مطالب مرتبط با کلیدواژه

گویش های مرکزی


۱.

زبان گفتار شهر اصفهان کی و چگونه فارسی شد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تغییر زبان فهلویات تاریخ زبان فارسی زبان مادی گویش های مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۱۷۲
زبان فارسی اگرچه ریشه دوهزار و پانصدساله در فارس دارد، نوع مسلمانی آن، که به ما رسیده، از خراسان برخاست و، در طول چندین قرن، رفته رفته به غرب و مرکز و جنوب فلات ایران سرایت کرد و شهرنشینان آن نواحی لهجه های محلی خود را، به سود فارسی دری، رها کردند. پیش از آن، از آذربایجان تا همدان تا اصفهان لهجه هایی خویشاوند بازمانده از زبان مادی رواج داشت که وسیله سرودن اشعار معروف به فهلویات است. در این گفتار، از روی آثار بازمانده از زبان قدیم شهر اصفهان و گویش های زنده در پیرامون شهر، مطرح می شود که فارسی در مقام زبان گفتار از چه زمانی در شهر ریشه گرفت و چگونه زبان مادی را تا دورترین بلوکات اطراف اصفهان به عقب نشینی واداشت.
۲.

بررسی فرایندهای واجی گویش راجی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان های ایرانی فرایندهای واجی گویش های مرکزی گویش راجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۲۵
گردآوری گویش ها و زبان های محلی در ایران و نیز بررسی علمی آنها می تواند خیلی از مشکلات واژگانی و دستوری زبان را حل کند و واژگان آنها در ساختن واژه های نو مورد استفاده قرار گیرد و از این طریق، به غنای زبان فارسی کمک کند. یکی از این نمونه ها زبان افراد بومی شهر دلیجان است که راجی نامیده می شود. گویش راجی یک گویش ایرانی است که روزگاری دراز در یک قلمرو گسترده مرکزیت داشته و امروزه نشانه های آن در بخشی از مرکز ایران همچون دلیجان، محلات و نراق دیده می شود. این مقاله، پس از ارائه فهرست همخوان ها، واکه ها و واکه های مرکّب، به بررسی فرایندهای واجی این گویش می پردازد. نویسنده در جمع آوری داده ها، علاوه بر شمّ زبان شناسی خود، شمّ زبانی گویشوران، مصاحبه مستقیم با گویشوران و تکمیل پرسشنامه های تدوین شده، از دو اثر واژه نامه راجی (1373) و داستان ها و زبانزدهای دلیجانی (1387) تألیف حسین صفری و «گونه های زبانی استان مرکزی در گذر زمان» (1385) تألیف نگارنده استفاده کرده است.
۳.

درباره پیشین شدگی واکه ū در لری و گویش های مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیشین شدگی واکه ū گویش های ایرانی گویش های مرکزی لری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۴۷۳
در گونه های مختلف گویش لری، پیشین شدگی واکه ū و تبدیل آن به ī دیده می شود. مشابه همین دگرگونی در گویش های مرکزی ایران نیز وجود دارد که پیشین شدگی ū در بیشتر گونه ها به ü و در تعدادی به ī انجام گرفته است. چگونگی توزیع این واکه پیشین شده، خاستگاه و ارزش واجی آن به ویژه در گویش های مرکزی همیشه موضوع بحث پژوهش گران بوده است. در این مقاله، با رویکردی تاریخی به این پدیده در مهم ترین گویش های لری مانند بختیاری، بویراحمدی و خرم آبادی و تعدادی از گویش های مرکزی مانند گزی، میمه ای و جرقویه ای پرداخته شده است و با بررسی برابر فارسی میانه و ایرانی باستان، واژه هایی که پیشین شدگی در آن ها انجام شده است، این فرایند در چارچوب دگرگونی های آوایی تاریخی این گویش ها بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد پیشین شدگی تنها در واژه هایی انجام گرفته است که واکه پیشین شده بازمانده از واکه ū در دوره میانه و باستان زبان های ایرانی است، در حالی که در واژه هایی که ū بازمانده از واکه ō دوره میانه است، این پیشین شدگی دیده نمی شود؛ از سوی دیگر، می توان گفت این دگرگونی در دو مرحله انجام گرفته است، نخست پیشین شدن ū به ü که در گویش های مرکزی انجام گرفته است، سپس گسترده شدن ü به ī که در گویش های لری دیده می شود.
۴.

صرف فعل در گویش اردستانی

کلیدواژه‌ها: گویش های مرکزی گویش های اصفهان گویش اردستانی صرف فعل ساخت ارگتیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۸۸
گویش اردستانی، که یکی از گویش های شاخه شمالی گروه زبان ها و گویش های ایرانی نو غربی است، در بخش مرکزی شهرستان اردستان از استان اصفهان رایج است. این گویش در کنار گویش زردشتیان یزد و کرمان، گویش کلیمیان یزد و کرمان و نیز گویش های نایینی، انارکی و زفره ای در گروه جنوب شرقی مجموعه گویش های مرکزی ایران جای دارد. این مقاله به صرف فعل در این گویش می پردازد و در آن مقولات ماده، وندهای تصریفی فعل، شناسه ها، شیوه ساخت زمان ها و وجه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. پیکره گویشی مورد نیاز، از طریق مصاحبه با گویشوران زن و مرد از گروه های مختلف جنسی و تحصیلی گردآوری شده است. براساس یافته های این پژوهش، مهم ترین ویژگی این گویش تمایز بین افعال لازم و متعدی در صرف ماضی و کاربرد ساخت ارگتیو ایرانی میانه در ماضی های متعدی است. ساخت افعال مجهول با استفاده از ماده مجهول به ندرت در گفتار برخی از گویشوران دیده می شود.
۵.

پیکانی، از گویش های مرکزی ایران در جرقویه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکانی جرقویه گویش های مرکزی واجشناسی دستور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۲
پیکانی یکی از گونه های گویش جرقویه ای است که در جنوب شرقی اصفهان در روستای پیکان صحبت می شود. این گویش در کنار گویش هایی مانند گزی، سدهی ورزنه ای و یهودیان اصفهان در زیرشاخه جنوبی از گویش های مرکزی قرار می گیرد. این مقاله با رویکردی توصیفی به توصیف واجشناسی همزمانی و تاریخی و دستور این گویش پرداخته است، بر پایه پیکره زبانی که نگارندگان مقاله از این گویش در زمستان 1397 فراهم کرده اند. بررسی واجشناسی این گویش آنچنان که در این مقاله انجام گرفته است، نشان می دهد که پیکانی ویژگیهای آوایی شمال غربی را به خوبی نشان می دهد و در دگرگونی های آوایی متأخر نیز با دیگر گویش های مرکزی هماهنگ است، هرچند ویژگی های آوایی ای یافته است که آن را نه تنها از گویش های مرکزی بلکه از دیگر گویش های جرقویه ای متمایز ساخته است. دستور پیکانی با گویش های شاخه جنوبی هماهنگ است و از جهت نداشتن ماده مجهول، جنس دستوری و ساخت ویژه برای زمان آینده به روشنی از گویش های شاخه شمال شرقی مانند جوشقانی و میمه ای متمایز می شود، با این همه ویژگی هایی را نشان می دهد که در دیگر گویش های مرکزی دیده نمی شود، مانند ساخت جدید معرفه ساز، پسوند نشانه نمود ناکامل که به پایان فعل افزوده می شود و صورت های خاصی که برای ضمیر اشاره به کار می رود.
۶.

بررسی مطابقه جنس دستوری در گویش ابیانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنس دستوری مطابقه گویش ابیانه ای گویش های مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۸۱
جنس دستوری یکی از مقوله های دستوری اسم ب ه ش مار م ی آی د ک ه در بسیاری از زبان های ایرانی نو مشاهده می شود، گرچه نح وه متجل ی ش دن آن در این زب ان ه ا متفاوت است. از آنجاکه جنس دستوری ابیانه ای (از مجموعه گویش های مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژه ها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (به جز برخی اسم های مختوم به واکه) برای جنس مذکر و مؤنث موجود نیست، براین اساس برای تعیین وضعیت جنس در این گویش، طبق چارچوب نظری ارائه شده توسط کوربِت، از مطابقه به عنوان مهمترین معیار تشخیص جنس استفاده شده است. مقاله حاضر با ارائه شواهد و نمونه هایی از گویش ابیانه ای که به روش میدانی و از طریق مصاحبه با چهار گویشور ابیانه ای گردآوری شده، به دنبال آن است که گستره مطابقه جنس دستوری را مشخص سازد. این بررسی نشانگر آن بوده است که مطابقه در دو سطح گروه اسمی و بند رخ می دهد. جنس دستوریِ اسم به عنوان هسته گروه اسمی، صورت صرفی برخی از اصلی ترین وابسته های خود، مانند عددِ «یک»، صفت بیانی، صفت اشاره، مسندِ مختوم به واکه /ɑ-/، عدد ترتیبی، نشانه معرفه، صفت تفضیلی و حتی کمی نمایِ «بیشتر» را تعیین می کند و از طرفی، در سطحِ بند نیز بر ویژگی مطابقه فعل با فاعل (صورت سوم شخص مفردِ ماضی) و مفعول (فقط در ساخت های ماضی) تأثیر می گذارد. همچنین، چون تمایز دو جنس مذکر و مؤنث فقط در شمار مفرد دیده می شود و در شمار جمع این تمایز منتفی است، مطابقه در ابیانه ای را باید از نوع همگرا محسوب کرد.