فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در چارچوب یک رویکرد تحلیلی- استنتاجی، الگویی مفهومی برای تربیت زیست محیطی بر اساس آموزه های قرآن کریم ارائه خواهد شد. بدین منظور در گام نخست، ازمنظر قرآن کریم و با استناد به مجموعه ای از تفاسیر معتبر، انسان موجودی دارای اختیار، عقل، فطرت، واجد هویت جمعی و توأمان برخوردار از ابعاد جسمانی و روحانی توصیف شده است و طبیعت نیز با اوصافی همچون آیت هستی، مسخر انسان، قدسیت، حیات بخش بشر و مجموعه ای قانونمند و منظم معرفی می شود. همین توصیفات متعاقباً مبنای تدوین یک الگوی تربیتی با محوریت محیط زیست قرار خواهد گرفت. مؤلفه های این الگوی تربیتی به ترتیب مشتمل بر مبانی، اهداف، اصول و روش ها هستند. بدین ترتیب که در ابتدا برگرفته از توصیفات فوق الذکر، پنج گزاره به عنوان مجموعه مبانی تربیتی استنتاج می شود. آنگاه برای هر یک از این مبانی پنج گانه به تفکیک، یک هدف، یک اصل و یک یا چند روش تربیتی ارائه می شود. درواقع الگوی تربیتی معرفی شده در این مقاله بر پایه تناظر و توالی منطقی این مبانی، اهداف، اصول و روش ها در طول یکدیگر بنا نهاده شده است. الگوی تربیتی پیشنهادشده در اینجا معطوف به تمامی مبادی تربیتی یعنی شناختی، گرایشی و ارادی است. این الگو منطقاً می تواند شرایطی را به وجود آورد که رابطه انسان با طبیعت تنظیم شود و نهایتاً منجر به آبادانی و صیانت از آن شود. ازاین رو می توان انتظار داشت که یافته های پژوهش حاضر، در نظامات رسمی تعلیم وتربیت کشور و ایضاً در حوزه فرهنگ عمومی مورداستفاده تصمیم سازان واقع شود.
مدیریت جنسی خانواده و نقش آن در اخلاق مداری و سلامت جنسی فرزندان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۲ (پیاپی ۶۵)
45 - 80
حوزههای تخصصی:
سامان بخشیدن به میل جنسی همیشه مهم ترین وظیفه اخلاق به شمار می آید و اخلاق مداری در رفتار جنسی، رمز سلامت و سعادت انسان است. این تحقیق با هدف مطالعه کیفی نقش مدیریت جنسی خانواده در اخلاق مداری و سلامت جنسی فرزندان، با روش تحلیل اَسنادی انجام گرفته است. یافته ها حاکی از این سه راهبرد مدیریتی است: ۱) تعدیل و هدایت جنسی فرزندان (شامل شش برنامه: آگاهی یابی و آگاهی دهی، تقویت ایمان، دین داری و ارزش های اخلاقی، دمیدن روح ارجمندی و مناعت طبع، نهادینه سازی روحیه بسندگی، سبک هوشمندانه و متعادل در مواجهه با مسائل جنسی فرزندان، تنظیم میل جنسی با تنظیم گری زیستی)؛ ۲) پرورش و درونی سازی عفت ورزی (شامل پنج مرحله)؛ ۳) پیشگیری از ایجاد زمینه های انحراف و اختلال جنسی (شامل هشت برنامه: ارزشمندسازی و انگیزه بخشی، ایجاد حالت بیدارباش و هشیاری، توانمندسازی و مهارت افزایی، بهینه سازی زیستی-وراثتی، فراهم سازی عوامل محافظت کننده، نظارت خانوادگی، حمایت عاطفی، مراقبت های خانوادگی و اجتماعی). والدین در رویکردی خانواده محور، می توانند نقش اساسی در رشد و تربیت جنسی، توانمندسازی و ارتقای اخلاق مداری و در نتیجه، تأمین سلامت جنسی فرزندان داشته باشند.
