فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۶۲ مورد.
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
37 - 52
حوزههای تخصصی:
ایجاد کسب و کار جدید اهمیت زیادی دارد؛ زیرا موجب ایجاد فرصت های شغلی جدید، تولید فناوری جدید و خلق ثروت و ارزش در جامعه می شود . برای این منظور در کشورها، استارت آپ ها عهده دار این امر هستند. استارت آپ ها لزوما یک شرکت نبوده و شخصیت حقوقی مستقلی ندارند بلکه یک مجموعه ی تسهیل گر و توانمندساز هستند. هدف پژوهش شناسایی پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی است. روش پژوهش، کیفی با طرح اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی- توسعه ای است. در ابتدا با نمونه گیری نظری هدفمند، 15 صاحب نظر دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی و صنایع غذایی کشور مشارکت داشتند. تحلیل کیفی، طی پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش در 4 محور؛ 23 مقوله، 102 مفهوم، 145 گویه و 4 سازه: پیشایندها (شرایط علّی، بسترساز و میانجی) و برآیندها (پیامدها)، جای گرفتند. پیشایندها در 19 مقوله و برآیندها: در 4 مقوله، شناسایی شد. مدیران و سیاست گذاران صنایع غذایی کشور می توانند با مدیریت مطلوب منتورینگ در ایجاد و توسعه پیشران های استارت آپ های صنایع غذایی، گام مؤثری در جهت افزایش برآیندهای اجتماعی- فرهنگی، حرفه ای، اقتصادی و بازاریابی، بهبود کارایی و اثربخشی و توسعه نقش منتورها در هدایت کارآفرینان صنایع غذایی بردارند.واژه های کلیدی: استارت آپ ، برآیندها، پیشایندها، توسعه منتورینگ، صنایع غذایی.
راهبرد نوآوری و عملکرد بانک ها: نقش تعدیلگری قابلیت های پویای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نوآوری و اتخاذ راهبرد های مناسب آن در مزیت رقابتی بانک ها، مقاله حاضر سعی دارد تاثیر تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش بر رابطه بین راهبرد نوآوری و عملکرد بانک گردشگری را بررسی نماید. جامعه آماری این پژوهش شعب و ستاد بانک گردشگری در شهر تهران است. حجم نمونه آماری با جدول مورگان برابر 247 شد که با توجه به احتمال ریزش پرسشنامه ها، 15% به حجم نمونه اضافه و تعداد حجم نمونه برابر 284 گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه ها از قضاوت خبرگان و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS استفاده گردیده است. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی-پیمایشی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قابلیت های پویای مدیریت دانش تاثیر معناداری بر رابطه راهبرد نوآوری و عملکرد در بانک گردشگری دارد. همچنین سایر نتایج حاکی از آن است که نوآوری خدمات، نوآوری فرآیند و نوآوری سازمانی، با لحاظ نمودن نقش تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش، تاثیر معناداری بر عملکرد بانک گردشگری دارد.
ارائه مدل ارتباط میان ظرفیت جذب و نوآوری با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
47 - 64
حوزههای تخصصی:
در محیط متغیر امروز، به خصوص برای شرکت های دانش محور ، دانش و فناوری پایه و اساس رقابت هستند. این شرکت ها برای تحقق اهداف تجاری خود می بایستی دانش جدید را به کار گیرند تا در ایجاد و توسعه ظرفیت های نوآوری و به کارگیری آن در فرآیند تولید نقش به سزایی داشته باشند. دراین پژوهش ابتدا عوامل موثر بر ظرفیت جذب و نوآوری استخراج و با استفاده از نرم افزار ونسیم به ترسیم مدل علی_معلولی و انباشت_جریان پرداخته شد. هدف از این پژوهش بررسی نوآوری با توجه به افزایش صعودی شرکت های دانش بنیان می باشد. ممیزی بیشتر در خصوص دانش بنیان بودن شرکت ها، ایجاد انگیزه و بهره مندی از سرمایه گذاران بیرونی و فرشتگان خطر پذیر جهت بهبود ظرفیت جذب شرکت های دانش بنیان، فراهم نمودن امکان دسترسی محققان تمام وقت تحقیق و توسعه شرکت های فناور محور به شبکه های جهانی دانش و افزایش منابع دانش خارجی، اهمیت به افزایش تحقق اهداف استراتژی تحقیق و توسعه و شایستگی های فناوری شرکت ها، جبران هزینه های تحقیق و توسعه از طریق افزایش تسهیلات به شرکت های دانش بنیان واقعی و حمایت مالی همه جانبه و مستمر دولت از نتایج برگرفته از پژوهش حاضر می باشد و از پیشنهادات تخصصی برای شرکت های دانش بنیان اینکه یک سیستم مدیریت دانش داخلی ایجاد شود و اطلاعات درون سازمانی مانند مسابقات دانش موضوعی و طوفان فکری و .. .برگزار کنند. با پرورش دانش کارکنان و توانایی به کارگیری آن ها می توان ظرفیت جذب شرکت و به دنبال آن نوآوری را بهبود بخشید.
