فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
56 - 67
حوزههای تخصصی:
کودکان جزء حساس ترین گروه سنی جامعه میباشند و در این دوره از سال های زندگیشان یعنی زمانی که ریشه های رشد شخصیتی، ذهنی، جسمی و اجتماعی آنها در حال شکل گرفتن است نیازمند این هستند تا زندگی اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند و این امر مستلزم فراهم بودن فضایی کودکانه و صمیمانه است. محیط به صورت های مختلفی بر کودک و شخصت او و بر افزایش خلاقیت او تاثیر میگذارد. گفته میشود از طریق اثر متقابل با محیط فیزیکی و اجتماعی، کودکان دانش و فهمیدن را می آموزد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر فضاهای کودک محور در ارتقا خلاقیت کودکان شکل گرفته است. از این رو این پژوهش به روش آمیخته کمی و کیفی خواهد بود. در ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی تاثیر فضاهای کودک محور در ارتقا خلاقیت کودکان پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. سپس مولفه های موثر بر ارتقاء خلاقیت کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های بدست آمده در نرم افزار spss26 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد عواملی چون، تشویق به تجربه های جدید، حمایت از علاقه ها، تعامل با هم سن و سالان و ... از مولفه های موثر بر موثر بر ارتقاء خلاقیت کودکان خواهد بود. والدین، نقش بسیار مهمی را در خلاقیت کودک خود دارند. والدین برای پرورش خلاقیت در کودک خود باید جو مثبتی را در خانواده ایجاد کنند و اجازه بدهند که کودک آزادانه به "کشف جهان" پرداخته و به بروز خلاقیت کودک خود کمک کنند. در نتیجه والدین می توانند با حمایت از علایق و استعدادهای خاص کودکان، خلاقیت آن ها را تقویت کنند. بازی پذیری یکی از ابزارهای مهم برای تقویت خلاقیت کودکان است. بازی پذیری نه تنها باعث سرگرمی کودکان می شود، بلکه نقش مهمی در تقویت خلاقیت و توسعه مهارت های آن ها دارد.
ارتقای کیفیت فضای شهری پیرامون مساجد از طریق طراحی معماری؛ نمونه ی موردی: مسجد حکیم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
159 - 176
حوزههای تخصصی:
فضای شهری عرصه ای برای نمایش زندگی جمعی است؛ صحنه ای که شهروندان را فارغ از نژاد، سن و صنف دور هم جمع کرده و با شکستن مرزهای اجتماعی، نمایشی از زندگی اجتماعی مردم شهر عرضه می کند. با توجه به این که کیفیت فضاهای شهری بر میزان حضورپذیری مردم در آن موثر است، تلاش در مسیر ایجاد فضاهای با کیفیت شهری به عنوان یکی از مسئولیت های معماران و شهرسازان شناخته می شود. در واقع توجه فعالان صنعت ساختمان به ویژه معماران و شهرسازان به تاثیر مستقیم هر بنا بر کیفیت فضای شهری پیرامون آن یکی از لازمه های رسیدن به شهری با فضاهای عمومی باکیفیت است. این پژوهش با هدف شناسایی نقش بنای مسجد حکیم اصفهان در ارتقای کیفیت فضای شهری پیرامون آن انجام شده است تا نتیجه ی آن علاوه بر یادآوری نقش ساختمان به عنوان ریز دانه های شهری در کیفیت بخشی به فضاهای عمومی شهر، به عنوان نمونه ای از تدقیق در یک ساختمان خاص جهت مطالعات بعدی در اختیار معماران و شهرسازان قرار گیرد. بر این اساس، ورودی های غربی، شمالی و شرقی مسجد حکیم اصفهان که فضای معماری را به فضای شهری متصل نموده برای مطالعه دقیق تر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بود و داده های حاصل از مصاحبه با 160 نفر از شهروندان حاضر در فضای شهری پیرامون مسجد حکیم، با استفاده از نرم افزار Maxqda جمع بندی و در سه مرحله (باز، محوری و گزینشی) کدگذاری شد. داده ها در قالب 24 مفهوم منسجم به عنوان کدهای باز و 12 مقوله به عنوان کدهای محوری تدوین و معرفی گردیده است. با هدف تسهیل مطالعه ی نتایج، کدهای محوری نیز در قالب چهار دسته ی کلی(کدگذاری گزینشی) ادراکی، فضایی، کالبدی و عملکردی مرتب شده اند. در آرای مصاحبه شوندگان، نقش معماری در تقویت اجتماع پذیری فضای شهری، نقش معماری در خوانایی فضای شهری، نقش معماری در القای حس مکان در فضای شهری و نقش معماری در ارتقا امنیت در فضای شهری، پرتکرارترین مصادیق از نقش معماری مسجد حکیم اصفهان در کیفیت بخشی به فضای شهری پیرامون آن بوده است.