پرسش های اخلاقیِ فاقدِ پاسخ های اخلاقی، شاهدی بر ابتنای «اخلاق» بر «مبانیِ متافیزیکی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
۱۳۶-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
«آیا اخلاق مبتنی بر مبانیِ متافیزیکی است؟». پاسخِ «هیلاری پاتنم» و «کای نیلسن»، به این پرسش منفی است؛ در مقابل، از دیدگاه این مقاله، پاسخ این پرسش مثبت است. بسیاری از عالمانِ اخلاق اسلامی نیز، به این پرسش مهم پاسخ مثبت ضمنی داده اند. از جمله شواهد مهمی که نشان می دهد اخلاق مبتنی بر مبانیِ متافیزیکی است، وجود پرسش هایی در حوزه ی اخلاق است که پاسخ مستقیم آنها در این حوزه یافت نمی شود. در این مقاله نشان داده خواهد شد: قبل از پاسخ دادن به این «پرسش های اخلاقی» لازم است به «پرسشهایِ پیشینِ متافیزیکی» به عنوان منشأ این پرسشها پاسخ داده شود. دو یافته ی مهم این مقاله: 1. بدون پاسخ دادن به این پرسش های پیشینِ متافیزیکی، نمی توان به پرسشهای اخلاقیِ مذکور پاسخ داد. 2. پرسش های متافیزیکی بر اساس تنوع جهان بینی صاحبانش، پاسخهای متفاوت و بعضاً متضادی دریافت می کنند؛ درنتیجه «پاسخ پرسش های اخلاقی» و «نظریه های اخلاقیِ» برآمده از آنها نیز متفاوت و حتی متضاد خواهد بود.
جستاری بر مبانی، اصول و روش های پرورش حبّ ذات متعالی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
27 - 51
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی، اصول و روش های پرورش حبّ ذات متعالی از دیدگاه اسلام، هدف اصلی مقاله حاضر است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی−تحلیلی، استنتاجی و نقد درونی استفاده شده است. یافته های به دست آمده، بیانگر آن است که در ارتباط با حب ذات، رویکردهای مختلفی از قبیل خودگروی اخلاقی و خودگروی روان شناختی وجود دارد که با دلایل مستدل مورد نقد قرار گرفتند. به نظر می رسد رویکرد «حب ذات متعالی» براساس آموزه های اسلام، یک نگاه کلان و همه جانبه به بحث حب ذات دارد. در این راستا، با ابتنا به حب ذات الهی، ابتدا اصول رشد متعالی، نوع دوستی و حب الهی استنباط و سپس، روش های تربیتی خدا آگاهی، خودآگاهی، ارتقاء من متعالی، رشد متوازن شخصیتی؛ داشتن هویت اخلاقی باز، ارج نهادن به احساسات انسانی؛ ابتنای محبت به دیگران بر پایه محبت الهی و تکیه گاه قرار دادن خداوند در زندگی به عنوان نتایج حب ذات متعالی براساس دیدگاه اسلام استخراج شدند. پیشنهاد می شود که اسناد فرادستی نظام آموزش وپرورش با توجه به مؤلفه های حب ذات متعالی نقد و بررسی شده، مؤلفه های حب ذات متعالی در برنامه درسی پنهان و آشکار بررسی شود. از جمله پیشنهادات کاربردی، فراهم کردن بسترها و انگیزه های لازم در نظام تعلیم وتربیت برای حرکت به سمت حب ذات متعالی؛ ترویج نوع دوستی، دیگرگرایی و هویت باز اخلاقی در آموزش وپرورش رسمی و غیررسمی است.
