فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مادها به عنوان اولین حکومت یکپارچه و مرکزی ایران شناخته می شوند. معماری این حکومت به واسطه کاوش های محدود و تاریخ گذاری های مبهم، دچار ابهاماتی است. بخش عمده معماری ماد را تالارهای ستوندار، مجموعه انبارها و فضاهای نیایشگاهی تشکیل می دهند. فضاهای نیایشگاهی به واسطه اطلاعات ناکافی از آیین مادها به عنوان پر ابهام ترین بخش معماری ماد شناخته می شوند. نیایشگاه مرکزی نوشیجان مهم ترین فضای نیایشگاهی ماد است که در جریان کاوش های آن مشخص شد که این نیایشگاه بدون کوچک ترین آسیبی مهر و موم شده است. با کاوش های بیشتر در قلمرو حکومتی ماد، محوطه های دیگری با شرایط یکسان با نوشیجان آشکار شدند که گمان می رود سرنوشت یکسانی با این نیایشگاه داشتند. در این پژوهش با روش توصیفی _تحلیلی و مطالعه موردی و با هدف خوانش معماری از کانسپت طراحی و کارکرد فضاهای نیایشگاهی ماد، سنجشی معمارانه بین نیایشگاه مرکزی نوشیجان تپه، نیایشگاه زاربلاغ و تپه ازبکی صورت گرفته است، این سنجش در انتها دستیابی به یک الگوی مفهومی دو بخشی در طراحی این نیایشگاه ها را میسر می سازد. در بخش نتیجه گیری، همانندی های این نیایشگاه ها در زمینه کانسپت و ساختار معماری، بستر محیطی و مصالح ساختمانی ذکر خواهد شد. در نهایت به شباهت های ساختاری و عملکردی بناهای مذکور با نیایشگاه غربی نوشیجان تپه، بنای سنگی واسون کهک، نیایشگاه تخچرآباد بیرجند و نیایشگاه حاجی خان فامنین نیز اشاره ای خواهد شد.
تبیین مفاهیم کلیدی شهر اسلامی در تفکر مدینه فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
125 - 141
حوزههای تخصصی:
باوجود مطالعات بسیار ، کمبود منابع جهت استواری پایه های نظری مفهوم «شهر اسلامی» ، همچنان مهم ترین معضل این بخش از دانش شهرسازی است . بدین جهت ، بازخوانی و واکاوی آثار اندیشمندان بزرگ مسلمان که نظریات آن ها عمدتاً مبتنی بر تعالیم اسلامی است ، ضروری به نظر می رسد . پژوهش بنیادی حاضر ، باهدف کمک به توسعه مبانی نظری «شهر اسلامی» ، نظریه «مدینه فاضله فارابی» را با استفاده از مطالعات اسنادی ، مراجعه به منابع دست اول و بر اساس روش تجزیه وتحلیل کیفی ، موردمطالعه قرار داده است . فارابی حکیم مسلمان ایرانی، در کتب «آراء اهل المدینه الفاضله» و «سیاسه المدنیه» ، به شرح علمی مفهوم «شهر آرمانی» می پردازد . ویژگی های منحصربه فرد او را می توان در «جامع نگری»، «ساختار و سازمان منظم تفکر او»، «سعی در کاربردی کردن فلسفه اسلامی در اجتماع» و «توجه به مبادی سه گانه الهی، انسانی و طبیعی در ارائه نظریات» دانست که این مشخصات، استحکام تفکر مبتنی بر نظریات وی را تا حدود زیادی تضمین می نماید. پس از بررسی منابع و تحلیل نتایج ، مفاهیم کلیدی نظریه فارابی شامل : «سعادت»، «جامع نگری»، «انسان گرایی»، «عدالت»، «الگوی جهانی»، «سیاست»، «نظام اجتماعی»، «مدیریت» و «آموزش» استخراج گردیده است. این مفاهیم، در سه بخش «آرمان متعالی، مسیر حرکت و ابزار عملیاتی» تنظیم و روابط میان آن ها تحلیل شده است. درنهایت، کاربست این مفاهیم در تعریف بنیان نظری مفهوم «شهر اسلامی» مشخص گردیده است. این مفاهیم می توانند «هدف، رویکرد، ساز و کار، فرم، بستر، سازمان و محتوا»ی مفهوم «شهر اسلامی» را تبیین نمایند.
مستندنگاری موضوعات فرش بر اساس سفرنامه سیاحان غربی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش بافی یکی از هنرهای ویژه ای است که در تاریخ فلات ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. دوره قاجار یکی از دوره های پررویداد از منظر مراودات سیاسی و تجاری بوده است. در این دوران، شاهد سفر درباریان به خارج از ایران و ورود سیاحان از کشور های مختلف به منظور کسب اطلاعات از فرهنگ آداب و رسوم و هنر و... هستیم. حاصل سفر آنان سفرنامه هایی است که به عنوان متونی قابل استناد برای شناسایی وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران و در ذیل آن به موضوعات جزئی تر مانند فرش بافی ایران می توان استفاده کرد. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی بازتاب موضوعات فرش در سفرنامه های سیاحان غربی و هدف اصلی این مقاله شناخت موضوعات مرتبط با فرش ایران، شناسایی انواع دست بافته ها، جایگاه فرش بافی و بازتاب اتفاقات مرتبط با فرش بافی در دوران قاجاریه بر اساس سفرنامه های سیاحان غربی است. در این پژوهش، اطلاعات فرش بافی دوران قاجار بر اساس نظر سفرنامه نویسان غربی بررسی شده است. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است:1. در این دوره در چه مناطقی شاهد فرش بافی هستیم؟ 2. کارکرد و جایگاه فرش بافی در این دوره چگونه است؟ 3. فرش بافی در این دوره دارای چه شاخصه هایی است؟ پژوهش حاضر از نوع تاریخی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بنا به مساعد بودن اوضاع کشور، بیشترین سیاح به ایران آمده است. سفرنامه نویسان هرآنچه را دیده اند در نوشته های خود آورده اند که در بیشتر متون سفرنامه ها فرش ایرانی را تقدیر و ستایش و در تعداد اندکی سفرنامه، فرش ایرانی را به عنوان کالایی معمولی دیده اند. تعدادی سیاح درباره این حوزه اطلاعات کافی داشته اند به طوری که از ویژگی های طرح و نقش رنگ بندی و رنگرزی و دیگر ویژگی های آنان صحبت کرده اند.