تعامل دولت و بازار: خوانشی از برنامه ریزی فضایی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
82 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دولت و بازار مهمترین و مؤثرترین نهادهای اقتصادی- سیاسی محسوب می شوند که ترکیب و نقش و جایگاه شان می تواند تمامیت سیستم اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد. برنامه ریزی فضایی شهری حاکی از یک شکل تخصصی از عمل جمعی در مورد سازمان اجتماعی فضا است. در قلب این کنش جمعی مجموعه گسترده ای از روابط دولت و بازار قرار دارد و سوال بنیادین این است که نقش و روابط نهاد بازار (به مفهوم عام آن و نه در معنای بازار کالبدی شهرها) و نهاد دولت در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری چگونه شکل می گیرد؟هدف: با این وصف هدف اصلی این پژوهش توسعه یک چارچوب مفهومی از نحوه شکل گیری نقش و رابطه دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران است.روش: روش نظریه زمینه ای سیستماتیک به عنوان روش اصلی کار پژوهش بکار گرفته شد. داده های مورد نیاز به واسطه نمونه گیری نظری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان با سابقه و آگاه به سیستم برنامه ریزی و اقتصاد سیاسی ایران فراهم شد.یافته ها: پس از طی مراحل سه گانه تحلیل داده ها، 645 مفهوم، 59 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی حاصل و در قالب مدل پارادایمی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که نقش و روابط دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهری ایران، بر محور «درهم تنیدگی نهادی، نابهینگی و ناکارآمدی» شکل می گیرد که به عنوان پدیده مرکزی در مدل پارادایمی شناسایی شده است. شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر باعث شده تا رابطه و نقش دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهرهای ایران به صورت نابهینه و ناکارآمد شکل گیرد و در مواجه با این پدیده راهبردهایی از سوی عاملان اتخاذ شده که موجبات تشدید پیامدهای حاصل از پدیده مورد نظر را فراهم نموده است. به بیان دیگر دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران نتوانسته اند به عنوان مکمل یکدیگر و در یک رابطه دیالکتیک در جهت جبران شکست های هم عمل نمایند
آینده کلان شهر تهران در رتبه بندی های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
رتبه بندی شهری، در زمره رویکردهای شهرسازی قیاسی ، با وجود نگرش تعمیم دهنده و همگن سازی که به تمامی شهرها فارغ از تنوع و تفاوت ها دارد، به یکی از دستورکارهای اصلی بدل شده است؛ تا از این طریق بتوانند در شاخص های بین المللی جایگاه "ترین " برای خود فراهم ساخته، تصویر و آوازه بین المللی خود را ارتقاء داده و در نهایت به رقابت پذیری شهری دست یابند. چشم انداز " تهران به مثابه جهان شهری فرهنگی، دانش بنیان و معیار در دنیای اسلام" نشان از خواست متولیان توسعه در ارتقاء جایگاه جهانی این کلانشهردارد. حال آن که رتبه تهران در شاخص های بین المللی به ویژه در سال های اخیر از وضعیت مناسبی برخوردارنبوده و به نوعی روبه افول نیز هست. براساس مسئله طرح شده، دستورکار اصلی پژوهشِ پیشِ رو به آینده نگری وضعیت و جایگاه آتی کلانشهرتهران در رتبه بندی های بین المللی و عوامل اثرگذار بر این وضعیت اختصاص یافته است. در این رابطه، می کوشد در چهارچوب "طرح پژوهش هم بستگی و سببی" به جمع بندی تحولات جایگاه تهران در رتبه بندی های بین المللی پرداخته، سپس با گزینش نیروهای محرک و اثرگذار بر افول و صعود جایگاه این کلانشهر، مدلسازی رگرسیونی رابطه میان رتبه تهران، به مثابه متغیر وابسته، و نیروهای اثرگذار بر این جایگاه به مثابه متغیرهای مستقل را در دستورکار قراردهد. در نهایت پس از شناسایی این رابطه وضعیت آتی را در قالب سناریوهایی آینده نگری کند.دستاورد پژوهش دو سناریوی خوش بینانه صعود آرام و تدریجی وضعیت به جایگاه سال 2020 و دیگری نزول وضعیت به جایگاه سال 2016 را پیش بینی می کند. تحقق سناریوی بهبود وضعیت مستلزم ارتقاء شاخص های کلان اقتصاد سیاسی و بهبود اوضاع کلان اجتماعی-فرهنگی سرزمینی است. پژوهش سببی انجام شده نشان می دهد که عزم بین المللی مدیریت شهری در حضورپذیری موثر و مداوم در مجامع و موسسات معتبر رتبه بندی بین المللی از طریق فراهم ساختن و انتشار مستمر پایگاه داده معتبر، بهبود شاخص های مطرح و نیز تقویت دیپلماسی شهری کم اثر نبوده و می تواند حتی در فضای نامطلوب کلان اقتصاد سیاسی نیز جایگاه شهر را ارتقاء دهد.
تحلیل فرایند ارتباطی موزه های هنر معاصر هوشمند با مخاطب «با تأکید بر فناوری واقعیت افزوده (AR)»
حوزههای تخصصی:
موزه ها امروزه با برنامه ها، وفاداری بازدیدکنندگان، تنوع و جذابیت برای عموم و نیز کیفیت ارزیابی می شوند. در فرایند ارتباط با بازدیدکننده، ابعاد گوناگون زیبایی شناسی، یادآوری، تجربه منحصربه فرد حین بازدید حائز اهمیت است. در نتیجه تحولات تکنولوژیک سال های اخیر، در زمینه موزه ها نیز ویژگی های فناورانه به عنوان مزیت رقابتی در جهت مرتفع ساختن اهداف و آرمان های موزه ها مطرح می شوند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فرایند ارتباطی موزه های هنر معاصر هوشمند با مخاطب براساس نظریه ارتباطی یاکوبسن و تبیین راهکارهایی برای ارتقای مقوله ارتباط و به تبع آن تأثیرگذاری مطلوب تر است. پرسشی که در این پژوهش مطرح می شود این است که در جهت رشد و اعتلای هر یک از کارکردهای شش گانه نظریه ارتباطی یاکوبسن و پاسخگویی به نیازهای موزه های هنر معاصر، چه تدابیری را می توان اتخاذ نمود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای از طریق فیش برداری است. تجزیه وتحلیل داده ها کیفی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد در جهت رشد و اعتلای هر کدام از نقش های شش گانه نظریه یاکوبسن و پاسخگویی به اعم نیازهای فرایند ارتباط، تدابیری را می توان به کار بست که بدین شرح است: 1. پیاده سازی زیرساخت فناوری های جدید در کنار نمایشگاه ها، برنامه ها و تجربه ها؛ 2. تلاش درجهت ایجاد ویژگی های تعاملی و به کارگیری بازدیدکننده به عنوان عنصر فعال در حین بازدید؛ 3. لحاظ زمینه های اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی در محیط برنامه مبتنی بر واقعیت افزوده؛ 4. توجه به جنبه سرگرمی و جذابیت بصری چون محتوای رسانه ای گرافیکی، انیمیشن و ویدئو در طراحی و اجرای AR؛ 5. تقویت و جایگزینی حس های از دست رفته خصوصاً برای اقشار خاص؛ 6. رفع نیازهای بستر اینترنت، سخت افزار، نیروی انسانی متخصص و پژوهش های عملیاتی در حوزه واقعیت افزوده.
سیر تحول نمادهای خورشید و ماه در هنر ایران باستان (با تأکید بر هنر ساسانی)
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
117 - 141
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل و بررسی سیر تحول نمادهای خورشید و ماه در هنر ساسانی می پردازد. از دیرباز، انسان ها برای تجسم مفاهیم و باورهای خود از نمادها و نشانه های تصویری استفاده می کردند. در این میان، خورشید و ماه به عنوان دو پدیده طبیعی مهم، جایگاه ویژه ای در هنر و فرهنگ ایرانی داشتند. خورشید به عنوان نماد زندگی، روشنایی و قدرت، و ماه به عنوان نماد باروری و رشد شناخته می شد. در طول تاریخ، این نمادها در هنرهای مختلف ایرانی، به ویژه در دوران ساسانی، تحولاتی را تجربه کردند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - -تحلیلی و بررسی منابع کتابخانه ای و آثار باستان شناسی، سعی دارد تا سیر تحول این نمادها را در دوره ساسانی موردمطالعه قرار دهد. روش تحقیق به کاررفته، تحلیل محتوای هنری و نمادشناسی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مستندات تاریخی انجام شده است. داده ها از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و بررسی آثار باستان شناسی جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که در سکه های ساسانی، نمادهایی مانند دایره با پرتوهای خورشید، بال عقاب و هلال ماه به چشم می خوردند. دایره و پرتوهای خورشید به عنوان نمادهایی از قدرت و شکوه شاه، و بال عقاب به عنوان نمادی از عظمت، در کنار هلال ماه که نمادی از باروری و رشد است، نمایانگر پیوند معنایی میان خورشید و ماه در هنر ساسانی بودند. این نمادها در کنار هم نمایانگر عظمت سلطنت ساسانی و اهمیت باورهای مذهبی در آن دوره بودند.
نقش آرایه های بصری و ادبی در بهبود آموزش در کتابهای نونگاشت فارسی مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
589 - 611
حوزههای تخصصی:
در نظام آموزشی کشورمان کتاب های درسی مهم ترین ابزار آموزشی برای معلمان و دانش آموزان می باشد؛ در این میان، کتاب های فارسی به عنوان انتقال دهنده میراث معنوی این مرزوبوم اهمیت و ضرورت بیشتری دارند. ازآنجایی که مفاهیم غنایی، عرفانی، حماسی بخش عظیمی از متون ادبی ما را دربر می گیرد، به همین جهت آشنایی با صورخیال برای درک هرچه بیشتر زیبایی های متون ادبی لازم و ضروری می باشد؛ همچنین از تعداد بیست و پنج سؤال بخش ادبیات فارسی عمومی در کنکور سراسری، چهار سؤال به آرایه های ادبی اختصاص دارد؛ پس نحوه آموزش آرایه های ادبی در کتاب های نونگاشت فارسی متوسطه بسیار حائز اهمیت می باشد. براساس تحلیل داده های آماری منتشرشده از طرف سازمان آموزش و سنجش کشور، میزان جواب دهی به سؤالات این مبحث در اولین کنکور سراسری نظام جدید، در پنج گروه آزمایشی تجربی، ریاضی، انسانی، هنر و زبان تحلیل گردیده است و باتوجه به نتایج به دست آمده در بین کل شرکت کنندگان این پنج رشته ، 20% از دانش آموزان جواب درست، 52% جواب سفید و 27% جواب غلط به این سؤالات داده اند که نتایج به دست آمده نشان می دهد در این کتاب ها «آرایه های ادبی» به خوبی آموزش داده نشده است.اهداف پژوهش: نقد و تحلیل محتوای آموزشی کتاب های نونگاشت فارسی مقطع متوسطه اول و دوم.بررسی جایگاه آرایه های ادبی و بصری در کتاب های فارسی.سؤالات پژوهش:محتوای آموزشی کتاب های نونگاشت فارسی مقطع متوسطه اول و دوم دارای چه مختصاتی است؟آرایه های ادبی و بصری در کتاب های فارسی متوسطه دارای چه اهمیتی هستند؟
شناسایی وظایف مدیریتی کیوریتور در روند خلق نمایشگاه های هنری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر در بستر هنر معاصر، رشد تحقیقات مبتنی بر کیوریتوری از سال های 2000 بدین سو و ایجاد رشته مطالعات نمایشگاهی، بر اهمیت حضور، جایگاه و نقش نمایشگاه گردان در فرایند تولید کارنماهای هنری تأکید داشته است. این در حالی است که لزوم حضور کیوریتور در صحنه نمایشگاهی ایران با توجه به فقدان مطالعات نظری و تاریخی در این حوزه مغفول مانده و درک درستی از فرایندهای کار کیوریتور وجود ندارد. بدین جهت، این پژوهش با توجه به مبانی تولید یک نمایشگاه هنری، فرایندهای کیوریتوری را بررسی و مشخص ساخته و قصد دارد با مدنظر قرار دادن سطوح مدیریتی و گونه های مختلف کیوریتوری، یک الگوی نمایشگاه گردانی جامع بدست آورد. لذا، این پژوهش برای نیل به این هدف یک پرسش اصلی را مطرح می کند: نقش و وظایف اجرایی و مدیریتی کیوریتور در رابطه با سازمان دهی و نمایشگاه گردانی یک رویداد هنری چیست؟ برای پاسخ به این سؤال، این متن با روش توصیفی و تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش تحقیق کتابخانه ای و میدانی، در ابتدا مفهوم نمایشگاه گردان را تشریح می کند و سپس بر اساس پیشنهادات کیوریتور-پژوهشگرانی چون کارِن لاو و آدریَن جورج و بررسی یک نمونه نمایشگاهی معاصر به یک مدل فراگیر کیوریتوری دست می یابد. یافته ها نشان می دهند، فرایند ایده پردازی، برنامه ریزی، هدایت، سازمان دهی، نظارت و مهار، تصمیم گیری، ایجاد ارتباط، خلاقیت و نوآوری و استفاده از امکانات و منابع، مهم ترین مؤلفه های مدیریت و کیوریتوری یک رویداد هنری بوده و باآنکه روند ایجاد هر نمایشگاه هنری امری خلاقه و متفاوت از دیگری است، لیکن، کیوریتور با پیروی از الگوی پیشنهادی می تواند یک نمایشگاه موفق هنری ترتیب دهد.
کارکرد تمثیل عرفانی «وحدت» در گلشن راز شیخ محمود شبستری و تزئینات معماری گنبد سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
229 - 248
حوزههای تخصصی:
تمثیل در حوزه ادبیات عرفانی ازجمله مهم ترین مبانی کاربردی در تبیین حقایق عارفانه محسوب می گردد. از این رو، عرفا برای بیان رموز عرفانی و کنایی ملزم به استفاده از زبان تمثیل می باشند. از میان اصطلاحات صوفیانه، تمثیل عرفانی «وحدت» به عنوان یکی از کاربردی ترین تعبیرات عارفانه در گلشن راز شیخ محمود شبستری مطرح است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر جمع آوری داده های کتابخانه ای انجام شده است. از منظر عرفایی چون شیخ محمود شبستری انسان همانند قطره ای از دریای وحدت الهی در این جهان باید مراحلی را طی کند که در سلوک نظری و تصفیه باطن (سلوک عملی) بتواند در مراتب معرفت شهودی به وحدانیت حق نائل گردد؛ چراکه با وجود تعیناتی که در ظاهر این جهان و کائنات می بینیم، در حقیقت کثرات به مانند ذراتی جزوی از کل مطلق محسوب می گردند و تبیین این مسئله از تمثیل وحدت و ترکیبات آن در گلشن راز به عنوان نقطه عطفی در عرفان شیخ محمود شبستری تجلی می نماید. همچنین در تزئینات گنبد سلطانیه نیز نمودهای واضحی از وحدت عارفانه در نقوش هندسی و گیاهی وجود دارد.اهداف پژوهش:تبیین کارکرد تمثیل عرفانی وحدت و ترکیبات آن در گلشن راز از منظر شیخ محمود شبستری.بررسی عرفانی وحدت و ترکیبات آن در گلشن راز و تزئینات گنبد سلطانیه.سؤالات پژوهش:تمثیل وحدت در گلشن راز شیخ محمود شبستری در چه مفهومی استفاده شده است؟آیا کاربرد تمثیل وحدت در گلشن راز و تزئینات گنبد سلطانیه چه جلوه های دیگری هم دارد؟
بررسی بینامتنی تصرف و نقیضه «مردگانِ» جویس و «مرگ ایوان ایلیچِ» تالستوی در پله آخر علی مصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش کیفی تبیینی و با ابزار کتابخانه ایِ در دسترس و روش تحلیل اسناد سمعی و بصری، فیلم ایرانی پله آخر را از طریق کاربست نوآورانه عناصر داستان «مردگان» جویس و مرگ ایوان ایلیچ تالستوی، از منظر بینامتنیّت نقیضه ای بررسی می کند. این بینا متن نقیضه شده (پله آخر)، از یک سو، با آثار نقیضه شونده (دو داستان جویس و تالستوی) در ارتباط قرار می گیرد و از دیگرسو می کوشد با شگردهای دخل و تصرف، برداشتی سرخوشانه و بازی گوشانه از برخی مضامین و موتیف های این دو اثر در بطن بافتار فرهنگ ایرانی و به طریق اولی، موسیقی و معماری سنتی ایرانی، ارائه کند. گذشته گرایی که موضوع محوری فیلم است، از طریق پیوند فیلم به مثابه زبرمتن با متون نوشتاری و موسیقیایی و معماری به مثابه زیرمتن، حاصل می آید. این مقاله نشان می دهد فیلم پله آخر و فیلم در حال ساخت در بطن فیلم پله آخر، روابط بینامتنی پیچیده ای با دو داستان جویس و تالستوی برقرار می کنند و بینش هایی تازه از این دو اثر داستانی ارائه می دهند. وانگهی، به نظر می رسد فیلم در دست ساخت به مثابه زبرمتن، با فیلم اصلی به مثابه زیرمتن، روابط بینامتنیِ عمدتاً صریح و مستقیم و محاکاتی و گاه کنایه وار دارد.
