فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
واژه «محبت» یکی از کلیدی ترین واژه های اخلاقی قرآن کریم است. در این مقاله کوشش شده است لایه های معنایی محبت با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس کارکرد انواع سیاق مشخص شود و به این پرسش پاسخ داده شود که حوزه مفهوم محبت در قرآن چیست و شناخت لایه های معنایی چگونه در تبیین مفهوم محبت کمک می کند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای آیات قرآن و قرینه های لفظی و حالی موجود در آیه (سیاق و روابط هم نشینی)، لایه های مختلف محبّت را تحلیل کرده است. بر اساس قراین لفظی و حالی آیات مرتبط با محبت و توجه به مراتب معنایی آن، روشن می شود که از دیدگاه قرآن اساس آفرینش بر پایه محبت است و محبت رابطه ای دو طرفه بین خدا و بنده است که آغازگر آن خداوند است و انسان ها نیز به فراخور ظرفیت مختلفشان از محبت الهی به صورت های گوناگون بهره مند می شوند. پیامبران بهره بالاتری از این محبت برده اند و مؤمنان زمانی می توانند محبت الهی را در خود افزایش دهند که دریابند غیر از خداوند معبود دیگری وجود ندارد و روح اخلاص در تمامی اعمال آنان حکم فرما شود و از فرستادگانش تبعیت کنند؛ چون ایشان مظهر اسمای الهی بر زمین اند، در مقابل، خداوند نیز لغزش های احتمالی آنها را می بخشد و آنها را غریق رحمت و مغفرت خویش می کند؛ اما کافرین به علت تعلق خاطر به دنیا و اختصاص ندادن محبت خود به خدا، خویشتن را از هدایت و رحمت الهی دور کرده اند و در دنیا و آخرت خسران زده هستند.
شاخصه های هم پوشانی همسران در پرتو آیه ۱۸۷ بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل قرآنی «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أ َنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» در آیه ۱۸۷ بقره، نمادی برای ترسیم کلی مناسبات و تنظیم روابط متقابل میان همسران است. پژوهش حاضر که در زمینه جنبه های لفظی و محتوایی این تمثیل کاوش نموده است، پس از تحلیل معناشناختی واژه «لباس» و کاربردهای قرآنی آن، به تبیین نکات ادبی و بلاغی این تمثیل پرداخته و شاخصه های «هم پوشانی دو سویه» بین بانوان و شوهران، مانند: معاشرت نیکو، اتحاد و یگانگی، آرامش بخشی، حمایت و دفاع، رازپوشی و آبروداری، آراستگی و زیبانمایی، تعادل در رفتار زناشویی، تعهد عاطفی و جنسی، صیانت و مراقبت، استقلال شخصیت، التزام به حقوق و وظایف متقابل را از این بیان موجز و رسا استنباط نموده است تا الگوی رابطه همسری از منظر این آیه اثبات و جلوه ای از اعجاز بیانی قرآن کریم آشکار گردد.
بررسی تطبیقی تفاسیر المنار و الفرقان در حوزه جایگاه احادیث در تبیین مبهمات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع علوم قرآنی، تعیین مبهمات آن است. منظور از مبهمات قرآن ، افراد، مکانها، زمانها، اقوام و اشیایی است که در آیات قرآن به شکل مبهم از آنها سخن به میان آمده است و مصداق آنها به روشنی معیّن نیست. همچنین برخی جزئیات قصص قرآن و امور غیبی مانند حقیقت فرشتگان، ابلیس، جن و بهشت نیز از جمله مبهمات محسوب می شود. برخی مفسران برای تبیین آنها، به آنچه از متن قرآن فهمیده می شود، اکتفا می کنند، گروهی دیگر به روایات متوسل شده و تا جایی پیش می روند که از هر روایت اسرائیلی نیز روی گردان نیستند و با اشتیاق فراوان به نقل آنها می پردازند، البته یکی از بسترهای نقل روایات اسرائیلی نیز مبهمات است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی تطبیقی دو تفسیر المنار و الفرقان درباره جایگاه و نقش روایات در تبیین مبهمات قرآن سامان یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که این تفاسیر جزء گروه اول بوده و به شدت از روایات و به خصوص اسرائیلیات در تبیین مبهمات پرهیز نموده ، و به آنچه از قرآن فهمیده می شود، بسنده کرده اند. برخی از مهم ترین دلایل روی گردانی آنان از روایات در تبیین مبهمات، عبارتند از: سکوت خداوند در بیان جزئیات بیشتر در این آیات، ضعف در روایات تفسیری، وجود اسرائیلیات در روایات و مشکل نقل به معنا در روایات.
بررسی و تحلیل آراء مفسران پیرامون آیه «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ» یکی از آیات مورد اختلاف در میان مفسران و متکلمان است که یکی از عوامل آن، اختلاف در معناشناسی واژه «الکتاب» است. مفسران این واژه را به معانی مختلفی تفسیر نموده اند. در این بین، در اکثر تفاسیر، «الکتاب» به قرآن و لوح محفوظ تفسیر شده است به گونه ای که تعدادی از مفسران در تعبیر از رأی اکثریت، به خطا رفته اند؛ عده ای بر این باورند که اکثر مفسران مراد از «الکتاب» را قرآن دانسته اند و برخی دیگر، معتقدند که بیشتر مفسران منظور از «الکتاب» را لوح محفوظ می دانند. با توجه به تاثیر هر یک از این دیدگاه ها بر فهم و تفسیر آیه فوق، مقاله حاضر، تفاسیر متعددی با گرایش های مختلف تفسیری را مورد بررسی قرار داده و ضمن تبیین معانی مختلف «الکتاب»، آراء متعدد مفسران در این زمینه را بررسی و تجزیه و تحلیل نموده و در نهایت، به ارائه دیدگاه برگزیده در باره تفسیر آیه ۳۸ أنعام بر اساس نظر اکثر مفسران و قرائن و شواهد عقلی و نقلی پرداخته است.
بازخوانی گزاره «إنّما البیعُ مثلُ الرِّبا» تحلیلی سه سطحی مبتنی بر زبان شناسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزههای تخصصی:
یکی از گزاره هایی که توجه مفسران را به خود جلب کرده، «إنّما البیعُ مثلُ الرّبا» است؛ تنها گزاره ای که به صورت بی واسطه بازتاب دهنده جایگاه «ربا» در بافت اقتصادی شبه جزیره در عصر نزول است. به رغم تفاوت آرای مفسران پیرامون این گزاره، همگی به دلیل تشبیه بیع به ربا بر غیرطبیعی بودنِ چینشِ واژگان در این گزاره متفقند. مطالعه حاضر تلاش دارد با بهره گیری از نگره نقشگرای مایکل هالیدی دست به بازخوانی این گزاره زند. هالیدی، سه کارکرد ذاتی زبان را که فرانقشِ «متنی»، «اندیشگانی» و «بینافردی» هستند، شناسایی کرده و متناظر با آنها، سه لایه معنایی را برای هر گزاره ساماندهی کرده است. فرانقش متنی نشان می دهد که «بیع» هنگام تولید این گزاره، پدیده ای نو، و «ربا» پدیده ای شناخته در بافت اقتصادی شبه جزیره بوده است. نیز فرانقش اندیشگانی حکایت از آن دارد که گویندگان این گزاره از «فرآیند رابطه ای» که کارکرد تعریفِ هویت را داراست، بهره برده اند. هنگامی به تعریف یک پدیده چون بیع روی آورده می شود که نو و ناشناخته باشد. فرانقش بینافردی نیز نشان می دهد، گویندگان این گزاره با استفاده از اداتِ «إنّما» به عدم حتمیت خویش به مفاد این گزاره اذعان کرده اند. بنابراین مبتنی بر نگره نقشگرای هالیدی، کیفیت چینش واژگان در این گزاره، غیرطبیعی نبوده، بلکه در هنگامه تولید این گزاره، برای مخاطبان قابل فهم و بازتاب دهنده بافت اقتصادی شبه جزیره بوده است.
بررسی مقابله ای تحلیل سیاق سوره «نبأ» در تفسیر المیزان و یافته های زبان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز متن قرآن کریم در جهان امروز بر همگان آشکار است. از همین رهگذر، بررسی تفاسیر مختلف در قالب نظریه های نوین زبان شناختی، می تواند به اثبات اعجاز قرآن یاری رساند. بررسی پدیده های زبانی در تفاسیر برای رسیدن به تحلیلی جامع و خلل ناپذیر، امری ضروری به شمار می رود. از دیرباز پرداختن به مقوله سیاق، از اساسی ترین و زیربنایی ترین اصول در علوم تفسیری به ویژه تفسیر قرآن بوده است. پژوهش حاضر با به کارگیری چارچوبی تلفیقی از نظریه های کنش گفتار سرل (1999) و انسجام متن هلیدی و حسن (1976)، با روشی توصیفی تحلیلی، به اثبات جنبه های زبان شناختی متن در سوره مبارکه «نبأ» پرداخته و سعی در کشف میزان انطباق این تحلیل زبان شناختی با آنچه در تفسیر المیزان با در نظر گرفتن «سیاق کلام» مطرح شده، دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاسیر ارائه شده در تفسیر المیزان با نتایج به دست آمده از تحلیل متن در قالب چارچوب های مذکور، نسبتاً همسوست و مطالعات زبان شناختی در حوزه نام برده در بالا می تواند علاوه بر تسهیل درک مفاهیم قرآنی، شبهات موجود در زمینه اعجاز کلامی قرآن را به چالش کشد.
تفکر سیاسی در قرآن
نقد آرای فایرستون درباره آیات جهاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق آرای خاورشناسان درباره معارف قرآنی و نقد علمی دیدگاه های آنان، ضرورتی انکارناپذیر برای ما مسلمانان است. در پژوهش حاضر تلاش شده است دیدگاه های فایرستون درباره آیاتِ جهاد، نقل، تحلیل و نقد شود. تحقیقات فایرستون درباره این موضوع، از پژوهش بسیار او در منابع اسلامی حکایت دارد. نکته محوری دیدگاه او درباره آیات جهاد، توجه دادن به تناقض این آیات با یکدیگر، در جواز و منع جنگ و چندگانگی روش پیشنهادی قرآن در برخورد با دشمنان اسلام است. بی توجهی به سیاق آیات، دخالت ندادن زمینه های نزول آیه و استفاده نکردن از کلام معصومان سبب شده است فایرستون در میان آیات جهاد به تناقض قائل شود
بررسی استعار ه های شناختی در حوزه ی زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن «استعاره عام مقصود مقصد است»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر معنی شناسان شناختی استعاره را بررسی کرده اند، و این یکی از دقیق ترین مطالعات استعاره است، و پژوهش های جورج لیکاف و مارک جانسون در این زمینه بسیار اهمیت دارد. از این مطالعات در جهت فهم بهتر قرآن کریم، می توان بهره برد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی زبان شناختی استعاره عام «مقصود مقصد است»، در زمینه زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن است. علت اصلی شکل گیری این استعاره مفهومی عام، همبستگی تجربی میان بهدست آوردن چیزی و رفتن به جایی در تجربه بشری است. زندگی هدفمند دنیوی و اخروی، مصداق خاصی از هدفمندی، به طور کلی است. از این رو سفرکه تلاشی است برای رسیدن به یک مقصد از پیش تعیین شده، نمونه خاصی از رسیدن به مقصد، به طور عام است. در نتیجه، هدفمند بودن ویژگی مشترک میان زندگی و سفر است، که سبب انطباق این دو مفهوم بر هم می شود و استعاره خاص «زندگی سفر است» شکل می گیرد. این استعاره از نگاشت های اصلی عبارات قرآنی درباره دنیا و آخرت است و استعاره عام «مقصود مقصد است»، را برمی انگیزد.