مطالعه تطبیقی نمود های خیر و شر در هنر معاصر ایران و ژاپن «نمونه موردی: انیمه ژاپنی افسانه پرنسس مونونوکه و انیمیشن ایرانی آخرین داستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
70 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم مشترک میان اقوام و ملل سراسر جهان، مفهوم خیر و شر است که از زمان آفرینش شکل گرفته و در ابتدایی ترین حالت خود در قالب اساطیر به صورت دو نیروی اهورایی و اهریمنی، نیکی و بدی بروز پیدا می کند. دو نیروی خیر و شر از ابتدا همواره با یکدیگر در جدال اند. نیروی خیر ریشه در روشنایی و پاکی و نیروی شر ریشه در خواسته های شوم و تاریکی دارد که قهرمانان اساطیری نماینده و نماد پیروزی یکی از این دوگانه ها خواهند بود. این نیروها همچنان در دنیای معاصر حضور داشته و نمود های آنان در حوزه های مختلف از جمله در هنر خودنمایی می کنند که برخی از آنان در قالب تصویر در حیطه انیمیشن دارای شمایل و کارکرد یکسانی هستند، همانند نمودهای نیروی خیر و شر در انیمه ژاپنی پرنسس مونونوکه و انیمیشن ایرانی آخرین داستان؛ بدین صورت مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که نمودهای خیر و شر در هنر معاصر ایران و ژاپن در دو نمونه انیمه ژاپنی پرنسس مونونوکه و انیمیشن ایرانی آخرین داستان چه ارتباطی با یکدیگر دارند و هدف آن نیز مطالعه و کشف تطبیقی روابط میان نیرو های خیر و شر در هنر معاصر ایران و ژاپن در انیمه ژاپنی پرنسس مونونوکه و انیمیشن ایرانی آخرین داستان است. این پژوهش از نوع توصیفی تطبیقی بوده و با ابزار کتابخانه ای و همچنین مشاهده و بررسی برخی از مجموعه های سینمایی انیمیشن ایران و ژاپن به انجام رسیده است و نتیجه آن به گونه ای نمایانگر اشتراکاتی میان شخصیت پردازی، رنگ پوشش و فرم ظاهری نمایندگان خیر و شر در دو اثر و نیز مشابهت هایی میان مفهوم مونونوکه و ضحاک، شخصیت نینجاها و روزبانان است. در نهایت تأثیراتی که اهریمن با رویارویی با قهرمان در دو اثر می گذارد، از جهاتی می تواند مؤید اشتراکاتی در نمودهای خیر و شر در قالب هنر جدید یا انیمه و انیمیشن باشد.
سیر تحول نگاره های حمام از نظر ساختاری و تزئینی در سده های نهم تا یازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
39 - 55
حوزههای تخصصی:
گرمابه ها که از مهم ترین بناها در معماری اسلامی هستند؛ و در طول تاریخ تجلی گر این اصل بوده اند. آثار ادبی گنجینه مهمی برای پرداختن به مباحث ساختاری و تزیئنی در آثار نگارگری گرمابه ها ایجاد کرده است. وجود نگاره های متنوع از گرمابه ها تاکیدی بر این مدعاست. بنابراین در این نوشتار به منظور باز شناسی و بازخوانی ساختار و تزئینات آن در نگاره های به جا مانده، به بررسی و مقایسه هر یک پرداخته ایم. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ساختار و تزئینات و راهکارهای بکار گرفته شده در نگاره های گرمابه های به تصویر کشیده شده، در این راستا این پرسش ها به بحث گذاشته می شوند؛ سوالهای این پژوهش عبارتند از: 1- ساختار اجزا و تزئینات در نگاره های گرمابه بر اساس مستندات و متون تاریخی به چه ترتیب بوده است؟ 2- سیر تحول نگاره ها در بین ساختار فضایی و تزئینات هر بخش بر اساس اطلاعاتی که نگاره ها به ما می دهند، به چه ترتیب بوده است؟ روش این تحقیق ، توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. دربخش مبانی نظری این پژوهش با بررسی 22 نمونه نگاره از چهار کتاب مخزن الاسرار نظامی گنجوی، شاهنامه فردوسی، مجالس العشاق و هفت اورنگ جامی صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سده یازدهم را می توان به مثابه نقط عطفی در نمایش ابعاد ساختاری و تزئیناتی در بین نگاره های بجا مانده در نظر گرفت که با وجود بیشترین اشتراکات در آثار به جا مانده در نگاره ها و بیشترین افتراقات در تزئینات و جزئیات هر یک از نگاره ها داشته که در بعد ساختاری موجود، شباهت های بسیاری نسبت به بعد تزئیناتی را دارا بوده اند. سیر تحول نگاره ها به وسیله کاربرد پرسپکتیو، نمایش افراطی تزئینات و فاصله گرفتن از الگوهای سده های پیشین رفته رفته ارتقا یافته و حتی در بخش هایی نوآوری هایی را در نشان دادن تزئینات، ایجاد نموده است.
