فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در ورزشهایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در
چنین ورزشهایی ورزشکاران در معر ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت
خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عوب فوق کتفی به
وجود میآید. هدف این تحقین بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک -
الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
21 بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور توادفی به دو گروه تمرینات قدرتی -
13/1±7/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /3±1/ 11 سال، قد 6 /1±3/ استقامتی فزاینده ) 6 نفر، میانگین سنی 1
3 سال( و تحریک /11±2/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 7 /1±1/ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 0
16 کیلوگرم، /1±6/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /0±2/ 11 سال، قد 0 /1±1/ الکتریکی ) 6 نفر، میانگین سنی 0
1 سال( تقسیم شدند. 15 نفر از /3±1/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 1 /0± سابقه ورزش والیبال 1
10 سانتیمتر، وزن /6±3/ 10 سال، قد 1 /2±1/ بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل )میانگین سنی 1
3 سال( در /1±1/ 1 سال و سابقه عضویت در تیم ملی 3 ±3/ 10/6±7/2 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 1
نیر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت 1 هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت
خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات
اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سط اطمینان
10 درصد ) 5950 P< ( انجام شد.پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی در هر دو گروه تاربی
افزایش معنیداری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنیداری مشاهده نشد.طبن یافتههای این تحقین، تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر -
قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی بازو میشوند. ولی هر دو روش درمانی تأثیری بر
پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نیر میرسد نمیتوان از
الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکلها بر عضلات فوق استفاده کرد
اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و پلکانی معکوس) بر برخی قابلیت های فیزیولوژیک کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و پلکانی معکوس) بر برخی قابلیت های فیزیولوژیک کشتی گیران جوان بود. به همین منظور 24 نفر از کشتی گیران که حداقل 6 ماه سابقه تمرین کشتی داشتند، (سن 42/2 ±30/17 سال، قد 14/6 ±41/ 170 سانتی متر، وزن 18/13±29/72 کیلوگرم، شاخص توده بدنی06/1 ± 89/24 کیلوگرم بر متر مربع و چربی بدن 39/7±36/12 درصد) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه تمرینی با الگوی هرمی دوگانه (7نفر)، الگوی پلکانی معکوس (7نفر) و گروه کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. قدرت و استقامت عضلانی، هایپرتروفی، توان بی-هوازی و ترکیب بدنی کشتی گیران قبل و بعد از هشت هفته تمرین اندازه گیری شد. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگراف-اسمیرنف، نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی و همچنین آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در قدرت و استقامت عضلانی، هایپرتروفی و ترکیب بدنی وجود ندارد (05/0p≥)؛ ولی بین انها و گروه کنترل تفاوت معنی داری دیده شد. ارزیابی برونده توان، نشان داد که بین گروه های پلکانی معکوس و هرمی دوگانه، پلکانی معکوس و کنترل اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0p≥)؛ اما اختلاف بین گروه کنترل و هرمی دوگانه معنی دار بود (05/0p≤)؛. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند، دو پروتکل متفاوت تمرین مقاومتی مورد استفاده، نتایج مشابهی در ایجاد حداکثر قدرت و هایپرتروفی عضلانی ایجاد می کند، اما برای افزایش اسقامت عضلانی الگوی باردهی پلکانی معکوس و برای افزایش توان پاها الگوی باردهی هرمی دوگانه مناسب تر است.
تاثیر هشت هفته تمرینات شدید غیر هوازی و مصرف مکمل امگا-3 بر فاکتورهای التهابی در موشهای نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه مصرف امگا-3 و فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی بر برخی عوامل التهابی در موشهای نر است. به همین منظور160سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی2 ماه و میانگین وزنی 3±36 گرم انتخاب و به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل –تمرین (40سر) تقسیم شدند. در ابتدا 10 سر موش از هر گروه جهت تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته و هر هفته شامل سه جلسه دویدن روی تردمیل بر اساس سرعت، شیب و مدت زمان دویدن بود. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2/0 میلی لیتر امگا3 به موشهای دو گروه مکمل و مکمل -تمرین خورانده شد. برای اندازه گیری سطوحIL-17، CRP وCPK از 10 سر موش هر گروه، نمونه خونی گرفته شد بدین صورت که هر دو هفته یک بار قبل از شروع تمرینات و پس از پایان تمرینات (پنج نوبت). برای تعیین تفاوت بین گروهها از روش تحلیل واریانس تعاملی (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری در سطوحIL-17، CRP وCPK در بین گروهها وجود دارد. همچنین آزمون تعقیبی نشان داد این تفاوت بین گروه تمرینی با گروههای مکمل و مکمل – تمرین است (p<0.05). نتایج کلی نشان می دهد در زمانی که فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی انجام می شود، مصرف مکمل امگا3 یا باعث کاهش و یا حداقل منجر به کاهش شیب افزایشی فاکتورهای التهابی می شود.
اثر هشت هفته تمرین همزمان استقامتی تناوبی و مقاومتی و استقامتی تداومی و مقاومتی بر قدرت، ترکیب بدنی و پروفایل های لیپید در پسران غیرورزشکار 14 تا 17 سال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین همزمان بر درصد تودة چربی بدن، شاخص تودة بدنی، بیشینة اکسیژن مصرفی بدن، قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، کلسترول تام، تری گلیسرید، لیپوپروتئین های کلسترولی کم چگال و پرچگال در نوجوانان دچار اضافه وزن بود. با توجه به هدف پژوهش، 40 نوجوان پسر غیرورزشکار دچار اضافه وزن با میانگین سنی 58 /0±33 /15 سال انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه آزمایشی اول 14 نفر بودند و به صورت همزمان تمرین استقامتی تداومی و مقاومتی را اجرا کردند. گروه آزمایش دوم نیز 14 نفر بودند و تمرین استقامتی تداومی و مقاومتی را همزمنان انجام دادند. گروه کنترل شامل 12 نفر و بدون فعالیت بودند. متغیرهای درصد تودة چربی بدنی، شاخص تودة بدنی، بیشینة اکسیژن مصرفی بدن، قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، کلسترول تام، تری گلیسرید، لیپوپروتئین های کلسترولی کم چگال (LDL-C) و پرچگال (HDL-C) حداقل سه روز قبل و بعد از دورة تمرینی اندازه گیری شد. از T تست همبسته، آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه برای آنالیز داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که در هر دو گروه آزمایشی افزایش معنی دار در قدرت عضلانی بالا تنه و پایین تنه و کاهش معنی دار درصد چربی بدنی و تری گلیسرید به وجود آمد (001 /0P=) . مقدار LDL-C در گروه آزمایشی اول (001 /0 P=) و در گروه آزمایشی دوم (009 /0 P=) کاهش معنی داری داشت. مقدار HDL-C خون نیز به طور معنی دار درگروه آزمایشی اول (000 /0 P=) و هم در گروه آزمایشی دوم (003 /0 P=) افزایش یافت.بنابراین می توان گفت تمرینات همزمان استقامتی تناوبی یا تداومی و مقاومتی موجب بهبود قدرت، بیشینة اکسیژن مصرفی بدن، درصد چربی بدنی و پروفایل های لیپید خون در نوجوانان پسر غیرورزشکار دچار اضافه وزن می شود.
پاسخ های هورمونی، شاخص های آسیب سلولی و غلظت اسیدهای آمینة پلاسما به دنبال فعالیت مقاومتی حاد همراه با مصرف مکمل BCAA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حاد تمرین مقاومتی همراه با مکمل اسید آمینة شاخه دار بر غلظت اسیدهای آمینة پلاسما، پاسخ های هورمونی و شاخص های آسیب عضلانی در زنان جوان سالم بود. 10 دانشجوی فعال دختر که حداقل دو جلسه فعالیت ورزشی منظم در طول هفته داشته و سابقة مصرف هیچ نوع مکملی نداشتند، به صورت داوطلب در یک طرح مقطعی دوسوکور شرکت کردند. طرح تحقیق در دو جلسه با فاصلة 6 هفته انجام گرفت. فعالیت مقاومتی شامل هفت حرکت (دو حرکت پایین تنه و پنج حرکت بالاتنه) با شدت 50 درصد 1RM در 5 ست، 15-12 تکرار بود. درهر جلسه نیمی از آزمودنی ها به صورت تصادفی مکمل (5 /4 گرم BCAA به صورت محلول) و نیمی دیگر دارونما (به همان مقدار دکستروز) مصرف کردند. نمونه های خونی قبل از فعالیت (ناشتا)، بلافاصله بعد از فعالیت، 3 ساعت بعد از فعالیت و همچنین در روز بعد (مشابه نمونة اول) جمع آوری شد. نتایج نشان داد مکمل سازی BCAA موجب افزایش چشمگیر اسیدهای آمینة شاخه دار پس از فعالیت شد (05 /0 P<). همچنین پس از فعالیت و سه ساعت پس از آن، افزایش معناداری در مقادیر لوسین و ایزولوسین در شرایط مصرف مکمل (در مقایسه با شرایط دارونما) دیده شد (05 /0 P<). این در حالی بود که متیونین در هر دو شرایط، بلافاصله پس از فعالیت کاهش یافت (05 /0 P<)، اما گلوتامین و فنیل الانین تنها در شرایط مکمل و آن هم بلافاصله پس از فعالیت کاهش معناداری داشتند. علاوه بر این، لاکتات دهیدروژناز (05 /0 P>) و کراتین کیناز (05 /0 P<) به عنوان شاخص های آسیب سلولی در هر دو شرایط
به دنبال فعالیت افزایش یافتند. تغییرات هورمون های انسولین و کورتیزول نیز در هر دو شرایط مکمل و دارونما الگوی مشابهی داشت. به نظر می رسد تنها یک بار مصرف مکمل قبل از شروع فعالیت مقاومتی حاد بر غلظت اسیدهای آمینة شاخه دار پلاسما تأثیر مثبتی داشته باشد، درحالی که مکمل موجب کاهش غلظت گلوتامین، فنیل الانین و متیونین شد. در هر حال، شاخص های آسیب سلولی (LDH ، CK) و هورمون های انسولین و کورتیزول تحت تأثیر دریافت قبل از فعالیت مکمل قرار نگرفتند.
