فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی لفظ خاص و عام از دیدگاه معنی شناسی منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی و نقد آرای فیلسوفان زبان و معنی شناسان منطقی درباره الفاظ خاص و عام نگاشته شده است. برای دست یابی به این مهم، ابتدا به معرفی لفظ خاص و مساله تحلیل چنین لفظی در معنی شناسی منطقی پرداخته خواهد شد و سپس از همان روش برای معرفی و بررسی لفظ عام بهره گرفته خواهد شد تا از این طریق صحت و سقم آرای فیلسوفان زبان و معنی شناسان منطقی از منظر معنی شناسی زبانی معلوم گردد.
تحلیل بسامدی هجا در اسامی زنان و مردان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسامی اشخاص به عنوان عناصر زبانی مورد توجه برخی از زبان شناسانی که به مطالعه اسامی (کوچک) علاقمند هستند قرار دارد. این زبان شناسان در صددند نشان دهند ساختار اسامی و همچنین بسامد اسامی بر اساس ساختارهای متفاوت به چه صورت است. در این پژوهش ساختار هجا و همچنین ترکیب ساخت های سه گانه و شکل گیری الگوهای متفاوت با توجه به بسامد حضور آنها در اسامی زنان و مردان مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور در این پژوهش از مجموعه ای از 11567 اسامی زنان و مردان ایرانی، پس از حذف اسامی تکراری نهایتاً 740 اسم استخراج و مورد مطالعه قرار گرفته است.این پژوهش توزیع انواع هجا در اسامی زنان و مردان به تفکیک و تفاوت بسامد هر ساخت هجایی را در جامعه مورد مطالعه نشان می دهد. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اسامی زنان بیش از مردان به هجای سبک ختم می شوند. در خصوص الگوهای هجایی به کار رفته در اسامی مورد مطالعه، این پژوهش نشان می دهد که الگوهایی که در آنها از هجای سبک استفاده شده است در اسامی زنان بیشتر است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که به لحاظ تعداد هجای به کار گرفته شده ، اسامی زنان و مردان رفتاری متفاوت دارند.
نحت در زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگیزه های گوناگونی از دیرباز تاکنون باعث کوتاه کردن کلمات شده اند . اصل کمکوشی و دوری از تکلف و تسریع در امر انتقال و نیز بهره گیری از ظرفیتهای طبیعی زبان به منظور قرینه سازی و هرگونه تمهیدات ایقاعی و ضرورتهای شعری و به طور کلی استفاده درخور و بجا از ویژگیهای هنری - تجمیلی -ادبی می تواند در زمره موجبات این امر قرار گیرد . تخصصی شدن شاخه های گوناگون و در هم تنیده علوم و فنون ، که امروزه با کشف و ظهور یافته های نوپدید همواره فربه تر و پردامنه تر می شوند نیز بهره گیری از این ابزار را نه تنها مطلوبتر که ناگزیرتر ساخته است...
چند آوایی در متون داستانی
حوزههای تخصصی:
مسئله چندآوایى در روایت، به ویژه در متون داستانى که توسط نظریه پردازانى چون میخاییل باختین m.bakhtine و اسوالد دوکروo.ducrot مطرح شده، به خواننده این امکان را مى دهد تا با نگرشى نو متن داستانى را نظاره کند، هر گفته را در ارتباط با گفته هاى دیگر قرار داده آن را همچون حلقه اى از زنجیره گفتار، در روایت کلى داستان به حساب آورد. هر نوشته اى مى تواند شامل گفتگویى تخیلى، واقعى، تفسیرى از جانب نویسنده یا راوى- که الزاما همان نویسنده نیست ولى پیام دهنده در متن است- ابراز عقیدهایى از طرف شخصیت داستان و غیره باشد. در بسیارى از روایت هاى داستانى به خصوص در قرن بیستم، این آواها به هم مى آمیزند و خواننده باید به عنوان دریافت کنندهء پیام، خود برداشت لازم را از متن بکند.
