فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 38
حوزههای تخصصی:
گرایش به «هویت» در کشورهای در حال توسعه و به خصوص کشورهای اسلامی، بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفته؛ به گونه ای که امروزه جریان های هویت گرا به یکی از مهمترین جریان ها در هنر معاصر کشورهای اسلامی تبدیل شده اند. ادبیات موضوع نشان می دهد که این جریان ها، در کنار نقاط قوت فراوان، ضعف های متعددی نیز داشته اند. در ایران نیز، در کنار سایر گرایش ها، نظریه معماری سرآمد، با بیانی معاصر از تعامل فناوری و شکوفایی، به ترسیم الگوی مختار جمهوری اسلامی ایران می پردازد. مساله اصلی پژوهش یافتن شباهت ها و تفاوت های نظریه پیشنهادشده، با سایر نظریه های رقیب در کشورهای اسلامی است. هدف اصلی پژوهش بازخوانی گرایش های تجدیدحیاتگرایانه در کشورهای اسلامی، و تحلیل نقاط قوت و ضعف آن ها در مقایسه به نظریه «سرآمدی در هنر و معماری» است. بر اساس هدف غایی ترسیم شده، نتایج پژوهش می تواند چارچوبی برای سیاست گذاری های جامع نگر در عرصه هنر و معماری کشورهای اسلامی را فراهم آورد. از نظر روش شناختی، پژوهش با راهبرد استدلال منطقی و روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی نظریه ها و رویه های تجدیدحیاتگرا در هنر و معماری کشورهای اسلامی می پردازد. در تحلیل آثار و رویه ها، از روش های تحلیل محتوای معنایی و مدل سازی استفاده می کند. پژوهش با رویکرد آینده نمایی، به دنبال ترسیم چیستی الگوی مطلوب از هنر و معماری، در تراز سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران؛ به عنوان الگویی الهام بخش برای سایر کشورهای اسلامی است. دستاورهای پژوهش نشان می دهد که هر دو جریانِ فناوری-ستیز و سنت-ستیز، در عمل به نوعی «سنتگرایی افراطی» و یا «معماری تقلیدی» منتهی شده اند. کاستی مهم نظریه های موجود در عرصه هنر و معماری کشورهای اسلامی، فقدان کاربردی بودن در عرصه طراحی، و ضعف در جامعیت است. نظریه معماری سرآمد با نقدِ سنتگرایی افراطی و جریان تقلیدی، و با پیشنهاد نگاهِ آینده گرا و مفهومی، بستری را برای تعامل هویت بومی و فناوری برای آینده هنر و معماری کشورهای اسلامی پیشنهاد می دهد.
دیدگاه تیتوس بورکهارت درباره معماری و هنر اسلامی
حوزههای تخصصی:
هنر اسلامی به آثار فرهنگ و تمدن ملت های مسلمان در دوران اسلامی [تاریخ اسلام]اطلاق می شود و دارای خصوصیات و توصیفاتی است که در عالم تفکر سنت و زیبایی شناسی عرفانی می توان از آن سخن گفت.که انسان حاضر،معمار آن است که در این میان تیتوس بورکهارت، یکی از محققینی است که مطالعات گسترده ای در هنر و معماری اسلامی- به ویژه در هنر کشورهای حوزه غرب اسلام- داشته است و از جمله سنت گرایان برجسته که پژوهشگر عرصه هنر اسلامی بوده و آثار قابل توجهی از خود به یادگار گذارده. وی به پژوهش درباره هنر اسلامی به ویژه عناصر حکمی و عرفانی در هنر اسلامی پرداخت و از نخستین هنرشناسان اسلامی است که به رابطه و نسبت میان عرفان و حکمت اسلامی با آثار هنر اسلامی، اذعان کرد. تیتوس بورکهارت، یکی از محققینی است که مطالعات گسترده ای در هنر و معماری اسلامی- به ویژه در هنر کشورهای حوزه غرب اسلام- داشته است. پژوهندگان بر این باورند که بررسی آثار افرادی، خارج از زمینه و فرهنگ اسلامی، و آنچه از دید سوم شخص به هنر و معماری آن دارند، می تواند افق های جدید- و حتی گاهاً شناخته نشده تری- در اختیار محققان قرار دهند تا با دیدی میان فرهنگی و میان رشته ای، به طی طریق در این مسیر همت بگمارند.این پژوهش با رویکرد تفسیری-تاریخی، به طریق مطالعه کتابخانه ای و مرور منابع رساله ها و مقالات به جا مانده از تیتوس بورکهارت، با نتیجه گیری کیفی، با جمع بندی و تدوین نظریات این محقق فرهیخته به شش عامل اصلی و همیشه حاضر در معماری اسلامی رسیده که توحید، کثرت به وحدت و فضای تهی مهم ترین آنها می باشند.
