فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
فصلنامه هنر ۱۳۶۲ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
راز جاودانگی آثار معماری (تحلیلی بر نگرش های نوگرا و فرانوگرا و رویکردهای فراگیرتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر تداوم و جاودانگی یک اثر معماری و تعاریف گوناگون ارایه شده از یک اثر جاودانه از آن جهت ضروری است که امروزه پس از دو دوره هنری نوگرا و فرانوگرا و تلاش آنها برای ایجاد یک میراث نوین هنری ماندگار و اصیل، عمر هنر بسیار کمتر از گذشته شده است. به طوری که امروزه شاهد شکل گیری آثار هنری هستیم که نه تنها در میان جامعه معماران بلکه بین عامه مردم نیز جایگاهی نداشته و چیزی برای عرضه به آیندگان ندارد. این امر علاوه بر از دست رفتن سرمایه کشور باعث فراموش شدن و بی ارزش شدن هنری چون معماری می شود. در واقع چنین معماری دچار روزمرگی شده و بریده از آرمان ها، اسیر حالت مصرفی، همچون هر کالایی، دارای تاریخ مصرف و انقضا می گردد. توجه به این مسایل که جاودانگی تا چه حد به ویژگی های فیزیکی اثر و تا چه حد در فرهنگ یا عوامل متافیزیکی ریشه دارد؟ بداعت نخبه پسندانه چقدر به جاودانگی کمک می کند و جایگاه فرهنگ عامه در این روند چگونه می تواند باشد؟ در این مقاله با رویکردی کیفی، شهودی و پدیدارشناسانه تعاریف گوناگون از یک اثر جاودانه در قالب سه نگرش نخبه پسند، عام پسند و دیدگاه فراگیر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است و در نهایت آثار معماری و مصادیق شکل گرفته با این نگرش ها بررسی شده است. برحسب نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار نظر کرد که هر دو تعریف نخبه گرا و مردم گرا، که حتی در ارایه اصول مربوط به ماندگاری یک اثر ناتوانند، نمی توانند به جاودانگی یک اثر کمک کنند. آنچه که از بررسی ها بدست آمد نشان می دهد که لازمه جاودانگی یک اثر، توجه هم زمان به تمام ابعاد انسانی مطرح در حوزه معماری چون انسان، هنرمند، جامعه، تاریخ، طبیعت وخداوند است و هنرمند (در نگرش نخبه پسند) و جامعه (در نگرش عام پسند) هر دو به عنوان انسان در ارتباط با دو بعد دیگر طبیعت و خدا است که به وحدت نزدیک می شوند و می توانند آثار جاودانی را بیافرینند. اصول ارایه شده توسط مرحوم «پیرنیا» برای معماری سنتی ایران چون مردم واری، نیارش، خودبسندگی و پرهیز از بیهودگی، به این جهت مایه جاودانگی است که هم در طبیعت مشاهده می شود و هم از صفات فعل خداوند است، این صفات بیش از آنکه بومی و سنتی باشد عقلانی اند و به همین جهت معماری اسلامی ایران مظهری از معماری جاودان را شکل می دهد.
تحلیل چگونگی استمرار معماری چهار طاقی از دورة ساسانی به اسلامی در ایران با تکیه بر روش نقد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چهار طاقی از شکل های ارزشمند معماری ایران در دوران پیش از اسلام و بعد از آن بوده که در ساخت بنا های مذهبی و جز آن به کار رفته است. بنابر شواهد موجود باستان شناسی، این نوع معماری در پیش از اسلام به ویژه از دورة ماد در نقشة آتشکده ها مشاهده شده است. پس از مدتی این شکل از معماری کاربرد عام تری یافت و در بنا ی کاخ ها نیز به کار رفت. طرح چهارطاقی در دوران اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفت؛ هرچند در چهار قرن نخست هجری آثار و نشانه های استفاده از آن بسیار محدود بود. باوجود این، از دورة سلجوقی به بعد با لزوم گسترش فضا های معماری مانند مسجدها، این نقشه در ساخت بنا های مختلفی مانند مسجد، آرامگاه و کاخ و کوشک کاربرد گسترده ای یافته است. نگارندگان در پژوهش حاضر برآن اند تا با توجه به نظریة کهن الگویی یونگ، علل و عوامل انتخاب این شکل از معماری و نحوة انتقال آن از دورة ساسانی به اسلامی را با ذکر شواهدی از جنبة امر قدسی در منابع اسلامی بررسی و تحلیل کنند. به بیان روشن تر، این پرسش مطرح است که آیا معماری چهارطاقی الگویی برگرفته از باورهای مسلط جامعه و یا به تعبیری، اندیشة ناخودآگاه قومی مردمان ایران از دورة پیش از اسلام است که در فرهنگ مذهبی و ادبیات دورة اسلامی راه یافته، ریشه دوانده و سپس در ذهن آدمیان این مرز و بوم تحول یافته و در ساخت دیگر بناها ازجمله کاخ ها، کوشک ها، مسجد ها و بناهای آرامگاهی به کار رفته است. هدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است.
