مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
تمرینات عصبی - عضلانی
حوزه های تخصصی:
بی ثباتی عملکردی مچ پا از شایع ترین عوارض ناتوان کننده اسپرین حاد مچ پاست که غالباً به دور ماندن ورزشکار از فعالیت ورزشی منجر می شود. هدف از این کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده بررسی اثر شش هفته تمرینات عصبی-عضلانی تحت نظارت با تخته تعادل و تخته لغزان بر کنترل وضعیتی پویا و عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران مبتلا به بی-ثباتی عملکردی مچ پاست. 28 دانشجوی تربیت بدنی ورزشکار پسر مبتلا به بی ثباتی عملکردی که به طور داوطلبانه در این مطالعه شرکت داشتند، به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (14=n) و کنترل (14=n) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل شش هفته تمرینات عصبی-عضلانی پیش رونده تحت نظارت، با استفاده از تخته تعادل و تخته لغزان بود. عملکرد اندام تحتانی با استفاده از پرسشنامه های اندازه گیری توانایی مچ پا و پا در فعالیت های روزانه و ورزشی و کنترل وضعیتی پویا با استفاده از آزمون تعدیل شده ستاره، اندازه گیری شدند. امتیازات آزمون ستاره تعدیل شده در هر سه جهت قدامی، خلفی داخلی و خلفی خارجی در گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنی داری نشان داد (05/0 > P). همچنین آزمودنی های گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنی-داری در امتیازات پرسشنامه های اندازه گیری توانایی مچ پا و پا در فعالیت های روزانه و ورزشی نشان دادند (05/0 > P). انجام شش هفته تمرینات پیش رونده تحت نظارت عصبی-عضلانی با استفاده از تخته تعادل و تخته لغزان به طور معنی داری عملکرد اندام تحتانی اندازه گیری شده و کنترل وضعیتی پویا ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا را بهبود می بخشد.
اثر شش هفته تمرینات عصبی-عضلانی بر حس وضعیت مفصل و عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران پسر مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچ خوردگی خارجی مچ پا شایع ترین ضایعه لیگامانی در ورزشکاران است و یکی از پیامد های ناتوان کننده پیچ خوردگی مچ پا بی ثباتی عملکردی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر شش هفته تمرینات عصبی-عضلانی تحت نظارت بر روی حس وضعیت و عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا بود. 28 ورزشکار پسر مبتلا به بی ثباتی عملکردی که داوطلبانه در این مطالعه شرکت داشتند، به طور تصادفی به دو گروه چهارده نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. عملکرد اندام تحتانی با استفاده از پرسشنامه های اندازه گیری توانایی مچ پا و پا در فعالیت های روزانه و ورزشی و حس وضعیت مفصل با گونیامتر حس عمقی مچ پا اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، میانگین خطای مطلق بازسازی زاویه مفصل در حرکت اینورشن در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنا داری نشان داد (05/0 >P). همچنین آزمودنی های گروه تمرین نسبت به گروه کنترل بهبود معنا داری در امتیازهای پرسشنامه های اندازه گیری توانایی مچ پا و پا در فعالیت های روزانه و ورزشی نشان دادند (01/0 >P). انجام شش هفته تمرینات پیش رونده تحت نظارت عصبی-عضلانی با استفاده از تخته تعادل و تخته لغزان به طور معنا داری عملکرد اندام تحتانی اندازه گیری شده و حس وضعیت مفصل ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا را بهبود می بخشد.
تأثیر تمرین عصبی-عضلانی بر عملکرد حرکتی و قدرت زنان فعال مبتلا به نقص غلبه پا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
طب ورزشی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
53 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین عصبی- عضلانی بر عملکرد حرکتی و قدرت زنان فعال با نقص غلبه پا بود. 26 زن فعال دارای نقص غلبه پا (25-18سال) به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. حداکثر گشتاور اکستنسوری و فلکسوری زانوی برتر و غیربرتر با استفاده از دستگاه ایزوکینتیک به صورت کانسنتریک و اکسنتریک و با سرعت60 درجه بر ثانیه و عملکرد حرکتی به وسیله پرش تاک اندازه گیری شد. هر دو گروه پیش آزمون را پیش از شروع دوره تمرینی و پس آزمون را دو روز بعد از اتمام تمرینات در گروه تجربی انجام دادند. برای تحلیل آماری از آزمون های t همبسته و آنالیز کوواریانس در سطح معناداری 95/0 استفاده شد. در پیش آزمون عملکرد حرکتی و قدرت بین دو گروه تمرین و کنترل اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/0<P). آزمون تی همبسته نشان از اختلاف معنادار عملکرد حرکتی و قدرت در گروه تمرین داشت (05/0>P). درحالی که نمرات عملکرد حرکتی و قدرت گروه کنترل اختلاف معناداری را نشان نداد (05/0<P). همچنین در پس آزمون، اختلاف معناداری بین امتیازهای دو گروه یافت شد (05/0>P). با توجه به تأثیر تمرینات نوروماسکولار بر بهبود عملکرد و قدرت اندام تحتانی زنان دارای غلبه پا، استفاده از این تمرینات در برنامه های پیشگیری و بازتوانی افراد پیشنهاد می شود.
اثر یک دوره تحریک مستقیم فراجمجمه ای در ترکیب با تمرینات عصبی-عضلانی بر زاویۀ ولگوس پویای زانو، عملکرد و تعادل رزمی کاران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
75 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) در ترکیب با تمرینات عصبی-عضلانی، بر ولگوس پویای زانو، عملکرد و تعادل رزمی کاران نخبه بود. در این کارآزمایی دو سویه کور، 34 رزمی کار نخبه ی، به طور تصادفی به دو گروه (tDCS) و تمرینات عصبی-عضلانی (17=n) و tDCS (شَم) و تمرینات عصبی-عضلانی (17=n)، تخصیص یافتند. با تحلیل فیلم آزمودنی ها در لحظه فرود، زاویه ولگوس زانو بررسی شد. در پیش آزمون، عملکرد با استفاده از 4-تست هاپینگ ارزیابی و تعادل پویا با آزمون Y اندازه گیری شد. سپس، مداخلات به مدت چهار هفته اجرا و بلافاصله پس از اتمام مداخلات، پیامدهای مطالعه مجدد بررسی شدند. مقایسه های درون گروهی با t-وابسته و مقایسه های بین گروهی با t-مستقل و آنالیز کوواریانس انجام شد. یافته ها نشان داد که، تمرینات عصبی-عضلانی و tDCS بر زاویه ولگوس (0001/0=P)، پرش لی تک پا (12/0=P)، پرش 3-تایی (13/0=P)، پرش متقاطع (19/0=P)، پرش 6-متری (0001/0=P) و تعادل (004/0=P) اثر معناداری دارد. همچنین تمرینات عصبی-عضلانی و tDCS شَم بر زاویه ولگوس (0001/0=P)، پرش لی تک پا (83/0=P)، پرش 3-تایی (96/0=P)، پرش متقاطع (053/0=P)، پرش 6-متری (011/0=P) و تعادل (009/0=P)، اثر معناداری دارد. با این حال، بین دو گروه مطالعه از نظر نمرات متغیرها، تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). یافته های آماری نشان دادکه، احتمالاً اعمال tDCS بر زاویه ولگوس زانو، عملکرد اندام تحتانی و تعادل رزمی کاران نخبه تأثیر معناداری ندارد. اما با توجه به یافته های کلینیکال (MCID,MDC)، مبنی بر اثرگذاری گروه tDCS بر عملکرد، توصیه می شود که محققین در این زمینه مطالعات دقیق تری انجام دهند.
تعامل تمرینات ثبات دهنده مرکزی و عصبی- عضلانی همراه با هاپینگ بر میزان درد و عملکرد زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، مقایسه ی تأثیر شش هفته تمرینات ترکیبی (ثبات دهنده مرکزی و عصبی- عضلانی) و هاپینگ بر درد و ویژگی-های عملکردی زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا بود. سی زن فعال مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا به طور داوطلبانه و به صورت تصادفی در سه گروه ده نفری تمرینات ترکیبی، هاپینگ و کنترل شرکت نمودند. قبل و پس از اتمام تمرینات از تمام آزمودنی ها به منظور بررسی میزان درد و ویژگی های عملکردی، آزمون به عمل آمد. جهت بررسی میزان درد از پرسشنامه درد واس، برای بررسی ویژگی های عملکردی از آزمون جهش جانبی، جهش هشت لاتین، جهش سه گانه تک پا و پرسشنامه سنجش توانایی پا و مچ پا در فعالیت های روزانه و ورزشی استفاده شد. گروه های تمرینی به مدت شش هفته (سه جلسه 60 دقیقه ای در هفته) تمرینات خود را انجام دادند. انجام شش هفته تمرینات هاپینگ سبب بهبودی بیشتری نسبت به تمرینات ترکیبی (ثبات دهنده مرکزی وعصبی-عضلانی) در عملکرد شد. تمرینات ترکیبی نسبت به هاپینگ تأثیر بیشتری در بهبود درد مچ پای زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا داشت.