محمد خطیبی قوژدی

محمد خطیبی قوژدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

از مهندسی اجتماعی تدریجی تا مهندسی اجتماعی آرمانی: مقایسة تطبیقی رویکرد روشنفکران نسل اول و دوم پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسازی جامعة آرمانی ایران شهری جامعة نخستین انقلاب ذهنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی سیاسی
تعداد بازدید : ۱۴۹۵ تعداد دانلود : ۹۰۵
تغییر جهت روشنفکری در ایران از راست به چپ طی دورة کوتاه مدت پهلوی اول رخ داد. برخلاف روشنفکران نسل اول پهلوی که به بازسازی جامعة ایرانی براساس الگویی تدریجی و گام به گام و برمبنای مدرنیته اعتقاد داشتند و این موضوع آنان را به همراهی با نظام پهلوی برای بازاندیشی دربارة اندیشة ایران شهری کشاند، روشنفکران نسل دوم به طورکلی از مهندسی تدریجی اجتماعی دست شستند و بر تغییر انقلابی وضع موجود پای فشردند. این مقاله براساس نظریة مهندسی اجتماعی و کثرت گرایی مفهومی توضیح می دهد که این تغییر روش چه تفاوت هایی را در فضای روشنفکری ایران طی دورة پنجاه سالة پهلوی پدید آورد. به گمان نویسندگان، روشنفکرانِ این دو نسل شباهت هایی با هم دارند، چنان که هردو نسل روشنفکر به شدت تحت تأثیر روندهای روشنفکری اروپایی بوده اند، هردو به مخالفت با پایگاه طبقاتی خود برخاسته اند و هردو داعیة بازگشت به خویشتن را داشته اند. با وجود این، آنان راهی سراسر متفاوت در پیش گرفتند. درحالی که نسل اول براساس بازخوانی آثار پارسی قبل از مشروطه به همراهی با دولت پهلوی برای پیشبرد مدرنیته در ایران پرداخت، نسل دوم ازطریق وارونگی اندیشة انقلاب ذهنی مارکسیسم، به مخالفت با نظام حاکم پرداخت و در این مسیر، با مدرنیتة ایرانی نیز به جدال برخاست.
۲.

مفاهیم، کارگزاران و سامان سیاسی در شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه مفاهیم کارگزاران اندیشه ی سیاسی : فردوسی سامان سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۰ تعداد دانلود : ۵۱۲
فردوسی شاهنامه را با هدف احیای هویت ایرانی و ارائه ی سامان سیاسی بدیلی سرود که یادآور مجد و عظمت از دست رفته ی ایران باشد. از این رو لایه ی درونی یا هسته ی مرکزی شاهنامه، که در نهانگاه، کلیت و جامعیت آن نهفته، متضمن اندیشه ی سیاسی فردوسی و توضیح حکومت آرمانی وی بر پایه ی عناصر پادشاهیِ ایرانشهری است. سیاست در اندیشه ی فردوسی معطوف به تدبیر امر دنیا است اما مبنایی قدسی دارد. مفاهیم اصلی آن عبارتند از: یزدان، فرَه ایزدی، خِرد و داد. کارگزاران سیاست که عمل برگزیدن یک خط مشی و اجرای آن را برعهده دارند شامل شهریار، پهلوان و موبد می شوند. اینان با ابتنای بر آن مفاهیم، در پی تحقق سامان سیاسی آرمانی در ایرانشهر هستند. این سامان با قرار دادن یزدان قادر بر فراز کیهان و اعطای قدرت مطلق به شهریار بر روی زمین و تابانیدن فره ایزدی بر وی شکل می گیرد. امّا شهریار برای آن که بتواند همچو یزدان در کیهان بر خرد و داد حکم براند و دادگری کند باید از مشاوره و رای پهلوانان و موبدان بهره جوید. اگر چنین کند فره در وی مستدام و بر سریر قدرت بماند. اما اگر پند دانندگان نشنود فره از او رخت برمی بندد و از سریر قدرت سقوط می کند. به باور فردوسی بازگشت به این سامان سیاسی چاره ی بحران هویت ایرانی و رهایی ایران از استیلای بیگانگان است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان