فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
181 - 191
حوزههای تخصصی:
From past to present, there have been many differences among Islamic thinkers about the quiddity of Mutashābih and its Ta’wīl in the Qur'an. Each of these thinkers has spoken on this subject according to their profession and method. In the meantime, the view of "Shari’at Sanglaji" is remarkable. Sanglaji, who is known for his modern thinking and inclination towards the Qur'an-sufficiency, believes that Qur'anic similarities mean the end of the matter and include only occult concepts. The general public is unable to comprehend similarities due to its preoccupation with tangibility. Leading research with a descriptive-analytical method tries to discuss some aspects of Sanglaji’s theory while accurately reporting his point of view. The result of the research shows that Sanglaji’s view does not have the necessary accuracy and credibility, because Mutashābih i.e. the similarity does not only include occult concepts but also material concepts. The result of this research is used in the field of Qur’anic research and interpretation.
معرفی دوره هایِ زمانیِ پس از نزولِ وحی و جایگاه آن در تحریفِ لفظیِ قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که مباحث «عدم تحریفِ قرآن» را مه آلود و شاید غیردقیق نشان می دهد، پرداختن به موضوع تحریف یا عدم تحریفِ قرآن، بدون مشخص نمودن محدوده ی زمانیِ بحثِ «تحریف قرآن» است. از سوی دیگر دسترسی ما به قرآن، دوره های زمانی مختلفی را طی کرده است که ماهیت و نوعِ بررسی آن ها، می تواند در موضوع تحریف، دارای نتایج متفاوتی باشد. این تفاوت به گونه ای است که پاسخ گویی به عدمِ تحریف قرآن، دلایل و اسنادِ متفاوتی را نیز از دو سویِ منازعه، طلب می کند؛ به این معنی که اگر موضوع تحریف قرآن را یک کل در نظر بگیریم، برخی از دلایلِ قائلانِ به عدم تحریفِ قرآن، جزئی است و نمی تواند مرتفع کننده ی آن ادعای کلی باشد. بنابراین، تقسیم بندی و معرفی دوره های زمانی برای دسترسی به قرآن کریم از صدر اسلام تا کنون، بسیار ضروری است. یعنی لازم است تا بررسی و پژوهش شود، چه دوره های زمانی، برای بررسی دقیق مصادیق «انحرافِ لفظیِ حذفیِ قرآن» قابل طرح هستند؟ و این دوره های زمانی چه مختصات و ویژگی هایی در خود دارند؟ در پژوهش پیش رو، پنج دوره زمانی، طرح و معرفی می گردد تا نسبت و جایگاه آن ها با مسئله تحریف لفظیِ حذفیِ قرآن، روشن گردد.
نقش واژه شناسی در حل شبهات قرآنی: بررسی موردی واژه های «یُطیقونه»، «ترائب»، «صبیّ»
حوزههای تخصصی:
بررسی شبهات مطرح شده علیه قرآن نشان می دهد که منشأ و محور بسیاری از مباحث ادبی به ویژه نوع واژه شناسی کلمات قرآن است، از این رو مقاله حاضر در صدد است با بررسی چند شبهه ای که محور آنها واژه شناسی است، با روش توصیف و تحلیل بر ضرورت تحقیق در مباحث زبانی و واژه-شناسی قرآنی و بهره گیری از قواعد صحیح و متقن واژه شناسی برای تفسیر قرآن و پاسخ به شبهات تأکید کند. در این تحقیق به دست آمد که منشأ شبهه سه روز بودن روزه ماه رمضان، ناسازگاری آفرینش انسان از ترکیب آب جهنده صلب مرد و میان سینه زن، با کشفیات علمی و شبهه ناسازگری سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره با منابع مسیحی ریشه در عدم شناخت صحیح معنای واژگان: «یطیقونه» و «أیاما معدودات» در آیه 184 بقره، «ترائب» در آیه 7 طارق و «صبیّ» در آیه 24 مریم بوده است و می توان با تکیه به منابع لغوی معتبر، بهره گرفتن از خود قرآن و گزینش معنای موافق با حقایق علمی و تاریخی این واژگان از میان معانی متعدد و مختلفشان به شبهات یاد شده پاسخ داد.
واکاوی دیدگاه های مفسران در رفع تشابه نسیان الهی
حوزههای تخصصی:
درک ماهیّت اوصاف خداوند متعال یکی از معارف مهم و برجسته در آیات قرآن کریم است. انتساب اوصاف بشری به خداوند متعال یکی از مباحث پیچیده در حوزه آیات متشابه قرآن کریم است. اسنادِ نسیان به خداوند متعال، یکی از اوصاف بیان شده در آیات قرآن است که در روایات و تفاسیر به آن پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، این است که با بررسی مفهوم نسیان در آیات مختلف و بررسی سیاق آنها و استناد به روایات و آیات محکم و دلایل عقلی، مفهوم نسیان در آیات قرآن را مبرهن سازد. روش پژوهش کتابخانه ای و تحلیلی است و نتایج پژوهش، این است که بنابر دلایل عقلی و نقلی اعم از بافت زبانی آیات قرآن و نیز سایر آیاتی که در آنها موضوع اسناد نسیان به خداوند بیان شده است، فراموشى براى ذات پاک خداوند که علمش محیط به تمام عالم هستى است مفهومى ندارد، بلکه به عدم توجه کفار و منافقان به خداوند اشاره دارد که آنان در دنیا اوامر الهی و قیامت را فراموش کرده اند و در اثر همین بی توجهی، خدا نیز به آنان بی توجه می شود و رحمت خویش را بر آنان شامل نمی کند. همچنین با توجه به روایات و استناد آیات محکم قرآن کریم، خداوند چیزی را فراموش نمی کند و این شبهه منتفی است. براساس ادبیات زبان قرآن این تعبیر کنایه لطیفى است از بى اعتنایى و نادیده گرفتن خداوند نسبت به یک انسان مجرم و گنهکار است.
قاعده مفروغ و مستانف و نقش آن در تاویل و فهم و جمع بندی آیات الهی (از منظرعبدالکریم شهرستانی)
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
102 - 119
حوزههای تخصصی:
شهرستانی، صاحب ملل و نحل در تفسیر خود به نام مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار چند قاعده از جمله قاعده ی مفروغ و مستانف، تشخیص خاص،ترتب،تضاد و... را به عنوان مفاتیح و کلیدهایی برای فهم معانی قرآنی و تاویل صحیح آن مطرح می کند . از دیدگاه او عدم توجه به برخی از قواعد مزبور می تواند زمینه ساز پندار تعارض و ناسازگاری بین آیات قرآنی مانند آیات موهم جبر یا موهم تفویض یا آیات مشوق به ابلاغ دین و آیات یاس از ایمان کفار و ..باشد.اما از دیدگاه او ، وجه جمع بین این دو سنخ از آیات هنگامی بدست می آید که به قاعده مفروغ و مستانف توجه شود . بدینسان مخاطب قرآن درک می کند که از دو دسته آیاتی که بظاهر مفاد متضاد دادند؛یکی از منظر زمانی- مکانی ،انسانی ، این جهانی ، سبب بینی ، ظاهر ، لوح محو و اثبات ، تکلیف و شریعت (حکم مستانف) بحث می کند و دیگری از منظر الهی ، فرا زمانی ، مسبب بینی ، باطن، ام الکتاب ، تقدیر و قیامت (حکم مفروغ) . هر دو منظر هم درست است هر یک در جای خویش . در این مقال به منشاء، ابعاد ، اهمیت و مبانی قاعده و نمونه هایی از کاربرد آن از جمله در قضیه موسی(ع) و خضر پرداخته می شود.
