فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
فعالیت فیزیکی علاوه بر اثرات عمومی بر سیستم قلبی - عروقی و متابولیک می تواند موجب بهبود خاص بیماران هموفیلی، بهویژه در تقویت ماهیچه ها شود . تقریباً 50% از نوجوانان مبتلا به بیماری های مزمن بهطور کامل توصیه های مراقبتی را انجام نمی دهند ؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت فعالیت های فیزیکی و ورزشی در میان نوجوانان مبتلا به هموفیلی در ایران است. در این مطالعه توصیفی – تحلیلی فعالیت های فیزیکی و ورزشی 108 نفر از نوجوانان مبتلا به هموفیلی، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس بررسی شد. بدین منظور از پرسشنامه محققساخته با روش خودگزارشی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با بهرهگیری از فراوانی، میانگین و انحراف معیار انجام شد. 4/65% از شرکتکنندگان در این مطالعه در فعالیت های فیزیکی مشارکت نداشتند و 5/70%از نوجوانان 5 ساعت یا کمتر را در طول هفته به فعالیت های جسمی و ورزشی اختصاص می دادند. فقط 1/31% از نوجوانان عقیده داشتند که ورزش انتخابی آنها با سن و وضعیت بیماری آنان کاملاً متناسب است. 1/56% از شرکتکنندگان از خون ریزی های تهدیدکننده و 4/22% از نوجوانان از ورزش هایی که احتمال خون ریزی و آسیب در آنها وجود دارد اطلاعی نداشتند. عملکرد نوجوانان در این مطالعه در بسیاری از حیطه های مرتبط با فعالیت های فیزیکی و ورزشی نیز در وضعیت مناسبی قرار نداشت. نیاز به بهبود وضعیت نوجوانان مبتلا به بیماری هموفیلی در بسیاری از حیطه های مرتبط با فعالیت های فیزیکی و ورزشی وجود دارد که توجه به برنامهریزی های مدون و منسجم در راستای ارائه آموزش های لازم و بهرهگیری از مؤسسات ارائهدهنده خدمات ورزشی وابسته به مراکز هموفیلی می تواند مفید باشد.
تأثیر تغییر تکنیک استارت دو سرعت بر سختی اندام تحتانی در دونده های سرعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تکنیکهای مختلف استارت دامنه حرکتی مفصل و بازوی اهرم عضله تغییر میکند که این عوامل ممکن است در میزان سختی پا و مفاصل تأثیرگذار باشند . هدف این پژوهش بررسی اثر سه تکنیک بلند، متوسط و کوتاه در استارت دو سرعت بر سختی اندام تحتانی بود. 15 مرد ورزشکار عضو تیم دوومیدانی دانشگاه (میانگین سن3 ± 24 سال، میانگین قد 5/10 ± 170 سانتیمتر و میانگین جرم 5/7 ± 75 کیلوگرم) انتخاب شدند. موقعیت مکانی نشانگرها و نیروهای عکسالعمل زمین، بهترتیب، با استفاده از دوربین با سرعت تصویربرداری 200 هرتز و صفحه نیروسنج جمعآوری شدند. سختی پا با محاسبه نسبت حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین به تغییرات طول پا در حین اجرای مهارت بر اساس مدل جرم - فنر خطی و سختی مفاصل زانو و مچ پا با محاسبه نسبت گشتاور عضلات به جابهجایی زاویهای مفصل بهدست آمد . نتایج نشان میدهد بین میانگین سختی در هر سه تکنیک تفاوت معنیدار وجود دارد (001/0 p= ). میانگین سختی پا در استارت بلند حدود 8/16% از استارت متوسط و 48% از استارت کوتاه بیشتر بود. همچنین سختی مچ پا و زانو در استارت بلند، در مقایسه با استارت متوسط و استارت کوتاه، افزایشی معنیدار داشت. نتیجهگیری کلی این است که تغییر تکنیک استارت دو سرعت از بلند به کوتاه بر سختی اندام تحتانی اثر دارد؛ بنابراین ممکن است سختی پا و مفاصل عوامل تأثیرگذار در رکورد دو سرعت در اثر تغییر تکنیک استارت باشد که باید در طراحی برنامههای تمرینی به آنها توجه قرار گیرد.
تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان دوطرفه در فلکشن آرنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام اعمال قدرت بیشینه، کل نیروهای اعمال شده از طریق عضلات مشابه به طور دوطرفه کمتر از کل نیروهای اعمال شده از طریق همان عضلات به طور یکطرفه است. این پدیده نقصان دوطرفه[1] نام دارد. هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان در فلکشن آرنج بود. 50 مرد غیرورزشکار با میانگین سنی 1/91 ±21/57 ، وزن 14/31 ±72/22 کیلوگرم و قد 3/31 ±175/61 سانتی متر به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این آزمودنی ها به طور تصادفی در یک گروه کنترل (10 نفری) و در یکی از چهار گروه تمرین با وزنه (10 نفری) قرار گرفتند که تمرین جلو بازو را به صورت 1) قدرتی یکطرفه، 2) قدرتی دوطرفه، 3) سرعتی یکطرفه یا 4) سرعتی دوطرفه انجام دادند. دو تمرین در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه قدرتی با شدت 80 تا 100 درصد یک تکرار بیشینه در سه نوبت 1 تا تکراری و گروه سرعتی با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت 10 تکراری تمرین کردند. گروه کنترل بدون تمرین در جلسات شرکت کردند. قبل و پس از اعمال برنامه های تمرینی، از گروه ها آزمون های قدرت کانسنتریک بیشینة فلکشن آرنج راست (RL1RM)[2] ، آرنج چپ (LL1RM)[3] و جفت آرنج (BL1RM)[4] گرفته شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آمار استنباطی MANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P< نشان داد که بین تمرین قدرتی دوطرفه و یکطرفه، همچنین بین تمرین سرعتی دوطرفه و یکطرفه در متغیرهای قدرت عضلات فلکسور آرنج راست، چپ و جفت تفاوت معناداری وجود ندارد. دو گروه تمرین قدرتی در مقایسه با دو گروه تمرین سرعتی و هر چهار گروه تجربی نیز در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند. گروه های تمرینات دوطرفه در مقایسه با گروه های تمرینات یکطرفه و کنترل در تسهیل نقصان دوطرفه فلکشن آرنج عملکرد بهتری داشتند. بنابراین، برای جبران نقصان دوطرفه در ورزش هایی که با دو دست انجام می گیرد، اجرای تمرینات قدرتی و سرعتی با وزنه به صورت دوطرفه توصیه می شود.
اثر هشت هفته تمرین اصلاحی بر الگوی توزیع فشار کف پایی نوجوانان دچار زانوی پرانتزی حین راه رفتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین اثر هشت هفته تمرین اصلاحی بر الگوی توزیع فشار کف پایی نوجوانان دچار زانوی پرانتزی بود. ۱۲ پسر ۱۳ تا ۱۷ ساله دچار دفورمیتی زانوی پرانتزی به عنوان گروه تجربی و ۱۲ نفر بدون دفورمیتی به عنوان گروه شاهد در این تحقیق شرکت کردند. از دستگاه اندازه گیری فشار کف پایی برای اندازه گیری پارامترهای کف پایی حین فاز استانس راه رفتن استفاده شد. گروه دچار زانوی پرانتزی هشت هفته تمرین اصلاحی انجام دادند. در ابتدا و انتهای دوره پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. اطلاعات جمع آوری شده گروه ها از طریق روش های آماری t مستقل و همبسته در سطح معناداری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل شد. نتایج پیش آزمون نشان داد که افراد دچار زانوی پرانتزی در ناحیه انگشتان دوم تا پنجم، حداکثر فشار بیشتری را نسبت به افراد گروه شاهد تجربه می کنند (۰۱۸/۰=P). مرکز فشار پا در جهت جانب داخلی-خارجی این افراد در زیر فاز تماس پاشنه با زمین بیشتر سوپی نیت است (۰۴۹/۰=P). تمرینات اصلاحی موجب کاهش حداکثر فشار در ناحیه انگشتان دوم تا پنجم در گروه تجربی شد (۰۲۲/۰=P)، اما تغییر معناداری در مقادیر مرکز فشار پا در جهت جانب داخلی-خارجی مشاهده نشد (۰۵/۰˃P). با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که حرکات اصلاحی موجب بهبود الگوی توزیع فشار افراد دچار زانوی پرانتزی و بهبود الگوی راه رفتن می شود.
