فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاربرد اخلاق در رشد و شکل گیری دانشگاه در حول محور فضیلت مداری در پژوهش های پیشین به صراحت و به صورت تخصصی بررسی نشده است. لذا، هدف از انجام پژوهش حاضر ، بررسی کاربرد اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار می باشد. رویکرد پژوهش، کیفی بوده و با رویکرد تحلیل مضمون و در یک دوره یک ساله از پاییز 1401 تا پاییز 1402 انجام پذیرفته است. نمونه آماری شامل گروه خبره 20 نفری از اساتید دانشگاه و محققین در حوزه تحت مطالعه بوده که با رویکرد گلوله برفی انتخاب شده است. برای بررسی اعتبار اطلاعات و الگوی مستخرج از مصاحبه ها، از دو روش بازآزمایی و توافق درون موضوعی استفاده شده و از اعتبار یافته ها اطمینان حاصل شده است. یافته ها در قالب مدل اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار در قالب 219 کد باز، 40 مفهوم و سه مقوله محوری (تداخل اخلاق در سطح فردی، تداخل اخلاق در سطح دانشگاهی (حرفه ای) و تداخل و کاربرد موازین اخلاقی در سطوح کلان) که هر کدام در قالب دو مقوله اجتنابی و حمایتی بخش بندی شده اند، شکل یافته است. نتایج حاکی کارکردهای انکارناپذیر و حساس اخلاق در شکل گیری و توسعه الگوی دانشگاه فضیلت مدار است که در راستای دستیابی به آن، بایستی به دستاوردهای تحقیق حاضر در قالب الگوی تداخل اخلاق در تشکیل دانشگاه فضیلت مدار توجه ویژه ای نمود.
تحلیلی از نقش معاشرت در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی( با تاکید بر شیوه الگویی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری، تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش معاشرت به شیوه الگویی در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی می پردازد. دین اسلام، بر اولویت اخلاق بر همه امور تاکید و رسالت پیامبر اسلام را بر آن مبتنی می کند. در جامعه اسلامی، اهداف نظام تربیتی بر رشد ارزش ها و فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان به خدا، تربیت افراد متعهد و تحکیم برادری و سایر ارزش های اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد. یافته های پژوهش حاکی است که روش الگویی در تربیت اسلامی و معاشرت با الگوهای ماندگار در جامعه، موجب شکوفاسازی استعداهای فطری، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی، آزادی و استقلال طلبی و نیز شکل گیری شخصیت فرد به شیوه الگوپردازی، الگودهی و الگوزدایی می شود. دراسلام، الگوپردازی و الگودهی، به شیوه ایجابی است، و الگوزدایی، گونه ای از تربیت سلبی است. در شیوه ایجابی، اصل بر «آماده س ازی و رغبت انگی زی» است، اما در رویکرد س لبی، بر استخراج و استکشاف درون مایه های مخاطب از طری ق پیرای ش و زدای ش موان ع راه رش د، ب ا هدف ش کوفاسازی قابلیت ه ای نهفت ه فرد استوار است. در شیوه نخست، با بیان ویژگی های مثبت الگوها، نوعی جذب، انجذاب و دلدادگی و در الگوزدایی، با بیان ویژگی های منفی، نوعی دلزدگی در فرد ایجاد می شود. بنابراین، در آموزه های دینی بر خلاف نظریه ساترلند و کرسی، افزون بر الگوزدایی و توصیه به اجتناب از معاشرت با دوستان ناباب، بر ارائه الگوهای ناب و الگوپردازی و الگودهی نسبت به همنشیان و دوستان شایسته در بازآموزی رفتارهای اجتماعی تاکید شده است.
بسامدهای اجتماعی داوری پذیری در حقوق ایران و مقارنه آن با مقررات حقوقی آلمان و انگلیس و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
285 - 302
حوزههای تخصصی:
داوری پذیری به معنای قابلیت ارجاع یک دعوی به داوری دارای آثار و بسامد های اجتماعی است . مبانی داوری پذیری که در ماده 34 قانون داوری تجاری بین المللی بیان شده است،شامل نظم عمومی،اخلاق حسنه قواعد امری است , وریشه در اموراجتماعی دارد .مبانی همچون نظم عمومی و اخلاق حسنه با تحولات اجتماعی تغییر می نماید . بنابر این تغییرات اجتماعی بر روی مبانی داوری پذیری تاثیر می گذارد این پژوهش به بررسی بسامد های اجتماعی داوری پذیری در حقوق ایران می پردازد و آن را با حقوق سه کشور اروپایی آلمان و انگلیس وفرانسه مقایسه می نماید. . یافته های تحقیق نشان می دهد هم در حقوق ایران و هم در حقوق سه کشور اروپایی نظم عمومی و اخلاق حسنه که ریشه های اجتماعی دارد بر داوری پذیری دعاوی تاثیر می گذارد. در حقوق ایران اگر موضوعاتی در تضاد با مبانی داوری پذیری باشد به علت مخالفت با اخلاق و نظم اجتماعی قابل ارجاع به داوری نیست.در حقوق انگلیس در قانون داوری 1996 بحث مبانی داوری پذیری نشده است. با توجه به رویه قضایی این کشور که حقوق عرفی و برگرفته از اجتماع است نظم عمومی مهمترین مبنای داوری پذیری است.در حقوق انگلیس نظم عمومی مانع ارجاع موضوعات به داوری نمی شود و این موضوع به دلیل پذیرش اجتماعی است . لیکن رای داور نباید مخالف با مبانی داوری پذیری باشد. حقوق فرانسه از لحاظ مبانی شبیه به حقوق ایران است و طبق ماده 20 آئین دادرسی مدنی فرانسه نظم عمومی و اخلاق حسنه و قواعد امری از مبانی اصلی داوری پذیری محسوب می شود که مصادیق آن نیز در اجتماع مشخص می شود..منتها به علت یکی بودن داوری داخلی و بین المللی موضوعات بیشتری در حقوق این کشور نسبت به حقوق ایران قابل داوری پذیری است. در حقوق آلمان نیز نظم عمومی و قواعد اجتماعی از جمله اخلاقی رفتاری و امنیت عمومی از مبانی داوری پذیری محسوب می شود.در حقوق این سه کشور اروپایی علاوه بر مبانی داخلی داوری پذیری باید به نظم عمومی بین المللی و قوانین اتحادیه اروپا نیز در موضوعات توجه نمود.
الگودهی در تربیت بر اساس شاخص های شخصیتی شهید سلیمانی با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
135 - 154
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از الگو یکی از عوامل مؤثر بر تربیت انسان به شمار می آید و الگوهای شایسته، اثری مطلوب و ماندگار بر ابعاد مختلف وجودی و شخصیت افراد برجای می گذارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی شاخص های شخصیتیِ شهید قاسم سلیمانی با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، جهت الگودهی در تربیت بود. این پژوهش ازلحاظ رویکرد، درزمره تحقیق های کیفی قرار داشته و تحلیل داده ها در آن نیز تحلیل محتوای کیفی ازنوع استقرایی بود. برای انجام دادن تحقیق، بیانات مقام معظم رهبری درباره شاخص های شخصیتیِ سردار سلیمانی بررسی شد و درقالب مؤلفه های مختلف قرار گرفت. براساس یافته های تحقیق، شاخص های شخصیتیِ سردار سلیمانی را ذیل چهار ساحت کلی بدین شرح می توان طبقه بندی کرد: ساحت تربیت عقلانی (شامل مؤلفه های فکر، منطقی بودن، و بادرایت و هوشیاربودن)؛ ساحت تربیت اعتقادی و عبادی (شامل مؤلفه های اخلاص و صدق و دوری از تظاهر و ریا، پیروزیِ درونی، حفظ تقوا و معنویات دفاع مقدس در سال های بعد، شهادت طلبی و مجاهدت)؛ ساحت تربیت اجتماعی، سیاسی و انقلابی (شامل مؤلفه های دشمن شناسی و پروانداشتن از دشمن، وفاداری به اسلام و انقلاب، انقلابی گری، تربیت شده برجسته اسلام و مکتب امام خمینی (ره) بودن، برخورداری از روحیه تعاون، خنثی کننده نقشه های دشمنان بودن، تعلیم دهنده مقاومت بودن و جهادگریِ بزرگ)؛ ساحت تربیت اخلاقی و رفتاری (شامل مؤلفه های شجاعت، نماد امید و اعتمادبه نفس بودن، تلاش بی وقفه درطول سالیان خدمت، ایثار و فداکاری، مراقب حفظ جان انسان ها بودن و تعدی نکردن به آن ها). علاوه بر آنچه گفتیم، یک شاخصه کل نگر نیز وجود دارد که در آن، ساحت های مختلف تربیت، اعم از تربیت شناختی، عقلانی، اعتقادی- عبادی، اجتماعی، سیاسی، انقلابی و اخلاقی- رفتاری در یک نظام متحد، منسجم و یکپارچه قرار می گیرند؛ لذا شهید سلیمانی در ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی، الگوی تربیتیِ شایسته ای برای همگان هستند.
دلایل هنجارین «ایثار و از خود گذشتگی» در اخلاق وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
ایثار و ازخودگذشتگی از جمله مفاهیم و اصول اساسی در اخلاق اسلامی است که براساس آن، انسان با نادیده انگاشتن منافع شخصی، دیگری را بر خویشتن مقدم می کند. دلایل و تبیین های مختلفی برای ایثارگری می توان بیان کرد.در پژوهش حاضر کوشیده است که با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه به قرآن و حدیث، دلایل هنجاری و وجه ارزشمندی ایثار را تبیین کنیم و به این پرسش بپردازیم که از منظر اخلاق ماثور، چرا انسان باید برای دیگران از منافع شخصی خویش بگذرد. آیا دلایل نتیجه گرایانه ای وجود دارد یا وظایف و فضایلی هستند که انسان را به ایثارگری می رسانند در پاسخ به این پرسش؛ بر اساس نظریه ها و دسته بندی های رایج اخلاق هنجاری این مسئله، ارزیابی و تحلیل شده است. ارزیابی و تحلیل آیات و روایات نشان می دهد که در اخلاق نقلی، دلیل واحدی برای ایثارگری نیست بلکه دلایل متفاوتی برای ایثارگری وجود دارد. در برخی موارد، ایثارگری به دلایل نتیجه گرایانه است.عامل به دنبال کسب منافعی است که این ایثارگری در مواردی از جمله کسب منافع اخروی ارزشمند است. در مواردی نیز ایثارگری به دلایل وظایف گرایانه مانند اقتضای امرالهی یا عقل است. در مواردی نیز می توان گفت که منش و شخصیت ایثارگرایانه است که فرد ازخودگذشتگی می کند و پروای دیگران را دارد.
نسبت میان واقعیت عقل و استنتاج قانون اخلاق نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
145 - 166
حوزههای تخصصی:
کانت در یک حصر عقلی، احکام را به چهار دسته تقسیم می کند و سه دسته احکام «تحلیلی پیشینی»، «ترکیبی پیشینی» و «ترکیبی پسینی» را از بین آنها ممکن می شمارد. دراین میان احکام ترکیبی پیشینی احکامی هستند که امکان آنها نیازمند توجیه است؛ چراکه این احکام به عنوان احکام ضروری و کلی با صرف تحلیل مفاهیم - بر خلاف احکام تحلیلی پیشینی - یا رجوع به تجربه - بر خلاف احکام ترکیبی پسینی- موجه نمی شوند. کانت در نظام نقادی اش با طی فرایندی «حقوقی» با عنوان «استنتاج» می خواهد اعتبار این نوع از احکام را روشن کند و این کار را هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت نظر یعنی متافیزیک و علوم و هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت عمل یعنی ساحت اخلاق انجام دهد. او در نسبت با احکام ترکیبی پیشینی در ساحت اخلاق، آموزه ای تحت عنوان «واقعیت عقل» را به کار می گیرد که بر آگاهی بی واسطه از اصول اخلاقی و آگاهی اخلاقی به طورکلی دلالت دارد؛ اما بر سر نقش این آموزه در مقام توجیه احکام ترکیبی پیشینی، میان مفسران نزاع درگرفته است؛ به گونه ای که برخی طرح این آموزه از جانب کانت را به معنای عقب نشینی او از استنتاج اصول اخلاقی دانسته اند. این نوشتار درمقابل نشان می دهد این آموزه بخشی از فرایند «استنتاج» این احکام در مقام فرایندی حقوقی است و کانت به هیچ وجه از استنتاج اصل برین اخلاق دست نمی کشد.
رویکردی به انگیزش اخلاقی درآیات وروایات از منظر روانشناسی اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
39 - 76
حوزههای تخصصی:
انسان در ذات خودش وبه لحاظ فطری انگیزه بر انجام رفتار اخلاقی دارد.اما چرا انسانها در برخی موقعیت ها انگیزه بررفتارهای اخلاقی ندارند؟ویا حتی انگیزه بر رفتار غیر اخلاقی دارند.ودچار بی پروایی وشرارت می شوند. همین مسأله در آموزه های اخلاقی دین هم وجود دارد.سؤال اصلی مقاله این است که«چرا افراد متدین ویا مدعی دین داری با علم به الزامات اخلاقی دین، انگیزه برای انجام فعل اخلاقی ندارند؟». ویا گاهی برخلاف دستورات اخلاقی دین عمل می کنند. بنابراین چه نسبتی بین باورهای دینی معطوف به گزاره های اخلاقی وانگیزش اخلاقی وجود دارد؟ از آنجائیکه مفهوم «انگیزش» و نظریه های مربوط به آن در«روان شناسی» مورد بحث قرار می گیرد ومفهوم«انگیزش اخلاقی»در«روانشناسی اخلاق »از مباحث مهم وکلیدی است. به همین جهت این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی درصدد تبیین عوامل وموانع «انگیزش اخلاقی» از منظر نویی موسوم به «روانشناسی اخلاق دینی» با استناد به برخی آیات وروایات است .حاصل ونتیجه اینکه، عوامل درونی مانند«ضعف اراده»،«ضعف ایمان»و«بی تقوایی» وغلبه«امیال وغرایز»و«عدم آگاهی» وغفلت، موانع انگیزش اخلاقی است.همچنین عوامل بیرونی مانند خانواده،نظام تربیتی وآموزشی جامعه،ارتباطات اجتماعی حقیقی ومجازی ورفتارهای حکومت، مؤثر در انگیزش اخلاقی افراد هستند.
ابعاد الگوی تربیت از منظر مرحوم آیت الله مهدوی کنی رحمه الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توجه بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان به اهمیت مسئله تربیت جلب شد و تلاش های فراوانی برای ایجاد تحول در فرآیند تربیت صورت گرفت. با این حال، پژوهش های انجام شده عمدتاً بر وجوه نظری تربیت متمرکز بوده و جنبه های عملیاتی آن مورد غفلت قرار گرفته است. آیت الله مهدوی کنیe، یکی از مبارزین انقلابی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر تربیت جوانان تمرکز داشتند، موفق شدند علاوه بر طرح مباحث نظری در حوزه تربیت، الگوی مدنظر خود را به صورت عملیاتی پیاده سازی کنند. ایشان این الگو را در مکان هایی مانند دانشگاه امام صادقj و حوزه مروی اجرا کردند. از این رو، واکاوی بیانات ایشان می تواند به ارائه الگویی نوین و عملیاتی در حوزه تربیت کمک کند. در این راستا، بررسی آثار مکتوب و سخنان آیت الله مهدوی کنیe در جلسات اخلاق مورد توجه قرار گرفته است تا با استخراج نکات مرتبط با تربیت، الگویی بازطراحی شده و منسجم از دیدگاه های ایشان به دست آید. آیت الله مهدوی کنیe تربیت را فرآیندی پیچیده و ظریف می دانستند که نیازمند هدایت و راهنمایی یک مربی توانمند و دلسوز است. ایشان به نقش کلیدی مربی و معلم در مسیر تربیت بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دادند. در دیدگاه ایشان، مربی باید فراتر از آموزش علم و دانش باشد و به عنوان یک الگوی اخلاقی و رفتاری برای تربیت شوندگان عمل کند. مربی با صبر و حوصله باید فضایل انسانی و ارزش های اسلامی را در افراد نهادینه کند. از این منظر، توجه به نقش مربی نه تنها به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک راهنما و الگوی رفتاری، بخش مهمی از فرآیند تربیت از دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe است. این نگرش جامع و عملیاتی به تربیت می تواند به ارائه الگویی کاربردی و موثر در حوزه تربیت اسلامی منجر شود.روش پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت و استخراج الگوی تربیتی ایشان با استفاده از روش تحلیل مضمون کیفی انجام شده است. تحلیل مضمون کیفی روشی مناسب برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند متون، سخنرانی ها و اسناد است که در این پژوهش با بررسی آثار مکتوب و بیانات آیت الله مهدوی کنیe به کار گرفته شده است. این روش شامل مراحل مختلفی از جمله کدگذاری، مفهوم بندی، مقوله بندی و تدوین گزارش است. در مرحله کدگذاری، محقق به دنبال مضامین و مفاهیم کلیدی در متن است. در مرحله مفهوم بندی، کدها بر اساس شباهت ها و تمایزاتشان در دسته های مجزا قرار می گیرند. در مرحله مقوله بندی، محقق روابط بین دسته ها را مشخص می کند و در نهایت در مرحله تدوین گزارش، یافته های پژوهش به صورت منسجم و سازمان یافته ارائه می شود. استفاده از تحلیل مضمون کیفی در این پژوهش به محقق کمک می کند تا دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت را به طور عمیق و دقیق درک کند و الگوی تربیتی ایشان را استخراج نماید.در همین راستا منابع مختلفی از جمله کتب منتشر شده از ایشان و همچنین صوت جلسات اخلاق برگزار شده در دانشگاه امام صادقj در نرم افزار MaxQDA بارگذاری و سپس در مرحله اول قطعاتی از متن که حاوی مضامین مرتبط با تربیت بودند استخراج و کدگذاری شدند. سپس کدها بر اساس وجوه مشترکشان در دسته های مجزا (مفاهیم) قرار گرفتند. در نهایت، مفاهیم مرتبط با یکدیگر تحت عنوان مقوله هایی (دسته بندی های عام تر) جمع شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار استفاده شده است.یافته ها: آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به منزله سازندگی، تزکیه و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه تعریف کرده اند که بدون ریاضت و رعایت اصل تدریج میسر نمی شود. ایشان معتقدند تربیت باید بر محور آموزه های «وحیانی - اسلامی» باشد و به صورت توأم از وجوه عاطفی و عقلانی بهره ببرد، ضمن اینکه در تقابل رویکرد نظری و عملی، تأکید بیشتری بر آموزه های عملی دارد. در این رویکرد تربیتی، خود فرد در اولویت قرار می گیرد و باید پیش از ورود به عرصه تأدیب دیگران، نسبت به تربیت خود همت گمارد. در فرآیند تربیت، آیت الله مهدوی کنیe اصولی همچون تحصیلی بودن، تقدم نفی رذائل بر کسب فضائل، واقع نگری، اختیاری بودن، رابطه معکوس سن و تربیت پذیری و ... را مطرح کرده و اصل تدریج را مهم ترین اصل در تربیت می دانند که تحقق سایر اصول را تسهیل می کند.در راستای تبیین الگوی تربیتی مدنظر آیت الله مهدوی کنیe، «مجراهای تربیت» نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مجراها شامل عامل تربیت، لوازم، الزامات، امکانات، روش های تربیت و موانعی است که در مسیر تربیت ممکن است به وجود آیند. مقوله «مقصد تربیت» نیز از سه مفهوم اهداف، مخاطبان و خروجی تربیت تشکیل شده است که هر یک از این موارد در فرمایشات آیت الله مهدوی کنیe مورد اشاره قرار گرفته اند. از جمله عوامل دخیل در تربیت، عوامل قابل کنترل مانند محیط زندگی و عوامل غیرقابل کنترل نظیر اقتضائات زمانی و توارث مورد توجه هستند. به اعتقاد ایشان، نیت سازنده روح انسان است و شاکله آدمی از آن تشکیل می شود. این شاکله می تواند نیت ساز هم باشد، به این معنا که جنبه های روحی انسان به واسطه توارث، تربیت یا تأثیر از محیط باقی می مانند. این دیدگاه جامع و همه جانبه به تربیت، تأکیدی بر نقش فرد در خودسازی و ضرورت تدریجی بودن فرایند تربیت دارد و به تربیت به عنوان یک فرآیند پویا و پیچیده می نگرد که نیازمند هماهنگی بین وجوه مختلف عقلانی، عاطفی و عملی است.نتیجه گیری: الگوی طراحی شده از منظر آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به صورت فرآیندی تدریجی، تحصیلی، اختیاری و واقع نگرانه تعریف می کند که منشأ آن الهی و محتوای آن ثابت است. این فرآیند بر محور آموزه های وحیانی-اسلامی و با توجه به اقتضائات زمان به صورت برنامه مند در بستر خانواده و جامعه به معرفت بخشی می پردازد. نقطه آغازین این فرآیند مربی است که اقدامات وی با بهره گیری از روش های اصلاحی پیش برنده و مانع زدا، و با تکیه بر اصول تربیت، به صورت تصاعدی و هم افزا گسترش می یابد. هدف این فرآیند به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه با تمرکز بر وجوه عاطفی و عقلانی انسان در راستای تکامل فرد و جامعه است و نتیجه نهایی آن، افراد و جامعه ای کارآمد، منطقی و خاضع در برابر حق خواهد بود.
جایگاه اخلاقی عفت در سوره نور با تأکید بر آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
5 - 40
حوزههای تخصصی:
عفت یکی از مفاهیم اخلاقی است که هر چند در اخلاق فلسفی یونانیان به عنوان یکی از فضائل چهارگانه مورد بحث است، اما در منظومه ارزش های اخلاق دینی جایگاه ویژه ای دارد. قرآن توجه ویژه ای به مسئله عفت و نقش آن در سلامت فردی و اجتماعی دارد و در برخی از سوره ها از جمله سوره نور به طور خاص بدان پرداخته است. با بررسی جایگاه عفت در سوره نور می توان دریافت که خداوند در آیاتی به هم پیوسته و مرتبط عفت فردی و اجتماعی و نیز اسباب به دست آوردن آن را مورد اشاره قرار داده است. اقسام عفاف جنبه های مختلف زندگی انسان را در برگرفته و زنان و مردان هم در نگاه، و هم در گفتار دعوت به رعایت عفاف و خویشتن داری شده اند. همچنین راهکارهای گسترش این فضیلت اخلاقی در جامعه نیز از آیات سوره نور قابل استفاده است. پژوهش حاضر پس از بیان اقسام عفاف در سوره نور در مورد عفت به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و شیوه تفسیری به خصوص آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی به تحلیل آن ها پرداخته است. از بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل می شود که عفت از نظر آیت الله جوادی آملی حالتی نفسانی است که باعث جلوگیری از غلبه شهوت بر انسان شده و در مسائل غریز ی و مالی هم استفاده شده است. و از راهکارهای عملی در تحصیل و گسترش عفاف؛ تلاش برای تهذیب نفس، پوشیدگی روابط جنسی همسران، ترویج فرهنگ ازدواج و داشتن توان مهار خواهش های نفسانی است.
شاخص های فکری یهود صهیونیسم در تفسیر الکاشف شیخ محمدجواد مغنیه و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
109 - 138
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر بررسی و شناخت قوم یهود و به تبع آن صهیونیسم به دلیل آسیب هایی که به اسلام روا داشته اند داری ضرورت انکارناپذیر می باشند و نپرداختن به این واقعیت باعث بروز شبهه و غفلت از اهداف صهیونیسم است. از سویی پیچیدگی های متعدد فرهنگی، اجتماعی و نژادی این قوم، شناخت مبنایی آن را فقط از طریق آیات وحی ممکن نموده است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های فکری یهود صهیونیسم در تفسیر الکاشف شیخ محمدجواد مغنیه می باشد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و روش تحقق آن توصیفی تحلیل و جمع آوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد. نتایج این بررسی نشان داد که شاخص های فکری یهود صهیونیسم شامل جمود فکری، کتمان حقایق، جهل و بینش محدود را شامل می شود. با بررسی پیشینه و یافته های پژوهش و همچنین بررسی آیات مورد نظر با تکیه بر تفسیر الکاشف می توان به این نتیجه رسید که یهود صهیونیسم وارث همان افکار یهود زمان پیامبر و حضرت موسی (ع) هستند، در کشورهای اسلامی همواره به دنبال مطامع دنیوی و رسیدن به جاه و مقام و قدرت سیاسی بوده و برای نیل به این اهداف از هیچ ظلم و ستمی فروگذار نمی باشند.
رابطه بین خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی با تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان مقطع متوسطه استان قم
حوزههای تخصصی:
ترک تحصیل، امروزه یکی از نگرانی های مهم نظام تعلیم و تربیت است. همه ساله تعداد زیادی از دانش آموزان کشورهای مختلف با پدیده ترک تحصیل مواجه هستند که علاوه بر زیان های اقتصادی، سلامت روحی دانش آموز را نیز مخدوش می کند. هدف تحقیق حاضر رابطه بین خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی با تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان مقطع متوسطه استان قم است. جامعه آماری پژوهش حاضر تعداد 254 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قم است. با جدول مورگان تعداد 153 نفر برای نمونه آماری و روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش بهزیستی تحصیلی از پرسش نامه 7 سؤالی کونو و همکاران (2002)، برای سنجش خودکارآمدی پرسش نامه 17 سؤالی خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و سنجش تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان از یک پرسش نامه 9 سؤالی استفاده شد. برای سنجش پایایی سؤالات، یک نمونه شامل30 پرسش نامه پیش آزمون توزیع و بااستفاده از داده های به دست آمده از پرسش نامه، میزان پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ توسط نرم افزار (SPSS )محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ تمام متغیرها بزرگ تر از 7/0 و از پایایی مناسب متغیرهای پژوهش بود. نتایج نشان داد خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی توانسته است تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان را کاهش دهد.
بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصدشده و اجراشده دروس تعلیم و تربیت اسلامیِ رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
67 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصد شده و اجرا شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی در رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان بوده است. روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و بر اساسِ روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی اساتید دروس تعلیم و تربیت اسلامی و دانشجومعلمان ورودی 1399 و 1400 رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی اقلید بود. در بخش اساتید از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و تمامی اساتید (12 نفر) برای نمونه انتخاب شدند. در بخش دانشجومعلمان، از 425 دانشجومعلمان محصل در دروس تعلیم و تربیت اسلامی، 200 نفر با روش تصادفی ساده برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند. وضعیت برنامه درسی اجرا شده با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و فرم مشاهده رفتار مدرسان بررسی شد. داده های جمع آوری شده با کمک شاخص های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد در مجموع، میزان مطابقت مؤلفه های اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه ارزشیابی برنامه درسی قصد شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی با برنامه درسی اجرا شده از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان کمتر از حد متوسط بوده است. از نظر اساتید و دانشجویان مؤلفه ارزشیابی در درس اسناد، قوانین و سازمان آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران و مؤلفه اهداف در درس نقش اجتماعی معلم از دیدگاه اسلام، میانگین بالاتر از حد متوسط را نشان دادند. همچنین در درس فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران، از نظر اساتید تنها مؤلفه محتوا میانگین بیشتر از حد متوسط را نشان داد. با عنایت به نتایج حاصل، دانشگاه فرهنگیان با تدوین برنامه درسی قصدشده منسجم تر و برگزاری دوره های آموزشی مؤثر برای اساتید می تواند به اهداف ترسیم شده در دروس تعلیم و تربیتی دست یابد.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت جسم انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
سلامت جسمانی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در کنار سلامت معنوی، روانی و اجتماعی در بسیاری از نظام ها و مکاتب مورد توجّه قرار گرفته است .در این میان قرآن کریم با تبیین مفاهیم اخلاقی با وسعتی در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، در صدد تبیین یک نظام فکری و معرفتی به نام«نظام اخلاقی» مشتمل بر سه عنصر مرتبط و منسجم؛ اهداف، مبانی و اصول می باشد.و با دور روش پیشگیری و درمان در صدد تأمین و ارتقای سلامت معنوی انسان می باشد. از این رو این پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که نقش نظام اخلاقی قرآن چگونه بر سلامت جسم انسان تأثیرگذار می باشند؟ نظام اخلاقی قرآن با دو روش؛ پیش گیری و درمان در صدد تأمین سلامت جسم انسان می باشد .آگاهی بخشی، زدودن رذایل اخلاقی، رعایت بهداشت و پاگیزگی در ابعاد، پاگیزگی بدن و لباس و بهداشت جنسی و بهداشت تغذیه از روش های پیش گیری نظام اخلاقی قرآن در سلامت جسم می باشند. روش های درمان به دو بخش روش درمان از طریق اسباب باطنی و معنوی و درمان از طریق اسباب ظاهری تقسیم می شوند. تقوا، صله رحم، نماز ، قرآن ، دعا، توبه و استغفار از روش-های اسباب باطنی و روزه داری، پرهیز از اسراف و پرخوری انیز مهم ترین اسباب مادی در سلامت جسم می باشند.
آسیب شناسیِ پژوهش های ایرانی در حوزه اخلاق فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهش هایی - هرچند ناکافی - درباره موضوعات و مسائل اخلاقی فضای مجازی و هوش مصنوعی در ایران انجام شده، اما پایایی و پویایی این شاخه پژوهشی نوپدید مستلزم شناخت نقاط ضعف این آثار و به طور کلی، هر گونه فعالیت در این زمینه و چاره اندیشی برای اصلاح آنهاست. هدف پژوهش حاضر که در این راستا انجام شده، شناسایی و بررسی برخی از کاستی ها و معرفی عوامل و زمینه های آنهاست، تا زمینه اصلاح فراهم شود. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به جهت بررسی، تحلیلی و انتقادی بوده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که حوزه پژوهشیِ اخلاق فناوری اطلاعات (اَخفا) در کشور ما با آسیب هایی چون ورود دیرهنگام و ناکافی، ضعف تحلیل اخلاقی، پراکنده پژوهی، کمبود پژوهش های تولیدیِ مبتنی بر آموزه های دینی و فقدان ارتباط مناسب با جامعهٔ هدف دست به گریبان است. در این مقاله پس از بررسی این کاستی ها، مواردی چون نوپدید بودن این شاخه پژوهشی، کمبود محقّقانِ اَخفاپژوه، فقدان مراکز تخصصی و کم رونق بودن فضای نقد علمی، به عنوان علل و عوامل بروز این کاستی ها معرفی شده اند.