کاربست منظر جورجیو وازاری در معماری رنسانس نمونه مطالعاتی: Loggia del Pesce
حوزههای تخصصی:
دوره رنسانس از دوره های مهم تاریخ هنر و معماری است که به انسان توجه ویژه ای شده است و تکنیک های مهمی در آن ابداع گردیده است. پرسپکتیو از جمله تکنیک هایی است که به کار رفته است. در این دوران Disegno نیز مطرح می شود که نشات گرفته از عقل است و منجر به خلق ایده های نو می شود. همه این موارد به علت توجه به انسان و عقل او امکان یافته است. یکی از افراد برجسته این دوران جورجیو وازاری می باشد. او در این دوران علاوه بر تالیف کتاب تاریخ هنر که تاثیر جهانی به همراه داشت، به مراحل توسعه هنر می پردازد. از منظر وازاری دست یافتن به هنر و معماری برتر با رعایت مجموعه ای از ویژگی ها در کنار خلاقیت امکان پذیر خواهد بود. مطالعات پیشین در این زمینه به خصوص به زبان فارسی بسیار کم است. لذا خلا تحقیقاتى موجود مشهود است، چراکه جورجیو وازاری پدر تاریخ هنر نامیده می شود و از اولین افرادی بود که واژه رنسانس و Disegno را در متن نوشتاری به کار برد. از این رو این پژوهش بر آنست به تعریف Disegno و بررسى معماری برتر از منظر جورجیو وازاری بپردازد. سوالات مطرح شده بدین شرح است: تعریف Disegno در معماری چیست؟ قوانین معماری برتر از منظر جورجیو وازاری کدام هستند؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی داده ها جمع آوری شده اند. به این منظور پس از تبیین مبانی نظری، اصول معماری برتر از منظر وازاری تهیه شد و این اصول در نمونه ی مطالعاتی مورد نظر بررسی گردید. در نهایت با توجه به تحلیل های انجام شده پیشنهاداتی در جهت استفاده از نظرات وازاری به منظور دست یافتن به معماری برتر ارائه گردید.
ارزیابی نقش تحولات عملکردی و کالبدی بر کیفیت روابط فضایی در خانههای دوره قاجار (نمونه پژوهشی: تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر نمای دو پوسته متحرک در بهره وری مصرف انرژی در ساختمان اداری خیام مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
137-110
حوزههای تخصصی:
اهداف: سهم زیادی از مصرف انرژی در جهان، متوجه بخش ساختمان است؛ که در ایران، بیش از 40% مصرف انرژی را به خود اختصاص می دهد. ساختمان های اداری دولتی به سبب مالکیت غیرشخصی و عدم وجود نظارت، الگوی مصرف انرژی به نسبت نامطلوبی دارند . هدف اصلی پژوهش، بهبود عملکرد انرژی این ساختمان ها با بکارگیری نمای دوپوسته متحرک است. روش ها: در این پژوهش، ابتدا به بررسی الگوی غالب ساختمان های اداری شهر مشهد پرداخته شده است. از آنجا که طراحی در شهر مشهد که یکی از قطب های مذهبی کشور است صورت می گیرد و به منظور ایجاد این حس در کاربران، الگوی بکار رفته در پوسته دوم آن از نقوش اسلامی، کاشی کاری ها و تزئینات حرم مطهر امام رضا (ع) الهام گرفته شده است. پس از تحلیل عملکرد انرژی پنج الگوی انتخابی با افزونه های لیدی باگ و هانی بی، الگوی بهینه معرفی شده است. یافته ها: نور روز از تاثیرگذارترین پارامترها در طراحی ساختمان های انرژی-کارآمد است. برای بهره گیری هرچه بیشتر ازین پارامتر، نیاز است که نماهایی با حداکثر شفافیت ایجاد شود. اما این نماها با چالش هایی همچون گرم شدن بیش از حد در فصول گرم مواجه می شوند. بنابراین، نیاز است که میزان ورود نور روز کنترل شود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در چارچوب نظریه معماری سرآمد، راهکاری بهینه برای بهبود عملکرد انرژی ساختمانی اداری طراحی شده در پنج طبقه در مشهد با بکارگیری نمای دوپوسته متحرک با قابلیت کنترل ورود نور روز ارائه شده؛ که در نهایت این پوسته متحرک حدودا 130 هزار کیلووات ساعت در سال، مصرف انرژی ساختمان را کاهش می دهد.
هنر روزنه ای به امر معنوی در تفکر هایدگر
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
135 - 151
حوزههای تخصصی:
در جهان جدید، تفکر متافیزیکی، یعنی تفکر مفهومی، گزاره محور، منطق سالار و به منزله ی امری تکنیکی، قابل انتقال و بین الاذهانی، در سراسر کره ی زمین سیطره ای تام یافته است، تا آنجا که بشر متافیزیک زده ی روزگار ما اُنس و آشنایی خویش را با هرگونه معرفت معنوی، غیرعلمی، غیرنظری، غیرعینی و غیرروشمند، که در سنن نظری تاریخی به منزله ی بخشی بنیادی از تجربیات بشری تلقی می شد، از دست داده است. این در حالی است که معرفتِ علمی یعنی شناختِ عینی و روشمند، یگانه صورتِ آگاهی نبوده و تنها بخشی از کل تجربه ی بشری را شکل می دهد. در کنار معرفت علمی، آنچنان که در همه ی سننِ تاریخیِ غیرمتافیزیکی تأکید شده است، معرفت معنوی بخشی بنیادی و اجتناب ناپذیر از تجربیات انسانی را تشکیل می دهد.از منظر هایدگر، سوبژکتیویسم متافیزیکی منجر به «بی خانمانی» انسانِ مدرن شده است. او به منظورِ نقدِ سوبژکتیویسمِ متافیزیکی و گسست از آن و به قصد نشان دادن اینکه برخلاف تفکر متافیزیکی نه می توان انسان را به یک سوبژه (فاعل شناسای علمی و نظری) تقلیل داد و نه می توان جهان را تنها یک ابژه برای سوبژه جهت شناسایی در نظر گرفت و نه می توان رابطه ی سوبژه ابژه، یعنی رابطه ی نظری و علمی را مهم ترین رابطه و بنیادِ هرگونه رابطه ی میان انسان و جهان دانست، به هنر و تجربه ی هنری ارجاع داده است.این پژوهش می کوشد تا نشان دهد که در اندیشه ی هایدگر، هنرمندان با اجازه دادن به حضور یافتنِ «عدم» در کار هنری، نه تنها صحنه را برای رخدادِ حقیقتِ وجود آماده می کنند، بلکه با آگاه کردن ما به تمایز میان «وجود» و «موجود»، موجب گسست ما از سوبژکتیویسم شده و در نتیجه موجب گشایش روزنه ای به امر معنوی می شوند.
مروری بر ساختار، کاربرد، فرایند تولید و تأثیر افزودنی ها در ملاط سنتی گچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاط ها بخش جدایی ناپذیر در ساخت بنا های تاریخی و حتی امروزی بوده در بخش های مختلف بنا کاربرد دارد، بنابراین برای ایجاد بنای با کیفت و پایداری خوب در طول زمان می بایست در بهبود و ارتقای کیفیت ملاط ها و مصالح تلاش هایی انجام داد. ملاط گچ نوعی ماده معدنی بوده و ساختاری بلوری و شبکه هگزاگونالی دارد و در حالت کلی مهم ترین عوامل در تغییر خواص ملاط های گچی به سه حالت نوع معدن، نوحه پخت و افزودنی ها وابسته است به همین منظور هدف از انجام این پژوهش مروری بر نحوه تأثیر عوامل گفته شده بر خواص ملاط ها خواهد بود. که در راستای این هدف مطالعات کتابخانه ای تنها روش پژوهش خواهد بود. با توجه گسترده معادن گچ در محیط های متنوع اولین عامل تأثیرگذار در خواص گچ نوع معدن و محیط معدن است به طوری که در معادن مختلف، ژیپس دارای ناخالصی و شرایط رشد بلوری متفاوتی بوده که این امر منجر به تولید ملاط گچی خاص در معادن مختلف می شود. نحوه پخت و افزودنی ها که از عوامل دیگر تأثیرگذار در ملاط گچی است؛ هرکدام به نحوی در ساختار ملاط ها تأثیرگذار خواهند بود. برای مثال پخت گچ در دما های مختلف، فاز ، رنگ و اندازه های متفاوتی در بلور های گچی را ایجاد می کند. افزودنی ها نیز در بخش های مختلفی از خواص گچ را تحت تأثیر قرار می دهد که این بخش ها می تواند شامل تأثیرهای مقاومتی(مقاومت فشاری، کششی و سایشی)، زمان گیرش و مقاومت در مقابل رطوبت باشد؛ مثال مناسب اکسید منیزیم و آلومینو سیلیکات ها است که هرکدام باعث افزایش مقاومت های فشاری و زمان گیرش در ملاط گچ می شود.
خوانش حجاری نبرد رستم و اشکبوس در عمارت دیوانخانه زندیه شیراز بر اساس نظریه شمایل شناسانه اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجاری نبرد رستم و اشکبوس در عمارت دیوانخانه زندیه شیراز، دارای ویژگی های هنری و اهمیت فرهنگی اجتماعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. هدف، شناخت جنبه های مفهومی این اثر در بستر دوره زندیه است و در پی پاسخ به این سؤالات که نبرد رستم و اشکبوس نماد چیست و این اثر چه ارتباطی با بستر اجتماعی دوره زندیه دارد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و از روش شمایل شناسی اروین پانوفسکی در توصیف، تحلیل و تفسیر این حجاری استفاده شده است. بنابر نتایج این تصویر بخشی از روایت کاموس کشانی در شاهنامه فردوسی است که پیروزی رستم بر اشکبوس را نشان می دهد. در این حجاری شمایل کریم خان و پیروزی او بر حکومت در قالب پیروزی رستم به تصویر درآمده است. معنای درونی این اثر برای بیان شکوه و قدرت سیاسی کریم خان در دوران خود و غلبه بر دشمنان است که از نژاد پادشاهان نبوده و حکومتی مردمی دارد و به دنبال تصویرسازی صحنه های بزم و شکار نیست. انتخاب این نقش جهت حجاری در عمارت دیوانی که محل حضور و دادخواهی مردم (عوام) و دیدار سفیران (خواص) است، نمایش قدرت حکومت مردمی کریم خان در جامعه فرهنگی اجتماعی زندیه است.
تطبیق نگاره های روایت کشتی نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ ایلخانی، مجمع التواریخ تیموری و قصص الانبیاء صفوی با متن قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
93 - 102
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سرگذشت حضرت نوح (ع) یکی از موضوعات مهم مذهبی است که می توان بازتاب آن را در هنر نگارگری نیز مشاهده کرد. روایت کشتی حضرت نوح (ع) مضمون نگاره های بسیاری در دوره های مختلف اسلامی است. شرح این رویداد تاریخی و دینی در قرآن کریم نیز آمده است. بنابراین این امر ضرورت تطبیق نگاره های ایرانی اسلامی را با متن قرآن ایجاب می کند.
هدف پژوهش: اهداف پژوهش شامل شناسایی میزان پایبندی این نگاره ها با متن قرآن کریم است و از طریق مقایسه و تشخیص وجوه اشتراک و افتراق نگاره ها با یکدیگر و با متن قرآن کریم صورت گرفته است. پرسش های پژوهش عبارت اند از 1- نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ رشیدی ایلخانی، مجمع التواریخ تیموری و قصص الانبیاء صفوی، تا چه اندازه ای به متن قرآن کریم پایبند هستند؟ 2- شباهت ها و تفاوت های نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در این سه نسخه چیست؟
روش پژوهش: در پژوهش حاضر اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی و تصویری با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بررسی شده است و نمونه های مورد بررسی، شامل نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ رشیدی ایلخانی موجود در انجمن سلطنتی آسیایی در لندن (مجموعه ناصر خلیلی)، مجمع التواریخ حافظ ابرو متعلق به دوره تیموری، محفوظ در دیوید کالکشن و قصص الانبیاء صفوی، محفوظ در کتابخانه بریتانیا است و این نگاره ها با متن قرآن کریم، مورد تطبیق قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد نگاره کشتی حضرت نوح (ع) در قصص الانبیاء نسبت به نگاره های جامع التواریخ و مجمع التواریخ بیشترین پایبندی را به متن قرآن کریم دارد.
زیباشناسی امر والا ازمنظر لیوتار (مطالعه موردی: آثار بارنت نیومن)
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
91 - 112
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون، والایی در کنار زیبایی، برای توصیف تجربه هایی مانند نامتناهی، هراس، شکوه، مرگ و ... به کار رفته است. در میان اندیشمندانی که به موضوع والایی پرداخته اند، ادموند برک، با تمایز قائل شدن میان امر زیبا و امر والا، سنت اندیشه ی غربی را در باب زیبایی و والایی دگرگون کرد. کانت نیز در تلاش برای کشف بنیان های پیشین تجربه ی لذت و رنج، بخشی از کتاب نقد سوم خود را به بررسی تجربه ی زیباشناختی امر والا اختصاص داد.در میان فیلسوفان معاصر، «لیوتار» اندیشمند فرانسوی و چهره ی شاخص فلسفه پست مدرن، آموزه ی کانت درباره ی والایی را برگرفت و با ارائه ی تفسیری نو از آن، والایی را وارد قلمرو دگرگونی های فرهنگی کرد و آن را برای توصیف جامعه پسامدرن و نیز تجربه ی زیبا شناختی هنر، به کار گرفت. نزد لیوتار، والایی در مقام یک رخداد، قادر است بازی های زبانی مستقر را به چالش گرفته و قواعد رایج و کلان روایت های مدرنیته را در هم شکند.مقاله حاضر برآن است که ضمن بررسی آراء لیوتار در باب والایی و با توجه به تفسیر وی از آثار هنرمند نقاش، بارنت نیومن، وجه زیباشناسانه ی تجربه والایی را نزد وی، آشکار سازد. از این رهگذر هم چنین روشن خواهد شد که چرا لیوتار فیلسوف والای پسامدرن نامیده شده است.
واکاوی خانه های سنتی شهر همدان با روش نشانه شناسی لایه ای
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت جایگاه معانی، طراح معماری باید بداند آنچه که خلق می کند از طریق چه سازوکاری نزد مردم معنی و تفسیر می شود. خانه نیز در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی است. نشانه شناسی در حوزه معماری می تواند به شناخت فرایند معنی از سوی مردم، جنبه ای آگاهانه ببخشد، از این رو پژوهش حاضر به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه بر اساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی یکی از روش های واکاوی متن، در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. همچنین این پژوهش به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی تحلیلی است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متنِ خانه با روش نشانه شناسی لایه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثرگذار بر هم هستند و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
مونتاژی سلطه طلبانه در تئاتر مشارکتی: یوجنیو باربا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
57 - 67
حوزههای تخصصی:
همه ی مصنوعات فارغ از هر دیدگاهی، از طریق مونتاژکه ابزاری در جهت تولید فرم است ساختارمند می شوند. هنرهای اجرایی نظیر تئاتر نیز از این قاعده مستثنا نیستند. این مقاله در پی آن است تا ضمن تایید و بررسی تعاملات و کارگروهی در شیوه ی اجرایی یوجنیو باربا، پاسخ کاملی به چگونگی نمود مونتاژی سلطه طلبانه و کارگردان-محور در آثار این کارگردان ارائه دهد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، حضور تاثیرگذار یوجنیو باربا و نقش تعیین کننده ی مونتاژ او، مفهوم مشارکت را در اودین تئاتر به زیر یک علامت سوال می برد. این پژوهش کیفی با تکیه بر منابع کتابخانه ای نظیر کتاب ها و مقالات، منابع صوتی و تصویری اعم از فیلم اجراها، مصاحبه های یوجنیو باربا و اعضای گروه اودین انجام گرفته است. تحقیقات متعددی پیرامون مونتاژ در تئاتر، نظرات و شیوه ی اجرایی یوجنیو باربا وجود دارد. در این راستا می توان به فرم و معنا در کولاژ و مونتاژ پیشرو نوشته ی ماگدا داراگو(2020 )، ا بزار خلاق جهانی، مطالعه ای بینارشته ای نوشته ی لودمیلا کوروتکوا، خلق اجرا به قلم النا ماسوئر(2004)، و تبیین دراماتورژی بازیگر در فضای دینامیک تئاتر پست مدرن بر اساس نظریه یوجنیو باربا نوشته ی محسن حکیمی و حمیدرضا افشار(1396) اشاره کرد. اما جنبه ی نوین این پژوهش ارائه ی تعریفی نو از مونتاژ در یک تئاتر «مشارکتی» است. در ادامه ی این پژوهش به دلیل حضور پراهمیت مونتاژ در زیبایی شناسی و شیوه ی اجرایی روبرتو کاستلوچی و رابرت ویلسون بررسی رویکرد مونتاژی این دو کارگردان پیشنهاد می شود.
بررسی مسخ از دیدگاه ملاصدرا در فیلم کوتاه «حیوان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
107 - 120
حوزههای تخصصی:
مفهوم مسخ در مباحث نظری و هنری متعددی بروز یافته است. مسأله اصلی مقاله حاضر این است که بتواند حتی المقدور با یافتن مصادیق مسخ روحی-جسمی در شخصیت اصلی فیلم «حیوان» و تطابق آنها با آراء ملاصدرا، قهرمان فیلم را تمثیلی از مسخ شدگان روحی-جسمی معرفی کند. پرسش اصلی که مقاله حول محور آن می گردد این است که قهرمان حیوان چه اندازه مصادیق مسخ روحی-جسمیِ مد نظر ملاصدرا را بازتاب داده است؟ این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی از نوع بنیادی بوده و در راستای مطالعات نظری در حوزه فلسفه اسلامی ا-ست. هدف کلی معرفی قهرمان فیلم حیوان به عنوان انسانی ممسوخ است. یافته ها حاکی از آن است که نفسِ مرد به واسطه تجربه ترس، غضب و شکست های فراوان در راه هدفش و انجام مصرانه خواهش نفسانی اش (گذر از مرز) ابتدا دچار تنزل در حد نفس حیوانی شده و در مرتبه دوم مسخ بدنی خود را با کشتن یک قوچ و استفاده از پوست و اعضای بدن او عملی می سازد. قهرمان فیلم به دلیل صرف کردن تمام وقت و عمر خویش در مسئله فرار از مرز، از تمام راه هایی که سبب تقویت بُعد انسانی و تحقق صفات و فضایل ملکوتی در انسان می شود به دور مانده و بیشتر میان سه نفس بهیمی، سبعی و شیطانی سرگردان است. همچنین قهرمان فیلم در جهاد با نیروهای غضبی، شهوی و بهیمیِ نفس که زمینه تکامل وجودی نفس را فراهم می کند توفیقی به دست نیاورده است و به دلیل سرپیچی از قوانین و ارتکاب بزه و خطا به تدریج گرفتار مسخ شده و در نهایت با عذاب مسخ دنیا را ترک می کند.
شناسایی و تجزیه و تحلیل شاخص های مؤثر بر انتخاب مقصد گردشگری سلامت از دید گردشگران پزشکی سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰
35 - 48
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد جمعیت در جهان روندی روب هرشد به سمت سالمندی را نشان م یدهد و همین خود منشأ ایجاد یک رویکرد جهانی در قرن 21 شده است. با افزایش سرعت سالمندی در جمعی ت دنی ا و افزایش میزان سالمندان، یکی از صنایع ی که در چند دهه اخیر، ای ن بخش از بازار برای آ نها جذاب به نظر م یرسد، صنع تگردشگری است. کیی از فعالی تهای مناسب برای افراد مسن و سالمند ب همنظور بازگشت و ارتقای ابعاد جسمانی و روح یشان، گردشگری پزشکی است. با توجه با این امر که درک فرآیند انتخاب مقصد گردشگران پزشکی سالمند برای دول تها، سازما نهای گردشگری و تورگردانان در عرصه رقابت جهانی اهمیت فراوانی دارد، در این تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینه گردشگری پزشکی مخصوص سالمندی، ابعاد و شاخ صهای ضروری موجود در مقاصد گردشگری پزشکی موردنیاز این گروه از گردشگران سلامتی، شناسایی و درگام بعد، با استفاده از متدولوژی تحلیلی «مدلسازی ساختاری تفسیری » روابط بین ابعاد و عوامل مؤثر بر انتخاب مقصد گردشگری سلامت از دید گردشگران پزشکی سالمند تعیین و ب هصورت یکپارچه تحلیل شده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است که عوامل برخورداری مراکز درمانی از نیروی انسانی متخصص و آموز شدیده در ابعاد مختلف پزشکی-روانپزشکی مرتبط با گردشگران پزشکی سالمند، نگاه انسا ندوستانه و برخورد مناسب پزشکان و کادر درمان، وجود امکانات رفاهی و تفریحی در اطراف مراکز درمانی جهت افزایش راحتی و امنیت گردشگران، توانمندی بیمارستا نها و مراکز درمانی در ارائه خدمات، تأسیسات اقامتی مناسب گردشگران پزشکی سالمند و کاهش زمان ویزیت و معاینه گردشگران پزشکی سالمند از مهمترین و پررن گترین شاخص ههای لازم در جذب گردشگران پزشکی سالمند به یک مقصد گردشگری سلامت است.
انعطاف پذیری، ویژگی بارز باغ ایرانی برای بهره گیری از آن در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
6 - 19
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی به عنوان یکی از سبک های باغ سازی در جهان مطرح است و ویژگی های خاص این سبک آن را از دیگر همتایان خود متمایز کرده است. بسیاری از صاحب نظران بر این عقیده هستند که خود باغ ایرانی نیز در طی دوران های مختلف، تغییراتی را پشت سر گذاشته و روندی رو به تکامل داشته است. در عصر حاضر، مطلوبیت فضایی موجود در باغ ایرانی در بوستان های شهری دیده نمی شود. دلایل متعددی مانند الگوبرداری و غرب زدگی در اواخر دوره قاجار و استفاده از طراحان غربی در دوره پهلوی سبب خلق بوستان های شهری شده اند که نه تنها شکل ظاهری آنها ارتباطی با گذشته این مرزوبوم ندارد، بلکه اصول اولیه ارتباط بین انسان و طبیعت در فرهنگ ایرانی نیز در آنها نادیده گرفته شده است. بسیاری از ارزش های باغ ایرانی در دوران های مختلف تکامل آن ثابت مانده اند که خود نشان از ارزش ذهنی و معنوی آنها نزد ایرانیان دارد. در این مقاله با بررسی اجمالی برخی باغ های تاریخی ایران و بوستان های معاصر شهر تهران نشان داده شده است که ترس استفاده از شاخصه و عناصر باغ ایرانی به واسطه هندسه قوی آن، سبب بی هویتی بوستان های شهری شده است. در این پژوهش با بررسی اسناد کتابخانه ای و مطالعه میدانی نمونه ها، سعی شده تا انعطاف پذیری باغ ایرانی در دوره های مختلف بررسی و به دنبال آن تبلور کالبدی آنها نیز به عنوان شاخص تعیین شوند. در ادامه با مقایسه حضور شاخص ها در باغ های ایرانی و بوستان های شهر تهران تداوم آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که باغ های ایرانی بر خلاف تصور غالب به داشتن هندسه خشک و مستطیل شکل در کل و جزء در طول تاریخ انعطاف پذیری بالایی را از خود نشان داده و به فراخور کاربرد یا زمانه تغییر کرده اند. نادیده گرفتن این ویژگی یا عدم به روزرسانی مفاهیم باغ ایرانی سبب عدم استفاده از این سبک در طراحی بوستان های شهری شده که تأثیر بسزایی در ارتباط شهروندان با فضاهای سبز شهری به عنوان طبیعت مورد احترام داشته است.
خوانش تطبیقی دو نمود فرهنگی؛ شاهنامه فردوسی و معماری قرن پنجم هجری، با تمرکز بر خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
100-82
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با این فرضیه که شاهنامه فردوسی و معماری ایرانی به مثابه دو نمود فرهنگی، اهداف مشترکی را دنبال می کردند، تلاش دارد با تحلیل واژگان معماری در شاهنامه و جست وجوی خصلت های حماسی گونه در آثار معماری پس از آن، وجوه اشتراک این دو نمود فرهنگی را کاوش نماید. ابتدا به تحلیل و تبیین ویژگی های اشعار فردوسی، سپس بررسی دقیق معماری خراسان پس از شاهنامه پرداخته شده و در نهایت با روش هم بستگی، به تناظر نتایج اشعار و ویژگی های ابنیه پرداخته شد. هدف اصلی، تعیین شاخص هایی برای شناخت معماری حماسی است. سوال آن است که کدام عناصر و خصلت های هنری، به طور مشترک در شعر و معماری خراسان در دوره پس از آفرینش این اثر وجود دارد و آیا این همانندی ها دلالت بر اثرگذاری شاهنامه بر جریان فکری معماری خراسان در قرن پنجم دارد؟ این شاخص ها چگونه اولویت بندی می شوند؟ ابتدا خصلت های شاهنامه ای با استفاده از منابع کتابخانه ای شناسایی و سپس به منظور نظرسنجی از خبرگان با تکنیک دلفی، پرسش نامه ای برای وزن دهی به شاخص های مؤثر در معرض دید ۱۵ فرد خبره قرار گرفت. سپس با انتخاب ۸ بنای مهم قرن پنجم با کاربرد روش سلسله مراتبی و تکنیک AHP با بهره گیری از نظرات ۱۰ خبره، به اولویت بندی بناها به لحاظ حماسی بودن پرداخته شد. نتایج نشان می دهد از میان شاخص های معماری حماسی، «القای هیبت و عظمت»، «صلابت» و «نماد» بیشترین تبلور معنایی را در بناهای قرن پنجم نسبت به دوره پیش از خود داشته و در میان نمونه ها، مسجد ملک زوزن و پس از آن، آرامگاه ارسلان جاذب در بالاترین رتبه جای دارند.
