فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
81 - 102
حوزههای تخصصی:
شیرین شفایی در مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های یوسف» قصد دارد از طریق تفسیر بینامتنی قرآن و کتاب مقدس تأثیر دو مقوله الهیاتی وحی و نبوت بر داستان حضرت یوسفG در این دو کتاب و خوانش پیروان اسلام و یهود از آن را بررسی کند. به اعتقاد وی از آنجا که داستان یوسفG در کتاب مقدس تکوینی الهی_ بشری است در بازتاب جنبه های انسانی داستان این پیامبر الهی قوی تر بوده و چون داستان یوسفG در قرآن حاصل وحی مستقیم خداوند است، جنبه های الهی قصه وی را بهتر بازتاب داده است. ازاین رو با کنار هم قرار دادن این دو متن مقدس می توان هر دو جنبه الهی و بشری این ماجرا را بهتر درک کرد. از سوی دیگر در نگاه وی مسلمانان با تحمیل آموزه عصمت انبیاء بر متن قرآن کریم یوسفG را از جایگاه بشری خارج ساخته و او را همچون یک فرشته تصور کردند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به نقد آراء وی پرداخته و در نهایت مشخص شده که مهم ترین آسیب های پژوهش وی اطلاعات نادرست درباره کتاب مقدس، عدم نگاه کل نگر به آیات قرآن و برداشت غیرصحیح از آموزه عصمت انبیاء می باشد.
بررسی دیدگاه ابن تیمیه درباره «علم غیب» و «اخبار غیبی»
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
71 - 92
حوزههای تخصصی:
علم غیب و صدور اخبار غیبی از امامان((ع))، از مباحث کلامی شیعی است و اعتقاد شیعه به این آموزه انکارپذیر در طول تاریخ تشیع، با اندکی قبض و بسط، در مجامع علمی مطرح بوده است؛ هرچند برخی علمای اهل سنّت نیز آن را می پذیرند. در این میان، دیدگاه ابن تیمیه (م728ق) به دلیل جایگاه علمی وی در جامعه اهل تسنن و اهمیت مقوله کلامی علم غیب در منازعات بینامذهبی و نیز نگاشته هایی در مورد اعلام پذیرش علم غیب امام علی(ع) از سوی ابن تیمیه، قابلیت بحث دارد.
بر مبنای دستاورد مقاله حاضر، ابن تیمیه قائل به صدور اخبار غیبی از اصحاب پیامبر(ص) بوده که امام علی(ع) و نه دیگر ائمه((ع)) نیز در شمار آنان است. او این آگاهی از اخبار غیبی را فضیلتی خاص و یا دلیلی بر امامت نمی دانست و آن را حتی به کاهنان، ساحران و مدعیان نبوت نیز نسبت می دهد؛ گرچه منشأ این علوم در اصحاب را شخص پیامبر(ص)، و سرچشمه علم غیب دیگران را جنّیان و شیاطین می داند. مجموعه داده های موجود، اعتقاد ابن تیمیه به «صدور اخبار غیبی» از امام علی(ع)، و نه پذیرش علم غیب امام(ع) از سوی او را برمی تابد.
تفسیرِ «بازار بهشت» در عرفانِ ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهومِ «صورت» کلیدِ اساسیِ فهمِ بازار بهشت نزدِ ابن عربی ست و نگاهِ عارفان متقدّم نسبت به این موضوع فقط وصفِ مختصری ست که آن هم ناشی از شهرتِ روایتِ «سوق الجنه» در سنّتِ اسلامی می باشد. از منظرِ ابن عربی که بیش از همه و به نحوِ خاصّی به بازار بهشت پرداخته است، کارکردها و اندیشه های عرفانیِ مختلفی تحلیل و استنباط شده که از این قرار است: 1- بازار بهشت به عنوان پلی ارتباطی با جهان های دیگر 2- بازار بهشت مکانی برای طلب هر چیز 3- تفاوتِ خرید و فروش در بازار بهشت 4- فرق میان عالم جسم و عالم مجرّد تفاوتی اعتباری ست نه حقیقی 5- بازار بهشت در برزخ یا پس از قیامت 6- بازار بهشت و تکامل نفس 7- بازار بهشت و اتساع علم الهی. آنچه این مفهوم را به ابن عربی و اندیشه او گره می زند تفصیلِ معرفتیِ اوست که در مواردی منحصر به فرد به نظر می رسد.
معناشناسی اراده از منظر ابن سینا مشترک لفظی یا مشترک معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
249 - 268
حوزههای تخصصی:
در آثار ابن سینا، عبارت های ناظر به بحث اراده به گونه ای است که امکان دو تفسیر را از آن فراهم می کند. عده ای از محققان معتقدند که ابن سینا صفت اراده را بین واجب تعالی و انسان مشترک لفظی می داند. در مقابل، عده ای معتقدند که او این صفت را مشترک معنوی می داند. توجه به آثار ابن سینا نشان می دهد که عبارت های ابن سینا در مواردی همچون موارد زیر، زمینه خوانش اشتراک لفظی را ایجاد کرده است: (1) عدم مغایرت مفهومی صفات الهی به خصوص صفت علم و اراده؛ (2) تمایز اراده در واجب تعالی و انسان. از سوی دیگر عبارت های او درباره تقسیم اراده و مقایسه اراده در انسان و واجب تعالی، زمینه برداشت اشتراک معنوی را فراهم نموده است. به نظر می رسد می توان نظریه ابن سینا را اشتراک معنوی دانست و با استناد به عبارت های او درباره اراده و صفات الهی تفسیری از شواهد ناظر به اشتراک لفظی ارائه کرد. توجه به آثار ابن سینا اجازه می دهد که اراده را به «حیثیتی در فاعل عالم که سبب وجوب صدور فعل از او می گردد» تعریف کنیم. در این صورت، اراده میان خدا و انسان مشترک معنوی خواهد بود. در چهارچوب چنین تعریفی، تمایز اراده خداوند و اراده انسان، صرفاً تمایزی مصداقی خواهد بود.
وجود نامحدود خدا از نگاه استاد مصباح و ارزیابی آن برپایه دیدگاه نهایی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
415 - 435
حوزههای تخصصی:
استاد مصباح یزدی، وجود خداوند را «نامحدود شِدّی» می داند. وی با تأکید بر تشکیک و کثرتِ طولی وجود، به مراتبی تشکیکی قائل است که هریک، کمال های رتبه های پایین را به گونه ای برتر و بدون کاستی ها داراست؛ بنابراین وجودِ الهی که در والاترین مرتبه این نظام تشکیکی قرار دارد، کمال و شدّت وجودیِ نامتناهی دارد. ایشان، برای معلول، وجودی افزون بر علّت می بیند. درنتیجه، سِعه وجودی خداوند که علّت همه علّت هاست، از سوی معلول هایش محدود می شود. بر اساسِ نگرشِ استاد مصباح، وجود خداوند تنها «نامحدود شِدّی» است و «نامحدود سِعی» نیست. وی دیدگاه خود را به ملاصدرا نسبت می دهد. این دیدگاه کاستی هایی دارد: 1. معلول ها، وجودی افزون بر علّت ندارند و چیزی جز شأنِ وجودی علّت نیستند و نمی توانند گستره وجودی علّت نخستین را محدود سازند 2. استناد این دیدگاه به صدرالمتألهین و عارفان با سخنانِ صریحِ آنها سازگاری ندارد. ملاصدرا تاکید می کند که سخن از تشکیک و کثرت طولی وجود (که مانع عدم تناهی سِعی خداوند است)، طرحی مقدّماتی است که ذهن را برای دیدگاه نهایی او آماده سازد. دیدگاهی که صدرا در آن، خدا را «نامحدود سِعی» می داند. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی-انتقادی دیدگاه استاد مصباح را تببین کرده و آن را برپایه دیدگاه نهایی ملاصدرا ارزیابی می کند.
رسم «ساتی» و چرایی آن با توجه به جایگاه زنان هندو و مقایسه آن با اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
یکی از سنت های هندوان رسم «ساتی» است که در آن زنِ شوهر مرده به همراه وی سوزانده می شود. این سنت در طول تاریخ هند، افت وخیزهایی را تجربه کرده و سرانجام با توجه به مخالفت های افراد و گروه های مختلف ممنوع اعلام شده است. مطالعات انجام شده بیانگر انگیزه های گوناگون نسبت به انجام این سنت است. از نگاه برخی محققان، این عمل با انگیزه الهی و با تأسی به الهه داکشیانی، و از نگاه عده ای دیگر علت آن مشوق ها و عقوبت های اجتماعی است که زن بیوه را ملزم به انجام چنین عملی می کرده است. اعتقاد به تناسخ در کنار عشق و محبت زن نسبت به شوهر از دست رفته و ملحق شدن به او از دیگر عواملی است که تمایل به این رسم را تشدید می کرده است. البته بی توجهی به نیازهای عاطفی و اجتماعی بیوه زنان نیز سبب شده است این خودسوزی نوعی رفتار خشونت آمیز قلمداد شود که فرجام این سنت شاهدی بر این ادعاست. عنایت دین مبین اسلام نسبت به وضعیت این گروه از زنان نشان دهنده نگاه متعالی تعالیم آن و رعایت مصالح فردی و اجتماعی در این مسئله است.
در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، رسم ساتی تبیین شده و پس از بررسی ریشه های فکری آن به مقایسه جایگاه زن در هندوئیسم و اسلام پرداخته می شود.
تبیین نظریه اعتدالی گستره علم امام معصوم با نقدی بر سایر نظریات متکلمان بر اساس ظواهر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
43 - 59
حوزههای تخصصی:
متکلمان نظریات کاملاً متفاوتی در باب گستره علم امام معصوم مطرح نموده اند که به طور کلی به سه نظریه افراطی، تفریطی و غیراستقلالی بودن علم امام(ع) قابل تقسیم است. آنچه در این رابطه از اهمیت بسیاری برخوردار است این است که هیچکدام از این نظریات به طور کامل با آیات و روایات مطابق نیست و بایستی به دنبال نظریه ای اعتدالی در باب گستره علم امام(ع) بود تا با ظاهر آیات و روایات نیز قابل جمع باشد. در این تحقیق با روش جمع آوری اطلاعات، تحلیل آن و مقارنه آرا ابتدا نظریات متکلمان و اشکالات هر یک تبیین و پس از آن نظریه اعتدالی به تفصیل تبیین می گردد.
کیفیت ایجاد و تکامل هیولای اولی در نظام حکمت صدرایی و قیاس آن با گزاره های فیزیکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف کیفیت ایجاد جهان مادی بایستی در ابتداء بر اساس مدلی پیشینی و سپس انطباق گزاره های پسینی با آن صورت گیرد، بر همین اساس در این نوشتار با تکیه بر آراء صدرایی به روش توصیفی تحلیلی، به این سئوال که کیفیت ایجاد و تکامل جهان مادی چگونه بوده است، پرداخته شده و در نهایت دانسته شد: ماده-المواد جهان مادی، هیولای اولی است که از حیث معقولات اولیه، ادنی مرتبه وجودی و حیثیت بالاجمال شده حقیقت وجود بالتفصیل است و بنحو جعل بسیط ایجاد شده، اما از حیث معقول ثانی منطقی، جنس سافل و از حیث معقول فلسفی جوهری جسمانی است و در ضمنِ بسیط بودن، دارای اطوار متعدده بوده، بگونه ای که به محض جعل شدن عاری از هرگونه فصلی بوده و بعد از جعل شدن، بواسطه حرکت جوهریش آناً به نوعی از انواع هیولاهای ثانویه تبدیل شده و بواسطه ترکیب انضمامی همین هیولاهای ثانویه صورت جسمیه مرکبه ایجاد شده اند؛ ازسوی دیگر بر اساس مدل فریدمان، ماده اولیه حیثیتی لازمانی و لاابعادی داشته و جوهر صرف بوده که با توصیف هیولای اولی صدرایی مطابقت دارد و سیر تکاملی ماده اولیه براساس مدل فریدمان و تبدیلش به ذرات بنیادین، ذرات هادرونی و دیگر عناصر، با تحلیل انجام شده از گزاره های صدرایی مطابقت دارد، بطوری که هرچند بررسی کیفیت ایجاد ماده اولیه موضوع علم فیزیک نیست، اما گزاره های مدل استاندار ذرات و مدل استاندارد کیهانشناسی که مبیّن سیر تکاملی جهان مادی هستند موافق آراء ملاصدرا رأی داده اند.
نقش احسان مالی در رشد یا تربیت اخلاقی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
47-57
حوزههای تخصصی:
احسان مالی به معنای کمک به دیگران بدون انتظار معاوضه و مبادله مالی است و در ادبیات قرآن با واژه هایی مانند: انفاق، صدقه، زکات و قرض به کار رفته است. از نظر قرآن، احسان مالی در کنار عبادات در سازندگی جان انسان اثرگذار است. در گزاره های دینی احکام، شرایط، آداب، و آثار فراوانی برای آن مطرح شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی نقش احسان مالی در تربیت و رشد اخلاقی را از دیدگاه علامه مصباح یزدی مورد بررسی قرار داده است؛ و نشان داده که جذابیت های دنیا، مال و اولاد، پست و مقام زمینه دل بستگی را به وجود می آورد. دل بستگی می تواند منجر به حرص، بخل و حتی کفر و شرک در انسان شود. برای در امان ماندن از این آسیب ها باید نخست نوع نگاه انسان به دنیا و آخرت اصلاح شود و با زهدورزی و انفاق عملی در دفع و رفع تعلقات و دل بستگی ها مقدمات قرب الهی را فراهم ساخت.
روش های تربیت جبهۀ باطل در فضای مجازی؛ تلاشی برای روش شناسی تربیتی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
79-87
حوزههای تخصصی:
بسیاری از انسان ها بعد از مدتی، اثر ناپسندی که جبهه باطل از طریق فضای مجازی بر آنها و زندگی شان گذاشته را متوجه می شوند؛ اما نمی دانند که چگونه این تغییرات سوء در آنها پدید آمده است. سؤال اصلی این نوشتار این است که جبهه باطل این اثرات را با چه روش هایی روی انسان ها و جوامع انسانی ایجاد می کند؟ شناخت این روش ها کمک شایانی به تشخیص نوع تربیت او سر صحنه واقعیت می کند. برای پی بردن به روش های مذکور و تحلیل کارکرد آنها، هم از عینک تجربه استفاده شده و هم از پنجره دین به این مقوله نگاه شده است. دو روش تلقین و تقلید (الگوپردازی)، روش های عمده ای هستند که جبهه باطل در مسیر تربیت وهمانی و باطل خود از آن استفاده می کند. نقش سلبریتی ها و همچنین هدفی که دشمن از بمباران اطلاعات دارد در اینجا مشخص می شود. جالب آنجاست که جدای از علم روان شناسی و جامعه شناسی روز، نظر اسلام و متن آیات و روایات نشان می دهد که این دو روش در نظر خداوند نیز از روش های عمده برای تربیت الهی حساب می شوند.
نقد و بررسی آرای تربیتی ژان پل سارتر از دیدگاه فلسفه تربیتی علامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
138 - 170
حوزههای تخصصی:
فلسفه تربیت به مطالعه هدف ها، فرایند، ماهیت برنامه ها، عمل و نتایج تعلیم و تربیت می پردازد .هدف از پژوهش حاضر نقد و بررسی آرای تربیتی ژان پل سارتر از دیدگاه فلسفه تربیتی علامه طباطبایی می باشد. ماهیت وکیفیت این پژوهش، روش پژوهش، توصیفی تحلیلی (تحلیل اسنادی ) است. در این پژوهش ابتدا به اصول فلسفی سارترو سپس به آرای تربیتی از دیدگاه سارتر و در نهایت رابطه معلم و شاگرد از دیدگاه وی پرداخته شد. در بخش بعدی نیز به اصول فلسفی علامه طباطبایی و سپس آرای تربیتی از منظر علامه و در نهایت به رابطه بین معلم و شاگرد در دیدگاه ایشان پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آرای تربیتی از نظر سارتر، نسبیت گرایی، درک مفهوم آزادی، یادگیری فرد، افزایش حس مسئولیت، تربیت خلاق، فعال بودن شاگرد می باشد و علامه نیز اهداف تربیتی را در دو دسته اهداف غایی که رسیدن به توحید می باشد و اهداف واسطه ای از جمله اهداف اعتقادی، اخلاقی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم بندی کرده است. ما با توجه به آرای علامه طباطبایی در صدد نقد و بررسی این آرا می باشیم.ازجمله انکار وجود خدا و آزاد بودن کامل انسان و هدایت نکردن وی توسط شخص آگاه که با توجه به آرای علامه طباطبایی این موارد مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
The Meaning of Life in Heidegger’s Philosophical Pedagogy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
In this article, we inquire into the concept of meaning in pedagogy through Heidegger’s philosophy. Since metaphysical systems reduce the Being of humans, due to the dominance of subjectivist and worldlessness views, they tend to suffer from the crisis of nihilism, which has made its way into various ontological sciences, especially pedagogy. In this article, we tackle the elements that culminated in such meaninglessness in pedagogy in terms of dualism, worldlessness, absence of existentials, and finally the posteriority of Eros and Pathos to Logos. Now, since the philosophies of Nietzsche and Heidegger extensively deal with the issue of meaning, and in particular, Heidegger in Being and Time grapples with the concept of the meaning of Being by analyzing existentials , here we decided to discuss meaning by drawing on the existentials of understanding and attunement , and from this perspective, we look for a way out of the crisis of nihilism in pedagogy. Discussion of the meaning of being-in-the-world and the prior precedence of Eros over cognition and Logos is also helpful for overcoming the crisis of nihilism in pedagogy. That is, if pathos, eros, and the existentials of understanding and attunement are taken seriously in pedagogy, then pedagogical meaninglessness might be resisted by appealing to worldlessness and subjectivism. In fact, the revolution that sparked in Heidegger’s philosophy, in which pathos was deemed prior to logos and the question of meaning was rendered possible by turning to existentials, opened the way for a pedagogy based on existentials.
تحلیل مسئله ربط متغیّر به ثابت و راه حلّی دیگر در این باب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
71 - 94
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در فلسفه، تبیین تغییراتی است که در بخش های مختلف این جهان مشهود است. در مورد این تغییرات از جهات مختلف می توان سخن گفت؛ لکن یکی از مباحث اساسی در این زمینه، تببین رابطه دو بخش متغیر با ثابت است. فیلسوفان اسلامی، در طول تاریخ ، پاسخ هایی به پرسش مذکور داده اند. مسئله این مقاله این است که افزون بر راه حلّ های مورد مناقشه در این خصوص، چه راه حلّ قوی تری در این زمینه می توان ارائه نمود؟ این مقاله در پاسخ به این پرسش، ابتدا، با روش توصیفی – تحلیلی، آرای مطرح شده در این زمینه را دسته بندی و تحلیل نموده و در نهایت، نظری جدید براساس تلقی نهایی از حرکت جوهری ارائه نموده است. براساس این یافته، حرکت جوهری در تحلیل نهایی، همان اشتداد وجودی است و موجود متحرک، در این شکوفایی وجودی، پیوسته به سعه وجودیِ آن افزوده می شود و چیزی از هویّت و مقومات آن از بین نمی رود. آنچه در این مسیر، از بین می رود، همان نقص وجودی آن است. حال می توان گفت که علتِ ثابت، وجودی را افاضه می کند که در متنش، تجدد و شکوفایی نهفته است و در پرتو این تجدد نیز، زوال ِکمالِ وجودی رخ نمی دهد و در نتیجه، تخلف معلول از علت صورت نمی گیرد.
بررسی مبانی نظری دیدگاه حکیم مهدی الهی قمشه ای مبنی بر فاعلیت بالعشق واجب تعالی در آثار حکیمان پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
متکلمان مسلمان معتقدند که خدا فاعل بالقصد است، مشائیون او را فاعل بالعنایه و اشراقیون او را فاعل بالرضا و پیروان ملاصدرا او را فاعل بالتجلی یا فاعل بالعنایه می دانند. وجه اشتراک همه این نظرات این است که در تمام اقسام فاعل، عشق و ابتهاج واجب تعالی به ذات خود منشاء پیدایش این عالم است به همین دلیل حکیم الهی قمشه ای خدای متعال را «فاعل بالعشق» می داند. از نظر او منشأ عشق، ادراک است و هر اندازه که مدرَک ابهَی و اجمَل باشد، عشق به آن بیشتر است و چون ذات باری تعالی در بالاترین مرتبه جمال و بهاء است و او ذاتاً هم مدرِک است و هم مدرَک؛ پس بالاترین مرتبه عشق را به ذات خود دارد. و این عشق منشاء خلقت عالم شده است. مسئله اصلی تحقیق حاضر این است که آیا بحث فاعلیت بالعشق در بین حکمای پیش از الهی قمشه ای مطرح بوده یا نه؟ در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی پیشینه این بحث در آثار حکیمان پیش از ایشان بررسی و اثبات شده است که گرچه حکیمان و فیلسوفان پیش از او از اصطلاح «فاعل بالعشق» جهت تبیین فاعلیت واجب تعالی استفاده نکرده اند، اما به آن معتقد بوده و از آن بحث نموده اند.
مبانی انسان شناختی اخلاق در اندیشه شیخ مفید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
155 - 173
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی اخلاق یکی از موضوعات جدید و میان رشته ای است که به تبیین اخلاق بر پایه مبانی انسان شناختی و رابطه میان آن دو می پردازد. متکلمان اسلامی از گذشته تا کنون، در تبیین رابطه انسان شناسی و اخلاق، تلاش هایی درخور انجام داده اند. شوربختانه امروزه این تلاش ها، در معرض فراموشی قرار گرفته است و در نتیجه، هر روز بیش از پیش، شاهد گسترش اخلاق سکولار در جوامع اسلامی با رویکرد انسان شناختی تجربی هستیم. بر همین اساس، نویسندگان در پژوهش حاضر بر آن شدند تا با روش توصیفی- تحلیلی به بازخوانی آرای شیخ مفید، یکی از متکلمان برجسته شیعه، در تبیین رابطه انسان شناسی و اخلاق بپردازند. براساس پژوهش انجام شده، برخی از مهم ترین آراء ایشان در این باره عبارتند از: دو ساحتی بودن انسان، حادث و فانی بودن نفس، نفی جبر و اثبات أمر بین الأمرین، حسن و قبح عقلی افعال، قبح تکلیف ما لایطاق، تقدم استطاعت بر فعل و ملاک بودن نیّت برای ارزش گذاری فعل اخلاقی.
قرآن و عهدین و مسأله تحقق پیشگویی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
127 - 147
حوزههای تخصصی:
در قرآن و عهدین (بایبل) دربردارنده صدها پیشگویی درباره اتفاقات کوچک و بزرگ آینده هستند، ولی این مسأله در عهدین اهمیت بالاتری دارد. پیشگویی ها بخش گسترده ای از عهد عتیق و عهد جدید را تشکیل می دهند. در الهیات مسیحی، اصطلاح نبی ناظر به شخصی است که به پیشگویی وقایع آینده می پردازد و وقوع پیشگویی نیز نشانه ای بر صحت ادعای نبی است. با بررسی پیشگویی های موجود در عهدین می توان دریافت که برخی از این پیشگویی ها به صورت مبهم ، کلی و بدون قیود زمانی و مکانی و... ذکر شده اند و در نتیجه، صحت سنجی آن ها امکان پذیر نیست. در سوی دیگر، برخی از این پیشگویی ها مشخصه هایی مانند زمان، مکان و یا سایر قیود دارند و در نتیجه، می توان با مراجعه به اسناد تاریخی، به صحت سنجی این پیشگویی ها پرداخت. از دیرباز، تحقیق و پژوهش درباره این دسته از پیشگویی ها و راستی آزمایی آن ها، به عنوان یکی از روش های اعتبارسنجی عهدین مورد توجه قرار داشته است. به عقیده بسیاری از محققان و پژوهشگران، تحقق یافتن برخی از پیشگویی های عهدین مورد تردید است؛ همچنان که در مواردی می توان با اطمینان از تحقق نیافتن آن ها سخن به میان آورد. البته در سوی مقابل، عالمان سنتی مسیحی و مفسران کتاب مقدس در بسیاری از موارد با ارائه تفاسیری متفاوت و یا با به تأویل بردن این عبارات، به دفاع از این نبوت ها پرداخته اند، هرچند در مواردی نیز عدم تحقق این پیشگویی ها را پذیرفته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گرچه بسیاری از پیشگویی های عهدین محقق شدند، اما برخی از پیشگویی های زمانمند در عهدین هرگز محقق نشدند و این مسأله یکی از موضوعات مورد توجه منتقدان عهدین برای اثبات تحریف در این کتاب شمرده می شود، در حالی که این مسأله درباره قرآن دیده نمی شود و تمام پیشگویی های زمانمند قرآن تحقق یافتند.
واکاوی برتری امیرالمؤمنین(ع) بر اساس آیه مباهله با محوریت استدلال های اهل بیت(ع) بر اساس منابع شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
241 - 263
حوزههای تخصصی:
آیه مباهله که درباره اثبات حقانیت رسول خدا (ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی (ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطه آن بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال می شد. اهل بیت (ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی (ع) ، چه در بحث اقربیت به رسول خدا (ص) ، چه درباره پاسخ به شبهاتی که در باب امامت آن حضرت در تفسیر و تحلیل آیه مطرح شده، به طور جدی بحث کرده اند، اما تاکنون پژوهشی متمرکز و خاص مناظرات و استدلال های اهل بیت در این زمینه انجام نشده است. در این پژوهش، سعی شده علاوه بر اصل استدلال ها و گفت وگوهای رسول خدا (ص) ، امیرالمؤمنین (ع) ، امام حسن مجتبی (ع) ، امام صادق (ع) ، امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) درباره آیه شریفه مباهله، نحوه استدلال و پاسخ به شبهات مخالفان به صورت تطبیقی از منابع دو مذهب شیعه و سنی بیان و تحلیل گردیده، لوازم سخنان بزرگان، از جمله «افضلیت» که مهم ترین حد وسط استدلال به امامت در این آیه شریفه است، اثبات شده است.
بررسی سنخیت انسان کامل با حق تعالی و استخلاف از او در نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
157 - 190
حوزههای تخصصی:
موضوع این جستار، بررسی سنخیت نفس انسان با حق تعالی و استخلاف از او در نظر صدرالمتألهین است. در این تحقیق، پرسش ها و مسائلی طرح و تبیین می شوند؛ نفس انسان با حق تعالی چه مناسبتی دارد؟ چرا انسان کامل به عنوان خلیفه جامع حق تعالی انتخاب شده است؟ در پاسخ، این مدعا به ثبوت می رسد که نفس انسان از حیث ذات، صفت و فعل، مثال و مظهر حق تعالی است و انسان کامل، مظهر تام اسماء و صفات اوست. سنخیت بین حق تعالی و انسان کامل، با تطور و اشتداد وجودی نفس در قوس صعود، به فعلیت می رسد و انسان کامل، مثال و مظهرتام حق تعالی می شود. بر اساس سنخیت انسان کامل با حق تعالی در ذات، صفات و افعال، استخلاف انسان از حق تعالی، توجیه و وی خلیفه جامع حق تعالی می گردد. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیلی است و مهم ترین نتایجی که این تحقیق به آنها دست یافته عبارت اند از: حق تعالی، مرآت اشیاء است؛ اشیاء از جمله نفس، ظل و مظهر و مرآت حق تعالی هستند؛ مرآتیت نفس، سبب معرفت به حق تعالی است؛ نفس دارای درجات و تطور وجودی تکاملی است؛ مناسبت فعل و فاعل، بر اساس کریمه «کل یعمل علی شاکلته»، ثابت است؛ بر اساس سنخیت بین فعل و فاعل و انسان کامل با حق تعالی در ذات،صفات و افعال و مظهریت تام وی در اسماء از واجب تعالی، انسان کامل، خلیفه جامع حق تعالی است.
بررسی معرفت خدا از نظر سید دلدار علی نقوی با محوریت کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
9 - 30
حوزههای تخصصی:
از شاخه های اصلی معرفت شناسی دینی، معرفت خدا است و کسب آن برای انسان بسیار حائز اهمیت است و تاثیر شگرفی در زندگی انسان دارد. درباره شناخت خدا، چهار دیدگاه وجود دارد: شناخت فطری، حضوری، حصولی بدیهی و نظری. این نوشتار سعی دارد نظرات علامه سید دلدار علی نقوی غفران مآب، یکی از اندیشمندان مهم شیعه، را در این زمینه معرفی کند. در این مقاله با استفاده از کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام، مهم ترین کتاب کلامی ایشان، با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته شده است . سید دلدارعلی نقوی، معنای معرفت خدا را ادراک مسبوق به عدم می داند. این شناخت به کنه ذات خدا ممکن نیست؛ بلکه انسان فقط در حد صفات و اسما می تواند به خدا شناخت پیدا کند. وی این معرفت را نظری می داند و اثبات می کند که این معرفت عقلا بر همه افراد عاقل و بالغ و ممیز واجب است؛ حتی کسانی که صوت نبی به آن ها نرسیده است.
تحلیل مأنوسات شناختی با نظر به دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
103 - 113
حوزههای تخصصی:
مشتهیات تخیلی فکری در ادبیات ابن سینا و معارف مأنوس و ملایم در بیان فارابی معطوف به جایگاه میل در حکمت نظری و در سطح ادراک است. اقتران سکون نفس، ملایمت، منافرت، اطمینان قلب، جزمیت و عنادناپذیری و رضایت خاطر به این قبیل از معارف، ضرورت بررسی مسئله حاضر و وجه انس در معرفت و اشتها به مدرکی خاص را به میان می آورد. نهادینگی و مأنوس بودن یک باور، بستگی به میزان انطباق آن با دیگر معارف شخص ازجمله ملکات حاضر در وی دارد. چنین معارفی به شکل معارف پایدار و اطمینان پذیر در نفس حضور دارند. ملکات که براثر عادت و تکرار در ذهن ایجاد می شوند، در اندیشه فارابی توجیه کننده اقتران احساس به آراء و علوم شناختی به شمار می آیند. در بیان ابن سینا نیز ملازمات روان شناختی ادراک و حضورشان در سطح باورها و معارف، نوعی صیانت از معرفت محسوب می شوند. به باور او، میل مردم به آنچه شناخته اند، بیش از میلشان به موضوعی است که به آن انس ندارند. تبیین این سخن درباره جایگاه انس در ادراکات است. وی نیز همچون فارابی نقش ملکات را در این میان برجسته می داند و معتقد است که محیط فکری نقش زیادی در همراهی عواطف و انفعالات و احساسات با ادراکات دارد.