فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲ و ۷۳
166 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثر آوازه برند بر اعتماد عاطفی و شناختی و تأثیر این اعتماد بر نگرش مشتریان به برند رستوران ها انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه مشتریانی تشکیل دادند که در شش ماهه دوم سال 1398 به رستوران های شهر ایلام رفته اند. با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه تعیین شد که در نهایت با توجه به پرسشنامه های قابل قبول، تعداد 373 نفر حجم نمونه را تشکیل دادند. روش نمونه گیری به کار رفته در این پژوهش از نوع نمونه گیری ساده در دسترس بود. روایی پرسشنامه نیز با نظر خبرگان و بارهای عاملی تأییدی سنجیده شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نیز حکایت از پایایی مناسب پرسشنامه داشت. تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار spss21 و smart PLS3 انجام شد. نتایج به دست آمده روشن ساخت آوازه برند بر سه متغیر نگرش مشتریان به برند، اعتماد شناختی و اعتماد عاطفی، اثر معناداری دارد؛ همچنین متغیر اعتماد شناختی بر نگرش مشتریان به برند، اثر معناداری دارد؛ اما تأثیر اعتماد عاطفی بر نگرش مشتریان به برند معنادار نبود. اعتماد شناختی در رابطه بین آوازه برند و نگرش مشتریان به برند میانجی گری می کند؛ ولی اعتماد عاطفی در رابطه بین آوازه برند و نگرش مشتریان به برند میانجی گری نمی کند.
تبارشناسی و خاستگاه تاریخی-جغرافیایی اولادهای گَچگران ازایل مَمَسنی
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 139
حوزههای تخصصی:
ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. آحاد انسانی ممسنی نیز متأثر از چنین مرزبندی هایی در قلمروهای مختلفی سکنی گزیدند. به نظر می رسد چنین آحاد انسانی در هر یک از این قلمروها از پیشینه تباری مختص به خود برخوردارند، به طوری که تبارشناسی و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی آنان در نحوه چیدمان ساختمان اجتماعی شان نقش آفرین است. از این حیث، سکونتگاه های انسانی شهرستان ممسنی مقر استقرار اولادهای متعددی به شمار می روند که در کنار یکدیگر بافت فرهنگی و اجتماعی آن را شکل داده اند. در این چهارچوب، سکونتگاه روستایی گچگران در بخش مرکزی شهرستان ممسنی و دهستان بکش یک از نیروی انسانی و جمعیتی قابل توجهی برخوردار است. بنیان پژوهش بر این سؤال استوار است که اولادهای گچگران از چه تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی در ایل ممسنی برخوردارند؟ روش پژوهش ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مربوط به 55 اولاد گچگرانی به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شدند. نتایج پژوهش نشان داد 55 اولاد مستقر در سکونتگاه گچگران از تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی متفاوتی (مبدأ فضایی مکانی گوناگون و تبار و هویتی متفاوت) برخوردارند. جهان بینی و نگرش اجتماعی-سیاسی این اولادها نیز دربرگیرنده وجوه تشابه کلی و تمایز جزئی است که بر کنش اجتماعی و سیاسی آن ها تأثیرگذار بوده است.