تأثیر یک جلسه فعالیت توان بی هوازی بر پاسخ برخی عوامل ریولوژی خون زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: همورئولوژی، علم مطالعه جریان و تغییر شکل خون در برابر نیروها و فشارهای وارده بر آن می باشد. فعالیتهای بدنی مختلف میتوانند تغییرات ریولوژیکی متفاوتی ایجاد کنند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر یک جلسه فعالیت بیهوازی بر پاسخ برخی عوامل ریولوژی خون زنان جوان فعال می باشد.
روششناسی: شانزده زن جوان فعال بهطور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل (n=8) و تجربی (n=8) قرار گرفتند. گروه تجربی، یک مرحله آزمون بیهوازی RAST را انجام دادند. قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از آزمون خونگیری بهعمل آمد. دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: آنالیز آماری دادهها نشان داد، هماتوکریت و هموگلوبین بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معناداری داشتند که دو ساعت بعد بصورت معناداری کاهش یافتند. در تعداد گلبولهای قرمز بلافاصله بعد از فعالیت کاهش معنادار و دو ساعت بعد افزایش معناداری مشاهده شد. حجم پلاسما، بلافاصله پس از آزمون کاهش و دو ساعت بعد از بازیافت افزایش معناداری داشت. با وجود این، تغییرات فیبرینوژن، و سرعت رسوب گلبول قرمز در هیچ یک از دو حالت معنادار نبود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، تغییرات هموریولوژیکی حاصل از آزمون RAST ناپایدار است و اجرای این آزمون برای افراد فعال از لحاظ تغییرات هموریولوژیکی مشکلاتی ایجاد نخواهد کرد.
اثر هشت هفته تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان کلسترول LDL، HDL و آمادگی قلبی- تنفسی در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان کلسترول، LDL، HDL و آمادگی قلبی-تنفسی در مردان چاق است.
روش بررسی: 48 مرد چاق به صورت تصادفی به چهار گروه هوازی(12 نفر) مقاومتی(12 نفر) ترکیبی(12نفر) و کنترل(12نفر) تقسیم شدند. از آزمودنی ها پیش و پس از هشت هفته فعالیت ورزشی(هوازی، مقاومتی، ترکیبی) نمونه خونی گرفته شد. سپس، پس از 48 ساعت VO2peakآزمودنی ها به وسیله آزمون بالک اندازه گیری شد. برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون t همبسته برای مقایسه تغییرات سطوح کلسترول ،LDL وHDL قبل و بعد از تمرین، و برای مقایسه بین گروهی از آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، 8 هفته فعالیت ورزشی منظم باعث کاهش معنادار کلسترول وLDL شد. هشت هفته فعالیت ورزشی باعث تغییرات معنادار در HDL نشد. VO2max پس از هشت هفته فعالیت ورزشی منظم به طور معنی دار افزایش یافت.
نتیجه گیری: درمجموع یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، که هشت هفته تمرینات مقاومتی، هوازی و موازی می تواند اثرات مفیدی بر برخی شاخص های خطر ساز قلبی-عروقی داشته باشد. واکنش HDL به تمرینات مقاومتی، هوازی و موازی متاثر از شدت تمرین است. و به نظر می رسد اجرای تمرینات ترکیبی به نسبت اجرای تنهای تمرینات مقاومتی یا استقامتی اثر بخشی بالاتری بر عوامل خطر زای قلبی – عروقی دارد.
مقایسه سطح فعالیت الکتریکی عضلات کمربند شانه ای هنگام اجرای دو روش متفاوت کشش بارفیکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مربیان ورزشی برای اندازه گیری استقامت عضلات کمربند شانه ای و اندام فوقانی، از آزمون کشش بارفیکس یا بارفیکس اصلاح شده استفاده می کنند. علی رغم به کارگیری آزمون های فوق در سطوح مختلف، همواره این پرسش وجود دارد که الگوی فعالیت عضلانی در هر یک از دو آزمون چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟ در مطالعات انجام شده، نقش عضلات ذوزنقه، بخش قدامی و خلفی دلتوئید و پشتی بزرگ کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش تأثیر دو نوع کشش بارفیکس ایستاده واصلاح شده برالگوی فعالیت الکترومیوگرافی عضلات کمربند شانه (دلتوئید قدامی، دلتوئید خلفی، ذوزنقه، پشتی بزرگ، دوسربازویی، سه سربازویی و سینه ای بزرگ) مورد بررسی قرار گرفت. 10 نفر مرد سالم (میانگین سنی: 95/3± 32/25 سال و میانگین وزن 24/7± 31/72 کیلوگرم) که قادر به اجرای حداقل 5 بارفیکس ایستاده بودند انتخاب شدند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات با روش باسمجیان و دلوکا جمع آوری شد. مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات در دو نوع کشش بارفیکس با آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری انجام شد (05/0p ). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که فعالیت عضلات دلتوئید قدامی، دلتوئید خلفی و ذوزنقه به طور معنی داری در کشش بارفیکس اصلاح شده بیشتر از بارفیکس ایستاده است، در حالی که فعالیت عضلات دوسربازویی، سه سربازویی و سینه ای بزرگ به طور معنی داری در بارفیکس ایستاده بیشتر است
رابطه شاخص های آنتروپومتریکی با میزان سرعت اجرای تکنیک گیاکوزوکی کاراته کاران زن جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی کاراتهکاری با پتانسیل و توانایی بالا راه را برای رسیدن به قله افتخار هموار میکند. یکی از
پارامترهای مؤثر در موفقیت کومیت هکاران سرعت اجرای تکنیکها در مسابقات کاراته است. هدف این مطالعه
بررسی رابطه شاخصهای آنتروپومتریکی با میزان سرعت اجرای تکنیک گیاکوزوکی کاراتهکاران زن جوان
بود. بدینمنظور، 31 نفر کومیتهکار زن نخبه از تیم کاراته فولاد مبارکه سپاهان اصفهان انتخاب شدند. تیپ
بدنی و برخی از شاخصهای آنتروپومتریکی کومیتهکاران اندازهگیری شد و همچنین سرعت میانگین تکنیک
گیاکوزوکی با نرمافزار کوئینتیک 1 ارزیابی شد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که سرعت اجرای تکنیک
7 متر بود. نتایج نشان میدهد که سرعت اجرای ضربه گیاکوزوکی /05 ±0/ گیاکوزوکی در کاراتهکاران نخبه 7
با مؤلفه مزومورف همبستگی مثبت و معناداری دارد و مقادیر قد، قد نشسته و طول استخوان بازو با سرعت
تکنیک گیاکوزوکی رابطه معکوس و معناداری دارد. مجموع اطلاعات حاصل از این پژوهش، اهمیت و نقش
تیپ بدنی و برخی از ویژگی های آنتروپومتریکی را بر سرعت تکنیک گیاکوزوکی برجستهتر کرده است
بررسی تأثیر موسیقی بر پاسخ های متابولیکی در مراحل فعالیت ورزشی پیشرونده در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ریتم های مختلف موسیقی بر پاسخ های متابولیکی در مراحل فعالیت ورزشی پیشرونده بود. مواد و روش ها: بدین منظور 17مرد غیر ورزشکار سالم، با میانگین و انحراف استاندارد 97/0±76/ 19 سال، 72/ 6±176 سانتی متر، 95/ 5±5/ 68 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه و به روش تعادل مقابل در مطالعه ی حاضر شرکت کردند. این افراد در سه مرحله ی متوالی بدون موسیقی، با موسیقی ریتم تند و با موسیقی ریتم کند، با استفاده از آزمون بروس تا واماندگی به فعالیت پرداختند. متغیر ها در دقایق 3، 6 و 9 اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آنالیز واریانس تکراری با استفاده از آزمون تعقیبی LSD انجام شد (0.05>p). یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت پیشرونده تأثیر معنی داری بر شاخص درک فشار در مرحله ی سوم آزمون(0.05>p)، نسبت تبادل تنفسی در همه ی مراحل آزمون، تفاوت اکسیژن خون سرخرگی-سیاهرگی در مراحله ی اول و دوم آزمون و زمان رسیدن به آستانه ی بی هوازی دارد(0.05>p). اما تغییر معنی داری در اکسیداسیون چربی در هیچ یک از مراحل آزمون وجود نداشت(0.05>p). نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت موجب افزایش کارایی دستگاه متابولیکی از طریق بهبود درک فشار و افزایش آستانه ی بی هوازی می شود.
بررسی تغییرات ترکیب بدن و مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین پس از کاهش وزن حاد کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مایوستاتین به عنوان قوی ترین عامل مهار کننده رشد و تکثیر سلول های عضلانی، و فولیستاتین مهارکننده مایوستاتین نقش مهمی در تغییرات ترکیب بدن دارند. هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کاهش وزن حاد بر تغییرات ترکیب بدن و مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین کشتی گیران بود. روش شناسی : 15 کشتی گیر مرد تمرین کرده با میانگین سنی 8/1 ± 7/22 سال و میانگین وزنی1/9 ± 1/77 کیلوگرم طی 48 ساعت از طریق محدودیت شدید غذایی (کاهش تقریبی 80% کالری مصرفی روزانه) و دهیدراسیون اقدام به کاهش چهار درصد از وزن بدن خود کردند. قبل و بعد از برنامه کاهش وزن، شاخص های پیکر سنجی، ترکیب بدنی، و نمونه خونی آزمودنی ها به منظور برآورد مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین، اندازه گیری شد. داده ها از طریق آزمون تی- استیودنت همبسته تجزیه و تحلیل آماری شدند. یافته ها: در پی کاهش وزن سطوح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین به ترتیب به طور معناداری افزایش و کاهش یافت (01/0>P). توده چربی (مطلق و نسبی) و توده بدون چربی مطلق آزمودنی ها نیز کاهش معناداری داشت (01/0>P)، و افزایش معناداری در توده بدون چربی نسبی آزمودنی ها مشاهده شد (01/0>P). نتیجه گیری: کاهش سریع وزن از طریق افزایش مایوستاتین و کاهش فولیستاتین با تحریک فرایند کاتابولیک توده بدون چربی بدن، سبب تحلیل عضلانی می شود. واژه های کلیدی: مایوستاتین، فولیستاتین، ترکیب بدن، کاهش وزن، کشتی گیران
تأثیر مکمل سازی کوتاه مدت سیر بر مارکر آسیب لیپیدی مالون دی آلدئید پس از فعالیت ورزشی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه وهدف: امروزه استفاده از مکمل های گیاهی جهت جلوگیری از تولید رادیکال های آزاد بیشتر رواج شده است. هدف از مطالعه حاضر، تأثیر مکمل سازی کوتاه مدت سیر بر آسیب لیپیدی پس از فعالیت ورزشی وامانده سازدر مردان غیر ورزشکار بود.
روش شناسی: 20 مرد غیر ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سنی: 35/1±05/21 سال، وزن: 30/7±15/67 کیلوگرم، قد: 92/6±20/179 سانتی متر و شاخص توده بدنی 95/2±02/22 کیلوگرم بر متر مربع در قالب یک طرح نیمه تجربی- دوسویه کور، به صورت تصادفی در دو گروه دریافت کننده قرص سیر و شبه دارو(قرص سیر 500 میلی گرمی یا دکستروز به مدت 14 روز ) قرار گرفتند. همه ی آزمودنی ها پس از مکمل دهی، آزمون وامانده ساز بروس را انجام دادند. نمونه های خونی طی سه مرحله( قبل و بعد از مکمل دهی وپس از فعالیت ورزشی) جهت اندازه گیری میزان پلاسمایی مالون دی آلدئیدگرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر وآزمون تعقیبی بونفرونی وآزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که اثر مراحل اندازه گیری در گروه سیر(175/0 = p و 923/1 = F) معنی دارنبود، اما در گروه کنترل (001/0 =p و 321/60 = F) تفاوت معنی داری مشاهده شد که نتایج آزمون تعقیبی نشان دهنده تفاوت معنی دار بین مرحله 2 و 3 (قیل و بعد از فعالیت ورزشی وامانده ساز) در گروه کنترل می باشد. بنابراین مکمل سازی کوتاه مدت سیر برشاخص پلاسمایی مالون دی آلدئید در حالت پایه هیچ گونه تاثیری نگذاشت. ولی این مکمل سازی توانست از افزایش مالون دی آلدئید پس از انجام فعالیت ورزشی وامانده ساز بکاهد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان از مکمل سازی سیر برای کاهش آسیب های اکسایشی ناشی از فعالیت های ورزشی شدید استفاده کرد. با این وجود با توجه به مطالعات اندک صورت گرفته در این زمینه، نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد.
رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و انعطاف پذیری مفصل ران در دختران نوجوان عضو مدارس فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ویژگیهای آنتروپومتری و انعطافپذیری مفصل ران در دختران
نوجوان عضو مدارس فوتبال است. جامعه آماری این پژوهش را 120 نفر از دختران نوجوان مدارس فوتبال
شهرستان مشهد تشکیل دادند. از درون جامعه آماری 40 نفر از دختران نوجوان با میانگین و انحراف
156 سانتیمتر بهعنوان آزمودنی /35 ± 4/ 51 کیلوگرم و قد 22 /62±6/ 13 ، وزن 51 /90±0/ استاندارد سن 84
شرکت کردند. متغیرهای آنتروپومتریکی شامل طول ساق پا، طول ران، محیط ساق، محیط ران، قطر زانو،
پهنای لگن و ضخامت چربی زیرپوستی ستیغ خاصره، فوق خاصره، جلوی ران، وسط ساق پا و دامنه حرکتی
تاشدن و بازشدن ران اندازهگیری شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون در
مورد تحلیل آماری قرار گرفت. رابطه معکوس و معنیداری بین ضخامت چربی p≤0/ سطح معنیداری 05
زیرپوستی جلو ران و ضخامت چربی زیرپوستی وسط ساق پا با دامنه حرکتی تا شدن مفصل ران مشاهده
شد. در حالی که رابطه مثبت و معنیداری بین پهنای لگن با دامنه حرکتی باز شدن مفصل ران مشاهده شد.
نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که ضخامت چربی زیرپوستی و پهنای لگن با انعطافپذیری مفصل ران
رابطه دارد
توصیف استانی نیمرخ تیپ بدنی پسران13-9 ساله ایرانی در رشته های رزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزشهای مختلف به ورزشکارانی با ابعاد و اندازههای بدنی خاص نیاز دارند. نتایج برخی تحقیقات
پیکرسنجی از ارتباط ویژگیهای تیپ بدن با عملکرد ورزشی، تشابه نوع پیکری بازیکنان جوان و بزرگسال
یک رشته و ثبات تیپ بدنی در طول عمر حکایت دارد. با توجه به اینکه تیپ بدنی تحت تأثیر عوامل ژنتیکی
است و از تمرین و تغذیه تأثیر اندکی میپذیرد، این شاخص میتواند در شناسایی افراد مستعد سودمند باشد.
با توجه به نیافتن پژوهشی در خصوص نیمرخ تیپ بدنی نونهالان ایرانی، هدف تحقیق حاضر توصیف
نیم رخ تیپ بدنی پسران 9 تا 13 ساله ایرانی استان های کشور در رشت ههای رزمی بود. تحقیق حاضر توصیفی
13 ساله است که در برنامههای - و از نوع میدانی است. نمونه آماری شامل 1726 نفر از نونهالان پسر 9
اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج در مراکز استان ها ثبت نام کرده بودند. براساس دستورالعمل
متغیرهای منتخب پیکری اندازهگیری و تیپ بدنی به روش هیث-کارتر محاسبه گردید. نتایج نشان ،ISAK
داد جزء اکتومورفی نونهالان پسر ایرانی 3,1 ، جزء مزومورفی 4,1 و جزء اندومورفی آ نها 3,1 بود. همچنین
مشخص گردید که نونهالان پسر ایرانی به طور کلی تیپ بالانس مزومورف دارند. بر اساس مطالعات قبلی،
در رشته کاراته تیپ بدنی نخبگان تیمهای مطرح دنیا از جمله آلمان اکتومورفیک-مزومورف بود؛ همچنین
نوع پیکری نخبگان جهانی تکواندو نیز اکتومورفیک-مزومورف گزارش شده و در رشته جودو نیز تیپ بدنی
نخبگان جهانی بالانس مزومورفی بود. طبق یافتههای تحقیق بهلحاظ تیپ بدنی، نونهالان استانهای ایلام،
فارس، قزوین، قم، لرستان، خراسان رضوی و یزد از تیپ بدنی اکتومورفیک -مزومورف برخوردار بودند و
استانهای مازندران، کرمان، کرمانشاه، کردستان، مرکزی، آذربایجا نشرقی، اهواز، بوشهر نیز از تیپ بدنی بالانس مزومورفی برخوردارند. در مجموع، نونهالان استان ایلام از بالاترین تطابق با ویژگی تیپ بدنی
کاراتهکارهای نخبه برخوردار بودند و پس از آن نونهالان استانهای قم و قزوین قرار داشتند. همچنین
بهلحاظ بیشترین تطابق با ویژگی تیپ بدنی تکواندوکاران نخبه، استانهای فارس، لرستان، خراسانرضوی و
یزد از سطح انطباق بالاتری برخوردار بودند. در رشته جودو نیز استانهای مازندران و اهواز از بیشترین تطابق پیکری برخوردار بودند. به طورکلی، این اطلاعات میتواند زمینه مناسبی برای سیاست گذاری
هدفمند بخش های اجرایی کشور در عرصه استعدادیابی و ورزش قهرمانی بهویژه در رشتههای پرمدال
رزمی فراهم آورد. اگرچه نتایج آزمونهای پیکری بهویژه تیپ بدنی در استعدادیابی و تعیین قطبهای
ورزشی کاربرد گسترده و قابل اعتنایی دارد، با توجه به اهمیت سایر فاکتورها نظیر جسمانی و روانی در
موفقیت ورزشی انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه ضروری است
بررسی وضعیت عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی مردان 65-50 سالة شهر اصفهان و مقایسه آنها با هنجارهای موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، بررسی سطوح آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای مردان 65-50 سالة شهر اصفهان بود. 385 نفر از مردان غیر ورزشکار 65-50 سالة شهر که به طور تصادفی انتخاب شدند (میانگین سن 65 /4 ± 73 /57 سال، قد04 /6 ± 94 /167سانتی متر و وزن 45 /9± 88 /76 کیلوگرم) نمونة آماری تحقیق را تشکیل می دادند. اندازه گیری های، درصد چربی بدن، آزمون های انعطاف پذیری بشین و برس، راه رفتن راکپورت، دراز و نشست و شنای سوئدی انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمونt مستقل استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که آزمودنی های مورد بررسی در متغیرهای استقامت قلبی- عروقی ( 05 /4 ±17 /28 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، درصد چربی بدن (14 /6±70 /29%)، قدرت و استقامت عضلانی ناحیة شکم (79 /7± 77 /14 تعداد دراز و نشست) و قدرت و استقامت عضلات ناحیة کمربند شانه (94 /5± تعداد54 /11 شنای سوئدی) در مقایسه با هنجارهای موجود و داده های حاصل از برخی تحقیقات وضعیت مناسبی ندارند. اما در انعطاف بدنی، آزمودنی های تحقیق با میانگین (55 /9±82 /18سانتی متر)، وضعیت به نسبت خوبی داشتند. اگرچه سودمندی اجرای فعالیت های جسمانی منظم بر کسی پوشیده نیست، احتمالاً دلایل مختلفی ازجمله ناآگاهی از نقش فعالیت بدنی در بهبود کیفیت زندگی، کمبود امکانات و فضاهای مناسب برای فعالیت ورزشی افراد سالمند، نداشتن وقت، انرژی، انگیزه و دیدگاه های فرهنگی- رفتاری مانع مشارکت افراد مسن در فعالیت های جسمانی منظم می شود.
