فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
چاپ کتاب به زبان فارسی در جهان با طبع کتاب داستانِ مسیح و داستانِ سن پیدرو در لیدن آغاز شد (1639 م.). پس از گذشت ۳۰۰ سال از اختراع چاپ حروفی به دست گوتنبرگ (۱۴۵۵ م.) و ۲۰۰ سال بعد از طبع نخستین کتاب چاپی فارسی، نخستین کتاب چاپ حروفی در ایران در سال ۱۲۳۳ ق. (۱۸۱۸ م.) در تبریز منتشر شد. این پژوهش نشان می دهد که ده کتاب در بین سال های ۱۲۳۳ ق. (۱۸۱۸ م.) تا ۱۲۵۲ ق. (۱۸۳۷ م.) در تبریز و به شیوه چاپ حروفی منتشر شد. مطبعه علی بن الحاج محمدحسین المرحوم التبریزی، معروف به امین الشرع تبریزی، واپسین مطبعه و ناشر بیشترین منشورات (چهار کتاب) را در این دوره در تبریز است. با توجه به این موضوع که این منشورات همگی با یک تایپ فیس طبع شده اند، این پژوهش با هدف مطالعه بصری تایپ فیس «امین الشرع» در پی پاسخ به این پرسش است که این تایپ فیس به لحاظ فرمی دارای چه ویژگی های بصری بوده است؟ تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت داده ها کیفی است و برای جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مطالعه تنوع فرم و کاربرد حروف، مشابهت و افتراق آن ها با هم تحولات و گستردگی فرم ها در شرایط مختلف و در همنشینی با حروف دیگر در تایپ فیس به دست آمده است. نتایج مستخرج از این تحقیق نشانگر استفاده از فرم هایی با تنوع زیاد در برخی از خانواده های حروف، برای مثال خانواده های «ک» و «ه»، برگرفته از شیوه های مبتنی بر خوشنویسی خط نسخ است. از سوی دیگر ترفندهایی مانند همنشینی با حروف خاص، برای مثال فرم خاصی از خانواده «ب» در کنار خانواده «س»، نشانه هایی از توجه به رسانه و محدودیت های ابزار چاپ است. همچنین استفاده از خرده فرم های مشترک برای ساخت حروف دیگر، برای مثال « ن» در شکل گیری « س، س، ص، ص»، نگاه مبتنی بر طراحی تایپ را منعکس می کند که در استفاده از ابزار جدید بروز پیدا کرده و خبر از خلاقیت و نبوغ متخصصان آن دوره دارد.
مدل آموزش مشارکتی در درس طراحی معماری؛ مطالعه موردی: درس طراحی معماری 3 در دانشگاه آزاد اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهارت های موردنیاز دانشجویان معماری جهت موفقیت در حرفه، مهارت در همکاری جمعی و کار گروهی است؛ اما امروزه در نظام آموزش دانشکده های معماری به این مورد کم توجهی می شود و دانشجو پس از فارغ التحصیلی و حضور در حرفه درمی یابد که طراحی یک کار انفرادی نیست و جهت پیش برد آن بایستی با افراد مختلف همکاری داشته باشد. لازمه همکاری موفق در حرفه طراحی معماری، آموزش مهارت های اجتماعی و کار گروهی به دانشجویان در دروس طراحی معماری است، بنابراین آموزش طراحی، نیازمند یک تغییر الگو در روش آموزشی به سمت یک رویکرد مشترک می باشد. در این پژوهش ابتدا به روش مرسوم در دانشکده ها، دانشجویان به طراحی انفرادی می پردازد و سپس مدل آموزش مشارکتی طراحی و کار گروهی در کارگاه ها اجرا می شود و درنهایت این دو روش از دیدگاه اساتید و دانشجویان قیاس می شوند و مولفه های مدل آموزش مشارکتی مشخص می شود. هدف از این مقاله، شرح اجرا و ارزیابی مدل آموزش مشارکتی در درس طراحی معماری می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان درس طراحی معماری سه دانشگاه آزاد اردبیل می باشد. روش پژوهش علی- مقایسه ای است. دانشجویان به دو گروه آزمون و گروه شاهد تقسیم بندی می شوند. گام گردآوری اطلاعات، با گروه بندی دانشجویان و کار روی یک موضوع طراحی و ارزیابی گروهی و نیز به کارگیری ابزارهای آموزش مشارکتی پیموده می شود. پیامدهای تجربه آموزش مشارکتی، با پاسخ گیری پرسشنامه از دانشجویان و اساتید داور ارزیابی می شود. در گام داوری و با روش استقرائی، پاسخ ها تحلیل و ارزیابی می شوند. نقاط قوت و ضعف مشخص می شود و ابزارهای «برنامه زمان بندی وظایف»، «ارزیابی هم گروه» و «مقاله انعکاسی» در جهت رفع نقاط ضعف پیشنهاد می گردد. یافته های پژوهش روشن می کند پیامد روش آموزش مشارکتی، افزایش تعامل دانشجویان و سهیم شدن آن ها درروند طراحی، افزایش ظرفیت یادگیری و انگیزه و مهارت های ارتباطی و اجتماعی و نیز آماده شدن برای رویارویی با چالش های آینده حرفه معماری است. در این پژوهش باتوجه به یافته های پژوهش، مدل آموزش مشارکتی مؤلفه های اصلی آموزش مشارکتی و ارتباط استاد، گروه و دانشجو به عنوان سه ضلع اصلی آموزش مشارکتی را نشان می دهد.
بازآفرینی شهری به مثابه یک نظریه برای بازتولید بین نسلی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۵-۵
حوزههای تخصصی:
در ادبیات شهرسازی و مرمت در مواجهه با بافت های ناکارآمد، انواع مداخله همچون نوسازی، بهسازی، باززنده سازی و بازآفرینی دیده می شوند. نوع مداخله را ماهیت «زمان مند و مکان مند» بستر و لایه های گوناگون تشکیل دهنده آن از جمله ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی تعیین می کند. فارغ از چیستی و پیچیدگی این مفاهیم، در هر نوع مداخله توجه به دو نکته اساسی ضروری به نظر می رسد: 1) نظریه مبنا بودن و 2) زمینه مدار بودن. بنا بر اذعان بسیاری از دغدغه مندان، یکی از دلایل شکست برنامه ها و طرح های توسعه شهری بهره مند نبودن آنها از یک نظریه مدون است. کارکرد یک نظریه در درجه نخست ارائه یک چهارچوب ساختارمند برای فهم پدیده ها به گونه ای است که رابطه میان عناصر مختلف سازنده آن را مشخص ساخته و شالوده ای را برای اندیشه انتقادی فراهم می آورد. همچنین نظریه زمینه ساز رویکردهای عملی بوده و بستر را برای فهم بهتر مسئله در گام نخست و ارائه راه حل در گام های بعدی آماده می کند. با این مقدمه و با تمرکز بر مفهوم بازآفرینی شهری (urban regeneration) به عنوان رویکردی متأخرتر و همه جانبه تر و انطباق آن با معادل زیستی یا بیولوژیک آن و مبتنی بر «دگردیسی-پایایی» و البته به مثابه تئوری در نظر بگیریم، آنچه می توان در عمل از آن انتظار داشت روشن تر و ملموس تر خواهد بود. در بازتولید بین نسلی بیولوژیک تمرکز بر این است که چگونه صفات یک موجود زنده از رهگذر وراثت یا ژنتیک دچار دگرگونی می شوند و به عبارتی چه چیزهایی دچار دگردیسی شده و چه چیزهایی ثابت می مانند. در چنین دیدگاهی، فرزندان به عنوان فراورده یک فرایند، از محیط و والدین خود در قالب ویژگی های ژنتیک صفت هایی را به ارث می برند که می تواند در جنبه های فیزیولوژیکی و رفتاری نمود داشته باشد. با علم به اینکه قیاس شهر و موجود زنده گاه می تواند ما را دچار خطا کند و لازم است تفاوت های ماهوی این دو به خوبی فهم و لحاظ شوند، می توان انتظار داشت در بازآفرینی شهری نیز چنین سازوکاری تحقق یابد. از جمله اینکه این وراثت صرفاً منحصر به اندام (کالبد) نبوده و از بستر جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... متأثر خواهد بود؛ اینکه شباهت و تمایز بین نسل ها نیز دارای حدود و ثغور بوده اما همواره می توان رابطه وراثتی را به طور قطعی از راه های علمی تأیید کرد و در نهایت اینکه این ویژگی های موروثی از نسل های اولیه تا کنون در قالب صفات از طریق ژن ها به نسل های بعد انتقال یافته و با تأثیرپذیری از محیط دچار دگرگونی و تکامل شده اند. این ویژگی ها می توانند در جنبه هایی بارز و چشمگیر بوده و در برخی جنبه ها درونی و ناپیدا باشند. نکته مهم این است که با توجه به این تئوری، بافت جدید پس از فرایند مداخله و بازتولید، نمی تواند کاملاً با نسل(های) پیشین و بستر جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی خود ناپیوسته و بی ارتباط باشد.
کاربست نظریل تاب آوری در مطالعات تاریخ معماری؛ با تمرکز بر سرمایه های نهفته در ساخته های اصفهان سده نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات تاریخ معماری اگر بخواهیم از بررسی های کالبدی فراتر رویم و معماری را در پیوند با زندگی اجتماعی بررسی کنیم، آن دسته از مفاهیم علوم اجتماعی که در مورد جوامع تاریخی نیز مصداق می یابد، می تواند ابزاری سودمند در فهم و تفسیر به دستمان دهد. یکی از این مفاهیم، مفهوم تاب آوری است که در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی قرار گرفته است و برای تفسیر و توضیح چگونگی رفتار جوامع انسانی در زمانه بحران به کار گرفته م یشود. از این مفهوم بسته به زمینه ب هکارگیری، تعاریف و رویکردهای مختلفی پیشنهاد م یشود. هدف از پژوهش پیش رو، جستجو و پیشنهاد یک چهارچوب مفهومی کاربردی است که امکان به کار گرفتن مؤثر مفهوم تاب آوری را در مطالعات تاریخ معماری ایران فراهم آورد. پرسش این است که در مطالعه معماری ایران، در بررسی و شرح تحولات دوره های مخاطره آمیز، اگر بخواهیم نظریه تاب آوری را به کمک بگیریم، سراغ بررسی چه موضوعاتی باید رفت؟ برای پاسخ به این پرسش از از بررسی یک نمونه تاریخی استفاده شد: اصفهان سده نهم هجری و ساخته های آن. سده نهم هجری، یکی از بحرانی ترین دوره ها در تاریخ اصفهان بود. وقوع حوادث متعدد در طول این دوره، منجر به تخریب گسترده بخش هایی از محلات شهر و کاهش شدید جمعیت شد، تا جایی که اصفهان با خطر زوال مواجه شد. اما این شهر به کمک عواملی، دوره بحرانی را پشت سر گذاشت و دوباره شکوفایی خود را بازیافت. در طول این سده تنها تعداد معدودی بنای عمومی در شهر احداث شد، اما به نظر می رسد این بناها، همه، با اوضاع و زمانه شهر پیوندی قوی داشته اند و عملکرد آ ن ها را می توان در راستای تاب آوری کلی شهر مطالعه کرد. بررسی ها نشان داد که مجموعه ای از سرمایه ها در تاب آوری شهر نقش کلیدی داشته اند. در این میان، بناهای ساخته شده و شبکه انسانی هم پیوند با آنها، هم در مقام سرمایه ای اجتماعی و هم به عنوان سرمایه ای مالی و فیزیکی، در افزایش تاب آوری شهر نقش داشته اند. حمایت هم زمان مادی و معنوی از سوی اقشار مختلف شهر نیز در عبور از دوره بحران کمک شایانی کرده است. چهارچوب مفهومی پیشنهادی این پژوهش، احتمالا میتواند به عنوان یک مدل کاربردی برای پژوهش های مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین شاخص های تفاوت فرهنگی در اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد (نمونه موردی: ملیت های چینی و آلمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
6 - 15
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تبیین شاخص های تفاوت فرهنگی در اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد (نمونه موردی ملیت های چینی و آلمانی) می پردازد و با رویکردی کیفی و کمی انجام شده که در آن داده های کیفی ضمن مصاحبه های عمیق با کارشناسان صنعت و دانشگاه (18 نفر) که به صورت هدفمند انتخاب شدند، جمع آوری و سپس آزمون کمی یافته ها به واسطه توزیع پرسشنامه بین ملیت های چینی و آلمانی (200 نفر) سنجیده شده است. بر اساس یافته های کیفی پژوهش، 9 مضمون اصلی و ۲۸ مضمون فرعی از مصاحبه با خبرگان در باب شاخص های اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد حاصل شد. در گام بعدی، یافته ها با توزیع پرسشنامه بین جامعه آماری ۲۰۰ نفره از ملیت های چینی و آلمانی بررسی شد. یافته ها در ابتدا مدلی برای اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد ارائه کرد و در ادامه نشان داد اصالت ادراک شده بین این دو ملیت، تا حد زیادی متفاوت است. برای آلمانی ها، اصالت با اصالت قابل مشاهده و بکربودن و قدمت تاریخی معنا می یابد. اگرچه تجربه منحصربه فرد هم در ادراک ملیت آلمانی از اصالت تأثیر دارد. در مقابل چینی ها، اغلب اصالت را با تجربیات منحصربه فرد مرتبط می دانند، نه قدمت تاریخی و دست نخورده مقصد. تمایز در این برداشت ها می تواند ریشه در ارزش های فرهنگی، روایت های تاریخی و رویکرد های سیاسی غالب در این کشورها داشته باشد. علاوه بر این، عوامل بیرونی مانند، تصویر رسانه ای مقصد و روابط دیپلماتیک مبدأ و مقصد در شکل گیری این برداشت ها مؤثر است.
راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
124 - 144
حوزههای تخصصی:
اسکان غیر رسمی و آلونک نشینی مسئله ای است که تنها مختص به کشور ایران نمی باشد بلکه بسیاری ازکشورهای جهان با آن مواجه هستند. همچنین کشور ایران با توجه به اینکه جزء کشورهای در حال توسعه محسوب میشود همانند این کشورها از پدیده اسکان غیر رسمی رنج میبرد. متأسفانه این پدیده به سرعتدر حال رشد و گسترش است و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی رادر اغلب شهرها بویژه شهرهای بزرگ ایران از جمله شهر کرج به وجود آورده است. بنابراین با توجه بهاهمیت موضوع، این پژوهش به الگوی سامان دهی فضایی-مکانی سکونت گاههایی غیر رسمی مطالعه موردیتپه مراد آب کرج می پردازد.شکل گیری سکونتگاه غیر رسمی و کانون زیستی تپه مراد آب کرج که از اواخر دهه 50آغاز گردید باموقعیت حاشیه ای در شهر کرج از ویژگیهای خاصی برخوردار است. تپه مرادآب در قسمت شرقی شهر کرجو در اراضی اسلام آباد واقع شده است و تحت نظارت منطقه 1از مناطق 12گانه شهرداری کرج واقع شدهاست. نابسامانیها و فقر مسلط برمحدوده سبب شده که مناسبات اجتماعی، فرهنگی به صورت مناسب ومتناسب با سایربخشهای شهر در این مکان شکل نگیرد که این امر مانع ارتباط و اتصال این فضا (تپه مرادآب) در خود چند پارگی و منزوی و درونگرا در ارتباط با دیگران شده است
بررسی زیبایی شناسی بازنمایی تصویر خاطره ای در فیلم درخت گلابی بر اساس رویکرد نئوفرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف پی بردن به چگونگی بازنمایی تصاویر خاطرات در فیلم درخت گلابی (1376) داریوش مهرجویی، این تصاویر را با نگاهی زیبایی شناسانه وا می کاود. به منظور بررسی چگونگی به تصویر کشیده شدن خاطرات و چرایی به کارگیری تمهیدات سینمایی به کار گرفته شده، پژوهشگر با رویکردی نئوفرمالیسیتی به تجربیات و عملکرد انسان در یادآوری خاطرات توجه می کند و با جستجو در تجربه های موفق بازنمایی خاطرات در سینمای جهان، که سعی بر تقلید از این تجربیات داشته اند و با استفاده از ابزارهای سینمایی چون فیلمبرداری و تدوین به دنبال همگام سازی فرم و محتوا بوده اند، مطالعه را به سرانجام می رساند. پژوهشگر در انتهای متن با تحلیل تصاویر خاطرات در نمونه ی منتخب و تطابق نتایج بررسی های صورت گرفته بر سینمای جهان، به این نتیجه دست می یابد که داریوش مهرجویی در این فیلم دغدغه ای فرمال برای به تصویر کشیدن خاطرات داشته و در این راه به مانند تجربه های موفق پیشین در سینما کوشیده تا با بهره گیری از نوع شکل گرفتن این تصاویر در ذهن انسان، سکانس های خاطرات فیلم را با به کارگیری امکانات فیلمبرداری و تدوین به تجربه ی حقیقی انسان از یادآوری خاطرات نزدیک سازد که این خود باعث به وجود آمدن فرمی زیبایی شناسانه در تصاویر خاطرات فیلم درخت گلابی (1376) شده است.