وضعیت رجالی عاصم در منابع رجالی فریقین و نقد و بررسی یک شبهه درباره قرائت عاصم
حوزههای تخصصی:
قرائت حفص از عاصم یکی از هفت قرائت رایج در جهان اسلام است که طی چند قرن اخیر به عنوان قرائت مشهور در اغلب جوامع اسلامی مطرح شده و نسخ قرآن بر بر اساس آن به چاپ می رسد. برخی با زیر سوال بردن وثاقت عاصم و حفص مدعی شده اند که این قرائت نمی تواند قرآن نازل شده از سوی خداوند بر پیامبر اکرم(ص) باشد. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به معرفی عاصم و توصیف شخصیت رجالی او می پردازیم و مشاهده می کنیم که در منابع رجالی شیعه و سنی تنها موارد اندکی از تضعیف عاصم مطرح شده که با دلایلی به رد آنها پرداختیم و حتی به فرض پذیرش صحت آنها نیز مشاهده می شود که این مقدار جزئی در مقابل این حجم از توثیقات عاصم قابل توجه نبوده و حداکثر نتیجه ای که خواهد داد این است که عاصم در حوزه حدیث تمرکز نداشته و محدث شناخته نمی شده است و این نمی تواند ایرادی به قرائت او وارد کند.
گونه شناسی قدرت و سازوکارهای نفوذ رهبر از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
مسائل رهبرى با روان بشر سروکار دارد. جلب همکارى و به حرکت درآوردن آن ها به سوی هدفى مقدّس و عالى مهارت و ظرافتی فوق العاده مى خواهد. امروز پس از پیشرفت هاى حیرت انگیز روان شناسى، جامعه شناسى، انسان شناسى و مدیریت، هنگامی که سیره رهبرى اولیای خدا مطالعه می شود به دست می آید که دقیق ترین ملاحظات روانى، بر اصول دقیق علمى رهبرى منطبق است؛ بنابراین مى توانستند تا اعماق دل هاى مردم نفوذ کنند؛ مردم آنچه داشتند را در طبق اخلاص مى گذاشتند. بااین وجود، دانش مدیریت و رهبری هنوز بر ناشناختگی و ناکافی بودن دستاوردها برای شناخت و نفوذ به ابعاد پنهان انسان اعتراف دارد. قرآن کریم، با بیان رهبری پیامبران، سازوکارهای گوناگون و اثربخشی را برای نفوذ در اختیار رهبران قرار می دهد. روش پژوهش در این مقاله برای یافتن پاسخِ مسئله پژوهش از قرآن کریم، تفسیر موضوعی شهید صدر بوده است. نتیجه آن شد که قدرت رهبر بر سه گونه «قدرت تخصص و اطلاعات»، «قدرت اخلاق» و «قدرت معنوی» استوار است. هرکدام از این قدرت ها برای تأثیرگذاری بر بُعد خاصی از وجود آدمی کارآمد می باشد. همچنین برای نفوذ، 13 سازوکار به دست آمد که رهبر باید از آن ها با توجه به سطح دانش، شرایط عاطفی و وضعیت روحی مخاطبان استفاده کند.
بررسی ویژگی های معجزه از دیدگاه قرآن و تطبیق آن با قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
243 - 277
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهشگران مسلمان معتقدند قرآن کریم مهم ترین و جاودانه ترین معجزه پیامبر مکرم اسلام (ص) است. معجزه در اصطلاح علمای اسلام بر هر امر خارق العاده ای اطلاق می شود که توسط مدعی منصب الهی ارائه می شود و همراه با تحدی و سالم از معارضه است. البته باید توجه داشت که در قرآن، واژه معجزه (یا سایر مشتقات آن) در معنای اصطلاحی آن به کار نرفته است؛ لذا ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا معجزه خواندن قرآن صحیح است؟ با تأکید بر این مطلب، در این پژوهش برای پاسخ به این سؤال به روش توصیفی - تحلیلی، اسامی، اوصاف، ویژگی ها و هدف هایی که قرآن برای کارهای خارق العاده انبیا بیان داشته است، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که تمام این اوصاف و ویژگی ها، بر قرآن نیز قابل انطباق است. لذا این نتیجه حاصل شد: از منظر قرآن همان طور که معجزه خواندن کارهای خارق العاده انبیا صحیح است، معجزه پنداشتن قرآن نیز درست است.
