فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
از موش و شامپانزه تا سهره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید از چالش برانگیزترین و در عین حال جالبترین پرسشهای مطرح در مطالعات زبانشناختی فرضیه فطری بودن زبان است همانگونه که در دستور همگانی چامسکی مفروض میباشد. به منظور تایید این فرضیه، بسیاری از اختلالات زبانی، از جمله آسیبهای مربوط به درک و تولید گفتار، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند. مقاله حاضر به بررسی آسیب خاص زبانی میپردازد. این سندروم تاثیری بر هوش عمومی ندارد اما حوزه واژ ـ نحوی و نحوه ادراک جمله وارههای درونهای ـ مانند جمله وارههای موصولی ـ را تحتتاثیر قرار میدهد. سندروم مورد نظر بر اثر آسیبدیدگی ژن FOXP2 پدید میآید که در شکلگیری توانش دستوری نقش بسزایی ایفا مینماید. لیکن نشان داده شده است که این ژن عامل شکلدهی به نواحی از مغز است که به نواحی کنترل حرکتی در مغز مشهوراند. بنابراین پرسشی که مطرح میشود آن است که آیا ژن FOXP2 مربوط به رفتار زبانی انسان است و یا فعالیتهای حرکتی وی؟ با بررسی نقش این ژن در موشها، شامپانزهها، و پرندگان (سهرهها) نشان داده خواهد شد که یافتههای پژوهش حاضر مؤید فرضییه فطری بودن زبان ـ یا وجود خاستگاه ژنتیکی برای زبان ـ است.
استعاره و نقد بوم گرا: مطالعه موردی دو داستان « گیله مرد» و « از خم چمبر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های محیط زیست حاصل تفکر و اندیشه ای است که انسان را در محور و رأس جهان خلقت می بیند و همه چیز را برای او و در رابطه با نیازهای او تعریف می کند. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه زیست محور قرار دارد که طبیعت را محور همه چیز می داند. این دو دیدگاه به خوبی نشان دهنده این مسئله اند که انسان ها همانطور که بر طبیعت و جهان تاثیرگذارند، از سویی دیگر از طبیعت تاثیر می پذیرند و این تاثیرات بر تفکر و ذهن آنها نمایان و نیز بر زبانشان جاری می شود. در تحقیق حاضر، هدف، بررسی تاثیر محیط زیست بر طرز تفکر و اندیشه انسان ها است، که در قالب استعاره بازنمود می یابد. بر اساس طبقه بندی شیری(1387) دو اقلیم شمال و خراسان(علوی و دولت آبادی) جهت بررسی انتخاب شدند. در تکوین سبک نویسنده علاوه بر انگاره ها و انگیزش های فردی و درونی، شمار زیادی از محرک های مرتبط با محیط اجتماعی و محیط جغرافیایی همواره اثرگذار بوده است. در این پژوهش فرض بر این است که دیدگاه زیست محور در داستان های اقلیمی بازنمود می یابد. نویسندگان داستان های اقلیمی آگاهانه یا ناخودآگاه طبیعت را محور قرار داده اند و استعاره «مادر طبیعت» را به صورت های مختلف در داستان های خود به کار برده اند.
زبان زنده
گزینش زبان رسمی
بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
تحلیل گفتمان انتقادی شیوة نام گزینی و حضور/ عدم حضور ایران در مطالب نشریة آمریکایی تایم از دهة 1920(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه نام دهی (تشخص بخشی/تشخص زدایی) و بازنمایی افراد و گروه ها در تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه رویکرد ون لیون حائز اهمیت در خور توجهی است. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی شیوه نام گزینی و بازنمایی کشور"" ایران""، به عنوان یکی از مهمترین نقش آفرینان منطقه حساس خاورمیانه و رقیب سیاسی و ایدئولوژیک ایالات متحده آمریکا در بیش از سه دهه اخیر در مجلهآمریکایی تایم می باشد. در این مقاله نحوه حضور/عدم حضور نام ایران و شیوه خطاب نام این کشور (ایران در برابر جمهوری اسلامی ایران) در پیکره مجله تایم در چارچوب الگوی جامعه شناختی-معنا شناختی ون لیون بررسی شده است. داده های پژوهش از بین محتوای مطالب منتشر شده در مجله تایم از دهه 1920 تا 2010 (بیش از 5000 هزار مطلب و خبر در مورد ایران) انتخاب و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که تعداد و همچنین شیوه بازنمایی ایران در مجله مذکور در دهه های مختلف با تفاوت های معنا داری رو به رو بوده است و در این بین نام دهی ایران با سیستم حکومتی آن کاملا جهت گیرانه و در راستای اهداف و اغراض گردانندگان و سیاست گذاران نشریه تایم بوده است، به گونه ای که در برابر بیش از 2500 بار ارجاع به نام ایران از سال 1980 به بعد فقط 8 مورد ارجاع به نام ""جمهوری اسلامی ایران"" عمدتا در بافت های منفی به همراه تشخص بخشی منفی همراه با توصیف گر هایی به شدت سوگیرانه وجود داشته است. نتایج این پژوهش علاوه بر یافته های نظری می تواند رهیافتی تازه در برداشت مخاطبان عام رسانه های مهم بین المللی نیز محسوب گردد.
تحلیل انتقادی استعاره دستوری در گفتمان سیاسی روزنامه های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری یکی از موضوعات اساسی در نقش گرایی نظام مند است که در سال های اخیر توجّه بسیاری از محقّقان را به خود جلب کرده است. پرسش اصلی تحقیق این است که کارکردهای استعاره دستوری مانند اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی چیست و چرا رسانه ها از استعاره های دستوری استفاده می کنند؟ در حقیقت هدف اصلی تحقیق این است که نقش استعاره دستوری در گفتمان سیاسی بر اساس دستور نقش گرای نظام مند توصیف و تبیین گردد. در این تحقیق کارکردهای اصلی استعاره دستوری اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های تحقیق از متون سیاسی دو روزنامه رسالت و شرق استخراج شده است که بسامد استعاره دستوری اسم سازی در متون سیاسی روزنامه رسالت 408 مورد و بسامد استعاره وجهیت 30 مورد بوده است و بسامد استعاره اسم سازی در متون سیاسی روزنامه شرق 304 مورد و بسامد استعاره وجهیت 32 مورد بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره اسم سازی، برجسته سازی نقاط قوّت خودی ها، برجسته سازی نقاط ضعف غیرخودی ها، پنهان سازی ایدئولوژی ها و پوشیدگی پیام، ایجاد انسجام و پیوستگی معنایی، متراکم سازی اطّلاعات و به تبع آن پیچیدگی پیام، تغییر توزیع آغازگر و پایان بخش و اطّلاع کهنه و نو و برجستگی عناصر در بند است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره وجهیت در متون سیاسی بازنمایی عینی ایدئولوژی ها، بیان نگرش نویسنده و میزان قطعیت وقوع گزاره و برجسته سازی ایدئولوژی هاست.
نقش تمرینهای کاربردی زبان در افزایش انگیزه زبانآموزان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگیزه فرایندی پیچیده و درونی است که می توان آن را ترغیب و تقویت نمود. برای هر چه فعال تر کردن کلاس شیوه ها و روش های آموزشی متفاوتی وجود دارد. ارتباط یکی از محورهای اصلی در فرایند یاددهی/یادگیری زبان است، چرا که برقراری ارتباط می تواند انگیزه و تعامل را در کلاس ایجاد و اکتساب توانش زبانی را ترغیب کند. یکی از راه های ایجاد انگیزه در زبان آموزان تعیین نوع فعالیت است. «رویکرد کنشی» ) approche actionnelle (روش جدید آموزشی است، که در آن تعامل میان زبان آموزان در چهار چوب تحقق فعالیت کاربردی زبان (tâche) صورت گرفته،که از آن به عنوان ابزاری برای آماده شدن زبان آموزان در اجتماع، به صورت انجام اعمال واقعی استفاده می گردد، و زبان آموزان این فعالیت ها را که فقط جنبه زبانی ندارند، به شکل بازیگران اجتماعی در کلاس زبان با استفاده از اسناد واقعی شفاهی و کتبی مختلف و همچنین از طریق ایجاد ارتباط، کنش و تعامل توسط دیگر شاگردان که به عنوان بازیگران اجتماع محسوب می شوند، اجرا می کنند. هدف اصلی این تحقیق پی بردن به این موضوع است که چگونه فعالیت های کاربردی زبان امر آموزش را سهولت می بخشد؛ و چگونه موجب افزایش انگیزه زبان آموزان می شود.
مقاله به زبان انگلیسی: فرآیند گفتمانی ایجاد انگیزه: مطالعه موردی دو فراگیر ایرانی زبان انگلیسی؛ Discursive motivation construction: A case of two Iranian EFL learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فرآیند گفتمان مدار شکل گیری انگیزش فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی موضوعی پژوهشی نسبتاً نوین است. از این رو، مطالعات اندکی در مورد نقش گفتمان فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در شکل گیری انگیزش آنان وجود دارد. مطالعه ی کنونی تلاش کرده است تا فرآیند گفتمان مدار شکل گیری انگیزش دو نفر (یک پسر و یک دختر) از دانشجویان ایرانی در دانشگاه شیراز، ایران، را بررسی کند. دراین مطالعه تحلیل داده ها با استفاده از چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (۲۰۰۳) نشان داد که انگیزش فراگیران زبان انگلیسی تک بعدی و ثابت نیست بلکه پیچیده، چند بعدی و متغیر است که به طور گفتمان مدار در تعامل دایمی بین فرد و موقعیت اجتماعی شکل می گیرد. همچنین، نتایج نشان داد که فرآیند گفتمان مدار شکل گیری انگیزش مستلرم تعامل همزمان چندین لایه از روابط بین فردی فراگیران، خود ایده آل آنها، و عواملی در موقعیتهای سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی پیرامون می باشد.
تبیین خلق زبان شاعرانه با استفاده از نظام مبتنی بر تطبیق و لغزش های مهارشدة اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهة 1980 میلادی، نشانه شناسی با چرخشی روش شناختی روبه رو می شود. این چرخش که برگرفته از فلسفة غالب قرن بیستم؛ یعنی، پدیدارشناسی است، ابعاد گمشدة معنا مانند «حضور»، «جریان ادراکی- حسی»، «تن»، «ادراک» و «امر حسی» را به نشانه شناسی بازمی گرداند. در سال های دهة 1960، تصویر نشانه شناسی تصویری بسته و درخودرفته است؛ تصویر دیسیپلینی ساختارگرا که صرفاً بر روی داده هایی جدا از زندگی و واقعیت های تجربه های زیسته کار می کند. درواقع، نشانه شناسی کلاسیکِ روایی، متن را از واقعیت جهانِ زیسته جدا می کند و تنها و تنها بها را به خود متن و گفته می دهد؛ گفته-ای بریده از بافتِ خود که در آن سوژه هایی جدا از تاریخ و زمان و ابژه هایی بدون ویژگی مادی ترسیم می شوند. درواقع، متن فضای آشکاربودن معنا بدون ساحت ِ«حضور» می-باشد؛ اما با این چرخش پدیدارشناختی، ساحت «حضور» به نشانه شناسی بازگردانده می-شود. ازجمله نشانه شناسانی که تحت تأثیر این چرخش پدیدارشناختی قرار گرفته است، اریک لاندوفسکی است. او با مطرح کردنِ «نظام معنایی تطبیق» و «لغزش های مهارشده» به تعامل فعال (و همراه با خطر) سوژه و آن وجه غیریتی اشاره می کند که دیگر نه به مثابة ابژه، بلکه خود نقش سوژه را بازی می کند؛ آنگونه که در این تعاملِ روبه جلو و خلاق، تعاملی تن به تن و مبتنی بر جریان ادراکی- حسی شکل می گیرد که در آن هر دو طرفِ تعامل این ویژگی را دارند که قابلیت های پنهان و بالقوة خود را علاوه بر تطبیق با یکدیگر آزاد کنند و سببِ خلق ارزش ها و معناهای تازه شوند. در نوشتة حاضر سعی بر آن است تا با تکیه بر «نظام معنایی تطبیق» و مسئلة «لغزش های مهارشده» نشان داده شود که چگونه شعر و استعارة شاعرانه، نتیجة تعامل فعال و همراه با خطرِ شاعر با زبانی است که در مقابل او مقاومت می کند و این مقاومت خود سببِ خلق زیبایی می شود. به تعبیری دیگر، شاعر با زبان خطر می کند و نتیجة این خطر و لغزش مهارشده، خلق زبان شاعرانه است.
توصیف ویژگی های نحوی و واژگانی متون حقوق مدنی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالةحاضرحاصل انجام تحقیق در حوزة زبان شناسی حقوقی است. نگارندگان پس از معرفی این حوزه و شاخه های مختلف آن سعی کرده اند تا با روش تحلیل محتوا و به شیوة انتخاب تصادفی کتب حقوقی در سه بعد علمی، درسی و مادة قانونی، به بررسی برخی از ویژگی های نحوی و واژگانی در متون نوشتاری حقوق مدنی فارسی بپردازند. یافته های تحقیق نشان می دهد که درکلیة متون حقوق مدنیِ مورد مطالعه، مجموع ساخت های غیرشخصی، میانه و مجهول 06/34 % از جمله واره هارا تشکیل می دهد، که بیشترین درصد (62/14%) به ساخت غیرشخصی تعلق دارد. جملات غالباً مرکب، آنهم از نوع مختلط (17/33%) و ناهمپایه اند (79/45%). به علاوه مجموع واژگان تخصصی،کلیشه و قدیمی حدود 14/33% کل واژگان را تشکیل می دهد که واژگان تخصصی و کلیشه با درصدهای 67/25% و 82/2% به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار را به خود اختصاص داده اند. همچنین، در این متون حدود 98/31 % باهم آیی واژگانی وجود دارد و متون مورد بحث عاری از حشو و در نتیجه پیچیده اند.
A Social Semiotic Analysis of Social Actors in English-Learning Software Applications(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study drew upon Kress and Van Leeuwen’s (2006, [1996]) visual grammar and Van Leeuwen’s (2008) social semiotic model to interrogate ways through which social actors of different races are visually and textually represented in four award-winning English-learning software packages. The analysis was based on narrative actional/reactional processes at the ideational level; mood, perspective, social distance, and modality at the interpersonal level; and salience, framing, and vector at the compositional level. The findings revealed that although contemporary multimodal texts have tried to be unbiased and neutral in the verbal mode, there are still traces of discrimination, bias, and stereotyping in the visual mode. The results of this research can be of potential help and use for researchers, pedagogues, material developers, software designers, teachers , and students to become visually literate and get aware of the hidden messages that can be communicated by images in textbooks and multimedia.
A Socio-linguistic Survey on Females’ Politeness Strategies in the Same Gender and in the Cross-Gender Relationship(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Politeness is a phenomenon which is common to all cultures. Each culture has a different perception of what is polite and each language has various devices for expressing politeness. One of the important aspects of politeness which is the central focus of many studies is the polite behaviors of men and women. The focus of this study is on the politeness strategies of males and females from different aspects. The central aim of this paper is to examine the impact of gender on the politeness strategies of the speakers to see whether females speak more politely to females than to males or not. Therefore, a questionnaire was designed based on Discourse Completion Test which is originally developed for comparing different speech act realization patterns. The questionnaire was distributed to 30 females and 30 males. The result indicated that generally women speak more politely to women than to men; however, males speak more politely to females than to males. Therefore, it can be concluded that the gender of the listener is an important factor on politeness behaviors of the speakers.
بررسی استعاره خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان/طالبی- حق بین- افراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی، استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارند و استعاره شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن از پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند. در بررسی ای میدانی که به منظور واکاوی عملکرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان انجام گرفت، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول همه این آزمون وران فارسی بوده است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم را در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان از نظر قلمروهای مبدأ بر اساس مدل کووچشتحلیل نموده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم، حتی استعاره های دیداری خشم، در دو گروه شده است. این مسئله می تواند به باوری که منشأ استعاره را ذهن می داند، خدشه وارد کند.
پایایی و روایی خودارزیابی و تأثیر توانش زبانی، جنسیت و پیش آگاهی از ابزار سنجش عینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با توجه به اهمیت راهبرد فراشناختى در ایجاد زبان آموزان خوداتکا که از مساثل مطروحه در بحث هاى جدید آموزش زبان انگلیسى است، در جهت بررسى روایى و پایایى خودارزیابى و تاثیر توانش زبان، جنسیت و پیش آگاهى از سنجش عینى صورت گرفت. در این تحقیق از دو گروه متفاوت آزمودنى استفاده گردید. کلیهء آزمودنى ها، توان خود را در زمینه هاى مهارت شنیدارى، ساختار زبان و مهارت خواندن برحسب درصد خودارزیابى کردند و سپس نتایج خودارزیابى ها و نتایج حاصله از آزمون تافل تجزیه و تحلیل آمارى شد. نتایج حاصله نشان داد که خودارزیابى از نظر پایایى و روایى قابل قبول است و باید از اهمیت بالایى در آموزش و ارزشیابى برخوردار باشد. ضمنا نتایج نشان داد که توانش زبانى و جنسیت از نظر آمارى تاثیرى قابل تامل در روایى ر پایایى خودارزیابى ندارند. ولى پیش آگاهی از آزمونى که به منظور تطابق خود ارزیابى ها با نمرات عینى استفاده مى شرد، تائیر قابل توجهى در روایى خودارزیابى دارد.
تحلیل گفتمان بیلبوردهای تجاری-تبلیغاتی از منظر تحلیل چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تحلیل چندرسانه ای گفتمان تبلیغات تجاری بیلبوردها می باشد. از آنجا که در شرایط تجارت کنونی، تبلیغات امری ضروری است، اگر روش درستی برای تبلیغات در نظر گرفته نشود، به جای سودمند بودن می تواند زیانبار باشد. اطلاعات به روش میدانی و از طریق عکس برداری بیلبوردها ی سطح شهرهای شیراز و تهران مشاهده و جمع آوری شده است. تعداد ۲۰ تصویر به طور کیفی و کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی سه بُعدی فرکلاف در بخش عوامل زبانی و الگوی تحلیل گفتمان ترکیبی کرس و ونلیوون (۱۹۹۶) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحلیل نشان داد ۱۵% بیلبوردهای تبلیغاتی تحقیق حاضر نشان دهنده ی مؤلفه ی تقاضا هستند و ۸۵% آنها دربرگیرنده ی مؤلفه ی ارایه می باشند این می تواند بدین معنی باشد که تبلیغات در ایران مستقل از تقاضا و خریدار به ارائه ی کالا می پردازد و لذا متقاضی چندانی برای جذب نخواهد داشت. نسبت ۴۰% نمای نزدیک و ۴۰% نمای متوسط نسبت به نمای دور نشان دهنده ی تمایل تبلیغات به ایجاد روابط صمیمانه ی فردی و اجتماعی تصویر تبلیغاتی با مخاطب می باشد. درصد صفر و عدم وجود تصویر با زاویه ی دوربین بالا بین داده های تحقیق حاضر نشان دهنده ی عدم تمایل تبلیغات در ایران به ارائه ی قدرت به تماشاگر است. ۸۰% تصاویر تبلیغاتی با زاویه ی دوربین هم سطح و روبرو نشان گر دربرگیری و برابری با مخاطب می باشد آنچنان که تبلیغات خواستار این است که تماشاگر را برابر و دربرگیرنده بداند به عبارت دیگر تماشاگر را جزئی از تبلیغات می داند.