیتی توصیفی-تحلیلی دارد. گردآوری مطالب کتابخانه ای و بویژه میدانی است. نتایج نشان داد آثار منبت؛ ظرافت، ملاحت و تراکم دارد و بالتبع از چوب های بدون بافت و نقش بهره برده است. آباده در گذشته از مراکز گلاب گیری فارس بوده و وجود باغ های گل سرخ در اطراف آن مانند شورجستان، گیاهان و گل های خودرو در بوم منطقه، مایه الهام منبت کاران قرار گرفته است. قرارگیری آباده در جوار امپراطوری هخامنشی و ساسانی و مشاهیر و شاعران پرآوازه، انگیزه غنای تصویری با اشکال باستانی و چهره مشاهیر امری فرهنگی است. باید بیان کرد اقلیم و فرهنگ منطقه در شکل گیری ارزش ها، هنرها، طرح و نقوش تزئینی دو رکن اساسی هنر منبت آباده بوده و همنشینی این دو در آثار چوبی منبت توانسته ضرب آهنگ همنوایی را در منظر مخاطب ارزانی دارد. در واقع باید اذعان کرد اشیاء منبت شده توسط هنرمندان آباده ای با کارکرد کاربردی یا آیینی جزو لاینفک زندگی ایشان است.
مطالعه نقد تخیل مادی در منتخبی از آثار سلطان محمد نقاش بر اساس نظریه گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان محمد نقاش، هنرمند برجسته دوره صفوی، با خلق آثار زیبا و تخیلی، تأثیر عمیقی بر هنر ایرانی گذاشته است. گاستون باشلار، نظریه پرداز فرانسوی، بر ارتباط تخیل هنری با عناصر بنیادین طبیعت (آب، آتش، خاک و باد) تأکید می کند و نقد تخیلی را به عنوان ابزاری برای تحلیل لایه های پنهان تخیل در هنر معرفی می نماید. این پژوهش به مطالعه چهار نگاره مشهور سلطان محمد نقاش، شامل «معراج پیامبر»، «دربار کیومرث»، «مرگ ضحاک» و «جشن سده»، با تکیه بر نظریه گاستون باشلار می پردازد. در ابتدا، نظریه تخیل باشلار به تفصیل شرح داده می شود و سپس آثار یاد شده از سلطان محمد نقاش، از این منظر تحلیل می شوند. اهداف این پژوهش، تحلیل نقش عناصر اربعه در آثار منتخب سلطان محمد نقاش و شناسایی عنصر غالب در این آثار است. جستار حاضر در پی پاسخ به دو سئوال اصلی است: نخست، عناصر اربعه چه نقشی از بُعد بصری در آثار سلطان محمد نقاش دارند؟ دوم، کدام عنصر با غالب ترین حضور بصری در این آثار نمایان است؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد کتابخانه ای بوده است. نتایج نشان می دهد که تعامل میان تخیل و عناصر طبیعی نه تنها ابزاری برای خلق هنر است، بلکه نیروی محرکه ای در شکل دهی به تجربیات انسانی و فرهنگی به شمار می آید. عنصر خاک به عنوان غالب ترین عنصر در آثار سلطان محمد نقاش حضور دارد و بازتاب دهنده دنیای درونی هنرمند و زمانه اش است. آثار این هنرمند چیره دست حس آرامش و شگفتی را به بیننده منتقل می کنند و فراتر از واقعیت های عینی قرار دارند.