واکاوی مراد از استوای الهی بر عرش با توجه به ویژگی های آن در آیات قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
335 - 365
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل تفسیری، مسأله عرش و ویژگی های آن در قرآن کریم است که از جهات مختلف قابلیت بررسی و نظریه پردازی دارد. از این رو نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ برخی از دانشمندان عرش را صرفاً مادی و جسمانی دانسته، استوای الهی بر عرش را مانند نشستن بر تخت پادشاهی می دانند؛ این در حالی است که برخی دیگر عرش را فرامادی و از عالم مجردات می دانند. همچنین بعضی از علما عرش را به معنای علم و مرکز تدبیر نیز می دانند. هدف از این تحقیق این است که مفهوم حقیقی عرش را با بررسی و دقت در آیات تبیین نموده، این مسأله را که یکی از معارف الهی است و تأثیر بسیار زیادی در نوع شناخت ربّانیت و عظمت الهی دارد، شناسایی کنیم تا ابهامات در خصوص جهان شناسی و خداشناسی پاسخ داده شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد عرش الهی حقیقتی مستقل و در مرتبه عوالم مجردات است. مراد از حقیقت عرش، جایگاهِ تدبیر و مدیریت و ربوبیت الهی می باشد. مقامی است که منشأ صدور اح کام ع الم است و همه اوامر و نواهی الهی به آن منتهی می شود.
بررسی دیدگاه مفسران معاصر در تفسیر آیه 18 زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم اذعان قرآن به بهره مندی زن و مرد از کرامت ذاتی، ابزارهای کسب ایمان و عمل صالح و قوای ادراکی حسی، عقلی و قلبی یکسان؛ اما برداشت اکثر مفسران معاصر از آیه ی 18 سوره ی زخرف، کاستی عقل زن نسبت به مرد است. از منظر این گروه از مفسران معاصر دو صفت ذکرشده در این آیه برای زن، یعنی علاقه مندی به زیور آلات و ضعف از بیان مقصود در نزاع و مخاصمه ناشی از موقعیت اجتماعی و روانی زن و خصوصیات خدادادی بوده و دلیلی بر نقصان عقل زن دانسته اند. در مقابل اندکی از مفسران معاصر دلالت آیه ی مذکور بر نقص عقلی زنان را برداشتی نادرست می دانند. این نوشته با روش توصیفی- تحلیلی بعد از بررسی سیاق آیه و تأمل در اطراف موضوع به این نتیجه انجامید که برخلاف دیدگاه اکثریت مفسران معاصر، پرورش زن در لابه لای زینت ها و ضعف وی در جدال و مخاصمه، وصفی ذاتی و تغییرناپذیر نیست و میان علاقه ی زن به زینت و زیور و عطوفت ورزی ملازمه ای وجود ندارد. بلکه این اوصاف اولاً از طریق آموزش و اکتساب قابل تغییر بوده و امکان تقویت و رشد خردورزی زن مقدور است، ثانیاً این نگرش حاکی از نوع نگاه عصر جاهلیت به زن و نظام های تربیتی غیر اسلامی می باشد. بنابراین در نظام تربیتی قرآنی زن می تواند با فراگیری حکمت های علمی و عملی، موجب رشد و طراوت قوه ی تعقل شود و قوای طبیعی خود را نیز تحت زعامت عقل درآورد.
مقایسه تفسیر آیات 5 طه و 22 و 23 قیامت با تأکید بر روش شناسی فهم متشابهات از منظر قاضی عبدالجبار و ابن شهرآشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۱۵۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
معروف ترین آثار قدما در زمینه متشابهات کتاب «متشابه القرآن» عبد الجبار و «متشابه القرآن و مختلفه» ابن شهرآشوب مازندرانی است. تعاریف آنان از محکم و متشابه مشترک بوده و بر لزوم پی بردن به مقصود آیات متشابه، به کمک دیگر ادله و رجوع به محکمات استوار است.در مبانی تفسیری عبدالجبار معتزلی، عقل، مقدم بر نقل است، اما در دیدگاه ابن شهرآشوب، عقل و نقل مکمل یکدیگرند. هر دو مفسر، در آیات 22 و 23 قیامت، «نظر» را به معنای انتظار دانسته اند. البته عبدالجبار در آیه 5 طه «استواء» را به معنای استیلاء و اقتدار گرفته اما ابن شهرآشوب با استناد به روایتی از امام صادق× به معنای نسبت یکسان با همه چیز می داند. از این رو عبدالجبار غالباً با محوریت عقل و بی اعتنایی به روایات، اما ابن شهرآشوب، با بهره گیری از گفتمان کلامی اهل بیت^ به تأویل آیات صفات خبری خداوند پرداخته اند.
تحلیل انتقادی تفسیر علمی آیات مربوط به چگونگی آفرینش جهان از نظر مفسران
حوزههای تخصصی:
چگونگی آغاز و سرانجام جهان هستی، از جمله مسائل نظری بنیادی میان رشته ای است که در دانش فیزیک و قرآن کریم بدان پرداخته شده است. پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش تحلیل کیفی و توصیفی محتوا در ارزیابی داده ها به بررسی و تحلیل دیدگاه های مختلف درباره این مسئله با محوریت آیات 30 سوره انبیاء، 11 فصلت و 47 ذاریات پرداخته و به این نتیجه رسیده است که قدر متیقن از دیدگاه های فیزیکی و اشارات قرآنی در آیات مربوط این است که در ابتدای خلقت، جهان هستی توده متراکمی بوده که در پی شکافته شدن آن نظام هستی ما پدید آمده است و یکی از مهم ترین مراحل آن نسبت به حیات انسانی مربوط به شکل گیری طبقات جوّ است که قرآن تحت عنوان سبع سماوات از آن یاد می کند و جهان هستی پیوسته در حال گسترش است تا اینکه زمانی شروع به انقباض کرده و صفحه گسترده هستی برچیده می شود؛ با این حال هیچ دلیلی نداریم که حوادث مربوط به زمان قیامت را مرتبط با پدیده های طبیعی سازیم که در جهان براساس پیش بینی های علمی رخ خواهد داد.
واکاوی تفسیری آیه 259 بقره و تعیین ارتباط آن با آیات قبل و بعد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۲۱۲-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
عموم مفسران برآنند که پرسش عزیر در آیه 259 سوره بقره، از چکونگی احیاء بوده، و عزیر در این ماجرا با الاغش احیاء شده و او شاهد نحوه زنده شدن الاغش بوده است. غذا و شراب او نیز به قدرت الهی، پس از صدسال دستخوش تغییر نشده است. پژوهش حاضر با بررسی لغوی، و تبیین پیوند معنائی آیه با آیات پیشین و پسین خود به تشریح و پردازش ضعف و کاستی های رأی مشهور تفسیری پرداخته و به تبیین دیدگاه جدیدی که کمترین نقد به آن وارد شود، مبادرت ورزیده است. برپایه این دیدگاه، عزیر نه از کیفیت معاد و إحیاء بلکه از زمان و چگونگی گذر زمان در امر احیاء، پرسش نموده و خداوند نیز با میراندن خود عزیر و پوساندن استخوان هایش زمان و نحوه مرور زمان در برزخ بدو نشان می دهد. در این تفکر الاغ عزیز و طعام و غذای او مشمول این صدسال برزخی نبوده بلکه همان یک روز و یا نیم روز مورد اشاره عزیر است. در این مقاله به ارتباط تنگاتنگ بین آیات 258 تا 260 و ارتباط معنائی و محوری آن ها پرداخته شده است.
Critique of the views of the commentators of the two sects in the verse "And the light of the earth is the light of the Lords"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
103 - 119
حوزههای تخصصی:
Verse 69 / Zumar refers to the word "Ashraqat" and the radiance of the feeling of God's presence on the Day of Resurrection and likens it to the rising of the sun from the east of the earth and its illumination with this light. The commentators of the sects have expressed different views on it, including, "removing the veils, establishing the truth and proof, justice, illuminating the earth with the light of the believer's face, the resurrection of the Imam, the light of God, etc." The beginning and the end of the verse are accompanied by the proof of justice and the denial of oppression. Different classes of commentators, narrators, theologians, philosophers, and mystics have contented themselves with the interpretation of a verse, or interpretation, and some with the literal meaning of the phrase, but have not reached a single statement about it. However, the mentioned verse is one of the verses with different readings, or one of the verses that the commentators of the two sects have looked at from a special angle and view; Is not. The revelation of the monopoly of God's lordship over all human beings, for which there is evidence and none of the commentators have expressed this view, as well as the removal of the veils and veils and the revelation of the truths of things in the resurrection which some commentators have chosen.
نقد قرآنی مبانی نظریه برابری «جی. استیسی آدامز» (براساس الگوی حکمی–اجتهادی)
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
116 - 147
حوزههای تخصصی:
جی استیسی آدامز، روان شناسی است که بحث برابری را وارد محیط سازمان و کار در آن نمود. این تئوری انگیزشی در دانش مدیریت، رشته رفتار سازمانی مطرح است. توجه و تمرکز عمده این نظریه، بر شناخت و آگاهی از عوامل موجود در رابطه ی متقابل فرد و سازمان قرار دارد. آدامز این رابطه را مبنایی برای شکل گیری ادراکات کارکنان از مسئله برابری، یا نابرابری، بر اساس آورده های افراد در سازمان و در یافتی هایشان از آن می داند. در این پژوهش، با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی، با کاربست استنطاقی شهید صدر، تئوری «انگیزشی» برابری «equity» «جی. استیسی آدامز»، تبیین گردیده و اثرات مثبت و منفی ادراک برابری و رعایت عدالت سازمانی، یا عدم آن از سوی کارکنان سازمان، مورد بر رسی قرار گفته است. واکنش افراد در هر دو صورت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی گردیده است. در نهایت، با استخراج مبانی فلسفی «هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی» نظریه برابری مبتنی بر دانش سازمان و مدیریت از یک سو، و استخراج مبانی مذکور نسبت به عدالت و برابری از قرآن کریم از سوی دیگر، با جایگزینی مبانی قرآنی به جای مبانی این نظریه، این نتیجه به دست آمد که دیدگاه قرآن، موجب توسعه نظریه برابری آدامز می گردد.
Investigating the Phono-Semantic Function in the Translations of Ṣaḥīfah Sajjādīyah (based on the Translations of Garmārūdī, Ilāhī Qumshiʿī, Āyatī)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In every language, there is always a consistent relationship between sound and meaning and the way phonemes are used in inducing concepts. In the science of linguistics, there is a field called "phono-semantic" based on the coexistence of the phonetic structure of words and the correspondence between sounds and meanings. And in translation as an inter-linguistic and communicative act, it is very important to pay attention to the form of the source text to convey the meaning. The prayers of Imam Sajjad (AS) in the blessed book of Ṣaḥīfah Sajjādīyah are full of pure concepts for worshipping God and have a pleasant and soulful music that has been translated by translators into different languages. In the supplications of Ṣaḥīfah Sajjādīyah, the details of the phonetic level are difficult to translate due to the special features of listening. Therefore, in addition to conveying the meaning, the translator should also pay attention to the phonetic features of the words. In this literary essay, with the analytical descriptive method, the author has criticized four levels of phono-semantic: alliteration, minimal pairs, word plays and rhythm in three translations by Sayyid ʿAlī Mūsawī Garmārūdī, Ilāhī Qumshiʿī and Abdul Muḥammad Āyatī.
بررسی و تبیین روش های قرآن کریم در تحول فرهنگ و عقیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گونه اقدامی در راستای تغییر و اصلاح جنبه ای از جنبه های فرهنگی و عقیدتی انسان، نیازمند شناخت کافی و نیز بکارگیری روش ها و فنون هماهنگ و به طور کلی مستلزم در دست داشتن نقشه ی راه است. قرآن کریم به منظور ایجاد تحول و دگرگونی در باورهای ناصحیح انسان و جایگزینی فرهنگ و عقاید صحیح به جای آن، بر روش های ویژه ای تکیه دارد. این مجموعه ی وحیانی ضمن هماهنگی کامل با مهم ترین ویژگی های انسان و تمرکز بر اساسی ترین لایه های وجود وی، تلاش گسترده ای را در جهت احیای سرمایه های بنیادین به کار می گیرد و اندیشه ی فرهنگی و اعتقادی او را به میزان قابل توجهی تحت تأثیر خود قرار می دهد. اصلاح فرهنگ و باورهای انسان در همه ی زمان ها مستلزم شناخت صحیح روش های مذکور است و غفلت از آن ها، جریان صحیح تحول فرهنگ و عقیده را دشوار می سازد. بر این اساس بررسی و شناخت روش های مرتبط با مسئله ی تحول فرهنگ و عقیده از منظر قرآن کریم، چشم انداز تربیتی روشنی در پیش روی انسان قرار داده و بسترهای لازم جهت پیمودن فرایند تحول مذکور در مقیاس جوامع بشری را برای او فراهم خواهد کرد. از این رو نویسنده در این پژوهش که با روش کتابخانه ای انجام می شود، ضمن استخراج مهم ترین روش های قرآن کریم در تحول فرهنگ و عقیده ی انسان، چگونگی و کیفیت تحول در هر کدام از روش های مذکور را مورد تبیین قرار خواهد داد و به این مهم دست می یابد که قرآن کریم در راستای تأثیرگذاری بر فرهنگ و عقیده انسان و اصلاح باورهای ناشایست عقیدتی و فرهنگی، چشم انداز روشنی در پیش داشته و از الگوی ویژه ای تبعیت می کند. ویژگی ممتاز الگوی روشمند قرآن کریم در تحول مورد بحث را می توان در دو عنصر تعدد روش و تناسب آن دانست.
نقش عقل در تفسیر آیات شفاعت از منظرآیت الله جوادی آملی و رشید رضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و کارکرد عقل در فهم و تفسیر قرآن کریم مورد اختلاف مفسران است. برخی منکر کارکردهای عقل در تفسیر و فهم آیات قرآن هستند و برخی آن را قبول دارند. آیت الله جوادی آملی و رشیدرضا، ازجمله مفسرانی هستند که از عقل، در فهم آیات بهره برده اند. ازجمله آیات چالش برانگیزی که این دو مفسر، برای تفسیر آن ها از عقل استفاده کرده اند، آیات شفاعت است؛ اما با توجه به مبانی و پیش فرض های متفاوت از حقیقت و ماهیت شفاعت، نتیجه ای که به دست آورده اند، کاملاً متضاد است. یکی شفاعت را با استفاده از عقل منکر و دیگری آن را اثبات کرده است؛ بنابراین در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای، به مقایسه تطبیقی دیدگاه آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم و رشیدرضا در تفسیر المنار، در مورد نقش و کارکردهای عقل در تفسیر آیات شفاعت در قرآن کریم پرداخته می شود.
بررسی وجوه معنایی واژه «هدی» در قرآن کریم و نقد آن در آرای مفسران
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
120 - 141
حوزههای تخصصی:
نگاه معناشناسانه و تحلیل معنایی واژگان یکی از راه های دست یابی به معانی دقیق هر متنی است. این نگاه خاص در قرآن کریم که از سطوح معنایی برخوردار است به دلیل جایگاه خداوند عالم به عنوان فرستنده پیام و نقش قرآن در تامین سعادت و سیادت بشر اهمیتی مضاعف دارد. برای رسیدن به جایگاه دقیق هر واژه، علاوه بر لغت شناسی و بررسی دقیق مدلول استعمالی واژه ها، بررسی نظام معنایی حاکم بر آن، جایگاه هر یک از واژه ها در کل نظام و ارتباط آن با سایر واژگان مرتبط ضروری است. علم وجوه و نظایر دانشی است که به بررسی دلالت های متعدد واژگان در بافت کلام می پردازد. موضوع وجوه الفاظ قرآن، در واقع شناخت معانی مختلف یک کلمه در جای جای قرآن کریم بر اساس دلالت ها است. در این نوشتار واژه کلیدی «هدی» به روش توصیفی- تحلیلی در ساختار آیات مورد کاوش قرار گرفته و واژگان همسان و همنشین آن شناسایی و نوع ارتباط آن ها با یکدیگر در شبکه معنایی مشخص شده و در نهایت حوزه معنایی هدایت و مفاهیم پیرامونی آن تبیین شده است. نتیجه حاصل از بررسی بیانات مفسران بیانگر آن است که واژه «هدی» در آیات مختلف قرآن دارای وجوه گوناگونی همچون؛ قرآن، توحید، ایمان، دین اسلام، کتاب آسمانی، انبیاء، امامت و رهبری، حضرت رسول اکرم (ص)، ارشاد، قربانی کردن، توبه و بازگشت، راهنمایی و بصیرت است.
تحلیل و ارزیابی کاربست واژگان مرض.اذی ضررو سقم در قرآن با تکیه بر تفسیر قرآن به قران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر واژه در قرآن از جایگاهِ معناییِ ویژه خود برخوردار است، که واژه دیگر هرگز نمی تواند جانشین آن و یا هم معنای آن به شمار رود. ازاین رو، بررسی واژه های به ظاهر هم معنا در تفسیر و فهم آیات تأثیرگذار است. بررسی معنایی واژگان«مرض»، « ضُّرّ»، «أذی» و «سُقم» با بهره گیری از روش تحلیل واژگانی و رویکرد تفسیری، بیانگر آن است که واژگان مذکور باتوجه به معانی خاص خود، جهت تبیین مفهومی خاص بیان شده و هرگونه تغییر و جایگزینی، موجب خلل در معنا خواهد بود. بکارگیری همه این واژگان در معنای مرض سبب رهیافت شبهات در برخی از آیات مربوط به زنان و انبیای الهی(ابراهیم و یونس) شده است. این مقاله با بررسی این واژگان از بستر تمرکز بر کتب لغت، قرآن و تفاسیر به تببین تفاوت های این واژگان پرداخته و عدم ترادف و جانشینی آنها را اثبات نموده است. بررسی مفهومی این واژگان نشان می دهد: «مرض» در همان معنای معهود بیماری جسمی؛ « ضُّرّ » در معنای فقر شدید مالی و مرگ فرزندان؛ «أذی» در معنای تشویش و تلاطم روحی حاصل از تغییر و دگرگونی، «سُقم» هم به معنای متردد و شک دار است. براین اساس افزون بر رفع شبهاتی پیرامون انبیای الهی، بُعدی از اعجاز علمی قرآن و تکریم زنان در قرآن هویدا می شود. .