دراسة تناسب السیاق فی التقابلات الدلالیة فی الجزء الثلاثین من القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا المقال موضوع التقابل الدلالی فی الجزء الثلاثین من القرآن الکریم من خلال أبعاده الوظیفیة، وتناسبه مع السیاقات المختلفة التی أحاطت به؛ بما أنّ القرآن الکریم منزل من الله لهدایة الناس، وأنّ الهدایة تتطلب تنویع الخطاب، واستخدام الأسالیب البیانیة، وفقاً لمقتضیات أحوال المخاطبین، والظروف الزمکانیة.ولما کان اسلوب التقابل الدلالی نوعاً من الأسالیب البیانیة، وله القدح الأوفى فی التأثیر على المتلقی، والدور الفعّال فی عرض المفاهیم؛ تعویلاً على قول المحققین «الأشیاء تُعرف بأضدادها» ونظراً لاستخدامه فی أغلب السور المبارکة جاء هذا البحث لیکشف عن مدى استخدامه فی الجزء الثلاثین، وتناسبه مع السیاقات التی اشتملت علیه؛ وللإجابة على الأسئلة المتعلقة بأنواعه المستخدمة، وتناسبه السیاقی، ومعطیاته الدلالیة. ومن النتائج التی أفرزها البحث: أنّ هذا الجزء المبارک، قد اشتمل على التقابل الدلالی، و احتوى على عدد من أنواعه، کما خلّص إلى أنّ جمال التقابل الدلالی لا یقف علی الصورة اللفظیة بل له قیمته المعنویة فی النص و أنّ هذا الأسلوب یتناسب مع حاجة الإنسان إلى معرفة الحقائق بأجلى صورها، لأن التقابل الدلالی یعرض الأمر بصورتین مختلفتین أمام البصر والبصیرة ، وکان للتناسب السیاقی سهم وافر فی ذلک.أیضا تشیر نتائج هذا البحث أنّ التقابل لیس فنا تجریدیا لذاته وإنما جزء من بناء النص له أهدافه و دلالاته و فاعلیته و لا سیّما فی النص القرآنی حیث وظّف لخلق الصور و الموسیقی و تداعی المعانی و اغراء المتلقی.
تردیدناپذیر بودن معاد از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معاد یکى از مهم ترین اصول اعتقادى است که بیشترین آیات قرآنى را پس از توحید به خوداختصاص داده و این حاکى از اهمیت فوق العاده ایمان به معاد است. چنین ایمانى ضامن اجراىقوانین الهى است. ازآنجاکه ایجاد شبهه و تضعیف باورهاى دینى مردم به منزله تلاش براى درهمشکستن یکى از ارکان مهم دین است، لازم مى نماید تا در زمینه تقویت بنیه اعتقادى جوانان،هرچند مختصر، بداهت و تردیدناپذیر بودن معاد با روشى قرآنى و از خود قرآن، بررسى و تبیینشود. قرآن کریم گاهى معاد را امرى تردیدناپذیر مى داند و گاهى در پاسخ به بهانه گیرى ها وواکنش هاى منفى منکران معاد، با بیان و پاسخى روشن، معاد را بدیهى مى داند. در این تحقیق،ضمن استخراج عناوین مربوط از قرآن، آیاتى هم که حاکى از آن عناوین است، به شیوه اى مطلوب ونو، تنظیم و دسته بندى شده و علاوه بر استفاده از بیانات مفسران، به نقد و بررسى برخى نظریاتآنان نیز پرداخته شده است.
روش بهره گیری از روایات در تفسیر الفرقان
حوزههای تخصصی:
چهارده استدلال بر جواز و لزوم بهره گیرى از عقل در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان عقل گرایى به مثابه یک طیف، نظریه ها و دیدگاه هاى مختلفى را دربر مى گیرد. تمام نگرش ها در این طیف نسبت به اصل اثرگذارى عقل در فرایند تفسیر توافق دارند، اما در کم و کیف و شرایط آن، اختلاف هایى در بین آنان دیده مى شود. از دیدگاه این جریان، نه تنها بهره گیرى از قوه عقل و داده هاى عقلى در فهم و تفسیر قرآن مجاز، بلکه لازم است. مقاله با روش توصیفى تحلیلى و با هدف ارائه مهم ترین استدلال هاى اقامه شده در اثبات مدعاى یادشده فراهم آمده است. تعدادى از این ادله ناظر به اصل جواز به کارگیرى عقل در تفسیر هستند و برخى دیگر بر لزوم به کارگیرى عقل در فرایند تفسیر دلالت و تأکید دارند. حاصل پژوهش این است که با وجود ادله متقن عقلى و نقلى، دخالت عقل به عنوان قوه استنباط و نیز به کارگیرى مدرکات عقلى به عنوان قرینه براى فهم مراد خدا از آیات قرآن لازم است و با حذف عقل از صحنه تفسیر قرآن، دستیابى به معناى مراد الهى در بخشى از آیات ناممکن و در تعدادى دیگر از آیات منجر به انحراف در تفسیر و حصول معنایى نادرست از آیات خواهد شد.
آثار تربیتى گریستن بر تکامل معنوى انسان از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع گریستن، از جمله موضوعاتى است که از ابعاد مختلف از جمله ابعاد روان شناختى، تربیتى، دینى، اخلاقى و عرفانى مورد بررسى قرار گرفته است. این مقاله به بررسى آثار تربیتى گریستن بر تکامل معنوى انسان مى پردازد که با روش تحلیلى و توصیفى و به منظور تبیین ارتباط میان گریستن، با تربیت اخلاقى و تکامل معنوى انسان، تدوین یافته است. گریه، نوعى واکنش به احساسات و هیجان هاى درونى انسان است که مى تواند بر ابعاد روانى، تربیتى، معنوى و اخلاقى انسان تأثیر بگذارد. ابتدایى ترین تأثیر گریه، به ویژه گریه در امور معنوى، ایجاد آرامش است که انسان بعد از گریه کردن، در اثر تخلیه شدن فشارهاى درونى، احساس خوشایند و یک سبکى و آرامش برایش پدید مى آید. همچنین گریه موجب نشاط و امید در انسان شده و انگیزه فرد را تقویت مى نماید و سلاحى در مبارزه با شیطان درونى انسان مى شود. از سوى دیگر، گریه سبب پاک شدن گناهان انسان و نزول رحمت خداوند شده، انسان را در دفع برخى رذائل اخلاقى و نیز کسب برخى فضیلت ها، کمک مى نماید و سر انجام انسان را در رسیدن به قرب الهى یارى مى کند.
تبیین مصادیق «أهل البیت» در آیه تطهیر و نقد دیدگاه آلوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه تطهیر یکی از بحث برانگیزترین آیات قرآن در میان مفسران فریقین است. شیعه بنابر روایات متواتر پیامبر ص ، مصادیق«أهل البیت» موجود در این آیه را منحصر در پیامبر ص ، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) می داند. اما آلوسی از مفسران اهل سنت به مقتضای سیاق آیات و برخی احادیث پیامبر(ص) دایره مصادیق «أهل البیت» را وسیع تر و شامل همسران و فرزندان و نزدیکان پیامبر ص و حتی اقطاب صوفیّه می داند. در این مقاله، با بررسی شرایط کاربرد سیاق در تفسیر و بررسی روایات پیامبر ص از دیدگاه علمای اهل سنت، انکار انحصار مصادیق اهل بیت در اصحاب کساء مورد نقد قرار گرفته و با استفاده از احادیث صحیح موجود در منابع اهل سنت، انحصار مصادیق این آیه در اهل کساء ثابت شده است.
عقل گرایی در تفسیر آیات از منظر سید رضی و زمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید رضی و زمخشری از مفسرانی هستند که با رویکرد عقل گرایی به تفسیر آیات قرآن پرداخته اند، اما این رویکرد نشأت گرفته از دو مبنای متمایز از هم است. زمخشری بر مبنای اصول عقلی اعتزال و اصل تأویل به سراغ تفسیر آیات رفته، درحالی که سید رضی بر مبنای جایگاه عقل در گفتمان تشیع و با توجه به محدودیت آن صرفا عقل را به مثابه ابزاری در تفسیر نگاه کرده است. رویکرد سید رضی در آیات 7 و 8 سوره آل عمران، قرآن محور همراه با نوآوری است، حال آنکه زمخشری در هر دو آیه از سنت سلفی معتزلیان تبعیت کرده است. در آیات 60 و 61 این سوره رویکرد سید رضی بر اساس کتاب محوری و سنت مداری همراه با بهره گیری از نکات ادبی است، اما زمخشری با استفاده از عقل منبعی و شواهد تاریخی به تفسیر آیات مزبور پرداخته است، افزون بر این در تفسیر این دو آیه نشانه هایی از اندیشه کلامی معتزله به همراه نوعی تعصب مشاهده می شود.
بازخوانی تأویل های اهل بیت (ع) در روایات تفسیر نورالثقلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از تفسیر اهل بیت (ع) روایات تأویلی ایشان است که به نظر می رسد با فهم رایج از آیات قرآن سازگار نباشد. این بخش، از دیرباز محل بحث بوده است؛ برخی با هدف درک بهتر آموزه های ائمه (ع)، و برخی با هدف ردّ و تخطئه، بدان پرداخته اند. طبعاً در هر یک از پژوهش های انجام شده، معیار محقق برای بررسی و تحلیل روایات، متفاوت از دیگران است. اکنون این پرسش مطرح است که روایات تأویلیِ اهل بیت (ع) بر اساس روش و فرایند تأویل (و نه موضوع تأویل) به چه گروه هایی قابل تقسیم اند؟ در بازخوانی روایات تأویلی تفسیر نورالثقلین، تلاش شده است تا در محدودة پژوهش، بر اساس تصریحات موجود در کلام اهل بیت (ع)، فرایند تأویل در روایات، استخراج شود. این پژوهش بدست می دهد که در تفسیر نورالثقلین فرایندهایی که می توان آن ها را مبنای شناسایی و دسته بندی روایات تأویلی اهل بیت (ع) قرار داد، متعددند. برخی از آن ها عبارت است از: تطبیق امر کلی بر یکی یا برخی از مصادیق، حمل آیه بر تمثیل، جری، معرفی مصادیق آیه (انحصاری و غیر انحصاری)، تبیین زمان تحقق کامل مفاد آیه و موارد دیگر که این پژوهش به آن می پردازد.
بررسی صفات خبری موهم داشتن اعضاء و جوارح برای خداوند با نظر به تفاسیر شیعه و اهل سنّت
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم و اساسی «توحید و خداشناسی» مبحث صفات خداوند است. وجود آیات فراوان مربوط به صفات الهی و کیفیّت طرح آنها از سوی قرآن، امری است که از دیرباز ذهن متکلّمان و مفسّران این کتاب آسمانی را به خود مشغول ساخته است. به ویژه آیاتی که به ظاهر برای خداوند، صفات و خصوصیّاتی، همانند صفات مخلوقات و ممکنات نسبت می دهد. که بیانگر داشتن دست، وجه، ید، عین و ساق خداوند است. مفسّران عمدتاً این قبیل آیات را در گروه متشابهات به حساب آورده و تحت عنوان صفات خبری یا آیات تشبیهی، مورد بحث و بررسی قرار داده اند و هر کدام با معیارها و ملا ک های خود به سراغ این آیات رفته و به تفسیر آن پرداخته اند. در این میان میان مفسّران شیعه و اهل سنّت به دلیل گستره فکری و اندیشه های کلامی و داشتن اصول و پایه های عقیدتی، در طول تاریخ اسلام هر کدام روش خاصّی را در تفسیر آیات متشابه صفات الهی دنبال کرده اند. هر چند که در موارد متعدّدی تفسیر مشترکی ارائه داده اند. در این پژوهش متون مختلف تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و این نتیجه حاصل شده که مفسّرانی که در تفسیرشان، این گونه آیات را در کنار آیات محکم قرار داده و با دلایل عقلی و نقلی و تأویل آنها، خداوند را از هر گونه نقص و عیب و تشبیه و تجسم منزّه دانسته اند نسبت به سایر مفسّران دیگر در این باره جامع و دقیق سخن گفته اند.
چگونگی نقش آفرینی ملائکه در تدبیر امور انسان از منظر قرآن کریم (با تأکید بر آرای تفسیری علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
تدبیر هستی در مقام تکوین و تشریع به صورت مستقل، ویژه خداوند بزرگ است. با وجود این، قرآن کریم به صراحت از حضور و نقش آفرینی موجوداتی به نام ملائکه در بسیاری از شئون تدبیری جهان سخن گفته است. ملائکه چگونه موجوداتی هستند و نقش آنان در تدبیر امور انسان که بخش مهمی از هستی به شمار می آید، چگونه است؟ این پژوهش با تکیه بر آرای تفسیری علامه طباطبایی تصویر روشنی از چیستی ملائکه و چگونگی نقش آفرینی آنان در تدبیر امور انسان از نگاه قرآن ارائه می نماید. ملائکه گروهی از مخلوقات خداوند و مجرد از ماده و مکلف به تکالیف تکوینی الهی هستند و در جهان ماده تمثل می یابند؛ درحالی که دارای مراتب وجودی مختلفی هستند. نقش های اصلی این موجودات نامرئی در امور انسان عبارتند از: 1. واسطه بین خداوند و جهان مشهود؛ 2. استغفار برای اهل زمین؛ 3. ثبت اعمال انسان؛ 4. حفاظت از انسان؛ 5. یاری مؤمنان در موقعیت های خاص.