بندر، منظر میراثی سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
3 - 3
حوزههای تخصصی:
ساحل شهر، بندر نامیده می شود. در زبان فارسی دو روایت برای این نامگذاری گفته شده : بُندَر که بار و بنه در آن می نهند (دهخدا)، و ترکیبی از بند (محصور) و در (درب) به معنای بند حوضچه مانند که دروازه داشته است. واژه بندر در زبان عربی وارد شده و جمع آن بنادر است. در زبان هندی و اندونزیایی به صورت بندرگاه وجود دارد. بنادر مختلفی در سراسر جهان است که نام آنها مرکب از واژه بندر است. زندگی ساحلی به اتکای دریا برپاست. برای ساحل نشینان، دریا منشاء حیات و خزانه معناست. منظر دریا برای آنها که در کنار دریا خانه می کنند، فلسفه وجود شهر و بقای آن است. ربط زندگی با دریا، رمز این منظر است. نقطه تبلور ارتباط این دو، مرز همسایگی شهر با دریاست؛ دامنه رابطه شان اما، همه شئون زندگی آنهاست: فرهنگ، معماری، غذا، شغل، آئین، اقتصاد و جامعه. آنجا که معیشت وابسته به دریا شود، دور نیست که دریا منبع الهامات دیگر زندگی هم باشد. نمادها و نمودهای تعامل انسان با دریا در لبه تماس آن دو، که بندر است، ظاهر می شود. منظر بندر راوی این ارتباط است. شهرها و روستاهای بندری در دوران شکل گیری خود مظاهری از ارتباط های پیچیده و چندجانبه را در لبه تماس خود با دریا ایجاد کردند که عوام، همان ها را بندر می خوانند. در مقابل با توسعه شهرنشینی و گسترش تجارت وابسته به دریا و خدمات پشتیبان آن، یک بخش از کلیت بندر، که تأسیسات انبار و انتقال کالا بود، معادل تمامیت بندر و مالک این مفهوم تاریخی و فرهنگی تمدن انسانی شد. رشد بوروکراسی و قدرت گرفتن حکومت مرکزی به تشکیل سازمان بنادر و کشتیرانی انجامید که بی اعتنا به حقوق عامه و میراث تمدنی شهربندرها، با اتکا به منافع سازمانی و بهره گیری از قدرت، لبه تماس شهر با دریا را در تصرف خود درآورد و شهروندان را از منبع الهام و فلسفه وجودی شهر خود محروم کرد. در حالی که بندر، مظهر تعامل های قدیمی و آینده با دریاست و نمی تواند فقط به یکی از نقش های خود بپردازد، سازمان بنادر ایران با وضع قوانینی که جامع مصلحت و منفعت عامه نبود و بر اساس منافع بخشی نگاشته شده بود، حصاری ستبر دور خود کشید تا الزام قانون را برآورده کند؛ در حالی که این حصار سطح تماس شهر و دریا را نابود می کرد. مردم برای لمس دریا باید از شهر خارج شوند. دامنه دست اندازی به مرز دریا و ساحل تدریجاً فراتر رفت. حریم دریا هم در امان نماند. دریاخواری تحت عنوان تولید زمین و خشک کردن دریا به عنوان یک شیوه خلاق رایج گردید. مدیران تلاش کردند با جذب بودجه بیشتر هجوم بزرگتری به دریا کرده و با خشک کردن آن عرصه های جدیدی برای فعالیت به دست آورند. این رویه را شهرداری شهرهای بندری نیز با ساحل خواری تقلید می کنند. در منتهی الیه ساحل دیوار مرتفعی احداث می کنند و با پرکردن پشت آن سکویی مشرف به دریا می سازند و آن را زمینِ افزوده به شهر تلقی می کنند. با این کار مردم را از حس دریا درحالی که روی ماسه های ساحل قدم می زنند و موج آب پاهایشان را نوازش می کند، محروم می کنند. مردم را «از» دریا به «بَر» دریا می کشانند. گویی از خسارتی که به منظر سرزمین و منبع الهام شهروندان وارد می کنند بی خبرند. حفاظت از تمدن دریایی وابسته به تعامل دیرپای انسان و دریاست. نمی توان نادانسته و با روش های مهندسی تصرف های گسترده در محیط داشت. در تصویر جلد که بندر چابهار را نشان می دهد، اصالت فعالیتی بندر و خیابان دسترسی آن در لبه ساحلی و سطوح وسیعی که به بارانداز بندر اختصاص یافته آشکار است. همه اینها دخالت در لبه تاریخی و طبیعی تماس شهر و دریاست و حجابی بر تداوم ادراک شهروندان از سرزمین خود. آورده های کالایی دست اندازی به این گوهر گرانبها در قبال ازدست دادن فرصت های تمدن سازی و تداوم هویت آن قدر ناچیز است که در اقتصاد کلان جامعه به هیچ می آید.
تبیین جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان زن دوره مدرنیسم (مطالعه موردی نمونه هایی از آثار هریت بِکر و لورا نایت)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
3 - 13
حوزههای تخصصی:
مخاطـب همچـون اثـر هنـری و هنرمنـد، یکی از حوزههـای مهم در شـناخت هنر هـر دوره به حسـاب میآید که در طـول تاریـخ هنـر، کمتر به آن پرداخته شـده اسـت. همچنین دوره مدرنیسـم بـه دلیل تحـولات بنیادینش، از هرآنچـه در گذشـته خـود داشـت، گسسـت و از یکسـو پارادایم نوینـی به نام «هنر مدرنیسـم» را بـه وجود آورد و از دیگرسـو، همزمـان بـا تغییـر در نقـش اجتماعـی زنان، «هنرمند» زن را به رسـمیت شـناخت. هـدف پژوهش حاضـر ایـن اسـت کـه در راسـتای پرداختـن به نقـش مخاطب، در شـناخت هنـر دوره مدرنیسـم، پاسـخگوی این پرسـش باشـد کـه بـا ظهـور هنرمنـدان زن، مخاطبـان آثارشـان، چـه تأثیـری در تغییر عمـل آنها در طـول این دوره داشـتهاند؟ ایـن پژوهـش، بـه روش توصیفـی- تحلیلـی، پارادایم مدرنیسـم را در محدوده سـالهای 1870 تا 1945 میلادی در قالـب دو دوره مجـزا، قبـل و بعـد از جنـگ جهانـی اول، مـورد مطالعه تطبیقی قـرار میدهد و آثـار دو هنرمنـد زن نقـاش، هریـت بِکر و لـورا نایـت، از دو دوره مذکور را بهعنوان شـاهدی بر یافتههـای تاریخی، مـورد تطبیـق و تحلیـل قـرار میدهـد. طبـق یافتههـای پژوهـش میتـوان گفـت کـه در دوره نخسـت (1870 تا 1914)، هنرمنـد زن و مخاطـب آثـارش هـر دو نقشـی منفعلانـه در برابـر یکدیگر دارنـد امـا در دوره دوم (1914 تا 1945) بـه واسـطه رویدادهـای اجتماعـی در تغییر جایـگاه زن در جامعه، هنرمنـد زن، نقشـی فعالانه به خود میگیـرد و مخاطـب آثـارش نیـز از جایـگاه اُبژگـی به سـوبژه تبدیل میشـود، تا جایی کـه عمل آنها بـر یکدیگر تأثیـر میگذارد.