تحلیل بینانشانه ای عکاسی: مقدمه ای بر شاخص های درون متنی و برون متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس به عنوان زیرمجموعه ای از نشانه های تصویری و زبان نوشتاری نیز به عنوان بخشی از سیستم نشانه ای، در یک نظام مشترک قرار می گیرند که وجه اشتراکشان "نشانه" بودن آن هاست. ترجمه بینانشانه ای به عنوان گردش معنا بین نظام های مختلف روشی ارتباطی بین منابع نشانه شناختی، از جمله زبان و تصویر است. مقاله پیش رو نیز با استفاده از آموزه های بینانشانه ای، عکاسی را از منظر صورت و فرم، مضمون و ارتباط فرامتنی با تاریخ و فرهنگ، مورد تحلیل و بررسی قرار داده و روابط میان نشانه های نوشتاری و تصویری درون اثر را به صورت درون متنی و فرامتنی مورد کاوش قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، ارائه تحلیلی زبان شناسانه از دیدگاه بینانشانه ای در عکاسی، و تعمیم قواعد و ساختارهای حاکم در نشانه ی زبانی بر نشانه های تصویری، برای دست یافتن به تحلیلی جامع است. در این رویکرد جهت تحلیل بیانشانه ای عکاسی شاخصه هایی طرح می شود و در ادامه با به کارگیری این شاخصه ها یکی از عکسهای کتاب نگاهی به عکس ها اثر جان سارکوفسکی به روش توصیفی-تحلیلی، مورد مطالعه قرار می گیرد. در نهایت "روش بینانشانه ای" به عنوان یک روش بررسی قابل اتکا در زمینه ی تحلیل بین نظام های مختلف معرفی می شود که با بررسی همزمان تصویر، متون و سایر زمینه های جانبی، مخاطب را در فهم همه جانبه ی عکس ها یاری می دهد.
دلایل وجود پدیده ی کپی در طراحی گرافیک ایران از دیدگاه تحلیل لایه ای علت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
117 - 128
حوزههای تخصصی:
کپی آثار هنری با اهدافی چون آموزش، تکثیر و مرمت از دیرباز در هنر ایران وجود داشته است که با توجه به قصد هنرمند می توان آن را به دو دسته ی کپی موجه و کپی مردود تقسیم کرد. نظر به اینکه در چند دهه ی اخیر، پدیده ی کپی از نوع مردود و غیر اخلاقی در طراحی گرافیک ایران افزایش یافته است، شناسایی دلایل آن امری ضروری به نظر می رسد. نظریه ی«تحلیل لایه ای علت ها» که توسط سهیل عنایت الله، آینده پژوه استرالیایی بنا نهاده شد، به عنوان چارچوب نظری این مقاله انتخاب شد. این الگو برای کشف علل مسائل در چهار لایه به تحلیل آنها می پردازد که شامل لیتانی، علل اجتماعی، جهان بینی-گفتمان و اسطوره- استعاره می شود. این مقاله که از دیدگاه هدف از نوع کاربردی بوده و اطلاعات آن به شیوه ی کتابخانه ای جمع آوری شده، در پی پاسخ به این سوال اصلی است که دلایل وجود پدیده ی کپی در طراحی گرافیک ایران از دیدگاه تحلیل لایه ای علت ها چیست؟، نتایج بدست آمده به کمک روش کیفی نشان می دهد در لایه ی نخست دلایلی چون دسترسی نامحدود به تصاویر اینترنتی، ضعف خلاقیت در طراحان، نبود قوانین بازدارنده و رشد کمی مراکز طراحی غیرحرفه ای شناسایی شد. در لایه ی دوم مواردی چون نیاز مالی طراحان، پیروی از سلیقه بازار، عادی انگاری کپی، چرخه ناقص آموزش، عدم عضویت ایران در معاهده جهانی حق نشر و همچنین عدم کنشگری کافی د رمقابل این پدیده بدست آمد. در سومین لایه، گفتمان های غرب باوری و محافظه کاری و در لایه ی چهارم، ضرب المثل هایی همچون مرغ همسایه غاز است و یک شبه ره صدساله رفتن به عنوان عوامل انگیزشی بروز این پدیده شناخته شد.
بررسی تأثیر استفاده از نرم افزارهای تخصصی بر ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان در درس مقدمات طراحی معماری (3)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
88 - 100
حوزههای تخصصی:
خلاقیت از فاکتورهای بسیار تأثیرگذار در آموزش معماری بوده و مهم ترین ابزار در افزایش قدرت طراح در فرآیند طراحی معماری می باشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از نرم افزارهای تخصصی بر ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی-تحلیلی و علی-مقایسه ای می باشد. جامعه آماری دو گروه 30 نفره از دانشجویان معماری در درس مقدمات طراحی معماری (3) در نظر گرفته شد. طراحی در یک گروه با استفاده از نرم افزارهای تخصصی و طراحی در گروه دیگر با استفاده از مدل سازی حجمی و ترسیم های دستی انجام گردید. در این پژوهش از آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون میانگین برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. بر اساس داده های آماری مقدار P_value برای خلاقیت 0.001 و برای مدل سازی برابر 0.000 محاسبه شد که می توان نتیجه گرفت که در سطح خطای 5% ، میانگین های دو روش نرم افزاری و دست آزاد دارای تفاوت معناداری هستند. همچنین مقدار همبستگی بین خلاقیت و مدل سازی در شیوه نرم افزارمحور و دست آزادمحور معنادار بوده و مثبت بودن ضرایب گویای وجود ارتباط مستقیم بین دو متغیر است. نتایج حاکی از این می باشد که استفاده از نرم افزارهای معماری در فرآیند طراحی به دلیل دقت بالای ترسیمی و قابلیت بالای ویرایش بر روی طرح باعث ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان در درس مقدمات طراحی می گردد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در خیابان های پیاده محور (مطالعه موردی: خیابان پیاده محور چهارباغ عباسی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
217 - 239
حوزههای تخصصی:
توسعه اجتماعی فضاهای شهری با میزان استفاده و حضور انسان در فضا در ارتباط است؛ به همین منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی از مهم ترین جلوه های فضاهای شهری موفق است که تنها به واسطه آن، ابعاد ناملموس حیات مدنی، امکان ظهور به دست می آورند. اما در عصر حاضر استفاده روزافزون از اتومبیل و سلطه تدریجی حرکت سواره بر پیاده باعث کاهش تمایل به حضور و مشارکت های اجتماعی در فضاهای شهری شده است. این موضوع ضمن پرداختن به اهمیت تعاملات اجتماعی در زندگی شهری، ضرورت بازگشت به مقوله پیاده مداری را مطرح می کند. با در نظر گرفتن اهمیت مسئله مطرح شده، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در خیابان های پیاده محور پایه ریزی شده است که به صورت مطالعه موردی در خیابان پیاده محور چهارباغ عباسی اصفهان انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است؛ تلاش شده است با احصای معیارها و شاخص های مؤثر، میزان اهمیت هریک با استفاده از نظر خبرگان مشخص شود. از این رو، 22 معیار مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی، ذیل سه مؤلفه کالبدی، اجتماعی و فعالیتی-عملکردی شناسایی شد. سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice، به تعیین ضرایب اهمیت معیارها، زیرمعیارها و اولویت بندی آن ها اقدام شد. جامعه مورد پژوهش را کارشناسان تشکیل داده اند که در پاسخ گویی به سؤالات پرسش نامه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان معیارهای اصلی، معیار کالبدی با وزن0.31 نسبت به بقیه معیارها از اهمیت بیشتری برخوردار است. در میان معیارهای فرعی، معیارهای تنوع بصری و نفوذپذیری از معیار اصلی کالبدی با وزن 0.29 بیشترین ضریب اهمیت را در فرآیند ارتقاء تعاملات اجتماعی از منظر متخصصین به خود اختصاص داده است.