فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
149 - 170
حوزههای تخصصی:
Background: Destination branding and social media strategy may be a major and strong marketing and promotional tool for destination marketers. Today tourism has been greatly affected by social media platforms. Besides being a major source of information, these tools can facilitate the interaction process among tourists and provide them with customized and personalized offers. These activities can ultimately lead to enhanced destination brand equity. Purpose: The present study attempts to investigate the impact of social media marketing on consumer-based brand equity components for tourism destinations. Method: The sample of the study totaled 149 visitors from Isfahan. Online questionnaires and convenience sampling methods were used to collect data research. The research hypotheses were tested using smart PLS software. Results: The results showed that there is a statistically positive and significant impact of social media marketing on destination brand awareness, destination brand image, destination brand quality, and destination brand loyalty. Conclusion: As the results show, social media marketing is an effective marketing tool to improve tourism marketing that in turn can enhance destination brand equity. These results are beneficial for tourism destination marketers and managers. Social media marketing as a prominent marketing tool can strengthen destination brand equity and potentially influence tourists’ behavior
تحلیل نشانه شناسانه از مؤلفه های مؤثر بر تفسیر و شکل گیری مفهوم جهت کاربست در هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات هستی شناسی کم توجهی به فرایندهای شکل گیری معنا در ذهن انسان است. هستی شناسی دارای ساختار ارجاعی است و تنها با برقراری روابط بین مفاهیم سعی دارد معنا را بازیابی کند؛ اما به مسئله شناخت و فرایندهای تفسیر و شکل گیری مفهوم در ذهن و خلق معنا در انسان توجهی ندارد. هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از الگوی سه وجهی نشانه پیرس و تمرکز بر مؤلفه تفسیر این الگو، مؤلفه هایی را که در شکل گیری مفهوم در ذهن انسان و خلق معنا تأثیر دارند شناسایی و برای کاربرد در هستی شناسی معرفی کند. برای رسیدن به این هدف از عاشورا به عنوان یک چندمعنایی استفاده شده است. روش: این پژوهش کیفی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، صفحات شخصی اینستاگرام پنج گروه (افراد پرطرفدار، مداحان، پدیدآورندگان آثار عاشورایی، مردم عادی، و افرادی با نگاه متفاوت) به عنوان جامعه پژوهش، انتخاب و یادداشت های منتشرشده در صفحات ایشان با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. در گام دوم 10 نفر از پدیدآورندگان آثار عاشورایی درزمینه های نقاشی، ادبیات، خوشنویسی، فیلم و کاریکاتور انتخاب و تجربه زیسته آنها در خلق آثار با روش پدیدارشناسی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 29 مقوله اصلی و 292 مقوله فرعی از تحلیل محتوای کیفی، 6339 یادداشت صفحات اینستاگرام در گام نخست و 8 مقوله اصلی و 47 مقوله فرعی از تحلیل مصاحبه های پدیدآورندگان آثار عاشورایی در گام دوم، شناسایی و استخراج شدند. نتیجه گیری: تفسیر فردی از یک واقعه و تشکیل مفهوم و الگوهای ذهنی در وی به سه جهان ( جهان شخصی، جهان اجتماع و جهان فناوری) وابسته است که تجربه ها و پیش داشته های ذهنی و همچنین بافتی که فرد در آن قرار دارد را شکل می دهند. مفهوم، بافت محور است و تفسیر آن فقط به تفسیرگر فردی بستگی ندارد؛ بلکه وابسته به بافت اجتماعی است. ترجیح شخصی انسان، تنها راه تفسیر نشانه ها وعامل تعیین کننده اصلی در شکل گیری نظام های معنایی مانند هستی شناسی ها نیست. بافتی که انسان در آن به سر می برد، قواعد اجتماعی و همچنین عادت ها، محدودیت هایی را برای تفسیر ایجاد می کند. براین اساس، استفاده از نظام ارجاعی و قواعد منطق و همچنین به کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی و علوم رایانه به تنهایی نمی تواند در هستی شناسی به بازنمایی معنا کمک کند؛ بلکه ویژگی های فردی، بافت، پیش داشته های ذهنی و مؤلفه های موجود در سه جهان شخصی، اجتماعی و فناورانه در شکل گیری مفهوم و ساخت معنا مؤثر، و توجه به آن ها در هستی شناسی به ویژه در موضوع های چندمعنایی و بافت محور مانند عاشورا ضروری است.
تحلیل فرایند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مجموعه سازی به عنوان یکی از اساسی ترین فعالیت ها در کتابخانه مطرح می باشد و به دلیل اینکه یکی از موارد رضایت مراجعه کنندگان از کتابخانه منابع آن محسوب می شود، از حساسیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سطح تهران می پردازد. روش شناسی: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته، شامل 15 سؤال باز بود که از طریق آن با 10 کارشناس مجموعه سازی یا معاون کتابخانه دانشگاهی مصاحبه به عمل آمد. برای طراحی سؤالات مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای در حوزه فرایند مجموعه سازی و خط مشی مجموعه سازی در کتابخانه ها صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مجموعه سازی کتاب ها ی چاپی در کتابخانه های موردمطالعه را می توان تحت تأثیر عواملی همچون سیاست های مجموعه سازی، شناسایی نیازهای کاربران، فراهم آوری منابع، بودجه و ارزیابی مجموعه مقوله بندی کرد. برای مجموعه سازی کتاب های الکترونیکی خط مشی مدونی وجود نداشت و برای فراهم آوری آن ها از روش های دانلود رایگان، خرید مجموعه ای منابع، اشتراک پایگاه های اطلاعاتی و یا مبادله بین کتابخانه ای استفاده می شد. از جمله چالش های مجموعه سازی در کتابخانه ها، فراهم نبودن خط مشی مکتوب، نیاز به دانش افزایی کتابداران و ضعف نرم افزارهای کتابخانه ای بود. نتیجه: مطابق با یافته ها، می توان نتیجه گرفت سازوکار مجموعه سازی در کتابخانه های موردمطالعه، فاقد گروهی از مؤلفه های مهم، مانند خط مشی مدون مجموعه سازی، اصول مشخص انتخاب و کمیته های انتخاب و همچنین ارزیابی مستمر مجموعه است. همچنین مجموعه ای از عوامل بیرونی و درونی در کاستی های موجود، دخیل هستند. تحریم های بین المللی، سیاست های کلی دانشگاه و نحوه تخصیص بودجه کتابخانه ها، جدی نگرفتن لزوم تهیه خط مشی مدون مجموعه سازی، نبود برنامه ریزی مشخص برای ارزیابی مجموعه، از جمله عوامل تأثیرگذار بودند. از نتایج پژوهش حاضر می توان برای شناسایی شیوه های مجموعه سازی در کتابخانه های دانشگاهی بهره گرفت و در جهت رفع نواقص و چالش های مجموعه سازی گام برداشت.
بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی این کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های شخصیتی مهم در افراد، مثبت اندیشی است که توانایی ایجاد مهارت ها را افزایش می دهد. از سویی، داشتن کارکنانی با مهارت های ارتباطی قوی، یکی از عوامل مهم موفقیت یک سازمان خدماتی است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی آنها است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد (70 نفر) بودند. نمونه موردنظر (59 نفر) بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مثبت اندیشی اینگرام و ویس نیکی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های ارتباطی بود که روایی آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی هر دو پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین همه مؤلفه های مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد پایین تر از سطح مطلوب بود. همچنین، مثبت اندیشی به طور معناداری بر مهارت های ارتباطی کتابداران تأثیر داشت. بررسی جزئی تر نشان داد که برخی مؤلفه های مثبت اندیشی اثرگذاری بیشتری بر مؤلفه های مهارت های ارتباطی کتابداران داشتند، به طوری که مؤلفه تفکر مثبت روزانه و ارزیابی دیگران از خویش بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی داشت. همچنین، مؤلفه ای که بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط غیرکلامی داشت، مؤلفه ارزیابی دیگران از خویش بود. در مقابل، مؤلفه خوداعتمادی کمترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی داشت. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، فراگیری یا تقویت توان مثبت اندیشی به صورت مستقیم در افزایش و بهبود مهارت های ارتباطی اثرگذار خواهد بود. بنابراین تقویت مثبت اندیشی کتابداران از طرق مختلف از جمله اجرای کارگاه ها و دوره های آموزشی، زیر نظر گروه ها و انجمن های حرفه ای، و تخصیص بودجه معین برای کلیه هزینه های این فعالیت ها پیشنهاد می شود.
ارزیابی محتوای پیشینه ی پژوهش در مقالات پژوهشی دو رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه شناسی (1399- 1394)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
95-106
حوزههای تخصصی:
هدف: پیشینه ی پژوهش یکی از مباحث اصلی در متون و مقالات پژوهشی است، به گونه ای که تدوین مقالات پژوهشی در راستای پیشینه ی پژوهش و آثار گذشته صورت می گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی محتوای پیشینه ی پژوهش مقالات پژوهشی دو رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه شناسی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کمی انجام شده که به بررسی 60 مقاله پژوهشی دو رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه شناسی پرداخته است. ابزار پژوهش چک لیست بوده که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون که برابر با 74% و روایی آن زیر نظر استاد راهنما و مشاور مورد تأیید واقع شده است. برای سنجش داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس[1] استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، در خصوص ربط موضوعی پیشینه های پژوهش، وضعیت پیشینه ی پژوهش مقالات پژوهشی در وضعیت مطلوبی قرار دارند، اما وضعیت پیشینه های پژوهش از لحاظ توجه به رویکرد انتقادی و تجزیه و تحلیل پیشینه های پژوهش برای درک بهتر موضوع در وضعیت مناسبی قرار ندارند. در ارتباط با انسجام و کافی بودن توضیحات پیشینه ی پژوهش وضعیت رشته ی علم اطلاعات به نسبت رشته ی جامعه شناسی موفق تر عمل کرده است. نتایج آزمون من وایتنی نشان می دهد، در خصوص موارد مورد بررسی به جز تحلیل انتقادی پیشینه های پژوهش تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد پژوهشگران به محتوای پیشینه ی پژوهش توجهی کافی نمی کنند و تنها برای حفظ ساختار ظاهری، پیشینه های پژوهشی آورده می شود که بار اطلاعاتی زیادی ندارند.
شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش: بررسی میزان استفاده دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران از شبکه های اجتماعی و پیام رسان برای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های جامعه شبکه ای، گسترش شبکه های «اجتماعی و پیام رسان» و از جمله کارکردهای این شبکه ها، مدیریت اطلاعات و دانش است. مقاله حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران به عنوان نخبگان جامعه تا چه اندازه توانسته اند از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده کنند؟
روش پژوهش: از روش پیمایشی با نمونه گیری تصادفی در میان دانشجویان ۷ دانشگاه ممتاز تهران بر اساس رتبه بندی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام برای ارائه توصیفی از وضعیت فعلی استفاده شده است. برای تحلیل عمیق تر یافته ها و ارائه راهبردهایی از جنس سیاستگذاری از مصاحبه عمیق استفاده شده است.
یافته ها: در حالی که 50.۱ درصد دانشجویان معتقدند شبکه های مذکور به بخش از زندگی روزمره ایشان تبدیل شده است، اکثریت دانشجویان، صرفاً مصرف کننده محتوا با اولویت محتوای سیاسی هستند. بیشترین محتوای مرتبط با دروس، صرفاً دنبال کردن اخبار کلاس هاست. بر اساس شاخص های تعیین شده برای سنجش میزان استفاده دانشجویان از این شبکه ها برای مدیریت دانش، ۷ درصد دانشجویان به هیچ وجه از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده نمی کنند. ۴۹ درصد در مقادیر کم و خیلی کم، 15.5 درصد در مقادیر خیلی زیاد و زیاد و 28.4 درصد تا حدودی از شبکه های مذکور برای مدیریت دانش استفاده می کنند. در ادامه پژوهش راهبردهایی از جنس سیاستگذاری برای اصلاح الگوی استفاده از این شبکه ها پیشنهاد شده است.
نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی از ظرفیتی بسیار مهم برای مدیریت دانش برخوردار هستند و اساساً مفهوم شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش به دلیل ناشی شدن هر دو مفهوم از انقلاب اطلاعاتی، توسعه جوامع اطلاعاتی و در نهایت شکل گیری و توسعه شبکه های اجتماعی دارای پیوندی اجتناب ناپذیر با یکدیگر هستند. یافته ها نشان داد که در سطح ۷ دانشگاه ممتاز شهر تهران هنوز استفاده از شبکه های اجتماعی برای مدیریت دانش در سطح مطلوبی نیست؛ اما تنها ۷ درصد دانشجویان از هیچ یک از گویه های مرتبط با مدیریت دانش شامل اخذ مشاوره های علمی و پژوهشی از استادان، استفاده از ظرفیت کار تیمی برای فعالیت های علمی و ...، استفاده نکرده اند.
واژگان کلیدی: شبکه های اجتماعی؛ مدیریت دانش؛ دانشجویان؛ دانشگاه های تهران؛ سیاستگذاری
The Semantically Rich Learning Environments: A Systematic Literature Review(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
99 - 125
حوزههای تخصصی:
Purpose: The research is intended to extract repetitive themes in the field of semantic-rich learning and to express the basic opportunities and challenges therein. Method: The method applied was to review the articles published in the WOS database, during the years 2000 to 2020 by using the paradigm funnel technique; moreover the Nvivo software was used for document analysis and theme extraction. Findings: In the study, it was found that establishing access to appropriate educational content, proper analysis and representation of knowledge, human capabilities enhancement, personalization of learning, and improving the quality of assessment, are the most important positive effects of using STs in learning; Also, in this study, nine themes and seven major challenges in the field of semantic-rich learning were identified. Conclusion: personalization and adaptation, and the development of various ontologies, are the most cited themes; and access to learning content and concerns about the design and development of learning systems are the most important challenges facing semantic-rich learning environments. We believe that in order to overcome the enumerated challenges, the combination of STs with other emerging cognitive and communication technologies, such as IoT, is necessary and could be the subject of future research in this field.
ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مدخل های مفاهیم و شمار روابط معنایی در تحلیل عملکرد بازیابی اطلاعات در هستی شناسی کشاورزی سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی های ساختاری به شیوه سامان دادن و نمایش روابط بین مفاهیم در بدنه یک حوزه علمی یا دانش می پردازد که در واقع، مبنای شکل گیری هستی شناسی است. به این ترتیب، تحلیل سطح ترکیب در ساختار مدخل های مفاهیم و تأثیر آن بر میزان روابط بین آن ها می تواند در ساخت، حفظ و نگهداری هستی شناسی ها با تکیه بر ارزیابی های ساختاری حائز اهمیت فراوان باشد. این پژوهش با هدف تبیین ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مفاهیم با شمار روابط معنایی با استفاده از روش ارزیابی کمّی صورت گرفته است. این هدف بر این فرضیه تکیه دارد که بین سطح ترکیب در ساختار مفاهیم و تعداد روابط معنایی آن ها رابطه ای معنادار وجود دارد. نتایج پیشینه پژوهی نشان می دهد که در ارتباط بین سطح ترکیب در ساختار مفهوم با روابط معنایی اختصاص یافته به آن ها در راستای افزایش عملکرد بازیابی اطلاعات، پژوهشی انجام نشده است. داده های این پژوهش از هستی شناسی معتبر کشاورزی «سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد (VocBench)» اخذ شده است. حجم جامعه پژوهش 40000 مفهوم کشاورزی است که حدود 1500 مفهوم از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. به منظور تحلیل سطح ترکیب در ساختار مفاهیم با استفاده از نرم افزار «اکسل» و «اس پی اس اس» تحلیل های نسبی و تحلیل بسامد صورت گرفت. در بررسی ارتباط بین ساختار مفهوم و روابط معنایی از آمار استنباطی، به ویژه از مقایسه تحلیل میانگین و روش همبستگی «پیرسون» با استفاده از گزارش های نرم افزار «اس پی اس اس» مدد گرفته شده. نتایج نشان می دهد که نسبت عامل بندی مفاهیم یک کلمه ای برابر با 58/0 است؛ به این مفهوم که از هر 100 مفهوم یک و دو-کلمه ای، 58 مفهوم یک کلمه ای در هستی شناسی کشاورزی وجود دارد. مفاهیم مرکب دو-کلمه ای 7/38 درصد از کل مفاهیم را به خود اختصاص داده است. دلیل کاهش نسبت سادگی در ساختار مفاهیم، شمار قابل توجه مفاهیم مرکب دوکلمه ای است. متوسط روابط معنایی ورودی به مفاهیم یک-کلمه ای و خروجی از آن ها برابر با 70/6 یا 7 رابطه معنایی است. بر اساس آنالیز همبستگی «پیرسون» بین شمار روابط تاکسونومیک (000/0 = p -value و 1500 = N و 98/0 - = r) و نیز شمار روابط غیر تاکسونومیک (035/0 =p-value و 1500 = N و 54/0 - =r) با سطح ترکیب در مفاهیم، ارتباط معنادار معکوس وجود دارد. این بدان معناست که افزایش سطح ترکیب در ساختار مفاهیم، عامل کاهش شمار روابط معنایی آن ها می شود. بنابراین، کاهش سطح ترکیب در ساختار مفاهیم، عامل افزایش روابط معنایی در هستی شناسی است که در افزایش جامعیت و مانعیت در نظام بازیابی اطلاعات و ایجاد انسجام در شبکه روابط معنایی در هستی شناسی مؤثر است. نتایج این پژوهش می تواند به طور مستقیم در تدوین و ارزیابی ساختار سایر نظام های سازمان دانش مانند اصطلاحنامه ها، به منظور افزایش عملکرد در بازیابی اطلاعات و نیز در تدوین هستی شناسی کشاورزی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
Studying "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" on the Iranian University Library Websites: Correlation Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
171 - 183
حوزههای تخصصی:
Purpose: Nowadays, average visit duration through the university library websites and bounce rate of the web users, are two important factors from the standpoint of Google Search Engine Optimization (SEO). The main objective of this paper is to study the two mentioned factors in Iranian university library websites and interactive relationship analysis between them. Method: This study opted for the webometrics approach. The research community was 42 library websites of Iranian governmental universities affiliated with the ministry of science, except Payam- Noor and Farhangian. These mentioned websites were analyzed by the descriptive and analytical survey methods. The data had been extracted by the "Similarweb" analytical tool (3 months: January to March 2020). Three software, "SPSS22", "Excel" and "LibreOfficeCalc", were used for data analysis. Findings: The lowest (best) bounce rates from the library website were observed in the websites of the Central Library of Allameh Tabatabai University and the Digital Library of the University of Guilan, respectively. The highest (best) "average visit duration", was observed in the digital library websites of Isfahan university of technology and the university of Tehran, respectively. Conclusion: The "bounce rate" of members of the research community has been observed between 13% and 100%. Also, "average visit duration" has been seen from 0 to 300 seconds. Iranian university library websites from the standpoint, two factors that impacted Google SEO, have been seen in the weak level. A significant inversely correlation was obtained between "Bounce Rate" and "Average Visit Duration" in 42 Iranian governmental university library websites with an amount of 0.6.
تبیین مدل نظری فرآیند مدیریت دانش در ساخت هوش طراحی خودکار نما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش عامل آگاهی و معنای امروز جهان است و این منبع ارزشمند و راهبردی تنها دارایی ماندگار بشر بوده و ارائه هرگونه محصولات، خدمات و فناوری با کیفیت مناسب و در زمان کوتاه بدون حفظ و مدیریت این منبع باارزش ممکن نخواهد بود. با توجه به رشد بسیار سریع دانش، مدیریت دانش، هم در بعد معنایی و هم در بعد حجمی یک ضرورت بوده و عدم انجام آن منجر به تنزل بهره وری می شود. این مسئله برای تمام دانش ها از جمله دانش معماری نیز مطرح است. یکی از نشانه های رشد سریع دانش معماری، افزایش نرم افزارها در یک دهه اخیر با کارکردهای مختلف در جهت حل مسائل معماری است که نشان دهنده فزونی حجم داده ها و چند عاملی بودن فرایندهای طراحی است. از این رو، هدف این پژوهش رسیدن به یک مدل نظری و ارائه پیشنهاد برای اجرای مدیریت دانش با استفاده از هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری است. در این مقاله از روش کیفی که بر پایه مدل های مفهومی از فرایند داده های کشف دانش بهره گرفته شده است که یک تحقیق اکتشافی برای برجسته کردن عملکردهای مربوط به اعمال روند مدیریت دانش در معماری است. نتیجه این پژوهش ارائه مدل شبیه سازی شده مدیریت دانش در معماری و مدل سازی فرایند ساخت هوش طراحی خودکار نماست. طبق نتایج به دست آمده، ورود هوش مصنوعی در عرصه معماری به صورت هوش طراحی خودکار برای طراحی نمای ساختمان ها می تواند فرایند مدیریت داده ها، اطلاعات و دانش در معماری را برای رسیدن به طراحی چندعاملی فراهم آورد.
بررسی و ارزیابی کتاب های مصور کودک مرتبط با ائمه معصومین و شخصیت های مذهبی بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش دستیابی به یک روش اصولی در تصویرسازی کتاب های کودک با تحلیل عملکرد تصویرگران و ناشران کتاب های مذهبی کودکان بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی است. روش شناسی: روش بررسی استفاده از سیاهه وارسی برگرفته از کتاب گرامر طراحی تصویری کرس و لیوون است که به عنوان منبع اصلی در تحلیل نشانه شناختی کتاب های مصور به کار می رود. بر اساس این سیاهه، کلیه کتاب های مذهبی کودکان با موضوع شخصیت های مذهبی برای گروه سنی الف از نظر شش عنصر ترکیب بندی، زاویه دید، بُعد، شکل، رنگ و بافت ارزیابی شدند. یافته ها: نتیجه این پژوهش نشان داد که در طراحی کتاب های تصویری کودکان با این موضوع بیشترین توجه به بعد رنگ با نمره 54/3 می شود. بعد از آن ابعادی چون شکل با نمره 3/1، ترکیب بندی با نمره 2/6 ، و بافت با نمره 1/28 قرار دارند. بحث مربوط به زاویه دید نیز به صورت کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه این ارزیابی کیفی نیز نشان داد که بیشترین موارد استفاده در زاویه دید، روبه رو و عمومی و دور است. ارزیابی این آثار بر اساس ناشران نشان داد که انتشارات جامعه پژوهش و انتشارات جامعه القرآن بهترین نتیجه را در این خصوص به دست می آورند. همچنین ارزیابی این کتب از نظر تصویرگران نیز نشان داد که کارهای تصویرگری معصومه برومند بیشترین نمرات کمی را به خود اختصاص داده اند.
اطلاعات بدنمند در یوگا: طرح موضوع در مرز مشترک اطلاعات و تعمق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف در مقاله حاضر با نشان دادن اهمیت دو مفهوم: 1) رفتار اطلاعاتی لذت بخش و متعالی و 2) اطلاعات بدنمند، یافتن دامنه های پژوهشی در مرز مشترک رفتار اطلاعاتی، مطالعات تعمقی است. رو ش شناسی : مقاله مفهومی حاضر مبتنی بر مباحث رفتار اطلاعاتی زندگی روزمره و متعالی است که تاکنون در ادبیات علوم اطلاعات به صورت مفهومی و تجربی ارائه شده است. نخست، ضرورت تحقیق در این حوزه با رویکرد مبتنی بر بدن، مطرح و سپس یوگا به عنوان زمینه ای برای ظهور رفتارهای اطلاعاتی متعالی توصیف خواهد شد. یافته ها : زندگی انسان دارای جنبه های عمیقی است که تعامل اش با اطلاعات نه برای حل مسائل و انجام کارهای روزمره، بلکه به منظور لذت و درک معناست که به آن «سطح بالاتر زندگی روزمره» گفته می شود. یکی از نمونه های ظهور آن در زندگی انسان ها تمرینات تعمقی، همچون یوگاست، که تعداد هنرجویان آن در ایران و جهان رو به افزایش است و افراد زیادی یوگا را به عنوان اوقات فراغت جدی دنبال می کنند. نوع اطلاعات در این بافت متفاوت از آنچه به صورت سنتی می شناختیم است و اطلاعات وابسته به بدن، مبتنی بر حواس و تجربه های بدنی است. اطلاعات بدنمند حوزه جدیدی است که علوم اطلاعات بر آن متمرکز شده و تلاش می کند مفهوم اطلاعات را با توجه به نقش بدن آن گونه که در زندگی افراد تجربه می شود توصیف کند. نتیجه گیری : با توصیف نقش دانش بدنمند و رفتارهای اطلاعاتی متعالی در بافت یوگا، بخشی از مرزهای مشترک میان رشته علم اطلاعات با مطالعات تعمقی مشخص و پرسش ها و مسائل پژوهشی در این زمینه مطرح شد.
تحلیل محتوای مقالات فصلنامه مطالعات مدیریت گردشگری (1391-1398) بر مبنای الگوی مشارکت نویسندگان و ویژگی های روش شناسی، استنادی و عملکردی مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
161 - 192
حوزههای تخصصی:
مطالعه روند تولید مقالات علمی در هر حوزه دانشی، از یک سو می توانند تصویری شفاف از خط سیر علمی یک نشریه ارائه دهد و از سوی دیگر، شکاف ها و خلأهای پژوهشی را در آن حوزه، شناسایی نماید. در این میان بررسی پژوهش های انتشار یافته در حوزه گردشگری، می تواند درک صحیحی از رویکردهای نظری، روش ها و تکنیک های مورد استفاده محقق و چگونگی پیشرفت نظری و روشی در این حوزه را فراهم سازد و اطلاعاتی مستند در خصوص سیر تحول و روند انجام این پژوهش ها در طول یک دوره زمانی مشخص ارائه دهد؛ ضمن آنکه چشم اندازی شفاف در زمینه محدودیت ها، آسیب ها و موارد نیازمندِ توجه بیشتر را، برای پژوهشگران و نیز مدیران و برنامه ریزان این حوزه فراهم می آورد. مسئله اصلی این پژوهش، شناخت مقالات علمی منتشر شده در نشریه «مطالعات مدیریت گردشگری» بر مبنای چهار مؤلفه: ویژگی ها و الگوی مشارکت نویسندگان، ویژگی های روش شناسی، استنادی و عملکردی مقالات است. روش پیشبرد پژوهش توصیفی بوده و به طور خاص از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و شیوه تحلیل آنها کمّی است. نمونه های مورد مطالعه تع داد 219 مقاله(N=219)، شامل کلیه مقالات انتشار یافته در نشریه مطالعات مدیریت گردشگری، طی سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ در ۸ دوره و ۳۲ شماره(۴۸-۱۷) است. نتایج این پژوهش ضمن ارائه تصویری روشن از الگوهای مشارکتی نویسندگان و نیز ویژگی های روش شناسی، عملکردی و استنادی مقالات، خط سیر و روند ثبات یا تغییرات به وجود آمده در هر یک از الگوها و ویژگی های مورد مطالعه در این نشریه را طی هشت سال، آشکار نموده است.
بررسی میزان به کارگیری مؤلفه های خلاقیت گیلفورد در مجلات فارسی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تقویت تفکر خلاق برای رشد فعلی و آینده کودک و جامعه ضروری است و ادبیات کودک می تواند نقش مهمی را در پرورش مهارت های تفکر و خلاقیت داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان به کارگیری مؤلفه های خلاقیت گیلفورد در مجلات فارسی کودکان صورت گرفت. روش: روش پژوهش، تحلیل محتوا و جامعه آماری مطالب داستانی و غیرداستانی 12 مجله معتبر فارسی کودکان فهرست شده در تقسیم بندی شورای کتاب کودک است. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای برای مطالب داستانی و غیرداستانی است. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی محقق ساخته ای است که بر اساس مؤلفه های هشت گانه تفکر خلاق گیلفورد تهیه شد. روایی ابزار بر مبنای پژوهش های پیشین و پایایی با ضریب همبستگی درون گروهی تأیید شد. یافته ها: میانگین مؤلفه های تفکر خلاق گیلفورد در مطالب داستانی و غیرداستانی مجلات متفاوت است. در مطالب داستانی، حساسیت به مسئله دارای بیشترین میانگین و پیچیدگی و پس از آن ترکیب کمترین میانگین را داشتند. همچنین میانگین میزان پرداختن به مؤلفه حساسیت به مسئله در بین مطالب غیرداستانی بیش از سایر مؤلفه ها بود و کمترین میزان میانگین نیز به مؤلفه ارزشیابی تعلق گرفت. در مطالب داستانی مجله «سه چرخه» و در مطالب غیرداستانی مجله «نبات» به مؤلفه های خلاقیت توجه بیشتری داشتند. نتیجه گیری: مجلات کودکان فارسی باید توجه بیشتری به مسئله خلاقیت داشته باشند، این مهم با رویکرد فعلی آنان قابل دستیابی نخواهد بود و باید در خط مشی خود پیرامون انتشار آثار فاقد محتوای خلاقانه تجدیدنظر اساسی نمایند.
امکان سنجی ارائه خدمات مؤثر در افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی کاربران در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توانایی تشخیص اخبار جعلی یکی از راهبردهای مؤثر برای مقابله با شیوع اخبار جعلی است. کاربران کتابخانه از جمله افرادی هستند که می توانند با مراجعه به کتابخانه های عمومی این توانایی ها را کسب نمایند. از این رو هدف از انجام این پژوهش، تعیین دیدگاه کتابداران در مورد امکان سنجی ارائه خدمات مؤثر در افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی کاربران و همچنین وضعیت زیرساخت ها و ملزومات لازم برای ارائه این خدمات و ضرورت ارائه آن در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه (170 نفر) تشکیل می دهند که از بین آنها (118 نفر) از طریق جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است یافته ها: طبق نتایج به دست آمده میانگین امکان ارائه خدمات مؤثر در افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی (14/3) و زیرساخت ها و ملزومات لازم برای ارائه خدمات (80/2) است و ضرورت ارائه خدمات از نظر کتابداران در کتابخانه های عمومی در سطح میانگین (23/3) است. همچنین نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد وضعیت امکان ارائه خدمات و زیرساخت های و ملزومات لازم برای ارائه خدمات با سطح مطلوب اختلاف معناداری دارند. نتیجه : با توجه به اهمیت توانایی تشخیص اخبار جعلی برای کاربران و تأثیرات منفی انتشار گسترده اخبار جعلی، باید آموزش و اقدامات لازم در جهت ارتقای توانایی تشخیص اخبار جعلی آنان صورت گیرد، تا افراد به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض پیام های جعلی از این مهارت استفاده کنند. همچنین، با استفاده از نتایج این پژوهش، مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی می توانند در جهت ایجاد شرایط و اقدامات لازم آموزش تشخیص اخبار جعلی کاربران، برنامه ریزی های مؤثر را انجام دهند.
تحلیل هم رخدادی واژگان و ترسیم نقشه علمی پژوهش ها با محوریت مدرسه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
18-34
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل هم رخدادی واژگان و ترسیم نقشه علمی پژوهش های با محوریت مدرسه است. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، توصیفی/ تحلیلی، و مبتنی بر تکنیک علم سنجی بود. جامعه آماری، مقالات نمایه شده در پایگاه های اس.آی.دی، پرتال جامع علوم انسانی، مگیران، و اریک، در بازه زمانی ۹ ساله ۱۳۹۹-۱۳۹۱ (۲۰۱۲-۲۰۲۰)، با جست وجوی کلیدواژه «مدرسه» بود. در بخشی از پژوهش از کل جامعه و در قسمتی دیگر از قانون پراکندگی برادفورد برای نمونه گیری استفاده شد. همچنین به وسیله نرم افزارهای راور- ماتریس و وی.اُ.اس ویوور به ترتیب نمودارهای ماتریس هم رخدادی و نقشه علمی تهیه شد. یافته ها: در جست وجوی کلیدواژه «مدرسه» در پایگاه های مذکور، ۴۳۹۰ مقاله فارسی (۱۳۹۹-۱۳۹۱) و ۱۴۳۱۳ مقاله انگلیسی (۲۰۱۲-۲۰۲۰)؛ و نیز ۱۷۱۲ واژه فارسی، و ۳۵۶۳ واژه انگلیسی یافت شد. براساس یافته های حاصله بیشترین نرخ رشد پژوهش های فارسی با محوریت مدرسه در سال های ۱۳۹۸ (42/16٪) و ۱۳۹۷ (٪33/14)، و در انگلیسی سال ۲۰۱۲ (09/20٪) بود. بیشترین این مقالات مربوط به حوزه های «روانشناسی» و «آموزش و پرورش» بود. همچنین بالاترین نرخ هم رخدادی واژگان با کلمه مدرسه، متعلق به واژه های «تفکر انتقادی- ذهن» در مقالات فارسی و «دانش آموزان- مدارس»، در مقالات انگلیسی بود. نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل تحولات «مدرسه» در سطوح ملی و بین المللی نشان داد، طی سال های اخیر پژوهش های بسیاری به این مفهوم پرداخته اند. بررسی میزان انتشار پژوهش ها و نیز واژگان هم رخداد با «مدرسه» حاکی از آن است که این مفهوم به طور تلویحی در بطن حوزه های مطالعاتی مختلف وجود دارد، به نظر می رسد لازم است «مدرسه» به جای بررسی در حوزه های مطالعاتی پراکنده، در یک حوزه تخصصی مورد پژوهش قرار گیرد.
شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه درکتابخانه های ایران با ارائه الگوی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه در کتابخانه های ایران و ارائه الگوی پیشنهادی است. روش پژوهش : پژوهش، از نوع کاربردی با رویکرد کیفی است که با استفاده از روش نظریه زمینه ای یا داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل استادان علم اطلاعات و دانش شناسی، مدیران، متولیان فرهنگی، مدیران کتابخانه ها، کتابداران و صاحب نظران برخی از حوزه های مرتبط با فعالیت های داوطلبانه بود. به منظور گردآوری داده ها 47 نفر از افراد واجد شرایط، به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، فعالیت های داوطلبانه در کتابخانه های ایران متأثر از عوامل حمایت و بسترسازی، شناسایی انگیزه فعالیت های داوطلبانه، جذب و حفظ نیروهای داوطلب به کتابخانه است. موانع جذب نیروهای داوطلب شامل موانع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مدیریتی، حقوقی و قانونی هستند. همچنین، باورهای شخصی و روان شناختی و عوامل تأثیرگذار اجتماعی به عنوان عوامل مداخله گر بر فعالیت های داوطلبانه تأثیر دارند. بر اساس مدل پیشنهادی ایجاد و اصلاح قوانین، تبلیغ و اطلاع رسانی و آموزش از راهبردهای توسعه جذب نیروهای داوطلب در کتابخانه های ایران است. نتیجه گیری: حضور نیروهای داوطلب در کتابخانه های ایران، دارای پیامدهای مثبت و منفی می باشد که پیامدهای مثبت آن به مراتب بیشتر از پیامدهای منفی آن است. برای توسعه فعالیت های داوطلبانه، نیاز به نقشه راه و الگویی است که بتواند با ایجاد و اصلاح قوانین و جلب حمایت نهادهای دولتی و غیردولتی زمینه حضور مؤثرتر نیروهای داوطلب را در کتابخانه های کشور فراهم سازد.
واکاوی مفاهیم تشکیل دهنده و توسعه و ارزیابی مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش توسعه و ارزیابی مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیاست. برای این منظور، عناصر اصلی و فرعی و خصیصه ها شناسایی شدند. این پژوهش از نوع توسعه ای بوده و ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی محقق ساخته است. این مطالعه با استفاده از رویکرد آمیخته و با روش های مطالعه اسنادی، گروه کانونی، مدل سازی داده و ارزیابی مدل برای دستیابی به اهداف انجام شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش در روش اسنادی منابع بازیابی شده در حوزه اینترنت اشیا، اشیای فیزیکی و مجازی، و در روش گروه کانونی، متخصصان حوزه های اینترنت اشیا و کتابخانه دیجیتال بود. در این بخش ۹ نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این بخش ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بود و روش تحلیل، کلیدواژه در بافت بود. ابزار تجزیه و تحلیل در روش گروه کانونی به صورت دستی، در بخش مدل سازی نرم افزار «پروتژه» و «تری دی مکس»، در بخش ارزیابی مدل، پلاگین ارزیابی نرم افزار «پروتژه» بود. بر اساس یافته های روش اسنادی (بررسی ۱۰ مدل و هستان شناسی هسته در حوزه اینترنت اشیا، اشیای فیزیکی و مجازی)، ۴۴ عنصر اصلی، ۱۰۸ عنصر فرعی، و ۶۲ خصیصه، به عنوان هسته اولیه تشکیل دهنده عناصر اصلی، فرعی، و خصیصه های مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی در کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیا استخراج گردید. بر اساس یافته های گروه کانونی، ۹ عنصر اصلی، شامل کاربر اطلاعاتی، دستگاه کاربر، سرور کتابخانه دیجیتال، خدمات اطلاعاتی خودکار، منابع فیزیکی، منابع مجازی ، کلیه منابع اطلاعاتی در وب، منابع اطلاعاتی موجود در سرور کتابخانه دیجیتال، و امنیت و حفاظت از داده ها شناسایی و تعیین گردید. همچنین، ۲۷ عنصر فرعی و ۳۸ خصیصه برای عناصر اصلی شناسایی شد. سرانجام، مدل عمومی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال در بستر اینترنت اشیا توسعه داده شد. در این مدل چگونگی ارتباط و تعامل عناصر با یکدیگر ترسیم گردید. ارزیابی مدل نشان داد که ساختار سلسله مراتبی عناصر متراکم نیست و به برخی از انواع ویژگی ها و محدودیت های ویژگی توجه نشده است. به طور کلی، برای بهره گیری از اینترنت اشیا در کتابخانه ها باید با استفاده از روش های مدل سازی تمامی عناصر و خصیصه های اساسی در اینترنت اشیا در مدلی که ساختار منطقی پایگاه داده سیستم اطلاعاتی تبادل اطلاعات علمی کتابخانه دیجیتال را تشکیل می دهد، دخالت داده شود و بر آن منطبق گردد. این مدل می تواند به عنوان نقشه پایگاه داده برای متخصصان و طراحان پایگاه داده عمل کند.
شناسایی و اولویت بندی فناوری های نوین در مدیریت کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش برآنست تا ضمن شناسایی فناوری های نوین قابل کاربرد در مدیریت کتابخانه های عمومی، اولویت کاربست آن ها در کتابخانه های عمومی کشور ایران را مشخص کند. روش: در مرحله اول، ابتدا مبتنی بر روش مطالعه کتابخانه ای و مرور پیشینه ها، فهرست اولیه ای از فناوری های نوین قابل کاربرد در مدیریت کتابخانه های عمومی و همچنین فهرست معیارهای ارزیابی آن ها استخراج شد. به منظور اعتباریابی فهرست های اولیه، از دو روش کیفی مبتنی بر اجماع ذی نفعان (پنل دلفی و گروه اسمی) با حضور ذی نفعان اصلی در کتابخانه های عمومی در حوزه های 1- بودجه و مالی، 2- مدیریت و راهبری، 3- فناوری، 4- کتابداری، و 5- کاربر استفاده شد. در مرحله دوم نیز به منظور ارزیابی فناوری ها مبتنی بر معیارهای ارزیابی، از روش «آنتروپی شانون» برای وزن دهی به معیارهای ارزیابی و از تاپسیس گروهی برای اولویت بندی فناوری های نوین بر اساس معیارهای استخراج شده استفاده شد. یافته ها: در مرحله اول، فهرستی شامل 28 فناوری نوین قابل کاربرد در مدیریت کتابخانه های عمومی و 27 معیار ارزیابی آن ها که در سه سطح راهبردی (7 معیار)، فنی و عملیاتی (11 معیار) و کاربری (9 معیار) دسته بندی شده اند به دست آمد. در نهایت، فناوری های شبکه اجتماعی/پیام رسان، اینترنت مبتنی بر فیبر نوری، سامانه عضویت فراگیر کتابخانه های عمومی (کتابخانه متصل)، برنامه کاربردی کتابخانه عمومی بر بستر تلفن همراه و سامانه کتابخانه دیجیتال در اولویت های اول تا پنجم قرار گرفتند. اصالت/ارزش: با توجه به این 28 فناوری نوین و همچنین توسعه و کاربست فناوری های دارای اولویت بالای به دست آمده، می توان سطح کیفیت عملکرد کتابخانه های عمومی ایران را در حوزه های گوناگون ارتقا داد. بر اساس نتایج، پیشنهاد می شود تا نهاد کتابخانه های عمومی کشور ضمن ایجاد زیرساخت های نرم و سخت برای فناوری های شناسایی شده، امکان سنجی طراحی و پیاده سازی یا کاربست فناوری های دارای اولویت این پژوهش را مدنظر قرار دهد.
طراحی الگوی تولید منابع آموزشی باز برای سیستم آموزش مجازی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی الگوی تولید منابع آموزشی باز برای سیستم آموزش مجازی دانشگاه تهران انجام شده است. روش شناسی: روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است. از پرسشنامه محقق ساخته 20 سؤالی مستخرج از مطالعات پیشین، با ضریب آلفای کرون باخ 753/0 استفاده شده است. جامعه آماری شامل 81 نفر از اساتید و کارشناسان آموزش مجازی دانشگاه تهران است. پس از تکمیل پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و ایموس به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: اجزای الگوی تولید منابع آموزشی پیشنهادی براساس اولویت اهمیت شامل: مدل های یادگیری، اصلاح؛ تغییر و ادغام، معتبر بودن، کیفیت منابع، رایگان بودن، مجوزها، آرشیو یکپارچه و دسترسی و بازنویسی است. الگو به وسیله آزمون میانگین، آزمون کیسر-میر-اولکین )کی ام او) و بارتلت در سطح اعتماد 95 درصد اعتبارسنجی شده و همبستگی هر یک از اجزای الگو توسط آزمون خی دو مورد تائید قرارگرفته است. آزمون واریانس نشان می دهد که هر یک از اجزای الگو از سایر اجزا مستقل است. میزان بار عاملی هر یک از عوامل با شاخص های کای دو بر درجه آزادی برابر 786/1، شاخص نیکویی برازش برابر 917/0، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای تخمین برابر 069/0 و برازش تطبیقی برابر 901/0 ارتباط بین عوامل و الگو نشان می دهد.