فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ضرورت مقایسة بین مضامین مشترک تربیتی گلستان سعدی و کتاب قابوس نامه عنصرالمعالی بدان جهت بوده است که معمولاً در میان بسیاری از خوانندگان آثار سعدی، گمان بر آن بوده و هست که شیخ اجل، این مسایل و گفتارها را خود مطرح کرده و به قول وی:
کهن خرقة خویش پیراستن به از جامة عاریت خواستن
در این مقایسه، بخش هایی از مشترکات آثار این دو سخنور بزرگ که از جهت معنایی و در بسیاری موارد لفظی به هم نزدیک بودند در برابر هم قرار گرفته اند؛ امّا قبل از این کار برای نشان دادن دشواری کار، شمّه ای در باب فاصله زمانی مربوط به این دو سخنور و ردّ پای هر نوع مضمون گیری یا به قولی تاثیرپذیری بیان شده است. ویژگی های تربیتی«قابوس نامه» و اهمیّت آن در آموزه های تربیتی و مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی سعدی در کتاب «گلستان» صورت گرفت. اهمیّت موضوع بدان جهت است که آموزه های تربیتی سعدی در «گلستان» مورد استناد منابع مختلف است و «قابوس نامه» در این زمینه هم سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوس نامه» عنصرالمعالی و «گلستان» سعدی اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آنکه به شیوة اندرز بیان شده است نسبت به سعدی که دستورات تربیتی را به صورت حکمت مطرح می کند، تفاوت چندانی ندارد.
مدرنیسم، اخلاق و عقلانیت
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
تاثیر خوش بینی در زندگی فردی با رویکردی بر آیات، روایات و علم روانشناسی
حوزههای تخصصی:
خوش بینی عامل نشاط و تحرک در زندگی است که دین مبین اسلام برای آن ارزش زیادی قائل شده است و در سخن معصومان احادیث بیشماری در این موضوع دیده می شود، روانشناسان هم معتقدند؛ امید و خوش بینی نشانه ای از سلامت روانی، پختگی و نیرومندی به حساب می آید. در این مقاله که به صورت کتابخانه ای انجام شده است ابتدا به مفهوم و ارزش خوش بینی پرداخته شده، سپس اقسام و آثار آن را مطرح کرده است. و در بخش آخر به راهکارها و پیش نهادهایی برای افزایش روحیه ی امید و تقویت خوش بینی پرداخته است.
استناد به قرآن، در سیره امامان(ع)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۴ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
دوستی خدا
آشنایى با فرا اخلاق
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
سعادت و شقاوت از دیدگاه قرآن و حدیث
حوزههای تخصصی:
مفهوم ذاتی در حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
از دیرباز، مسئله حسن و قبح از دو منظر وجود شناختی و معرفت شناختی در فلسفه و کلام مورد بحث قرار گرفته است. جستار پیش رو درصدد پاسخ به این مسئله است که آیا نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی، راه حل جدیدی برای مسئله حسن و قبح ارائه می دهد یا نه؛ و در صورت پاسخ مثبت، این راه حل از کدام حیث (وجودشناختی یا معرفت شناختی) به مسئله پرداخته است؟ مقاله نشان می دهد که نظریه ادراکات اعتباری با بررسی معرفت شناختی معنای اعتبار در حوزه عقل عملی معنای سومی برای «عقلی» در مسئله حسن و قبح عقلی و ذاتی مطرح کرده است و در نتیجه توانسته است راه حل جدیدی در پاسخ به مسئله مذکور ارائه دهد. این معنا برای اعتباریات نه تنها به معنای نفی مقام واقع و حقایق مربوط به این معانی نیست؛ بلکه مبتنی بر پذیرش واقع و واجد حیثیتی واقعی و وجود شناختی است.
اخلاق تجاری و تجارت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز توجه به مسائل اخلاقی در تجارت و به طورکلی در اقتصاد بین المللی ،اهمیت خارق العاده ای کسب کرده است . اخلاق تجاری شاخه ای از اخلاق کاربردی (عملی ) است که اصول اخلاقی ومعنوی یا مسا ئل اخلاقی ناشی از آن ر ا در محیط تجاری یا فضای کسب و کارمورد بررسی قرار می دهد.همچنین با توجه به جهانی شدن اقتصاد، توسعه ارتباطات و در نتیجه آن گسترش بازارها، نیازبه رعایت نکات اخلاقی در تجارت بیش از هر زمان دیگر افزایش یافته است.ادیان و بویژه مکتب اسلام با قرائت اهل بیت(ع) تاکید بسزائی در ایجاد بستری اخلاقی به منظور بهتر زیستن و مسانخت با روحیه ی کمال گرای انسانی که از اهداف همه ی ادیان است بوده اند که در آموزه ها ، منش و تقریر بزرگان دینی بخوبی مشهود است . در واقع بر اساس اموزه های اسلامی راهبرد واقعی برای دورنبودن از دنیا و رهبانیت به معنای غلطش و در عین حال از مسیر کمال گراوی باز نماندن بهترین راهکار رو آوردن به تجارتی است که در آن اخلاق و بایسته های اخلاقی به دقت فراگیرگشته و محقق گردد
ارتباط مسجد و مدرسه
اعتدال مزاج در انسان کامل از منظر عرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
انسان با داشتن دو بُعد جسمانی و روحانی، که برآمده از نحوة تکوین برزخی اوست، از احکام مترتب بر هریک از عوالم روحانی و عالم اجسام برخوردار است. ترکیبِ عناصر، یکی از احکام عالم اجسام است. وجود عنصر هیولانی در مزاج، بستر سیر انسان به سوی کمال را فراهم کرده است. به هر میزان اجزای تشکیل دهندة انسان از تعادل بیشتری برخوردار باشند، کمال وجودی او بیشتر است. انسان در میان موجودات، از اعتدال مزاج بیشتری برخوردار است. در میان افراد انسانی نیز انسان کامل دارای اعدل مزاج هاست. نحوة هستی او در مراحل تنزلات در قوس نزول، در این اعتدال مزاج تأثیر بسزا دارد؛ زیرا سیر او در عالم عناصر، تا تشکیل بدن عنصری، گرفتار تعویقات و توقفات نبوده به اصطلاح احدی السیر است. آنچه وجود اعتدال مزاج در انسان کامل را ضروری می سازد آن است که تعدد نفوس انسانی و خساست و شرافت نفسِ انسان متأثر از شرافت و دنائت هیکل و بدن عنصری اوست که با تأمینِ قابلیت در جانب قابل، موجب تعدد نفوس گردیده است. تشکیل مزاج عنصری انسان کامل برگرفته از نورانیت او در عوالم بالاست. اعتدال در نشئة عنصری، نمونه ای از اعتدال در عالم امر است؛ زیرا در صقع ربوبی نیز به مظهر حَکم عادل نیاز است تا با عدالت میان اعیان ثابته حکم نماید و صاحب این مظهر حَکم، حقیقت محمدیه است. همچنین لازمة جمعیت در انسان کامل آن است که آثار تمام حقایق را به صورت متعادل، بدون غلبة هیچ اثری نسبت به اثر یا آثار دیگر، بروز دهد. برای عنصری انسان کامل نیز مشمول چنین قاعده ای بوده، مزاج عنصری انسان کامل را در بالاترین نقطه از اعتدال قرار می دهد.
