فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
تخنه ی یونانی و طراحی مدرن
حوزههای تخصصی:
ابزار در اندیشه سه نظریه پرداز (آیزنشتاین، بازن، آرنهایم)
منبع:
آینه خیال ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی راهکارهای دستیابی به آسایش، آرامش و تفکر در باغ های سنتی ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات انجام یافته در مورد باغ های تاریخی به طور عمده شامل نحوه شکل گیری، نوع عناصر به کار رفته و نحوه چیدمان و ساختار فضایی آنها است در حالی که، این مقاله قصد دارد تا علاوه بر موارد فوق به تاثیرگذاری عناصر و اجزا و کالبد بر کاربر نیز بپردازد. ساخت مایه های دست بشر به منظور برآورده کردن نیازهای مادی و معنوی وی بوده و طراح و سازنده با اشراف بر این موضوع دست به خلق فضایی می زده تا بتواند نیازهای فطری انسان، به مانند دست یابی به آرامش، را برآورده سازد. در این میان، باغ سازی شرقی باغ را فضایی مقدس می داند و نه صرفا زیبا و در این رهگذار به مفاهیم بینشی در طراحی خود توجه می کند. این مقاله بر آن است تا دو نمونه از باغ های ایرانی و ژاپنی، با سابقه ای کهن و تکامل یافته طی قرون متمادی را به گونه ای تطبیقی همراه با نتیجه گیری منطقی به مقایسه بنشیند و با بیان اشتراکات و افتراقات آنها، شیوه های متفاوت طراحی جهت خلق مفهوم واحد را در انطباق با شرایط محیطی و فرهنگی متنوع به مکاشفه بپردازد. نتایج حاکی از آن است که موثرترین راه حصول آرامش در فضا از ترجمان کالبدی اعتقادات مذهبی مردمان حاصل شده اگرچه در فرهنگ ها و اقلیم های گوناگون به گونه ای متفاوت نمود یافته است.
هنر به مثابه ارتباط در رویکرد سیستمی نیکلاس لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نیکلاس لومان» یکی از جامعه شناسان برجستة آلمانی است که با رویکردی سیستمی به بررسی ماهیت عملکرد هنر مبادرت ورزید. او در راستای تدوین یک نظریة اجتماعی نوین با رها کردن سنت جامعه شناسی غربی و با اهمیت دادن به تغییر ساختار جوامع مدرن بر مبنای تفکیک کارکردی، جامعه را متشکل از خرده-سیستم هایی دانست از قبیل: حقوق، اقتصاد، سیاست، آموزش، علم، دین، هنر و غیره که ارتباطات اجزاء آنها را تشکیل می دهد. او ادراک حسی را به قلمرو سیستم های روانی و هنر را به مثابه ارتباط به قلمرو اجتماع واگذار کرد. پس هنر، ارتباطی دانسته شد که ادراک می شود، ارتباطی که ادراک را می فریبد و آگاهی از آن را جهت می-دهد. در این مقاله ضمن مطالعه و ارزیابی نظریة لومان با استناد به کتاب های اصلی وی تلاش می شود تبیین شود که هنر چگونه ارتباطی است و چگونه ادراک و ارتباط را در خود جمع می کند؟
بررسی انواع استحاله آیکونوگرافیک در 3 نگاره منتخب شاهنامه بایسنقری
حوزههای تخصصی:
در این مقاله شاهنامه بایسنقری که به عنوان یکی از مهمترین آثار نگارگری ایرانی به حساب می آید برگزیده شده است تا با یکی از ابعاد مطالعات آیکونوگرافی یعنی استحاله، مورد بررسی قرار گیرد. آیکونوگرافی یکی از روش های مطالعات هنری است که توسط پژوهشگر آلمانی یعنی اروین پانفسکی به اوج خود رسید. این روش آثار هنری را با توجه به ساحت های مختلف تمدنی از جمله فلسفه، تاریخ، مذهب، علم، سیاست و... که اثر در آن خلق شده بررسی می کند و با جنبه های متفاوتی آثار هنری را مورد بررسی قرار می دهد. اما مفهوم استحاله به عنوان یکی از جنبه های مطالعات آیکونوگرافیک، به استمرار مضامین و نقشمایه ها اشاره دارد. این نوشتار با قراردادن تصاویری از ادوار مختلف، نشان می دهد که هنرمند خالق نگاره های شاهنامه بایسنقری، برای خلق مضامین مورد نظر خود به اقتباس عناصر فرمی و مضمونی براساس الگوهای گذشته و در حال حیات پرداخته است. این عناصر در گذر زمان علاوه بر استمرار، دستخوش دگرگونی و تغییر نیز بوده اند و این جریان تا قرن حاضر نیز ادامه داشته است.
تحلیل نشانه شناختی طراحی پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواخر دهه 1960 میلادی، طراحی پیشتاز به سمتی رفته است که آن را پست مدرن می نامیم. طراحی، معماری و به طور کلی هنر پست مدرن (همانند سایر شاکله های فرهنگی پست مدرن) دارای آنچنان پیچیدگی هایی است که تا به امروز ملاک های صحیحی برای شناسایی، تفکیک و طبقه بندی آثار پست مدرن از آثار مدرن وجود ندارد. در این مقاله با تبیین مبانی نظری نشانه شناسی به عنوان ابزار نقد، برخی مفاهیم و مولفه ها استخراج شده، سپس توسط این مولفه ها، برخی آثار شاخص که توسط طراحان و معماران بنام و داعیه دار پست مدرنیسم طراحی شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.بر اساس نتایج این پژوهش، نشانه های آثار پست مدرن نسبت به همتایان مدرن خود تغییراتی بنیادی یافته اند که از شاخص ترین آنها می توان اشاره کرد به اینکه در طرح های پست مدرن مجددا از نشانه های شمایلی به وفور استفاده می شود. آثار پست مدرن دلالت های ضمنی فراوان دارند و فرایند نشانه پردازی و دلالت آنها نامحدود است. به علاوه این طراحی از منش همنشینی و جانشینی استفاده می نماید و برای مخاطب - به عنوان حلقه اصلی فرایند دلالت - امکان تعامل با اثر را فراهم می نماید و بالاخره اینکه طرح های پست مدرن، ادراک احساسی مخاطب را مورد توجه قرار می دهد و کارکرد برتر فرایند ارتباطی آثار پست مدرن، کارکرد عاطفی است.
چیدمان گرافیک: بررسی نقش گرافیک در فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
گرافیک به عنوان یکی از ابزارهای تأثیرگذار در انتقال مفاهیم، می تواند فرهنگ های مختلف را تحت تأثیر قرار دهد و می تواند بسیار اثرگذار بر فرهنگ باشد. انتقال مفاهیم به واسطه ابزاری مانند گرافیک، فرهنگ ها را تحت تأثیر قرار می دهد، مرزها را کنار زده و معنا و مفهوم را به مخاطب انتقال می دهد. هدف از نگارش این مقاله بررسی نقش گرافیک در فرهنگ عمومی در عصر ارتباطات است. این پژوهش با طرح یک سؤال اساسی در پی دستیابی به علل تأثیرگذاری هنر گرافیک در فرهنگ عمومی است.
- آیا هنر گرافیک می تواند به عنوان ابزاری جهت ارتقاء فرهنگ عمومی در عرصه ملی مورد استفاده قرارگیرد؟
نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد؛ کارکرد گرافیک در فرهنگ عمومی به عنوان حامل پیام و گاه به عنوان خود پیام نقش اساسی در فرایند ارتباطی جامعه بازی می کند. نگرش حاکم بر این کارکرد، برگرفته از کارکرد بصری و نگرش زیبایی شناسانه است. روش نگارش این مقاله تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای می باشد.
احمد صنیعی، استاد منبت کار اصفهانی
حوزههای تخصصی:
ابزار روشنایی در هنر اسلامی و نور در معماری ایران
حوزههای تخصصی:
تبیین حس تعلق به مکان و هویت در فضاهای شهری با تاکید بر بازارهای سنتی
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
10-17
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری مکان هایی برای برقراری ارتباطات و تعامل جوامع انسانی هستند که افراد با علایق و خواست های متفاوت گرد هم می آیند. بازارها و مراکز تجاری به عنوان یکی از مهمترین فضاهای شهری که به اشکال مختلف در کالبد شهرها تبلور یافته اند، جز مهمی از سیستم فضای شهری محسوب می شوند. حس تعلق مکان به عنوان پیوندی مؤثر که مردم با قرارگاه های مکانی برقرار می کنند تعریف می شود، جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و جایی که آن ها احساس راحتی و امنیت دارند. این حس به گونه ای به پیوند فرد با مکان منجر می شود که انسان خود را جزئی از مکان می داند و بر اساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی، عملکردها، شخصیت و نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می سازد. خلق فضای شهری مؤثر، کارآمد و پویا که با نیازهای اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، فیزیکی، اقتصادی و ... مردم جامعه هماهنگ باشد، همواره دغدغه کار بسیاری از برنامه ریزان و طراحان شهری بوده است. هدف از این پژوهش شناخت و تبیین مفهوم حس تعلق به مکان، ابعاد مختلف و مولفه های آن در فضاهای شهری و بازارهای سنتی و در نهایت ارائه یک مدل مفهومی در چارچوب مولفه های سازنده حس تعلق به مکان در بازارها بوده است. روش و نگرش حاکم بر این مقاله مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و تحلیلی است که در ابتدا به مرور مفاهیم و تعاریف و نظریات مرتبط پرداخته، سپس با تبیین مولفه ها و شاخص های شکل دهنده حس تعلق به مکان در فضاهای شهری و بازارهای سنتی، مدل مفهومی جهت ارزیابی این فضاها ارائه گردیده است. پس از بررسی مطالب فوق این نتیجه حاصل شد که حس تعلق به مکان که عامل مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط می باشد، نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می گردد. در این بین عواملی نظیر: عوامل کالبدی، کارکردی، اجتماعی و ادراکی که خود دارای ریز معیارهایی نیز هستند، مهمترین مولفه های شکل دهنده حس تعلق به مکان می باشد.
پارادوکس شکل انسان در نگارگری مکتب اصفهان با تاکید بر تک نگاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگری مکتب اصفهان را می توان آخرین مکتب نگارگری سنتی و اصیل ایرانی قلمداد کرد که توانست در مقابل عوامل عدیده بیرونی که معلول شرایط حاکم بر جو آن زمان بوده مقاومت کرده و اصالت های بی بدیل نگارگری ایرانی را حفظ کند. نگارگری مکتب اصفهان هنری انسان مدار یا به تعبیری انسان محور است که سیطره شکل انسان در آن بدون شک مدلول شرایط ویژه ای است. نگاه انفعالی برخی منقدین؛ انسان محوری آن را به مصادیق ناصوابی از جمله: نگاهی مادی گرایانه و زمینی به انسان؛ شهوت پرستی؛ شاهد بازی منفی؛ ارضاء حس تفرد و تشخص سفارش دهنده خصوصاً شخص حاکم و بنابراین غالب بودن وجه شاهانه و نمایش ابعاد روانشناسانه افرادی که بعضاً چهره خویش را سفارش می دادند، نسبت می دهند. در مقاله اخیر پس از مرور روال تکامل شکل انسان در نگارگری ایرانی، پارادوکس های موجود در روند بررسی شکل انسان به عنوان عنصری ممتاز در نگارگری مکتب اصفهان به چالش کشانده می شود سپس با استناد به دلایل عمده و ملحوظ در عناصر الهام بخش آن یعنی عرفان اسلامی_ ایرانی، قرائت های بعضاً نادرستی که در این خصوص ابراز داشته اند را نقد کرده و نهایتاً آن عامل اساسی و تعیین کننده که علت اصلی حضور شکل انسان در نگارگری مکتب اصفهان می باشد را در خاستگاه واقعی اش یعنی عرفان اسلامی_ایرانی جستجو کرده و آشکار می سازد.
بررسی فلزکاری دوره کلاسیک تمدن ایلام (با تاکید بر چند تندیس شاخص)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ریشه فلزکاری در ایلام را باید در دوره نوسنگی جستجو کرد. آثار به دست آمده از منطقه شوش حاکی از آن است که فلزکاری در دوره ایلامیان به تکامل رسید....
روش شناسی طراحی صنعتی در عصر پسامدرن (با تکیه بر تجارب آلساندرو مندینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر مختصات زندگی در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، ارتباطات و فرهنگ عصر پسامدرن ماحصل دگرگونی هایی در شرایط تولید و رسیدن به جامعه وافر است. توانایی نوین تولید، تغییر شرایط اجتماعی، دگرگونی ساختار اقتصادی، افزایش رقابت در بازار و بازتاب کاستی های طراحی عصر مدرن در پاسخگویی به نیازهای غیر عملکردی کاربران، آغازگر تغییراتی در نگرش ها نسبت به طراحی صنعتی گردید. اما با وجود بسیاری از تجارب در این عرصه، هنوز طراحی پسامدرن امری تجربی محسوب می شود و فاقد ساختاری روش شناسانه و مؤلفه های تثبیت شده برای طراحی و نقد است. مقاله حاضر با هدف دستیابی به روش شناسی های نظام مندی در طراحی غیرعملکردگرا به تحلیل تجارب فکری آلساندرو مندینی، یکی از پیشگامان طراحی پسامدرن ایتالیا پرداخته است. بررسی شامل درک شرایط و نیازهای این عصر، بررسی مقوله روش شناسی طراحی، تحلیل مقوله روش شناسی در آثار مکتوب، اندیشه نگارهای فکری و محصولات طراحی شده توسط مندینی و استخراج اندیشه راهبردی هر محصول و رویکرد انتخاب شده توسط وی برای حصول به نتیجه و استخراج متداول ترین آنها بعنوان روش شناسی عام عصر پسامدرن است. در نتیجه بررسی، مشخص گردید که تداعی آنیمیسم، طراحی مردمی، خلق هویت اجتماعی و احساس گرایی، راهبردهای اصلی و به موازات آنها، طراحی تعاملی، مفهومی، تجربه گرا و اسطوره بنیاد کارآمدترین رویکردها تلقی می شوند.
حرفی از جنس زمان: نگاهی نو به شیوه های آموزش معماری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ابتدا نقدی کوتاه خواهد داشت بر تقسیم بندی رایج شیوه های آموزش معماری به دو اردوگاه سنتی و دانشگاهی (آکادمیک) و آنگاه با نگاهی دیگر گونه به شیوه ها و دور های آموزش معماری و با قرار دادن "تعین" و "عدم تعین" به عنوان وجه تمایز به دسته بندی جدید در این میدان دست زده و آموزش معماری را به دو دوران هم گرا و واگرا تقسیم و تعریف خواهد کرد. معرفی گونه های متفاوت آموزش در هر یک از دو دستگاه هم گرا و واگرا و سپس تحلیل و نقد و آسیب شناسی این گونه ها بدنه و ساختار اصلی مقاله را تشکیل می دهد. پایان بخش مقاله اشاره به ناکارآمدی شیوه های کنونی آموزش معماری در ایران و پیشنهاد بازنگری و بازسازی بنیان های فکری - فلسفی این مهم با درک شرایط روز می باشد.
عوامل موثر بر معماری بناهای خصوصی در معماری معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
از جمال شناسی تا زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی روشن نمودن تفاوت های جمال شناسی دینی با زیباشناسی مدرن و ارائه راهکارهایی است که هنر را در جایگاه واقعی خود قرار دهد. عالم پیش از مدرن هستی را با دیگاه مثالی و خیالی می نگریست. در آن عالم که انسان هاغرق در معنویات بودند به جای کلمه زیبایی بیشتر از حسن و جمال بهره می بردند. عناصر این جمال اعم از سمعی یا بصری و ایستا یا پویا تنها برانگیزنده احساس نبود. بلکه آنها بیش از هر چیز حقیقی بوده و سرور و ابتهاج حاصل نیز از حقیقتشان نشات می گرفت. در آن دوران دین‘ هنر‘ حقیقت و زیبایی در آغوش هم بوده و هیچ تفاوتی بین امر مقدس و غیر مقدس وجود نداشت. هنر از امر هنری سرچشمه نمی گرفت. هنرمند فرد خاصی نبود و لذت بردن از آثار هنری بر اصول زیباشناسی استوار بود. هنر انکشاف و بیرون آوردن وجود از پرده حجاب بود و به همین دلیل به قلمرو پوئیسیس (Poiesis) تعلق داشت. در آن دوران هنر یکی از طرق تجلی ساحت الهی بود و کاری را که هنرمند و فن ورز انجام می داد و باعث ظهور بطون می شد نیز زیبا بود. با ورود واژه زیبایی شناسی (Aesthetics) در فرهنگ هنر جهانی توسط بومگارتن آلمانی و کشاندن آن به ورطه حسیات و هدف قرار گرفتن تحقیق در حالات احساسات انسان نسبت به موجود زیبا از آن جهت که متعلق احساس انسان می شود. انقطاع زیبایی و هنر با حقیقت و معرفت به منصه ظهور رسید.