راهکارهای اصل مودّت درتدبیرمنزل بارویکرد مقابله با جنگ نرم (براساس سبک زندگی امام (ع) و حضرت زهرا (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
275 - 291
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه راهکارهای مقابله با جنگ نرم، بر اساس اصل مودّت در تدبیر منزل براساس سبک زندگی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) می باشد. در عصر معاصر با وجود پیشرفت علم، یکی از آسیب های اساسی جوامع، کمبود آرامش و فقدان «مودّت» در تدبیر منزل است که در صورت غافل شدن از این آسیب ها در جنگ نرم، ضررهای فراوانی بر خانواده های اسلامی وارد خواهد شد. در این نوشتار، با مروری اجمالی در مفهوم «مودّت وتدبیر منزل»، و تکیه بر روش داده کاوی متون و تحلیل اسناد موجود در سیره ی امام علی(ع) و فاطمه(س)، راهکارهای اصل مودّت در تدبیر منزل با رویکرد دفاع نرم که شامل: ساده زیستی، خودکفایی در امور منزل، حمایت از حقوق همسر، تجمل و زیبایی، انجام وظایف نسبت به خانه و خانواده، شناسایی، بررسی و تبیین شده است. یافته های پژوهش با توجه به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع)، بیانگر اهمیت اساسی اصل «مودّت» در تدبیر منزل می باشد.
تحلیل مسائل اخلاقی در عصر رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی( ارائه چارچوب اخلاقی و راهکارهای کاربردی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
75 - 106
حوزههای تخصصی:
چهاردهه گذشته شاهدهمگرایی بازارهای متفرق به یک بازارجهانی یکپارچه، همزمان بارشد سریع جمعیت بودهاست.ظهور رسانه های نوین وفناوری های اینترنتی، تسریع و جهانی شدن انتشاراطلاعات راشتاب بخشیده و ازمرزهای سنتی ژئوپلیتیک فراتر رفته است. این تغییر پارادایم منجربه ظهوربستر رسانه های اجتماعی به عنوان منابع اصلی تولیدوتوزیع محتوای خبرنگاری شده است.ماهیت تعاملی این بسترها،ارتباطات بین فرهنگی بی سابقه ای را تسهیل کرده است. با این حال این انقلاب دیجیتال همچنین مجموعه ای ازچالش های اخلاقی رابه وجودآورده است.ادغام محتوای تولید شده توسط کاربرازرسانه های اجتماعی در رسانه های خبری اصلی و گسترش استفاده ازهشتگ درمیان خبرنگاران، حوزه های مناقشه برانگیز اخلاقی ایجاد کرده که نیازمند بررسی دقیق هستند. این تحولات مسائلی چون نقض مالکیت معنوی، انتشار اطلاعات نادرست و نقض حریم خصوصی را در پی داشته است. علاوه بر این، گسترش رسانه های اجتماعی نگرانی های اخلاقی از جمله دستکاری محتوا، استفاده ازتیترهای گمراه کننده و ترویج گفتار نفرت انگیز را تشدید کرده است.این مطالعه تحلیل جامعی ازاخلاق رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی انجام می دهد، مسائل اخلاقی موجود را شناسایی می کند و رویکردهای مختلف اخلاقی در این اکوسیستم های دیجیتال را به طور انتقادی ارزیابی می نماید. بر اساس این تحلیل ها، پژوهش حاضر یک چارچوب اخلاقی جامع ارائه می دهد که بر اصولی چون شفافیت،مسئولیت پذیری واحترام به حقوق فردی ومنافع جمعی استوار است. همچنین، راهکارهای عملی برای مقابله با چالش های چندوجهی ناشی از فضای رسانه های دیجیتال پیشنهاد می دهد، از جمله توسعه سواد رسانه ای، بهبود سیستم های تأیید اعتبار محتوا و تقویت مکانیسم های نظارتی. این پژوهش با هدف کمک به ایجاد یک فضای رسانه ای اخلاقی تر و مسئولانه تر، زمینه را برای حل معضلات اخلاقی در عصر دیجیتال فراهم می کند.
بررسی تجارب زیسته مشاوران از ادراک اخلاقی و چالش های آن در حرفه مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
163 - 194
حوزههای تخصصی:
در فرایند مشاوره، مشاوران ناچار به درک اخلاقی موضوعات مختلفی هستند که در این مسیر چالش های زیادی وجود داشته و مواردی تاثیرگذارند به همین دلیل این پژوهش تجارب مشاوران از ادراک اخلاقی و چالش های آن را مورد بررسی قرار می دهد. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه موردپژوهش را مشاورانی که در حداقل پنج سال سابقه داشتند ، تشکیل دادند. از بین آنها به روش نمونه گیری هدفمند نمونه بیست نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع طول کشید. روش جمع آوری داده، مصاحبه نیمه ساختاری یافته بود. تحلیل داده ه ای گردآوری شده به روش کلایزی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها سی و شش مضمون فرعی، پنج مضمون اصلی شامل (ویژگی های شخصیتی، رشد اخلاقی- حرفه ای، نظام ارزشی و اعتقادی، حساسیت به مسائل فرهنگی، آگاهی از کاستی های نظامنامه) به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش علاوه بر ایجاد بینش و آگاهی نسبت به چالش های مشاوران در ادراک اخلاقی، می تواند جهت برنامه ریزی برای رفع مشکلات و مسائل این گروه و مراجعین و سازمان ذی نفع مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار معماری بر تربیت کودک، مبتنی بر رویکرد اسلامی: فضاهای آموزشی پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
139 - 171