زاویه قوس کیفوز، سر به جلو و دامنه حرکتی مفصل شانه در هندبالیست های نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود ورزشکار به سطوح حرفه ای فعالیت ممکن است با بروز ناهنجاری هایی همراه باشد که بسته به نوع فعالیت ورزشی متغیر است. وضعیت های سر به جلو، ناراستایی های شانه و ستون فقرات از عمده انحرافات قامتی در ورزشکاران دارای فعالیت های حرکتی بالای سر است. این ناراستایی ها ورزشکار را مستعد آسیب می کند. این تحقیق روی 68 نفر از بازیکنان تیم های مس کرمان، ستاره فروغ کرمان و ثامن الحجج مشهد که به صورت در دسترس انتخاب شدند، انجام گرفت. نمونه های تحقیق به دو گروه آسیب دیده (40N=، سن 43/4±27/24سال، قد24/7±.55/186 سانتی متر، وزن06/10±17/85 کیلوگرم) و سالم (28N=، سن82/3±85/23 سال، قد 36/8± 67/183سانتی متر، وزن 27/9±32/82 کیلوگرم) براساس معیارهای حذفی تقسیم شدند. برای ارزیابی وضعیت سر به جلو از گونیامتر، به منظور ارزیابی کیفوز از خط کش منعطف و برای ارزیابی دامنه حرکتی از انعطاف سنج جاذبه ای لیتون استفاده شد. همچنین برای بررسی وضعیت آسیب از فرم ثبت آسیب خود گزارشی ورزشکار استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار20spss و آزمون آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون (05/0P≤) تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحقیق اختلاف معناداری را در زاویه قوس کیفوز (013/0P≤) و سر به جلو (001/0P≤) در هندبالیست های سالم و آسیب دیده نشان داد. همچنین بین زاویه قوس کیفوز و دامنه حرکتی چرخش داخلی دست برتر (72/0r= ؛001/0P≤) و خارجی دست برتر (48/0-r= ؛002/0P≤)، چرخش داخلی دست غیر برتر (79/0r=؛ 001/0 P≤)، چرخش خارجی دست غیر برتر (42/0-r=؛ 038/0P≤) و مفصل شانه هندبالیست های آسیب دیده اختلاف معناداری مشاهده شد. با توجه به نتایج این تحقیق درمی یابیم که ورود ورزشکار به ورزش حرفه ای و همچنین تمرین مکرر مهارت های خاص ممکن است موجب بروز ناهنجاری های قامتی و آسیب دیدگی در ورزشکار شود که این ناهنجاری ها سبب تغییر کینماتیک مفاصل می شوند.
تأثیر تمرینات ترکیبی (تعادلی و مقاومتی) بر تعادل، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری پارکینسون یک عارضه ی پیش رونده ی مزمن است که سیستم عصبی مرکزی را تحت تأثیر قرار می دهد و با ایجاد اختلال در عقده های قاعده ای مغز، مشکلات حرکتی زیادی را در بیماران ایجاد می کند. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی )تعادلی و قدرتی( بر تعادل، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون بود. تعداد 22 نفر از بیماران مبتلا به پارکینسون شهرستان اصفهان به صورت در دسترس انتخاب و داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند که به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (11 نفر) و گروه کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 10 هفته به انجام برنامه ی تمرینی منتخب پرداختند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی، تعادل ایستا (چشمان باز و بسته)، انعطاف پذیری (آزمون بشین و برس) و عملکرد حرکتی (با پرسش نامه ی UPDRS) تمامی بیماران اندازه گیری و نتایج با استفاده از t وابسته و مستقل٬ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بیماران گروه تجربی، تعادل (پای برتر و غیربرتر و در هر دو حالت چشمان باز و بسته)، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی بعد از مداخله ی تمرینی به طور معناداری بهبود یافت (P< 0.05). در متغییر های فوق، تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و کنترل مشاهده شد .(P< 0.05) از یافته های تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که تمرینات مقاومتی و تعادلی باعث بهبود تعادل، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی در بیماران مبتلا به پارکینسون شده است. بنابراین می تواند به عنوان یک مداخله ی تمرینی برای این دسته از بیماران توصیه شود.
ارتباط بین عملکرد پای شنای کرال پشت، دامنه حرکتی مچ پا و زاویه Qدانشجویان پسر شناگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین عملکرد پای شنای کرال پشت با دامنه حرکتی مچ پا و زاویه
دانشجویان پسر شناگر بود. 34 دانشجوی پسر شناگر کرال پشت در دسترس با میانگین و انحراف استاندارد
71 کیلوگرم در این تحقیق انتخاب /88 ± 9/ 176 سانتیمتر و وزن 35 /11± 5/ 23 ، قد 52 /68 ± 2/ سنی 68
پای راست و چپ (بهصورت خوابیده به پشت) و دامنه حرکتی دورسی و پلانتار Q شدند. ابتدا، زاویه
پای راست و چپ محاسبه شد. سپس، Q فلکشن با استفاده از گونیامتر اندازهگیری شد و میانگین زاویه
آزمون زمان پازدن شنای کرال پشت به مسافت 15 متر در استخر انجام شد. با استفاده از سه داور و تکنیک
فیلمبرداری، تعداد پای شنای کرال پشت و در ادامه مسافت طیشده بهازای هر پازدن شنای کرال پشت با
استفاده از فرمولهای ریاضی محاسبه شد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معنیداری بین
یافتهها نشان داد شناگران ممکن .(p ≤ 0/ و 05 r= -0/ با زمان پای شنای کرال پشت نشان داد ( 67 Q زاویه
است از تمامی دامنه حرکتی مچ پای خود بهره نبرند، بلکه دامنه حرکتی بهینه مدنظر آنها است. اندازه
نیز میتواند برای موفقیت و استعدادیابی شناگران بااهمیت باشد
بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات قدرتی و پلایومتریک بر حس موقعیت مفصل زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس عمقی یکی از عوامل مهم در پیشگیری از آسیب محسوب میشود و هرگونه اختلال در این حس سبب
افزایش احتمال بروز آسیب در ورزشکاران میگردد. همچنین حس عمقی برای حفظ پوسچر، تعادل و
هماهنگی در انجام حرکات مفصل ضروری است، و بنابراین در اجرای صحیح و مناسب مهارتهای بدنی
نقش اساسی دارد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات قدرتی و پلایومتریک بر حس موقعیت
7/ 21 سال، وزن 98 /7 2/ مفصل زانو بود. بدینمنظور 45 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه با میانگین سنی 17
177 سانتیمتر بهصورت دردسترس انتخاب شدند و پس از تکمیل فرم /2 5/ 69/6 کیلوگرم و قد 38
،(n= رضایتنامه در این تحقیق نیمهتجربی شرکت کردند. نمونهها بهصورت تصادفی در سه قدرتی ( 15
تقسیم شدند. گروه قدرتی تمرینات حرکات اسکات، جلو ران (n= و گروه کنترل ( 15 (n= پلایومتریک ( 15
و پشت ران و گروه پلایومتریک پرش عمقی، پرش عمقی جعبه به جعبه، پرش اسکات اسپلیت و پرش لبه را
به مدت هشت هفته انجام دادند. حس موقعیت مفصل توسط دستگاه دینامومتر ایزوکینتیک بایودکس سیستم
45 و 60 درجه در مفصل زانوی برتر اندازهگیری شد. به منظور بررسی دادهها از تحلیل ، 3 در سه زاویه 30
واریانس یکطرفه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تمرینات قدرتی صرفاً در زاویه ابتدایی فلکش ن
زانو منجر به پیشرفت حس موقعیت مفصل در حالت غیرفعال میشود، درحالیکه تأثیر معناداری در حالت
فعال مشاهده نگردید. درباب تمرینات پلایومتریک این تمرینات در زاویه ابتدایی فلکشن زانو منجر به
پیشرفت حس موقعیت فعال و نیز در زوایای ابتدایی و انتهایی فلکشن زانو با عث بهبود حس موقعیت
غیرفعال مفصل شد. در مقایسه دو پروتکل تمرینی، گروه تمرینات پلایومتریک در زاویه انتهایی فلکشن زانو
بنابراین ترکیب این تمرینات در .(P<0/ (حالت غیرفعال) پیشرفت معنادار و قابل توجهی نشان داد ( 05
بازتوانی اندام تحتانی میتواند به پیشرفت حس عمقی و کنترل عصبی عضلانی ازطریق سازگاریهای محیطی
یا مرکزی کمک کند
اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیگامان صلیبی قدامی ( ACL ) [1] یکی از پر آسیبترین لیگامانهای زانو است. تفاوت های بیومکانیکی و عصبی-عضلانی تنه و اندام تحتانی طی اعمال ورزشی، محتمل ترین دلیل اختلاف قابل توجه نرخ بالای شیوع آسیب غیر برخوردی ACL در زنان به نسبت مردان است. هدف این تحقیق ارزیابی اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه شامل فلکشن رو به جلو و فلکشن جانبی در زنان ورزشکار با نقص کنترل عصبی-عضلانی تنه بهمنظور پیشگیری از آسیب ACL . 22 زن ورزشکار بهطور تصادفی به دو گروه تمرینی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرینی، تمرینات ثبات مرکزی را طی شش هفته انجام دادند و گروه کنترل هیچ تمرین خاصی انجام ندادند. سینماتیک تنه در پیشآزمون و پسآزمون طی فرود تکپا، با استفاده از دستگاه تحلیل حرکت ارزیابی شد. میزان فلکشن تنه در گروه تمرینی پس از شش هفته تمرین افزایش معنیداری پیدا کرد (از 08/20 تا 67/27 درجه)، اما در میزان فلکشن جانبی تنه کاهش معنیداری مشاهده نشد ( 314/0 P= ). در تحقیق حاضر در گروه تمرینی، میزان فلکشن رو به جلو بهطور معنیداری افزایش یافت. می توان این گونه بیان کرد که تمرینات ثبات مرکزی استفادهشده در تحقیق حاضر با افزایش ثبات ناحیه مرکزی بدن، احتمالاً استراتژی فراخوانی عضلات این ناحیه را بهبود داده است؛ از این رو با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که شش هفته تمرینات ثبات مرکزی در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه می تواند به کاهش عوامل خطر قابل تعدیل آسیب ACL نظیر برخی عوامل بیومکانیکی و عصبی-عضلانی منجر شود.
بررسی رابطه ی بین قدرت عضلات اکستنسور ران، زانو و تنه با تعادل در پسران 13تا 15 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعادل نیاز به تعامل پیچیده سیستم های دهلیزی، بینایی و حسی پیکری دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی قدرت عضلات اکستنسور زانو و تنه با تعادل بود. 297 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی استان گیلان توسط نمونه گیری خوشه ای برای این مطالعه انتخاب شدند. از آزمون تعادل ستاره برای ارزیابی تعادل و دینامومتر برای قدرت عضلات اکستنسور زانو و تنه استفاده شد. برای ارزیابی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. سطح معناداریT برابر 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش همبستگی معناداری را بین قدرت هر سه گروه عضلات اکستنسور زانو، تنه و ران با تعادل نشان داد. با توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد عضلات اکستانسور تنه و زانو از عوامل مؤثر در اجرای آزمون تعادلی ستاره هستند.
تأثیر شش هفته تمرینات عصبی-عضلانی بر کنترل وضعیتی پویا و عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران پسر مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی ثباتی عملکردی مچ پا از شایع ترین عوارض ناتوان کننده اسپرین حاد مچ پاست که غالباً به دور ماندن ورزشکار از فعالیت ورزشی منجر می شود. هدف از این کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده بررسی اثر شش هفته تمرینات عصبی-عضلانی تحت نظارت با تخته تعادل و تخته لغزان بر کنترل وضعیتی پویا و عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران مبتلا به بی-ثباتی عملکردی مچ پاست. 28 دانشجوی تربیت بدنی ورزشکار پسر مبتلا به بی ثباتی عملکردی که به طور داوطلبانه در این مطالعه شرکت داشتند، به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (14=n) و کنترل (14=n) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل شش هفته تمرینات عصبی-عضلانی پیش رونده تحت نظارت، با استفاده از تخته تعادل و تخته لغزان بود. عملکرد اندام تحتانی با استفاده از پرسشنامه های اندازه گیری توانایی مچ پا و پا در فعالیت های روزانه و ورزشی و کنترل وضعیتی پویا با استفاده از آزمون تعدیل شده ستاره، اندازه گیری شدند. امتیازات آزمون ستاره تعدیل شده در هر سه جهت قدامی، خلفی داخلی و خلفی خارجی در گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنی داری نشان داد (05/0 > P). همچنین آزمودنی های گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنی-داری در امتیازات پرسشنامه های اندازه گیری توانایی مچ پا و پا در فعالیت های روزانه و ورزشی نشان دادند (05/0 > P). انجام شش هفته تمرینات پیش رونده تحت نظارت عصبی-عضلانی با استفاده از تخته تعادل و تخته لغزان به طور معنی داری عملکرد اندام تحتانی اندازه گیری شده و کنترل وضعیتی پویا ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا را بهبود می بخشد.
ارتباط بین تعادل و حداکثر قدرت در حرکات با زنجیره بسته در وضعیت تحمل و عدم تحمل وزن بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعادل و قدرت از مهمترین تواناییهایی هستند که ورزشکاران باید از آن برخوردار باشند. اما ارتباط بین آنها
از موضوعاتی است که مطالعات بیشتری میطلبد. بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین میزان ارتباط میان
حداکثر قدرت در حرکت پرس پا )زنجیره حرکتی بسته بدون تحمل وزن( و حرکت اسکوات )زنجیره
حرکتی بسته با تحمل وزن( با تعادل ایستا و پویا بود. بدینمنظور 03 فرد فعال ) 11 مرد و 11 زن با میانگین
171/26±6/ 22 سال، قد 22 /10±1/ سن 15 66 کیلوگرم( در این آزمون شرکت /32±8/ سانتیمتر و وزن 27
کردند. برای اندازهگیری تعادل از دستگاه تعادلسنج بایودکس استفاده شد. تعادل ایستا و پویای آزمودنیها
طی دو کوشش 53 ثانیهای اندازهگیری شد و شاخصهای قدامی_خلفی، میانی_جانبی و کلی آنها به دست
آمد. قدرت حداکثر نیز با یک تکرار بیشینه در حرکات اسکوات و پرس پا تعیین شد. نتایج نشان داد که در
- 3/ مردان بین نمرات یک تکرار بیشینه اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 151 r=
3/ و 312 P= - 3/ ( و تعادل میانی_جانبی پویا ) 102 r= 3/ و 321 P= ( و در زنان نیز بین نمرات یک تکرار بیشینه
- 3/ اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 112 r= 3/ و 316 P= ( و قدامی_خلفی پویا
- 3/521( r= 3/ و 302 P= ( رابطه معنیدار منفی وجود داشت. بین نمرات یک تکرار بیشینه پرس پا و نمرات
خطا در تعادل در هر دو گروه رابطه معنیداری مشاهده نشد. طبق نتایج این تحقیق حداکثر قدرت در حرکت
اسکوات در مقایسه با حداکثر قدرت در حرکت پرس پا ارتباط بیشتری با برخی شاخصهای تعادل ایستا و
پویا دارد
تأثیر ناهنجاری زانوی پرانتزی بر پایداری داینامیکی در تکلیف پرش- فرود تک پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال در کنترل پوسچر می تواند باعث افزایش آسیب طی فعالیت های ورزشی شود. ناهنجاری زانوی پرانتزی باعث تغییر محل عبور خط کشش ثقل از مرکز زانو به سمت قسمت داخل میشود و در نتیجه، پایداری پویا را مختل میکند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ناهنجاری زانوی پرانتزی بر پایداری پویا در تکلیف پرش-فرود تک پاست. 28 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی ( سن: 65/1 ± 53/2 1 سال، وزن :51/7 ± 76/66 کیلوگرم، قد: 54/4 ± 38/173 سانتیمتر ) که طبق وضعیت زانوهایشان در دو گروه زانوی پرانتزی (14 نفر) و نرمال (14 نفر) قرار گرفتند، در این مطالعه شرکت کردند. زمان رسیدن به پایداری آزمودنی ها در راستای داخلی-خارجی ( ML ) و قدامی-خلفی ( AP ) و کلی ( RV ) با استفاده از صفحه نیرو در حرکت پرش-فرود ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف معنی داری در زمان رسیدن به پایداری بین دو گروه زانوی پرانتزی و زانوی نرمال در راستای قدامی-خلفی وجود ندارد (05/0 p> )، اما زمان رسیدن به پایداری در راستای داخلی-خارجی و در حالت کلی در گروه زانوی پرانتزی بیشتر از گروه زانوی نرمال بود که این اختلاف معنیدار بود (05/0 p< ). نتایج نشان می دهد ناهنجاری زانوی پرانتزی ممکن است نوسان پوسچرال را در راستای داخلی-خارجی و کلی تحت تأثیر قرار دهد. چنین به نظر می رسد که افزایش زمان رسیدن به پایداری در راستای داخلی-خارجی و در حالت کلی در گروه زانوی پرانتزی بهعلت تغییر محل عبور خط کشش ثقل باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود بهمنظور جلوگیری از آسیب پرش-فرود در افراد با ناهنجاری زانوی پرانتزی برنامه های تمرینی تعادل توصیه شود.
تأثیر یک برنامه ی 12 هفته ای تمرینات اصلاحی بر ناهنجاری های سر و شانه به جلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در راستای مناسب سر بر روی بدن و متعاقباً مفاصل گردنی و بازو یکی از عوامل خطرزای گزارش شده در تحقیقات پیشین است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک برنامه ی 12 هفته ای تمرینات اصلاحی در افراد مبتلا به ناهنجاری سر و شانه به جلو بود. به این منظور، 40 فرد (20 مرد و 20 زن) دارای ناهنجاری های سر به جلوی بزرگ تر از 46 درجه و شانه به جلوی بزرگ تر از 52 درجه با میانگین سنی 67/1±08/21 سال، وزن 70/12±23/63 کیلوگرم و قد 44/10±21/170 سانتی متر به صورت هدفمند انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره ی تجربی و کنترل تقسیم شدند. از روش عکس برداری از نمای نیمرخ برای اندازه گیری هم زمان زوایای سر و شانه به جلو استفاده شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی و مقایسه ای (آزمون آماری تی زوجی) تجزیه و تحلیل شد و نتایج حاکی از کاهش معنادار زوایای سر و شانه به جلو در افراد گروه تجربی و اندازه ی اثر بزرگ برنامه ی تمرینات اصلاحی مورد استفاده در تحقیق حاضر بود. در نتیجه، استفاده از این برنامه در افراد مبتلا به ناهنجاری های مذکور توصیه می شود.