مقایسه مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی «کارل پوپر» با آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده این مقاله با هدف مقایسه مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی «کارل پوپر» با مبانی فلسفی ذکر شده در آموزه های اسلامی، به بیان مبانی فلسفی این اندیشمند می پردازد. علت انتخاب پوپر در این مقاله، نفوذ گسترده اندیشه های این فیلسوف به ویژه بعد از انقلاب اسلامی در بین صاحب نظران و اقبال گسترده به ترجمه آثار او در داخل کشور است. روش به کار گرفته شده از نوع قیاسی - استنتاجی، جامعه آماری شامل کتب و مقالات معتبر و سند مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران و نمونه گیری این پژوهش از نوع نمونه گیری هدفمند است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفاوت های اساسی از منظر وجود واقعیت (وجود فی الجمله واقعیت و وجود مسلم و بدیهی جهان)، تقسیم واقعیت (وجود جهان های سه گانه و مراتب و سطوح هستی) و حرکت تکاملی طبیعت (حاصل از آزمون و حذف خطا و حرکت مداوم به سوی کمال مطلق)، در هستی شناسی و تفاوت های دیگری از منظر علم به واقع (ابطال امکان معرفت یقینی و امکان شناخت هستی)، حقیقت تشکیکی علم، ملاک علم به واقع (موفقیت در آزمون و مطابقت با مراتب گوناگون واقعیت)، نقش عالم در علم (کاشفیت و مبدع علم)، پویایی علم (پویایی و ثبات علمی)، منابع شناخت، توانایی عقل ورزی (خردورزی انتقادی و توانایی تعقل در عرصه نظر و عمل) و محدودیت های شناخت در معرفت شناسی دو دیدگاه وجود دارد.
اصل توحید محوری و تأثیر آن بر اخلاق فردی و اجتماعی در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تکیه بر تفسیر المیزان به ارائه انواع تعریف از اخلاق و نیز تهذیب نفس در نگاه علامه طباطبائی پرداخته و با تأکید بر اصل توحید محوری در اخلاق، اثبات کرده است که نظام اخلاقی توحیدمحور مترقی ترین نظام اخلاقی است که با پایبندی بر روش رفع رذائل اخلاقی و نه دفع آن تمامی امور فردی و اجتماعی انسان را در طول یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک که توحید باشد، در نظر گرفته است.
شهودگرایی و استدلال گرایی در فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدی در نظریه های تربیت اخلاقی، مبنای فلسفی آنها درباره «شناخت اخلاقی» است که هریک براساس فلسفه اخلاق خاص خود، «مفاهیم و گزاره های اخلاقی» را تفسیر می کند و ماهیت شناخت اخلاقی انسان را نیز با ماهیت فلسفی این مفاهیم و گزاره ها مرتبط می داند. مقاله حاضر با مرور آرای دیوید راس و لارنس کلبرگ، نگاهی تطبیقی بین مبانی فلسفه اخلاق دو رویکرد شهودگرایی و استدلال گرایی و دلالت آن در تربیت اخلاقی دارد. شهودگرا معتقد است احکام اخلاقی، مستقل از یکدیگر اعتبار دارند و درک شهودی برای موجه بودن آنها کفایت می کند. استدلال گرا نیز احکام اخلاقی را وقتی معتبر می داند که استنتاج آنها از یکدیگر و ارتباطشان، مستدلّ ارائه شود. همچنین در تبیین شناخت اخلاقی انسان، شهودگرا معتقد است مفاهیم اخلاقی ماهیت شهودی دارند و گزاره های اخلاقی مستقل از یکدیگر نیز معتبر هستند و در نتیجه انسان با شهود خود، احکام اخلاقی را درک می کند، نه با قدرت تفکر و استدلال؛ اما استدلال گرا اعتبار احکام اخلاقی را به مستدل بودن ارتباط یک حکم با اصول عام اخلاقی می داند و درنتیجه تفکر استدلالی، ابزار شناخت اخلاقی است، نه شهود. با تطبیق شهودگرایی و استدلال گرایی، می توان به «شهودگرایی انتقادی» رسید که براساس آن، در هر موقعیت اخلاقی، ابتدا به صورت شهودی به قضاوتی می رسیم که باید اطلاعات و عواطف خود را نسبت به آن موقعیت سنجید. با پذیرش این مبنای فلسفی، باید از دو اصل در تربیت اخلاقی تبعیت کرد: ۱. متربی با شنیدن، دیدن و تجربه کردن تجربه های اخلاقی متذکر شود؛ ۲. متربی باید تفکر انتقادی نسبت به قضاوت های اخلاقی را یاد بگیرد.
روش توجیه گزاره هاى اخلاقى; (رویکرد جزئى گرایى، اصول گرایى و تعادل بازتابى)
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۰۱
حوزههای تخصصی: