فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
با آنکه بیشتر روزگار سلاطین ترکمان در آذربایجان به جنگ و درگیری با رقبا گذشت، اما اغلب به هنرمندان، شعرا وعرفا توجه داشتند و بنا به دلایل سیاسی واجتماعی به انتظارات مردم دراین خصوص پاسخ مثبت می دادند. در دوره مذکور هر چند که تصوف گسترش کمی یافت، اما از نظر کیفی رو به انحطاط گذاشت و صوفیان در صف جنودالسلاطین قرار گرفتند و به جای تقویت مبانی نظری تصوف جنبش های صوفیانه را شکل دادند. به نظر می رسد در دوره ترکمانان قراقوینلو (814تا872ق) صوفیان نیز با انگیزه های مختلف بیش از گذشته به دربار نزدیک شدند. مشایخ تصوف سنتی به وحدت وجود ابن عربی نیز گرایش یافتند و به خاطراعتراض به نابسامانی های اجتماعی و رقابت های طریقتی برخی از صوفیان به طریقت اویسی و فرقه قلندریه روآوردند. پیوند تشیع و تصوف علاوه بر قرابت در مبانی نظری به علت حمایت جهان شاه قراقوینلو و تلاش صوفیان شیعی عمیق تر شد. مقاله حاضر قصد دارد با تکیه بر دوره ترکمانان قراقوینلو، سیر تصوف درآذربایجان را بررسی نماید.
ماه و انسان کامل در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ذهن و زبان ابن عربی، عدد رمزی 28 متأثر از 28 منزل ماه(قمر) بازتاب گسترده ای داشته، به گونه ای که بسیاری از اجزای تفکر وی در تبیین مراتب وجود و درجات آن را تحت شعاع قرار داده است. ابن عربی در پاره ای از آثار خود به رموز این عدد و جلوه های ظهور آن در مراتب انسانی، فلکی و الوهی پرداخته است. مهم ترین بازتاب آن در فصوص الحکم است که در 28 فص مطابق با مراتب الوجود ترتیب یافته است. از آنجا که مراتب وجود بر محور انسان الهی خاص هر مرتبه که مظهر یکی از اسماء الهی است می گردد، توجه به رابطه آن انسان کامل با مرتبه ای که در آن واقع شده، حائز اهمیت است. در این میان، معلومات کیهان شناسی خاص ابن عربی و مناسبات محاسبه شده مربوط به جهان حروف و اعداد، وضعیت ویژه ای پدید آورده است. این نوشته یکی از جهات محاسباتی عددی و حروفی ابن عربی را ذیل بحث مقابله ماه و انسان کامل پیگیری کرده است.
تبیین های وحدت وجود و نقد و بررسی آنها براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ادعای عرفان آن است که وجود یکی بیشتر نیست و آن وجود، همان واجب است. برای برهانی کردن این ادعا (توحید وجود) تلاش هایی کرده اند؛ برای مثال، ابوحامد ترکه، صائن الدین ترکه و قیصری. مسئله این است که بنابر دیدگاه آیت الله جوادی، چه اشکالاتی بر این براهین وارد است و آیا به نظر ایشان راهی برای اثبات این ادعا وجود دارد. در این مقاله، براهینِ اثبات وحدت وجود را بررسی می کنیم، براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی اشکالات این براهین را توضیح می دهیم و در پایان، راه ِحل ایشان را تبیین می کنیم. ایشان معتقد است راهِ چاره همان برهان صدیقین علامه طباطبایی است که با افزودن مطلبی در نامتناهی بودن واجب ادعای وحدت وجود اثبات می شود.
محاسبه نفس
جایگاه و آثار ابوالحسین نوری در عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسین احمد بن محمد معروف به نوری (متوفی 295 هـ.ق) یکی از عرفای بنام قرن سوم هجری در بغداد است که از شخصیتهای نسبتا تاثیرگذار در مکتب تصوف است؛ چنانکه نقل قولهای کوتاه و روایاتی که از او در کتابهای مختلف آمده تنها از چند عارف نامی دیگر چون جنید بغدادی کمتر، و این نشان دهنده اهمیت سخن نوری است. از سوی دیگر مکتب ایثار و ایجاد زبان تمثیلی در زبان عرفانی را منسوب به او می دانند. در این مقاله تمام روایات منقول از ابوالحسین نوری گردآوری شده و با بررسی کتاب مقامات القلوب او، ورود زبان تمثیلی به ادب عرفانی برای نخستین بار نشان داده می شود. هم چنین جایگاه مکتب ایثار نسبت به دیگر مکاتب تصوف باز نموده می گردد.
تابش پرتوهاى معنوى در نور فیزیکى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار برآنیم که با استفاده از مفاهیم ساده، علم فیزیک و نور هندسى، چراغى را روشن سازیم که مىخواهد راه راست و حقیقت را واضحتر بنمایاند . این چراغ با استفاده از تمام مصادیق نور، راه روشنى را فرا روى ما مىنهد که مخاطب را با دیده دل به سمت هدف حقیقى رهنمون سازد . هدف، نشان دادن کعبه دل است، ولى هر چه چراغ راه، نورانیتبیشترى داشته باشد، مسیر حرکت نیز شناختهتر شده و پیدا کردن صراط مستقیم با سرعتبیشترى صورت مىگیرد
خضر، اسکندر و آب حیات (جایگاه خضر در برخی متون عرفانی نظم و نثر فارسی)
حوزههای تخصصی:
نقدی بر انتساب حافظ به طریقه ملامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نقد آرا دو گروه از شارحان کلام حافظ پرداخته است که وی را ملامتی و یا متمایل به آیین ملامت دانسته اند. نظر گروه اول که به ضرس قاطع حافظ را ملامتی خوانده اند، با عنایت به فاصله زمانی میان عصر زندگانی وی و روزگار رواج اندیشه ملامت، مورد تردید قرار گرفته است، اما نمایاندن نادرستی نظر گروه دوم که حافظ را متمایل به اندیشه ملامتیان، دل باخته و پذیرنده اصول ایشان و صاحب توافق با مشرب آنان معرفی کرده و به عرفانش رنگ ملامت داده اند، هدف عمده این مقاله بوده است. برای تحقق این منظور، ذیل هفت شماره به طرح توافق ها و تقابل های کلام حافظ با آرا اهل ملامت پرداخته ایم تا وجود گزاره های متناقض و ناهم خوان در شعر وی و عاری بودن عرصه کلام بزرگان طریق ملامت از چنین گزاره هایی را برجسته سازیم. سپس کوشیده ایم تا برای هم خوانی ها و ناهم خوانی های کلام حافظ با عقاید ملامتیان دلیلی سازگار با منطق زبانی و ساختار شعر او عرضه کنیم. در پایان با تکیه بر دلایل ارایه شده، این نتیجه را به دست داده ایم که حافظ مبلغ هیچ اندیشه رسمی یا غیر رسمی نیست. او شاعری آزاد اندیش است که در هیچ قالبی اعم از عرفانی و غیر عرفانی نمی گنجد و هنرش را در درجه اول اهمیت قرار می دهد. با این همه، تاویل پذیری شعر وی از سویی و سعی شارحان بر پاسخ گویی به افق توقعات زمانه از سویی دیگر، سبب اعطای مشرب ملامتی به وی شده است
«مولوی و زیبایی»
حوزههای تخصصی:
مولوی در آثار پنج گانه خود، دیدگاهی خاص نسبت به مقوله «زیبایی» دارد. از نظر زیبایی شناسی، زیبایی را امری سوبژکتیو و ابژکتیو، عینی و ذهنی، حقیقی و مجازی می داند و به هر دو اصالت می دهد. او زیبایی را مبنای خداشناسی و هستی شناسی خود قرار می دهد و چون به مکتب جمال در عرفان ایرانی و اسلامی وابستگی دارد، مطابق با اصول آن مکتب، خداوند را زیبایی مطلق می داند و همه ذرات هستی را عکس ها و جلوه هایی از آن جمال به شمار آورده و همه چیز را زیبا می بیند. زیبایی اصیل مادرِ عشق است،چنان که زیبایی ها و عشق های مجازی و زمینی را نردبانِ وصول به مرتبه حقیقی آنها به شمار می آورد. به جمال حق، زیبایی های معنوی، زیباییِِ نفس انسان، زیبایِ زن، شاهد و دیگر صورت های زیبا تکیه دارد و به همه انسان ها پیام می دهد: «چون شدی زیبا، بدان زیبا رسی».
کثرت دینی از دیدگاه ابن عربی
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این نوشتار با اشاره به جایگاه ابن عربی در حیات عقلانی عالم اسلام به غفلت پژوهندگان غربی از این جایگاه میپردازد و دلایل آن را ارزیابی میکند. سپس به دوتلقی از معارف دینی در اسلام که بر اساس یکی از آنها نگاه به دین نگاهی جزمی و انعطافناپذیر و دیگری نگاهی با قدرت انعطاف و تساهل بیشتر است پرداخته، موضع عرفان وتصوف دراین مورد را بررسی میکند. سپس با اشاره به این معنا که نگاه ابن عربی به مسأله کثرت ادیان نگاهی خاص خود اوست، در عین حال که ازدرون سنت عرفان اسلامی برخاسته است، به اختصار مبانی هستی شناختی و معرفتشناختی رای او در باب کثرت ادیان مطرح و وقوع این کثرت را در جامعه بشری امری موجه میداند، در عین حال که نظریه ابن عربی را در این باب عیناً قابل انطباق بر موضع پلورالیستها نمیداند و دلیل آن را نیز پیشفرضهای متفاوت آن دو و مآلاً نتایج مختلف آنها قلمداد میکند.
عوامل شکل گیری حزن و تحولات آن در عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتاب مسایل عرفانی در گلستان سعدی
حوزههای تخصصی:
این مقاله، بی آن که سر اثبات صوفی گری سعدی را داشته باشد، عناصر عرفانی گلستان را برجسته می کند، تا وابستگیِ این شاعر بزرگ زبان فارسی، سعدی، را به این جریان فکری جهان اسلام، نشان دهد.از آن روی که انتساب نویسنده گلستان به این جهان بینی از دیرباز مطرح بوده و برخی لَهْ و گروهی علیه آن سخن گفته اند، این اندیشه های متناقض را به اختصار آورده، تا پیشنیه چنین برداشتی از زندگی و اندیشه سعدی معلوم شود.اما این موارد بدان دلیل مورد بحث قرار گرفته است تا آشکار شود که سعدی اگر چه خود به این جهان بینی می گراید و در زندگی فردی از آن استفاده می کند، بُعد اجتماعی آن را نیز از یاد نمی برد و آن را در متن زندگی مردم روزگارش به نمایش می گذارد.برای نشان دادن گرایش سعدی به جهان بینی عرفانی در گلستان، به گشت و گذاری در این کتاب پرداخته و برخی اشارات او را در باب معرفت عارفانه کردگار، عزلت گزینی، خودسازی، جمعیت خاطر، تقابل درویش و زاهد و حکام برای نشان دادن، قناعت پیشگی و مناعت طبع درویشان و جسارت آنان در بیان حقیقت، ترک آن چه جز خداست، حال، سماع، سیر آفاق به مثابه مرحله پیشین سیر انفس، فقر صوفیانه و پرهیز از نفس پروری، آورده ایم.
شراب آسمانی: تأویل در نگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل، شیوه ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقة آن به حماسة "ایلیاد و ادیسه" بر می گردد. در میان مسلمانان، این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه رخ نمود و آنگاه فرقه های گوناگون مانند معتزله، باطنیه، اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه، عرفا و ... به تأویل «قرآن» و حدیث دست زدند. در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد که مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به ادراک حقایق در هر مرتبه نائل می شود. مولانا در «مثنوی شریف» - که تفسیری عارفانه به شمار می رود- فراوان دست به تأویل می زند؛ روش او جمع بین ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معنای حقیقی خود می گیرد که البته این جز با شهود باطنی و رؤیت درونی به دست نمی آید. او این معنا را با تمثیلهای متعدد و متنوع و دل انگیز به تصویر می کشد.
نقد رنگ خرقه و نمادهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر کوشش شده است رنگ جامه صوفیان و نمادهای آن، بر اساس شواهد مندرج در متون به محک عقلانیت و اشارات اهل شریعت و طریقت سنجیده شود. برای این منظور، بناچار ابتدا فهرست رنگهای جامه درویشان و رموز آنها بازنموده شده است. این رنگها، شامل ازرق، الوان، بور، پیروزه، تراب رنگ، خاکی، رنگین، زنگاری، سبز، سرخ، سفید، سیاه، شتری، عسلی، عودی، فوطه، کبود، کحلی، مرقع، ملمع، ملون و نیلگون یا نیلی است که در نُه دسته اصلی طبقه بندی می شود. مقاله با ذکر معیارهای انتخاب رنگ خرقه ادامه و با نقد رنگ گرایی صوفیه؛ یعنی موضوع غایی این نگارش، پایان می یابد.
طی این مطالعه، امهات متون نظم و نثر فارسی و پاره ای از متون نثر عربی تا قرن هشتم هجری بررسی و شواهد مربوط از میان آنها استخراج و دسته بندی گردیده است. پژوهش حاضر می تواند گامی کوتاه در بازنگری ناقدانه بخشی از میراث تصوف تلقی گردد.