ابعاد گفتمان مولا علی (ع) در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
گفتمان (discourse) عبارت است از چگونگی تولید و سامان گرفتن یک متن- چه کتبی و چه شفاهی- از جانب تولید کننده و فرآیند درک آن از جانب مخاطب. تحلیل گفتمان در حقیقت تحلیل متن است. از آن جایی که یک کلام بدون پیش زمینه به وجود نمی آید، تحلیل گفتمان در حقیقت تحلیل عوامل و پیش زمینه های کلام است. بررسی عوامل برون متنی و درون متنی موجب فهم بهتر یک متن می شود. مقاله حاضر به بررسی گفتمان سخنان علی (ع) در نهج البلاغه می پردازد. از مولفه های مهم گفتمان امام علی (ع) عدالت گرایی، دنیا و دنیا پرستی، حکومت، زهد، انسان شناسی و... است. از نکات برجسته این مقاله، تفاوت گفتمان امام علی (ع) با پیامبر (ص)، تاکید بر زهد و آخرت گرایی، نگاه ویژه امام به حکومت و انسان شناسی می باشد.
بررسی صفت های کوتاه در مقایسه با صفت های بلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی، صفت های کوتاه در کنار صفت های بلند، به عنوان گونهای از صفت های بلند به کار می روند. گاه کاربرد یکی از این صفت ها به استفاده از دیگری ترجیح داده میشود و علت این ترجیح، با مسائلی متفاوت همچون سبک، معنا، نقش در جمله، تغییر پذیری و یا تغییر ناپذیری آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ از این روی، بسته به اینکه کدام گونه از صفت ها در کدام ساختار جمله مناسبتر است، باید یکی از آنها را برگزید؛ همچنین نباید این صفت ها را با مقولههای شبیه آن از لحاظ تلفظ و نوشتار (صفت های فعلی، قید ها، مقوله قید حالت و модальные слова یعنی کلمه هایی که به کمک آنها، گوینده ارتباط جمله خود را با واقعیت نشان میدهد) اشتباه گرفت.
در زبان روسی، برخی اقسام کلام همچون صفت های کوتاه، صفت های فعلی و قید های فعلی، بیشتر در زبان رسمی و ادبی استفاده می شوند؛ اما این بدان معنا نیست که در زبان محاوره کاربرد ندارند.
به طور کلی، صفت های بلند به لحاظ صرف شدن، هماهنگی با اسم و کاربرد بیشتر در زبان روسی، برای دانشجویان خارجی ملموس ترند؛ بدین سبب، در پژوهش حاضر، بیشتر بر صفت های کوتاه و در صورت نیاز، مقایسه آن ها با صفت های بلند تأکید کرده ایم تا به کمک شیوه آموزشی گذر از مطالب آسان به سوی مطالب مشکلتر، این گونه صفت ها را نیز بیشتر بررسی و مطالعه کنیم.
زبان گفتار شهر اصفهان کی و چگونه فارسی شد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی اگرچه ریشه دوهزار و پانصدساله در فارس دارد، نوع مسلمانی آن، که به ما رسیده، از خراسان برخاست و، در طول چندین قرن، رفته رفته به غرب و مرکز و جنوب فلات ایران سرایت کرد و شهرنشینان آن نواحی لهجه های محلی خود را، به سود فارسی دری، رها کردند. پیش از آن، از آذربایجان تا همدان تا اصفهان لهجه هایی خویشاوند بازمانده از زبان مادی رواج داشت که وسیله سرودن اشعار معروف به فهلویات است. در این گفتار، از روی آثار بازمانده از زبان قدیم شهر اصفهان و گویش های زنده در پیرامون شهر، مطرح می شود که فارسی در مقام زبان گفتار از چه زمانی در شهر ریشه گرفت و چگونه زبان مادی را تا دورترین بلوکات اطراف اصفهان به عقب نشینی واداشت.
