مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مدیریت تکنولوژی
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس انجام یک مطالعه ی توصیفی تهیه شده است و طی آن یک پارچگی بین مدیریت کیفیت جامع (TQMو مدیریت تکنولوژی و تحقیق و توسعه (TIM)، در راستای پیش بینی عملکردهای سازمان در حوزه های کیفیت و نوآوری، مورد آزمون قرار می گیرد. این مطالعه رابطه ی بین TQM و TIM را با تاکید بر دو موضوع مهم زیر به انجام می- رساند:نخست یک پارچگی بین TQM و TIM از طریق بررسی شکاف بین این دو بخش مهم، که در سازمان ها به صورت مجزا از یکدیگر بوده و دارای شرح وظایف متفاوتی هستند، صورت می پذیرد.در ثانی تاثیر یک پارچگی بین TQM و TIM بر روی شاخص های عملکرد کیفیت و نوآوری، که اولین و مهم ترین منابع در کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها مطرح هستند، مورد آزمون قرار می گیرد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از 148 مدیر شاغل در شرکت های تولیدی دارای بیش از 500 پرسنل، در محدوده ی استان مرکزی جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل آن ها نیز از تکنیک مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که: TQMدارای قدرت پیش بینی قوی برای عملکردهای کیفی سازمان است ولی هیچ گونه رابطه ی مشخص و قابل توجهی با عملکردهای نوآوری ندارد. هم چنین TIM دارای قدرت پیش بینی برای عملکردهای کیفی سازمان است، ولی شدت آن نسبت به TQM در درجات پایین تری قرار دارد، با این وجود دارای رابطه قوی تری برای پیش بینی عملکردهای نوآوری سازمان است. در نهایت این که TQM و TIM دارای رابطه ی همبستگی با یکدیگر هستند. مهم ترین نتیجه ی به دست آمده از این پژوهش این است که مدیریت تکنولوژی و تحقیق و توسعه ی منابعی مناسب برای کاربرد به همراه و با هماهنگی با TQM می باشند که نتیجه ی این تعامل ارتقاء عملکرد های کیفیت، و مهم تر از آن تقویت عملکردهای نوآوری در سازمان ها است.
آینده نگاری تکنولوژی و کاربرد آن در سیاست گذاری و مدیریت تکنولوژی
حوزه های تخصصی:
بررسی اجزاء تکنولوژی سازمان های خدماتی با رویکرد افزایش بهره وری (مطالعه موردی: سازمان های خدماتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بررسی با هدف ارزیابی چهار جزء تکنولوژی فن افزار، انسان افزار، سازمان افزار و اطلاعات افزار در سازمان های خدماتی، فرضیه ای با این عنوان که اجزاء تکنولوژی در این سازمان ها نامتوازن است را دنبال می کند. در راستای هدف این بررسی[1]جهت جمع آوری اطلاعات، شش سازمان خدماتی به عنوان نمونه قابل دسترس انتخاب و پس از جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این رابطه تشخیص این موضوع مهم است که هر سازمان برای متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک خود به ترتیب اولویت تقویت و بهبود کدام جزء چهارگانه تکنولوژیک را در برنامه های مدیریت تکنولوژی سازمان قرار دهد تا در نتیجه بتوان از تکنولوژی سازمانی برای تبدیل هر چه بهتر منابع به ستانده های سازمانی بهره گرفت. در برنامه جاری این سازمان ها و برنامه پیشنهادی متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک مغایرت هایی ملاحظه می شود. بدین صورت که نتایج نشان می دهد که بین اجزاء تکنولوژی توازن وجود ندارد و مقدار TCC آن ها نیز متفاوت بوده و شکاف تکنولوژیک این اجزاء در سازمان های خدماتی با نوع فعالیت درمانی و غذایی و بانکی از بیشترین تا کمترین به ترتیب عبارتند از سازمان افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار و فن افزار و در سازمان های خدماتی با نوع فعالیت توریستی و مسکن به ترتیب عبارتند از انسان افزار، سازمان افزار، اطلاعات افزار و فن افزار و سازمان خدماتی با نوع فعالیت فرهنگی به ترتیب عبارتند از اطلاعات افزار، انسان افزار، سازمان افزار و فن افزار که این سازمان ها برای متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک به همین ترتیب بایستی تقویت و بهبود هر کدام را بایستی مورد توجه قرار دهد.
اولویت بندی سطح عملکرد تکنولوژی شرکت های خودروسازی ایران با استفاده از رویکرد (PANDA-FANP-FVIKOR(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آشکار شدن اهمیت روزافزون تکنولوژی به ویژه پس از جنگ های جهانی اول و دوم و نقش آن به عنوان یکی از عوامل مهم کسب قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و تولید ثروت، باعث گردید توجه زیادی به ابعاد مختلف تکنولوژی جلب شود. در خصوص ارزیابی تکنولوژی در بنگاه ها بررسی های اندکی به عمل آمده است. هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی جهت ارزیابی عملکرد سطح تکنولوژی صنایع خودروسازی ایران با استفاده از تکنیک VIKOR-ANP فازی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را 25 نفر از مدیران ارشد تولید و فناوری اطلاعات و تکنولوژی ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو تشکیل می دهند. ابتدا به بررسی ادبیات موضوع و پیشینه ی پژوهش پرداخته سپس با استفاده از تکنیک دلفی و مصاحبه به غربال سازی ابعاد و شاخص های ارزیابی سطح تکنولوژی صنایع خودروسازی ایران پرداخته شد. نتایج حاصل از وزن دهی به ابعاد با تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای فازی نشان می دهد که شاخص توانمندی خلاقیت رتبه اول و شاخص های: توانمندی طراحی مهندسی، توانمندی ساخت، توانمندی تولید، توانمندی های بازاریابی و فروش، توانمندی خدمات رسانی، توانمندی اکتساب و توانمندی پشتیبانی به ترتیب، رتبه های دوم تا هشتم را کسب نمودند. نتایج این تحقیق می تواند دید جامعی به تصمیم سازان خصوصاً مدیران و کارشناسان خودروسازی ارائه نماید. همچنین در بررسی عملکرد تکنولوژی آن ها را یاری رساند.
رویکرد مدل های ارزیابی سطح تکنولوژی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات
تکنولوژی بخش بسیار مهم و ضروری از زندگی بشر امروز را تشکیل می دهد و یکی از مهمترین عوامل تولید کالا و خدمات است. تکنولوژی با نفوذ همه جانبه در تار و پود زندگی اجتماعی، از حالت ساده فراتر رفته و تبدیل به محیطی شده است که بر نگرش ها، ارزش ها و ... تاثیرات تعیین کننده ای دارد. به همین دلیل مدیریت تکنولوژی علی الخصوص در زمینه اطلاعات از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی مدل های مختلف ارزیابی تکنولوژی، بیان مدل ها و شاخص هایی است که در ارزیابی تکنولوژی در حوزه اطلاعات می تواند مورد استفاده قرار گیرد. باتوجه به مطالب مذکور سوال اصلی پژوهش حاضر این می باشد که عوامل موثر در ارزیابی سطح تکنولوژی به چه صورت است که به روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی این فرضیه می پردازد که شاخص های موثر در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارزیابی آنها تاثیر گذارند. لذا این پژوهش از نظر هدف کاربردی است. نتیجه مقاله پیش رو نشان می دهد که ارزیابی سطح تکنولوژی بعنوان یکی از گام های مهم در فرایند مدیریت تکنولوژی، نقش مهمی در آگاهی تکنولوژی ایفا می کند. بنابراین نیاز است که تکنولوژی نیز مانند دیگر منابع رقابتی، براساس یک دیدگاه استراتژیک مدیریت شود.
نقش مدیریت تکنولوژی بر عملکرد سازمان مبتنی بر دیدگاه نوآوری و کیفیت محصول
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر توجه به فناوری و مدیریت آن برای شرکت ها از اهمیت چندانی برخوردار است تا با توجه به آن بتوانند عملکرد بالاتری را برای خود رقم بزنند. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش مدیریت تکنولوژی بر عملکرد سازمان مبتنی بر دیدگاه نوآوری و کیفیت است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارکنان شرکت های دانش بنیان مستقر در شهر تهران است. با توجه به جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 135 نفر از کارکنان این شرکت ها به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضرایب معناداری و ضرایب مسیر در نرم افزار PLS انجام شده است. نتایج حاکی از این است مدیریت تکنولوژی بر کیفیت محصولات، نوآوری فرآیند و نوآوری محصول تاثیر مثبت و معناداری دارد.
ساز و کارهای انتقال فن آوری: ویژگی ها، اثرات و الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۵
59 - 74
حوزه های تخصصی:
فن آوری" که اهمیت آن در توسعه اقتصاد ملی، به خوبی درک شده است به عنوان یکی از اصلی ترین راهبردهای رقابتی ملل، مطرح می باشد. حرکت به سوی اقتصاد دانش بنیان، همگام با شتاب جهانی در توسعه فن آوری، در دستورکار فن آوران کشور ما نیز قرار گرفته است. با روند جهانی شدن اقتصاد، فن آوری نیز می تواند با تخصیص منطقی عوامل فن آوری و جریان آنها، موجب مشارکت بین المللی در فعالیت های نوآورانه و ایجاد جریان چندوجهی و فضایی فن آوری گردد. انتقال فن آوری به عنوان گامی ضروری برای ایجاد ارزش اقتصادی(و متعاقبا اثرات اجتماعی)، اثر شگرفی بر اقتصاد جوامع گذارده است. هرچند که انتقال فن آوری به دلیل عدم درک دقیقی از ساز و کارهای عملیاتی، اثرات جانبی و الگوهای آن یا فقدان زیرساخت هایی هم چون مجموعه قوانین و سیاست های مربوط به نظام ملی نوآوری، نقش شایسته خود را در بهبود این وضعیت در کشور، ایفا نکرده است. از این رو، معرفی ساز و کارها، ویژگی ها، اثرات و الگوهای انتقال فن آوری در اشاعه دانش مدیریت فن آوری و تقویت مبانی نظری آن برای علاقمندان این حوزه، ضروری دانسته شد. این نوشتار با همین هدف به بیان موارد فوق، پرداخته است.
نوآوری، عرصه تعامل بازیگران نوآوری با تکنیک های مدیریت نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
67 - 78
حوزه های تخصصی:
خلاقیت، شناخت مسأله، اجرا و ارزش برای حمایت از نوآوری لازم و ضروری هستند و به تنهایی هیچ کدام منجر به نوآوری نخواهند شد. فرد، تیم و یا سازمان ها بدون خلاقیت، قادر به تبدیل یک مسأله به فرصت و ایجاد ارزش برای مشتریان خود نیستند. اجرای موفقیت آمیز نیز باعث خلق ارزش و ارزش افزوده خواهد شد که به کلیه بازیگران سود خواهد رساند. مدیران باید به این نکته توجه نمایند که ابزار به تنهایی عامل پیشرفت و ترقی نیست، بلکه باید رابطه تنگاتنگ بین نیاز و مسأله ای که ابزار می تواند برطرف کند وجود داشته باشد، هیچ ابزاری بر ابزار دیگر اولویت ندارد، مگر اینکه نیاز خاصی را برطرف کند. این مقاله با چارچوبی منطقی و مطالعه ای دقیق از بین ابزارهای متنوع مورد استفاده مدیران در تکنیک های دهگانه مدیریت نوآوری تعداد 18 ابزار مهم و پرکاربرد حوزه پژوهش که ارزشی بالاتر از میانگین نظر خبرگان کسب نمودند، مورد بررسی قرار می دهد و با مفهوم شناسی ابعاد و مؤلفه های نوآوری از دیدگاه بازیگران عمده و نقش هر کدام سعی بر روشن نمودن جایگاه هر بازیگر در عرصه مدیریت نوآوری دارد. بین بازیگران و نقش آنان رابطه یک به یک وجود ندارد، ممکن است بازیگران نقش های متنوعی همچون خلق ابزارها، ترفیع کاربران، مساعدت سایر بازیگران را بر عهده بگیرند. 54% دانشگاه را خالق ابزارها و 54% شرکت ها را استفاده کننده ابزارها و تکنیک ها معرفی می نمایند و 61% بر این اعتقاد بوده که شرکت های مشاور بیشترین مساعدت را به شرکت ها در استفاده از تکنیک ها خواهند داشت و 20% بیان نموده که تکنیک ها را به طور موفقیت آمیز در سازمان خود مورد استفاده قرار داده اند که شامل شرکت های صنعتی و شرکت های مشاور می باشند که همبستگی مثبتی بین آن ها وجود دارد.
نقش هوشمندی عاطفی راهبردی در قابلیت فناورانه، مدیریت دانش فناورانه و آموزش و رشد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
19 - 28
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با استفاده از نظرات کارکنان بانک ملی استان مازندران به بررسی اثر هوشمندی عاطفی راهبردی در قابلیت فناورانه، مدیریت دانش فناورانه و آموزش و رشد سازمانی کارکنان بانک ملی استان مازندران پرداخته است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کارکنان بانک ملی استان مازندران بوده است که از این میان، با بهره گیری از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 314 پرسشنامه بین کارکنان بانک ملی استان مازندران توزیع گردید که اطلاعات بدست آمده با بکارگیری از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تعیین روایی پژوهش، از روایی محتوایی استفاده شد که بر این اساس، پرسشنامه در اختیار تعدادی از اساتید و خبرگان حوزه مدیریت بازرگانی و بانکداری قرار داده شد و مورد تأیید آنها قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید که ضریب بدست آمده از پرسشنامه نشان دهنده پایایی قابل قبول برای پرسشنامه می باشد. نتیجه آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که هوشمندی عاطفی راهبردی اثر مثبت و معنی دار بر قابلیت فناورانه، مدیریت دانش فناورانه و آموزش و رشد سازمانی کارکنان بانک ملی استان مازندران دارد.
بررسی مفاهیم تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی و نوآوری در سازمان
حوزه های تخصصی:
با افزایش روز افزون رقابت، تکنولوژی نقش بسیار مهمی را برای کسب مزیت رقابتی ایفا می کند؛ هدف این پژوهش بررسی مفاهیم تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی و نوآوری در سازمان بود. این تحقیق بصورت مطالعه ی کتابخانه ای، روش تحلیلی/ توصیفی صورت گرفت. در این مقاله محتوای مرتبط با موضوع خانواده در مقالات و کتابهای اسلامی به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی، بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی مقالات و متون علمی حاکی از این بود که در سال های اخیر تکنولوژی با سرعت زیادی توسعه پیدا کرده است و سازمان ها گرایش زیادی به کاربرد تکنولوژی های نوین یافته اند. با این حال چیزی که کمتر به آن توجه می شود مدیریت تکنولوژی می باشد.در این مقاله سعی داریم تا دو مقوله تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی را جدای از هم تعریف کنیم و در ادامه گام ها و عناصر اصلی مدیریت تکنولوژی را بیان خواهیم کرد.نهایتا یک چارچوب فرایندی برای مدیریت تکنولوژی سازمان ها ارایه شده است.
رویکردی بر عوامل مؤثر در افزایش قاچاق کالا و ارز و راهکارهای مقابله و کنترل آن
حوزه های تخصصی:
قاچاق کالا و ارز بخشی از اقتصاد غیررسمی است و در آمارهای رسمی ثبت نمی شود و به سیستم های اطلاعاتی اقتصاد ملی آسیب وارد می کند. ابتدا بر اساس مدل مفهومی به علل و پیامدهای قاچاق می پردازد، سپس از رویکرد کیفی نظریه پایه برای پرداختن به مهم ترین موضوعات استفاده می کند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل ایجاد و تشدید قاچاق کالا و ارز و بررسی آثار آن و ارائه پیشنهادهایی برای مبارزه با قاچاق برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی به ویژه با تمرکز بر سه حوزه کلیدی انجام شد. یعنی سیاست اقتصادی، تولید ملی و بیکاری. این مقاله شرح پژوهشی است که جامعه آماری آن اساتید دانشگاه و متخصصان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بوده است. ستاد مبارزه با قاچاق کالا و برنامه راهبردی آن راه اندازی شد. در حالی که هدف از این اقدام کاهش قاچاق کالا و ارز است، ستاد باید در رویکرد خود تجدید نظر کرده و به سمت مدیریت دانش و فناوری سوق دهد. بنابراین باید به تحقیقات کیفی به ویژه در حوزه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این پدیده توجه بیشتری شود.