منظرِ حصار، از نمود تا نماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
3 - 3
حوزههای تخصصی:
در تعریف منظر آمده که محصول تعامل انسان با محیط و جامعه با تاریخ است. «نمود»، شرح این محصول است. محصولی که تدریجاً و در اثر میل به ثبات و تداوم استقرار در مکان پدید می آید. در مقابل «نماد» محصول اراده انسان برای بیان مفهوم موردنظر اوست؛ برپایه علامتی قراردادی باشد یا نشانه ای طبیعی. شهرهای ایران و پیش از آنها قلعه های کوچک در محیط های روستایی مهم تر از هرچیز با حصار خود تبیین می شدند. مرزی که درون و بیرون را از یکدیگر تمیز می داد. تفکیک محیط به دو عرصه درون، محل زندگی و تعاملات آن و بیرون، طبیعت رها. حصار درعین حال که مدافع درون بود در برابر دست اندازی بیگانگان بیرون، حامی محیط ساکنان آن بود در مقابل طبیعت خشن. تعارض دو دنیا در دو طرف حصار آن قدر بارز بود که حصار را به نمود مهم حیات بدل می ساخت، آن بود که زندگی را در پس خود ممکن می کرد. در دوسوی دیوار دو منظر متفاوت فهم می شد، یک طرف آبادی و حضور انسان و طرف دیگر خالی از مداخله. هرچه باغ و خانه بود درون حصار و هرچه بیابان بود در بیرون. خیابان دربرابر بیابان. حصار مرز تمیز این دو نمود بزرگ منظر بود. منظر شهری درمقابل منظر طبیعی، عرصه زندگی انسانی دربرابر طبیعت وحشی. تعارض دو منظر که در نمود حصار به ظهور می رسید، تدریجاً زمینه رشد مفاهیم وابسته شد. حصار دیگر فط نمود مناسب سازی زندگی انسان نبود، بلکه مظهر قدرت و اشرافیت هم خوانده می شد. مزارع و باغات در بیرون حصار توسعه پیدا کرد و رفته رفته مهاجرین جدید و رعایای حصارنشینان در بیرون آن ساکن شدند. محله هایی در بیرون حصار تشکیل و رسماً محله بیرون خوانده شد. در رویارویی های اجتماعی، بعضاً گتوهای هم کیشان غیر حاکم در بیرون حصار مکان یابی شد. محله زرتشتیان زریسف کرمان در پشت دروازه شهر از جمله آنها بود. این جدایی گزینی که ناشی از طبقاتی شدن اجتماعی بود، پیش از اسلام رسمیت بیشتری داشت. شهرهای ساسانی ویژه کاست های خاصی بود که حصار، نماد مشترک قلمرو آنها بود. درون، شارستان و بیرون، ربض با حصاری در میانه از هم جدا می شدند. اساساً بیرون حتی شهر نیز خوانده نمی شد. نخستین مداخله اسلام در شهرهای ایران، تخریب حصار به مثابه نماد برتری جویی و ضدیت با عدالت بود. آن قدر وجه نمادین حصار قدرت داشت که ارزش های نمودی و کارکردی آن مورد غفلت قرار گرفت. غلبه نماد بر نمود در فهم حصار، به سنت تخریب حصارها انجامید. ربض و شارستان یکی شدند و در اثنای آن درون و بیرون نیز به هم پیوستند. کارکردهای امنیتی و طبیعی حصار نیز رها شد. غفلت از ضرورت نمود حصار، چند قرن بعد به ظهور مجدد آن انجامید. شهرها و قلعه های اربابی مجدداً حصارهای خود را بازیافتند. بدین ترتیب جریان ظهور نمود به مثابه عنصر ابتدایی منظر و دگردیسی آن به نماد و عنصر کمال یافته منظر مجدداً آغاز شد. یک تفسیر از قشربندی اجتماعی-اقتصادی جهان غرب به اصالت نماد حصار در فهم آنها از ساختار اجتماع وابسته به زمین و مکان زیست تأکید می کند. بورژوا به معنای ساکن بورگ * (Bourg) یا قلعه، طبقه برتری بود که در پس حصار و درون بورگ زندگی می کرد. حصار ضرورتی امنیتی بود که به نماد اشرافیت و برتری اجتماعی بدل شده بود تا آن حد که معرف کاست بورژوا شد. عناصری از منظر که روند رشد آنها در فرآیند تبدیل نمود به نماد قابل تشخیص باشد، مهمترین عناصری هستند که حفاظت از آنها برای تداوم هویت اجتماعات انسانی کارکرد دارد. لذا در توسعه های شهری که تخریب حصار ناگزیر است، باید جنبه های مختلف آثار کالبدی، کارکردی (نمودی) و معنایی (نمادی) حصار موردتوجه قرار گیرد. پانیذ سلیمانی با این تصویر هوشمندانه تعارض دو دنیای دو طرف حصار در دامغان را برایمان شرح داده است. *گروهی از زبان شناسان بورگ (Bourg) را دگرگون شده «برج» در عربی می دانند که از ریشه «بُرز» فارسی به معنای بالا و بلندی ساخته شده است.
نقش زمان و نسبت آن با رویکرد درزمانی و هم زمانی در مکتب نگارگری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
7 - 23
حوزههای تخصصی:
مکتب نگارگری شیراز، برخوردار از نگاره های متمایزی در دوره های آل اینجو، آل مظفر و تیموری است که زبان بصری آن، از حیث استمرار و زمینه های تجربه شناختی، در بیانی متفاوت از سایر مکاتب هنری به لحاظ اهمیتِ نقش زمان ، شایسته بررسی است. بر این اساس، رویکردهای هم زمانی و درزمانی روش هایی هستند که امکان بررسی متنی تصویری چون نگاره را در مقطعی خاص یا در لایه های متوالی زمان فراهم می کنند. به عبارت دیگر، رویکرد هم زمانی، عناصر تصویری را که هم زمان در مناسبت با سایر اجزاء و عناصر، در یک نگاره به کار رفته اند، تحلیل می کند و رویکرد درزمانی عناصر را در قالب متنی که بخشی از یک نظام تاریخی به حساب می آیند، بررسی می کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش زمان در نگاره های مکتب نگارگری شیراز و در نسبت با دو رویکرد هم زمانی و درزمانی به دنبال پاسخ این پرسش است که مفهوم سازی زمان و بازنمود آن در یک اثر نگارگری، بر چه اقسامی استوار بوده و چگونه رویکردهای هم زمانی و درزمانی به ترتیب در جهت به نظم درآوردن نظام زبان تصویری نگاره ها و تبیین سیر تکامل تاریخی آنها تفسیر می شود. نتایج حاصل از پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و در راستای مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای صورت گرفته است، حاکی از آن است که نقش زمان در نگارگری مکتب شیراز، نه تنها بر انواع زمان های خطی، کیفی، زبانی، روایی و مکانی استوار است، بلکه در نسبت با رویکردهای هم زمانی و درزمانی، به ترتیب بر مؤلفه های موقعیت نمایی، بعدنمایی و جهت نمایی در گستره رخدادها و احوالات فرهنگی، اجتماعی نیز تبیین پذیر است.
بررسی مؤلفه های کارناوالی میخاییل باختین در نمایش هایی شادی آور ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
55 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کارناوال ها، جشن های مردمی و عامیانه هستند که در مقابل فرهنگ رسمی و خشک قرار می گیرند. در فضای کارناوالی طبقات اجتماعی واژگون می شوند. کارناوال با استفاده از ابزارهایی چون انتقاد، هجو، تمسخر و کنایه، قوانین و ارزش های حاکم بر جامعه را به چالش می کشد، در مقابل فرهنگ رسمی می ایستد، فضای تک صدایی را بر هم می زند و جامعه ای چندآوایی، همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. میخاییل باختین نظریه پرداز مهم قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیات پدید آورد. یکی از شاخه های اصلی این نظریه کارناوال است. مؤلفه های کارناوالی باختین را می توان در مقوله نمایش نیز بررسی کرد. این پژوهش بر آن است تا نمایش های شادی آور ایرانی در اواخر دوره صفوی و دوره قاجار را با ذکر شواهد و نمونه ها، بر اساس انگاره های کارناوالی باختین مورد نقد و بررسی قرار دهد.هدف پژوهش: این تحقیق به دنبال آن است که با بررسی نمایش های شادی آور ایرانی و تحلیل ساختاری و محتوایی آنها، نسبت این گونه نمایشی را با نظرات باختین در زمینه کارناوال سنجیده و امکان به کارگیری نظریه کارناوالی باختین را در این نمایش ها بررسی کند. روش پژوهش: این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش از منابع معتبر ایرانی و غیر ایرانی (به صورت کتاب، مقاله، یادداشت و گفتگو با صاحب نظران در دو مقوله متن و اجرا) استفاده شده است.نتیجه گیری: نمایش های شادی آور ایرانی به مثابه کارناوال، فضایی ایجاد می کنند تا مردم فارغ از طبقه اجتماعی گرد هم آیند و همراه با سرگرمی و شادی در کنار یکدیگر آزادانه، به انتقاد از فضای رسمی جامعه بپردازند. در آزادی و برابری، گفتگوی حقیقی شکل می گیرد و عامه مردم در مدتی هر چند کوتاه، به رهایی و آرامش می رسند.
بررسی فقهی- حقوقی مسولیت مدنی دولت در جهت معاش مردم؛ نگاهی بر انعکاس ثبات و عدالت اجتماعی در آثار گرافیگی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
205 - 226
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف مهم دولت، تأمین رفاه و معیشت مردم است که از وظایف اصلی دولت های رفاه و در صدر آنها دولت اسلامی می باشد. اقتصاد اسلامی چه به عنوان یک ن ظام ی ا مکتب اقتصادی از نظر برخی از اقتصاددانان مسلمان-متأثر از جهان بینی و نظام ارزشی اسلام است. تبیین رابطه فیمابین نظام ارزش ی اس لام و اقتصاد اسلامی و همچنین توضیح نحوه تبلور این ارزش ها در نظام اقتصاد اسلامی موضوع بحث بسیاری از اقتصاددانان مسلمان بوده است. حق معاش نیز به عنوان یک اصل موضوعه اقتصاد اسلامی معرفی می شود که منعکس کننده جهان بینی و ن ظام ارزش ی اس لام است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که حقوق شهروندی به عنوان یکی از حقوق شهروندان بر دولت جلوه خاصی پیدا نموده است که دارای چهارحوزه اصلی مدنی، سیاسی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی است. وجود قوانین موضوعه در این زمینه از جمله قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی، قانون مسئولیت مدنی، قانون کار، قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی و همچنین قانون دریایی گویای این مسئولیت دولت است که آن را موظف ساخته است تا رفاه شهروندان را تأمین و معیشت آنها را در شرایط خاص فراهم آورد. این قوانین مبتنی بر اصول فقهی و حقوقی بنا نهاده شده است که در مجموع اصل عدالت اسلامی را یادآور می گردد. البته جایگاه دولت را نیز باید در این زمینه یادآور شد که از طریق دریافت مالیات، پرداخت یارانه، اصلاح نظام مالکیت و تغییر قیمت ها می تواند این مسئولیت مدنی را به انجام برساند. مسئله عدالت اجتماعی در دوره معاصر در آثار هنری مانند گرافیک نیز بازتاب یافته است و از مضامین اجتماعی مهم محسوب می شود. اهداف پژوهش: شناخت مسئولیت دولت نسبت به معاش مردم از دیدگاه فقهی و حقوقی. بررسی مسئله ثبات و عدالت اجتماعی در آثار گرافیکی معاصر. سؤالات پژوهش: دولت از نظر فقهی و حقوقی چه مسئولیتی در جهت معاش مردم دارد؟ مسئله ثبات و عدالت اجتماعی در آثار گرافیکی معاصر چه بازتابی یافته است؟
تحلیل فلسفی- عرفانی فضامندی در شعر و نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
281 - 304
حوزههای تخصصی:
نظریه های شعرشناختی در دوران معاصر و در پیوند با آن ها شعر معاصر، متأثر از زبان شناسی ساختاری یا زبان به مثابه موضوعِ علم است. رویکردی به زبان که بنیان اش را در نظریاتِ فردینان دوسوسور باید جُست. او زبان را در چرخه ای از دال های آوایی و مدلول هایی که در تصور ذهنی، محدود می مانند تعریف کرد و سرآغاز فضای یکسان ساز بوطیقای فرمالیستی و انتزاعی قرن بیستم شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. این رویکردِ به زبان و نظریه ی ادبی، نسبتی ماهوی با سوبژکتیویسم دکارتی دارد که مبتنی بر تفکیک ذهن از عین است و در مقابلِ بداهتِ در-جهان-بودن انسان و هستی شناسیِ زبان نزدِ هایدگر، و همچنین تقاطع انسان و جهان در پدیدارشناسی تن بنیاد مرلوپونتی قرار می گیرد. نزدِ هایدگر تنها آنجا که زبان هست، جهان هست و ما همواره خود را در فضایی که زبان می گشاید بازمی یابیم و به نظر می رسد همین فضای پدیداری ست که می تواند در-جهان-بودن انسان از یک سو و در-زبان-بودن انسان از سویِ دیگر را، به هم پیوند دهد؛ زیرا زبان و جهان توأمان به ما عرضه می شوند و شیوه ی هستیِ هر دو فضامند است. بنابراین فضا و تلقی زبان همچون فضا در مقابل تلقی زبان همچون فرم، منشأ شعر و بوطیقای فضاست، نظریه ای که در آن شعر را نه با رویکردی زیبایی شناختی با فرم و محتوا، بلکه با آشکارگیِ آن نسبت به جهان از یک سو و تن یافتگی آن نسبت به انسان از سوی دیگر، باید سنجید. فضامندی در نگارگری نیز مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. اهداف پژوهش: بررسی فضامندی در شعر از دیدگاه فلسفی و عرفانی. برسی فضامندی در نگارگری از دیگاه فلسفی و عرفانی. سؤالات پژوهش: از دیدگاه فلسفی و عرفانی چه عواملی در ایجاد فضامندی در شعر تأثیر دارند؟ از دیدگاه فلسفی و عرفانی فضامندی در نگارگری چگونه ایجاد می شود؟
منظر شهری تاریخی و مدیریت تغییر: نقدی تحلیلی از مدلهای مدیریتی مبتنی بر ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بسیاری از پژوهشگران رویکرد منظر را آینده مدیریت میراث می دانند، و از رویکرد منظر شهری تاریخی (HUL) به عنوان ابزاری برای درک و مدیریت تغییر و نیز تفسیری مجدد از ارزش های شهری یاد کرده اند؛ با این حال، طی یک دهه گذشته ابزارها و شیوه های مدیریت میراث در تحقق اهداف رویکرد منظر شهری تاریخی به عنوان رویکردی کل نگر، بین رشته ای، و مبتنی بر ارزش ها با محدودیت هایی مواجه بوده اند. این مقاله سعی دارد به منظور بررسی علل بروز محدودیت ها با نقدی تحلیلی به شکاف میان هدف درونی رویکرد HUL در سطح مفهومی و واقعیت بیرونی آن در سطح عملیاتی بپردازد. هدف این است که مشخص شود آیا ابزارهای فعلی مدیریت تغییر، به ویژه ارزیابی اثرات میراثی (HIA)، جهت کاربرد در دستورالعمل های اجرائی رویکرد HUL از گفتمان مشترکی برخوردارند یا خیر. روش شناسی مورد کاربرد با تمرکز بر هدف پژوهش، دارای رویکردی کیفی است و به منظور پیش برد فرآیند تحقیق از تحلیل گفتمان انتقادی (CDA) با راهبردی استقرائی بهره می برد. نتایج نشان می دهد درحالی که رویکرد HUL در سطح مفهومی به گفتمان میراثی هترودکس (مرتبط با گروه های ذینفع) نزدیک می شود، اما در سطح عملیاتی به واسطه ابزارهای مورد کاربرد از گفتمان میراثی ارتدکس (مرتبط با دکترین حفاظت و کارشناسان) تبعیت می کنند. این امر در تصمیم گیری های مدیریت میراث شهری منجر به رویه ای اقتدارگرا شده است که با تمرکز بر کیفیت ملموس بافت، مستقل از نحوه درک و ارزش گذاری مردم نسبت به میراث خود، فاصله زیادی را ما بین اهداف و اقدامات صورت گرفته موجب می شود. این پژوهش در راستای تحقق پذیری سیاست های رویکرد HUL، بکارگیری ابزارهائی با رویکرد انسان محور و مبتنی بر زمینه را پیشنهاد می دهد.