نگرشی به نظریه صرف طبیعی
حوزههای تخصصی:
پژوهشی درباره ی زبان ارمنی
حوزههای تخصصی:
این مقاله بحثی است درباره زبان ارمنی و اینکه به چه گروهی از زبان ها تعلق دارد، و چه نظریه هایی در مورد آن ارائه شده است.در ادامه، دوره های اصلی و فرعی زبان ارمنی در سده های گوناگون، با ذکر ویژگی های هر دوره و تحول آنها، معرفی شده است.شرحی نیز پیرامون رسم الخط زبان ارمنی، تعداد حروف الفبای این زبان و تغییراتی که بعدها در آن پیدا شد، و ابداع الفبای ارمنی و تأثیر آن در زبان نوشتاری و ترجمه آمده است.
بینامتنیت در رمان های پیتر اَکروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استناد به نظریات سوسور، بختین، کریستیوا و بارت مبانی نظری بینامتنیت را ارائه می کند. سپس دو رمان پیتر اَکروید را بر مبنای این نظریات بررسی می کند. بینامتنیت به ارتباط مضمونی، کلامی، شکلی و ساختاری تعریف شده است، اما صرف پیدا کردن روابط بین متون، نمی تواند رهنمودی ارائه کند که فهم متن را روشن تر کند. از این رو مقاله حاضر به بینامتنیت همچون شکردی نقادانه می نگرد که موجد معانی متعدد است. رمان های پیتر اَکروید عمیقاً با تاریخ ادبیات ارتباط می یابند و فهم آن ها صرفاً با تحقیق ژرف در آثار ارجاع یافته مقدور است.
تخفیف مصوت های بلند و کوتاه در زبان فارسی
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۹ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
ضمیر پوچ واژه ای پنهان در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمیرانداز بودن از پارامترهای زبان ویژه ای است که در سنت دستور زایشی توجه بسیاری به آن شده و زبان شناسان کوشیده اند تا ویژگی های مشترکی در میان این زبان ها بیابند. از مهم ترین این ویژگی ها وجود پوچ واژه فاعلی پنهان در اغلب زبان های فاعل تهی است. بدین ترتیب، مقاله حاضر با توجه به این گرایش غالب و در چارچوب برنامه کمینه گرا، نشان می دهد که اگرچه فاعل های ارجاعی در زبان فارسی می توانند پنهان یا آشکار باشند، اما پوچ واژه فاعلی در این زبان الزاماً فاقد جوهر آوایی است. در این میان، استدلال می شود که ضمیر پوچ واژه ای در جایگاه فاعل همه محمول های صفرظرفیتی و نیز آن دسته از محمول های نامفعولی که موضوع درونی شان از مقوله گروه حرف اضافه ای یا متمم ساز است و لاجرم به حالت نیازی ندارد، حضور می یابد تا نیازهای ساختاری جمله و به ویژه اصل فرافکن گسترده را برآورده کند. شواهد تجربی ضمن حمایت از این رویکرد، نشان می دهند که ضمیر «این» در فارسی نمی تواند به نیابت از فاعل در نقش پوچ واژه به کار رود.
مسأله سادگی در نحو صوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میل به سادگی در توصیف نظام، یکی از مفاهیم پایه در فلسفه علم و روش های علمی است. زبان شناسی زایا نیز، برای رسیدن به کار آمدی مؤثرتر می کوشد تا اسباب نظری خود را به حداکثر سادگی برساند. در این مقاله، برای تحلیل سادگی دو نگرش چیره راجع به زبان با یکدیگر مقایسه شده اند که در هر دو آن ها میل به سادگی الزامی روش شناختی است. اولی نظریه ایکس تیره است که چامسکی آن را با اصلاحاتی در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی برگزیده و دومی نظریه انواع در منطق است که مونتاگیو آن را برای تحلیل نحوی منطقی زبان به کار برده است. علت انتخاب این دو نظریه، این بوده است که هر دو به نتیجه مشابهی می رسند و از روش های صوری برای توصیف نظام سود می جویند. صوری سازی علاوه بر دقت درتحلیل، قابلیت تعمیم را به دنبال دارد. تعمیم خود مفهومی مأخوذ از سادگی است . یعنی هر چه رابطه ها کمّی تر باشد نظام ساده تر است. تحلیل زیر بر پایه مقایسه این دو نظریه نشان می دهد که این پیش بینی همیشه قابل تحقق نیست و توصیف سادگی همیشه ساده نیست. افزون براین، بررسی های دقیق دال بر این است که از این گونه روش های صوری، به علت رابطه های درونی در میان عناصر و اصل های هرنظریه، می توان نتیجه های دیگری هم گرفت. در نهایت، در این مقاله چنین نتیجه گرفته شده است که برای تحلیل نظام هایی که با دقت و به طور یکسان صوری سازی شده اند، اصل مازاد تبیینی که از سوی گیلیس طرح شده است، می تواند معیار خوبی برای سنجش آن ها باشد.
توانایی کودکان مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نحوه عملکرد دَه کودک مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب برای شناسایی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت آنان می باشد. به این منظور، تشابهات و تفاوت-های عملکرد زبانی آنان با عملکرد ده کودک طبیعی به عنوان گروه کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت تا الگویی درباره رشد و عملکرد زبانی گروه داون در زمینه درک نحوی حاصل گردد. آزمودنی های پژوهش از هر دو جنسیت بودند و بر اساس سن عقلی 7-8 سال هماهنگ شدند. برای بررسی توانایی های نحوی کودکان، آزمون درک زبانی به صورت مطابقت تصویر-جمله تدوین گشت. پس از تحلیل داده های آزمون درک زبانی مشخص گردید که گروه داون در درک ساختارهای ساده، مرکب، مرکب همپایه و مرکب ناهمپایه بسیار ضعیف تر از گروه طبیعی عمل کردند و این مسئله در میانگین امتیازهای ساختارهای مرکب نمایان تر بود.
«سخن» یا «سَخُن»
پربسامدترین فرایندهای واجی در زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی مهم ترین و پربسامدترین فرایندهای واجی در زبان آلمانی معیار گونه ء شهر برلین است.گزینش گونهء زبانی رایج در شهر برلین، به دلیل معیار بودن این گونهء زبان آلمانی بوده است. بدین منظور، چهار فرهنگ واژگان دودن ( 1988) (Duden: Deutsches Universal W?rterbuch) ، لانگنشاید ( 2002) (Langenscheidts Gro?w?rterbuch) ، پنبه چی (1379) و بروک هاوس (1996) (Der Sprach Brock Haus) برای استخراج داده ها و شواهد، مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین از دو تن از گویشوران آلمانی زبان برای تولید برخی از داده های ذکر شده در این مقاله کمک گرفته شده است. در ضمن، از برخی کتاب ها و منابع واج شناسی برای تعیین قواعد واجی استفاده شده که فهرست آن ها در کتابنامهء مقاله آمده است. مهم ترین فرایندهای آوایی- واجی در زبان آلمانی عبارتند از: دمیدگی همخوان های گرفتهء بیواک در آغاز واژه و هجا، واکرفتگی همخوان های گرفتهء واکدار در پایان واژه و هجا، همگون شدن همخوان خیشومی تیغه ای با همخوان دهانی پس از خود در مشخصهء محل تولید و فرایند تجانس آوایی (تغییر مشخصهء پسین در واکه های دارای مشخصهء[+ پسین] ). از میان فرایندهای مذکور، دو فرایند دمیدگی همخوان های گرفته بیواک در آغاز واژه و هجا و واکرفتگی همخوان های گرفتهء واکدار در پایان واژه و هجا نسبت به دیگر فرایندها از بسامد وقوع بیشتری برخوردارند. نکتهء حائز اهمیت دیگر در آرایش هجایی در زبان آلمانی، آن است که اصل توالی رسایی در هجای این زبان حاکم است.