اهداف پژوهش:شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در خیابان های پیاده محور.ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر در ارتقاء تعاملات اجتماعی خیابان پیاده محور چهارباغ عباسی.سؤالات پژوهش:عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در خیابان های پیاده محور کدام است؟کدام عامل در ارتقاء تعاملات اجتماعی خیابان پیاده محور چهارباغ عباسی از اهمیت بیشتری برخوردار است؟
بُعد زمان در نگاره های ایرانی در تطبیق با اسفار کاتبان و سال های ابری (ابوتراب خسروی و علی اشرف درویشیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
181 - 200
حوزههای تخصصی:
بُعد زمان در آثار هنری و ادبی بازتاب یافته است. در نگارگری ایرانی نیز بُعد زمان حائز اهمیت به سزایی است. زمان در روایت یکی از مباحث مهم است که روایت شناسان به آن ها توجه کرده اند. از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه زمان روایی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشبرد روایت داستانی بسیار اهمیت دارد. نظریه زمان ِژنت، شاملِ سه محور نظم، تداوم و بسامد است. تکنیک روایت و چندگانگی نوع ادبی و انعکاس نوع زمان در ساختار اسفار کاتبان و سال های ابری، مهم ترین امتیاز آن ها نسبت به سایر رمان هاست. نگارنده در این مقاله، ضمن بررسی تبلور زمان در هر دو رمان، جنبه هایی که در فن روایت هر دو اثر نقش داشته اند را نیز نشان می دهد. این جستار با رویکردی توصیفی–تحلیلی با تکیه بر دیدگاه های ساختارگرایی ژرار ژنت، نشان می دهد که عنصر زمانی در هر دو رمان، بسامد بیشتری نسبت به سایر رمان ها دارد. براساس یافته های این پژوهش، هر دو نویسنده پی رنگ داستانی شان را بر مبنای تغییر زمانی از زمان تقویمی به زمان روایی بنانهاده اند و با شکست زمان کنونی، درصدد تغییر زمان تقویمی به زمان روایی برمی آیند. هم چنین، فن روایت زمانی رمان ها سبب شده که هر دو نویسنده نظام کلاسیک رمان را تغییر دهند.اهداف پژوهش:بررسی بُعد زمان در نگارگری ایرانی.تحلیل تطبیقی ِزمان در اسفار کاتبان از ابوتراب خسروی و سال های ابری از علی اشرف درویشیان.سؤالات پژوهش: بُعد زمان در نگارگری ایرانی چگونه است؟ زمان در اسفار کاتبان و سال های ابری چگونه بازتاب یافته است؟
بازشناسی تعریف و نقش سازه ای خشخاشی در گنبدهای دو پوسته گسستهه رُک؛ شهر تاریخی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
5 - 25
حوزههای تخصصی:
خشخاشی یا پره یکی از اندام های سازه ای در گنبدهای دوپوسته است که در فضای بین دوپوسته ساخته شده اند. مطالعات پیشین معمولاً این اندام را در گنبدهای دوپوسته نار (پیازی شکل) مطالعه کرده و کمتر به مطالعه آن در گنبدهای رُک (هرمی یا مخروطی شکل) پرداخته اند؛ حال آنکه با توجه به تفاوت های شکلی و سازه ای پوسته خارجی گنبدهای دوپوسته رک، طرح و نقش سازه ای خشخاشی ها در آن ها متفاوت است. ازاین رو مقاله پیش رو بر آن است که با مطالعه ریخت شناسانه خشخاشی در گنبدهای دوپوسته گسسته