فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بدبینی حالتی روحی است که از ناراحتی، نا امیدی و دیدگاه منفی به زندگی نشأت می گیرد ودلایل گوناگونی دارد که این دلایل از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است؛ از جمله این دلایل می توان به ضعف انسان و ناتوانی در رسیدن به آرزوها، از مشکلات روحی و جسمی و اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی کشورها اشاره کرد.
بدبینی در دوره های مختلف بین شاعران رایج بوده است، به گونه ای که می بینیم ابوالعلاء معری یکی از شاعران بزرگ دوره عباسی است که شعر وی در اثر شرایط حاکم بر زندگیش رنگ و بوی بدبینی به خود گرفته است. همچنین عبدالرحمن شکری در دوره معاصر، که به دلیل تأثیر پذیری از اوضاع اجتماعی دوره خود و گرایش رمانتیک و خلق و خوی غمگینش و همچنین در نتیجه مطالعات وی در شعر شاعرانی بدبین مانند خیام به سوی تشاؤم گرایش پیدا کرده است.
این مقاله تلاش می کند با روش توصیفی - تحلیلی نمود های تشاؤم و عوامل تأثیر گذار عام و خاص را که بر زندگی و تفکر دو شاعر اثر گذاشته رصد کند. نتایج نشان می دهد که که مشکلات جسمی مانند کوری، گوشه گیری از جامعه و شرایط سیاسی و اجتماعی بر زندگی دو شاعر تأثیر گذاشته و باعث بدبینی آنان شده است، علاوه بر این اشتراکاتی در نمود های تشاؤم در نزد دو شاعر مشاهده می کنیم، مانند: مرگ، شکایت از روزگار، ناامیدی، جبرگرایی و ...
مقاله به زبان عربی: بازتاب دنیای کودکانه در نمایشنامه صندوق سبز اثر فرحان بلبل (صدی الطفولة فی مسرحیة ""الصندوق الأخضر"" لفرحان بلبل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه کودک از جمله ابزارهای مؤثر در رشد عقلی، عاطفی، فرهنگی، و زبانی کودک به شمار می آید، و فرحان بلبل که از جمله برجسته ترین نمایشنامه نویسان سوریه می باشد با نگارش سه نمایشنامه کودک در این عرصه پا گذاشته است. نمایشنامه صندوق سبز وی که بیانگر تبیین اندیشه تلاش و کوشش با کمک دانش و عمل در زندگی می باشد، کشمکش میان کودکان و عفریته ها و ارواح را برای دستیابی به صندوق سبزی که نماد آزادی و موفقیت است مطرح می کند، شخصیت های نمایشنامه در پی دستیابی به صندوقچه و کلید آن هستند و کلید صندوقچه نیز رمز دانش و عمل در زندگی می باشد، چرا که با دانش و کار انسان به موفقیت و خوشبختی می رسد. فرحان در این نمایشنامه بر اسلوب تربیتی تکیه نموده است تا از این رهگذر نیازهای روانی کودکان را برآورده نماید و اهداف تربیتی آن ها را نیز محقق سازد تا بتواند ایشان را نسبت به عالم خیرخواهی به هم نوع آگاه سازد. ما در این پژوهش برآنیم تا بیان کنیم چگونه فرحان همه عناصر این نمایشنامه را به کار گرفته تا دنیای کودکانه را به تصویر بکشد و این که هدف او از گرایش به دنیای کودکانه در این نمایشنامه چیست. با استفاده از روش فنی پژوهش، ابعاد نمایشنامه کودک را در عناصر این نمایشنامه استخراج نمودیم، از جمله این عناصر پیرنگ، شخصیت، اندیشه، گفتگو، زبان و کشمکش می باشد که نمود دنیای کودکان را در این عناصر به روشی متقن و علمی بیان نمودیم، در پایان نیز به این نتیجه رسیدیم که فرحان به خوبی توانسته از این نمایشنامه به عنوان ابزاری برای آموزش و تربیت شخصیت کودک استفاده نماید.
