فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۰۶۸ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
129 - 145
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرطبی و ابوحیان اندلسی، دو تفسیر متقدم و مشهور اهل سنت بوده که در طول تاریخ، مورد توجه اندیشمندان و به ویژه مفسران مسلمان بوده است. دیدگاه های فقهی، ادبی و لغوی قرطبی و ابوحیان اندلسی، در بیشتر آثار تفسیری دوران میانه و معاصر، مورد استفاده و تحلیل و بررسی قرار گرفته است. ضرورت پرداختن به این دو تفسیر و سبک تدوین و نگارش آنها، در تقویت آرای تفسیری مفسران و تحلیل و بررسی آنها است. در این تحقیق که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس بررسی آیات 44-24 سوره مبارکه ابراهیم صورت گرفته، دریافتیم که نقاط اشتراکی دو تفسیر عبارتند از: اهتمام به تفسیر با روایات مأثور، اجتهاد با رعایت ضوابط و قواعد تفسیری، ذکر قرائات مختلف، ذکر اسباب نزول، بیان مناسبت آیات، اشاره به قضایای لغوی و نحوی. همچنین در خصوص تفاوت دو تفسیر باید گفت که قرطبی با ذکر احادیث نبوی، اقوال صحابه و تابعین و تقسیم آیات به مسائل متعدد و اهتمام به احکام فقهی از ابوحیان، متمایز است. از جهت شکلی نیز ابوحیان آیات قرآن را به مقاطع مختلف تقسیم کرده و آنها را تفسیر می نماید. اما قرطبی چنین نیست و متن قرآن را آیه آیه و یا دو آیه مطرح می کند و آنها را به مقاطع مختلف تقسیم نمی کند.
بررسی تطبیقی رویکرد قرآن پژوهی «آمنه ودود» و «عایشه بنت الشاطی» (با تأکید بر مبانی و روش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
3 - 28
حوزههای تخصصی:
شناخت رویکردهای قرآن پژوهی مفسران، زمینه فهم، تحلیل و نقد آرا و نظرات ایشان را فراهم می سازد؛ زیرا متون تفسیری، متأثر از جهان بینی و انگاره های ذهنی مفسر و نیز بازتابی از اقتضائات فرهنگی و اجتماعی عصر اوست. تأثیر عنصر جنسیت نیز در فهم متون دینی از جمله مقولاتی است که اخیراً در حوزه فهم و تفسیر قرآن، موضوعیت یافته است. از این رو، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در یک بستر تطبیقی به بررسی گرایش، مبانی و روش های تفسیری «آمنه ودود» و«بنت الشاطی»، دو تن از بانوان قرآن پژوه پرداخته است. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که گرایش تفسیری آمنه ودود، اجتماعی، فراجنسیتی و عدالت محورانه است. او در این راستا از روش هرمنوتیکی و تحلیل های فلسفی در تبیین گفتمان های قرآن بهره برده است. جهت گیری مبانی و روش ها در فهم قرآنیِ آمنه ودود در تفسیر اجتماعی اش، او را به احکام اسلامی در حوزه زنان می کشاند تا خوانشی نو و عصری از آن ها ارائه دهد. اما گرایش تفسیری بنت الشاطی، ادبی کلامی در راستای اعجاز بیانی قرآن است. او تلاش دارد تا از نگاه زبان شناسانه، بر اعجاز بیانی قرآن تأکید کند و آرایی همسو با جریان تفسیر بیانی را مطرح نماید.
بررسی مبحث تحریف قرآن از دیدگاه پطروشفسکی در کتاب اسلام در ایران
حوزههای تخصصی:
ایلیا پاولویچ پطروشفسکی، مستشرق و مورخ روسی، با نگاهی جدید، به مباحث تحریف درباره قرآن کریم پرداخته است. پطروشفسکی، با استناد بسیار به مستشرقان مشهور، همچون: نولدکه، هرشفیلد، گلدزیهر و... که درباره تحریف قرآن سخن رانده اند، مطالبی را عنوان کرده است که نشان از اعتقاد او به وقوع پدیده تحریف در قرآن دارد. پژوهش حاضر با بررسی کتاب اسلام در ایران و با توجه بیشتر به فصل سوم آن با عنوان «قرآن» به شیوه توصیفی - تحلیلی به نقل آرایی می پردازد که نزدیک به نظریه امکان وقوع تحریف در قرآن از نگاه پطروشفسکی است و سپس با نقد و تحلیل این موارد، درصدد اثبات عدم تحریف قرآن کریم است. ازجمله دیدگاه های این مستشرق روسی که در پژوهش حاضر بررسی و نقد شده اند عبارت اند از: ماهیت قرآن از نگاه پطروشفسکی، جمع قرآن، ناسخ و منسوخ در قرآن، حروف مقطّعه در قرآن و حذف نام علی× از آیات قرآن. نتایج بررسی نشان می دهد که نظرات این مستشرق، همچون بیشتر پژوهش های مستشرقین، به علت عدم آشنایی با زبان عربی، عدم دسترسی به منابع اصیل و صحیح، دارای ضعف هایی ساختاری و محتوایی درباره ماهیت و مفاهیم قرآن کریم است که یکی از نمودهای آن، اعتقاد به بروز تحریف در متن قرآن است. این موضوع در پژوهش پیش رو مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
نظریه حرمت دفعی خمر از نگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
55 - 92
حوزههای تخصصی:
عقل که وجه تمایز انسان از حیوان است، چیزی زیانبارتر از شراب برای آن بیان نشده است که نتیجه استفاده از آن، سقوط آدمی به جایگاه حیوانیت است. بر این اساس، خمر در ادیان آسمانی پیوسته حرام بوده است؛ ولی زمان و چگونگی اعلام حرمت آن در اسلام، به تقابل دو دیدگاه در تحریم دفعی با سکر نوم در معنای سکاری در آیه 43 نساء و تحریم تدریجی با سکر خمر منجر گردیده است. یافته های پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و روش تحلیلی توصیفی، بیانگر صحت نظریه حرمت دفعی با دلایل قرآنی، روایی و مؤیدات عقلی و شواهد تاریخی، در اعلام حرمت خمر در آیات مکی در اوایل بعثت و تأکیدی بودن آن در آیه 90 مائده است. در مقابل، عدم صحت نظریه حرمت تدریجی شراب به جهت تناقض محتوایی و مخالفت آن با قرآن ثابت گردید؛ چرا که از طرفی جهت توجیه نظریه تدریجی با قانون عقلی تدریج، تصریح می نمایند که در آغازین مرحله، شراب در وقت نماز با نزول آیه 43 نساء، ششمین سوره مدنی حرام گردید، ولی از طرفی دیگر با نقض قانون تدریج، با اعلام اینکه سوره بقره به اجماع از اولین سور مدنی است که بعد از هجرت نازل شده است، به حرمت مطلق شراب در آیه 219 آن و نیز در برخی آیات مکی تصریح می نمایند. در نتیجه با نفی سکر خمر در معنای سکاری در نظریه تدریجی، شأنِ نزول ها در تفاسیر عامه به انگیزه دفاع از شرب خمر برخی، و نسبت ناروا به برخی دیگر با توجیه ناصواب عدم حرمت شراب تا نزول آیه 43 نساء در مدینه، خروج موضوعی از این آیه دارند. بنابراین تفکیک بین اعلام حکم حرمت شراب در مکه در اوایل بعثت و تأخیر چندین ساله اجرای حد شرب خمر در مدینه در نظریه دفعی، اضافه بر ایجاد انگیزه قوی در ترک و نیز اتمام حجت شرعی، نوعی روش مدارای تربیتی اسلام نیز بوده است. در حالی که اعلام همزمانی حرمت مطلق شراب با اجرای حد آن با نزول آیه 90 مائده از آخرین سور مدنی در نظریه تدریجی، خلاف مدارای تربیتی مورد انتظار آنان است. از جمله آثار مترتب بر اثبات نظریه حرمت دفعی شراب، اضافه بر دستیابی به نظریه صائب قرآنی، عدم توجیه پذیری شرابخواری برخی صحابه در مدینه تا نزول آیه تحریم است.
What is the Futurological Understanding of the Revelatory Text? A Look at Presuppositions about the Concept of the Future(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the field of futurology research in the revelatory texts, various research works have been done in academic centers. What has been paid less attention in these researches is dealing with the presuppositions that should be taken into consideration. The futurological understanding of the revelatory text, as its name suggests, is based on the three pillars of the quiddity of understanding, the quiddity of future, and the quiddity of the revelatory text. In other words, depending on what understanding and perception we have of the phenomenon of understanding itself, what perception and imagination we have of the future, and how we consider the revelatory text as a text and what we should expect from it, makes our futurological understanding different. In this regard, in the first part of the article, an attempt is made to address the point that the researches that have been carried out in the futurological field are based on what perception and expectation of the Holy Qur'an and how this perception and expectation can be used in futurological studies. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurological understanding of the revelatory text. In the next section, we are focused on the concept of the future and how the understanding of the future that emerges in different paradigms affects the futurist's understanding of the revelatory text. This study shows that the concept of the future has been moving from something objective, rigid and external to something subjective and rooted in people's beliefs today.
نمود آموزش و تربیت قرآنیِ امانتداری در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
1 - 11
حوزههای تخصصی:
در ادبیات فارسی شاعران و نویسندگان در هر عصری بنابر موقعیت های اجتماعی و فرهنگی، آثار خویش را با کلام نورانی وحی مزین کرده اند. یکی از این نویسندگان عنصرالمعالی است که در اثر تعلیمی قابوس نامه، بسیاری از مباحث آموزشی و تربیتی را با تأثیرپذیری از کلام الهی، به فرزند خودش(گیلان شاه) توصیه کرده است. این پژوهش با ره یافتی توصیفی –تحلیلی و رویکردی کیفی، از منابع کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات بهره برده است. هدف نگارندگان شناسایی نمود قرآنی امانت داری در قابوس نامه است که با شیوه ای آموزشی و تربیتی بیان شده و امروزه با گذشت قرن ها از نگارش اثر، پندهای آن در امور تربیتی فرزندان راهگشاست. قابوس نامه بنابر دانشی که مؤلف آن داشته و بهره هایی که از کلام وحی و آموزه های دینی جهت تدوین آن برده، یکی از منابع آموزشی در رشد صحیح فرزندان به شمارمی آید و در بسیاری از موارد شیوه های تعالیم آن با روش های مدیریت آموزشی و تربیتی کنونی هم خوانی دارد.
بررسی زیبایی شناسی سوره های «مزَّمِّل» و «مدَّثِّر» در پرتو نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
68 - 82
حوزههای تخصصی:
نقد فرمالیستی به عنوان برجسته ترین حوزه های نقدی قرن بیستم یکی از روش های جدید نقدی می باشد که محور اصلی آن در بررسی متون ادبی، شکل ظاهری آن است. این نوشتار براساس مکتب فرمالیسم در پی بررسی میزان ادبیّت سوره های مزَّمِّل و مدثِّر است و از نظرگاه اصول آن نقد، در پی کشف زیبایی های سوره های یاد شده است و سعی دارد دیدی واضحتر نسبت به شگفتی های ظاهری اثر و تأثیر آ ن ها در انتقال معنا به مخاطب ارایه دهد. اهمیّت جُستار حاضر تلاش برای به اثبات رساندن این مهمّ است که متون دینی و به طور ویژه سوره های مزَّمِّل و مدثِّر هرچند به دنبال مفاهیمی خاصّ می باشند؛ ولی بر اساس مکتب فرمالیسم از زیبایی های ادبی تهی نیستند. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر اصول و مبانی مکتب صورت گرایی، به بررسی فُرم و محتوای سوره های مزِّمِّل و مدَّثِّر پرداخته و با هدف کشف مؤلّفه های فرمال وتبیین میزان انسجام و هماهنگی فُرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیر گذاری بر مخاطب در دو سوره نگاشته شده. ویژگی های بارز فرمالیستی در دو سوره قاعده افزایی، قاعده کاهی معنایی، بدیع معنوی هستند. نتایج نشان می دهد واج ها، هجاها، صامت و مصوت ها، کابردهای تشبیه، مجاز، کنایه، استعاره، توازن آوایی و واژگانی، دخالت دادن گونه های متفاوت آشنایی زدایی ادبی، در پیوند با هم، هارمونی و نظمی بسیار شگفتی را ایجاد کرده اند وبا فضای دو سوره که انذار مشرکان و بیان هولناکی صحنه های قیامت است همسو و هماهنگ است.
کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قرآن کریم اثر بهاء الدین خرمشاهی براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15 تا 20)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
209 - 224
حوزههای تخصصی:
ترجمه ی قرآن کریم به زبان فارسی یکی از کوشش های فاخر در قلمرو قرآن پژوهی است که در دهه های اخیر مورد توجه ترجمه پژوهان و منتقدان قرار گرفته است. این جریان که در آغاز برپایه ی ذوق شخصی شکل گرفت، چندی است با راهیابی مطالعات ترجمه به حیطه ی ترجمه ی قران کریم و آشنایی ترجمه پژوهان با مکاتب و نظریه های ترجمه، روبه روشمندی نهاده است. الگوی ارزیابی «گارسس» یکی از نظریه های ارزیابی ترجمه است که در نقد ترجمه های قران کریم کارایی قابل توجهی دارد. مقاله پیشارو با عنوان «کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قران کریم، اثر بهاءالدین خرمشاهی، براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15تا 20)»، پژوهشی نظری است که به روش توصیفی –تحلیلی، ترجمه ی قران کریم، اثربهاء الدین خرمشاهی را برپایه ی تکنیک تغییر در الگوی «گارسس» مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش حکایت از آن دارد که با توجه به رویکرد خرمشاهی در ترجمه، همه ی اقسام تکنیک تغییر مورد اشاره در این پژوهش به ویژه تغییر نحو (دستور گردانی) با ارزش مثبت و تغییر ساختار درونی متن مبدأ با ارزش منفی در ترجمه ی وی به کار رفته است.
تحلیل اجتماعیِ تأثیر کنش های اخلاقی بر پیشرفت اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29 - 54
حوزههای تخصصی:
کنش های اخلاقی به دلیل اولویت هدف رسالت و ارتباط تنگاتنگش با پیشرفت اجتماعی، دارای اهمیت هستند. لذا شناسایی و تحلیل اجتماعیِ این دسته از کنش ها از میان آیات وحی، هدف این پژوهش است و به تأثیر کنش های اخلاقی در تولید سرمایه اجتماعی در فرایند پیشرفت، مبتنی بر تعالیم دینی پرداخته و به این پرسش ها بر اساس آموزه های قرآن پاسخ می دهد. کنش های اخلاقی چه تأثیری در شکل گیری پیشرفت اجتماعی دارند؟ کنش های اخلاقی چگونه مولّد سرمایه اجتماعی بوده و بر پیشرفت تأثیرگذارند؟ این دسته از کنش ها دارای چه مختصات، مصادیق و ابعادی هستند؟ آثار و پیامدهای این دسته از کنش ها چیست؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، آن دسته از کنش هایی که در گسترش تعاملات اجتماعی مطلوب و پیشرفت آفرین بوده، مورد بررسی و تتبع و تحلیل اجتماعی قرار گرفته اند. از راستگویی، امانتداری، وفای به عهد، ایثار، تواضع، استغفار، گذشت نسبت به دیگران، مهرورزی، عدم خشونت، عفت و پاکدامنی، صبر و صداقت و کنش های خیرخواهانه توأم با نظارت های اجتماعی بحث شده که منجر به صمیمیت، باهم بودگی، انسجام و گسترش تعاملات اجتماعی و روابط گرم و عاطفی به دور از کینه شده و در نتیجه سبب تولید سرمایه اجتماعی و ارتقاء آن گردیده و منجر به تراکم کنش های معطوف به هدف و تعالی که لازمه پیشرفت است، خواهد شد.
معنای «قنوط» در قرآن براساس معناشناسی همزمانی در میدان معنایی ایزوتسو
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
69 - 95
حوزههای تخصصی:
فهم معنای کلمات قرآن کریم، برای ما مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از کلمات قرآنی کلمه «قنوط» است. با توجه به کاربست های قرآنی کلمه قنوط و مشتقات آن، می توان گفت «قنوط» حالتی آمیخته با نارضایتی، غم و اندوه شدید و افراط در غم و یأس خارج از حد طبیعی است. این حالت بیشتر در امور دنیوی، ناشکری و خستگی و ملال طبع و ناآرامی پیش می آیدو منشأ آن، عواملی است همچون دست نیافتن به شرایط مورد انتظار، محرومیت از منافع شخصی، سوء ظن به خدا، ولیّ حمید ندانستن خدا، غفلت از رحمت خدا، چشم دوختن به نعمت و فراموش کردن منعم، احساس مورد رحم واقع نشدن، درحالی که به شدت به آن رحم نیازمند است و توجه انحصاری به اسباب عادی عالم خلقت. این عوامل باعث می شود که حالت قنوط به طور معمول در انسان ایجاد گردد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی - تحلیلی به روش میدان معنایی ایزوتسو به بررسی این کلمه می پردازد. تاکنون درباره کلمه «قنوط» به این روش پژوهشی انجام نشده است.
روش شناسی تفسیری روایات ابن مسعود در تفسیر ابن کثیر
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
36 - 70
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی و قواعد تفسیری و روش شناسی تفاسیر مفسران از رویکردهایی است که مورد توجه قرآن پژوهان قرارگرفته است. بااین وجود روش شناسی نخستین مفسران قرآن کریم، کمتر مورد عنایت قرآن پژوهان بوده است. ازآنجاکه روایاتِ نخستین مفسران قرآن کریم پایه ساز تفاسیر روایی قرآن کریم است، دقت در روش شناسی روایات آنها امری بایسته است. تفسیر ابن کثیر دمشقی از تفاسیر سترگ اهل سنت حاوی روایات بسیاری از صحابه پیامبراکرم| است. با استقصایی تقریبی از نام ابن مسعود در این تفسیر تکرار نام او در این تفسیر قریب به 1600 مرتبه است که تقریباً نیمی از این تکرار به روایات تفسیری وی اختصاص دارد. واکاوی روایات تفسیری این صحابه جلیل القدر پیامبراکرم| به عنوان بنیان گذار مدرسه تفسیری کوفه در تفسیر ابن کثیر می تواند روش و رویکرد تفسیری ابن مسعود را نشان دهد. برشمردن و تحلیل روایات ابن مسعود به روش توصیفی - تحلیلی چنین بیان می نماید که روش این مفسر، جامعی از روش های تفسیری است که انحا متعددی از روش ها را دربردارد. او به سان یک مفسر لغوی با رویکرد ادبی، فقیهی سرشناس با رویکرد فقهی، مورخی آشنا به تاریخ و حوادث آن، عالمی آشنا به علوم قرآنی به عنوان نوع متأخر روش علمی تفسیر قرآن کریم، مفسری عقل گرا با رویکردی عقلی و درنهایت همچون مفسری از مدرسه اهل بیت ع، آشنا به روح کلی آیات قرآن کریم به تفسیر آیات قرآن در سایه آیات دیگر و روایات تفسیری رسیده از پیامبراکرم| پرداخته است.
علمی بودن آموزه های دینی در «اثبات چشم زخم» و «دفع آن»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
160 - 185
حوزههای تخصصی:
چشم زخم از قدیم ترین باورهای بشر است که از طرف ملل و نحل مختلف، راهکارهای متفاوتی برای دفع آن ارائه شده که مؤثربودن برخی از آنها، مورد تأیید عقل و شعور انسانی نیست، با توجه به اینکه در آموزه های دینی نیز نکاتی در این باره دیده می شود، پی بردن به علمیت آن نکات اهمیت دارد؛ ازاین رو هدف این نوشته پاسخ گویی به این پرسش اصلی است: «دلایل علمیت آموزه های دینی در اثبات چشم زخم و دفع آن چیست؟»؛ یافته های پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری به دست آمد این شد که: علمیت وجود چشم زخم در آموزه های دینی از پشتوانه «استدلال براساس ماوراء طبیعی بودن انسان»، «استدلال تجربی» و «استدلال عقلی» برخوردار است؛ همین طور راهکارهای دفع چشم زخم در آموزه های دینی که «توکل بر خدا»، «قرائت برخی آیات و ادعیه»، «استفاده از عقیق»، «استفاده از نمک»، «پوشاندن» و ... است نیز، پشتوانه علمی دارند به این صورت که راهکارهای یادشده از پشتوانه «استدلال عقلی» برخوردار است.
بررسی تاریخ انگاره ای «قانتات» در سپهر گفتمان های تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران مقصود از «قانت» در آیات مختلف قرآن را مطیع در برابر خدا بیان کرده اند؛ اما قانت بودن زنان در آیه 34 سوره نساء با سیاق روابط میان زوجین، باعث شده تا فهم ایشان از انگاره «قانتات»، به سمت اطاعت زن از مرد سوق داده شود؛ درحالی که چنین فهمی در آیه پنج سوره تحریم که آن هم سیاقی مبتنی بر روابط زوجین دارد، رخ نداده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که «تاریخ انگاره «قانتات» در تفاسیر چگونه بوده و چه تحولات گفتمانی را پشت سر گذاشته است؟». با بررسی معنای «ق ن ت» در سه بخش ادراکی پیشاقرآنی، قرآن و تفاسیر، و کشف گفتمان های ذیل انگاره «قانتات» در آیات 34 سوره نساء و پنج تحریم، چنین نتیجه می شود که پیدایی گفتمان مستقل و منحصربه فرد «زنان فرمان بر همسر» علاوه بر گفتمان «زنان فرمان بر خداوند» در ذیل آیه 34 سوره نساء به دلیل همسان انگاری معنای «قانت» با «مطیع» است. درحالی که در ادراک پیشاقرآنی، به معنای تحت انقیاد کامل درآمدن و تسلیم محض بودن با هدف رسیدن به مقصود خاصی است که یقیناً چنین چیزی از زنان در برابر مردان انتظار نمی رود؛ اما چون در تفاسیر معنای آن به مطیع بودن تغییر یافته منجربه پیدایی گفتمان «زنان فرمان بر همسر» شده است.
تشخیص نقش معنوی مضاف الیه در مصدرهای مضاف به فاعل یا مفعول و ترجمه فارسی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
315 - 339
حوزههای تخصصی:
یکی از ساختارهای نحوی که دقت در آن، نقشی مهم در فهم صحیح مقصود آیات قرآن کریم ایفا می کند، اضافه مصدر به فاعل یا مفعول به است. گاهی در تشخیص اینکه مصدر به فاعل اضافه شده یا به مفعول به، در میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. مترجمان نیز گاهی ترجمه ای نارسا ارائه کرده اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی انتقادی و با بررسی تعدادی از مصدرهای مضاف به فاعل یا مفعول به در قرآن کریم، به کشف راهکارهایی برای رفع اختلاف در تعیین نقش معنوی مضاف الیه و نیز برای ارائه ترجمه ای رسا از این ساختار پرداخته است. راهکارهای برون رفت از اختلاف، از این قرار هستند: توجه به نحوه ارتباط جملات با یکدیگر؛ توجه به استناد به فاعل در آیه؛ توجه به علت استفاده از صنایع بلاغی در آیه؛ توجه به سیاق تفسیری (سیاق آیه مورد بحث، غرض هدایتی سوره)؛ توجه به آیات و روایات هم موضوع آیه و توجه به اقتضای ادب بندگی. همچنین برای ارائه ترجمه ای صحیح و گویا از ساختار مصدر مضاف به فاعل یا مفعول به، کاربست این راهکارها لازم است: استفاده از فعل در ترجمه مصدر؛ استفاده از واژه مناسب برای ترجمه ضمیر؛ استفاده از واژه مناسب در همنشینی مصدر مضاف؛ استفاده از توضیحات داخل قلاب؛ پرهیز از فشرده نویسی و پرهیز از ترجمه لفظ به لفظ.
A Comparative Study of Divine Knowledge in the Qur'an and the Old Testament(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The most holy nature of God is described in the Holy Qur'an with many attributes of glory and beauty, all of which indicate the exaltation of God's dignity and His purity from the attributes of imperfection and deficiency. Some of these attributes are also found in the text of the today text of Torah. Believing in the heavenly nature of the Jewish religion, there should not be any difference regarding the mention of divine names and attributes in these religions. This research, which is aimed at the comparative study of the attribute of divine knowledge in the Holy Qur’an and Torah (Old Testament) and the descriptive-analytical method based on library and documentary information, tries to explain the common and different theological points of Islam and Judaism to present the attributes that refer to divine knowledge in these two great Abrahamic religions. Findings show that although the principle of monotheism is common between Islam and Judaism, its difference in Islam is the negation of human attributes from the divine essence. Unlike the Qur'an, which considers the knowledge of God Almighty as unlimited, the Torah deals with the divine knowledge as Human science accompanied by limitations, with the feature of regret arising from the deficiency in knowledge and.... Also, in the Torah, the oral traditions of the Jews, many of these attributes are mentioned with other words.
نقد و بررسی تعامل فریقین با روایات فضایل سُوَر بر اساس قاعده تسامح در ادلّه سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
121 - 151
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد پربسامد در عرصه های گوناگون فقه استدلالی فریقین، قاعده ای است که در میان شیعه با نام «تسامح در ادلّه سنن»، و در عامه به «تساهل در اسانید» شهره است. باورمندان به کاربست عام این قاعده، آن را به دلایلی چون اجماع، شهرت عملی، حکم عقل و دسته ای از روایات با نام «اخبار مَن بَلَغ» استوار کرده اند. فهم اخبار پیش گفته و گستره کاربست این قاعده، سبب کشاکش نظرات دانشوران شده است. یکی از حوزه های کاربست قاعده تسامح، روایات دربردارنده فضایل سوره های قرآن است. پژوهش حاضر با روش توصیفی اکتشافی و بهره از منابع کتابخانه ای، به تبیین گونه های مواجهه با این اخبار بر اساس قاعده تسامح پرداخته و در پی یافتن رهیافتی متناسب درباره اخبار فضایل سُوَر است. در رویکرد برگزیده، تعامل با این اخبار بر اساس قرائتی ویژه از قاعده تسامح سامان یافته که پی رنگ آن بر تقریری عقلانی از مفاد اخبارِ مَن بلغ استوار بوده و با دلالات برخی آیات و روایات نیز سازگار است. بر اساس این رهیافت، بهره برداری از اخبار ضعیفِ دربردارنده فضایل سُوَر، با در نظر داشتن سه شرط و نیز باور نداشتن به عدم انتساب این اخبار به شرع روا خواهد بود.
دیدگاه قرآن نسبت به تقیه و تحدید مجازات های بدنی با نگاهی به روایات و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
83 - 95
حوزههای تخصصی:
اعمال مجازات های بدنی همچون رجم، تازیانه، قطع عضو و اعدام، مغایر تعهدات حقوق بشری نظام جمهوری اسلامی ایران دانسته شده و واکنش های داخلی و بین المللی را در پی داشته است. از جمله موضوعات بحث برانگیز در محافل علمی که محل استفتاء از مراجع عظام تقلید نیز شده، این است که آیا به رغم منصوص بودن مجازات های بدنی، از نظر شرعی این امکان وجود دارد که با توجه به قاعده فقهی« تقیه » در برهه ایی خاص حکم به تحدید مجازات های بدنی داد؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن است که نظر به دلالت صریح و ضمنی آیات قرآنی و روایات معتبر، تقیه، به مثابه قاعده ای فقهی است. به موجب این قاعده، در صورتی که کیان و اساس نظام و حاکمیت اسلامی به مخاطره بیفتد، می توان به طور موقت، مجازات های بدنی را تعدیل، تبدیل یا اسقاط نمود. هدف از تقیه، همیشه حفظ جان، دوری از خطر و ضرر نیست، بلکه می توان هدف مهم تر از آن را حفظ دین، مذهب و جلوگیری از زوال آن دانست.
توانش ارتباطی «اقتباس آیات قرآن» در گفتمان سیاسی تحفه الوزارء و آداب الملوک ابومنصور ثعالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثعالبی از پرکارترین ادیبان عربی نگار ایران بوده است. وی که با بزرگان سیاسی دولت های ایرانی هم نشینی داشته، دو اثر تحفه-الوزارء و آداب الملوک را با موارد متعددی از اقتباس های قرآنی در اندیشه سیاسی تحریر کرده است. پژوهش حاضر با بررسی و دسته بندی اقتباس های قرآنی این دو اثر، براساس رهیافت توانش ارتباطی دل هایمز که بر اهمیت فضای گفتمانی زایش هر متن تکیه دارد و با فهم تاریخی- فرهنگی پژوهش های آذرتاش آذرنوش در باب چالش فارسی و عربی در عصر ثعالبی، نشان داده است که کارکرد اقتباس های قرآنی ثعالبی تفسیر و ترویج اندیشه های دینی نبوده است، بلکه او در چارچوب فرهنگ بزرگان سیاسی عرب گرا، از اقتباس قرآنی به عنوان ابزار ادبی برای کارکرد ارتباطی و عامل ایجاد حداکثر ارتباط با مخاطب و تسهیل گفتمانی این ارتباط بهره جسته است. به عبارت دیگر، این پژوهش نقش بافتار فرهنگی – گفتمانی در رویکرد به استفاده از اقتباس قرآنی در این دو اثر از ثعالبی را نشان داده است. شیوه این پژوهش کتابخانه ای و روش آن توصیفی-تحلیلی بوده است و از تحلیل تاریخی نیز برای شناخت زمینه های بحث استفاده شده است.
بررسی مولفه های انعطاف پذیری و قاطعیت هوش هیجانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش هیجانی به عنوان یکی از مهم ترین اکتشافات محققان حوزه روانشناسی، در دهه های اخیر می باشد که شناخت و پرورش آن تاثیر چشمگیری در ارتقا ابعاد مختلفی از زندگی جامعه بشری گذاشته است.در مقاله حاضر امکان وجود مولفه های هوش هیجانی(عاطفی) به عنوان دروازه ورود به هوش معنوی و از منظر یک دین پژوه مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر یک مورد اسنادی ، کتابخانه ای است که در ابتدا به صورت خلاصه به توضیح مفاهیمی چون هوش و هوش هیجانی میپردازد و سپس از میان پانزده مولفه ای که بار- اون به عنوان شاخص های هوش هیجانی معرفی می کند؛ دو مولفه انعطاف پذیری و قاطعیت را که به ظاهر متضاد با هم دیگر هستند؛ به صورت موردی در کل قرآن کریم مورد بررسی قرار میدهد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هر دوی این مولفه ها در قالب توصیه الهی به حضرت محمد و مومنین به قرآن بیان شده و همچنین در گفتار و رفتار بعضی از شخصیتهای نام برده شده در قرآن چون ابراهیم پیامبر دیده می شود.
انسجام متنی سوره های شمس و لیل بر پایه فرایند حلقه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
269 - 292
حوزههای تخصصی:
تک تک واژگان و جملات کلام فصیح به صورت هدفمند و منطق پذیر، گزینش و چینش شده اند. از آنجا که قرآن، فصیح ترین سخن است، محققان قرآنی در پی کشف نحوه ارتباط و حکمت چینش آیات قرآنی بوده اند. فرایند «حلقه های معنایی» نیز در همین راستا تعریف شده تا بتواند فهم ساده ای از چگونگی ارتباط آیات سوره های قرآنی ارائه دهد. بر پایه این فرایند نوپا، محتوای هر سوره به حیطه های معنایی متعددی تقسیم شده و نحوه ارتباط بین این حلقه ها مورد بررسی قرار می گیرد. در این نوشتار، فرایند «حلقه های معنایی» به روش توصیفی تحلیلی بر دو سوره شمس و لیل تطبیق داده شده تا پاسخی برای این پرسش بیابد که کاربست فرایند حلقه های معنایی، چگونه موجب کشف انسجام متنی سوره های شمس و لیل می شود؟ در نهایت، این نتیجه به دست می آید که در هر یک از این دو سوره، یک حلقه معنایی مرکزی وجود دارد که بقیه حلقه ها با روش های مختلف بیانی در جهت اثبات و یا باورپذیری و درک بهترِ آن معنای محوری چینش شده اند.