گونه ها و پیشینه نگره های درونی گرایانه/برونی گرایانه در حوزه فرااخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در حوزه فرا اخلاق، از سه گونه متمایز درونی گرایی و برونی گرایی سخن به میان می آید که عبارتند از: ۱) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص حقایق اخلاقی؛ ۲) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص دلایل عملی؛ ۳) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص انگیزش اخلاقی. به طور تقریبی می توان گفت «درونی گرا» در سه گونه فوق، به یک رابطه ضروری به ترتیب، بین حقایق اخلاقی و دلیل عملی، یا بین داشتن دلیل عملی و داشتن میل سابق، یا بین حکم اخلاق و انگیزشْ قائل است؛ در حالی که «برونی گرا» این رابطه ضروری را انکار می کند. ورنر فالک و ویلیام فرانکنا، گفتمان اولیه درباره درونی گرایی/ برونی گرایی انگیزشی را شکل دادند و پاره ای از دانش واژه های این گفتمان را جعل کردند. تامس نیگل و فیلیپا فوت نیز درونی گرایی/ برونی گرایی در دلایل عملی را مدِّ نظر قرار دادند. نگاشته ها و دستاوردهای این فلاسفه نقطه آغاز و عزیمتی برای پی گیری و بسط این بحث ها در دهه های اخیر بوده است. در این نوشتار، با توجه به اهمیت و گستردگی بحث های ناظر به سرشت تمایز درونی گرایی/ برونی گرایی در مسائل متفاوت فرااخلاقی و فقدان آثار روشن کننده کافی به زبان فارسی، افزون بر معرفی گونه های درونی گرایی/ برونی گرایی، تبیین جایگاه آنها، و تشریح سازگاری آنها با گونه چهارمی از درونی گرایی، به اهم دستاوردهای آثارِ کلاسیکِ فیلسوفان پیش گام در این زمینه پرداخته شده است.
مناقشه فلاطوری و طباطبایی؛ دو نگاه به اخلاق علم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
5 - 21
حوزههای تخصصی:
در سال 1340 یادنامه ملاصدرا منتشر شد و در آن کسانی چون علامه سید محمد حسین طباطبایی مقالاتی نوشتند. عبدالجواد فلاطوری از استادان ایرانی مقیم آلمان بر سه مقاله مندرج در این یادنامه نقدی نوشت و آنها را به لحاظ روشی و به واسطه بی توجهی به اخلاق پژوهش و استناددهی نقد کرد. علامه طباطبایی و دیگران پاسخ دادند و باز او پاسخ داد. این مناقشه قلمی و عالمانه دو سال به طول انجامید و بیش از ده نوشته از سوی طرف های بحث منتشر شد. مرور و تحلیل این نوشته ها - که بیش از ۶۰ سال از انتشار آنها می گذرد - به خوبی دو نگاه به اخلاق تولید علم و نقد و پژوهش را نشان می دهد. نگارنده کوشیده است این نوشته ها را به شکلی نظام مند بررسی کند و ابعاد مختلف اخلاقی آنها را برجسته سازد. این مناقشه را در سه سطح می توان دید: سطح انتقادی، سطح ناظر به تحقیق و آیین پژوهش، و سطح کلان تری که بیانگر دو رویکرد به اخلاق علم ورزی است. در حالی که سطح اول کاملاً آشکار است، با دقت می توان سطح دوم را دید، اما سطح سوم است که گویی نادیده انگاشته شده است. در این سطح و با تحلیل متون منتشر شده، می توان دو نگاه به علم ورزی را شناسایی کرد و از آنها برای پیشبرد علم و گسترش فضای عالمانه بهره برد.
بررسی تطبیقی جایگاه دیگرگزینی در نظریه تربیت اخلاقی جان وایت و مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی جایگاه دیگرگزینی در آرای تربیت اخلاقی جان وایت و مرتضی مطهری است. این تحقیق از نوع نظری بوده و در آن از روش تحلیلی مقایسه ای برای بررسی نظریات تربیت اخلاقی جان وایت و مرتضی مطهری استفاده شده است. این پژوهش برای دستیابی به اهداف خود این سؤال را مطرح می کند که وجوه اشتراک و افتراق نظریات دیگرگزینانه وایت و مطهری در حوزه تربیت اخلاقی کدامند؟ و به این نتایج می رسد که هر دو متفکر با اتخاذ رویکرد وحدت گرایانه مسئله دیگرگزینی را در نظریه تربیت اخلاقی خود سامان می بخشند. وایت درخصوص بهروزی فردی منافع دیگران و منافع شخصی را ذیل چتر بهروزی جانمایی می کند و مطهری با ارائه نظریه خود حقیقی و توسعه مفهومی خود، تأکید دارد که در مسائلِ اخلاقی محل نزاع باید از خود و دیگری به خود و خود حقیقی تغییر یابد. لذا هر دو متفکر قائل به دیگرگزینی روان شناختی براساس تقریر ضعیف هستند، یعنی انسان ها می توانند برای منفعت رساندن به دیگران نیز افعالی را انجام دهند. وایت، هدف نهایی تربیت اخلاقی را بهروزی متربیان مطرح می کند، اما مطهری براساس آموزه های اسلامی هدف غائی تربیت اخلاقی را قرب الهی درنظر می گیرد. همچنین باتوجه به تفاوت بنیادین فکری فلسفی میان اندیشه های وایت و مطهری، وایت دین را نفی کرده و در فضایی کاملاً لیبرال دموکراتیک به دنبال تربیت اخلاقی است، مطهری از آموزه های دینی برای تأیید و اثبات دیدگاه های خود بهره گرفته است.
آسیب شناسی تعلیم وتربیت دینی در دانش آموزان متوسطه (از دیدگاه متخصصان تعلیم وتربیت، معلمان و دانش آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های تعلیم وتربیت دینی در نظام آموزش وپرورش رسمی کشور و ارائه راهکارهای مناسب درجهت کاهش آنها باتوجه به نگاه معلمان، متخصصان و دانش آموزان در این زمینه می باشد. در عصر جدید که تقریباً همه روزه، شاخص های دانش و مهارت های زندگی در آن، از نو تعریف می شوند، یکی از مهم ترین مسائلی که توجه اغلب صاحب نظران تعلیم وتربیت را به خود جلب و پژوهش در این زمینه را ضروری نموده، رویکرد طرح نوین تربیت دینی در حوزه نظام آموزش وپرورش رسمی کشور است. این پژوهش در رویکرد کیفی و با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام گرفته است. جامعه پژوهشی، اساتید تعلیم وتربیت دانشگاه ها، معلمین دینی و پرورشی و دانش آموزان دوره متوسطه می باشند که به صورت هدف مند انتخاب شده اند و از اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع و رسیدن به نقطه اشباع بهره گرفته ایم. رویکرد تجزیه وتحلیل داده ها نیز رویکردی توصیفی- تفسیری است. یافته ها نشان داد که عوامل آسیب زا و موانع تربیت دینی را می توان به: 1. عوامل مربوط به مسئولان و برنامه ریزان درسی و آموزشی و 2. عوامل مربوط به فرایند برنامه درسی (نیازسنجی، اهداف، محتوا، روش، معلم، فراگیر، زمان، مکان، ارزشیابی) تقسیم نمود. درنهایت با تجدیدنظر در تدوین همه مراحل برنامه ریزی درسی و هماهنگی بین بخشی همه نهادهای جامعه و توجه به برنامه درسی پنهان، بخشی از این آسیب ها قابل پیشگیری هستند.
تاثیر روش تدریس همتایان برمیزان باورهای انگیزشی و میزان یادگیری درس هدیه های آسمان دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان در سال تحصیلی 99- 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت بهبود فرایند یادگیری و آموزش و ایجاد انگیزه در فراگیران از طریق به کارگیری روش های تدریس نوین و مشارکتی، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری درس پیامهای آسمان دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان بود و نمونه شامل 35 نفر از دانش آموزان این پایه بود که به شیوه تصادفی به دو گروه (کنترل) و (آزمایش) تقسیم شدند. گروه کنترل به روش سخنرانی به همراه پرسش و پاسخ و گروه آزمایش به روش همتایان آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس و نسخه 24 نرم افزار spss تحلیل شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز آزمون معلم ساخته و پرسشنامه باورهای انگیزشی پنتریج وهمکاران بود. یافته ها : با توجه به نتایج تحلیل آماری، آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان تأثیر معنی داری داشته است (p<0/05). دانش آموزان گروه آزمایش توانستند در متغیرهای یادگیری و باورهای انگیزشی نمرات بالاتری نسبت به گروه کنترل به دست آورند. نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت آموزش از طریق همتایان میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان را به صورت چشمگیری افزایش داده است. بنابراین این روش در صورت کاربرد صحیح می تواند دانش آموزان را به یادگیری بیشتر و بهتر ترغیب کند.
تدوین و بررسی تأثیر بسته آموزشی «اضطراب از مرگ» مبتنی بر آموزش های ادیان ابراهیمی با تأکید بر تربیت اسلامی بر سلامت روان و اجتناب از مرگ بیماران سرطانی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
121 - 139
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تدوین و بررسی تاثیر بسته آموزشی "اضطراب از مرگ" مبتنی بر آموزشهای ادیان ابراهیمی با تاکید بر تربیت اسلامی بر سلامت روان و اجتناب از مرگ بیماران سرطانی تدوین گردید. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون − پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان سیدالشهدا (امید) اصفهان انتخاب گردیدند و با حجم نمونه 26 نفر (18 زن و 8 مرد) بصورت تصادفی در دو گروه آزمودنی (13=n) و کنترل (13=n) گمارش شدند. این بسته طی هفت جلسه درمان گروهی نود دقیقه ای برروی آزمودنی ها و هفت جلسه تمرین های ساده نوشتاری بدون انجام مداخله برای گروه کنترل اجرا گردید. برای مقایسه نتایج دو گروه از دو پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی − فرم کوتاه (91/0α= ) و پرسشنامه نیم رخ نگرش به مرگ وونگ و همکاران (88/0α=) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز از روش آمار توصیفی - استنباطی تحلیل کواریانس با نرم افزاز SPSS-21 انجام گردید. بیماران گروه آزمودنی در مقایسه با گروه کنترل از بین شاخص های "نگرش به مرگ" در خرده مقیاس "اجتناب از مرگ" و "اضطراب از مرگ" کاهش معنادار و از بین شاخص های کیفیت زندگی در خرده مقیاس "سلامت روان" افزایش معناداری نشان دادند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش نگرش به مرگ بر اساس رویکرد دینی می تواند به سلامت روان بیماران سرطانی کمک رساند.
اجرای برنامه درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران؛ چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
7 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و موانع اجرای برنامه ی درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند ملاک محور، دیدگاه بیست و سه نفر از متخصصان و دست اندرکاران حوزه ی تربیت دینی با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه بیان گر آن است که اجرای این رویکرد با چالش هایی قبل و حین اجرا مواجه استاست. چالش-های قبل از اجرا عبارتند از ضعف در سیستم آموزشی و برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان، ضعف سیستم تربیت معلم در جذب و تربیت معلمان برخوردار از شایستگی حرفه ای، «کنکور» عاملی برای یکسان سازی، انعطاف ناپذیری اهداف و عدم استقلال معلم در انطباق دادن اهداف با تفاوت های فردی دانش آموزان، حاکمیت رویکرد موضوع محوری در طراحی برنامه درسی، تمرکز محوری در تهیه محتوا و عدم توجه به مؤلفه های بوم شناختی، عدم تناسب محتوا با نیازهای گوناگون دانش-آموزان، و چالش های حین اجرا نیز عبارتند از محدودیت در استفاده از مواد یادگیری متنوع آموزشی، ضعف دانشی و عملی معلمان در شیوه های تدریس، عدم «جذابیت و برانگیزانندگی» محیط یادگیری، عدم اختصاص زمان کافی به معلمان، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس درس، عدم امکان استفاده کافی از فرصت های یادگیری برون مدرسه ای، ضعف ارتباط میان خانواده و مدرسه، محدودیت امکانات و تجهیزات آموزشی فن آورانه و روزآمد و حاکمیت شیوه ارزشیابی شناخت محور. همچنین جهت مقابله با این چالش ها راهکارهای مقتضی ارائه شده است.