بازیابی بن مایه و سیر تحول نقش عقاب دوسر در هنر ایران از دوره باستان تا سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
18 - 29
حوزههای تخصصی:
در تمدن های باستانی هم چون ایران و بین النهرین، نقش عقابی دیده می شود که دارای دوسر-به سمت راست و چپ متمایل گشته- و با بال های گشوده است. تداوم به کارگیری این نقش تا دوره اسلامی در ایران و آناتولی باعث شد تا به عنوان نماد ملی، در دوره سلجوقیان مطرح شود. این نقش نشان دهنده تسلط بر غرب و شرق و مفهوم ضمنی قدرت و پادشاهی است. منابع موجود، بن مایه این نقش را به تمدن هیتی ها در هزاره دوم ق.م منسوب و آن را تحت تأثیر هنر بین النهرین می دانند، درحالی که در هنر ایران دارای پیشینه بسیار کهن تری است. بررسی و تحلیل این نقش با توجه به اهمیت امروزه آن به عنوان نمادی بین المللی، انتساب پیشینه آن به دیگر تمدن ها در منابع و مفاهیم نهفته در این نقش؛ ضرورت مطالعه آن را دوچندان کرده است. هدف این پژوهش، ریشه یابی و یافتن سیر تحول و تطور نقش فرم و محتوای عقاب دوسر در هنر ایران باستان تا دوره سلجوقی است. هم چنین شناسایی عوامل مهم در ترسیم این نقش در هنر ایران، هدف دیگر پژوهش است که برای نخستین بار در منابع داخلی و خارجی انجام می پذیرد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای-اسنادی انجام پذیرفته است. یافته ها نشان داد که این نقش، برای نخستین بار در هزاره چهارم ق.م در ایران و در سفال تل باکون-یک هزاره قبل از هنر بین النهرین- دیده شده است. حضور اساطیر، مذاهب و آیین های کهن ایرانی، باورهای عامیانه به شاه، ادبیات به ویژه شاهنامه از دلایل حضور این نقش در هنر پیشااسلامی ایران و تداوم آن تا دوره اسلامی است.
گاه نگاری و گونه شناسی کاغذدیواری تا سده ۱۹ میلادی و مواجهه درباریان عصر قاجار با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۵
36 - 57
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاغذدیواری، یکی از قدیمی ترین و در عین حال پرکاربردترین آرایه های معماری داخلی در جهان که از گذشته تاکنون تحولات زیادی را طی کرده و علاوه بر تکامل شیوه ساخت و اجرا و ابداع و نیز پیچیده و مبهم بودن تحولات مرتبط با این آرایه، منابع سیر تکامل و شیوه های تولید آن هم محدود و پراکنده بوده است. در عین حال چگونگی ورود کاغذدیواری به ایران، پیشگامان کاغذدیواری در ایران و سلیقه آن ها در انتخاب انواع کاغذدیواری نیز تا حد زیادی مغفول مانده است. سؤال پژوهش حاضر این است که پیشگامان کاغذدیواری در جهان و ایران کدامند؟ و مواجهه درباریان عصر قاجار با فن آوری کاغذدیواری چگونه بوده است؟روش پژوهش: پژوهش حاضر مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی تدوین شده و گردآوری داده های آن به روش میدانی، کتابخانه ای و از منابع اینترنتی است.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد با وجود نظرات متفاوت پژوهشگران، فرانسوی ها در اواسط سده ۱۵ میلادی پیشگام استفاده از کاغذدیواری به معنای امروزی بودند. تنوع در طرح، رنگ، اجرا و نصب توانست این محصول را از کالایی بی ارزش به کالایی تبدیل کند که نشانی از اشرافی گری و تجمل گرایی است و از این رو در خانه شاهان، درباریان و تجار در اروپا و ایران دوره قاجار استفاده شد. ناصرالدین شاه به عنوان نخستین مخاطب این محصول در ایران بود. پس از وی، درباریان قاجار، برای برآوردن حس نوگرایی و همگام شدن با سلیقه جهانی، از کاغذدیواری های وارداتی استفاده کردند. از دیگر نتایج پژوهش، گستردگی طرح، نقش، تکنیک و فضای مورد استفاده برای کاغذدیواری در خانه وثیق انصاری است که این مجموعه را به گنجینه کاغذدیواری دوره قاجار بدل کرده است.نتیجه گیری: دو کشور چین (به خاطر اختراع کاغذ و استفاده های متنوع از آن) و فرانسه (به دلیل اختراعات و پیشرفت در تولید کاغذ دیواری تا سده ۱۹ میلادی)، را می توان ازجمله بنیان گذاران کاغذ دیواری برشمرد. با توجه به همزمانی عصر ناصری با محبوبیت کاغذ دیواری در دوره ویکتوریا می توان گفت کاربرد کاغذ دیواری در ایران توسط دربار قاجار، انعکاس دهنده سلیقه جهانی و شرایط سیاسی- اجتماعی این دوره است.