بررسی شیوه های اجتماعی کردن فرزندان (مورد مطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
186 - 204
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر شیوه های اجتماعی کردن فرزندان در میان والدین دارای فرزند 6 تا 12 سال شهر ایلام بررسی شده است. روش پژوهش کیفی بود. گردآوری داده ها نیز از طریق مصاحبه با 30 نفر از والدین و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار Maxqda با استفاده از شیوه تماتیک انجام شد. با اجرای کدگذاری باز، 101 تم و 34 مفهوم استخراج شد که در 4 مقوله اصلی شامل تربیت عاطفی و احساسی، تربیت جسمانی، تربیت دینی و تربیت اخلاقی دسته بندی شدند. سؤال پژوهش عبارت بود از: با توجه به تغییرات ساختاری جامعه و خانواده آیا شیوه های اجتماعی کردن فرزندان تغییر یافته است؟ یافته ها نشان داد که اجتماعی کردن فرزندان به شیوه های متفاوتی صورت می پذیرد که براساس وضعیت اقتصادی و اجتماعی والدین متفاوت است؛ والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند تربیت جسمانی را برای فرزندان خود در اولویت قرار می دهند و والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایینی دارند بیشتر بر تربیت عاطفی فرزندان تأکید می ورزند. این گونه خانواده ها دچار نوعی ناآگاهی در روش تربیتی و رفتار با فرزندان هستند. در خصوص شیوه تربیت دینی نیز والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند نسبت به تربیت دینی حساس نیستند و خنثی عمل می کنند؛ اما والدینِ با وضعیت اقتصادی متوسط یا پایین در خصوص تربیت دینی نظر مثبتی دارند. نتیجه کلی این پژوهش نشان داد که تغییرات اقتصادی و اجتماعی، تربیت فرزندان را نیز دچار تغییراتی کرده است؛ اما والدین به دلیل عدم مهارت و فشارهای اقتصادی و اجتماعی، بیشتر شیوه سلبی را در تربیت فرزندان در پیش گرفته اند تا ایجابی.
بررسی ساختار مناسکی آیین نوروز دریایی در روستای سلخ جزیره قشم
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
57-78
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشینه فرهنگی تاریخی مراسم «خَّرَّه عاشورایی» در خرم آباد
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
93-104
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی مناسبات بین قومی درشهرستان تالش
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و توصیف مناسبات بین اقوام تالش، ترک و گیلک ساکن در شهرستان تالش است. در این پژوهش به تناسب موضوع مورد مطالعه، به منظور گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته و به منظور تحلیل آن ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل 11 نفر از قوم تالش، 10 نفر از قوم ترک و 10 نفر از قوم گیلک می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نوع مناسبات اجتماعی و اقتصادی بین اقوام تالش-ترک، ترک-گیلک و تالش-گیلک از نوع تنیده شده و با معنادار بودن عنصر تماس می باشد. همچنین نوع مناسبات فرهنگی بین ترک-تالش و گیلک-تالش نیز چنین است. اما مناسبات فرهنگی بین ترک-گیلک از نوع تنیده شده نسبی است. نهایتاً مناسبات سیاسی بین ترک-تالش از نوع تنیده شده و گیلک-تالش و ترک-گیلک از نوع تنیده شده سو یافته می باشد.
مطالعۀ مردم شناسی بازتاب فرهنگی قصه عروسک گلین بالا در زندگی اجتماعی مردم آلوارس استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلین بالا عروسک و نوعی اسباب بازی سنتی زنان و دختران بیشتر مناطق آذربایجان است. بیشتر این مناطق گلین بالاهای مخصوص به خودشان را دارند که از نظر ساختار فیزیکی و کارکرد نمادین اجتماعی آن با هم متفاوت هستند. در این مطالعه موردی بر گلین بالاهایی تمرکز شده است که خانواده ها در روستای آلوارس شهرستان سرعین می سازند. عروسک گلین بالا در میان مردم روستای آلوارس هم به نوعی نشان دهنده نقش دختران روستا و به عبارتی آموزش وظایف و مسئولیت اجتماعی آینده آن هاست. به بیان دیگر، گلین بالا از نظر اجتماعی مقیاس کوچک زنان آلوارس و نقش آن ها در خانواده را برای کودکان بازتولید می کند. در قصه گلین بالا مردم آلوارس آیتم زمانی و مکانی تا حدودی لحن و رنگ ساختاری فرهنگ مردم آلوارس را شامل شده است. شرایط اقلیمی و زیستی قصه نشان می دهد مکان قصه کوهستانی است که زمستان های طولانی و سختی دارد و تابستان های کوتاه و خنکی در آن موج می زند. در جای جای قصه پر است از شرایط زندگی اجتماعی سختی که در زمستان طی می شود. مشکل راه و وسایل حمل و نقل با اکوسیستم طبیعی این روستای کوهستانی سنخیت دارد که باز در داستان به آن اشاره می شود. در تحلیل و تفسیر مردم شناختی این مقاله از نظریه انسان شناسی نمادین و تفسیری استفاده کرده ایم. گلین بالا از نظر فرم ظاهری و کارکرد نمادین آن با دیگر گلین بالاها تفاوت هایی جزئی دارد. قصه منتسب به این گلین بالا مخصوص مردم آلوارس است. قصه ای با این تم و موضوع در داستان های شبیه آن کمتر دیده می شود.
مطالعۀ شناختی: تحول معنای مادری و صورت بندی فرم های خانواده به میانجی بسترهای پزشکی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسترهای تاریخی، دوگانه مادر-کودک با حضور میانجی هایی مانند بهداشت، پزشکی و فناوری به زنجیره مادر-میانجی-کودک ترکیب بندی شده است؛ به این معنی، مفصل بندی روابط مادر و کودک یا کنش فرزندآوری از گذر میانجی ها در ضرورت های تاریخی تغییر یافته و خانواده های مختلف گسترده به صورت هسته ای صورت بندی شده است. پس آیا با تغییر صورت خانواده، محتوا یا معنای مادر شدن نیز در یک فرایند تاریخی متناسب با تغییرات فرم خانواده در فهم کنشگر دوباره مفصل بندی می شود؟ اگر چنین است چگونه تغییرات معنایی نزد کنشگر رخ می دهد؟ و مفصل بندی فهم و معنای مادرشدن در گذر زمان چه تغییراتی کرده است؟ این ها مسائلی است که این مقاله به کمک مفاهیم فرم، محتوا، ساختار آگاهی نزد زیمل و هوسرل در جست وجوی پاسخ آن است. روش اصلی برای استخراج معانی، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. هدایت مصاحبه براساس مؤلفه های سنخ آرمانی محقق ساخته پیش برده می شود، تا امکان مقایسه و تغییر معنا در میان نسل ها فراهم شود. طبقه بندی مصاحبه شوندگان نیز براساس دوره شناسی و بسترهای تاریخی است. درنهایت با انطباق یافته ها بین تجربه زیسته سه نسل از زنان، تحول محتوای کنش فرزندآوری در بسترهای اجتماعی آشکار می شود. به این صورت، سه گونه مفصل بندی نظام معنایی مادری شامل گذار، ترازمند و ارادی صورت بندی می شود که به ترتیب با سه فرم نیمه هسته ای-نیمه مستقل، هسته ای و الحاقی مرتبط هستند. نتیجه اینکه با حصول آگاهی از موضوع شناخت بدن، نگرش به فرزندآوری (ارزش) نیز در نسبت های جدیدی بازشناسی می شود. در همین صورت بندی جدید از ارزش است که مرحله دیگری از معنای مادری نزد کنشگر برساخته می شود.
بررسی مردم شناختی آیین نخل گردانی در جاجرم خراسان شمالی
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
105-130
حوزههای تخصصی:
مفهوم شناسی زایش و باروری در فعالیت های روزمره زنان روستایی کُرد ایران
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
131-149
حوزههای تخصصی:
از منزلت بخشی تا منزلت زدایی: مطالعه ای انتقادی از فرهنگ جذب در شرکت های بازاریابی شبکه ای
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
35 - 70
حوزههای تخصصی:
انسان ها در گروه های اجتماعی با یکدیگر تبادل می کنند و فرآیندهای پیچیده فرهنگی را خلق می کنند. این فرایندهای پیچیده، منجر به شکل گیری سیستم ها و سازمان های پیچیده اقتصادی و اجتماعی می شود. مبادلات اجتماعی و اقتصادی سودمحور و مبادلات نابرابر در بستر فرهنگ توسعه می یابد. در این میان سیستم های بازاریابی شبکه ای در ایران به واسطه مبادلات نابرابری که با اعضای خود دارند، سیستم فرهنگی ناعادلانه ای را خلق کرده اند. در همین مسیر، پژوهش حاضر سعی داشته است روابط و مبادلات فرهنگی نابرابر موجود، جهت جذب افراد در سیستم های بازاریابی شبکه ای را بررسی و مطالعه کند. روش مطالعه براساس مردم نگاری انتقادی پنج مرحله ای کارسپیکن طراحی شده است. پژوهشگران ابتدا با رویکردی اتیک، در طی مشارکت پنهانی یک ساله در شرکت های بازاریابی شبکه ای، مشاهدات اولیه را ثبت و ضبط نمودند و سپس با رویکردی امیک، مصاحبه هایی عمیق با افراد جدا شده از این سیستم ها انجام داده و داده های گفت وگو محور را در قالب تم های اصلی پژوهش استخراج نمودند. از جمله تم هایی اصلی می توان به فروکاست عددی اعتبار، جذب به واسطه اعتبارسازی، تکنیک