فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
عرصه عمومی، گردآمدن عده ای از شهروندان در یک زمان و مکان و پرداختن به کنش گفت وگو را از پیش نیازهای وقوع خود می داند. هدف از گفتگو، رسیدن به وفاق عقلانی و اثرگذاری بر دولت در تصمیم گیری ها است. یورگن هابرماس، قهوه خانه را یکی از مصادیق عرصه عمومی می داند. عرصه عمومی در قهوه خانه های ایران در مقاطعی وجود داشته اما همواره تحت نظر و فشار نظام های حکومتی بوده و نتوانسته حضوری پیوسته، پویا و مفید داشته باشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی کوشید تا پیوندی میان نظریه عرصه عمومی هابرماس و قلمرو نمایشنامه های ایرانی برقرار کند. بدین منظور سه نمایشنامه از اسماعیل خلج که در قهوه خانه و میخانه می گذرند، گزینش شده اند. هدف آن بود که گمانه زنی دررابطه با وجود یا عدم وجود عرصه عمومی در دهه های 1340 و 1350 شمسی، با نگاه به این نمایشنامه ها، آزمایش و سنجیده شود. نتیجه نشان داد که عرصه عمومی در فضای میان شخصیت های این سه نمایشنامه شکل نمی گیرد. مهمترین علت این فقدان، عدم رعایت آداب گفتگو است. عدم وجود گفتگوی درست، هدفمند و سازنده میان شخصیت ها، به عنوان شهروند، موجب شده تا مراوده ای میان دولت و ملت نیز برقرار نشود، دولت از مطالبات شهروندان خود آگاه نشود و معضلات اجتماعی و زیستیِ شخصیت ها در فضای خصوصی ایشان باقی بماند.
بررسی تطبیقی الگوی سفر قهرمان کریستوفر ووگلر در انیمیشن های میازاکی و دوره رنسانس دیزنی مطالعه موردی پری دریایی، دیو و دلبر ، همسایه من توتورو و شهر اشباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی سفرقهرمان ووگلر، الگویی شناخته شددرفیلمنامه نویسی هالیودی است.باتوجه به همزمانی همکاری ووگلردرپروژه های دیزنی باشکل گیری آنچه رنسانس دیزنی خوانده میشودو پیروی انیمیشنهای متاخردیزنی از این ساختار،این مقاله قصد داردپس ازبررسی ساختارسفرقهرمان زن دردوانیمیشن محبوب دوره رنسانس دیزنی - پری دریایی(1989)،دیو و دلبر(1991)و دو انیمیشن محبوب میازاکی - همسایه من توتورو(1988) ، شهر اشباح(2001) ، بررسی کندکه سفر قهرمانان زن میازاکی چه تفاوتی با قهرمانان زن دیزنی دارد و چه وجوه تفارقی میان این دو دسته انیمیشن است که روایت میازاکی را از دیزنی متمایز کرده و باعث میشودتجربه این انیمیشنهابرای مخاطب متفاوت باشد.این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و مشخص می کند با وجود تطابق روایت میازاکی با الگوی سفر قهرمان،پدرسالارانه نبودن جهان میازاکی، وجود شخصیت های مکمل زنی که درسفر قهرمان زن اثر گذارند،نبود آنتاگونیست سنتی که در تمام داستان نقاب سایه را به چهره می زند،فعال بودن قهرمان زن در تمام طول سفر،تحول بیشتر آنها و متنوع بودن اکسیر قهرمان از عواملی هستندکه سفر قهرمانان زن میازاکی را از دیزنی متمایز می کند.همچنین استفاده از نقاط اوج آرام در برابر نقاط اوج فیزیکی دیزنی که درآنها سایه نابود می شود، تجربه متفاوتی را برای مخاطب رقم می زند و شخصیت،روایت و جهان میازاکی را از دیزنی متمایزمی کند.