نگرش اسطوره ای به «گاو» در ادبیات کهن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در میان اساطیر اقوام مختلف، تقدّس بخشی به حیوانات از جمله «گاو» است. گاو به عنوان نخستین جانور اساطیری از اهمیّت ویژه ای در میان ملل گوناگون از جمله اعراب برخوردار بوده و نقش و جایگاه آن در آثار ادبی آنها بازتاب یافته است. در اشعار کهن عربی با اتخاذ رویکرد اسطوره ای، می توان تفسیری نو از جایگاه این حیوان عرضه کرد. نبرد میان گاو وحشی و سگ های شکاری، گاو و باران زایی و ارتباط میان گاو و جنّ از موضوعات این پژوهش است که در پرتو این رویکرد تحلیل و تفسیر شده اند. تطابق ادبیات عربی و ادبیات دیگر ملل در حوزه اساطیر نیز از دیگر بخش های این نوشتار است.
دور العولمة والإستشراق فی الصراع بین العربیّة الفصحی واللهجات (نقش جهانی شدن و بیگانگان درجدال بین عربی فصیح و لهجات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ما دراین مقاله در پی آنیم تا چالش های فراروی زبان عربی و همچنین مقدار تأثیری که بر روی این زبان داشته را مورد بررسی قرار دهیم، و همچنین نقش دشمنان و مستشرقین و غرب زده هایی که خواستار جایگزینی زبان عامیانه با فصیح هستند، نیز یکی دیگر از اهداف این گفتار می باشد.
اما سؤال های این مقاله بدین ترتیب است:
1. مهم ترین چالش های معاصر که زبان عربی با آن مواجه استکدامند؟
2. چه کسانی از این جریان منفی حمایت می کنند؟
3. به چه میزان دشمنان در این مسیر موفقیت کسب نموده اند؟
در این نوشتار فرض بر این است که چالش های جهانی شدن و دعوت به زبان عامیانه و لهجه ها از طرف مستشرقین و غرب زدگان، عاملی در جهت تضعیف این زبان می باشد. با وجود این تلاش های فراوان، دشمنان نتوانسته اند موفقیتی چشم گیر کسب نمایند.
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
دراسة الطابع القصصی فی رسالة الغفران (جنبه های داستانی در رسالة الغفران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالة الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
تحلیل و اثبات رویکرد متن محور در نظریه پردازی های مجله لبنانی شعر با تکیه بر اندیشه های ادونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجله لبنانی شعر به عنوان یک جنبش نو گرای ادبی و نقدی در عرصه شعر و ادب معاصر عرب، در فعالیت های نو گرایانه خود، روی کردی ضد رئالیستی داشته است. این جنبش از ارجاع به برون متن (ایدئولوژی، سیاست، جامعه و...) خودداری می کند و در کل، گرایش های درون متنی و متن محور دارد. چنین گرایش هایی، در مبانی نظری جنبش ادبی فرمالیسم روس نیز دیده می شود. مجله شعر، همانند فرمالیسم روس، در پی آن بوده است که به ادبیات و مطالعات ادبی، جایگاهی مستقل ببخشد و این روی کرد، با برخی گرایش های فکری آن- که بیشتر ترسیم سوررئالیسم و فرا واقعیت است- پیوند خورده است. این جریان در راستای هدف های خود و در تناسب با سوررئالیسم و روی کرد های ماوراء طبیعی اش، به زبان مجاز گرایش بسیار داشت و این مسئله، یکی دیگر از نقاط مشترک آن با فرمالیسم روس، یعنی تمایز زبان ادبی با زبان معیار را اثبات می کند. عامل اصلی در ایجاد این تمایز، مسئله ادبیت است که از ره گذر آشنایی زدایی در لایه های فرمی و ساختاری حاصل می شود. ادبیت و آشنایی زدایی، از دیگر مسائل مورد تأکید این دو جنبش به شمار می رود و چنین مواردی تحلیل و اثبات روی کرد متن محور در نظریه پردازی های مجله شعر را در چهار چوب نظری قرار می دهد.
رحله استلاب الذات قراءه فی رساله ابن فضلان بتحقیق حیدر محمد غیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقوم هذا البحث على دراسه رساله ابن فضلان التی حققها غیبه بعدّها نصاً إشکالیاً یعبر عن حاله استلاب حضاری تعرضت له الحضاره العربیه الإسلامیه ممثله بالسفیر ابن فضلان. وأبرز نتائجه أن نص غیبه فضح تحوّل ذات ابن فضلان من حال القوه والتعبیر عن الکوزموغونیه الدینیه والسیاسیه للدوله العباسیه فی النص العربی إلى حال الانهزام. لتبدأ الذات الإسلامیه برحله استلاب، جُرّدت فیها من مرتکزات هویتها، وتصبح قابله لإعاده التشکیل والتحول إلى ذات شمالیه، تمت معمودیّتها عبر نجاحها فی التجربه البطولیه الشمالیه ودخولها فی العقد الاجتماعی لمجتمع الشمال. وفضح أیضاً الأطروحه الفکریه التی بنى علیها کریکتون روایته، وخلاصتها التشکیک فی الأصول الشرقیه للحضاره، وإثبات تفرد حضاره الفایکنج من خلال إکراه ابن فضلان على الارتحال شمالاً لیخلق حاله احتکاک قسری متخیّل بین حضارتین متناقضتین، هما: الحضاره العربیه الإسلامیه، والحضاره الفیکنجیه الوثنیه. وینتصر للحضاره الفیکنجیه. ویخلق من خلال أطروحته تلک ثنائیه سلب جدیده، وهی ثنائیه: الحضاره الفایکنجیه الوثنیه ≠ الحضاره العربیه الإسلامیه.
التعبیر الصوفی ومشکلته فی مرآه النقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدُّ کتاب د. عبد الکریم الیافی "" التعبیر الصوفی ومشکلته "" علامه متقدمه فی سیاق الدراسات الجامعیه التی عُنیت بدراسه التعبیر الصوفی وبحث خصائصه الذاتیه؛ إذْ یعود تاریخ نشر العمل المذکور إلى سنه (1963)، عندما کان جزءاً خاصاً من کتاب الیافی الموسوم ب "" دراسات فنیه فی الأدب العربی "".
یتناول هذا البحث عمل الیافی المشار إلیه بالتعریف، والمناقشه، والنقد، والاستخلاص، وهو إذ یوجّه إلى تعرّف قیمه الکتاب یکشف، فی الآن ذاته، عن محددات الطابع التعلیمی الذی وسم التناول، وقیّده فی إطار استراتیجیته الخاصه. ومن هنا تتأتى أهمیه المساءله النقدیه لجوانب العمل، فی منحى فتح إشاراته المقیّده على آفاق التجاوز المتلامحه وراء طوابع التقیید المدرسی، وفی منحى تخطّی إجراءات المسح، والتتبّع، وإفراد الخیوط الظاهره، نحو الغوص، عمیقاً، وراء الأهداف المباشره: الإبلاغیه، والتوصیلیه، التی حکمت دراسه الیافی فی معالجه أسلوبی التعبیر الصوفی: الأسلوب التجریدی، والأسلوب الرمزی، على نحو ما تمخضه النتائج المثبته فی ختام البحث.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل مفهوم آزادی در نوشته های صفدی و مقایسه آن با سارتر (مفهوم الحریة بین النقد والدراسة؛ قراءة تحلیلیة مقارنة فی کتابات مطاع صفدی وسارتر أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم یا وجود گرایی در اصطلاح جریانی فلسفی و ادبی است که پایه آن بر آزادی فردی، مسؤولیت و نیز نسبیت گرایی است. در این فلسفه که فرد، سنگ بنای هر تغییر و تحوّل مثبت است، بر سرنوشت فرد و آزادی او تأکید شده است. رواج این فلسفه از طریق ادبیات، تفکرات اگزیستانسیالیستی را در کانون توجه نویسندگان سوری قرار داد و موجب شد تا آنان در ادبیات خود مسائلی مانند: آزادی تصمیم گیری، انتخاب، مسؤولیت و تعهّد را مطرح کنند. ""مطاع صفدی"" بیش از دیگر نویسندگان به این فلسفه گرایش یافت و از ""سارتر"" و اندیشه های وجودی او، به ویژه مواضع انقلابی اش در قبال آزادی فردی، تأثیر پذیرفت. بر همین اساس، ""صفدی"" انسان را مسؤول سرنوشت خویش و تنها سازنده ارزش های خود معرفی می کند که می-بایست تنها با تکیه بر ذات خود آزادی اش را محقق سازد. او در این راستا، رابطه با دیگران را به طور کامل نفی نمی کند بلکه آن را در چارچوب خاصی می پذیرد. به عقیده او، تعهد جمعی، فردیت انسان را از بین نمی برد بلکه تنها ویژگی های منفی و تناقض های وجودی او را می پوشاند.
در این مقاله سعی شده است تا با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی مفهوم آزادی از نظر ""صفدی"" بپردازیم و نشان دهیم که این نویسنده سوری، در بیان مفهوم آزادی در نوشته هایش، تا چه اندازه تحت تأثیر اندیشه های ""سارتر"" بوده است و این تأثیرپذیری در آثار او چگونه نمود یافته است؟
صوره السّلاح فی دیوان أوس بن حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث بالدراسه الرؤیه الجمالیه الشعریّه للحرب، بوصفها مکوِّناً جوهریّاً من مکوّنات الوعی العربیّ فی العصر الجاهلیّ، وذلک من خلال تصویر الشّعراء الجاهلیین عتادهم الحربیّ. وقد حدّدت الدّراسه مجالَها فی دیوان الشّاعر الجاهلیّ ""أوس بن حجر"" لظهور السّلاح فیه بصور ذات شعریّه فائقه. تهدف الدّراسه إلى کشف الأنساق المُضمره التی تکتنزها صور السّلاح فی أشعار أوس بن حجر، والکشفِ عن الوعی الجمالیّ الجاهلیّ للحرب، التی یمکن أن تعدّ أحد الأوجه المأساویه للعالم الإنسانی.
مصادر حکمه الصبر عند ناصیف الیازجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحکمه کانت نوعاً من التعبیر الّذی یکثف الشعراء بها تجاربهم الذاتیّه أو ممارساتهم الیومیّه، وکانوا یعبّرون بها فی داخلهم من فکرهٍ أو رأی، ینقلون ذلک إلی من حولهم فی مجتمعهم فی القبیله أو فی الأسواق والمواسم. والیازجی شاعرٌ حکیم وهو من الشعراء الذین تطرّقوا إلی جوانب الحکمه العدیده، خاصّهً حکمه الصبر کما إهتمَّ بها اهتماماً تاماً. والیازجی یُعلی مقامَ الصبر ویشوّق الناسَ إلیه لأنَّ ثمرته حلوهٌ تجعل الإنسان متمسکاً بحبل الله تعالی وتزید إیمانه وتقوی عزمه أمام بلایا الدهر.
وقد تأثّر الیازجی فی حکمته حول الصبر بالقرآن الکریم والأحادیث النبویّه الشریفه ونهج البلاغه والمتنبی الذی کان من أعلام الشعراء وأفذاذ الحکماء فی الشعر العربی القدیم، إضافه إلی الأقوال المأثوره والشعر القدیم والحدیث وما یجری علی ألسنه الناس من الأمثال وما یعرض له من الخواطر فی اختباره للدنیا. لغته فی حکمته بسیطه لا یحتاج القارئ فی فهمها إلی التأمّل. وقد رکّزت المقاله على محاوله إرجاع المعانی التی تطرّق إلیها الیازجی فی أشعاره الحکمیه إلى مصادرها. وقد وجدنا الیازجی یکرر ما قاله الآخرون ولم یکن مبدعاً فی خلق المعانی الجدیده.
نقد جامعه شناختی رمان عمارت یعقوبیان، نوشته علاء اسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی شاخه جوانی است که به تازگی بر تنه نقد ادبی روییده است و راه رشد و تکامل را می پیماید. این رویکرد چگونگی تعامل میان ادبیات و جامعه را بررسی می کند. این مقاله، با روش تحلیلی و توصیفی، رمان عمارت یعقوبیان، اثر نویسنده مشهور مصری، علاء اسوانی، را از منظر جامعه شناختی نقد می کند. این رمان مهم ترین اثر علاء اسوانی است که در آن به کودتای افسران آزاد در سال 1952 م. و پیامدهای آن در جامعه مصر می پردازد. اسوانی در این اثر با بیان هنری میان جامعه و رمان تعامل برقرار می کند و آنچه را در صحنه اجتماعی و سیاسی مصر در جریان است، با رعایت جنبه های هنری، در رمان منعکس می سازد. ازسوی دیگر، این رمان تأثیر بسزایی در تحولات و انقلاب اخیر مصر داشته است.