مطالعه تطبیقی خوانش عکس های برتر خبری معاصر با استفاده از نظریه استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
34 - 47
حوزههای تخصصی:
گسترش تکنولوژی، علاوه بر تسهیل ثبت وقایع، امکان اشتراک گذاری را فراهم و تعامل پیرامون آنها را نیز بیشتر و شدیدتر کرده است. شرایطی که می تواند منجر به آغاز جنبش های بزرگ اجتماعی، آگاهی عمومی و تحولاتی شگرف شود؛ ازاین رو، شناخت و بررسی خوانش های مختلف از یک عکس می تواند عکاسان، رسانه ها و تولیدکنندگان محتوا را در انتقال هرچه بهتر پیام مدنظر و محدودکردن سایر خوانش ها یاری دهد. در این پژوهش، اصلی ترین و اساسی ترین پرسش پیرامون چگونگی، تنوع و عوامل تأثیرگذار بر خوانش مخاطب از عکس های خبری است. در راستای این مهم ابتدا باید دانست که آیا یک عکس خبری، عکسی هنرمندانه است و این عکس ها تا چه اندازه می توانند روی مخاطب تأثیر بگذارند و شروع کننده جنبش های اجتماعی باشند، آیا این تصاویر می توانند خوانشی متفاوت با پیام مدنظر عکاس و رسانه منتشرکننده آن داشته باشند؟ ازاین رو، این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی و با بررسی پنج عکس منتخب از میان بحث برانگیزترین عکس های خبری یک دهه اخیر (۲۰۱9 - ۲۰۱0)، خوانش مخاطبان را با بهره گیری از نظریه دریافت استوارت هال، تحلیل کرده است. همچنین به جهت تحلیل محتوایی، نشانه شناختی و ترکیب بندی نیز از نظریات پیرس استفاده شده است تا عوامل مؤثر در تنوع و تکثر خوانش ها بررسی شود. نتایج به دست آمده از پژوهش شامل واکاوی اهمیت و تأثیر ترکیب بندی و مهارت عکاس در انتخاب عمق میدان و نقطه فوکوس، انتخاب برش مناسب در ویرایش تصاویر و عواملی مانند لحظه مناسب ثبت تصویر در جهت دهی به خوانش مخاطبان است.
سازگاری رفتاری ساکنان خانه های ویلایی و آپارتمانی شهر رشت در فصل تابستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
131 - 157
حوزههای تخصصی:
رفتار ساکنان یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر مصرف انرژی و طراحی ساختمان هاست. با توجه به اینکه افراد بیشتر وقت خود را داخل خانه سپری می کنند، داشتن شناخت کافی از رفتارهای سازگارانه و چگونگی تعامل افراد با سیستم های ساختمان در راستای بهبود آسایش حرارتی ساکنان و کاهش مصرف انرژی، امری مهم و ضروری تلقی می شود. ازاین رو بررسی رفتارهای سازگارانه افراد در مقابل عدم آسایش حرارتی در خانه های ویلایی و آپارتمانی شهر رشت، هدف این پژوهش است. بر اساس مطالعه میدانی و از طریق پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز خانه ها در طی تابستان 1400 تهیه و از مدل رگرسیونی دومتغیره و چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که 48 و 57 درصد ساکنان خانه های ویلایی و آپارتمانی دارای احساس حرارتی خنثی بوده و بر اساس استاندارد اشری (1±)، آسایش حرارتی به ترتیب برابر با 84 و 80 درصد به دست آمد. همچنین محدوده آسایش حرارتی ساکنان نسبت به استانداردها بالاتر است. از جمله راهکارهای غیرفعال ساکنان برای دستیابی به آسایش حرارتی نیز کم کردن لباس، نوشیدن مایعات خنک، باز کردن پنجره ها و تغییر مکان در مقایسه با راهکارهای فعال برای مقابله با عدم آسایش حرارتی تعیین شد. تأثیرگذارترین متغیرها در معادله رگرسیونی چندگانه نیز دمای داخلی، سرعت جریان هوای بیرونی، تعداد فضای داخلی و ترجیح حرارتی در خانه های ویلایی و مساحت ساختمان و ترجیح حرارتی در خانه های آپارتمانی برای رضایت حرارتی ساکنان به دست آمد. در نتیجه قرار گیری محدوده آسایش حرارتی در دمای بالاتر از استانداردها به ما کمک می کند تا با شناخت کافی از رفتارهای واکنشی، غیرواکنشی و عادات فصلی ساکنان و به کارگیری آن ها در طراحی ساختمان ها، آسایش حرارتی حاصل شده و از هدررفت انرژی و مصرف بی رویه آن جلوگیری شود.
معرفی روشی برای تعیین حریم امن توسعه بافت های شهری در معرض خطر انفجار انبارهای نفت (مطالعه موردی انبارهای نفت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
35 - 48
حوزههای تخصصی:
همجواری بافت مسکونی با تاسیسات خطرناک صنعتی، یکی از چالش های پیش روی مدیریت بحران در شرایط رخداد سوانح طبیعی یا انسان ساخت در دنیای مدرن امروز است. از این رو محاسبه ی پیامدهای ناشی از آسیب به این تأسیسات، از اهمیت زیادی در برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران برخوردار است. پیامدهای آسیب به تأسیسات خطرناک می توانند با سناریوهای متفاوتی مورد ارزیابی قرار بگیرند. اضافه فشار ناشی از انفجار، تابش حرارتی ناشی از آتش سوزی و مسمومیت بدلیل پخش مواد سمی از دلایل عمده ی تهدید بافت های شهری مجاور تأسیسات خطرناک می باشند. بنابر میزان آسیب پذیری و اهداف کاهش ریسک، سناریوهای متفاوتی در نظر گرفته می شود. شهر تهران نیز در معرض مخاطرات مختلف ناشی از آسیب به تاسیسات خطرناک می باشد. از انواع تأسیساتی که می توانند تهدیدی جدی برای ساکنان شهر تهران باشند، انبارهای نفت شمال غرب، شمال شرق و جنوب این شهر از اهمیت بیشتری برخوردارند. لذا تعیین حریم امن اطراف این تأسیسات، به عنوان یکی از چالش های موجود در زمینه ی مدیریت بحران تهران مطرح است. در این مقاله با در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از انفجار ابر بخار (به عنوان بدترین سناریوی موجود)، نسبت به تعیین حریم امن اطراف انبارهای نفت تهران پرداخته شده است. بدین منظور از دو روش مرسوم در محاسبه ی اضافه فشار ناشی از انفجار ابر بخار استفاده شده و اختلاف میان نتایج آن ها، مورد بحث و بررسی قرار داده شده است. هم چنین با بررسی آسیب پذیری ساختمان های موجود در اطراف هرکدام از انبار های نفت، اضافه فشار معیار برای تخریب ساختمان ها مشخص شده و حریم امن اطراف این تأسیسات محاسبه گردیده است.