تاریخ نگاری، آشنایی زدایی و تحلیل گفتمان عکس های شخصی در دوره معاصر
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
195 - 216
حوزههای تخصصی:
از ورود صنعت عکاسی به ایران، این فن به یکی از مهم ترین بسترهای انتقال معنا به مخاطب تبدیل شده است. فراگیر شدن استفاده از عکس در امور اداری در جامعه و علاقه مردم به ثبت لحظات شخصی باعث گسترش عکاسی شخصی در طی 180 سال شده است. هر عکس یک متن است و می توان فنون نقد متن را برای آن به کار برد و در بینامتنیت با متون دیگر بررسی نمود. عکس خنثی نیست و بارِ معنایی دارد . با تحلیل گفتمان می توان معانی آشکار و پنهان عکس و همچنین ایدئولوژی نهان شده در آن و بازتولید گفتمان موجود در عکس به خصوص عکس های اجتماعی و خانوادگی را بازخوانی و آشکار نمود. در تفسیر عکس نیز همچنین از هرمنوتیک نقد متن می توان بهره گرفت. مسئله پژوهش حاضر، بررسی چگونگی آشکار شدن عناصر تاریخی، گفتمان و ایدئولوژی پنهان در عکس ها با روش آشنایی زدایی و تحلیل گفتمان است. در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و اسنادی، تعدادی عکس های پرسنلی و شخصی در دوره معاصر بعد از آشنایی زدایی با روش تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی می شوند. نتایج پژوهش نشان می دهد با تجزیه عناصر فرمی سوژه های عکس می توان به دوره تاریخی عکس و تحلیل عناصر کالبدی اطراف سوژه به تغییرات محیطی در طی دوره و تحلیل گفتمان فرم و محتوای عکس های شخصی و خانوادگی به تاریخ دوره، ایدئولوژی و گفتمان پنهان در زمینه و زمانه عکس دست یافت. درحقیقت هر عکس یک متن تاریخی است که با گذر به لایه های پنهان آن می توان لابه لای سطور آن را خواند و بازبینی نمود.
تحلیل اسطوره ای جنگ بزرگ در نگاره های شاهنامه شاملو بر مبنای نظریه آرکی تایپی نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
68 - 79
حوزههای تخصصی:
هنر هر ملت ریشه در باورها و اعتقادات و اساطیر مردمان آن دارد و رمزگشایی آن نیازمند شناخت اسطوره های آنان است. نقد اسطوره ای، رویکردی میان رشته ای است که بر پایه انسان شناختی، روان شناسی، تاریخ ادیان و تاریخ تمدن، به تأویل اثر ادبی و شناسایی بن مایه های اسطوره ای موجود در آن اثر می پردازد. ازآنجاکه شاهنامه فردوسی، دارای درونمایه ای عمیقاً اسطوره ای است، به طرز آشکاری در خود قابلیت تحلیل آرکی تایپی دارد. این پژوهش سعی بر آن دارد، با تمرکز بر دیدگاه نورتروپ فرای، به تفسیر و تحلیل کهن الگوی جنگ بزرگ در شاهنامه بپردازد و بدین لحاظ، نگاره های منتخب در این جستار را بر اساس الگوهای ساختارگرایانه، بررسی می کند. دیدگاه فرای مبنی بر روح زمانه است و تأکید دارد، با یک طبقه بندی فراگیر، ادبیات و هنر را در قالب فضایی قرار دهد که سمبول های آرکی تایپی و چرخه فصول ایجاد می کنند. برای دستیابی به این منظور، ابتدا تعاریف نظری و نحوه شکل گیری اسطوره ها مطالعه خواهد شد و سپس جامعه آماری معرفی و توصیف می شود. در ادامه، با استفاده از نظریه فرای به عنوان رویکرد قالب، تحلیل آثار انجام می شود. نتیجه پژوهش مشخص کرد، روایت جنگ بزرگ و نگاره های منتخب شاهنامه شاملو میزان قابل توجهی، با نظریه نقد اسطوره ای فرای همنشینی دارد و سمبول های آرکی تایپی فرای که سه گونه تصاویر بهشتی، دوزخی و قیاسی هستند، درصد بالایی از نگاره های منتخب شاهنامه شاملو را پوشش می دهند. به این ترتیب، می توان چنین نتیجه گرفت که بن مایه ها و مضامین اسطوره ای و کهن الگویی در مراحل و عناصر نگاره ها، قابل شناسایی هستند و این تصاویر پیام رسانانی هستند که نحوه نمایش معانی و سمبل های کهن الگویی را در سطوح مختلف ادبی و بصری انتقال می دهند.
شناسایی مولفه های معماری موثر در برندسازی شهری (مطالعه موردی:شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: شهرها در حال تبدیل شدن به قهرمان بین مناطق جغرافیایی هستند. رقابت بین شهرها برای تثبیت اعتبار به عنوان بهترین انتخاب برای بازدیدکنندگان، سرمایه گذاران، کسب و کار در شهر، در حال تشدید است. بعضی شهرها ویژگی های منحصر به فردی دارند که سبب می شود تصویری مشخص از آنها در ذهن شکل بگیرد. این نوشتار با شناسایی اصلی ترین مولفه های معماری تاثیرگذار در برندسازی شهری شهر یزد و پس از آن مقایسه میزان تاثیرگذاری این مولفه ها باهم و اولویت بندی آنها به ترتیب اهمیت نگاشته شده است.
روش: پژوهش با پرسشنامه ای که برای دو گروه، 1) گروهی 35 نفره از جامعه متخصصین 2) گروهی 110 نفره از افراد عادی تهیه شد، انجام شده است. در انتخاب نمونه گروه 1 از روش نمونه گیری گلوله برفی و برای انتخاب نمونه در گروه 2 از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است.