تاثیر کالبد ساختاری میادین دوره صفوی در ارتقا تعاملات و پایداری اجتماعی ( نمونه موردی:میدان های تاریخی نقش جهان اصفهان و گنجعلی خان کرمان)
حوزههای تخصصی:
میدان به عنوان یک فضای شهری،یکی از مهم ترین مکان هایی است که محل برخوردهای چهره به چهره و عرصه تعاملات اجتماعی شهروندان به شمار می رود وجود بحران ترافیک وسایل نقلیه،باعث کمبود شدید فضای عمومی با قابلیت پذیرش تعاملات اجتماعی شده است این در حالیست که باتوجه به فشارهای روانی روزمره،نیاز به فضایی برای برقراری ارتباط بیشتر با طبیعت،انسان و فضای باز،بیش از پیش احساس می گردد.این میدان های پر ارزش طی دهه های گذشته دراثر بی توجهی رونق زندگی خود را از دست داده اند.هدف این پژوهش بررسی مفهوم فضای شهری،مراحل و ابعاد مختلف تجلی کالبد شهری در تعاملات اجتماعی را با مطالعه ی میدان های شهری دوره صفوی(میدان نقش جهان اصفهان و میدان گنجعلی خان کرمان)مورد بررسی قرار داده و راهکارهایی برای ارتقا این فضاهای شهری،به منظور تقویت تعاملات اجتماعی شهروندان ارائه داده است.روش پژوهش کمی و از نوع تحلیل-توصیفی بوده و برای گردآوری مطالب از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.در ابتدا به تعریف مفاهیمی از جمله تعاملات اجتماعی و سبک اصفهانی دوره صفوی پرداخته شده سپس تحلیل و تطبیق ویژگی های نمونه های موردی(میدان نقش جهان اصفهان و میدان گنجعلی خان کرمان)صورت گرفته است.با بررسی وضع موجود دو میدان،نقاط ضعف و قوت آن ها بدست آمده و راهکارهایی جهت بهبود و ارتقای نقاط قوت و همچنین تضعیف و از بین بردن نقاط ضعف آن ها به صورت جداول sowt ارائه شده است.بررسی این جداول نشان می دهد راهکارهایی از قبیل:طراحی انعطاف پذیرو چندمنظوره ی فضای میانی میدان با رویکرد فضای تجمع،تمهید فضا جهت تشویق فعالیت های بدون فضا،ایجاد تنوع در کارکرد،فعالیت ها،زمان های استفاده از فضا و گروه های مخاطب فضا و ... در احیای تعاملات اجتماعی میدان موثر خواهند بود.
بازشناسی هندسه تیموری در بنای گنبدسبز مشهد
حوزههای تخصصی:
در خصوص تاریخ بنای گنبد سبز مشهد، شبهاتی وجود دارد؛ عده ای بنا را با توجه به تنها کتیبه تاریخ دار آن، به عصر صفوی ارتباط می دهند؛ اما بنا با اشاره کتاب فرهنگ خراسان،که فرد مدفونی در بنا را شیخ مومن معرفی کرده و همچنین وی در سال ۹۰۴ درگذشته است، می توان این بنا را به عصر تیموری منتسب دانست. به علاوه شباهت مقبره منفرد گنبدسبز مشهد با ویژگی های مقابر غیر برجی در نقشه، عناصر ساختمانی، نما و تزئینات به کار رفته با نمونه های موجود در مقابر ساخته شده توسط تیموریان در ناحیه ایران فعلی و مناطق همجوار به صورت کامل روشن است. از این رو، این نوشتار با هدف انتساب بنای گنبدسبز به دوره تیموریان، در پی پاسخ گویی به این سوال است که « الگوی هندسی به کار رفته در بنای گنبد سبز چیست؟» و « آیا گنبدسبز با هندسه دوره تیموری مطابقت دارد؟»؛ پژوهش از نوع بنیادی و روش تحقیق این پژوهش ترکیبی است که با استفاده از رویکرد کیفی و با به کار گیری روش تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت مشاهده میدانی و مطالعات کتابخانه ای در تحلیل پلان، نما، برش و تزئینات بنا، بهره می جوید. نتایج پژوهش نشان داد: بنا در پلان از هندسه نهاز و نخیر، طول گنبدخانه به عنوان واحد مولد، تقسیم یک مربع به مربع های کوچکتر، مربع رشد یافته و قاعده مربع و مشتقات آن، در نما از قاعده مثلث متساوی الاضلاع و مشتقات آن و نیم مربع و در مقطع از همان قاعده نیم مربع بهره جسته است. تزئینات بیشتر بر اساس سیستم زیرساخت شعاعی همچون گره ها، شمسه و نیم شمسه و مربع رشدیافته در مقرنس گنبدخانه می باشد.
اصول طراحی و شکل گیری شهرهای زیرزمینی (بررسی تطبیقی معماری شهر زیرزمینی اوئی نوش آباد و ماتماتا تونس)
حوزههای تخصصی:
ساخت شهرهای زیرزمینی از طریق منفی سازی در یک زمینه مثبت، بدون مصرف مصالح، نوعی استثناء و راهکار ویژه در تعاریف رایج معماری ایجاد می کند. شناخت اصول شکل گیری این معماری از پیچیدگی های خاصی برخوردار است چرا که مولفه هایی که بر شکل گیری آن موثر هستند، دارای تنوع و روابط خاصی می باشند. پراکندگی این گونه معماری در جای جای دنیا و پیدایش آن در هر اقلیمی با کارکردهای مختلف، نوعی تنوع خاص به آن داده است که خود جاذبه ای برای شناخت شکل گیری آن دارد. شناخت این آثار تا سالیان اخیر اکثراً به صورت کلی بوده و یک روند شناخت جدی برای مطالعه این آثار دنبال نشده است. از همین روی مسأله اساسی در این پژوهش شناخت اصول طراحی و چگونگی شکل گیری معماری شهرهای زیرزمینی است. بر همین اساس در پژوهش حاضر دو شهر اوئی و ماتماتا انتخاب شد تا با مقایسه آن ها به سوالات زیر پاسخ داده شود: معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر چه اساسی طراحی و شکل گرفته اند؟ مولفه های مشترک و وجه تمایز اصول شکل گیری و طراحی معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا کدام اند؟ اهداف پژوهش پیش رو را می توان در اهمیت ذاتی و بسترسازی مطالعاتی در جهت جلوگیری از تخریب و شناخت بیشتر این دو اثر معماری در دو موقعیت جغرافیایی متفاوت جست و جو کرد. در همین راستا برای دستیابی به اهداف پژوهش پیش رو، از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی، و به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اصول طراحی و شکل گیری معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر اساس عملکرد و نیاز متفاوت، اتفاقات تاریخی و شرایط محیط طبیعی شکل گرفته اند.
تئاتر تخطی مجاز: بررسی تئاتر به مثابه آیینی رهایی بخش تحکیم کننده در جامعه با تکیه بر آراء ویکتور ترنر
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
65 - 74
حوزههای تخصصی:
این مقاله پژوهشی است پیرامون ماهیت شناسی و چیستی تئاتر. بر این مبنا بر خاستگاه آیینی تئاترها مبتنی بر دیدگاه های ویکتور ترنر تأکید می شود. مقاله بر این فرض استوار است که تئاترهایی که در یک بستر فرهنگی تولید و عرضه می شوند به این دلیل که ماهیتاً آیینی هستند، به عنوان مقوم و نگهدارنده آن نظام فرهنگی عمل می کنند حتی اگر مؤلفه های ضد ساختاری یا انتقادی داشته باشند. برای اثبات فرضیه خود به ویژگی های شبه آیینی، شبه آستانه ای و مکالمه ای تئاترها تأکید می شود. و درنهایت مقاله به این نتیجه می رسد که به واسطه حداقل همین سه ویژگی، کنترل تئاترها امری بی مورد ، تماشای تئاترها امری رهایی بخش و طرح مسائل سیاسی توسط هنرمندان امری تداوم بخش است. تئاترها به واسطه دارا بودن این سه ویژگی دارای مشخصه برجسته ای به نام: «تخطی مجاز» هستند. یافته ها نشان داده است که تئاترهای مدرن شبه آیین هایی هستند که در مقطعی کوتاه جامعه می تواند خودش را و مسائل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی اش را از بیرون ببیند، ارزیابی کند و درباره خودش تأمل کند. نمونه ای از آن تخت حوضی ها هستند که در آنها تندترین انتقادات از سردرمداران هژمونی صورت می گرفت اما نظام فرهنگی، استوارترین وضعیت خودش را داشته است. این تصور غلطی است و ریشه در دیدگاه های افلاطون دارد که طرح مسائل انتقادی در تئاترها به بدنه فرهنگی و سیاسی جامعه لطمه وارد می کند. بلکه هنرمندان با طرح مسائل انتقادی در تئاترها-که ریشه در دیدگاه های ارسطو دارد خواسته یا ناخواسته اقدام به آزاد سازی انرژی های نهفته مردمان و از طریق تخلیه و درمانگری، ستون های فرهنگی جامعه را استوارتر می کنند. دیدگاه های ویکتور ترنر مردم شناس و اجراپژوهش که نگاهی آیینی به تئاترها دارد به عنوان میانی نظری بحث انتخاب شده است.
مطالعه شیوه های مختلف دف نوازی مکتب خانقاه در استان کردستان و معرفی روشی واحد در نوازندگی
حوزههای تخصصی:
در میان سازهای رایج در کردستان، «دف» به دلیل اجرا در مکان های مقدّسی همچون خانقاه، از جایگاهی خاص برخوردار و آموزش آن به دلیل عدم آشنایی کافی مدرّسان با علوم موسیقی، معمولاً به روش سنتّی بوده است. همین امر، باعث ایجاد روش ها و اختلاف نظرهای متعددی شده، به نحوی که هر فردی تنها روش آموزشی خود را مرجع دانسته و در نتیجه حاصلی جز تردید و سرگردانی در میان هنرآموزان این رشته نداشته است. به همین منظور، سؤال اصلی اینگونه مطرح شد: در دف نوازی کردستان، چه شیوه ها و مکاتبی وجود دارد و چگونه می توان روش آموزش جامع و علمی برای دف نوازی تدوین نمود؟این مقاله از منظر هدف، کاربردی و از دیدگاه شیوه ی انجام، توصیفی-تحلیلی بود؛ اطّلاعات نیز به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی (گفت وگو با دف نوازان) به دست آمد. در این پژوهش، با مطالعه و بررسی شیوه های مختلف دف نوازی سنندج که ریشه در خانقاه داشته و شناخت اشتراکات و افتراقات آن ها، روشی از دف نوازی معرّفی شد که قابل استفاده برای مشتاقان به این رشته از هنر موسیقی است. شیوه صحیح اجرا که فاقد عوارض جدّی برای نوازندگان باشد از نتایج مهم این پژوهش بوده است. جامعه آماری در نظرگرفته شده، شامل اساتید صاحب نام و مطرح دف نوازی همچون: سیّدعطاءالله سلامیه، محمّدفرزاد عندلیبی، مهرداد کریم خاوری، احمد خاک طینت، منصور مرادی و سیّدبهاءالدین حسینی در شهر سنندج هستند که به صورت نمونه و غیراحتمالی انتخاب و آثار و شیوه نوازندگی آن ها مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل فلسفی- عرفانی فضامندی در شعر و نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
281 - 304
حوزههای تخصصی:
نظریه های شعرشناختی در دوران معاصر و در پیوند با آن ها شعر معاصر، متأثر از زبان شناسی ساختاری یا زبان به مثابه موضوعِ علم است. رویکردی به زبان که بنیان اش را در نظریاتِ فردینان دوسوسور باید جُست. او زبان را در چرخه ای از دال های آوایی و مدلول هایی که در تصور ذهنی، محدود می مانند تعریف کرد و سرآغاز فضای یکسان ساز بوطیقای فرمالیستی و انتزاعی قرن بیستم شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. این رویکردِ به زبان و نظریه ی ادبی، نسبتی ماهوی با سوبژکتیویسم دکارتی دارد که مبتنی بر تفکیک ذهن از عین است و در مقابلِ بداهتِ در-جهان-بودن انسان و هستی شناسیِ زبان نزدِ هایدگر، و همچنین تقاطع انسان و جهان در پدیدارشناسی تن بنیاد مرلوپونتی قرار می گیرد. نزدِ هایدگر تنها آنجا که زبان هست، جهان هست و ما همواره خود را در فضایی که زبان می گشاید بازمی یابیم و به نظر می رسد همین فضای پدیداری ست که می تواند در-جهان-بودن انسان از یک سو و در-زبان-بودن انسان از سویِ دیگر را، به هم پیوند دهد؛ زیرا زبان و جهان توأمان به ما عرضه می شوند و شیوه ی هستیِ هر دو فضامند است. بنابراین فضا و تلقی زبان همچون فضا در مقابل تلقی زبان همچون فرم، منشأ شعر و بوطیقای فضاست، نظریه ای که در آن شعر را نه با رویکردی زیبایی شناختی با فرم و محتوا، بلکه با آشکارگیِ آن نسبت به جهان از یک سو و تن یافتگی آن نسبت به انسان از سوی دیگر، باید سنجید. فضامندی در نگارگری نیز مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. اهداف پژوهش: بررسی فضامندی در شعر از دیدگاه فلسفی و عرفانی. برسی فضامندی در نگارگری از دیگاه فلسفی و عرفانی. سؤالات پژوهش: از دیدگاه فلسفی و عرفانی چه عواملی در ایجاد فضامندی در شعر تأثیر دارند؟ از دیدگاه فلسفی و عرفانی فضامندی در نگارگری چگونه ایجاد می شود؟
سنجش نقش محور عبادی در شکل گیری مساجد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
51 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نوع سازماندهی مساجد، نشان دهنده تفکرات سازندگان آن است که در قالب فرم کلی، سازماندهی نقشه، جایابی فضاها، تزئینات و از این دست قابل بیان است. از دیرباز توجه به جهت قبله و نحوه شکل یابی مسجد در نقشه سکونت گاه، یکی از مهم ترین مسائل شکل دهنده به کالبد مساجد بوده است.
هدف پژوهش: هدف تحقیق بیان روش هایی است که در طی آن قبله نه تنها براساس جایگاه محراب بلکه به لحاظ سامانه حرکت و نسبت توده و فضا در شکل حجمی مساجد نشان داده شده است. در واقع می توان گفت که هدف تحقیق شناخت نحوه ترکیب محور عبادی و عرفی در مساجد یزد است.
روش پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و موردکاوی به بررسی نقشه مساجد یزد بر مبنای تبیین نسبت آن با سلسله مراتب و مناسک عبادت، پرداخته است. اطلاعات لازم از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای و آرشیو سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یزد، کتب و مقالات موجود در این زمینه و همچنین مطالعات و بازدید های میدانی به دست آمده است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، هندسه مساجد یزد، با تأثیرپذیری از محور قبله به سه دسته شامل تک محوری، دومحوری و چندمحوری و از دیدگاه شکلی به هندسی منظم و ترکیبی از اشکال هندسی منظم-غیرمنظم تقسیم شده که معمار در هر کدام از مساجد، بر اساس پیرامون بنا، تمهیداتی مانند الحاق فضاهای جانبی به بنا و یا چرخش در نقشه را اندیشیده و در نهایت فضایی خالص و دارای هندسه منظم را به عنوان نتیجه طراحی حاصل کرده است. در نتیجه علی رغم حل نقشه در کالبد پیرامون، محور عبادی، مهم ترین جهت در سازماندهی نقشه مساجد حفظ شده است.
تاثیر تناسبات کالبدی بر عملکرد حرارتی ایوان ها در بافت تاریخی شیراز مبتنی بر بهبود شاخص آسایش حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
27 - 52
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی یکی از شاخص ترین واکنش های محیطی است که با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی بر محیط زیست پیرامونی خود تاثیر گذاشته است. لذا آسایش حرارتی در چنین محیط انسان سازی تحت تاثیر شرایط اقلیمی پیرامونی خودقرار گرفته است. بازجست راهبردهای بوم گرایانه از مهمترین اهداف این تحقیق در کاهش دمای محیطی بوده است. تناسبات عناصر اقلیمی در بدنه نما همچون ایوان ها، تاثیرات بارزی بر کاهش دما بر محیط اطرافشان داشته اند. در این راستا 4 ایوان با 4 جهت جغرافیایی در 3 خانه بافت تاریخی شیراز انتخاب شدند . این پژوهش با رویکردی کمی از روش میدانی جهت برداشت داده های آب و هوایی ، مولفه های فیزیکی و شبیه سازی توسط نرم افزار بهره برده است. نتایج مستخرج از آزمایش های تجربی که توسط دستگاه هایی هم چون ترموهیگرومتر و ترموپیرومتر بر روی نقاط مدنظر انجام شده، توسط نرم افزار Envi-met صحت سنجی شده است. در انتها با نرم افزار Bio-met شاخص آسایش حرارتیPET تعیین شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که با توجه به تفاوت میانگین شاخص PET ایوان و حیاط خانه ها ، تعدیل گر ایوان بر این شاخص تاثیر بیشتری نسبت به حیاط داشته است، لذا متغیرهایی نظیر عرض ایوان، مساحت گشایش فضایی در نما و ارتفاع از سطح حیاط با توجه به جهت جغرافیایی حائز اهمیت بوده اند. با افزایش عرض بازشوها و افزایش ارتفاع از سطح حیاط و به دنبال آن دوری جستن از بازتاب های دمایی، در ایوان ها شرایط دمایی بهینه تری تجربه شده است.
مقایسه ی رفتار کاربران در استفاده از دوچرخه های اشتراکی و سایر سیستم های حمل ونقل شهری قبل و بعد از پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا باعث تغییر در سبک زندگی و رفتار مردم شد. این تغییرات در حوزه های مختلفی نظیر حمل ونقل رخ داد. در زمینه حمل ونقل درون شهری، گزینه های مختلفی شامل سیستم حمل ونقل عمومی، شخصی و دوچرخه وجود دارد که کشورهای مختلف رفتارهای متفاوتی در میزان استفاده از آن ها قبل و بعد از کرونا داشتند. هدف از این پژوهش، سنجش تأثیر کووید-19 بر استفاده از انواع حمل ونقل و مقایسه ی آن ها باهم می باشد. در این پژوهش برای بررسی انواع روش های حمل ونقل در شیراز و تهران از پرسشنامه لیکرت استفاده شد. شرکت کنندگان شامل کسانی بودند که قبل یا بعد از کرونا، از سیستم دوچرخه بیدود استفاده کرده اند. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از سیستم دوچرخه بیدود در زمان همه گیری ویروس کرونا کاهش یافته است. همچنین استفاده از وسایل نقلیه شخصی، افزایش و استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی با کاهش همراه بوده است. در میان انواع وسایل نقلیه در زمان قبل کرونا حمل ونقل عمومی و بعد از کرونا حمل ونقل شخصی بیشترین استفاده را داشته است.
هنر اشیا
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
101 - 110
حوزههای تخصصی:
سه تارِ ناصرالدین شاه قاجار به روایت احمد عبادی (پیاده سازی از نسخه ی شنیداری و توضیحات)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
100 - 104
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی نوع نگرش به طبیعت در اشعار «نیما یوشیج» و «سهراب سپهری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
16 - 27
حوزههای تخصصی:
عشق به طبیعت و زیبایی های آن منشاء آفرینش بسیاری از آثار هنری بوده است. در این میان، شعر نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تجلی طبیعت در آثار شعرا بسیار دیده می شود. به خصوص شاعران معاصر هر یک از زاویه دیدی خاص و نیز با دغدغه های بعضاً متفاوتی نسبت به طبیعت سخن رانده اند. از میان شاعران معاصری که از طبیعت می گویند، نیما یوشیج و سهراب سپهری به عنوان شاعران نوپرداز، دارای اعتبار و جایگاه خاصی هستند. با توجه به اهمیت طبیعت در هنر ایرانی، این مقاله با هدف واکاوی و تبیین نگاه نیما و سهراب به موضوع طبیعت، تلاش دارد تا شباهت ها و تفاوت های نوع نگرش این دو شاعر نسبت به طبیعت را شناسایی کند. بر این مبنا، با روشی تفسیری به تحلیل محتوای کیفی در اشعار سهراب و نیما می پردازد. یافته ها نشان می دهد سروده های سهراب و نیما در مضامینی چون: بداعت نگاه به طبیعت و عناصر آن، استحاله در طبیعت، طبیعت به مثابه مأمن و زنده و ذی روح دیدن عناصر طبیعت دارای وجه اشتراک با یکدیگر بوده و در مضامینی چون: نگاه عرفانی ویژه به طبیعت، کل نگری و جزء نگری، نگاه پدیدارشناسانه به طبیعت، طبیعت به مثابه آیه، طبیعت بومی و محلی و نگاه اجتماعی به عناصر طبیعت، دارای تفاوت هستند. به نظر می رسد عمده تفاوت این دو شاعر در کل نگر بودن و جزء نگر بودن آنها باشد.
مستندنگاری موضوعات فرش بر اساس سفرنامه سیاحان غربی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش بافی یکی از هنرهای ویژه ای است که در تاریخ فلات ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. دوره قاجار یکی از دوره های پررویداد از منظر مراودات سیاسی و تجاری بوده است. در این دوران، شاهد سفر درباریان به خارج از ایران و ورود سیاحان از کشور های مختلف به منظور کسب اطلاعات از فرهنگ آداب و رسوم و هنر و... هستیم. حاصل سفر آنان سفرنامه هایی است که به عنوان متونی قابل استناد برای شناسایی وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران و در ذیل آن به موضوعات جزئی تر مانند فرش بافی ایران می توان استفاده کرد. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی بازتاب موضوعات فرش در سفرنامه های سیاحان غربی و هدف اصلی این مقاله شناخت موضوعات مرتبط با فرش ایران، شناسایی انواع دست بافته ها، جایگاه فرش بافی و بازتاب اتفاقات مرتبط با فرش بافی در دوران قاجاریه بر اساس سفرنامه های سیاحان غربی است. در این پژوهش، اطلاعات فرش بافی دوران قاجار بر اساس نظر سفرنامه نویسان غربی بررسی شده است. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است:1. در این دوره در چه مناطقی شاهد فرش بافی هستیم؟ 2. کارکرد و جایگاه فرش بافی در این دوره چگونه است؟ 3. فرش بافی در این دوره دارای چه شاخصه هایی است؟ پژوهش حاضر از نوع تاریخی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بنا به مساعد بودن اوضاع کشور، بیشترین سیاح به ایران آمده است. سفرنامه نویسان هرآنچه را دیده اند در نوشته های خود آورده اند که در بیشتر متون سفرنامه ها فرش ایرانی را تقدیر و ستایش و در تعداد اندکی سفرنامه، فرش ایرانی را به عنوان کالایی معمولی دیده اند. تعدادی سیاح درباره این حوزه اطلاعات کافی داشته اند به طوری که از ویژگی های طرح و نقش رنگ بندی و رنگرزی و دیگر ویژگی های آنان صحبت کرده اند.
بررسی نقش کیفیت زندگی و فضاهای بی دفاع شهری در گرایش به خشونت های شهری (مورد مطالعه: جوانان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
147 - 162
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: توجه به کاهش ناامنی های شهری از جمله مسایل مهم در دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی است. جرم و خشونت شهری از جمله عواملی هستند که باعث تضعیف امنیت در شهرها می شوند. خشونت شهری یکی از آسیب های اجتماعی است که با بررسی آن می توان به وضعیت سلامت اجتماعی در یک شهر پی برد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه کیفیت زندگی شهری و فضاهای بی دفاع شهری با گرایش به خشونت های شهری است. روش: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان 18 تا 35 سال شهر رشت شامل 224203 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توزیع گردید. مفهوم کیفیت زندگی شهری با بهره گیری از پژوهش ربانی خوراسگانی و کیانپور (1386)، فضاهای بی دفاع شهری و خشونت شهری نیز با استفاده از پرسشنامه استاندارد سنجیده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گردید. یافته ها: بین کیفیت زندگی شهری و خشونت شهری و ابعاد آن (خشونت اجتماعی، خشونت روانی، خشونت فیزیکی و خشونت اقتصادی) همبستگی معنادار معکوسی وجود دارد. اما بین فضاهای بی دفاع شهری و خشونت شهری و ابعاد آن (خشونت اجتماعی، خشونت روانی، خشونت فیزیکی و خشونت اقتصادی) همبستگی مستقیمی وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از مدل معادلات ساختاری، کیفت زندگی شهری به مقدار 18/0- بر خشونت شهری تأثیر دارد؛ به طوری که با افزایش کیفیت زندگی شهری، گرایش به خشونت شهری کاهش می یابد. همچنین تاثیر فضاهای بی دفاع شهری بر گرایش به خشونت شهری برابر با 28/0 است؛ به نحوی که افزایش دسترسی به فضاهای بی دفاع شهری، گرایش جوانان به خشونت شهری افزایش می یابد. کلید واژه ها: کیفیت زندگی شهری، فضاهای بی دفاع، خشونت، شهر رشت.
چیدمان فضایی در طراحی معماری ساختمان های مسکونی میان مرتبه با استفاده از الگوریتم بهینه یابی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
87 - 101
حوزههای تخصصی:
نحوه ی چیدمان فضایی و هندسی نقشه ها به عنوان یکی از اولین مراحل در طراحی معماری می باشد که تحت تاثیر متغیرهای پیدا و پنهان شکل می گیرد و سبب ایجاد جواب های متعددی می گردد. استفاده از قدرت محاسباتی کامپیوترها برای کمک در پیش بینی انواع چیدمان فضایی و چگونگی تعریف مسئله به زبان الگوریتمیک3 یکی از چالش های اصلی این موضوع می باشد. هدف پژوهش حاضر این است که به منظور شکل گیری پیوند میان ساکن و مسکن و فراهم کردن زمینه مشارکت کاربر در طراحی مسکن، الگوریتمی جهت یافتن چیدمانی فضایی متناسب با نیاز و سلیقه او ارائه شود. در پژوهش پیش رو از روش بهینه سازی چند معیاره به دنبال یافتن چیدمانی بر اساس چند معیار مختلف استفاده کرده ایم. برای این امر حدود 200 پلان جانمایی که به صورت دستی طراحی شده به عنوان ورودی به الگوریتم داده شده است؛ الگوریتم با استفاده از معیار هایی چون: مساحت فضای باز و بسته، الزامات جهت گیری فضاها، تعداد اتاق های خواب و ... اساس کار جانمایی را شکل می دهد. در ادامه انواع حالات ممکن قرارگیری فضاها در کنار هم بررسی می شود و با توجه به داده ها بهترین حالت چیدمان فضایی پیشنهاد می گردد. در پایان کل فرآیند ترکیبی الگوریتم به وسیله تعدادی نمونه مورد آزمایش قرار گرفته است که نتایج حاصل گویای ظرفیت بالای روش پیشنهادی در تهیه، تنوع، سرعت و دقت تولید نقشه های چیدمان فضایی ساختمان های مسکونی میان مرتبه به دور از محدودیت های ذهن انسان می باشد.
تجزیه و تحلیل عناصر داستانی امیرارسلان براساس تئوری آیان وات در تطبیق بر عناصر مصور هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
96 - 115
حوزههای تخصصی:
قصه امیرارسلان یکی از زیباترین داستان های ایرانی است. واکاوی عناصر این داستان می توان نکات مهمی را در خصوص سیر تحول داستان در ادبیات ایران آشکار سازد. هر داستان عناصری دارد که در رابطه ای پیوسته کل داستان را می سازند. این پژوهش بر آن است که عناصری چون پی رنگ، شخصیت و شخصیت پردازی، زاویه دید، صحنه، درون مایه، توصیف و گفتگو را براساس نظریه ایان وات در داستان امیرارسلان ارزیابی و تحلیل کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. براساس این ارزیابی قصه امیرارسلان پی رنگی سست و تقلیدی داشته و بر عنصر داستان تأکید دارد؛ یعنی حوادث داستان یکی پس از دیگری برای امیرارسلان به وجود می آیند. قهرمان این داستان، امیرارسلان و ضدقهرمانان آن قمر وزیر و فولادزره و مادر فولادزره و... هستند که اغلب به صورت کلی و با ویژگی های منحصربه فرد توصیف می شوند. شرح کلیات باعث بی توجهی به بُعد زمان و مکان در این قصه شده است. زمان کلی با عبارت هایی چون در برآمدن آفتاب جهانتاب، منهدم شدن سپاه انجم و... بیان می شود و توصیفات مکان نیز کلی است. داستان از زاویه سوم شخص مفرد روایت می شود و راوی به همه چیز اشخاص آگاهی کامل دارد. در این اثر روابط على و معلولی کم رنگی داریم. در این قصه به کلیات توجه شده است؛ اشخاص بسیار کلی توصیف می شوند، زنان هویت خاصی ندارند و برای صحنه های عشقی توصیف می شوند. در نسخه مصور داستان هزار و یک شب نیز شاهد حضور زنان در صحنه های دریاری هستیم.اهداف پژوهش:بررسی عناصر در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات.بررسی عناصر داستانی در نوع داستان کهن و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب.سؤالات پژوهش:عناصر داستانی در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات چگونه است؟عناصر داستانی در قصه امیرارسلان و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب چگونه است؟
نگاهی انتقادی به پندار پس دانشی اهریمن در تسلط براخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی (با تاکید بر نسخه محفوظ در موزه بریتانیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
159 - 178
حوزههای تخصصی:
براساس باورهای زروانی، اهریمن و اهورمزدا، دو بن ناهمساز و دوقلو، برای کسب جایگاه زروان خدا ناچار به ارائه مجموعه ای از فعالیت ها، قدرت و دانش برتر خود در تمشیت امور جهانی شدند. تقریباً هیچ متن اساطیری ایرانی نیست که به نقش گسترده چهار عنصر در شکل گیری گیتی اشاره نکرده باشد. مصالح ساختمانی کائنات تنها از همین آخشیج ها ساخته و پرداخته شده است. جوهره وجود افلاک نیز گویا از همین عناصر است. اهریمن نه تنها پس دانش و بی دانش به نظر نمی نماید که حتی به عکس آن در جاهایی نشان از برتری آشکار اهریمن در عرصه رقابت با هرمزد و هم در آفرینندگی و در زدارکامگی دست یافت. این جستار براساس روش شناسی تحلیلی و توصیفی و مبتنی بر شیوه کتابخانه ای به شکل فیش برداری انجام شده است. براساس مطالعات و پژوهش های منتج به این مقاله این نتیجه کسب شد که اهریمن در بسیاری از موارد، از دانش و قدرت و جرئت بیشتری نسبت به اهورمزدا برخوردار است و در شاهنامه فردوسی نیز شواهد و قوانین ادعا از خلال ابیات استخراج شد. قدرت و دانش برتر اهریمن، در متون کهن اسکاندیناوی نزد مردمان کافرکیش شمال (نورسی) نیز جلوه یافته است و آنان نیز شواهدی از کنترل و تسلط اهریمنان و غولان بر عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتش در کهن باورهای خود دارند. اهریمن از آغاز آفرینش جهان به خوبی توانسته بود بر چهار عنصر یا آخشیجان (آب، باد، خاک، آتش) مسلط شود و کنترل این عناصر را در دست گیرد و بر اهورا مزدا برتری یابد.اهداف پژوهش:بررسی پندار پس دانشی اهریمن در تسلط بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی.تطبیق و قیاس، تشابهات و افتراق پندار پس دانشی اهریمن در تسلط بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی.سؤالات پژوهش: کنترل پس دانشی اهریمن کنترل بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی چگونه بوده است؟برای کنترل اهریمن بر چهار عنصر در اسطوره های نوردیک و شاهنامه چه شواهدی وجود دارد؟
ارزیابی سطح سلامت مناطق مسکونی بر پایه طب سنتی؛ مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۵۷-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش انجام شده که عوامل مؤثر بر سلامت سکونتگاه های شهری بر پایه طب سنتی کدام اند؟ و با موردکاوی به این پرسش ها نیز پاسخ می دهد که آیا سکونتگاه های کاشان با معیارهای مورد تأکید طب سنتی همخوانی دارد؟ کدام مناطق شهری کاشان برای مکان گزینی مسکن سلامت بخش مناسب هستند؟ هدف این پژوهش تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی در شهر کاشان بر پایه شناخت بستر اقلیمی، طبیعی و مصنوعی با تکیه بر نتایج مستندات طب سنتی و نیز ارائه نمونه ای از شیوه مطالعات کاربردی در مقیاس شهری برای دستیابی به مناطق مسکونی سلامت محور است. پژوهش از نوع پژوهش موردکاوی در شهر کاشان بوده که با شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است. بر پایه یافته ها، طب سنتی برای مکان گزینی سکونتگاه های شهری، شناخت عواملی همچون اقلیم شامل عرض جغرافیایی، پستی و بلندی، بادها، جنس زمین، معادن، آب های طبیعی موجود و نحوه سامان دهی بناها برای سازگاری با اقلیم (به عنوان بستر طبیعی و مصنوعی) و ویژگی های ساکنان شهر را لازم می شمرد. برای تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی، نخست باید شرایط اقلیمی، عوارض طبیعی و مصنوعی شهر و سالم بودن هوا بررسی شده و سپس کارآمدی ساختار بلوک های مسکونی ارزیابی و راهکارهای سلامت بخش محل سکونت پیشنهاد شود. مهم ترین عوامل محیطی کاهنده سطح سلامت مناطق مسکونی کاشان، هوای گرم وخشک در فصول گرم، ریزگردها در بهار و تابستان، آلاینده ها در پاییز و زمستان و ساختار برون گرای واحدهای مسکونی و گشودگی تک سویه بلوک های مسکونی هستند. راهکارهای سلامت بخش مناطق مسکونی عبارت اند از: انطباق ساختار گذرهای شهری بر گذر آب های سطحی، سویابی بلوک های مسکونی بر پایه بهره گیری از شرایط سلامت بخش باد و آفتاب، مرکزیت فضای باز در ساختار عرصه و اعیان بلوک های مسکونی برای کاهش گشودگی های بیرونی و مصونیت از هوای خشک و آلوده. نتایج تحلیل ها گویای آن است که بالاترین سطح سلامت در شهر کاشان بر پایه مجموع عوامل کالبدی در معماری و شهرسازی، در بافت سنتی و حوزه باغات دشت فین و پایین ترین سطح آن در بافت جنوب شرقی شهر است. در کل سطح سلامت در معماری و شهرسازی کاشان میانه مایل به سلامت است.