ارزیابی شاخص های زیست پذیریِ شهرهایِ هوشمند در دوران پساکرونا (مطالعه موردی منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
39 - 54
حوزههای تخصصی:
در قرن اخیر پیشرفت های سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات یعنی شهرهای هوشمند، کیفیت زندگی در ابعاد محیطی و اجتماعی- اقتصادی یعنی زیست پذیری شهرها را در سطح جهانی کاهش داده است. پاندمی کرونا یا همان «پدیده کووید- 19» آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان را نشان می دهد. از موضع هدف، پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در این پژوهش به بررسی و شناسایی چهار بُعد (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی) و نوزده شاخص (پتانسیل های طبیعی، میزان فضای سبز عمومی، انعطاف پذیری، سرزندگی و نشاط فضای شهری، جمله بهره وری اقتصادی، تنوع کاربری و فعالیت های اقتصادی، زیرساخت و فناوری اطلاعات، سیستم حمل و نقل پایدار ایمن و...) دخیل در زیست پذیری شهرهای هوشمند و اولویتبندی نقش آن ها در کاهش آثار مخرب در دوران پساکرونا با استفاده از روش AHP پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب ابعاد زیست محیطی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی دارای اهمیت بوده و در بُعد زیست محیطی، شاخص بهداشت و سلامت فرد و محیط با 299/0، در بُعد اجتماعی، شاخص ایمنی و امنیت با 445/0، در بُعد اقتصادی، شاخص بهره وری اقتصادی با 484/0 و در بُعد مدیریتی، شاخص تامین زیر ساخت فناوری اطلاعات با 286/0 دارای بیشترین امتیاز و تأثیر می باشند و در پایان یافته ها در دو بخش تدوین اهداف و سیاست های ایجاد شهر هوشمندِ زیست پذیر در پسا کرونا و راهکار های موثر در کنترل پیامدهای پسا کرونا در شهرهای هوشمند زیست پذیر ارائه گردید.
چیدمان فضایی در طراحی معماری ساختمان های مسکونی میان مرتبه با استفاده از الگوریتم بهینه یابی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
87 - 101
حوزههای تخصصی:
نحوه ی چیدمان فضایی و هندسی نقشه ها به عنوان یکی از اولین مراحل در طراحی معماری می باشد که تحت تاثیر متغیرهای پیدا و پنهان شکل می گیرد و سبب ایجاد جواب های متعددی می گردد. استفاده از قدرت محاسباتی کامپیوترها برای کمک در پیش بینی انواع چیدمان فضایی و چگونگی تعریف مسئله به زبان الگوریتمیک3 یکی از چالش های اصلی این موضوع می باشد. هدف پژوهش حاضر این است که به منظور شکل گیری پیوند میان ساکن و مسکن و فراهم کردن زمینه مشارکت کاربر در طراحی مسکن، الگوریتمی جهت یافتن چیدمانی فضایی متناسب با نیاز و سلیقه او ارائه شود. در پژوهش پیش رو از روش بهینه سازی چند معیاره به دنبال یافتن چیدمانی بر اساس چند معیار مختلف استفاده کرده ایم. برای این امر حدود 200 پلان جانمایی که به صورت دستی طراحی شده به عنوان ورودی به الگوریتم داده شده است؛ الگوریتم با استفاده از معیار هایی چون: مساحت فضای باز و بسته، الزامات جهت گیری فضاها، تعداد اتاق های خواب و ... اساس کار جانمایی را شکل می دهد. در ادامه انواع حالات ممکن قرارگیری فضاها در کنار هم بررسی می شود و با توجه به داده ها بهترین حالت چیدمان فضایی پیشنهاد می گردد. در پایان کل فرآیند ترکیبی الگوریتم به وسیله تعدادی نمونه مورد آزمایش قرار گرفته است که نتایج حاصل گویای ظرفیت بالای روش پیشنهادی در تهیه، تنوع، سرعت و دقت تولید نقشه های چیدمان فضایی ساختمان های مسکونی میان مرتبه به دور از محدودیت های ذهن انسان می باشد.
پدیدارشناسی زبان فضا در باغ ایرانی مبتنی بر مراتب وجودی انسان از منظر اسلام؛ نمونه موردی باغ دولت آباد یزد
حوزههای تخصصی:
تبیین رویکرد شناختی-فرهنگی در انطباق با رویکردهای تکوینی به معنا در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه معنای محیط از مهم ترین موضوعات شهرسازی بوده و مکاتب فکری معاصر همواره به دنبال نظریه پردازی «ماهیت معنا و فرایند تکوین آن» در فضاهای شهری هستند. به نظر می رسد این مکاتب به دلیل فقدان ظرفیت لازم جهت بهره مندی از ابتکارات سایر حوزه های علمی و همچنین نگاه تک سطحی به معنا، با کاستی هایی همراه هستند. به دلیل ماهیت میان رشته ای شهرسازی، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد مانند علوم شناختی برای تبیین فرایند تکوین معنا در فضای شهری، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف این نوشتار تعمیم کاربست مفاهیم مرتبط با شناخت انسان و محیط در حوزه علوم شناختی به حوزه مطالعات محیطی از جمله شهرسازی و کاهش خلأ موجود در مطالعات نظری میان رشته ای بین این دو حوزه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی - تحلیلی است که با تبیین جایگاه رویکرد شناختی-فرهنگی در مقایسه با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا در حوزه مطالعات شهری، انجام می شود. یافته ها: رویکرد شناختی-فرهنگی به لحاظ معرفت شناسی و عوامل تکوین معنا در فضاهای شهری با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا متمایز می شود. به لحاظ معرفت شناسی در رویکرد شناختی-فرهنگی، معنا را به طور هم زمان در دو سطح فراگیر با ذهنیت فرهنگی و در سطح خاص با رویه های فرهنگی بازتولید می شود. قابلیت های شناختی-فرهنگی فضای شهری، تجربه شناختی-فرهنگی فرد از فضای شهری و نحوه در دسترس بودن/دسترس پذیری در یک موقعیت خاص عوامل تکوین معنا در رویکرد شناختی-فرهنگی هستند. نتیجه گیری: رویکرد شناختی-فرهنگی به عنوان رویکرد پیشنهادی پژوهش با نگاهی چندسطحی و موقعیتی به معنا، کاستی های موجود رویکردهای پیشین همچون نگاه تک سطحی به مطالعه معنا در مطالعات شهری را پوشش داده و شهرسازی را به عنوان دانش موقعیت مند فرهنگی معرفی می نماید
بررسی هم گرایی قیمت مسکن در شهرهای ایران (رویکرد پانل پویای فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۵۶-۴۳
حوزههای تخصصی:
مسکن ازنظر اقتصادی یک کالا با ویژگی های خاصی است که آن را از سایر کالاها متمایز و تحلیل بازار آن (عرضه و تقاضا) را پیچیده می کند. نوسانات قیمت مسکن تأثیر بسیار مهمی بر اقتصاد ملی و منطقه ای دارد. نوسانات به طور بالقوه ممکن است بر مهاجرت و تحرک سرمایه میان مناطق اثرگذار باشند. بررسی ارتباط تعادلی بلندمدت بین قیمت های مسکن در همه مناطق کشور می تواند به این پرسش پاسخ دهد که آیا قیمت های مسکن همه مناطق هم گرا خواهند بود؟ این پژوهش به بررسی هم گرایی قیمت مسکن از روش های اقتصادسنجی فضایی و داده های پانل پویا در بین شهرهای ایران می پردازد. برای این منظور قیمت مسکن 31 شهر ایران از سال 1379-1397 موردبررسی قرار می گیرد. این مطالعه مبتنی بر این نظریه است که به واسطه مهاجرت، تبدیل دارایی و آربیتراژ فضایی، شوک های قیمت مسکن در یک منطقه می تواند اثر موجی بر دیگر مناطق داشته باشد. اگر این فرضیه قابل قبول باشد، باید نسبت های قیمت نسبی مناطق باثبات باشد. اگرچه در کوتاه مدت ممکن است اختلافی وجود داشته باشد ولی در بلندمدت باید هم گرا باشد. بنابراین، وقتی یک شوک قیمت مسکن به یکی از شهرهای ایران وارد می شود با توجه به اثر موجی این شوک در قیمت مسکن دیگر شهرها اثر می گذارد و نهایتاً قیمت مسکن تمام شهرها در بلندمدت هم گرا می شوند. در چنین حالتی با توجه به اینکه سیاست های برنامه ریزی منطقه ای آثار بلندمدت یکسانی برای همه مناطق دارد، سیاست گذاران اقتصاد کلان نمی توانند به طور مستقل قیمت های مسکن یک منطقه را کنترل نمایند. بااین حال سیاست های برنامه ریزی هنوز بر مسیر کوتاه مدت قیمت ها مؤثر است. نتایج نشان می دهد هم گرایی قیمت مسکن بین شهرهای ایران وجود دارد و همچنین آثار فضایی در هم گرایی قیمت مسکن شهرها تأثیرگذار است و نتیجه فرضیه اثر موجی را در هم گرایی قیمت مسکن مناطق تأیید می کند. در چنین حالتی سیاست های برنامه ریزی منطقه ای آثار بلندمدت یکسانی برایهمه مناطق خواهد داشت. طبقه بندی JEL: C33, C40, O18, R12, R23, R30
شیوه نامۀ ارائۀ شاخصی کمّی برای تبیین پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصۀ معماری در نگاره های شاهنامۀ شاه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه شکوهمند شاهنامه شاه طهماسبی در مکتب تبریز دوم صفوی (907 تا 938 ق) کتابت و مصورسازی شده است. بنا بر تحقیقات نگارندگان از میان 258 نگاره موجود در آن، 74 نگاره شامل تصویر بناهایی هستند که با درجات متفاوتی از جزئیات، عرصه زیست و تعامل انواع گوناگونی از پیکره ها را به تصویر می کشند. هدف این پژوهش ارائه روشی برای کمّی کردنِ مقدار پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصه معماری به لحاظ فرمی در این نسخه بوده است؛ به این منظور پس از وضوح بخشیدن به مفهوم «پیچیدگی»، عوامل موثر بر آن شامل تعداد و تنوع پیکره ها از منظر جنسیت و سن، تعداد اجزاء و مساحت عرصه معماری و ارتباط و تعامل آنها با پیکره ها در نظر گرفته شدند و تابع مبیّن شاخص «پیچیدگی» بر اساس آنها ارائه شد. محاسبه مقدار شاخص در نگاره های این نسخه نشان می دهد که نگاره «کابوس ضحاک» دارای بیشترین مقدار پیچیدگی معادل 392، نگاره «خان هفتم اسفندیار» دارای کمترین مقدار پیچیدگی معادل 66، و شاخص پیچیدگی 74 درصد از نگاره های این نسخه مقداری بین 124 تا 266 است. به دنبال رویکردهایی که تا کنون در جهت شناخت هنر نگارگری وجود داشته است، این شیوه نامه راهکاری نوین برای بررسی نگاره ها از جنبه های فرمی و ساختاری را پیش می نهد. با ارائه چنین شاخص هایی می توان نسبت به ارزیابی و دسته بندی نگاره ها از جنبه های گوناگون اقدام نمود، راه حلی مناسب برای انتخاب، مطالعه، و همچنین قیاس آنها با نگاره هایی از دیگر نسخه ها در اختیار داشت و به شناخت بهتری از این میراث گران بها دست یافت. این پژوهش از منظر ماهیت داده ها از نوع کمّی و به لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است.