فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
موسیقی و فوتبال بخشی هیجانی از زندگی روزمره ایرانی هستند. در این مقاله سعی شده است تا از یک سو جایگاه موسیقی در فوتبال و از سوی دیگر شناخت نقش موسیقی در فوتبال برای مخاطب ایرانی در ایجاد هویت مشترک مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نقش فوتبال در هویت ایرانی این است که در آن تباین در سلایق و ایده ها کم رنگ و عرق دوستی و اتحاد زیاد می شود. برای شناخت هویت ایرانی، آهنگ های سه تیپ از خوانندگان مجاز، زیر زمینی، و خوانندگان خارج از کشور که وجه مشترک شان حمایت از تیم ملی فوتبال ایران است، مورد مطالعه قرار گرفته اند. دیدگاه نظری جان فیسک و توجه به معنای فرهنگی موسیقی در فوتبال، هویت، نزاع و مقاومت در عرصه قدرت، نقش تعامل و پیوند بین موسیقی های مختلف در ساختار اجتماعی فوتبال اهمیت دارند. نتایج نشان می دهند که هر یک از آن ها برمولفه های وحدت بخشی به نام هویت ایرانی تاکیدکرده اند. جام جهانی (و موسیقی منسوب به آن) فرصت مناسبی را برای پیوند دوستانه و مشترک بین ایرانی ها با وجود تکثر افکار فارغ از سلایق و اعتقادات آن ها فراهم کرده است. همانگونه که پرچم ابژه ای ملی است، موسیقی نیز در عرصه فوتبال بدون قائل شدن تبعیض ها و تمایز ها، گامی برای اتحاد در فضایی ورزشی را فراهم می آورد.
بررسی جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ (مطالعه موردی : جمعیت بیست سال به بالای شهر بابل)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ» با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مردم به جهان پس از مرگ انجام شده و به روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 170 هزار نفر از جمعیت بیست سال به بالای مردم شهر بابل است و حجم نمونه ای به تعداد سیصد نفر با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نیز ابزار پرسش نامه محقق ساخته با طیف لیکرت برای گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است و اطلاعات با آزمون اسپیرمن، آزمون من ویتنی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که نگرش 49 درصد از پاسخگویان به جهان پس از مرگ در حدّ متوسط با نگرش اسلام به جهان پس از مرگ همسو بوده و نگرش 35 درصد آنان به طور کامل با نگرش اسلام همسو بوده است. همچنین میان میزان دین داری، سن و احساس محرومیت و متغیر وابسته رابطه معناداری وجود دارد و میان متغیرهای مستقل جنسیت، ریسک پذیری و پایگاه اقتصادی اجتماعی و متغیر وابسته تحقیق رابطه معناداری وجود ندارد. براساس رگرسیون چند متغیره، متغیر های دین داری بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته تحقیق داشته اند.
نتایج تحقیق نشان دادند که هرچه میزان دین داری، احساس محرومیت و سن مردم افزایش می یابد، نگرششان نسبت به جهان پس از مرگ با نگرش اسلام همسوتر می شود. براساس نتایج رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر، بُعد اعتقادی بیشترین اثر مستقیم را بر متغیر وابسته داشته و بُعد پیامدی بیشترین اثر غیرمستقیم را بر نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ داشته است.
تحلیل سلوک امام سجاد علیه السلام در مدیریت فرهنگی بعد از عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات امام سجاد علیه السلام مقارن با دوره ای خاص از شرایط فرهنگی اجتماعی تاریخ اسلام بود که می توان آن را دوره حاکمیت فرهنگ جاهلی دانست؛ با این حال ایشان هم زمان با مدیریت این فضای فرهنگی، به بازآفرینی فرهنگ اسلامی اقدام نمودند. در این راستا از راهبردهایی بهره بردند: افشای ماهیت فرهنگی بنی امیه و طراحی سامانه فرهنگی. راهبرد کلی ایشان در این میان، الگوی خاصی از «فرهنگ و شخصیت» و ارتباط دوسویه این دو بوده است. ایشان با بازآفرینی فرهنگ اسلامی، شخصیت افراد پیرامونی خود را تحت تأثیر قرار دادند و در مقابل، این شخصیت ها توانستند به بازآفرینی فرهنگ اسلامی یاری رسانند. نظام فرهنگی امام (ع) نیز دارای راهبردی سامانه ای است که در چند سطح و هر سطح در چندین لایه طبقه بندی می شود. با توجه به توفیق راهکارهای ایشان در برون رفت از فضای فرهنگی ناهنجار و بازآفرینی فرهنگ مطلوب، می توان با بازخوانی راهبرد امام سجاد علیه السلام از این راهبرد در دیگر فضاهای فرهنگی اجتماعی به تناسب بهره برد.
پیکربندی نهادی مبتنی بر موازنه قدرت در جامعه سنتی ایران (بازخوانی تحولات ایران از صفویه تا قاجاریه براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نظری غالب در جامعه شناسی تاریخی جامعه ایرانی، با ارائه تصویری از جامعه ما که در آن قدرت خودکامه و استبدادی حکومت مانع رشد انجمن ها، اصناف، طبقات و یا به طور کلی هرگونه نیروی مستقل اجتماعی بوده است و در نتیجه اصالت دادن به حکومت یا «دولت» به عنوان کنشگر و عامل اصلی تحولات جامعه ناگزیر به «غیاب جامعه» به عنوان «نیروهای اجتماعی» موثری که نقش عمده ای در تحولات اجتماعی جامعه ایران داشتند، منجر شده است. این مقاله براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی، روایت بدیلی از جامعه پیشانوسازی ایران ارائه می کند که در آن بر نقش نیروها، نهادها و عاملیت های متعدد اجتماعی تاکید می شود. در این روایت بدیل، پیکربندی نهادی دوران قاجار، مبتنی بر شبکه نسبتا پیچیده ای از روابط متقابل بین چهار نهاد اصلی یعنی حکومت مرکزی، روحانیت، بازار و ایلات و قبایل بود که حاصل آن تعادل نهادی نسبتا پایداری بین این نهادها بود. این تعادل نهادی نه ناشی از سلطه یک نهاد بر نهادهای دیگر بلکه محصول موازنه قدرت بین این نهادها بود. این تعادل نهادی، ریشه در شرایط و نحوه شکل گیری حکومت صفویه داشت که مبتنی بر ترکیبی از نیروهای ایلی و قدرت ایدئولوژیک بود
شیوه های بهره برداری از سنگ ابزارها درصنایع سنتی میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی وضعیت برخی ازصنایع سنتی در دوره ای ازتاریخ میبد است که جامعه آن هنوز دارای ویژگی های یک جامعه بسته بود و ارتباط محدودی با خارج از محیط خود داشت. در خیلی از موارد احتیاجات و ضروریات اولیه زندگی خود را رأسا تهیه می کرد و جامعه ای نسبتاً خودبسنده بود، شاید سال ها گذرکسی به شهر نمی افتاد، حتی به پول نیاز چندانی نداشت که بیشتر داد و ستدهایش پایاپای بود، وپول مبادله نمی شد و اگر در انبارش جنس موجود نبود ""چوب خط"" می گذاشت و نسیه می برد. دراین دوره هنوز دایره تقسیم کار حتی از نظر سنی و جنسی بسیار محدود بود، مشاغل کاملاً از یکدیگر تفکیک نشده بود، فهمیدن این که یک پیشه ور واقعاً چه نوع تخصصی دارد دشوار بود. اما بین روستاهای گوناگون میبد نوعی تقسیم شغل وجود داشت، زنها نیز به تناسب شغل و حرفه شوهر در فعالیت های گوناگون شرکت می کر دند، حتی بچه ها در چرخه اقتصادی نقش مشخص و معینی داشتند و باید قدمی، هر چند کوتاه و نامتعادل، بر می داشتند. وفاق اجتماعی درحدی بودکه در دادگاه بخش حتی یک مورد پرونده جنایی به چشم نمی خورد.
از مهندسی اجتماعی تدریجی تا مهندسی اجتماعی آرمانی: مقایسة تطبیقی رویکرد روشنفکران نسل اول و دوم پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر جهت روشنفکری در ایران از راست به چپ طی دورة کوتاه مدت پهلوی اول رخ داد. برخلاف روشنفکران نسل اول پهلوی که به بازسازی جامعة ایرانی براساس الگویی تدریجی و گام به گام و برمبنای مدرنیته اعتقاد داشتند و این موضوع آنان را به همراهی با نظام پهلوی برای بازاندیشی دربارة اندیشة ایران شهری کشاند، روشنفکران نسل دوم به طورکلی از مهندسی تدریجی اجتماعی دست شستند و بر تغییر انقلابی وضع موجود پای فشردند. این مقاله براساس نظریة مهندسی اجتماعی و کثرت گرایی مفهومی توضیح می دهد که این تغییر روش چه تفاوت هایی را در فضای روشنفکری ایران طی دورة پنجاه سالة پهلوی پدید آورد.
به گمان نویسندگان، روشنفکرانِ این دو نسل شباهت هایی با هم دارند، چنان که هردو نسل روشنفکر به شدت تحت تأثیر روندهای روشنفکری اروپایی بوده اند، هردو به مخالفت با پایگاه طبقاتی خود برخاسته اند و هردو داعیة بازگشت به خویشتن را داشته اند. با وجود این، آنان راهی سراسر متفاوت در پیش گرفتند. درحالی که نسل اول براساس بازخوانی آثار پارسی قبل از مشروطه به همراهی با دولت پهلوی برای پیشبرد مدرنیته در ایران پرداخت، نسل دوم ازطریق وارونگی اندیشة انقلاب ذهنی مارکسیسم، به مخالفت با نظام حاکم پرداخت و در این مسیر، با مدرنیتة ایرانی نیز به جدال برخاست.
حافظه جمعی قوم کرد و رابطه آن با نگرش به نظام هویتی (مطالعه موردی شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حافظه جمعی قوم کرد در شهرستان بوکان می پردازد. حافظه جمعی از مفاهیم نوظهور عرصه جامعه شناسی است که پیشینه پژوهشی چندانی در گروه های اجتماعی ایران ندارد. مسئله اصلی این پژوهش، درک چیستی و چگونگی برجسته سازی مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران در حافظه جمعی قوم کرد است. متغیر وابسته، حافظه جمعی شهروندان شهر بوکان، در قالب سه پرسش از مهم ترین وقایع دوره تاریخی سال 1300 هجری شمسی تا حال حاضر، به علاوه دلیل اهمیت آن ها را شامل می شود. چارچوب نظری پژوهش بر مبنای نظریه حافظه اجتماعی موریس هالبواکس جامعه شناس فرانسوی استوار می باشد. در فرضیات پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار در برجسته سازی مقاطعی خاص از حافظه جمعی، ابعاد چهار گانه نظام هویتی افراد بوده است. رویکرد پژوهش کمی و در قالب تکنیک های آماری با شیوة پیمایش به بررسی جامعه آماری شهروندان ساکن شهر بوکان می پردازد. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نظرات 342 نفر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر عناصر برجسته حافظه جمعی این گروه یعنی انقلاب اسلامی ایران، حکومت 1324 مهاباد، ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی عراق و ایران و در آخر واقعه انتخابات ریاست جمهوری 1388 است. نتایج این پژوهش به طور کلی تأییدی است بر نظریه هالبواکس در مورد تأثیر گذاری نظام اجتماعی معاصر بر حافظه جمعی گروه. آزمون معنی داری کراسکال والیس نشان می دهد که در میان گروه های برجسته کننده مقاطع اولین واقعه مهم، سن و میزان اهمیت هویت مذهبی تفاوت معنی داری داشته و در گروه واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین امتیاز را کسب نموده اند. در ارتباط با دومین واقعه مهم معاصر، متغیر سن در میان گروه وقایع برجسته تفاوت دارد و در گروه انقلاب اسلامی 1357 بیشترین امتیاز را دارد. متغییر میزان تحصیلات نیز تفاوت معنی دار داشته و در گروه جنگ تحمیلی عراق و ایران بیشترین امتیاز را دارا می باشد. در سومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران میزان اهمیت هویت ملی و میزان تحصیلات در میان گروه ها معنی دار شده به ترتیب در گروه جنگ تحمیلی و انتخابات 88 حائز بیشترین امتیاز شده اند. دلایل عمدة پاسخ گویان در باب اهمیت واقعه انقلاب، بعد دینی؛ در واقعة حکومت 1324 مهاباد، بعد تشکیل حکومت؛ در واقعة جنگ تحمیلی، بعد خسارات و ویرانی؛ در واقعه ملی شدن صنعت نفت، بعد تامین منافع مردم و در اخرین واقعه برجسته یعنی انتخابات 1388، بعد اعتراض بوده اند.
مطالعه پدیدارشناختی اقدام به خودکشی در شهر آبدانان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزاینده ای به خود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدار شناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافته های به دست آمده از تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی به مثابه تسهیل گری ، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. به همین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنه آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکت کنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختی ها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیست مند آن ها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دسته بندی است. برساخته های معنایی حکایت از آن دارد که اقدام کنندگان به خودکشی در حال تجربه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
تبیین جامعه شناختی تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد به مطالعة عوامل جامعه شناختی مؤثر بر تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی بپردازد. بدین منظور، از نظریه های روبرت وسنو، و رندال کالینز استفاده کرده ایم که مجموعاً چهار متغیر سیاست های اصلاحی دولت نوساز، ایجاد بحران در نظم اخلاقی جامعه، شکل گیری زنجیره های تعامل میان نویسندگان، و بسیج منابع را بر تولید گفتمان مورد مطالعه مؤثر می دانند. در این پژوهش، با رویکرد تبیینی، از روش تفسیر تاریخی استفاده شده و سعی شده با استفاده از داده های تاریخی، از نحوة تولید گفتمان مورد بحث، روایتی معقول ارائه شود. یافته ها حاکی از آن است که به واسطة سیاست های اصلاحی پهلوی دوم، شکل گیری طبقة متوسط جدید و طرح ادبیات متعهد فضای فکری و سیاسی جامعه با وضعیت جدیدی مواجه شد. تشکیل کانون نویسندگان ایران و فعالیت های پیگیر اعضای آن و برگزاری شب های شعر انستیتو گوته از مهم ترین عوامل تجربی مؤثر بر تولید (تولید، گزینش، و نهادینه شدن) گفتمان ادبیات داستانی سیاسی دورة مورد مطالعة ما بوده اند.
مطالعة انسان شناختی هویت زبانی مهاجران افغان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور بسیاری از اندیشمندان حوزة زبان شناسی و انسان شناسی ""زبان"" پایة هویت به شمار می آید، چه دو مفهوم هویت و زبان در پیوندی ناگسستنی با یکدیگر قرار دارند. حتی برخی از آنان معتقدند نخستین نشانة هویت، یعنی نام های فردی، از جنس زبان است. ما در این پژوهش با استفاده از داده های میدانی، امر زبانی و رابطة آن را با متغیرهای دیگری مانند سن، جنس، قومیت و ملیت در بین مهاجران افغان بررسی و سعی کرده ایم ارتباط آن را با مقولة هویت نشان دهیم. بعد از گذشت ربع قرن از حضور وسیع افغان ها در ایران، هم اکنون نسل دوم و سوم مهاجران درحال تجربة موقعیتی تازه هستند تا بتوانند به هویت جدیدی دست یابند. این فرایند، که ناگزیر از درون نوعی نا به سامانی هویتی عبور می کند، به تدریج خود را در جامعة مهاجران نمایان می سازد. هویت جدید بدون شک ازخلال زبان صورت می پذیرد. به نظر ما، شکل گیری این هویت می تواند در زمینه سازی حضور رسمی اقلیت جدید ""ایرانی-افغان"" در ایران به طور مؤثری عمل کند. بنابراین، هویداست که زبان فارسی افغان، نه فقط ازسوی مهاجران در ایران، بلکه در خود کشور افغانستان نیز درمعرض آسیب ها و تهدیدهای کم و بیش جدی قرار گرفته است.
بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار مختلف شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار کم درآمد و پردرآمد شهر تهران بوده است. 384 نفر از مردم شهر تهران با میانگین سنی 1±28 سال، پرسشنامه محقق ساخته با روایی 80 درصد را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی ناپارامتریک (کای اسکوئر) استفاده شد. یافته ها نشان داد: اقشار پردرآمد نسبت به اقشار کم درآمد، روزانه از میزان ساعات فراغت بیشتری برخوردارند، همچنین بیشتر راغب هستند در ایام فراغت به دیدن تئاتر بروند و در این میان، هزینه بلیت تئاتر برای انتخاب آن به عنوان یک فعالیت فراغتی عامل اثرگذاری محسوب نمی شود. در نهایت، تمامی افراد در هر دو قشر کم درآمد و پردرآمد، فاکتورهایی چون نداشتن وقت، مشکلات شخصی و هزینه بالای بلیت، مشکلات مالی و ترجیح دادن سینما و تلویزیون نسبت به تئاتر را علت نرفتن به تئاتر در ایام فراغت عنوان کردند.
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
معرفی و تحلیل نقوش صخره ای ازندریان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنگ نگارها از نظر انجام مطالعات تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. با در نظر گرفتن پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی همدان و وجود مکان های گوناگونی که این نقوش در آنها ایجاد شده اند، خلاء مطالعاتی در این مورد مشهود بود؛ به طوری که تا کنون تنها دو محل دارای نقوش صخره ای در این استان گزارش و به صورت کلی معرفی شده اند. با در نظر گرفتن این موضوع و نشان دادن ارتباطات فرهنگی درون منطقه ای و برون منطقه ای، معرفی این نقوش واجد اهمیت خاصی است. از سوی دیگر، تحلیل هنری و سبک شناسی این آثار یکی دیگر از جنبه های با اهمیت در این مطالعه است. ضرورت تشکیل بانک اطلاعاتی از این سنگ نگاره ها در سراسر کشور از دیگر اهدافی است که ضرورت انتشار این یافته ها را در نشریات علمی جهت اطلاع دانش پژوهان ضروری می نمود. نقوش مورد بررسی در این مقاله در ازندریان ملایر شناسایی شده اند و در مجموع حدود 700 نقش در چهار محل در کوهستان های قشلاق دالی، بقلی دره سی، آشاقی کلنگه و آشاقی نهنجه مورد بررسی قرار گرفته اند. موضوعات صحنه های بررسی شده، شامل نقوش بز، سگ سانان، نقوش گیاهی، نقوش نمادین و نقوش انسانی است. نقوش انسانی، شامل صحنه های انسان سواره، درحال شکار، تیراندازی و صحنه های جنگ است. نقوش، از نظر کیفی، کمی و شباهت های این آثار، با نقش و نگاره های دیگر مناطق کشور و حتی فراتر از مرزهای کنونی ایران قابل بررسی و تحلیل اند.
تحلیلی بر تأثیرات متقابل هویت فرهنگی و تغییرات جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، به سبب پویایی ذاتی، جوهر و اساس تجربیات تازه ای است که آرام آرام در حافظه جمعی نقش می بندد و تغییر آن به نحوی است که پدید آمدن هر ذهنیت جدید به معنی فراموش کردن پیشینه آن نیست. این ویژگیْ از فرهنگ مجموعه ای می سازد که، در گذر از گذشته به سوی آینده، پیوسته به غنای آن افزوده می شود و ریشه سرزمین عمیق تری به دست می آورد. در برشمردن خصلت های فرهنگ لازم است، بیش از هر چیز، به نقش هماهنگ کننده آن اشاره شود که از طریق آن برای فردِ اجتماعی امکان پیوند با محیط فراهم می شود. در این معنا «محیط» به حیطه پیرامونی فرد محدود نمی شود بلکه، به طور وسیع تر، رابطه با دیگر فرهنگ ها را نیز در بر می گیرد. از این رو، همجواری فرهنگ ها، به علت وجود تعامل میان آن ها، برای جوامع تنش زا نیست و از منظر هویت فرهنگی بحران پدید نمی آورد، بلکه تأثیرگذاری یک سویه ارزش های بیگانه، به ویژه از طریق گسترش ارتباطات رسانه ای که با جداسازی زمان و مکان از یک دیگر همراه است، می تواند از نظر هویت فرهنگی زمینه ساز بحران باشد.
تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت روند سریع تحولات اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم و پس از آن در آغاز هزاره جدید، ماهیت موجودیت های اجتماعی به شدت سیال و متحول شده است. در نتیجه جامعه به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمند است و مفهوم ""سبک زندگی"" چنین خصایصی را داراست. مفهوم سبک زندگی را می توان در ارتباط با مدرنیته بررسی کرد. مدرنیته با امکانات خود از طریق خلق تنوع، فرد را با انتخاب های گوناگون و پیچیده مواجه می سازد و در این پژوهش سبک زندگی مدرن شامل: اعمال و کار ها، روش ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. هدف اصلی این مطالعه تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن است. در این رابطه، متغیر های سرمایه فرهنگی به عنوان فرضیه اصلی و متغیرهای زمینه ای به عنوان فرضیه های فرعی با گرایش به سبک زندگی مدرن بررسی شده است . در این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش و اجرای پرسشنامه در میان 451 نفر از جوانان که براساس روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی در شهر شیراز انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و برای آزمون مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس و نهایتاً رگرسیون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به ضریب تبیین (15/٠ R²= )، 15 درصد از تغییرات سبک زندگی مدرن جوانان توسط سرمایه فرهنگی تبیین می شود.
بررسی تأثیر رسانه های داخلی و خارجی بر میزان پایبندی به سبک زندگی دینی در بین شهروندان 15-65 ساله شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی پیمایشی است که به بررسی تأثیر رسانه های داخلی و خارجی بر میزان پایبندی به سبک زندگی دینی در بین شهروندان 15-65 ساله شهر تبریز می پردازد. داده ها توسط پرسشنامه و از نمونه ای با حجم 706 نفر که از فرمول کوکران به دست آمده، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، گرد آوری شده و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از آزمون استنباطی آنالیز واریانس و تفاوت میانگین حاکی است: به لحاظ جنسیت، زنان بیش از مردان و به لحاظ تحصیلات، بیسوادان و دیپلم ها دارای بالاترین و لیسانس ها از کمترین میزان پایبندی به سبک زندگی دینی برخوردارند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نیز نشان می دهد که همبستگی معنی دار و مستقیمی بین میزان تماشای تلویزیون،گوش دادن به رادیو و در کل، میزان استفاده از رسانه های داخلی با میزان پایبندی به سبک زندگی دینی مشاهده شد. همچنین، همبستگی معنی دار و معکوس بین میزان تماشای ماهواره، استفاده از اینترنت و میزان استفاده از رسانه های جهانی با میزان پایبندی به سبک زندگی دینی وجود دارد. یافته دیگر نیز نشان دهنده همبستگی معنی دار و مستقیم سن با متغیر وابسته است. نتایج حاصل از مدل رگرسیون خطی گام به گام نیز نشان داد که همه متغیرهای مستقل تحقیق وارد مدل نهایی شده است. این متغیرها توانسته اند نزدیک 27 درصد از تغییرات متغیر میزان پایبندی به سبک زندگی مذهبی شهروندان را تبیین نمایند. بنابراین، طبق مدل رگرسیونی می توان گفت مهمترین متغیرهایی که در تبیین میزان پایبندی به سبک زندگی مذهبی شهروندان نقش ایفا می کنند، ماهواره و تلویزیون داخلی هستند. اولی میزان پایبندی به سبک زندگی مذهبی را کاهش می دهد و دومی نیز آن را تقویت می نماید.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی زیست محیطی استفاده از مواد شیمیایی در فعالیت کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به دو موضوع پرداخته شده است: ارزیابی اجتماعی زیست محیطی استفاده از مواد شیمیایی در فعالیت کشاورزی در مناطق شمال کشور و تأثیر آن بر عدالت محیطی. با توجه با آمارهای موجود در سالنامه آماری مازندران و اطلاعات آماری موجود در سایت های خبری از سال 1380 به بعد، ابتدا تأثیرات زیست محیطی (تأثیر پساب کشاورزی بر منابع آبی) و تأثیرات اجتماعی (سلامت، اشتغال و گردشگری) مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس با استفاده از مدل تحقیق به تلفیق پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از این سموم چگونه در کاهش عدالت نقش دارد.
بررسی تاثیر اعتماد اجتماعی بر شیوه های مختلف مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی بررسی و تحلیل شده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم به منزلة مفاهیم کلیدی و نرم ادبیات علوم اجتماعی ازحیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و درنهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزة مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمة فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشة برخی نظریه پردازان علوم اجتماعی و سیاسی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی در ادبیات جامعه شناسی کاوش شده است که اغلب گواه بر وجود نوعی رابطة متعامل بین این دو مفهوم است. بنابراین هدف این مقاله بررسی رابطة میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها پیمایشی است. این مطالعه 214 نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان را تحت مطالعه قرار داده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی و روایی آن، به کمک آمارة پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده سنجیده شده است و داده ها ازطریق نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. استنباط آماری از داده ها نشان دهندة تأثیر اعتماد اجتماعی بر پنج سطح مشارکت سیاسی (حمایت کنندگان منفعل، تماس با مسئولان سیاسی، ارتباطات سیاسی، مبارزان سیاسی و اعتراض کنندگان سیاسی) است. البته یافته های پژوهش نشان می دهد که اعتماد اجتماعی بر بی اعتنایی سیاسی تأثیر معناداری ندارد.
فضا و بازتولید قدرت (مطالعه ای درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه های جدید اجتماعی، فضا؛ تولیدی اجتماعی است که همه ارکان جامعه در تولید آن نقش دارند. بنابراین همچون سایر تولیدات اجتماعی، قدرت می تواند در ایجاد و اداره آن دخیل باشد و می توان گفت که فضا نقطه تلاقی قدرت محسوب می شود. تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی یکی از تکنولوژی های سیاسی قدرت است که هدف آن کنترل و اداره فضاهای عمومی است. به تأسی از ایده های فوکو، مسأله اصلی این مقاله مقاومتی است که در مقابل تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی شکل می گیرد. علاوه بر فوکو، برای نشان دادن زوایای اعمال قدرت از طریق فضا، نظریه هنری لوفور مورد توجه قرار گرفته است و در نهایت برای روشن کردن اهمیت موضوع جنسیت در این مسأله، به دیدگاههای جودیت باتلر مراجعه شده است. برای پاسخ به پرسش های تحقیق، روش تحقیق کیفی و به طور خاص مشاهده و مصاحبه استفاده شده است. در اینجا تجربه زیسته 16 دانشجوی دختر دانشگاههای شهر تهران بررسی شده است. طبق یافته های این تحقیق، اعمال تکنیک های انضباطی فضا در سطح دانشگاها به خلق سوژه مطیعی که صرفا مصرف کننده فضا باشد منجر نشده ، بلکه مصرف کننده ای از فضا شکل گرفته است که برای تحقق خواسته هایش در فضاهای عمومی تلاش و تقلا می کند.
سازگاری با تغییرات اقلیمی: کاربرد تئوری بنیادی (مورد مطالعه کشاورزان شهرستان مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نتیجه فعالیت های انسانی، اقلیم جهان در حال تغییر است و تمام جوامع نیاز دارند که یاد بگیرند چگونه با این تغییرات پیش بینی شده مقابله نمایند. شهرستان مرودشت در استان فارس، یکی از قطب های کشاورزی کشور است که در چند سال گذشته با کاهش شدید بارندگی و خشکسالی های شدید مواجه بوده است. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی سازگاری کشاورزان شهرستان مرودشت در مواجهه با تغییرات اقلیمی طراحی و اجرا شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است و از اصول روش تئوری بنیادی به عنوان راهنمای جمع آوری و تحلیل داده ها و ارائه مدل استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل دو روستا بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق در قالب گروه های متمرکز ( Focus group ) بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده از داده های تحقیق در فرآیند کدگذاری در قالب مفاهیم استخراج و طبقه بندی گردید. و براساس آن ""مدل پارادایمی سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی"" طراحی و در پایان، براساس یافته های تحقیق پیشنهادهای کاربردی برای ارتقای سازگاری کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی ارائه شده است