تأثیر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی سایتوکین های TNF-α ،IL-1β ،IL-6، Hsp70 در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطوح برون سلولی (سرمی) پروتئین شوک گرمایی 70 تحت تأثیر عوامل استرس زای مختلف از جمله ورزش قرار می گیرد و نشان داده شده است که این پروتئین سطوح در گردش سایتوکین های پیش التهابی را در نمونه های انسانی و حیوانی تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات استقامتی بر سطوح سرمی سایتوکین های پیش التهابی TNF-α، IL-1β، IL-6 و Hsp70 در رت های تمرین کرده و تمرین نکرده است. 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (خریداری-شده از انستیتو پاستور ایران) به طور مساوی به دو گروه کنترل و تمرین کرده تقسیم شدند. برنامة تمرین ورزشی هوازی درگروه تمرین کرده شامل 8 هفته تمرینات استقامتی (5 روز در هفته) دویدن با شدت 55 تا 75 درصد VO2max روی نوار گردان بود، استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح سومی Hsp70 در گروه تمری نسبت به گروه تمرین افزایش معناداری داشت (05 /0 P<). از سوی دیگر، تغییر معناداری در سطوح سایتوکین های پیش التهابی TNF-α، IL-1β، IL-6 بین گروه تمرین-کرده نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. بنابراین تمرین استقامتی ممکن است با افزایش سطوح سرمی Hsp70 موجب حفاظت سلولی و تقویت سیستم ایمنی شود.
اثر فعالیت هوازی و مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر استرس اکسیداتیو و ترکیب بدن در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر 7 روز مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر پراکسیداسیون لیپید پس از فعالیت هوازی تا سر حد خستگی در کشتی گیران جوان می باشد. بنابراین، 31 کشتی گیر جوان (سن 75/2±52/19 سال؛ وزن 13/16±24/79 کیلوگرم؛ قد 49/6±173 سانتی متر؛ درصد چربی بدن 92/5±37/16) به صورت داوطلبانه در این پژوهش دو سو کور کنترل شده دارونما شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه دارونما (16=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی مالتودکسترین) و کراتین (15=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی کراتین مونوهیدرات) تقسیم شدند. قبل و پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها فعالیت هوازی تا سر حد خستگی بر روی ارگومتر را انجام دادند. نمونه های ادرار در قبل، بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت به منظور تعیین پراکسیداسیون لیپید جمع آوری شدند. افزایش غیر معنی دار اندکی در پراکسیداسیون لیپید به مقدار 43/0 درصد در گروه کراتین و 06/3 درصد در گروه دارونما پس از فعالیت مشاهده کردیم (05/0P>). افزایش معنی دار 71/3 درصدی در وزن بدن، افزایش 04/4 درصدی در توده بدون چربی، و افزایش 9/3 و 28/4 درصدی در مایع درون و برون سلولی مشاهده شد (05/0P<). یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات تاثیری بر پراکسیداسیون لیپید ناشی از فعالیت هوازی وامانده ساز ندارد اما، منجر به بهبود ترکیب بدن کشتی گیران گردید.
اثرات استفاده از حرکت پرس سینه و پشت ران در تناوب های استراحتی بر میزان درک فشارکار، لاکتات خون و کمیت اجرای حرکت جلو ران اندام پروران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثرات استفاده از حرکت مقاومتی بالاتنه (پرس سینه) و پایین تنه (پشت ران) در تناوب های استراحتی بر میزان درک فشار کار (RPE)، مقدار لاکتات و کمیت اجرای حرکت جلو ران با بار 75 درصد یک تکرار بیشینه بود. 15 مرد اندام پرور با میانگین 9/1± 9/20 سال، قد 5/4± 6/175 سانتی متر، و وزن 2/5±8/74 کیلوگرم، داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و سه جلسه تمرین را به فاصله 48 ساعت از یکدیگر انجام دادند. آزمودنی ها در هر جلسه یکی از مدل های فعالیتی L1 (حرکت جلو ران با استراحت غیرفعال)، L2(حرکت جلو ران با حرکت پرس سینه و استراحت غیرفعال) و L3 (حرکت جلو ران با حرکت پشت ران و استراحت غیرفعال) را تا سرحد خستگی و با فاصله استراحتی 3 دقیقه انجام دادند و تعداد تکرارها در نوبت های مذکور ثبت گردید. میزان درک فشار کار و لاکتات خون، پیش و پس از فعالیت های مختلف، ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج نشان داد تعداد تکرارها در نوبت های متوالی هر سه مدل فعالیتی کاهش یافته و بین توانایی حفظ تکرار در نوبت های متوالی به ویژه در مدل فعالیتی L2 تفاوت مثبت معنی داری وجود دارد (05/0P<). همچنین، تفاوت معنی داری بین مدل های فعالیتی L2 و L3 و L1 و L3 در توانایی حفظ تکرار وجود داشت (05/0P<). در میزان درک فشار آزمودنی ها بین همه مدل های فعالیتی تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0P<). همچنین، این نتایج نشان داد از بین مقدار لاکتات تولیدشده در مدل های فعالیتی L2 و L3 و L1 و L3 تفاوت مثبت معنی داری در مورد روش L2 وجود دارد (05/0P<). بنابراین، باتوجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد استفاده از مدل های تمرینی به شکل ترکیب تمرینات اندام تحتانی و فوقانی علاوه براینکه زمان کل تمرین را کاهش می دهند، کمیت تکرارها را با میزان درک فشار کار و مقدار لاکتات کمتر نسبت به سایر مدل های تمرینی در حد بالاتری نگه می دارند.
مقایسه پاسخ های حاد سیستم انعقادی خون به فعالیت ورزشی در مردان فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مطالعه تأثیر حاد فعالیت ورزشی بر پلاکت ها و سیستم انعقادی خون در افراد فعال و غیرفعال بررسی و مقایسه شد. مواد و روش ها: 15 مرد فعال با میانگین سنی 37/1±9/24 سال و 15 مرد غیرفعال با میانگین سنی 34/1±6/25 سال، فعالیت ورزشی زیربیشینه را با 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بر روی دوچرخه ارگومتر، بمدت 30 دقیقه اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری زمان پروترومبین(PT)، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده(aPTT)، فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها(PC) قبل، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. یافته ها: 30 دقیقه فعالیت ورزشی باعث کاهش معنی دار PT و aPTT شد (001/0≥P). همچنین، نتایج آزمون مجدور اتا نشان داد که به ترتیب 712/0 و 737/0 از تغییرات PT و aPTT را می توان به فعالیت ورزشی نسبت داد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که فشار جسمانی منجر به افزایش تعداد پلاکت ها و تحریک سیستم انعقادی خون می شود که این مسئله ممکن است خطر تشکیل ترومبوز شریانی را، مخصوصاً در آزمودنی های غیرفعال افزایش دهد.
بررسی پلی مورفیسم ژن ACTN-3 در ورزشکاران برتر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد ورزشی ویژگی پیچیده ای است که از ژنتیک افراد و عواملی مانند تغذیه و تمرین متأثر می شود. عوامل ژنتیکی دامنه گسترده ای از تنوع ویژگی های مناسب برای ورزش را تعیین می کنند. ژن ACTN-3، پروتئین آلفا آکتینین-3 را کد می کند. این پروتئین قسمتی از دستگاه انقباضی را در فیبرهای عضلانی تشکیل می دهد. هدف از این تحقیق، بررسی پلی مورفیسم ژن ACTN-3 در ورزشکاران نخبه ایرانی و مقایسه آن با گروه کنترل بود. 148 ورزشکار عضو تیم ملی و 175 غیرورزشکار به عنوان گروه کنترل مقایسه شدند. روش های به کاررفته در این پژوهش شامل نمونه گیری خونی، استخراج DNA نمونه های خونی و روش های PCR , RFLP برای تعیین پلی مورفیسم ژن یادشده بود. آزمون آماری کای مربع برای مقایسه سه نوع ژنوتیپ RR, RX, XX در گروه های تحقیق استفاده شد. اختلاف معنی داری در نوع ژنوتیپ گروه کنترل و ورزشکاران مشاهده نشد P=0.61)). اختلاف نوع ژنوتیپ ورزشکاران رشته های مختلف نیز معنی دار نبود P=0.77)). نتایج این تحقیق در مجموع نشان داد که تفاوت معنی داری در وضعیت ژنوتیپ ژن ACTN3 بین دو گروه ورزشکار و کنترل وجود ندارد، بنابراین پلی مورفیسم این ژن را نمی توان عامل تعیین کننده ای در عملکرد ورزشکاران ایرانی دانست.