مقالات
حوزه های تخصصی:
پس از سقوط رژیم بعث عراق و خروج غربی ها از این کشور دو ملت ایران و عراق به لحاظ راهبردی به عقبه اثرگذار فرهنگی و اجتماعی یکدیگر تبدیل شده اند. از این رو، فهم واقعیت های این کشور برای ما اهمیتی فراوان دارد. در این پژوهش نخست نشان داده می شود که مفاهیم موجود، امکان ارائه فهم دقیقی از شرایط فعلی عراق را ندارند. از این رو، این تحقیق تلاش خواهد کرد تا با تکیه بر تحلیل نگاه جامعه شیعی عراق به این کشور، یک الگوی نظری معقول را برای فهم واقعیت های جاری در این جامعه فراهم آورد. مردم نگاری −با تکیه بر ابزارهای مصاحبه و مشاهده− شیوه اصلی به کار گرفته شده از سوی پژوهشگر در این تحقیق برای جمع آوری داده های معتبر تجربی بوده است. پس از آن با استفاده از برخی نظریه های جامعه شناسی موجود −که بیشتر به بحث های نظری پارسونز مربوط هستند− تلاش شده است تا الگوی نظری مستقلی که بتوان از آن برای فهم و تفسیر واقعیت های اجتماعی جامعه هدف بهره برد، طراحی و ارائه می شود.
پیوندهای قدرت و کج روی الگویی تلفیقی بر اساس آموزه های قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، پیوندهای قدرت و کج روی و بزهدیدگی را −که محوری عمده در نظریه قرآنی کج روی است− بررسی می کند و گامی از یک طرح پژوهشی است که هدف را تدوین نظریه اجتماعی متون مقدس اسلامی درباره کج روی می داند. یافته ها نشان می دهند که قرآن در تحلیل این پیوندها، 31 متغیر را از سطوح مختلفِ تحلیل، مطرح نموده است. و این متغیرها را در سه محور زمینه ها و متغیرهای اثرگذار و میانجی، تلفیق و روابط آنها را با نگاهی جامع و نظام مند و تفصیلی مناسب بررسی کرده است. این تحلیل با فرهنگ جامعه اسلامی همخوانی دارد. در قالب یک الگوی نظری ارائه می شود. و شناخت های تازه ای را درباره موضوع عرضه می کند. روش تحقیق توانسته است ضوابطِ تفسیر متن در علوم اسلامی و اجتماعی را رعایت کند. و به فهمی از فرازهای قرآنی برسد که در این علوم، دارای روایی است.
تحلیل جنسیتی بزهکاری و بزهدیدگی زنان از دیدگاه جامعه شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ابعاد جنسیتی بزهکاری و بزهدیدگی زنان از منظر جامعه شناسی اسلامی می پردازد. جامعه شناسی اسلامی در الگوی مفروض این مقاله، بی آنکه داعیه برخورداری از ویژگی منحصر به فردی از نظر روش های تجربی و فنون آماری داشته باشد، عمدتاً از حیث مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی و نیز از نظر جنبه های نظری، شامل جنبه های تبیینی، تفسیری و هنجاری، از رویکردهای موجود جامعه شناسی تمایز می یابد. در خلال هریک از چهار محور اصلی مقاله، یعنی بزهکاری زنان، خشونت بر ضد زنان، تجاوز جنسی و جنسیت در نظام کیفری، با اشاره ای گذرا به دیدگاه های جامعه شناختی به ویژه رویکردهای فمینیستی و سپس بیان دیدگاه اسلام، زمینه مقایسه رویکرد اسلامی با رویکردهای رقیب فراهم شده است. این تحقیق نشان می دهد رویکرد اسلامی با مفروض گرفتن پاره ای تفاوت های طبیعی میان زن و مرد در کنار اشتراک های فراوان آنها، به نتایجی نسبتاً متفاوت در زمینه تبیین عِلّی تمایزهای جنسیتی در چهار مسئله یادشده می رسد.
تفکیک نقش ها و مرزهای جنسیتی در جامعه با تأکید بر آثار تربیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هر فردی اعم از زن و مرد، به عنوان عنصری از جامعه انسانی، دارای جایگاه ویژه و مرزهای تعریف شده است. قرار گرفتن هریک از زن و مرد در نقش متناسب خود و رعایت مرزها، آثار اجتماعی و تربیتی بسیاری در نظام خانواده و در جامعه خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی آثار تربیتی، اجتماعی و اخلاقی تفکیک نقش های جنسیتی و مرزهای آن در جامعه، انجام یافته است. روش پژوهش، توصیفی−تحلیلی است، و بدین منظور پس از شناسایی و استخراج مفاهیم و مستندات، از متون دینی، تربیتی، علوم اجتماعی و پژوهش های انجام شده، به تحلیل محتوای آنها پرداخته و به آثار اجتماعی و تربیتی آن اشاره می شود. همچنین در این تحقیق به نمودها و مصداق های عرصه هایی که زن و مرد در آن حضور پر رنگ دارند و تفکیک نکردن نقش جنسیتی، ممکن است آسیب هایی را پدید آورد، اشاره شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند شاخص ترین آثار تفکیک نقش های جنسیتی و توجه به مرزها عبارت اند از: زمینه سازی برای رشد تربیتی و اخلاقی، استحکام بنیان های اجتماعی، تأمین بهداشت روانی، استحکام خانواده، بهبود آموزش، رشد معنویت و مصون بودن از معصیت.
بازنمایی مؤلفه های اجتماعی هنرهای ایرانی اسلامی (مفهوم و سنخ شناسی هنرهای ایرانی اسلامی تا پیش از فرایند مدرن شدن)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از ضرورت های مفهوم پردازی درباره هنرهای ایرانی اسلامی، توجه به مؤلفه های زمینه و بافت اجتماعی تاریخ این هنرهاست. در این مقاله، هنرهای ایرانی اسلامی به آن دسته از هنرهایی اطلاق می شود که به طور کلی در میان جامعه ایران به عنوان هنرهای ایرانی یا جزئی از آن شناخته شده اند. از این رو، تلاش شده تا با استفاده از روش مطالعه اسنادی، برخی از مهم ترین عناصر اجتماعی نهفته در مفهوم «هنرهای ما» تا قبل از مواجهات جامعه با فرایند مدرن شدن بازنمایی شوند. مفاهیم «کاربرد در زندگی اجتماعی»، توجه هنرمند به «جمع گرایی» و اتکا به مؤلفه های اجتماعی «فرهنگ و دین» از مهم ترین عناصر دخیل در تعریف آثار هنرهای ما تا پیش از مدرن شدن بوده اند. همچنین به لحاظ سنخ بندی اجتماعی، با استفاده از ملاک هایی همچون تقسیم بر مبنای زنانه یا مردانه بودن (جنسیت)، عمومیت مخاطب، وقایع مهم اجتماعی فرهنگی و حمایت های اجتماعی نهادهای جامعه، هنرهای ما بررسی شده اند.
بررسی رابطه گرایش های معنوی با کیفیت زندگی در میان دانشجویان دانشگاه شاهد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش گرایش های معنوی و شناخت کیفیت زندگی در میان دانشجویان دانشگاه شاهد است. به سخن دیگر، هدف اصلی پژوهش آن است که آیا با افزایش یا کاهش گرایش های معنوی، در کیفیت زندگی تغییری به وجود می آید یا نه؟ روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است. نمونه آماری این تحقیق، 359 نفر (147 پسر و 212 دختر) از دانشجویان دانشگاه شاهد هستند که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده و با استفاده از پرسش نامه های «گرایش های معنوی»، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی «WHOQOL» ارزیابی شده اند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند که با افزایش گرایش های معنوی، میزان کیفیت زندگی دانشجویان نیز افزایش می یابد. همچنین با بالا رفتن گرایش های معنوی در حیطه های «باورهای معنوی»، «احساس معنویت»، «خودشکوفایی معنوی» و «رفتارهای معنوی»، میزان کیفیت زندگی افزایش می یابند. در عین حال، نتایج نشان دادند که با افزایش گرایش های معنوی و ابعاد چهارگانه آن، میزان کیفیت زندگی در بعد روانی، بعد محیطی و بعد روابط اجتماعی افزایش می یابد.
بررسی جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ (مطالعه موردی : جمعیت بیست سال به بالای شهر بابل)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ» با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مردم به جهان پس از مرگ انجام شده و به روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 170 هزار نفر از جمعیت بیست سال به بالای مردم شهر بابل است و حجم نمونه ای به تعداد سیصد نفر با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نیز ابزار پرسش نامه محقق ساخته با طیف لیکرت برای گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است و اطلاعات با آزمون اسپیرمن، آزمون من ویتنی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که نگرش 49 درصد از پاسخگویان به جهان پس از مرگ در حدّ متوسط با نگرش اسلام به جهان پس از مرگ همسو بوده و نگرش 35 درصد آنان به طور کامل با نگرش اسلام همسو بوده است. همچنین میان میزان دین داری، سن و احساس محرومیت و متغیر وابسته رابطه معناداری وجود دارد و میان متغیرهای مستقل جنسیت، ریسک پذیری و پایگاه اقتصادی اجتماعی و متغیر وابسته تحقیق رابطه معناداری وجود ندارد. براساس رگرسیون چند متغیره، متغیر های دین داری بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته تحقیق داشته اند.
نتایج تحقیق نشان دادند که هرچه میزان دین داری، احساس محرومیت و سن مردم افزایش می یابد، نگرششان نسبت به جهان پس از مرگ با نگرش اسلام همسوتر می شود. براساس نتایج رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر، بُعد اعتقادی بیشترین اثر مستقیم را بر متغیر وابسته داشته و بُعد پیامدی بیشترین اثر غیرمستقیم را بر نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ داشته است.