رک، تعریفی تازه متکی بر نمونه ها از آن عرضه نماید و بر این اساس نقش سازه ای خشخاشی ها در گنبدهای دوپوسته گسسته رک را معرفی کند. این کار با انتخاب شهر تاریخی کاشان پهنه ای که تعدد و تنوع نمونه ها در آن قابل توجه است و بررسی ده اثر واقع در داخل و خارج حصار تاریخی شهر انجام شده است. در مرحله اول از میان این نمونه ها، شش اثر که در پژوهش های تک نگاری مطالعه و مستندسازی شده اند، امکان مشاهده و برداشت مستقیم میدانی داشته اند و دربردارنده ترکیب ها و طرح های متنوع خشخاشی بودند، انتخاب شد. در گام بعد، اطلاعات مربوط به طرح معماری و ویژگی های ساختمانی انواع خشخاشی در نمونه های انتخاب شده با مشاهده و برداشت مستقیم میدانی و مطالعات تکمیلی کتابخانه ای گردآوری شد. پس از آن، شکل کالبدی نمونه ها مدل سازی سه بعدی و با استفاده از اسناد ترسیمی تازه بازنمایی گردید تا امکان مقایسه طرح سازه خشخاشی در نمونه ها فراهم شود. در گام بعد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، طرح خشخاشی ها از منظر تعداد، موقعیت، ابعاد، شکل و فن ساخت مقایسه شد. بر این اساس، خشخاشی در گنبدهای دوپوسته رک در قالب سه شکل سازه ای متمایز که هریک نقش سازه ای متفاوت دارد، تعریف شد. با نگاهی کلی و در مقایسه با گنبدهای نار، در گنبدهای رک، از نقش خشخاشی به عنوان پشت بند کاسته شده و نقش غالب آن سخت کننده گریو و پوسته خارجی است. نتایج به دست آمده تنها برای فهم کلی رفتار خشخاشی در گنبدهای رک کاربرد دارد و نمی توان از آن ها به صورت مستقیم برای تحلیل یک نمونه مشخص بهره برد.
پژوهشی پیرامون منشأ صوری نقوش سفالینه های زمینه نخودی نیشابور سد سه و چهار هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
54 - 63
حوزههای تخصصی:
سفال های زمینه نخودی نیشابور به دلیل نقوش منحصربه فردشان، بسیار مورد توجه هستند. این سفالینه ها، نه در ادوار قبل از سده سه هجری شناخته شده بودند و نه بعد از قرن چهار هجری استمرار تولید داشتند. در هیچ کدام از نظریاتی که در مورد این سفالینه ها مطرح شده است، به ذکر مدارک و دلایل معتبر و کافی نپرداخته اند. در این پژوهش، تلاش می شود ضمن مطالعه در باب منشأ صوری نقوش سفالینه ها و در بر داشتن تعداد مناسبی از آثار به ذکر دلایل مستدل مبنی بر منبع الهام نقوش و شباهت های صوری آنها پرداخته شود. در واقع سؤال پژوهش این است که منشأ صوری این نقوش چیست؟ فرم لباس، کفش، پارچه های به کاررفته، شیوه ترکیب بندی تصویر، عناصر گیاهی پراکنده در زمینه و در دست پیکره ها، لکه های دایره شکل سفید روی موها، شیوه تزئین اسب ها و... از چه متأثر هستند و چه ریشه ای دارند؟ این پژوهش مسائل مربوط به محتوای نقوش را بررسی نمی کند و تمرکز آن صرفاً منشأ نقوش به لحاظ فرمی است.در این دوره، شاهد تأثیرپذیری فرمی نگاره ها از سوی منطقه سغد و آسیای میانه و هنر دوران ساسانی هستیم. به نظر می رسد وجود امنیت و آسایش در زمان حکمرانی امپراطوران سامانی و جاده ابریشم که از چین تا سواحل مدیترانه امتداد داشت و به رونق بازرگانی می افزود، سبب شد منطقه سغد تأثیرگذاری بسیاری را بر شیوه تصویرپردازی نقوش سفالینه های مذبور داشته باشد. این پژوهش، دارای نظامی کیفی و راهبردی و براس اس هدف خود، از نوع پژوهش های بنیادی و از نظر روش پژوهش، از نوع پژوهش های تاریخی است. این پژوهش، با روش توص یفی- تحلیلی، به بحث وتحلیل پرداخته است.
