مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
همزمانی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نظام واجگونه های زبان فارسی در چارچوب نظریه واج شناسی تولیدی تجزیه و تحلیل می شود. برای این منظور‘((بستارهای تولیدی)) به عنوان واحدهای کمینه تجزیه و تحلیل واجی تعریف می شوند. بستارهای تولیدی ‘ الگوهای گرفتگی در جهاز صوتی هستند که چون برخلاف مشخصه های تمایز دهنده ذاتأ زمان بند هستند‘ با ترکیب غیر خطی خود در فضای زمانی-مکانی‘واج ها و واجگونه های زبان در بافت CC انتخاب شدند. نگارنده با استفاده از دستگاه الکتروپالاتوگراف و نصب کام مصنوعی در دهان خود‘ کلمات را تولید کرد و علامت صوتی کلمات و قالب های حرکت زبان در دهان را بدست آورد. سرانجام قواعد همپوشی بستارهای زبان فارسی در چارچوب واج شناسی تولیدی برای واجگونه ها بدست آمدند.
بررسی قلب واجی در زبان فارسی: همزمانی، در زمانی و نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلب واجی فرایندی واجی است که در آن ترتیب زنجیره ها معکوس می شود، موضوع مطالعات فراوانی بوده است. این فرایند بر طبق حوزه عملکرد می تواند منظم یا نامنظم باشد و در زبان فارسی مطالعات همزمانی را به در زمانی پیوند می دهد. این فرایند به نوبه خود می تواند پیامدهایی را برای نظریه واجی داشته باشد. هدف اصلی این مقاله بررسی شرایطی است که طی آن قلب واجی به طور همزمانی (در فارسی امروزی) و به طور در زمانی در زبان پهلوی (زبان ایرانی میانه) روی می دهد. در این مقاله ابتدا قلب واجی از جنبه های مختلفی به ویژه تاریخی مورد بررسی قرار گرفت و سپس عوامل و بافت وقوع آن مشخص گردید. همچنین این فرایند با استفاده از محدودیت هایی چون قانون برخورد هجا، اصل ترتیب رسایی و ... در قالب نظریه بهینگی بررسی شد. علاوه بر این مشخص گردید که واج ها به طور یکسانی در فرایند واجی عمل نمی کنند و r پربسامدترین و z کم بسامدترین واج در این فرایند می باشند.
تطابق زمان دستوری در دامنهٔ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعهٔ حاضر به بررسی ترتیب زمانی موقعیت ها در زبان فارسی می پردازد که با نام سنتی "تطابق زمان دستوری" شناخته می شود. در این راستا با به کارگیری چارچوب نظری دکلرک (۱۹۹۱ الف)، و معنی شناسی و کاربردشناسی حاصل از قوانین محاوره گریس (۱۹۷۵)، فرضیهٔ مناسبی برای پاسخ به سوالات تطابق فراهم می کنیم و نشان می دهیم که موقعیت جملهٔ پیرو در حالت بی نشان با زمان دستوری نسبی و در حالت نشاندار با زمان دستوری مطلق بیان می شود. بررسی روابط زمان دستوری در دامنهٔ آینده زوایای بیشتری از کاربرد نظریهٔ دکلرک را دربرمی گیرد، تقدم در این دامنه با صورت های فعلی گذشته یا ماضی نقلی، همزمانی با مضارع، و تاخر با آینده یا حال مایل به آینده نشان داده می شود که هر یک می تواند زمان جهت یابی مرکزی جدیدی بوده و زیردامنه ای را ایجاد کند. همچنین نشان می دهیم که همهٔ قواعد حاکم بر گسترش دامنه های زمان دستوری برای گسترش زیردامنه ها نیز به کار می روند. توان توضیحی تحلیل پیشنهادی علاوه بر نقل قول غیرمستقیم، در انواع دیگر جملات مرکب، حتی جملات سادهٔ پی در پی قابل رؤیت است.
ابهام در متافیزیک طبیعی شده: مطالعه ای موردی - بررسی انواع طبیعت گرایی در مواجهه متافیزیک و فیزیک نسبیت خاص در فلسفه زمان قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
259 - 281
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از بحث مختصری درباره اصول متافیزیک سنتی، به تعریف متافیزیک طبیعی شده می پردازیم. پس از آن به یک مثال ملموس از رابطه بین متافیزیک و علم در حوزه فلسفه زمان اشاره می کنیم. ادعای اول آن است که در متون فلسفه فیزیکی که درباره نسبیت خاص تحریر شده اند چهار نوع رهیافت کلی در مورد مساله زمان و ارتباط آن با نظریه نسبیت خاص وجود دارد. پس از آنکه به بررسی چهار رهیافت ذکر شده پرداختیم سعی خواهیم کرد وجوه طبیعی شده متافیزیکی این نوع نگاه ها را شناسایی کنیم. پس از بررسی این وجوه، نتیجه می گیریم که وجوه ذکر شده در فلسفه فیزیک (نسبیت خاص) به هیچ وجه متافیزیک را از متافیزیک سنتی متمایز نمی کنند. ادعای پایانی این مقاله این است که ابهامی اساسی در روشهای مصادیق ادعایی متافیزیک طبیعی شده وجود دارد.
بررسی سندی و دلالی روایات رجعت معصومان با محوریت نفی یا اثبات همزمانی رجعت و ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
167 - 196
حوزه های تخصصی:
رجعت، یکی از اعتقادات شیعه است که بر مبانی قرآنی و روایی استوار است. روایات فراوانی در این باره در دست است که بخش قابل توجهی از آنها درباره رجعت رسول الله؟ص؟ و امامان معصوم؟ع؟ است. از این مجموعه، تعدادی از روایات، تنها به اصل رجعت پرداخته و برخی به خصوصیات ریزتری از آن اشاره دارند. یکی از این خصوصیات، نسبت زمانی رجعت با ظهور امام زمان؟عج؟ است. در این مقاله و با بررسی صورت گرفته به روش توصیفی _ تحلیلی، تنها تعداد انگشت شماری از این مجموعه دلالت بر همزمانی این دو پدیده دارند که هیچ یک از سند درستی برخوردار نیستند و حتی برخی از آنها متهم به ساختگی بودن هستند. در میان روایات صحیح السند نیز تنها روایاتی که درباره رجعت سیدالشهداء؟ع؟ است دلالت بر همزمانی ظهور و رجعت آن هم در روزهای پایانی امامت امام زمان؟عج؟ و به منظور خالی نبودن زمین از حجت الهی دارند. بنابراین دلیل معتبر و قابل اعتمادی بر همزمانی رجعت و ظهور به معنای همراهی سایر امامان با امام زمان؟عج؟ در دوران حکمرانی و رهبری ایشان به منظور پیشبرد اهداف قیام در دست نیست.
پژوهشی پیرامون تداوم اصل همزمانی در نگاره های پیش و پس از اسلام
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
39 - 53
حوزه های تخصصی:
در قرون اولیه اسلامی اعراب فاتح فاقد اصول هنر تصویرگری بودند. اما نیاز جامعه به کتاب های مصور باعث شد علی رغم سخ تگیر یهایی که نسبت به نقاشی در دوره اسلامی بود بار دیگر اصول تصویری پیش از اسلام نوزایی شد. از جمله اصولی که نگارگران در هنر خود به کار م یبردند اصل همزمانی بود، بدین صورت که چند دید متغیر را در یک تصویر واحد ادغام م یکردند و به صورت یک کل نمایش می دادند. اما آیا این همزمانی بر اساس اصول تدوین شده در دوره اسلامی بوده یا سنتی دیرینه از دوران باستانی پیش از اسلام؟ در این مقاله سعی بر بررسی روند و تاثیر اصل همزمانی دید از دوران هنری ایران پیش از اسلام بر نگاره های اسلامی شده است. هنر ایرانی در هیچ دورانی آینه طبیعت نبوده و تلاشی در پی بازنمایی آن نداشته است. با توجه به نگاره های باقی مانده از تمدن ساسانی-سغدی و هنر مانوی می توان نوعی فضای غیر طبیعی چند ساحتی که دارای همزمانی زوایای دید می باشد را بازشناخت در این خصوص نمونه های قیاسی از هنر نقاشی ساسانی-سغدی و مانوی با نگارگری اسلامی آورده شده تا به شباهت سنت پیوسته همزمانی میان آنها پرداخته شود و آن را اصلی مشترک میان هنر پیش و پس از اسلام قرار دهد. روش تحقیق این مقاله به صورت توصیف و تحلیل نگاره ها به هدف بازشناسی این اصل و سیر تاثیر آن در گذر زمان بر نگارگری اسلامی است که با بررسی تطبیقی این نقاشی ها میتوان نتیجه گرفت که نگاره ها از نظر نشان دادن دید همزمان قابل قیاس هستند و این به اصلی از تصویرگری ایرانی تبدیل می شود.
تاثیر کاربرد رسانه های اجتماعی بر بازدهی کاری خبرنگاران
منبع:
علوم خبری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
87 - 114
هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان تأثیر به کارگیری رسانه های اجتماعی بر بازدهی کار خبرنگاران بوده است. روش تحقیق توصیفی – زمینه یابی است. جامعه آماری این تحقیق متشکل از جامعه کاربران حوزه ارتباطات و رسانه در شبکه های اجتماعی و موبایلی داخل کشور می باشد که طبق فرمول کوکران با فرض 161 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه محقق ساخته است. پایایی پرسشنامه به وسیله آلفای کرونباخ برابر با 85/0 به دست آمد. داده ها توسط برنامه spss با استفاده از آزمون t تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .نتایج نشان می دهد که مشخصه های رسانه های اجتماعی شامل ماندگاری، عمومیت، تنوع نماد، در دسترس بودن و همزمانی تأثیرات مهمی بر استفاده از رسانه های اجتماعی داشته است. به علاوه، به کارگیری رسانه اجتماعی بر بازدهی کار خبرنگاران تأثیر دارد. ملاحظات مختلفی به هنگام انتخاب رسانه های اجتماعی با هدف کاری یا به منظور فعالیت اجتماعی وجود داشته اند. مدیران سازمان های رسانه خبری می توانند پرسنل شان را طوری هدایت کنند که از رسانه اجتماعی در مسیری درست بهره گیرند تا به بهبود بخشیدن پارامترهای کاری شان و تکمیل کارآمدی منجر شود و گروه هایی را برای کارکنان ایجاد کنند تا اطلاعات کاری به طور موثر به اشتراک گذاشته شود.
معنای «قنوط» در قرآن براساس معناشناسی همزمانی در میدان معنایی ایزوتسو
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
69 - 95
حوزه های تخصصی:
فهم معنای کلمات قرآن کریم، برای ما مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از کلمات قرآنی کلمه «قنوط» است. با توجه به کاربست های قرآنی کلمه قنوط و مشتقات آن، می توان گفت «قنوط» حالتی آمیخته با نارضایتی، غم و اندوه شدید و افراط در غم و یأس خارج از حد طبیعی است. این حالت بیشتر در امور دنیوی، ناشکری و خستگی و ملال طبع و ناآرامی پیش می آیدو منشأ آن، عواملی است همچون دست نیافتن به شرایط مورد انتظار، محرومیت از منافع شخصی، سوء ظن به خدا، ولیّ حمید ندانستن خدا، غفلت از رحمت خدا، چشم دوختن به نعمت و فراموش کردن منعم، احساس مورد رحم واقع نشدن، درحالی که به شدت به آن رحم نیازمند است و توجه انحصاری به اسباب عادی عالم خلقت. این عوامل باعث می شود که حالت قنوط به طور معمول در انسان ایجاد گردد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی - تحلیلی به روش میدان معنایی ایزوتسو به بررسی این کلمه می پردازد. تاکنون درباره کلمه «قنوط» به این روش پژوهشی انجام نشده است.
معنای مفهوم تجدد در ادبیات نمایشی میرزافتحعلی آخوندزاده بر مبنای نظریه «تاریخ مفهوم» راینهارت کوزلک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
41 - 17
حوزه های تخصصی:
تاریخ مفهوم دانشی است که چگونگی تغییر و تحول معنای مفهوم یا مفاهیم بنیادین را در تاریخ تبیین می نماید و تاریخ را به واسطه مفاهیم روایت می کند. مفاهیم بنیادین مفاهیم فراگیری هستند که از یک سو موجب تغییراتی گسترده در جامعه می شوند و از سویی دیگر سرنوشت تاریخی یک ملت را نشان می دهند. از نظر راینهارت کوزلک تاریخ مفهوم دانشی بینارشته ای است که از تاریخ اجتماعی، زبان شناسی تاریخی و معناشناسی تاریخی بهره می برد و چارچوب نظری و روش شناسی خود را بر اساس رویکرد «تاریخی- انتقادی»، «اصل درزمانی و همزمانی»، «معناشناسی» و «همگرایی مفهوم و تاریخ» صورت بندی می کند. بر این اساس، مفاهیم به مثابه نیروهای آشکارکننده اندیشه ها، ساختار های اجتماعی و ایدئولوژیک عمل می کنند؛ و چون شأنی تاریخی دارند و در تاریخ رخ می دهند پس در نسبت با مقومات تاریخ هر کشور و ملتی می توانند معنا و کارکرد متفاوتی داشته باشند. با اتکا به نظریه تاریخ مفهوم، در این مقاله مفهوم تجدد، که شأنی بنیادین دارد، در ادبیات نمایشی مورد تأمل و بررسی قرار خواهد گرفت؛ این مفهوم شأنی بنیادین دارد زیرا با ورود به ایران _در دوره فتحعلی شاه قاجار_ موجب دگرگونی های اساسی در ساختار سیاسی و اجتماعی شد و پدیدارهای نوین و گوناگونی را پدید آورد که دلالت بر چگونگی رخدادگی و معنای تجدد در ایران داشتند. برای تبیین معنای این مفهوم بنیادین در آغازگاه تاریخ ادبیات نمایشی ایران، به تحلیل و بررسی انتقادی نمایشنامه های و آثار میرزافتحعلی آخوندزاده پرداخته خواهد شد؛ بدین شیوه که ابتدا معنا و مصادیق تجدد در آثار نمایشی او، بنا به اصل درزمانی، تفسیر و تعریف می شود و سپس، بنا به مقتضیات تاریخ مفهوم و وجود تعاریف متفاوت و متشابه تجدد در میدان اجتماعی زمانه آخوندزاده، تجدد در ادبیات نمایشی آخوندزاده با تعریف تجدد در اندیشه امیرکبیر، ناصرالدین شاه، ملکم خان و حاج سیاح بر پایه اصل همزمانی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و سرانجام معناشناسی مفهوم تجدد بر اساس نظریه تاریخ مفهوم صورت بندی خواهد شد. ضرورت چنین پژوهشی این است که تجدد به عنوان هستی ادبیات نمایشی، موضوع اصلی نمایشنامه های آخوندزاده بود و از همین رو باید دانست که چنین مفهوم بنیادینی، به صورت انضمامی و به دور از تعاریف لغتنامه ای و صورت بندی های از پیش تعیین شده، چه معنایی در سرآغاز تاریخ ادبیات نمایشی ایران داشته و چگونه در بخشی از تاریخ ایران بازنمایی شده و مصداق یافته است.