نقش مؤلفه های ریخت شناسی شهری بر ارتقای امنیت فضاهای همگانی (مورد مطالعاتی: منطقه ی 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
133 - 150
حوزههای تخصصی:
امنیت جزو اساسی ترین نیازهای انسان است و فضاهای شهری و عرصه های اجتماعی نیز، نقاط مهم شکل گیری رفتارها و تعاملات اجتماعی هستند. هر چند بناها و فضاها، ساخته ی دست بشر هستند، ولی خود نیز بر رفتار اجتماعی و فردی آنان اثر می گذارند. برای داشتن شهری سرزنده که ساکنان از فضاهای آن استفاده کنند و در آن حضور پررنگ داشته باشند؛ لازم است عوامل موثر بر امنیت فضاهای همگانی مورد بررسی قرار گیرد. امروزه به این موضوع پی برده اند که فضای فیزیکی می تواند موجب تقویت هنجارها شود و فضاهایی ایجاد کند احساس امنیت و راحتی را تقویت کرده، یا بر روان پریشی افراد اجتماع بیفزاید. پژوهشگران و متخصصان شهری بر این عقیده اند که با به کارگیری اصول و پایه های نظریه های شهرسازی، می توان از وقوع جرم و بزهکاری در محیط شهری پیشگیری نمود یا میزان آن را کاهش داد و به این ترتیب میزان امنیت شهروندان را ارتقا بخشید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی معیارهای ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری و بررسی چگونگی اثرگذاری شان در محدوده های امن و ناامن است. به همین علت در این پژوهش، به شناسایی و بررسی معیارهای ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری پرداخته شده و میزان تأثیرگذاری آن ها مورد بررسی قرار می گیرد، تا از این طریق بتوان پیشنهادات ریخت شناسانه ای را ارائه داد که به ارتقای امنیت فضاهای همگانی بینجامد. روش این پژوهشِ کاربردی، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد و از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی نظریات اندیشمندان، به شاخص های ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای همگانی دست می یابد. محدوده های مورد مطالعه در این پژوهش از محلات منطقه ی 22 شهرداری تهران، بر اساس اطلاعات مکان مند جرم و جنایت انتخاب شده اند؛ که عبارتند از: بخشی از شهرک دانشگاه شریف که از امنیت بالایی برخوردار است و بخشی از شهرک صدرا که محدوده ای ناامن شناسایی شده است. سپس با استفاده از تکنیک های «چیدمان فضا» و «تحلیل شبکه ی شهری» به بررسی شاخص های ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری، در این محدوده ها پرداخته می شود. یافته ها نشان می دهند که عوامل ریخت شناسانه ی بررسی شده (شامل: خط دید خیابان ها، میزان دسترسی، شکل هندسی فضا، میزان وضوح، قابلیت نمایانی و نظارت پذیری فضا) بر امنیت فضاهای همگانی تاثیرگذار هستند. این پژوهش با هدف ارتقای امنیت محدوده های مورد بررسی، راهبردها و پیشنهادات مکان مندی را برای ارتقای امنیت محدوده ی مطالعاتی به ویژه محدوده ی ناامن، بر اساس اصول نظریه ی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط ارائه می دهد
وجوه تاثیرگذار فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
65-48
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری در تمامی مراحل فرآیند معماری، به صور مختلف حضور دارد. آنچه یک اثر معمارانه را شاخص می نماید، وجود خصیصه ها و مفاهیم متعالی تر در ساختار آن است. فناوری در آفرینش این نوع معماری حضوری متفاوت داشته و در این حالت، جنبه نمادین یافته است. در این روند بروز اثر، نمای ساختمان به عنوان بیرونی ترین عنصر قابل درک که عموما وظیفه انتقال مفاهیم نمادین اثر را دارند، نقش پررنگی در تاثیرپذیری فناوری های نوین دوره خود دارند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی وجوه اثرگذار فناوری بر شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر می باشد. ابزار و روش ها: پژوهش انجام شده به صورت ترکیبی است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی و تاریخی، همزمان نقش نشانه و اثرگذاری آن بر معماری آیکونیک و همچنین، وجوه تاثیرات فناوری نوین بر معماری با مبنا قرار دادن اصول ویتروویوسی بررسی گردیده و در ادامه، عوامل اثر گذار بر استفاده فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر، تحلیل و در انتها، داده های به دست آمده با روش کمی مورد سنجش واقع شده است. یافته ها: مطابق آزمون انجام شده بر فرضیه، متغیر فناوری تاثیر معناداری بر شکل گیری نمای شاخص ساختمان های آیکونیک داشته و این بدین معناست که با افزایش میزان حضور فناوری روز، بر میزان تحقق شکل گیری نمای شاخص، افزوده خواهد شد. نتیجه گیری: فناوری فرآیندی رو به رشد بوده که امروزه با تمامی ساختارهای زندگی بشر تعامل پیوسته دارد. آن چه که در دوران معاصر به فراموشی سپرده شده، لزوم تطابق روند طراحی و ساخت محیط مصنوع با موضوع پویایی موجود در ذات فناوری است.
تعامل میان داستان و گفتمان روایتی در سینمای عباس کیارستمی با تمرکز بر فیلم «کپی برابر اصل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی های سینمای عباس کیارستمی پیروی نکردن از اصول و اسلوب های داستانگویی در سینمای کلاسیک و متعارف است. این مسئله تحلیل و ارزیابی فیلم های او با معیارهای رایج را دشوار و یا حتی ناممکن می سازد. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با اتخاذ شیوه ای متناظر با خصوصیات بارز روایتگری در این نوع سینما، به مطالعه فیلم های مهم کیارستمی و به ویژه تحلیل فیلم کپی برابر اصل بپردازد. برای این منظور از الگویی نظری در روایت شناسی استفاده می شود که مبتنی بر تقسیم هر روایت داستانی به دو ژرف ساخت داستان گفتمانِ روایتی است. در حالی که داستان به محتوای روایت یا آنچه که نقل می گردد اشاره دارد؛ گفتمان روایتی به نحوه بازنمایی و بازگویی این محتوای داستانی دلالت می کند. نتیجه بدست آمده از تحلیل ها حاکی از آن است که سینمای کیارستمی همواره به سمت نوعی ادغام داستان در گفتمان روایتی می گراید؛ به گونه ای که در عمده ی آثار او نمی توان مرزی واضح میان این دو ترسیم کرد. این نکته در مورد فیلم کپی برابر اصل به بارزترین وجهی نمود می یابد؛ تا جایی که غایت مضمونی فیلم، یعنی ناتوانی در شناسایی کپی از اصل یا خیال از واقعیت، از طریق همین آمیختگی سطوح داستانی و گفتمان روایتی به دست می آید.
تعاملات اجتماعی برگرفته از سنت های مذهبی و قومی در هنرهای انتزاعی کشورهای ایران، ترکیه و مراکش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
263 - 278
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به انسجام اجتماعی به گونه ای دقیق تر می نگرد. هدف، دستیابی به الگویی از عناصر برای تقسیم بندی های معاصر شهری یا به اصطلاح محله های شهری است که انسجام اجتماعی را به گونه ی معاصرسازی شده، همراه داشته باشند. با بررسی سه نوع متفاوت از محله اسلامی در کشورهای ترکیه، ایران و مراکش انسجام اجتماعی، نوع آن، گستردگی اش و تأثیر کالبد بر آن ارزیابی و مقایسه شده تا در صورت امکان بتوان از آموزه های کهن برای توسعه امروزی بهره برد. روش به کار رفته در این پژوهش روش تحلیل محتوا کیفی، قیاس تطبیقی متون و همچنین مشاهده پنهان بوده است. با مشخص کردن هدف و سؤالات اصلی پژوهش به بررسی متون مختلف و متغیرهای کالبدی و اجتماعی تأثیرگذار بر انسجام اجتماعی پرداخته شده است. ازجمله مراحل تحلیل محتوا صورت گرفته در این پژوهش، آماده سازی متون برای تحلیل، سازماندهی و در نهایت گزارش نتایج به دست آمده می باشد. انسجام اجتماعی در کشور ترکیه از ارتباط محلات همجوار با یکدیگر، در ایران در قالب یک محله و در مراکش در اندازه یک کوی اتفاق می افتد. همچنین گذر محلی در محله ترکی، ایرانی و درب به عنوان ساختار اصلی محله در مراکش خود منجر به ارتباط خانه با خیابان بوده که تأثیر مستقیم بر انسجام اجتماعی داشته است. از ایده وجود مفصل در میان دو محله ترکی که منجر به ارتباط محلات مجاور می شود و از مقیاس کوچک اجتماعات محلی در شهر مراکشی می توان برای توسعه های شهری معاصر متناسب با زیست هر شهر بهره برد. اهداف پژوهش:بررسی محلات شهری با تأکید بر رویکرد انسجام اجتماعی در کشورهای ایران، ترکیه و مراکش.بررسی ساختار شهری کشورهای ایران، ترکیه و مراکش با تأکید بر انسجام اجتماعی.سؤالات پژوهش:محلات شهری در کشورهای ایران، ترکیه و مراکش با تأکید بر رویکرد انسجام اجتماعی چگونه است؟ساختار شهری در کشورهای ایران، ترکیه و مراکش با تأکید بر انسجام اجتماعی چگونه است؟
تبیین زیبایی شناسی نمادین اخلاق و هنر از منظر پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
560 - 574
حوزههای تخصصی:
مضامین اخلاقی و پردازش های هنرمندانه از مختصات سبکی بسیاری از شعرای ادب فارسی است. در این میان، ابن یمین فریومدی و پروین اعتصامی را می توان در زمره شعرای بزرگی دانست که به مضامین اخلاقی توجه جدی داشته اند. در این مقاله به بررسی تعالیم اخلاقی در اشعار ابن یمین و پروین اعتصامی پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر سندپژوهی بوده و نوع آن تحلیلی و توصیفی است. فرضیه پژوهش، احتمال وجود نکات مشترک در زمینه اخلاق مداری و گرایش به اخلاق در اشعار پروین و ابن یمین است. پس از بررسی دیدگاه های دو شاعر در مورد اخلاق و مضامین اخلاقی، این نتیجه به دست آمد که ابن یمین در سرودن قطعات اجتماعی و اخلاقی بسیار چیره دست بود و شهرتش مدیون قطعات است. او مخاطبانش را به عزت نفس، دوری از چاپلوسی، کار و کوشش، قناعت و پرهیز از مداحی ستمگران دعوت می نماید و قطعاتش در عین کوتاهی آیینه روشنی از اوضاع و احوال بی سامان روزگار اوست. پروین نیز شاعری آرمان گراست و نکات اخلاقی و اندرزهای او بیشتر در مناظره و در قطعاتش جلوه گر شده است. وی در سرودن قطعات از انوری و ابن یمین پیروی کرده است است و قریب به اتفاق اشعارش اخلاقی و تعلیمی بوده و در آن ها تقوی، پاکی، علم ورزی، درستکاری و خردورزی را تبلیغ کرده است؛ و تلاش وی این است که از طریق اشعار خود همه را به سوی کمال سوق دهد.اهداف پژوهش:تبیین زیبایی شناسی نمادین اخلاق از منظر پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی.بررسی ارتباط هنر و ادبیات.سؤالات پژوهش:زیبایی شناسی نمادین اخلاق در آثار پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی چگونه است؟هنر و ادبیات چه رابطه ای با هم دارد؟
بررسی رئالیسم و ناتورالیسم در اشعار سیمین بهبهانی و نقاشی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
596 - 617
حوزههای تخصصی:
سیمین بهبهانی ازجمله شاعران معاصر است که شعرش از همان آغاز شاعری صبغه ای واقع گرایانه داشت و به واقعیات تلخ، غم انگیز و حتی نفرت آور اجتماع توجه نشان می داد. با نگاهی به سروده های او در مجموعه های «جای پا»، «چلچراغ»، «مرمر» و «رستاخیز» به روشنی می توان دریافت که در همه این آثار او تلاش می کند تا واقعیت را به تصویر بکشد. از این رو، شعر سیمین نمایان گر مؤلفه ها و نمودهای همه جانبه آثار رئالیستی و ناتورالیستی است. لذا پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی این موضوع در شعر بهبهانی پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که حضور شخصیت های رئال و واقعی در شعر او (مانند: روسپی، دلقک، گورکن، جیب بر، کارگر، کارمند و مردم فقیر)، زنان، دغدغه ها و مسائل اجتماعی زندگی آنان، فقر در جامعه و رنج ها و دردهای مردمان، همچنین به کارگیری زبان عامیانه که موجب سادگی و روانی زبان شعری سیمین شده، ازجمله ویژگی های رئالیستی در آثار اوست. از سوی دیگر، رئالیسم و ناتورالیسم در نقاشی معاصر ایران نیز نمود واضحی دارد.اهداف پژوهش:بررسی رئالیسم و ناتورالیسم در شعر سیمین بهبهانیبررسی رئالیسم و ناتورالیسم در نقاشی معاصر ایران.سؤالات پژوهش:مؤلفه های رئالیستی و ناتورالیستی چگونه در اشعار سیمین بهبهانی جلوه گر شده است؟رئالیسم و ناتورالیسم در نقاشی معاصر ایران چگونه بازتاب یافته است؟
نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
173 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تحلیل کهن الگوها در داستان گنبدسبز هفت پیکر حکیم نظامی گنجه ای است. بررسی متون ادبی براساس نقد روان شناسانه یکی از رایج ترین انواع نقدهاست که براساس آن منتقد، روح هنرمند را می کاود و به لایه های پنهان روح و ذهن او پی می برد و از این طریق هنر او را بهتر می شناسد. هفت پیکر چهارمین منظومه نظامی است که موضوع آن زندگی بهرام گور و ازدواج او با هفت دختر از هفت کشور است. در این منظومه بیشتر از روایات و افسانه های شاهان گذشته استفاده کرده و به بازآفرینی آن ها دست زده است. هفت پیکر نظامی اثری است که به دلیل نوع داستانی و جنبه عرفانی موارد بسیاری از کهن الگوها را در خود جای داده است و در کاربرد کهن الگوها، نمادها و اشارات عرفانی، یکی از بی مانندترین متون در زمینه نقد کهن الگویی است. ساختار روایت داستان گنبد سبز متشکل از عناصر طرحی است که در اغلب داستان های کهن ایرانی دیده می شود. نظامی در شرح فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز، از مجموعه کهن الگوهای روانشناسی تحلیلی ازجمله آنیما، پیردانا، سایه، بیابان، آب و رنگ سبز بهره گرفته است. ظهور قهرمان، تقابل عقل و شرع، تسلط موقت و ابتدایی خرد، سفر و ریاضت، راهنمای شرع، تعادل و آرامش نهایی، رسیدن به وحدت روانی و فردیت در سایه کهن الگوی عشق براساس نظریه یونگ با طرح کلی فرایند فردیت روانی منطبق و قابل تحلیل است.
اهداف پژوهش:
بررسی نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی.
بررسی فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز از دیدگاه نظامی.