رابطه روابط والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان : نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان با نقش تعدیل کننده جنسیت انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه های تهران (68800 دانشجو) در سال 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه هویت دینی سلگی، دلاور و برجعلی(1394)، پرسشنامه روابط والد فرزندی Fine, Moreland & Schwebel(1983) بود. جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون Z استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات زنان در روابط با پدر و روابط با مادر بالاتر از مردان بوده و بین هویت دینی با روابط با پدر و روابط با مادر همبستگی معناداری وجود دارد. متغیرهای پیش بین همراه با اثر تعاملی جنسیت با روابط والدفرزندی 12 درصد واریانس هویت دینی را تبیین می کنند. در روابط والد فرزندی با هویت دینی ، جنسیت مرد نقش تعدیل کننده بیشتری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد جنسیت می تواند رابطه روابط والدفرزندی با هویت دینی را تحت تاثیر قرار دهد. .
طراحی الگوی بالندگی حرفه ای مدیران مدارس؛ مورد مطالعه: مدارس ابتدایی شهرکرد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی و تحلیل شایستگی های حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی شهرکرد است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی، و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 797 نفر از مدیران، معاونان آموزشی، پرورشی و اجرایی و آموزگاران مدارس ابتدایی شهرکرد (سال تحصیلی 1398-1397) بودند که چهارصد نفر از آنان بر اساس فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی ابزار توسط متخصصان و پایایی آن به روش آلفای کرانباخ، حدود ۸0% برای وضع موجود و 79% برای وضع مطلوب محاسبه شده است. یافته های پژوهش حاکی است که طبق دیدگاه افراد پاسخ دهنده، وضعیت موجود میزان برخورداری مدیران از 8 شاخص مربوط به شایستگی های تخصصی در حد بیشتر از متوسط، و در 25 شاخص عمومی، 18 شاخص پژوهشی، 30 شاخص فنی و آموزشی، 31 شاخص انسانی و ارتباطی و 26 شاخص فکری و ادراکی، از متوسط تا زیاد در نوسان بوده است؛ در صورتی که وضعیت مطلوب تمامی شایستگی های یادشده در حد زیاد و بسیار زیاد بوده و تمامی تفاوت های بین میانگین نمره های دو وضعیت نیز از نظر آماری معنا دار بوده است.
ابعاد تربیتی و اخلاقی استاد علامه مصباح یزدی (ره) در گفت وگو با حضرت استاد آیت الله تحریری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واکاوی تجارب زیسته دانشجو-معلمان از تعامل هویت حرفه ای و فلسفه تربیتی شخصی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
235 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی روایت تجارب زیسته دانشجو- معلمان از تعامل هویت حرفه ای و فلسفه تربیتی شخصی آن ها در دوران دانشگاه است. در این راستا، رویکرد پژوهش، کیفی و ازنوع روایی است و هویت حرفه ای این قشر فرهنگی، متناسب با فلسفه تربیتی شخصی خود آن ها بررسی شده است. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر سیاهه پرسش های بازپاسخ دانشجو- معلمان است و نمونه گیری را به صورت هدفمند و تا رسیدن به اصل اشباع نظری داده ها ادامه داده ایم. بدین منظور، خود زیست نگاری هفده نفر از دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان کرمان را ازمیان پنجاه دانشجو- معلم در سال تحصیلی 1394-1395 گرد آورده ایم. در مرحله اجرای پژوهش، نوشته های روایی دانشجو- معلمان را بازبینی و چهارچوب گردآوری روایت ها را درقالب نوعی توالی تقویمی تدوین کرده ایم؛ از این روی، پرسش هایی درخصوص تجربه های قبل، حین و بعداز ورود به حرفه معلمی طراحی و درنهایت، یافته های این روایت پژوهی را با استفاده از الگوی کاترین کارتر (1993) تحلیل و تفسیر کرده ایم. نتایج به دست آمده از بررسی تعامل هویت حرفه ای با فلسفه تربیتی شخصی دانشجو- معلمان را می توان درقالب چهار مقوله اصلی بدین شرح بیان کرد: نوع نگاه فرد به هویت حرفه ای خویش؛ نوع نگاه فرد به هویت حرفه ای خویش ازمنظر عملکرد حرفه ای دیگران؛ نوع نگاه دیگران به هویت حرفه ای فرد؛ نوع نگاه فلسفی فرد به زندگی و حرفه خود. نتایج این پژوهش، الهام بخش نوعی نگاه متفاوت دانشجو- معلمان به شغل و حرفه آینده خود است تا از این طریق به شناختی ژرف تر درباره هویت حرفه ای خویش دست یابند.
رفتارهای مطلوب بازاریابی و تاثیر آن بر توسعه تلویزیون اینترنتی (مطالعه موردی: مخاطبان تلویزیون عادی و تلویزیون اینترنتی در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
243-258
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درصدد است تا تاثیر ابعاد رویکرد بازاریابی بر توسعه تلویزیون اینترنتی را در قالب الگوی مفهومی بازنمایی و سنجش نماید. بنابراین در این پژوهش با توجه به مدل تحقیق دوازده فرضیه طرح گردیده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و از نظر نحوه اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 384 نفر از مخاطبان تلویزیون اینترنتی در شهر اصفهان می باشد که به دلیل نامحدود بودن جامعه آماری از فرمول کوکران استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد باتعداد 58 سوال استفاده شد، که روایی آن با استفاده از نظر استاد راهنما و تحلیل عاملی تاییدی اول و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ (93/0) به دست آمد. اطلاعات جمع آوری شده بوسیله نرم افزار SPSS وPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده همه فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفت.
استلزامات سبک زندگی اسلامی (با تمرکز بر رابطه انسان با خدا) در اسناد تحولی آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش استخراج استلزام های سبک زندگی اسلامی با تمرکز بر رابطه انسان با خداست. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، اسناد تحولی آموزش و پرورش است که از این جامعه بر اساس اهداف پژوهش هدفمند، نمونه برداری صورت گرفت و هم زمان با فرایند جمع آوری داده ها و با استفاده از روش تحلیل مضمون و تجزیه و تحلیل به طور مداوم انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که استلزامات «رابطه انسان با خدا» را می توان در سه حوزه عقلی، عاطفی و عملی دسته بندی کرد. استلزامات عقلی با سه مضمون اصلی توحید محوری، معادمحوری و ولایت محوری، استلزامات عاطفی با دو مضمون اصلی حب و بغض، و استلزامات عملی با دو مضمون اصلی اعمال عبادی و اعمال اخلاقی برشماری شد. ازاین رو نظام آموزش و پرورش با ایجاد معرفت بخشی به دانش آموزان از طریق استلزامات سه گانه (شناختی، عاطفی و عملی) می تواند در زمینه استقرار سبک زندگی اسلامی در دانش آموزان نقش آفرین باشد.
به کارگیری رویکرد کیفی فراترکیب برای بررسی معیارهای مؤثر بر اخلاق حرفه ای حسابدار(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱ (پیاپی ۶۴)
127 - 166
حوزههای تخصصی:
اخلاق و رفتارحرفه ای برای حرفه حسابداری بسیار مهم است. بدون جلب اعتماد استفاده کنندگان، ارائه خدمات حسابداری بیهوده است. در مجموع، چنانچه در هر حرفه به اخلاق حرفه ای توجه شود، آن حرفه پیشرفت خواهد کرد، وگرنه به زودی نابود می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی معیارهای مؤثر بر اخلاق حرفه ای حسابدار صورت گرفته است. به این منظور، با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار فراترکیب که شامل گام های هفت گانه است به ارزیابی و تحلیل نظام مند 79 مورد از یافته های پژوهش های پیشین پرداخته شد و با استفاده از روش آنتروپی شانون، بر اساس رویکرد تحلیل محتوا، ضریب اثر معیارهای شناسایی شده، تعیین شد. در نهایت، معیارهایی که بیشترین تأثیر را بر اخلاق حرفه ای حسابدار دارند، معلوم شدند. معیارهای شناسایی شده در این پژوهش، کاربردی هستند و اهمیت اخلاق حرفه ای حسابدار را نشان می دهند. نتایج حاصل از این پژوهش به کاهش شکاف میان نظریات موجود در زمینه اخلاق حرفه ای در حسابداری و رعایت آیین رفتار حرفه ای در عمل، کمک شایانی می کند.
آثار توحید عرفانی در مفهوم و رویکرد اعمال اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم در حوزه صفات و رفتار اخلاقی این است که بینش توحیدی در اخلاق و رفتار انسان چه تغییراتی ایجاد می کند؟ آیا می تواند مفهوم اعمال را تغییر داده و به آنها عمق بخشد؟ آیا می تواند رویکرد آنها را اصلاح کرده و ارتقاء دهد؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه و چرا چنین تغییراتی رخ می دهد؟ پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی آثار توحید عرفانی در مفهوم و رویکرد اعمال اخلاقی را تبیین نماید. در این پژوهش با تمرکز بر برخی مصادیق، تبیین شده است که معرفت توحید عرفانی بسته به اینکه در کدام مرتبه از اعتقاد (در عرفان نظری) یا شهود (در عرفان عملی) قرار داشته باشد، لوازم و آثار تکوینی اخلاقی در انسان دارد که منجر به اصلاح و تعمیق گرایش ها و اعمال می شود.
بررسی تحلیلی رذیلت اخلاقی «بدی» در دو متن اندرزی مینوی خِرَد و گلستان سعدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
133-147
حوزههای تخصصی:
اخلاق، امری بیرون از جهان نیست، بلکه دقیقاً با تمام اجزای جهان آمیخته است و این درآمیختگی اخلاق با جهان، خود را به صورت پیوند میان عمل اخلاقی و ظهور شیئی یا تجسّم یافته آن عمل اخلاقی نشان می دهد. هدف این پژوهش که به روش توصیفی۔ تحلیلی انجام شده است، پاسخ به این پرسش است که مفهوم استعاره «بدی» در متن اندرزی فارسی میانه (مینوی خِرَد) و فارسی دَری (گلستان سعدی) دارای چه حوزه های مبدأیی بر اساس نظریه «استعاره معاصر» هستند و نتیجه مقایسه آنها با یک دیگر چیست. داده های تحقیق نشان می دهند که [بدی شیْ ء است] هم در مینوی خِرَد (با 60%) و هم در گلستان سعدی (با 67%) بیشترین بسامد را دارد و این نشان از این حقیقت دارد که گرچه «مینوی خِرَد» متنی مربوط به دوران پیش از اسلام است و «گلستان سعدی» متنی مربوط به پس از اسلام، اما محتوای اخلاقی این دو کتاب از منظر زیربنای فلسفی و تلقی هستی شناسانه، دو وجه از یک جهانب ینی و تلقی یگانه از جهان هستند که جهان را دارای مراتب می داند و باور دارد که در پس هر فعل یا عمل اخلاقی، تجسّم یا شیئیت آن عمل اخلاقی در مرتبه ای دیگر از هستی ظاهر می شود.