شخصیت پردازی در رمان ام سعد غسان کنفانی و تأثیر آن در بیان درون مایه داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عناصر داستان که معیاری برای سنجش یک اثر داستانی به شمار می آید، شخصیت و شخصیت پردازی است که نقشی برجسته در انتقال درون مایه داستان دارد. غسان کنفانی از برجسته ترین نویسندگان فلسطینی است که با پردازش هنرمندانه این عنصر در داستان هایش، مجال را برای بررسی آن فراهم ساخته است. مقاله حاضر به تحلیل شخصیت پردازی وی در رمان ام سعد می پردازد و، پس از اشاره به تعهد وی در هنر داستان نویسی و تعریف شخصیت و شیوه های پردازش آن در رمان ام سعد، نوع شخصیت های این رمان را تحلیل می کند. کنفانی با پردازش دقیق این عنصر در رمان ام سعد، گذشته از اینکه ساختار داستانی آن را استحکام بخشیده، با هنرمندی شخصیت هایش را برای به تصویر کشیدن درونمایه آن مطابقت داده است؛ درون مایه مقاومت و پایداری دربرابر اشغالگران و مبارزه قهرمانانه ازجان گذشتگان، به ویژه مادران دلاور و رنجدیده فلسطینی.
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
نقد آرای عالمان لغت ذیل مادّه «کتب» با استناد به کاربردهای قرآنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
ظرافت و حساسیت فهمِ متون مقدس بویژه در عصری که با زمان پیداییِ آنها فاصله زیادی وجود دارد، بر همگان روشن است. از آنجایی که معنای کلمات به نسبت نوع حضور آنها در متن رقم می خورد، توجه دقیق به معانی کاربردی واژه ها در زمان تولید متن، ضروری است تا احیاناً معانی رایج در عصر خواننده، به متن کهن تحمیل نگردد. این امر درباره متن و واژه های قرآن نیز صادق است. با توجه به فاصله زمانی حداقل صد و پنجاه ساله اولین فرهنگنامه عربی با عصر نزول و احتمال تحولات و تطورات معنایی در این بازه زمانی و پس از آن، لزوم توجه جدی به کاربردهای قرآنی در کنار آرای فرهنگ نویسان برای دستیابی به معانی دقیق کلمات، امری است غیر قابل انکار. بنابر این، کاربردهای قرآنی به عنوان یک اصل و آرای اهل لغت به عنوان یک قرینه در کنار سایر قرائن لحاظ می گردد. این تأکید بدان جهت است که هیچ استبعادی وجود ندارد که توسعه و کاهش معنایی در سده های بعدی واقع نشده باشد. از این رو، مادّه «کتب» به عنوان یکی از مهمترین کلیدواژه های قرآنی و حضور چند وجهی آن در حوزه های مختلف، مسأله این تحقیق قرار گرفته است تا صحت و سقم آرای لغویون و میزان اعتماد به آنها در بازکاوی مفاهیم قرآنی بیش از پیش آشکار گردد. بررسی ها نشان از عدم انطباق معنای گزارش شده از سوی فرهنگ نویسان با کاربردهای قرآنی، غفلت از توجه به معنای این ماده حَسَب مسندالیه و نیز بی توجهی به معنی ضمنی و نسبی در مقابل معنای اولیه و اصلی دارد. این امر، اعتماد صرف به قول لغوی و حجیت آن را محل تردید و مورد مناقشه قرار می دهد.