تزئین و جنایت
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۲ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
اگر هر کس بادکنک سفیدی می داشت
منبع:
نقد سینما ۱۳۷۶ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
مخاطب شناسی موزه
حوزههای تخصصی:
نگاهی به دیدگاه ریچارد فورمن نویسنده کارگردان و نظریه پرداز معاصر تئاتر (تئاتر هستی شناسانه هیستریک)
حوزههای تخصصی:
تجلّی خط «مُحَقَّق» بر خطوط «ریحان» و «ثلث» در کتابت قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
4 - 13
حوزههای تخصصی:
درآغاز قرن سوم هجری، به خاطر پیچیدگی اَشکال و قرائت خط کوفی، خطوطی تازه رشدی ناگهانی یافتند. این خط ها که از منشأ مشترکی برخاسته بودند به اقلام ِستّه (قلم های شش گانه) معروف شدند که عبارت اند از: «مُحَقَّق، ریحان، ثلث، نَسخ، تُوقیع، رقاع». روایات گوناگونی در تقدُّم و تأخُّر این خطوط وجود دارد امّا به هر جهت این اقلام پایه و اساس خط و خوشنویسی اسلامی را مُهیّا کردند و تا ابداع خطوط «تعلیق»، «نستعلیق» و «شکسته نستعلیق»، که به دست ایرانی ها و در فاصله قرن هفتم تا یازدهم هجری صورت گرفت، هرچه گذشت و هرآنچه خلق و نگاشته شد در همین حدود کلی قلم های شش گانه صورت پذیرفت، امّا سر منشأ همه این قلم های شش گانه «خط مُحقَّق» است که به خاطر شکوه و عظمت، اندام درشت، فاصله های منظم، یکدست و ساده بودن به این نام شناخته شده است. در این خط هر حرف شکل ثابت و معیّنی دارد و با حروف دیگر اشتباه نمی شود. همچنین کلمات متداخل نوشته نمی شود. بدین جهت خطی است واضح و روشن. خط ریحان با فاصله یک قرن بعد و شبیه خط مُحقَّق پدید آمد به نحوی که آن را «باریکِ مُحقَّق» نام نهادند. در این خط همانند خط مُحقَّق خصوصیاتی از «خط ثلث» را نیز می توان یافت. خط مُحقَّق و ریحان در نظر اوّل شبیه خط ثلث هستند، امّا براثر دقّت تفاوت های واضحی در شکل حروف آن ها دیده می شود. این دو خط تا قرن یازدهم هجری برای کتابت قرآن کریم در ایران و سایر کشورهای اسلامی رواج داشته و به خاطر خوانا بودن یکی از موجبات به کار رفتن این خط بوده است. در این پژوهش آثار خوشنویسی خط مُحَقَّق، ریحان، و ثلث در کتابت قرآن کریم بررسی و به جنبه های تفاوت ها و تشابهات سه خط مُحقَّق، ریحان و ثلث و برتری (تجلّی) خط مُحقَّق، هدف اصلی مقاله پیش روست و پرسش های آن به ترتیب زیر است: 1- ویژگی اصلی خط مُحَقَّق چگونه است؟ 2- عامل تأثیر و تجلّی خط مُحقَّق بر دو خط ریحان و ثلث چیست؟ روش تحقیق بر اساس تاریخی– توصیفی و مبنای گردآوری کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بررسی شده است و دستاورد حاصل از این تحقیق نمایانگر تأثیر خط مُحقَّق بر دو خط ریحان و ثلث و مهجوریت خط مُحقَّق برای ادامه تحقیق و اصلاح اسناد مکتوب است. نتیجه اینکه خط محقق مستقیماً از خط کوفی ایرانی گرفته شده است و در درجه اعتبار بعد از خط کوفی است و هیکل و اندام و صورت ظاهری حروف خط ریحان و ثلث (چه در مفردات و چه در ترکیب) تحت تأثیر تنگاتنگ و همنشین خط محقق قرار دارد و به همین لحاظ خط محقق درکتابت قرآن کریم بر دو خط ریحان و ثلث تجلی نموده است.
مسجد و مدرسه معیرالممالک
حوزههای تخصصی:
روانشناسی تخیل
جامعه شناسی سیاسی سینمای ایران (بایدها و نبایدهای (سیاست گذاران سینمای ایران در دهه های 1370 و 1380)
حوزههای تخصصی:
سینما در ایران در مواجهة سیاسی جناح های مختلف، یکی از محل های اختلاف و بلکه نزاع بوده و هر جناحی، موقعیت سینما در زمان رقیب را نقد کرده است.
این مقاله حاصل پژوهشی است در حوزة جامعه شناسی سیاسی سینمای ایران در دهة 1370 که در آن با روش «تحلیل محتوا» و «تحلیل متن» فیلم های منتخب دولت در جشنواره های فیلم فجر از یک سو و فیلم های مورد اقبال مخاطبان سینمای ایران از سوی دیگر، به تبیین سیاست های فرهنگی ـ هنری دولت در عرصة سینما در دو دهة 1370 و 1380 پرداخته می شود و به نقش سیاست گذاران فرهنگی و مدیران هنری نظام در اجرای این سیاست ها اشاره می شود.
این تحقیق نشان می دهد که سیاست گذاران و مدیران هنری دو گفتمان با عنوان «گفتمان اصولگرا» و «گفتمان اصلاح طلب» در حوزة سیاست گذاری در بخش سینما، بایدها و نبایدهای خود را بایدها و نبایدهای مردم تلقی کرده اند و هرگاه از سیاست های یکدیگر انتقاد داشته اند، با این استدلال که سینما با ارزش ها و باورهای «مردم» هماهنگ نشده است، به سیاست های فرهنگی و سینمایی یکدیگر تاخته اند. درحالی که آنچه مردم و مخاطبان سینمای ایران همواره از آن در فیلم ها استقبال کرده اند ترکیبی از ارزش های دینی به همراه ارزش های سیاسی ـ اجتماعی بوده است.
بازاندیشی مفهوم سکونت در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم عام سکونت یا بودن انسان در زمین و محیط متناسب با آن، پاسخ های معمارانه گوناگونی در اندیشه سنّت و مدرن داشته است. با وجود این تاکنون، شناخت چیستی سکونت و معنای خاص آن آرامش، همچنان از چالش های نظری در حوزه ارتباط انسان و محیط بوده است. در این مقاله، از منظر حکمت اسلامی، سرشت سکونت نفس انسان در ارتباط با عالم حس و تعلق آن به عالم خیال، بازاندیشی می شود. این بازاندیشی یا طرح مقدماتی گفتمانی درباب سکونت، در پی دو هدف است: اول، پرده برداری از سرشت آنچه سکونت و سکنی گزینی خوانده می شود. دوم، شناخت و بازیابی وادی از یادرفته خیال در معماری و زمینه های سکونت خیالی انسان در زمین است. برای این منظور، مطالعه حاضر با رویکردی تحلیلی و تبارشناسی واژگان می کوشد نشان دهد که نفس به اعتبار سرشت بینابینی یا خیالی ـ به معنی ساحتی میان دو چیز جدا از هم که دارای ویژگی هر دو طرف است ـ در عالمی از جنس خود، یعنی عالم خیال، سکونت می کند. در واقع، این عالم به مانند نفس و خیال، عالمی درونی و اجتماعی از زوجین برای یادآوری ادواری سکونت نخستین آدمی در عالم ملکوت نفس است؛ اما این محیط به رغم برخی وجوه اشتراک، با اندیشه ساخت تمثیلی بهشت در زمین مناسبت ندارد. به عبارتی، هدف اصلی از ساختن این محیط، بازنمایی عالم نفس برای مراقبت و نگهداری از چهارگانه زوجیّت، ذکر، خیال و سکونت انسان است؛ بنابراین از این منظر، سکونت نفس انسان با تعادل و وحدتِ مفاهیم و پدیدارهای دوگانه متضاد و در عین حال همسان در زیست جهان انسان، طبیعت و معماری به دست خواهد آمد.
چالش های رودرروی شهرسازی در ایران در آستانه قرن 21
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
شهرها از دوران باستان نشانه قدرت و توان سیاسی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، تکنولوژیکی و قدرت خلاقیت جوامع مختلف، بوده اند. بدین ترتیب مشخص است که هر جامعه انسانی، برای دست یابی به تمدن، به عنوان بالاترین و والاترین سطح فرهنگ بشری، و ساختن و نگهداری شهرها، می باید، ابتدا، مسائل و معضلات متعدد و گسترده ای را حل کرده و پشت سر گذاشته باشد. بدیهی است که دستیابی و میزان رشد تمدن در بین جوامع مختلف بستگی مستقیم به میزان موفقیت آنها در حل مسائل فوق و توجه به موضوع هایی داشته است که دیگر جوامع از توجه و حل آنها عاجز بوده اند. به همین علت است که، تمدن های باستانی و کهن، قدر و ارزشی کم نظیر می یابند و باز به همین علت است که امروزه می توان تفاوت های بسیار زیادی را بین شهرها، در جوامع توسعه یافته، در حال توسعه، و عقب مانده، مشاهده کرد. این اختلافی است که، در حال حاضر، بین شهر در ایران، در مقایسه با گذشته شکوهمند و افتخارآفرین خودش، و همین طور تمدن و شهرنشینی در جهان توسعه یافته معاصر، به چشم می خورد. این مقاله در پی پرداختن به این موضوع، و بررسی برخی از جوانب مختلف و کلیدی آن، چالش ها و موانع رودررو و راهبردهای احتمالی برای برون رفت از شرایط موجود است.
بررسی نقش های کاشی کاری مجموعه ی کاخ گلستان
حوزههای تخصصی:
شخصیت پردازی در مده آ ( اوریپید ) و مده ( کرنی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از روزگار باستان تاکنون، نمایشنامه نویسان اسطوره مده آ را دستمایه آفرینش نمایشنامه های خود قرار داده اند. پی رفت زنجیره کنش ها در اغلب نمایشنامه ها همسان است، اما نمایشنامه نویسان توانسته اند در بیان مضمون و آفرینش تفاوتی تاثیرگذار، رهیافت هایی متفاوت داشته باشند. چگونگی به کارگیری عنصر شخصیت، به لحاظ کمی و کیفی، و مقایسه شبکه ارتباطی میان شخصیت ها پرسش اصلی این پژوهش است. بررسی ابعاد گوناگون عنصر شخصیت در دو نمایشنامه مده آی اوریپید و مده کرنی شیوه مناسبی برای یافتن پاسخ در حوزه دو نمایشنامه مورد بررسی این پژوهش بود . در این مقایسه نشان داده شدکه اوریپید با آفرینش شخصیت مده آیی چند وجهی، توانست موقعیت وی را به عنوان یک زن تعمیم دهد و به بیدادی که در جامعه یونان برزنان روا می شد، اشاره کند و بعدی اجتماعی به اثر خود ببخشد. در برابر کرنی با طرح روابط چند سویه میان مده و دیگر شخصیت ها نتوانست وجه والای شخصیت تراژیک مده را به خوبی بنمایاند و این اثر به بیان آشفتگی های روحی یک زن نامتعارف و خیانت دیده محدود شد.