یافته ها: این تحقیق کاربردی و براساس ماهیت داده از نوع کیفی است. بررسی تمامی مولفه ها در دو جامعه آماری طبق آزمون spss انجام شد و تمامی مولفه ها بر برندسازی شهر یزد تاثیر قابل توجهی داشتند. میزان تاثیر گذاری مولفه ها بر برندسازی شهر یزد در دو جامعه آماری میان متخصصین معمار و شهرساز و بین افراد عادی از لحاظ الویت بندی تفاوت داشت.
نتیجه گیری: در بین افراد عادی بافت معماری بیشترین تاثیر را بر برندسازی شهر یزد داشته و درمیان افراد متخصص نماد و نشانه ها مانند عناصری مثل بادگیر، ساباط و .... بیشترین تاثیر را در برندسازی شهر یزد داشته است.
رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک برمبنای تحلیل عوامل و مسائل بازدارنده آن؛ مطالعه موردی: شهر دلبران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
95 - 107
حوزههای تخصصی:
جریان فعالیت گردشگری اثرات زیادی را در زمینه های مختلف به دنبال دارد و رونق و توسعه آن نیز وابسته به عوامل متنوعی است. ضعف امکانات شهری و خدمات زیرساختی، در شهرهای کوچک مناطق محروم، عاملی است که فاصله جریان فعالیت گردشگری را نسبت به حد ایده آل بیشتر می کند و محدودیت ها و مسائلی را در مسیر توسعه آن به وجود می آورد. این پژوهش که از نوع کاربردی و رویکرد روش شناسی آن آمیخته است، با هدف ارائه رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک، در پی تبیین و تحلیل زمینه های بازدارنده توسعه گردشگری در شهر دلبران می باشد. مسائل مترتب بر گردشگری شهر دلبران و حوزه تحت نفوذ آن احصاء و جمع آوری شده و بر اساس بار محتوایی آنها در سه بُعد ناکارآمدی نظام اقتصادی، ضعف زیرساخت های ارتباطی و خدماتی و ناتوانی و سستی ساختارهای اجتماعی-فرهنگی نام گذاری و دسته بندی شدند. ابعاد مذکور در ارتباط با ایستایی فعالیت گردشگری از طریق 23 شاخص مشاهده پذیر و در چارچوب مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) سنجش و بررسی شد. یافته ها نشان می دهند که رابطه عامل های ضعف زیرساخت ها و ناکارآمدی نظام اقتصادی با ایستایی فعالیت گردشگری معنی دار می باشد و 94 درصد از تغییرات کسادی و بی رونقی فعالیت گردشگری در مدل ساختاری پژوهش قابل تبیین و برآورد است. ناکارآمدی نظام اقتصادی و ضعف زیرساخت ها به ترتیب با ضریب اثر 0.401 و 0.394 بر ایستایی فعالیت گردشگری اثرگذار هستند. ضعف زیرساخت ها هرچند در رتبه دوم اثرگذاری قرار دارد ولی به دلیل اینکه اثر غیرمستقیم (0.311) هم دارد مهم ترین و اثرگذارترین متغیر موثر بر جریان فعالیت گردشگری است. درنهایت متناسب با نقشه روابط میان عوامل و مسائل بازدارنده فعالیت گردشگری، رهیافت های ارتقاء و توسعه زیرساخت های ارتباطی و خدماتی، بهبود زمینه های اقتصادی و توانمندسازی ساختارهای اجتماعی- فرهنگی ارائه شده است.
سنجش تاریخی و مطالعه فنی و هنری صندوق چوبی امامزاده محروق نیشابور و دَرِ مقبره قطب الدین حیدر زاوه ای تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
165 - 179
حوزههای تخصصی:
دوره ایلخانی را می توان از درخشان ترین ادوار تاریخ اسلامی ایران در ظهور بانیان، حامیان و کارگزاران عرصه معماری و تزیینات وابسته بدان دانست. ازجمله باید از دَرها و صندوق های چوبی نام برد که هنرمندان سده هشتم، کتیبه های زیبایی را به خط رقاع و کوفی در جوار گره های هندسی همراه با نقوش گیاهی، منبت کرده اند. هدف مقاله سنجش تاریخی و بررسی ویژگی های فنی و هنری صندوق امامزاده محروق نیشابور و دَرِ مقبره قطب الدین حیدر زاوه ای در تربت حیدریه است. ازاین رو به دنبال پاسخ به این سؤال است که صندوق امام زاده محروق و دَرِ مقبره شیخ زاوه ای متعلق به کدام دوره تاریخی بوده و دارای چه ویژگی های هنری است؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و تاریخی بوده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به ویژه میدانی است. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت تحقیقات میدانی، فیش برداری، مطالعات کتابخانه ای بوده و تصاویر آثار، توسط نگارندگان عکاسی و نقوش آثار با استفاده از نرم افزار طراحی کورل، ترسیم شده است. نتایج نشان می دهد منبت کاری عصر ایلخانی، غالباً با روسازی تخت و یا محدب، انجام شده است. تزیین قابل تأمل و اندیشه این دو اثر ازنظر فن و اذکار کنده کاری شده روی آن ها نشان از ارادت و احترام به جایگاه امام زاده محروق و قطب الدین حیدر زاوه ای و درویشان داشته و از سویی اعتقادات هنرمندان و بانیان را نشان می دهد. این اذکار و آیات بر وحدانیت، نیکی، عدالت، مهربانی و بخشش خداوند تأکیددارند. با توجه به نقشمایه ها، کتیبه ها و نیز پرداختن به جزئیات تاریخی، هنری و فنی آثار مورداشاره و تطبیق آن با تزیینات معماری اماکن و آثار شاخص دوره ایلخانی، چون بنای سلطانیه، شاهنامه ابوسعیدی و قرآن های شاخص، دوره تاریخی دو اثر موردمطالعه، دوره ایلخانی تشخیص داده شد.
بررسی تجربی و عددی الگوهای خرابی پیچ های پرمقاومت در روش های متداول آزمایش کشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
15 - 27
حوزههای تخصصی:
استحکام کششی پیچ های پرمقاومت، با دو شیوه آزمایش تعیین می شود. در روش اول، مقاومت کششی پیچ با استفاده از مهره، تعیین می گردد. اما در روش دوم، به جای مهره از ابزار معرفی شده در استاندارد ایزو استفاده می شود. در پیچ های مورد آزمایش، دو الگوی خرابی مشاهده می شود، لهیدگی رزوه ی پیچ و گسیختگی پیچ از ناحیه کاهش یافته رزوه . در این تحقیق علاوه برانجام آزمایش، شبیه سازی عددی الاستیک _ پلاستیک الگوی خرابی پیچ ها، در نرم افزار اجزاء محدود، نیز انجام شده است. نتایج مطالعه حاظر نشان می دهد، فراوانی الگوی خرابی لهیدگی رزوه، در آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو، چهار درصد و در آزمایش کشش پیچ با مهره 90 درصد است. در ضمن استحکام کششی حاصل از آزمایش کشش پیچ با مهره، کمتر از روش آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو است. با توجه به درصد فراوانی الگوی خرابی در هر روش آزمایش معلوم می گردد، آزمایش کشش پیچ با ابزار ایزو منجر به تعیین استحکام کششی مصالح پیچ و آزمایش کشش پیچ با مهره، منجر به ارزیابی استحکام کششی مجموعه پیچ و مهره می گردد. به دلیل مطابقت عملکرد پیچ و مهره در طراحی و اجرای سازه های فولادی، این تحقیق انجام آزمایش کشش پیچ با مهره را، علاوه بر انجام سایر آزمایش ها پیشنهاد می نماید.
چند صدایی در اشعار علی باباچاهی و رضا براهنی در تطبیق با تشبیه در هنرهای تجسمی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
153 - 172
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از مؤلفه ها و شاخصه های شعر دهه هفتاد معطوف به نظریه های پست مدرنیستی است که از پرکاربردترین آن ها می توان به چندصدایی اشاره کرد. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، ضمن تعریف و تبیین چندصدایی به مثابه یک شاخصه پست مدرنیستی، جلوه های چندصدایی در شعر دو تن از شاعران برجسته دهه هفتاد، یعنی علی باباچاهی و رضا براهنی واکاوی و تحلیل شده است. همچنین به تطبیق این مقوله با تشبیه در هنرهای تجسمی معاصر پرداخته شده است. بنابر نتایج پژوهش، چندصدایی به شیوه های مختلفی در شعر براهنی و باباچاهی بروز می یابد؛ گاه با استفاده از وزن و موسیقی شعر، زمینه چندصدایی فراهم می شود. تمایزات زبانی، تفاوت لحن و بیان رسمی یا محاوره ای از دیگر شگردهایی است که چند صدایی را سامان می دهد. بخش دیگری از اشعار چندصدایی در ساحت نگارش افشانشی صورت می بندد. مجنون نویسی و حضور شخصیت شیزوفرنیک بستر دیگری برای شعر چندصدایی است. باباچاهی و براهنی با به کارگیری این تمهیدات، زمینه را برای حضور و بروز صداهای مختلف در شعر خویش فراهم می کنند. بخشی از این رویکرد، مصداق مکالمه با سنت ادبی است و بخشی دیگر، توجه به شخصیت ها و معناهای نادیده گرفته شده را درنظر دارد. در بستر این رویکرد، علاوه بر آواهای متنی که غالباً در رابطه بینامتنی صورت می بندد، صدای شخصیت تیمارستانی نیز به گوش می رسد. چندصدایی در شعر باباچاهی و براهنی همچنان که به تعدد آوایی و تکثر نگرش و نگارش و گریز از استبداد تک گویی منجر می شود، به واسطه ماهیت اختلالی اش، گسست روایی، نفی محور عمودی و وحدت موضوعی را به دنبال دارد. از سوی دیگر، در هنرهای تجسمی معاصر نیز نمودهای واضحی از کاربست تشبیه به چشم می خورد.اهداف پژوهش:بررسی و تحلیل شیوه های اجرای چندصدایی در شعر باباچاهی و براهنی.بررسی تشبیه در هنرهای تجسمی معاصر.سؤالات پژوهش:چندصدایی در شعر باباچاهی و براهنی با چه سازوکارهایی سامان می یابد؟تشبیه چه جایگاهی در هنرهای تجسمی معاصر دارد؟
بررسی اشعار پروین اعتصامی از دیدگاه پارسونز و تطبیق آن با جایگاه خانواده در نگاره های نسخه هزار و یک شب صنیع الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
28 - 48
حوزههای تخصصی:
جامعه و مسائل اجتماعی تأثیر به سزایی در آثار ادبی داشته و دارد. با مطالعه اشعارشان، به این نتیجه می رسیم که ارزش ها و مسائل اجتماعی تا چه اندازه و چقدر عمیق در جان شاعر رسوخ کرده و از دیگر سو بازتاب آن تا چه اندازه بر خوانندگان آن آثار مؤثر و خوشایند بوده است. اشعار پروین مصداق تأثیر جامعه بر هنر و ادبیات هست؛ چراکه آیینه تمام نمایی از پیرامون و روزگار مردم خویش را در اشعارش انعکاس داده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و روش مطالعه کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که پروین اعتصامی با نگاهی انتقادی به جامعه و حکومت زمان خود می نگرد. از نگاه پروین پایگاه اجتماعی افراد متکی بر پایگاه اجتماعی خانواده است؛ ازاین رو، باتوجه به ارتباط تنگاتنگ نهاد خانواده با نظام پایگاهی جامعه، پایگاه اجتماعی افراد، براساس پایگاه اجتماعی خانواده در جامعه و در خلال این ارتباط معین می شود. این رویکرد در نسخ مصور ادبی نیز مشهود است و نسخه مصور هزار و یک شب صنیع الدوله از جمله آثاری است که به بحث خانواده و زنان توجه داشته است.اهداف پژوهش:بررسی اشعار پروین براساس نظریه پارسونز.بررسی جایگاه خانواده در دیوان پروین اعتصامی و نسخه مصور هزار و یک شب صنیع الدوله.سؤالات پژوهش:اشعار پروین اعتصامی چگونه می توان با دیدگاه پارسونز بررسی کرد؟جایگاه خانواده در دیوان پروین اعتصامی و نسخه مصور هزار و یک شب صنیع الدوله چگونه است؟
آسیب شناسی سیاست های دولت در برنامه ریزی اقتصادی چهارم و پنجم توسعه (با تأکید بر سیاست های فرهنگی هنری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
567 - 588
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی سیاست های دولت در برنامه های توسعه می تواند نقش مهمی در شناسایی و بهبود رویکردها داشته باشد. حضور پررنگ دولت در اقتصاد موجب خروج بخش خصوصی خواهد شد که تخصیص ناکارا و غیربهینه منابع و در نتیجه، کاهش کارایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال می باشیم که آسیب شناسی مداخلات دولت در سیاست گذاری اقتصادی نظربه برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی و فرهنگی چیست؟ عدم وجود یک نظام سیاست گذاری بلندمدت، باورمندی نخبگان سیاسی به نظام سیاست گذاری ساختارمند و هدفدار و وابستگی اقتصاد ایران به نفت و عدم وجود الگویی صحیح برای مدیریت درآمدهای نفتی، فضای مداخله دولت ها را در اقتصاد ایران فراهم نموده است. به طور کلی دولت در مواقعی وارد بازار می شود که بازار به تنهایی توانایی ایجاد کارایی در اقتصاد را ندارد و قیمت ها به تنهایی منعکس کننده هزینه ها و فایده های اجتماعی نیست. اما وجود ناتوانی مکانیزم بازار به تنهایی دخالت دولت در مسائل اقتصادی را توجیه نمی کند؛ ناتوانی بازار شرط لازم است اما کافی نیست؛ لازم نیست، زیرا اگر بازار به صورت رضایت بخش عمل می کرد، نیازی به مداخله دولت نبود. همچنین شرط کافی نیست، زیرا دخالت دولت نیز ممکن است همراه با ایجاد نارسایی باشد. اهداف پژوهش:شناخت تأثیر مداخلات دولت در سیاست گذاری اقتصادی نظربه برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی.بررسی سیاست های فرهنگی-هنری دولت در برنامه چهارم و پنجم توسعه.سؤالات پژوهش:آسیب مداخلات دولت در سیاست گذاری اقتصادی نظریه برنامه چهارم و پنجم چگونه است؟وضعیت سیاست های فرهنگی- هنری دولت در برنامه چهارم و پنجم توسعه چگونه است؟
بررسی رابطه عوامل کالبدی با حس رضایت و تعلق کاربران به سرای سالمندان (نمونه موردی: شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
سالمندی، دوران برخورد با محدودیت های جسمی و روانی خاص است و توجه به نیازهای روحی، در کنار نیازهای کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افزایش روزافزونِ جمعیت سالمندان و تغییرات شیوه زندگی فردی و خانوادگی، باعث افزایش تعداد مؤسسات نگهداری سالمندان شده است؛ اما ازلحاظ روانی، این نوع خانه ها در نظر سالمندان، سمبل انزوا و تمایل جامعه به طرد آن ها تلقی می شود؛ بنابراین، آنچه مستلزم توجه است، خلق فضایی است که ضمن حمایت فیزیکی، مادی و عاطفی، با شرایط سنی و بحران هایی که منجر به محدودیت و جدایی سالمند از جامعه عمومی گشته، مطابقت داشته باشد. این مطالعه بر آن است تا راهکارهایی جهت ارتقای سطح رضایتمندی و افزایش حس تعلق سالمندان به محیط سرای سالمندان ارائه دهد. برای این منظور، پس از بررسی متون موجود و طراحی پرسشنامه ای ترکیبی از نمونه های استاندارد رضایت از زندگی و حس تعلق و محقق ساخت مربوط به عوامل کالبدی، به سنجش نظرات 123 نفر از سالمندان ساکن در مجموعه سرای سالمندان شهر اردبیل، پرداخته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.24 تحلیل شدند. نتیجه آزمون همبستگی نشان می دهد که میان عوامل محیطی_کالبدی و رضایتمندی و احساس تعلق سالمندان، ارتباط مثبتی وجود دارد. هم چنین، نتیجه آزمون رگرسیون نیز نشان می دهد که از میان عوامل محیطی_کالبدی، سرزندگی محیطی بیشترین تأثیر را در تأمین رضایتمندی و احساس تعلق آنان داشته و پس ازآن، فضای سبز و نور مناسب، جذابیت بصری، قابلیت محیطی و آزادی عمل دارای تأثیر مثبت می باشند. نتایج هم چنین نشان می دهد که با افزایش سن، میزان رضایتمندی و احساس تعلق سالمندان، کاهش می یابد.