مطالب مرتبط با کلیدواژه

ابهام هنری


۱.

ویژگی های بنیادین غزل های میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۹۳۲
هدف از این پژوهش بحث و بررسی محتوای غزل های بیدل در راستای شخصیت واقعی او است. بیدل عاشق وارسته و عارفی از دنیا بریده است که دیوان غزلیات او در بر دارنده ی اصطلاحات و نمادهای عرفانی است. غزل های بیدل چون غزل های حافظ، سرشار از مفهوم عشق حقیقی است. همچنین در این جستار، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، در مورد چگونگی نمود عشق حقیقی، عرفان و کاربرد ابهام های هنری، به عنوان ویژگی های بنیادین غزل های بیدل، به بحث و بررسی می پردازیم. تفسیر واژگان نمادین غزل های بیدل که موجب برجسته سازی سخن او در راستای نقش ادبی زبان است، یکی از محور های بحث است ، و در تبیین مفاهیم غزل های وی، رویکرد روساخت گرایانه (فرمالیستی) به واژگان و تعبیر و تفسیر نمادهای واژگانی به کار رفته، با رویکرد ساختارگرایانه، تؤام می شود. تبیین و تفسیر پاره ای از نمادها و اصطلاحات بنیادین غزل های بیدل بر مبنای روان شناسی کارل گوستاو یونگ انجام گرفته؛ و در پایان نیز به صورت کلی به بسامد اصطلاحات و نمادهای عرفانی اشاره شده است.
۲.

دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خاقانی فرم آشنایی زدایی ابهام هنری ابوتمام دیریابی طرز غریب شیوهی فنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۴۷۳ تعداد دانلود : ۷۰۷
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
۳.

بررسی ایهام تناسب و کارکردهای آن در غزل های سلمان ساوجی

کلیدواژه‌ها: سلمان ایهام تناسب ابهام هنری موسیقی شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۷۲
ایهام و به خصوص ایهام تناسب نقش مهمی در هنری کردن شعر هر شاعری دارد. هدف از نگارش این مقاله نیز بررسی این صنعت بدیعی و کارکردهای آن در اشعار سلمان ساوجی است. ایهام تناسب مهمترین مختصه ی سبکی شعر سلمان است و از آن برای ایجاد ابهام هنری، موسیقی شعر، برجسته سازی معنا، گسترش زبان، تزئین هنری و انسجام بهره برده است. ایهام تناسب به گونه ای در شعر سلمان به کار رفته است که می توان هر دو معنی را مد نظر داشت یا این که انتخاب یکی از دو معنی بسیار دشوار است، این موضوع سبب ایجاد ابهام هنری در شعر وی شده است. همچنین از طریق تقابل و تناظرهای ایجاد شده از طریق ایهام تناسب، موسیقی شعر خود را غنی کرده است. با ارتباطی که از طریق ایهام تناسب در بین کلمات شعر ایجاد می کند، انسجام شعر وی نیز بسیار قوی شده است. همراه شدن ایهام تناسب با صنایع بدیعی و صورخیالی همچون تضاد و ترادف، تلمیح، تشخیص، حس آمیزی، تشبیه، استعاره، مجاز و به خصوص کنایه، موجب شده تا زبان شعر سلمان از زبان نثر فاصله بگیرد، ظرفیت زبان شعر وی برای برانگیختن عواطف خواننده بالا برود و با توجه به این که خواننده در کنش خواندن و خلق معنا مشارکت می یابد، به یک خواننده فعال تبدیل شود و در نتیجه به التذاذ هنری دست بیابد.