مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
آسپارتات آمینوترانسفراز
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر شاخص های سرمی آسیب سلولی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلدولاز (ALD)، کراتین کیناز(CK) در دختران غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق را تعداد 27 دختر غیر ورزشکار (سن 2.20 18.55 سال و وزن 9.86 56 کیلوگرم و قد 5.33 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، پرس پا) به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50 درصد ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75 درصد، ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100 درصد، ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت برعکس اجرا می شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، به منظور ارزیابی فعالیت آنزیم های AST,ALD,CK سرمی از طریق روش آنزیماتیک گرفته شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، و بین گروهی از t مستقل استفاده شد. در تمام موارد سطح معنی داری 05/0 p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها AST,ALD افزایش غیر معنی داری داشته اند، ولی کراتین کیناز در هر دو گروه افزایش معنی داری داشته است. مقایسه بین گروهی نیز تفاوت معنی داری را نشان نداد. به هر حال، متعاقب یک دوره شش هفته ای نیز AST, ALD تغییر معنی داری نداشتند، اما CK در هرمی واژگون افزایش معنی داری داشت که میزان این افزایش در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات کمتر بود و فقط در گروه هرمی واژگون معنی دار شد، به علاوه افزایش CK در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات در دو گروه کاهش داشت که این کاهش در گروه هرمی معنی دار بود. این امر نشان می دهد که شش هفته تمرین مقاومتی باعث آماده شدن عضله و ایجاد سازگاری شده است، به طوری که پس از تمرین، عضله متحمل فشار کمتر و یا احتمالاً آسیب کمتری می شود. همچنین تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر پاسخ آنزیمی اثر دارند.
مطالعه تغییرات سطوح برخی شاخص های التهابی به دنبال اجرای یک فعالیت ورزشی تا حد واماندگی در محیط گرم و معمولی در مردان کوهنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی التهاب و عوامل بیماری زا در بدن از مهم ترین و حساس ترین نقش های سیستم ایمنی است و این امر مهم بر عهده عامل های التهابی است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه و مقایسه تغییرات سطوح پلاسمایی پروتئین شوک گرمایی، پروتئین واکنشگر C و آنزیم های کبدی به دنبال اجرای یک فعالیت ورزشی تا حد واماندگی در محیط گرم (℃2±38) و معمولی (℃2 ±24) است. ابتدا، 15 کوهنورد با میانگین و انحراف معیار وزن 1/2±6/72 کیلوگرم، قد2/1±8/177سانتی متر و شاخص توده بدنی ورزشکاران 1/1±17/23 کیلوگرم بر متر مربع انتخاب شدند و سپس در دو شرایط متفاوت یک آزمون هوازی منتخب را انجام دادند. این آزمون، آزمونی هوازی بود که با استفاده از دوچرخه مونارک انجام می شد. قبل از انجام آزمون، افراد به مدت یک ساعت در شرایط طبیعی با دمای 2 ± 24 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس از تمامی افراد نمونه خونی گرفته شد. بلافاصله افراد آزمون هوازی منتخب را تا حد واماندگی اجرا کردند و مجدداً نمونه خونی دادند. یک هفته بعد همین افراد به مدت یک ساعت در محیط گرم 2 ± 38 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و نمونه خونی دادند و در نهایت، آزمون را تا حد واماندگی اجرا کردند و آخرین نمونه خونی از آنان گرفته شد. برای اندازه گیری پروتئین شوک گرمایی (HSP70)، آنزیم های کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز (SGOT یا AST)، آلانین آمینوترانسفراز (SGPT یا ALT) وآلکالین فسفاتاز (ALK.PH) و پروتئین واکنشگر C (CRP) نمونه های خونی به آزمایشگاه منتقل شد. به منظور جلوگیری از تغییر ترکیبات خون، سرم گیری توسط دستگاه سانتریفیوژ با سرعت 4000 دور در دقیقه در محل انجام آزمون انجام شد. ابزار مورد نیاز شامل کیت اندازه گیریHSP70 (SPA – 812 & SPA – 810 وشرکت Stressgen – Canada)، کیت اندازه گیری CRP(مدل «منوبایند» ساخت آمریکا،با حساسیت زیاد) و کیت آنزیم های کبدی (مدلman ساخت ایران) بود. برای مقایسه تفاوت میانگین و انحراف معیار غلظت متغیرهای وابسته در مردان ورزشکار، پیش و پس از تمرین، در شرایط محیطی طبیعی و گرم از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین میزان پروتئین شوک گرمایی ورزشکاران در هر دو محیط تفاوت معنی داری در پس-آزمون و پیش آزمون وجود دارد (05/0>P) و افزایش در محیط گرم قابل توجه تر است، اما غلظت پلاسمایی CRP، AST،ALT وALP در محیط گرم و محیط معمولی پیش و پس از تمرین تفاوت معنی داری نداشتند (05/0P>). نتایج نشان می دهد واکنش پروتئین شوک گرمایی، در مقایسه با متغیرهای دیگر، به شدت تمرین و دمای محیط حساس تر است و آستانه تحریک پذیری پایین تری دارد.
تاثیر تمرین فزاینده وامانده ساز بر آنزیم های شاخص آسیب عضله دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تمرین و فعالیت بدنی از عوامل افزایش آنزیم های خون می باشد. از آنجا که شدت و مدت تمرین و نیز زمان بازیافت از عوامل اثر گذار برآسیب ها و سازگاری ها می باشد، این پژوهش به بررسی تاثیر تمرین فزاینده درمانده ساز در روز به مدت یک هفته بر تغییرات شاخص های آسیب عضلانی شامل لاکتات دهیدروژناز (LDH)، کراتین فسفو کیناز(CPK) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) دختران فعال می پردازد
مواد و روش کار: به این منظور13 دانشجوی داوطلب دختر رشته تربیت بدنی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی، یک جلسه فعالیت فزاینده را هر روز عصر به مدت یک هفته انجام دادند. خون گیری آزمودنی ها 24 ساعت قبل از تمرین و در روزهای 1 ، 4 و 7 تمرین و 24 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (ANOVA) وآزمون tمستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.حداقل سطح معنی داری برای این تحقیق(0/05 >α) تعیین شد.
یافته ها: نتایج پژوهش در گروه تجربی حاکی از آن بود که مقادیر AST بعد ازروزهای1 ، 4 و 7 تمرین افزایش معنی داری (0/005= P ) یافت و پس از 24 ساعت استراحت کاهش چشمگیری( 0/005= P ) را نشان داد و تنها در روزهای تمرینی با گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان داد. همچنین مقادیرCPK به جز در اولین روز تمرین در روزهای چهارم و هفتم تمرین افزایش معنی داری(0/01= P و 0/05= P ) یافت. مقادیر LDH نیز در هفتمین روز تمرین و پس از بازیافت24 ساعته افزایش معنی داری (0/01= P =0/01، P و0/001= P ) را نسبت به سطوح پایه نشان داد و در همه مراحل خون گیری پس از تمرین افزایش معنی داری با گروه کنترل نشان داد.
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه پژوهش نشان داد عدم توجه بر زمان بازیافت مناسب با شدت کار ، باعث ایجاد آسیب عضلانی می شود. لذا پیشنهاد می شود مربیان و ورزشکاران به اصول تمرینی و زمانبندی تمرین توجه بیشتری نشان دهند.
تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار بود. به این منظور، 20 نفر از دانشجویان پسر رشته ی تربیت بدنی داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی شامل یک مرحله تمرین دایره ای در 5 ایستگاه و هر ایستگاه شامل 3 نوبت بود که هر نوبت با 75 درصد یک تکرار بیشینه در 8 تا 10 تکرار انجام شد. نمونه های خونی قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24 و 48 ساعت بعد از فعالیت، در حالت ناشتا جمع آوری شد. از پرسشنامه ادراک درد مک گیل برای تعیین کوفتگی عضلانی در زمان های قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24، 48 و 72 ساعت بعد از فعالیت و متناسب با برنامه تمرین برای عضلات چهارسر رانی، دلتوئید، سینه ای، سرینی و سه سر بازو استفاده شد. برای مقایسه تغییرات درون گروهی از تحلیل واریانس مکرر و تعقیبی بونفرونی و برای مقایسه تغییرات بین گروهی از آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0>α استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح سرمی شاخص های کراتین کیناز در گروه تجربی و در زمان های بلافاصله بعد از فعالیت (001/0p=) و 24 ساعت بعد از فعالیت (013/0p=) افزایش معناداری داشت. سطوح سرمی لاکتات دهیدروژناز در گروه تجربی و در بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معناداری داشت (032/0p=). سطوح سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله بعد از فعالیت (007/0p=)، 24 ساعت (016/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (035/0p=) افزایش معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد میزان درد ادراک شده کلی در گروه تجربی بلافاصله بعد از فعالیت (005/0p=)، 24 ساعت (005/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (006/0p=) افزایش معناداری را نشان داد. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً یک وهله فعالیت مقاومتی با 75 درصد یک تکرار بیشینه باعث افزایش میزان سرمی شاخص های آسیب عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در دانشجویان پسر ورزشکار می شود. بنابراین پیشنهاد می شود در شروع اجرای برنامه تمرینی مقاومتی در ورزشکاران برای جلوگیری از کوفتگی عضلانی از شدت های کمتر از 75 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شود.
تأثیر تعاملی شش هفته تمرین استقامتی و تزریق استروئید استانوزولول بر آنزیمهای کبدی موشهای صحرایی نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
375 - 389
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حا ضر، برر سی تأثیر تعاملی 6 هفته تمرین ا ستقامتی و تزریق ا ستروئید ا ستانوزولول بر تغییرات مقادیرسرمی آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز در موش های صحرایی نر سالم بو . د289 گرم به چهار گروه ± بدینمنظور 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن 12 هفته و میانگین وزن اولیه 16موشهای .(n= و استانوزولول ( 8 (n= تمرین+استانوزولول ( 8 ،(n= تمرین+دارونما ( 8 ،(n= تقسیم شدند: دارونما ( 8دریافتکننده استروئید هفتهای یک بار تزریق درونعضلانی استانوزولول ( 5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)داشتند، گروه های بدون دارو، به همان مقدارروغن آراشیذ را به عنوان دارونما دریافت کردند. حیوانات گروه تمرین بهVO2max مدت 6 هفته و 5 جل سه در هفته، تحت برنامه تمرین پی شرونده ا ستقامتی تا سقف شدت 70 تا 75 در صدروی تردمیل دویدند. مقادیر سرمی آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز به روش الایزاو برای مشخص کردن توزیع پراکندگی یکسان KS سنجیده شد. برای تعیین طبیعی بودن توزیع دادهها از آزمونتحلیل شد و برای P <0/ گروهها از آزمون لوِن استفاده شد. همچنین دادهها با آنالیز واریانس یکطرفه در سطح 05تعیین تفاوت های درون گروهی از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. تغییرات سرمی آنزیم آلانین آمینوترانسفرازمعنادار شدند، اما مقادیر سرمی آنزیم آلکالین فسفاتاز (P=0/ و آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز ( 001 (P=0/002)معنادار ن شد . (P=0/070) برا ساس یافته های این پژوهش میتوان گفت عدم تأثیر تعدیلی تمرین ا ستقامتی بر تغییراتآنزیمهای کبدی در پی مصرف استروئید استانوزولول است.
تاثیر 1 و 2 جلسه تمرین فزآینده در روز بر پاسخ زمانی فعالیت آنزیم های کبدی دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : شدت، مدت و تکرار جلسات تمرین در روز می توانند آثارمتفاوتی بر بروز آسیب های اکسایشی و سیستم ضد اکسایشی بدن داشته باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر 1 و 2 جلسه تمرین فزآینده در روز بر فعالیت آنزیم های اسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آلکانین فسفاتاز (ALP) سرم دختران فعال بود. روش تحقیق : در این مطالعه نیمه تجربی 21 دانشجوی دختر تربیت بدنی به طورتصادفی (7 نفر) به دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه کنترل از شرکت در هرگونه فعالیت ورزشی، در طی یک هفته منع شد. اولین گروه تمرینی 1 جلسه در روز تمرین کردند، در حالی که دومین گروه تمرینی 2 جلسه در روز (هر دو به مدت 7 روز) تمرین کردند. تمرین شامل دویدن بر روی نوارگردان باسرعت اولیه 6 تا 8 کیلومتر برساعت بود. پس از 3 دقیقه،1 دقیقه استراحت به صورت فعال (با سرعت 3 کیلومتر بر ساعت) اجرا گردید. سپس 2 کیلومتر بر ساعت برسرعت قبلی افزوده شده و فعالیت تا حد واماندگی ادامه یافت. به منظور سنجش متغیرهای بیوشیمیایی، خون وریدی قبل از تمرین، بعد از روزهای 1، 4 و 7 تمرینی و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی جمع آوری گردید. نتایح با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 05/0p< استخراج گردید. یافته ها: در هر دو گروه تجربی، فعالیت AST و ALP در روزهای 1، 4 و 7 تمرین افزایش معنی داری داشت (05/0>p)؛ اما پس از 24 ساعت استراحت، مقادیر AST گروه های تجربی به سطح قبل از تمرین کاهش یافت. نتیجه گیری: نتایج دال بر آن است که جلسات تمرینی فزآینده (با تکرار 1 یا 2 جلسه در روز)، ممکن است سطوح آنزیم های AST، ALT و ALP سرم را افزایش دهند، اما این تغییرات نامطلوب می تواند با در نظر گرفتن بازگشت به حالت اولیه مناسب، اصلاح شود.
تاثیر همزمان تمرین مقاومتی ومصرف پودر گانودرما بر سطوح سرمی آنزیم های آالنین آمینو ترانسفرازو آسپارتات امینوترانسفراز مردان مبتال به کبد چرب غیر الکلی
حوزه های تخصصی:
کبد چرب، یکی از بیماری های در حال افزایش است. تغذیه سالم و ورزش همراه با مصرف پودر گانودرما ، برای بیماران مبتلا به کبد چرب به دلیل اثرات محافظتی مورد توجه قرار گرفته است. با هدف از مطالعه حاضر بررسی تجویز توام تمرین مقاومتی ومصرف پودر گانودرما، بر روی سطوح سرمی آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز مردان مبتلا به کبد چرب میباشد. این مطالعه نیمه تجربی بر روی 30 مرد مبتلا به کبد چرب در شهرستان مهاباد انجام شد. افراد به طور تصادفی به سه گروه تمرین + مکمل، تمرین + دارونما و مکمل تقسیم شدند. گروههای تمرین به اجرای برنامه تمرین مقاومتی تواتر 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته با شدت 50 الی 70 درصد به صورت افزایشی در زمان 50 الی 65 دقیقه پرداختند.تجویز پودر گانودرما روزانه (5 میلی گرم (یک قاشق غذا خوری صبح ناشتا به مدت 8 هفته تجویز شد که برای جلوگیری از حساسیت از روزانه 1 گرم از دوز کم شروع شد تجزیه و تحلیل داده با نرم افزار spss انجام شد. در ابتدا توزیع دادهها و همگن واریانسها با استفاده از آزمونهای آماری شاپیرو_ویلک و لون مورد بررسی قرار گرفت و پس از اطمینان از توزیع طبیعی دادهها، آزمونهای آماری پارامتریک برای بررسی تغییرات استفاده شد. باتوجه به معنی داری آزمون تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی LSD برای تعیین تفاوت مورد استفاده قرار گرفت. میزان P کمتر یا مساوی 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. 8 هفته تمرین مقاومتی باعث کاهش سطوح سرمی آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز و اسپارتات آمینو ترانسفراز در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکی میشود علاوه براین مکمل گانودرما به تنهایی برروی AST، اثر دارد.
بررسی اثر تغییرات سطوح آنزیم های کبدی و افسردگی در زنان معتاد به متامفتامین پس از یک دوره تمرینات هوازی در مرحله ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهم ترین معضلات است و شیوع مصرف مواد در اقشار مختلف جامعه افزایش یافته و سرعت این معضل در زنان به طور قابل توجهی بروز می کند. ورزش می تواند گزینه ای برای پیشگیری و درمان بالقوه برای اعتیاد به مواد مخدر باشد. لذا، هدف از این پژوهش، تاثیر تمرین هوازی بر افسردگی و آنزیم های کبدی در زنان معتاد به متامفتامین بود.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن معتاد 25-40 سال در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. تمرینات با شدت 75-50 درصد VO2max طی شش هفته و سه جلسه در هفته انجام شد. این تمرینات شامل دویدن تناوبی و تمرینات کم برخورد (لوایمپکت) بود. جهت بررسی افسردگی آزمودنی ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (GHQ) استفاده گردید. نمونه های خونی جهت اندازه گیری سطوح آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه جمع آوری شد. جهت تحلیل تغییرات برون گروهی از آزمون آنکووا و تفاوت های درون گروهی و تحلیل نمرات پرسشنامه از آزمون T زوجی درسطح معناداری 0.05>P < span lang="AR-SA"> استفاده گردید.یافته ها: ورزش هوازی باعث کاهش معنادار ALT (P=0.04) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین در مقادیر AST در گروه تمرین (P=0.52) و افسردگی (P=0.95) نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: اعتیاد به مواد مخدر یک خطر جدی برای کبد و افسردگی می باشد و فعالیت ورزشی می توانند بر پاسخ های آنزیم های کبدی و افسردگی در همه افراد تاثیرگذار باشند و تا حد قابل قبولی آنها را مهار کنند.