أثر اللغة العربیة فی فهم الفقه الإسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
للّغة العربیّة صلة وطیدة بفرع الشریعة أو ما یسمَّى فی الجامعات الإیرانیّة بـ «الفقه ومبانی الحقوق الإسلامیّة» لکون أکثر مصادر الشریعة مکتوبةٌ باللّغة العربیّة؛ فهناک مسائل فی تأویل النَّص الفقهیّ ترتبطُ بفهم اللّغة العربیّة واستیعابها حق الإستیعاب ولعلَّ من أهمّها: ضرورة الإهتمام ببناء الجملة فی النصوص الفقهیّة وما ینشئ عنه کالترابط بین عنصری الإسناد (کالترابط بین المبتدأ والخبر، وبین الفعل والفاعل) والترابط بین العناصر غیرالإسنادیّة (کترابط مقیّدات الفعل وترابط التابع بمتبوعه وترابط عناصر المرکب الاسمیّ) أو الضمائر ودورها فی تفسیر النصوص الفقهیّة وتحلیلها، و الحذف و أنواعه فی الجملة، وحجم الجملة والعوامل المؤثّرة فی حجمها، وأثر هذا الحجم فی صیاغة النصوص الفقهیّة. والجواب لمثل هذه الأسئلة یؤدّی إلی ضرورة تعلیم اللّغة العربیّة لطلاّب فرع الشریعة، خاصّة فیما یتعلّق ببناء الجملة والنظامِ اللّغوی للّغة العربیّة فی تأویل النص الفقهیّ، ویبدو أنّها أشدّ ضرورةً للطلاّب الناطقین بغیر اللّغة العربیّة، لأنَّ مصادر الشریعة فی الدُّوَل الإسلامیّة، عربیّة کانت أو غیرعربیّة، مادّتها الرئیسیة هی النصوص الفقهیّة الموجودة فی التراث الفقهیّ الإسلامیّ.
معناشناسی باب اشتغال با تکیه بر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث پیچیده و در عین حال کامل در نحو زبان عربی بحث اشتغال است. اشتغال را می توان از مباحثی دانست که با قواعد ویژه اش، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. از آنجاکه قرآن کریم نمونه عالی فصاحت و بلاغت است و در بهره مندی و استفاده از ذخایر و امکانات زبانی به گونه ای بی نظیر عمل کرده است، بنابراین مقاله حاضر تلاش می کند تا با نظر به برخی آیات شریفه قرآن کریم اسلوب اشتغال را معنا یابی کند. این مقاله، در نظر دارد ضمن معرفی باب اشتغال، نمونه هایی از موارد جواز و ترجیح نصب و رفع مشغول عنه را در قرآن کریم بررسی کرده و از این رهگذر تفاوت های معنایی آن ها را بیان کند. نتیجه، نشان می دهد که آنچه نحویان عربی به عنوان موارد تساوی و نیز ارجحیت نصب و رفع مشغول عنه ذکر کرده اند، بدون توجه به معناشناسی بوده است.
نقش اجتماعی و انقلابی زن در داستان های غسان کنفانی و سحر خلیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن عرب، به خصوص زن فلسطینی، را نویسندگان و ادیبان با رویکردهای فکری متفاوت نگریسته اند و بخش عظیمی از آثار ادبی (شعر و نثر) خود را به زنان اختصاص داده اند. قشری که از حوادث جامعه تأثیر بسیار پذیرفته و نیز بر آن تأثیر گذاشته است. داستان نویس فلسطینی به ارتباط زن عربی- فلسطینی با جامعه، وطن و فعالیت های سیاسی بسیار آگاه است؛ به این اعتبار که زن در روند جنبش های آزادی بخش و ساخت جامعه، نیرویی مؤثر و کارآمد به حساب می آید. پس از انقلاب 1965، بسیاری از قیدوبندهای اجتماعی زنان شکسته و راه برای مشارکت آن ها در عرصه های سیاسی، اجتماعی و نظامی باز شد و، بدین طریق، شاهد پیشرفتی چشمگیر در وضعیت اجتماعی و سیاسی زنان بودیم. چون جنسیت داستان نویسان در نوع تفکر، نگرش و پرداختنشان به مسایل زنان تأثیرگذار است، یک داستان نویس مرد، غسان کنفانی، و یک داستان-نویس زن، سحر خلیفه، را انتخاب کردیم تا تفاوت دیدگاه داستان نویسان مرد و زن را درزمینه تصویر زن و رابطه او با وطن و جامعه بررسی کنیم. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند ازخلال بررسی آثار و اندیشه های دو نویسنده فلسطینی، تصویری واقعی از زن عربی- فلسطینی و جایگاه و نقش اجتماعی او ارایه دهند.