سؤالات پژوهش:
بررسی نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی چگونه است؟
فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز از دیدگاه نظامی چگونه است؟
کارنامه اجتماعی و سیاسی سادات شیعه ایران و بررسی فرم و ساختار آرامگاه های آن ها در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
435 - 453
حوزههای تخصصی:
سادات در اصطلاح به افرادی اطلاق می شود که از سوی تبار پدری از نسل هاشم بن عبدمناف، جدّ اعلای پیامبر (ص) باشند. در عرف جامعه اسلامی سیادت بیش تر با نسل امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) پیوند داشته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. یافته های پژوهش حاکی از این است که با ورود امام رضا (ع) به ایران در اوایل سده سوم هجری قمری جامعه ایران با این گروه اجتماعی پیوند خورد و سادات در ورود تشیع به ایران نقش مؤثری ایفا کردند. فازغ از ستیز برخی خلفا و حکومتگران جهان اسلام و ایران، پیروان مذاهب و فرقه های مختلف مسلمان، به دلیل انتساب سادات به پیامبر اسلام (ص)، کمابیش این گروه اجتماعی را تکریم می کردند. با تشکیل دولت های شیعی در جهان اسلام و ایران مانند حکومت صفویه، موقعیت و منزلت اجتماعی سادات بیش از پیش ارتقا یافت. ارتباط نزدیک سادات با حکومت و ارتقا موقعیت اقتصادی آن ها در پیوند با انتساب شان به پیامبر (ص) و امامان (ع) منزلت اجتماعی آن ها را در جامعه افزایش داد. نبود برخی نهادها مانند نهادهای کارآمد حل اختلاف، نهادهای مدرن آموزشی و بهداشتی شبکه ای از نقش ها را برای سادات تعریف کرد و آن ها از این طریق موقعیت شان را در ساختار اجتماعی مستحکم تر از پیش می کردند.اهداف پژوهش:بررسی کارنامه اجتماعی و سیاسی سادات شیعه ایران.بررسی فرم و ساختار آرامگاه های سادات در خراسان.سؤالات پژوهش:کارنامه اجتماعی و سیاسی سادات شیعه ایران چگونه است؟فرم و ساختار آرامگاه های سادات در خراسان چگونه است؟
رویکردی نمادگرایانه به خدایخانه مسجد جامع عتیق شیراز به عنوان المان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آموزه های دینی و اخلاقی در دیوان ادیب الممالک فراهانی و انعکاس آن در ساختار و تزئینات بنای تکیه دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
74 - 95
حوزههای تخصصی:
ادیب الممالک فراهانی، شاعر، ادیب و روزنامه نگار دوره مشروطیت که به جناح شاعران سنتی گرایش داشت و اشعارش بیشتر به لحاظ سطح فکری، فرهنگی و ایدئولوژیکی به ویژه مضامین اخلاقی و دینی قابل توجه و بررسی است. در این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به مهم ترین آموزه های دینی و در دیوان اشعار وی پرداخته می شود. همچنین به انعکاس آموزه های دینی در بنای تکیه دولت پردخته می شود. ابتدا به مبانی اعتقادی و تأثیر جهان بینی مذهبی بر افکار شاعر توجه و سپس اصلی ترین انواع فضایل و رذایل اخلاقی در اشعار وی تحلیل و بررسی شده است. ادیب الممالک باورهای اعتقادی و آموزه های دینی را بهترین وسیله برای آگاهی بخشی به مردم و مبارزه بی امان با استبداد و استعمار می داند. از این رو می کوشد با تحریک احساسات مذهبی مردم زمینه را پیشرفت جامعه هموار کند. در بخش فضایل اخلاقی مضامین وطن دوستی و دین باوری و در بخش رذایل اخلاقی، اهانت به مقدسات و ستم حکام و در بخش آموزه های سیاسی مسئله عقب ماندگی و اهمیت دستگاه قضاوت از بسامد بیشتری برخوردارند. به طورکلی پیشرفت جامعه از دیدگاه شاعر مرهون پیروی از سنت پیامبر اسلام(ص) و جانشینان وی و عمل به احکام شریعت می داند. همچنین در ساختار و تزئینات تکیه دولت از بناهای مذهبی دوره قاجار، مبانی اخلاقی و دینی نقش پررنگی دارد.اهداف پژوهش:بررسی مبانی اخلاقی و دینی در دیوان ادیب الممالک فراهانی.بررسی مبانی اخلاقی و دینی در ساختار و تزئینات تکیه دولت.سؤالات پژوهش:مبانی اخلاقی و دینی در دیوان ادیب الممالک فراهانی چه جایگاهی دارد؟مبانی اخلاقی و دینی در ساختار و تزئینات تکیه دولت چگونه بازتاب یافته است؟
جایگاه مفهوم «مکان» درطرح های هادی روستایی (نمونه مطالعاتی: روستاهای ابوالوفا و هُرین خلیفه، کوهدشت، لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸
48 - 53
حوزههای تخصصی:
عدم تحقق برنامه های توسعه فضایی روستا (طرح های هادی) در ایران یکی از چالش های مهم توسعه پایدار روستاها هستند. این برنامه ها که به منظور مدیریت توسعه کالبدی و عملکردی روستاها طراحی و اجرا می شوند، باوجود تلاش ها برای بهبود و اصلاح فضا کارکردهای روستا به نتایج مورد انتظار دست نیافته اند؛ طی بازدید به عمل آمده از روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت (ابوالوفا، هُرین خلیفه، دم سرخ و...) ضمن تصدیق این پیش فرض به نظر می رسد عدم تحقق اهداف توسعه در مرحله اقدام عمدتاً ناشی از ناتوانی برنامه ریزان در ادراک و شناسایی ویژگی های محیطی و ارزش های سرزمینی روستا در مرحله تدوین برنامه باشد. بر اساس تعریف مکان و منظر، برنامه ریزی بر اساس مفهوم مکان نقش مهمی در تعیین هویت و موفقیت فضا دارد. مکان معادل فضای فیزیکی نیست؛ بلکه ادراک ناظر از آن حاوی ارزش ها و معانی مختلف است. مقایسه تطبیقی طرح های هادی دو روستای ابوالوفا و هُرین خلیفه در بخش مرکزی کوهدشت نیز مؤید این موضوع است که شکل برخورد با مفهوم مکان چه تأثیری بر روند توسعه روستا داشته است، به نظر می رسد تحقق پذیری اهداف توسعه روستایی (طرح های هادی) مستلزم شناخت دقیق مکان و توجه به لایه های منظر در فرایند برنامه ریزی است. لازمه این امر قرارگیری مرحله ای ویژه در شرح خدمات برنامه ریزی فضایی تحت عنوان «خوانش منظر» است که ضمن آن متخصص منظر با مشارکت جامعه محلی لایه های منظر را کشف کرده و ارزش های سرزمینی هویدا می گردد، این روند منجر به تهیه یک برنامه مبتنی بر مکان (مکان محور) خواهد بود که توسعه پایدار روستا را تضمین می کند.