طراحی چارچوب طبقه بندی مدلهای کسب و کار برای داده بازارهای سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
87 - 112
حوزههای تخصصی:
داده بازارها، پلاتفرم های دیجیتالی هستند که بر روی آنها داده ها اعم از خام یا پردازش شده با حضور تأمین کنندگان وخریداران تبادل می شوند و بازارگاه از صحت و امنیت نقل و انتقال داده ها و پرداخت ها ضمن حفظ حریم خصوصی افراد پشتیبانی می کند. مقاله حاضر با هدف طراحی یک طبقه بندی از مدل های کسب و کار داده بازارهای حوزه سلامت تدوین شده است. بدین منظور، یک چارچوب هستی شناسی به عنوان چارچوب نظری پایه تعریف شد. سپس با بهره گیری از یک روش توسعه تاکسونومی که توسط نیکرسون معرفی شده است، چارچوب نهایی مدل طبقه بندی داده بازارهای سلامت احصا شد و اعتبار آن با برقراری شروط ختم تاکسونومی تأیید شد. مدل نهایی دارای ۲۲ بُعد و ۸۴ ویژگی است که تحت چهار بلوک سازه ای دسته بندی شدند. چهار سازه اصلی مدل طبقه بندی عبارتند از خدمات، فناوری، سازمان، و مالی. در چارچوب هر سازه، ابعاد و ویژگی هایی گنجانده شده اند که بر اساس آنها طبقه بندی های متفاوتی از مدل های کسب و کار داده بازارهای سلامت شکل می گیرند. پژوهشگران و کنشگران حوزه سلامت می توانند از میان مدل های کسب و کار طبقه-بندی شده، مدل کسب و کاری را که مناسب تشخیص می دهند به عنوان مدل کسب و کار داده بازار سلامت به کار گیرند. تحلیل گران داده و متخصصین برنامه نویسی نیز می توانند بر اساس مدل انتخابی اقدام به طراحی فناوری های نرم پایه ای کنند.
بررسی رابطه دارایی های نامشهود و عملکرد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت صنعتی مدیریت تکنولوژی سیستم های تحقیق و توسعه تکنولوژی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل چشم انداز جهانی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد مالی حاکمیت و مالیه شرکتی سیاست گذاری مالی،ریسک مالی،مدیریت ریسک،ساختار مالکیت و سرمایه
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد تغییر تکنولوژیکی،تحقیق و توسعه ابداع و اختراع،فرآیندها و انگیزه ها،تحقیق و توسعه
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد تغییر تکنولوژیکی،تحقیق و توسعه تغییر تکنولوژیکی، انتخاب،نتایج،فرآیندها،اشاعه
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی صنعتی شدن،صنایع خدماتی و تولیدی،انتخاب تکنولوژی
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی مدل سازی اقتصادسنجی سایر
در دنیای امروزه و با وقوع انقلاب تکنولوژی و فناوری اطلاعات، الگوی اقتصاد جهانی، تغییر اساسی کرد و دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه مالی و فیزیکی شده است. به همین منظور هدف این پژوهش بررسی تاثیر دارایی نامشهود و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری پژوهش 103 شرکت به روش حذفی از بین شرکت های بورسی انتخاب شد. جهت اندازه گیری عملکرد مالی پنج معیار (سود خالص، درآمد کل، نرخ بازده سرمایه گذاری (ROA)، درآمد هر سهم و سود نقدی هر سهم) با توجه به پیشینه پژوهش انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش حاضر از آمار استنباطی ضریب همبستگی، مدل رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شده است. فرضیه های پژوهش در سطح هر صنعت و در سطح کل صنایع مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به آزمون فرضیه اول، بین شناسایی دارایی نامشهود و سود خالص در صنایع خودرو و ساخت قطعات و فلزات رابطه معناداری وجود دارد، همچنین در سطح کل صنایع این فرضیه تایید شده است. نتایج فرضیه دوم بیانگر وجود رابطه معنی دار بین شناسایی دارایی نامشهود و درآمد کل در صنایع ماشین آلات و تجهیزات، خودرو و ساخت قطعات و فلزات و در سطح کل صنایع است. نتایج آزمون فرضیه سوم نشان دهنده وجود رابطه معنی دار بین شناسایی دارایی نامشهود و نرخ بازده سرمایه گذاری فقط در صنعت دارویی است و در سطح کل صنایع این فرضیه رد شده است. با توجه به آزمون فرضیه چهارم بین شناسایی دارایی نامشهود و درآمد هر سهم در صنایع الکتریکی و دارویی رابطه معنی داری وجود دارد ولی در سطح کل صنایع این فرضیه رد شده است. نتایج فرضیه پنجم بیانگر وجود رابطه معنی دار بین شناسایی دارایی نامشهود و سود نقدی هر سهم در صنایع الکتریکی و غذایی است ولی آزمون این فرضیه دال بر عدم وجود رابطه معنی دار در سطح کل صنایع است.
ارزیابی اثرات سرریز تکنولوژی حاصل از صادرات بر بهره وری کل عوامل تولید در بخش صنعت: مورد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
141-166
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت صنعتی مدیریت تکنولوژی انتقال تکنولوژی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل تجارت پیش بینی و شبیه سازی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل صورت های کلان تجارت و مالیه بین الملل سازگاری سیاست های بین المللی،انتقال پذیری
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد برنامه ریزی و سیاست گذاری سیاست های صنعتی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی اهداف بنگاه،سازمان و رفتار اهداف تجاری بنگاه
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی ساختار بازار،استراتژِ بنگاه و عملکرد بازار اقتصاد صنعتی و رویکرد کلان،ساختار صنعتی و تغییر ساختاری
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی مدل های تک معادله ای مدل های پانل
با توجه به اهمیت نقش صادرات در ارتقای بهره وری، در این تحقیق با استعانت از یک مدل پانل برای زیرگروههای بخش صنعت طی دوره زمانی 1393-1380 در اقتصاد ایران، اثرات سرریز بهره وری حاصل از صادرات کالاها مورد ارزیابی قرار می گیرد. برای این منظور بهره وری به صورت تابعی از شاخصهای سرریز افقی و عمودی صادرات و همچنین سرمایه انسانی و واردات قرارگرفته است. تاثیرپذیری بهره وری هر بخش از صادرات همان بخش، اثر سرریز افقی و اثرگذاری صادرات یک بخش بر بهره وری سایر بخشهای اقتصاد، اثر سرریز عمودی گفته می شود. نتایج نشان می دهد که صادرات می تواند موجب اثر سرریز افقی مثبت شود. اندازه سرریز افقی بستگی به میزان سرمایه انسانی دارد. اگر سطح سرمایه انسانی در زیرگروههای بخش صنعت افزایش یابد، اثر سرریز قویتر خواهد بود. همچنین شواهد حاکی است که اثر سرریز عمودی از طریق پیوندهای پیشین منفی و غیر معنی دار و از طریق پیوندهای پسین مثبت و معنی دار است. طبقه بندی JEL:O33، L60، D24، C23
مدیریت شایستگی براساس تئوری چشم انداز با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کارخانه فولاد آلیاژی یزد با توجه به حجم بالای تولید و تعداد زیاد کارکنان، شایستگی های مدیران اهمیت دو چندانی دارد. آسیب های مالی و جانی ناشی از سوانح صنعتی در این کارخانه، توجه به شایستگی های ایمنی صنعتی در مدیریت شایستگی را به ضرورتی انکار ناپذیر تبدیل کرده است. در این تحقیق با استفاده از مدل شایستگی ایمنی ارائه شده توسط چانگ و همکاران به بررسی و تبیین شایستگی های کلیدی ایمنی صنعتی مدیران در کارخانه فولاد آلیاژی پرداخته شده است. در این تحقیق از روش نمونه گیری تئوری جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. بر همین اساس پرسشنامه تهیه شده جهت تعیین اولویت مؤلفه های شایستگی مطرح در مدل، بین 10 نفر از مدیران و متصدیان ایمنی صنعتی این کارخانه توزیع و جمع آوری شد. جهت تحلیل داده ها و تعیین اولیویت ها از روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی مبتنی بر تئوری چشم انداز معروف به تودیم فازی بهره گرفته شد. مطابق با نتایج حاصل از تحقیق، مؤلفه های توانایی شناخت خطرات اجتماعی و روانی، مدیریت پروژه ایمنی و توانایی شناخت خطرات زیست محیطی، به ترتیب در اولویت برنامه ریزی قرار گرفت. نتایج تحقیق می تواند مدیران این کارخانه را در تدوین برنامه های آموزشی جهت ارتقای شایستگی های ایمنی کمک کند.
ارزیابی و پیش بینی تولید پایدار با استفاده از رویکرد ترکیبی فازی چند درجه ای و شبکه عصبی مصنوعی(مورد مطالعه: شرکت لبنی کاله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پایداری بر جنبه های مختلف سازمانی از حیث اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تأکید دارد، از اینرو اهمیت این موضوع برای نسل های فعلی و آتی بسیار حیاتی است. اکثر شرکت ها به این نتیجه رسیده اند که به منظور ارتقای اثربخش و کارا پایداری تولید نیازمند تعریف، اندازه گیری و کنترل شاخصه های تولید پایدار هستند. لذا اندازه گیری پایداری تولید به موضوعی با اهمیت در مباحث تولید و عملیات مبدل شده است. در همین راستا، تحقیق حاضر درصدداست تا با استفاده از رویکرد ترکیبی چند درجه ای فازی و شبکه عصبی مصنوعی علاوه بر ارزیابی وضعیت فعلی پایداری، وضعیت آینده تولید پایدار شرکت لبنی کاله را پیش بینی نماید. داده های اصلی تحقیق با نظرخواهی خبرگان دانشگاه و مدیران شرکت جمع آوری و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت پایداری طی سال های 89 تا 94 به ترتیب به صورت کمی پایدار، نسبتاً پایدار، نسبتاً پایدار، کمی پایدار، نسبتاً پایدار ونسبتاً پایدار بوده در سال 1395 نسبتاً پایدار خواهد شد.
بررسی اثر تکانه های اقتصادی بر متغیرهای کلان بخش کشاورزی با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تدوین مدل چندبخشی تعادل عمومی پویای تصادفی اقتصاد ایران با تاکید بر بخش کشاورزی، بخش غیرکشاورزی و نفت است. در این مطالعه ضمن تفکیک های بخش های اقتصاد ایران، چسبندگی قیمت نیز در بخش های تولید نیز لحاظ شده است. به علاوه تاثیر تکانه های پولی و غیرپولی مانند بهره وری بخش کشاورزی، قیمت نفت و سیاست پولی بر بخش کشاورزی بررسی خواهند شد. برای این منظور ضرایب مدل با استفاده از روش بیزی و با استفاده از داده های دوره 91-1350 برآورد شده است. با این توضیحات نتایج تکانه های مورد اشاره بر بخش کشاورزی بیانگر آن است که در بین تکانه های مختلف مورد بررسی تکانه بهره وری (تکنولوژی) تاثیر مثبت بیشتری بر بخش کشاورزی خواهد گذاشت. زیرا تولید، صادرات، مصرف و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی را افزایش داده و از سوی دیگر موجب کاهش تورم و واردات بخش کشاورزی نیز می شود.
بررسی تاثیر فعالیت های مدیریت تکنولوژی بر قابلیت های چابکی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بقا در محیط کسب و کار جهانی و رقابتی، نیازمند تغییر فرآیندهای کسب و کار موجود در ساختارهای چابک و متمایل به مشتری بوده و تکنولوژی به عنوان یک نیروی محرک حیاتی، اهداف عملکردی و تصمیم گیری بهتر کسب و کار را در یک شکل بهنگام تسهیل می کند. هدف از این پژوهش نیز، بررسی تاثیر فعالیت های مدیریت تکنولوژی بر قابلیت های چابکی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت همبستگی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش، کارشناسان کارخانه فولاد کویر کاشان به تعداد 90 نفر تشکیل دادند که از این تعداد 72 نفر حاضر به همکاری شدند. به منظور آزمون مدل پژوهش از پرسشنامه حاوی 36 سوال به منظور سنجش سازه های تحقیق استفاده شد. پرسشنامه مذکور از مطالعات قبلی شناسایی شد و با انجام تعدیلات جزئی به کار برده شد و سپس روایی محتوا و صوری آن از طریق بازبینی توسط خبرگان مربوطه بررسی و تایید شد و پایایی کل پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ 95/0 برآورد گردید. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLS استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فعالیت های مدیریت تکنولوژی شامل شناسایی، اکتساب، بهره برداری، یادگیری، محافظت و انتخاب تکنولوژی بر قابلیت های چابکی تاثیر مثبت و معنی داری داشته است.
ارتقای بهره وری با رویکرد مدل یکپارچه مدیریت زنجیره تأمین در پروژه های صنعت احداث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد زنجیره تأمین پروژه در مقایسه با زنجیره تأمین عملیات تفاوت های اساسی دارد و مدیریت آن نیازمند رویکردهای متفاوتی است. با توجه به اهمیت مدیریت زنجیره تأمین پروژه، مدل هایی در این زمینه در کشورهای توسعه یافته ارائه شده است اما نظر به تفاوت مبانی توسعه مدل ها بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه، ویژگی های مدیریت زنجیره تأمین در این کشورها تفاوت های بسیاری دارند. این مقاله به توسعه مدل مفهومی مدیریت زنجیره تأمین در پروژه های صنعت احداث کشور جهت تطبیق ساختار مدیریت زنجیره تأمین پروژه با چالش های موجود در زنجیره تأمین پروژه ها می پردازد. در این مدل با استفاده از تئوری ساخت یافته داده بنیاد، شرایط علی یا ظهور چالش ها، عناصر بستر ساز، عناصر اقتضایی و ارتباط بین آنها در زنجیره تأمین پروژه های صنعت احداث ایران شناسایی شده و راه کارهای مدیریت چالش ها و نتایج مورد انتظار از اجرای آنها در راستای موفقیت زنجیره و موفقیت پروژه در قالب مدل مفهومی مدیریت یکپارچه زنجیره تأمین پروژه ارائه شده است.
یک روش ترکیبی نوین برای مسئله انتخاب ماشین آلات و تجهیزات تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله انتخاب ماشین آلات یک موضوع پیچیده و مهم در سیستم های تولیدی و صنعتی است. انتخاب نامناسب ممکن است به بروز مسئله های زیادی رهنمون شود که بر بهره وری، دقت، انعطاف پذیری و کیفیت محصولات اثر منفی دارند. به دلیل متفاوت بودن شاخص های تأثیرگذار، نیاز است به دیدگاه کارشناسان و مدیران برای دامنه پذیرفتنی در سنجش هر شاخص توجه شود. در این پژوهش رویکردی ترکیبی با به کارگیری روش وزن دهی ضریب همبستگی و انحراف شاخص و نیز روش طراحی مبتنی بر بدیهیات با عددهای فازی برای مسئله انتخاب ماشین آلات پیشنهاد شده است. روش پیشنهادی برای یک مسئله واقعی به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که کاربرد رویکرد پیشنهادی برای مدیران و کارشناسان شرکت، رضایت بخش است و می توان در تصمیم گیری برای انتخاب ماشین آلات و تجهیزات قابل پیاده کرد.
اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بر عدم توسعه شهرکهای صنعتی تهران با رویکرد فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهرک های صنعتی در مناطق مختلف یک کشور به دنبال حداکثر بهرهمندی از مزیتهای جغرافیایی، منطقهای، اقتصادی و اجتماعی با حداقل هزینههای اقتصادی و اجتماعی ممکن میباشد و بر اساس این منطق، این شهرکها راه حلی برای کاهش مشکلات فعلی شهرهای صنعتی و بالقوه شهرهای در حال صنعتی شدن نیز محسوب میگردد. بطور خلاصه تجارب کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که اگر تجمع های صنعتی درست بکار گرفته شود، با همراهی سایر اقدامات منجر به تشویق و ترغیب صنعتی شدن و هدایت صنایع از نظر مکان استقرار گردیده و بطور اساسی به هدفهای برنامه ریزی شهری و منطقه ای و توسعه صنعتی و اقتصادی کمک می نماید. بر همین اساس این تحقیق بدنبال، شناسایی عوامل تاثیر گذار بر عدم جذب و توسعه سرمایه گذاری در شهرک های صنعتی تهران و تعیین وزن این عوامل با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی می باشد. در این پژوهش،گردآوری دیدگاه خبرگان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از مقیاس فازی مثلثی لین، فازی سازی شده است. و در نهایت با استفاده از نرم افزار سوپردسیژن اوزان نهایی مشخص گردیده است. بر اساس نتایج بدست آمده، عوامل شناسایی شده به ترتیب درجه اهمیت عبارت بودند از سیاست های کلان اقتصادی، فقدان امکانات زیربنایی، عدم وجود سازمان اجرایی مدیریتی، موانع نهادی و عدم مکان یابی بهینه. در پایان نیز راهکارهایی جهت افزایش و توسعه سرمایه گذاری صنعتی در شهرک های صنعتی تهران ارائه شده است.
بررسی اجزاء تکنولوژی سازمان های خدماتی با رویکرد افزایش بهره وری (مطالعه موردی: سازمان های خدماتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بررسی با هدف ارزیابی چهار جزء تکنولوژی فن افزار، انسان افزار، سازمان افزار و اطلاعات افزار در سازمان های خدماتی، فرضیه ای با این عنوان که اجزاء تکنولوژی در این سازمان ها نامتوازن است را دنبال می کند. در راستای هدف این بررسی[1]جهت جمع آوری اطلاعات، شش سازمان خدماتی به عنوان نمونه قابل دسترس انتخاب و پس از جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این رابطه تشخیص این موضوع مهم است که هر سازمان برای متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک خود به ترتیب اولویت تقویت و بهبود کدام جزء چهارگانه تکنولوژیک را در برنامه های مدیریت تکنولوژی سازمان قرار دهد تا در نتیجه بتوان از تکنولوژی سازمانی برای تبدیل هر چه بهتر منابع به ستانده های سازمانی بهره گرفت. در برنامه جاری این سازمان ها و برنامه پیشنهادی متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک مغایرت هایی ملاحظه می شود. بدین صورت که نتایج نشان می دهد که بین اجزاء تکنولوژی توازن وجود ندارد و مقدار TCC آن ها نیز متفاوت بوده و شکاف تکنولوژیک این اجزاء در سازمان های خدماتی با نوع فعالیت درمانی و غذایی و بانکی از بیشترین تا کمترین به ترتیب عبارتند از سازمان افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار و فن افزار و در سازمان های خدماتی با نوع فعالیت توریستی و مسکن به ترتیب عبارتند از انسان افزار، سازمان افزار، اطلاعات افزار و فن افزار و سازمان خدماتی با نوع فعالیت فرهنگی به ترتیب عبارتند از اطلاعات افزار، انسان افزار، سازمان افزار و فن افزار که این سازمان ها برای متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک به همین ترتیب بایستی تقویت و بهبود هر کدام را بایستی مورد توجه قرار دهد.
سیاست گذاری اکتساب تکنولوژی؛ کاربرد ANP و DEMATEL فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تکنولوژی و نقش آن در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها، لزوم توجه روزافزون به تکنولوژی و مسائل مرتبط با آن بیش از پیش نمایان است. یکی از مسائل اساسی در خصوص تکنولوژی، شیوه دستیابی به تکنولوژی مورد نیاز است. هدف این پژوهش، انتخاب مناسب ترین شیوه کسب تکنولوژی در صنعت لعاب استان یزد است. در این راستا، ابتدا با مطالعه ادبیات و مصاحبه با خبرگان این صنعت، معیارهای تأثیرگذار بر کسب تکنولوژی شناسایی گردیده اند، و با به کارگیری تکنیک دلفی فازی، معیارهای شناسایی شده از دیدگاه خبرگان صنعت تعدیل و مهمترین عوامل انتخاب شده اند. در مرحله بعد از تکنیک DEMATEL فازی برای تعیین ارتباطات و میزان تأثیرات میان معیارها استفاده شده و در نهایت، یک مدل ANP فازی، برای انتخاب مطلوب ترین شیوه کسب تکنولوژی از میان سه شیوه کلی مشارکت، تولید و خرید تکنولوژی ایجاد شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، شیوه مشارکت از اولویت بالاتری نسبت به سایر شیوه های کسب برخوردار است.
ارائه مدلی جهت ارتقای خلاقیت و یادگیری سازمانی با استفاده از شاخصهای کلیدی موفقیت مدیریت دانش در صنایع خودرو و نیرو محرکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت ارتقای خلاقیت و یادگیری سازمانی با استفاده از شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش در صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی است، لذا از لحاظ ماهیت مسأله و هدف، تحقیق کاربردی محسوب می شود. ابزار گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه استاندارد صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل مدیران صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی است که تعداد 500 واحد تعیین گردید، و طبق جدول استاندارد کرجسی و مورگان نمونه آماری تحقیق 217 واحد انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل و بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف یک بعدی و برای آزمون فرضیات از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش، بر افزایش خلاقیت سازمان در صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی تأثیر دارد. در نتیجه فرضیه اصلی اول تأیید می شود و همچنین شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش، بر افزایش یادگیری سازمانی در صنایع خودرو و نیرو محرکه تأثیر مثبت معنا داری دارد، و در نتیجه فرضیه اصلی دوم تأیید می شود. نتایج فرضیات فرعی پژوهش نیز به تفصیل در این مقاله ارائه شده است.
طراحی الگوی تدوین راهبرد صنعت: مورد مطالعه صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهش های مرتبط با حوزه راهبرد صنعت به دو سطح کلان (ملی یا بخش صنعت) و یا بنگاه پرداخته اند. در این میان مطالعه سطح هر صنعت و بررسی ارتباط آنها با سطوح بالایی و پایینی به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. به دنبال این، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مولفه های تشکیل دهنده راهبرد صنعت پتروشیمی و ارتباط میان این مولفه ها چیست؟ در پاسخ به این پرسش الگو های مرتبط با سطوح سه گانه تحلیل صنعت (فراصنعت، سطح صنعت و درون صنعت) بررسی شده اند که در نهایت به ترتیب سه مدل STEEPELD، نیروهای رقابتی پورتر و الماس پورتر جهت بررسی ارتباط مولفه های هر سطح و الگو سازی آن به کار گرفته شده اند. این الگو سازی با استفاده از الگو سازی ساختاری تفسیری (ISM) و با نظرهای خبرگان شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران صورت گرفته است. حاصل به کارگیری روش پژوهش، سه الگوی خرد و یک الگوی جامع تحت عنوان الگوی نهایی تدوین راهبرد صنعت پتروشیمی به همراه ضرایب نفوذ مولفه ها بر یکدیگر است.
بکارگیری سیستمهای دینامیکی جهت تحلیل تأثیر مدیریت دانش بر تعالی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان زمانی در مسیر تعالی قرار می گیرد که در کنار بسترسازی مناسب و انجام فعالیتهای درست، به نتایج قابل قبول و مناسبی دست یابد. تلاش مدلهای تعالی همانند مدل EFQM این بوده است تا در ارزیابی عملکرد سازمان تعادلی بین توانمند سازها و نتایج برقرار سازند. مدیریت دانش یکی از این توانمندسازهاست که با توجه به اهمیت یافتن منابع دانشی روز به روز جایگاه مهمتری می یابد. جهت ارزیابی فعالیتهای انجام شده در راستای مدیریت دانش، به مدلهایی نیاز داریم که بتواند آن را در تمامی ابعاد مورد بررسی قرار دهد. یکی از مدلهای ارزیابی مدیریت دانش، مدلKMAT می باشد. در این پژوهش به منظور ارتباط بخشیدن مابین دانش و تعالی سازمانی، از ابزار سیستمهای دینامیکی استفاده شده تا رفتار و تأثیر مدیریت دانش بر تعالی سازمان مورد مطالعه قرار گیرد. لذا در این پژوهش با بکارگیری ابزار سیستمهای دینامیکی و بر اساس تلفیقی از مدل KMAT و مدل EFQM، مدلی پویا جهت بررسی رفتار و اثربخشی مدیریت دانش بر تعالی سازمان، ارائه گردید. همچنین پس از ارزیابی کارایی مدل، سیاستهای مختلف ارزیابی شده و بهترین سیاست انتخاب گردید.