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری کودک از محیط کالبدی پیرامون خود، مؤید جایگاه و نقش معماری در تربیت کودک است. این در حالی است که پژوهش های اندکی درباره نقش و قابلیت محیط های فیزیکی در شکل دهی به رفتارها و کنش های کودک صورت گرفته است. پژوهش حاضر بنای آن را دارد تا مبتنی بر پژوهش های صورت گرفته درباره آموزه های تربیتی متون دینی مسلمانان، تبیینی از مؤلفه های کالبدی و راهکارهای مؤثر معماری بر تربیت و پرورش کودکان ارائه دهد. پژوهش ازمنظر نوع داده ها کیفی است و داده ها به 2 روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده اند. دراین راستا در گام نخست مؤلفه های تربیتی کودک که محیط کالبدی قابلیت پاسخگویی به آن ها را دارد ازطریق تحلیل محتوای کیفی مطالعات صورت گرفته، استخراج شدند. بررسی صورت گرفته نشان داد که محبت و مهرورزی، تکریم کودک و دادن عزت نفس به او، بازی با کودک و تنوع فعالیت ها، آزادی کودکان، تعامل و نشاط اجتماعی، نظم و انضباط فکری، تفکر عقلانی و پرسشگری، الگوگیری و آشنایی با احکام دین از شاخص های تربیتی متون دینی است. در گام دوم درجهت تکمیل و لحاظ کارآمدی مؤلفه های استخراجی، مصاحبه نیم ساختاریافته با مربیان 5 پیش دبستانی در اصفهان انجام شد. مربیان به صورت هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. درنهایت درراستای انطباق نتایج با نظر کودکان از آن ها خواسته شد تا فضای آموزشی مطلوب خود را نقاشی کنند. یافته های پژوهش ضمن تأیید نقش مهم محیط کالبدی در پاسخگویی به این مؤلفه های تربیتی، نهایتاً نشان داد که توجه به مؤلفه های محیطی همچون آرامش و امنیت روانی، تنوع و جذابیت فضایی، ارتباط با طبیعت، انعطاف پذیری، تعاملات گروهی و گاه بازی در فضای معماری می تواند قابلیت محیط را درجهت تربیت کودک ارتقاء دهد.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در پیش بینی هوش معنوی براساس ویژگی های شخصیتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با هوش معنوی در بین دانشجو معلمان پسر دانشگاه فرهنگیان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو-معلمان پسر پردیس چمران دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر تهران بودند. حجم نمونه 314 دانشجو-معلم بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین گروه های آموزشی مختلف انتخاب شدند و به پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (کوستا ومک کری، 1989)، ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و هوش معنوی (کینگ، 2008) پاسخ دادند. در نهایت تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته ها: براساس یافته ها، وظیفه شناسی (26/0) و برون گرایی (38/0) با هوش معنوی رابطه مثبت (01/0 p<) و روان رنجوری (14/0-) با هوش معنوی رابطه منفی و معنادار (01/0 p<) دارد. همچنین رابطه ذهن آگاهی با هوش معنوی (04/0) مثبت و معنادار (01/0 p<) است و ذهن آگاهی بصورت معناداری رابطه وظیفه شناسی، برون گرایی، روان رنجوری و توافق پذیری با هوش معنوی را میانجی گری می کند (01/0 p<). نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی بر هوش معنوی تاثیر دارد. بر این اساس، با تغییر یا تقویت آگاهی عاری از قضاوت افراد نسبت به وقایع براساس ویژگی های شخصیتی می توان میزان هوش معنوی را در افراد افزایش داد.
نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان: تبیین دیدگاه معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین دیدگاه معلمان ابتدایی و متخصصان تعلیم و تربیت از نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان در سال تحصیلی 1401-1402، بود. رویکرد پژوهش کیفی به شیوه تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان پژوهش معلمان دوره ابتدایی شهرستان مرودشت و متخصصان تعلیم وتربیت دانشگاه شیراز بودند که به صورت هدفمند (14 معلم ابتدایی و 6 متخصص تعلیم و تربیت)، با شیوه معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضامین اتراید استرلینگ (2001) بود که منجر به شناسایی مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شد. اعتبار یافته ها از روش ساخت مسیر ممیزی و مطابقت دادن با اعضا به دست آمد. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها شامل 124 مضمون پایه، از جمله ارتقا امیدواری، امانت داری، رازداری، پرهیز از قضاوت عجولانه، احترام و ادب، حفظ محیط زیست، رعایت قوانین کشور، امربه معروف و نهی از منکر، توجه به سلامت روح و جسم و شش مضمون سازمان دهنده بُعد اول شامل «اعتقادی اخلاقی»، «اجتماعی سیاسی»، «اقتصادی حرفه ای»، «زیبایی شناختی هنری»، «زیستی بدنی» و «علمی فناورانه» متناسب با ساحت های سند تحول بنیادین و 18 مضمون سازمان دهنده بُعد دوم برمبنای طبقه بندی هر ساحت در سه بُعد «شناختی»، «عاطفی» و «رفتاری» و درنهایت، یک مضمون فراگیر باعنوان دین و شهروندی بود. نتایج به دست آمده در خصوص نقش دین در تربیت شهروندی، حاکی از نگاه جامع و عمیق آموزه های دینی در چگونگی تربیت شهروندی در ابعاد فردی اجتماعی بود که باید موردِ توجه متخصصان، معلمان، برنامه ریزان و والدین قرار گیرد.