تأثیر یک دوره برنامة تمرینی پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی و مقایسة این روش با پروتکل معمولی درمان بود. به این منظور 34 بیمار فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی بهعنوان نمونههای این تحقیق انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی برنامة تمرینی پیلاتس را به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 – 45 دقیقه انجام دادند و گروه کنترل در مدت زمان مشابه، درمانهای رایج را انجام دادند. دامنة حرکتی کمر و ران بهترتیب بهوسیلة آزمونهای شوبر و بالا آوردن مستقیم از ران (SLR) پاسیو ارزیابی شد. میزان درد از طریق پرسشنامة مک گیل و میزان ناتوانی بهوسیلة پرسشنامة اوسوستری محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t وابسته و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات پیلاتس به افزایش زاویة SLR و دامنة حرکتی کمر و کاهش درد و ناتوانی بیماران منجر میشود (05/0 p≤). بهنظر میرسد تمرینات پیلاتس در بهبود عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی تأثیر داشته است.
تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ بر میزان درد عضلانی دختران ورزشکار شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همانگونهکه ورزش بر جسم و روان تأثیر میگذارد، عوامل جسمانی و روانی نیز بر ورزش و عملکرد ورزشی تأثیر میگذارند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی- ماساژ بر میزان درد عضلانی بازیکنان آمادگی جسمانی دختر شهر اصفهان بود. 32 بازیکن شرکتکننده در مسابقات دهة فجر 1390، به شیوة در دسترس انتخاب و به گروههای مساوی، کنترل، آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ تقسیم شدند. به این منظور از پرسشنامههای مشخصات فردی و درجهبندی ذهنی درد و کوفتگی عضلانی تالوگ استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمون همبسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بهجز گروه آروماتراپی، بین میزان درد عضلانی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<) و گروههای کنترل و ماساژ و کنترل و آروماتراپی – ماساژ موجب ایجاد اختلاف شدهاند. نتایج نشان داد روشهای مورد استفاده مداخلات مؤثری برای کاهش میزان درد عضلانی ورزشکاران در مسابقات است.
تأثیر تمرینات ثبات دهنده ستون فقرات بر لوردوزکمری با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات ثباتدهنده ستون فقرات بر میزان زاویه قوس کمری، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری در دانشجویان دختر دانشگاه شهید باهنر کرمان میپردازد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به عارضه لوردوزکمری دانشگاه باهنر کرمان است. 24 نفر از دانشجویان مبتلا به قوس کمری افزایشیافته بهعنوان نمونه آماری انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل 12 نفری قرار داده شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق صفحه شطرنجی، اسپینال موس (سنجش قوس کمر)، قد سنج و ترازوی دیجیتال، گونیامتر (سنجش میزان انعطافپذیری عضلات سه سر رانی) و آزمون دراز و نشست (سنجش میزان استقامت عضله شکمی) جمعآوری گردید. آزمودنیهای گروه تجربی، به مدت هشت هفته، هفتهای سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری تمرین داده شدند. در آغاز و پایان دوره از آزمودنی ها پیش و پسآزمون به عمل آمد و میزان لوردوز کمر، انعطافپذیری عضلات سهسر رانی و استقامت عضلات شکم پیش و پس از آزمون سنجیده شد. اطلاعات جمعآوریشده، با استفاده از روش آماری تی مستقل و زوجی در سطح معنیداری 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج، کاهشی معنیدار در زاویه لوردوز کمری ( 001/0 P= ) ، افزایشی معنیدار در میزان انعطافپذیری عضلات سهسررانی (001/0 P= ) و افزایشی معنیدار در استقامت عضلات شکم (001/0 P= ) در گروه تمرینی نشان داد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت معنیداری در میزان متغیرهای مذکور پیش و پس از آزمون در گروه کنترل نشان نداد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد انجام تمرینات ثباتدهنده ستون فقرات سبب کاهش زاویه لوردوز کمری، افزایش انعطافپذیری عضلات سهسررانی و همچنین افزایش میزان استقامت عضلات شکم میشود.
مقایسه دو روش تقویتی عضله چهارسر رانی در محیط خشکی و محیط آب بر درد، عملکرد، تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سندروم درد پاتلوفمورال یکی از رایج ترین آسیب های مفصل زانو است، که در سنین جوانی و بیشتر در زنان شایع می باشد. به دلیل وجود درد، ضعف عضلانی و کاهش حس عمقی مفصل زانو، تعادل در این افراد دچار نقصان است. هدف از مطالعه ی حاضر مقایسه ی دو روش تمرین درمانی در محیط خشکی و آب بر بهبود درد، عملکرد حرکتی، تعادل ایستا و پویای افراد مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال می باشد. روش انجام پژوهش: در این تحقیق که به روش نیمه تجربی انجام شد، 20 زن مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال شرکت کردند، و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین درمانی در آب و خشکی تقسیم شدند. دو گروه 8 هفته و هر هفته به مدت 3 جلسه تمرین درمانی دریافت کردند. از پرسش نامه درد VAS، کاجالا kujala، تست تعادل ایستای شارپند رومبرگ و تست تعادل پویای ستاره، قبل و بعد از دوره تمرینی جهت اندازه گیری درد، عملکرد، تعادل ایستا و پویا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و انجام آزمون های آماری لازم در این مطالعه از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش: هر دو گروه در مقیاس درد، مقیاس عملکرد حرکتی، شاخص تعادل ایستا و پویا تفاوت معنی داری را پس از 8 هفته تمرین درمانی نشان دادند(05/0p). مقایسه ی داده های بین دو گروه در مقیاس درد، مقیاس عملکرد حرکتی، شاخص تعادل ایستا و پویا تفاوت معنی داری را پس از مطالعه نشان نداد(05/0p˃). بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، انجام تمرین درمانی در آب و خشکی منجر به کاهش درد، بهبود عملکرد، بهبود تعادل ایستا و پویا در مبتلایان به سندروم درد پاتلوفمورال می شود. اگرچه نتایج آماری تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نداد، با این حال تفاوت موجود در میانگین درصد تغییرات دو گروه نشان دهنده این است که انجام تمرینات در آب بر کاهش درد، بهبود عملکرد، تعادل ایستا و پویای افراد مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال تاثیر کلینیکی بیشتری نسبت به خشکی دارد.
تأثیر شکل قوس پا بر نیروهای فشاری و برشی مفصل مچ پا در شروع گام برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه نیروهای برشی و فشاری مفصل مچ پا در افراد دارای کف پای صاف و گود بود. 30 دانشجوی دختر (10نفر کف پای صاف،10 نفرکف پای گود، 10 نفر کف پای نرمال) با میانگین سن 7/1±23سال، قد 5/2±165سانتی متر و وزن 5/2±53کیلوگرم در این پژوهش شرکت کردند. نیروهای برشی و فشاری مفصل مچ پا با روش دینامیک معکوس محاسبه شد. برای سنجش میزان قوس کف پا از آزمون شاخص افتادگی ناوی استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس (آنوا) یک عامله با اندازه گیری مکرر استفاده شد (0.05≥P). نتایج آماری نشان داد که بین پای گود و پای نرمال، پای گود و پای صاف، همچنین بین پای نرمال و پای صاف در نیروی فشاری مفصل مچ پا اختلاف معنا داری وجود دارد (0.001P<). همچنین، یافته ها نشان داد که بین پای گود و پای صاف (0.029P=) و پای نرمال و پای صاف در نیروی برشی مفصل مچ پا اختلاف معنا داری وجود دارد (0.001P=). اختلاف معنا داری بین پای نرمال و پای گود در نیروی برشی مفصل مچ پا یافت نشد (0.163P= ). بر این اساس افزایش نیروی فشاری مفصل مچ پا می تواند عامل مستعد بودن به اسپرین مچ پا و آسیب های استخوانی در کف پای گود باشد.
بررسی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه ی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار بود. تعداد 40 آزمودنی (20 بازیکن هندبال با میانگین سنی 1/2±21/22 سال و 20 غیر ورزشکار با میانگین سنی 3/2±21/22 سال) به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای اندازه گیری قدرت ایزومتریک عضلات شانه از دینامومتر دستی نیکلاس و برای اندازه-گیری دامنه ی حرکتی بازو و کتف از اینکلینومتراستفاده شد. ریتم اسکاپولوهومرال از تقسیم الویشن بازو بر چرخش بالایی کتف در زوایای 45، 90 ، 135، از 45 تا 90 و از 90 تا 135 درجه ابداکشن شانه در صفحه ی فرونتال محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که درمقایسه ی نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست، تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیربرتر افراد غیرورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال در نسبت قدرت عضلات ابداکتور به اداکتور (002/0 p=) تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. همچنین در ریتم اسکاپولوهومرال، تفاوت معنی داری در زوایای مختلف ابداکشن شانه ، بین شانه ی برتر و غیر برتر افراد غیر ورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال تفاوت معنی داری در ریتم اسکاپولوهومرال در90 درجه (01/0 p=)، 135 درجه (02/0 p=) و از 45 تا 90 درجه ی ابداکشن (02/0 p=) بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. با توجه به نتایج مطالعه ی حاضر، تعادل گروه های عضلانی شانه، به ویژه تعادل نسبت عضلات ابداکتور به اداکتور در شانه ی برتر ورزشکاران پرتاب از بالای سر که فعالیت آنها به صورت یک طرفه صورت می گیرد، برای جلوگیری از برهم خوردن ریتم اسکاپولوهومرال توصیه می شود.