اثرگذاری طیف های رنگ روی احساسات کاربران فضای مسکونی و تأثیرگذاری ترجیح رنگ در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط داخلی تأثیر بالایی بر سلامت، رفاه و آسایش کاربران دارد و از میان متغیرهای آن، رنگ به عنوان ساده ترین متغیر قابل مشاهده است رنگ بر رفتار، تصمیم گیری، سلامت و احساسات مخاطبان به عنوان یکی از شاخص ترین نمودهای فیزیکی فضا با یا بدون درک مستقیم تأثیرگذار است. با توجه به تأثیرگذاری رنگ بر روی احساسات مخاطبان، مشخص نمودن تأثیرگذاری و میزان آن با توجه به ترجیحات متفاوت رنگی تأثیر بالایی در افزایش کیفیت فضا می تواند ایجاد نماید. ویژگی های متفاوت رنگ ها در دسته بندی گرم، سرد و خنثی و تأثیرگذاری بر روی احساسات شش گانه آرامش، هیجان، علاقه، تمرکز، فشار و مشارکت در این پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از 286 پرسشنامه برخط استفاده و از دو روش آزمون و ضریب مسیر برای تحلیل استفاده شد. در بررسی های نهایی به ترتیب طیف رنگ های ذکر شده بالاترین و پایین ترین تأثیر مثبت را بر روی احساسات کاربران داشته اند: آرامش(خنثی-گرم)، هیجان(گرم-سرد)، علاقه(خنثی-سرد)، تمرکز(خنثی-گرم)، فشار(خنثی-گرم) و مشارکت(سرد-گرم). در نتایج به دست آمده مشاهده شد که کاربران نسبت به انتخاب رنگ در بسترهای مختلف، علایق متفاوتی داشته و صرفاً یک طیف رنگ را برای تمامی بسترها انتخاب نمی نمایند. علاوه بر این ارتباطی در ایجاد حس مثبت در احساسات کاربران با طیف رنگ مورد علاقه و ترجیح آن ها مشاهده نشد.
بررسی گونه شناسی فضاهای پر و خالی در ساختار خانه های بومی اقلیم سرد؛ مطالعه موردی: تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷۹
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
معماری بومی ایران گنجینه ای ارزشمند از معیارها و روش های طراحی را شکل می دهد که متناسب با ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی، معیشتی و اقلیمی، باتوجه به امکانات موجود شکل گرفته و همزیستی انسان و محیط زیست به عنوان یک رابطه دو جانبه را درک می کند؛ این در حالی است که سرعت تغییر در بافت قدیم شهرها ما را با عدم وجود این آثار در آینده ای نه چندان دور مواجه خواهد کرد. این امر لزوم ثبت الگوهای این معماری و شناخت و کشف زوایای پنهان فرمی، عملکردی و اقلیمی و بوم گرایی مساکن بومی را بیش ازپیش نمایان می سازد. در زمانی که عدم استفاده از تناسبات و اصول و قواعد کاربردی در ساختمان به امری عادی تبدیل شده، پژوهش در حوزه معماری بومی و کشف تناسبات و اصول کاربردی و گونه شناسی می تواند به درک بهتر فضا و دستیابی به الگوهای طراحی کاربردی بینجامد. باتوجه به مغفول ماندن اقلیم سرد در پژوهش ها، این پژوهش قصد دارد که با بررسی کالبدی فضای پر و خالی مسکونی در این اقلیم، به گونه شناسی آن بپردازد و از این راه مشخصه های این معماری بررسی گردد. محدوده پژوهش خانه های بومی تبریز با قدمت قاجار تا پهلوی است. در بخش نظری با ابزار کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی چهارچوب نظری ارائه و در مرحله بعد به مطالعه نمونه ها و برداشت و تحلیل فرمی، تناسبات کالبدی و گونه شناسی شکلی - اقلیمی فضای پر و خالی پرداخته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، منابع، اسناد، کروکی و نقشه های خانه های بومی به روش مطالعات میدانی و تحلیل فرمی یافته ها است. نتایج حاصل شده نشان می دهد فضای پر و خالی مسکونی تبریز مبتنی بر اصول بوم گرایی بوده و همچنین وجود یک نسبت مشخص در خانه های بومی را نمایان می کند. همچنین بیشترین فراوانی جهت گیری ها از 10 درجه جنوب شرقی تا 20 درجه جنوب غربی و همچنین خانه های یک جبهه و دوطبقه تراکم است.