مطالعه ویژگی های تصاویر منطقه البروج در کتاب صور الکواکب کتابخانه ملّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه ی استفاده از ستارگان برای جهت یابی و تعیین زمان به دوران باستان بازمی گردد. پیشرفت علم نجوم و ثبت اطلاعات دقیق ستارگان و صورفلکی باعث انتقال و گسترش این علم شد. از مهم ترین کتاب های نوشته شده در این حوزه، کتاب صورالکواکب نوشته ی عبدالرحمن صوفی در قرن 4ه.ق است. هدف اصلی این پژوهش بررسی ویژگی های تصویری کتاب صورالکواکب محفوظ درکتابخانه ملی به شماره بازیابی 16269-5 است. 12 برج منطقه البروج به دلیل اهمیت تصویری بیشتر و شناخته شده تر بودن به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش به صورت انتخابی و غیر تصادفی انتخاب شده اند. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و با استفاده از منابع موجود در کتابخانه، مراجعه مستقیم به کتابخانه و منابع اینترنتی جمع آوری شده اند. این پژوهش کاربردی و از نظر نوع داده کیفی است، و تجزیه و تحلیل داده ها به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که با وجود رونویسی های متعدد، همواره اصولی خاص در طراحی تصاویر ثابت باقی مانده اند و بخشی از آن ها متناسب با هنر زمانه تغییر یافته است. ویژگی اصلی تصاویر در این نسخه استفاده از طرح های خطی، رنگ های روحی، تزئینات محدود و استفاده از تناسبات طبیعی در طراحی تصاویر و دوری از اغراق های نامتعارف در پیکره ها است. صورت های حیوانی به همان اندازه ی صورت های انسانی مورد توجه واقع شده اند. همچنین در این نسخه اصول خاصِ نوشتار و تصویرگریِ کتاب های علمی دنبال شده است.
بازشناسی ابعاد مختلف هنر جدول کشی از سده نهم هجری؛ با استناد بر متون، اسناد و نسخه های خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
69 - 89
حوزههای تخصصی:
جداول، در قالب خطوط زرین و رنگین، در تمدن اسلامی همواره زینت بخش نسخه های خطی بوده اند. قدمت، تدوام و تنوع سبک های مختلف جدول کشی از جمله مولفه های نشان دهنده اهمیت این آرایه در سنت کتاب آرایی هستند. ولی با این همه مطالعات تخصصی محدودی تاکنون پیرامون این آرایه انجام شده است. از این رو شناخت ابعاد مختلف هنر جدول کشی به واسطه معرفی هنرمندان جدول کش، بررسی هزینه های جدول کشی و تدقیق تعاریف سبک های جدول کشی در کتاب گلستان هنر ازجمله اهداف متعیّن در پژوهش حاضر هستند. سوالات پاسخ داده شده در این تحقیق بدین شرح است: اهمیت هنر جدول کشی از منظر متون و اسناد به چه میزان بوده است؟ و چگونه می توان از طریق مطالعات سبک شناسی جداول، تعاریف قاضی منشی قمی از سبک های جدول کشی را تدقیق نمود؟ در مطالعه حاضر که از منظر هدف، پژوهشی بنیادین در بستر تاریخ است و شیوه گردآوری داده های متنی و تصویری این پژوهش به شیوه کتابخانه ای اسنادی است. برای پرهیز از تحلیل بصری صرف جهت شناسایی دقیق ابعاد هنر جدول کشی در سده های گذشته، نگاه این پژوهش بر تنوع بصری آثار و هم زمان اشارات هرچند پراکنده مکتوب در لابه لای اسناد و مدارک تاریخی است تا هر چه بیشتر بتوان جنبه ها و صورت های مختلف هنر جدول کشی را در بستر تاریخی دریافت. بررسی ها نشان می دهند از سده نهم هجری، هنر جدول کشی به یک فن مستقل در میان فنون کتاب آرایی تبدیل شده است و به همین واسطه به نام برخی از هنرمندان جدول کش و دستمزدهای آنان در متون و اسناد اشاره شده است. همچنین در این مقاله تعاریف چهارگانه مؤلف گلستان هنر از سبک های جدول کشی در سده دهم تدقیق شده است.