های اعتباربخشی جذب خانواده، اعتباربخشی گروه های ثانویه، جذب به اعتبار سلبریتی ها، تکنیک های جذب همانندپندارانه، استراتژی های کنجکاوساز و غیره اشاره کرد. یافته ها به طور کلی نشان دهنده این واقعیت بود که افراد با اعتباربخشی های فراوان در این سیستم ها جذب می شدند؛ اما در ادامه با سودجویی و حداکثرسازی سیستمی سود از جانب شرکت های بازاریابی شبکه ای مواجه می شدند، و از سیستم خارج می شدند. در نهایت، با استفاده از رویکرد اتیک، یافته های گفت وگو محور مورد نقد و بررسی نظری قرار گرفتند.
مقایسه وضعیت سلامت روانی زنان شاغل سرپرست خانوار و همسردار آموزش و پرورش استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸ و ۶۹
206 - 236
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار به دلیل تداخل نقش نان آوری با نقش خانه داری و فشار ناشی از نقش، زمان کافی برای تربیت مناسب و ارائه حمایت های عاطفی، اطلاعاتی و مالی مناسب به فرزندانشان و کنترل رفتارها و اعمال آنان را ندارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه وضعیت سلامت روانی زنان شاغل سرپرست خانوار و همسردار آموزش و پرورش استان ایلام انجام گرفته و برای این منظور از روش تحقیق پیمایشی به صورت مقایسه ای استفاده شده است و با بهره گیری از نمونه گیری تصادفی، از بین زنان شاغل سرپرست خانوار 95 نفر و زنان شاغل دارای همسر 351 نفر انتخاب شده اند. میانگین سلامت روانی در بین زنان شاغل سرپرست خانوار 7/28 و در بین زنان شاغل همسردار 7/19 است. میانگین ابعاد سلامت روانی در بین زنان شاغل دارای همسر، پایین تر از زنان شاغل سرپرست خانوار است. شیوع اختلالات روانی در چهار بُعد نشان داده است که بیشترین اختلالات روانی در بین زنان شاغل سرپرست خانوار، مربوط به بُعد علائم اضطرابی و جسمانی و کمترین اختلال، مربوط به بُعد افسردگی است.
مبانی تربیتی و روان شناسی تخریب میراث فرهنگی
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
133-152
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل شورش مردم ایلام در سال 1308 ه .ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
148 - 169
حوزههای تخصصی:
حوادث، رویدادها، جریان های سیاسی و نظامی زیادی در تاریخ ایلام وجود داشته است که نیاز به پژوهش مستقل دارند. یکی از این حوادث، شورش مردم ایلام در سال 1308 ه .ش. علیه دولت مرکزی است که تاکنون به صورت پراکنده در کتاب ها و اقوال شفاهی به آن پرداخته شده؛ اما هنوز پژوهشی مدون، مستقل و نظام مند در این زمینه انجام نگرفته است؛ از این رو، این حادثه تاریخی به یک بررسی و تجزیه و تحلیل خاص نیاز داشت تا آن را از ابعاد گوناگون بررسی کند و به تبیین دلایل، چگونگی و نتایج این رویداد بپردازد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفت و با استفاده از کتاب ها، تاریخ شفاهی، سایت های معتبر اینترنتی و مقالات موجود، درصدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که 1. شورش مردم ایلام چه دلایلی داشته است؟ و 2. علل شکست زودهنگام این شورش چه بوده است؟ نتایج این پژوهش نشان داد که عدم اطلاع مردم از اقتدار دولت مرکزی، تبعیت مردم این منطقه از شورش ایلات استان های همسایه، تحریک مردم توسط بازماندگان غلامرضاخان والی، افزایش مالیات گیری و چگونگی وصول آن و ... از جمله دلایل شورش بوده و ورود نیروهای کمکی نظامی دولتی برای سرکوب شورشیان، سرد شدن هوا، عدم همراهی برخی از ایلات با شورشیان و مقاومت نیروهای محاصره شده در قلعه والی را می توان از دلایل شکست شورش برشمرد.
بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی با رفتار دموکراتیک اعضای سازمان های مردم نهاد در خانواده (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
205 - 232
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد نظام پنهان ارتقای سلامت جامعه به شمار می روند. این سازمان های داوطلب، مستقل از دولت و در عین غیرانتفاعی بودن در خدمت مردم هستند؛ به همین دلیل صدای مردم نامیده می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی با رفتار دموکراتیک اعضای سازمان های مردم نهاد در خانواده در استان ایلام انجام شد. روش تحقیق، پیمایشی بود و جامعه آماری آن را اعضای متأهل سازمان های مردم نهاد استان ایلام با جمعیت 5250 نفر تشکیل می دادند. بر اساس فرمول کوکران 381 نفر از اعضای سازمان ها به عنوان نمونه تعیین شد و با توجه به مشخصات جامعه، روش نمونه گیری در این پژوهش، خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. به منظور تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب حاصل برای تمامی بخش های پرسشنامه بالای 80% محاسبه گردید. یافته های تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین متغیرهای تحقیق؛ یعنی اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، جنسیت، وضعیت شغلی، مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد، سن، خاستگاه (محل سکونت) و رفتار دموکراتیک در خانواده است و تنها بین متغیر تحصیلات و رفتار دموکراتیک، به جهت داشتن بار معنایی منفی بعضی از گویه ها، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
تبیین جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بلوچ برسلامت روان آنان (موردمطالعه: زنان شهرزاهدان)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
127 - 148
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بر سلامت روان در شهر زاهدان و نیز شناسایی ارتباط بین قومیت، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، حمایت اجتماعی، احساس محرومیت و میزان استرس به انجام رسیده است. روش تحقیق، پیمایش و ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. با استفاده ازشیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر زاهدان از بین جمعیت بالای 30 سال، اعم از قومیت های بلوچ، فارس وسیستانی نمونه ای 400 نفری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور سنجش سلامت روان، حمایت اجتماعی، میزان استرس به ترتیب از آزمون های GHQ-28، زیمت و ویتون و برای دیگر متغیرها ازسنجه های محقق ساخته استفاده گردیده است. براساس نتایج تحقیق، بین سلامت روان و متغیرهای حمایت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی رابطه مستقیم و معناداری و بین سلامت روان و میزان استرس و احساس محرومیت نسبی رابطه معکوس و معنادار مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که زنان بلوچ موقعیت و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پایینی نسبت به زنان دو قومیت فارس و سیستانی داشته و سلامت روان زنان قومیت بلوچ نیز نسبت به زنان فارس و سیستانی کمتر بوده است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که پایگاه اجتماعی- اقتصادی و حمایت اجتماعی موجب افزایش سلامت روان و احساس محرومیت نسبی و میزان استرس باعث کاهش سلامت روان در زنان می شوند. ضروری است که سیاست گذاران جامعه، با تمرکز برشیوه های ارتقاء حمایت اجتماعی، کاهش میزان استرس و احساس محرومیت نسبی و توزیع عادلانه مزایا در بین اقوام مختلف و توجه ویژه به امر سلامت روان گام هایی مهمی برای کاهش فقر و محرومیت در استان سیستان و بلوچستان بر دارند.
مروری بر نقوش نمد شهرکرد
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
15-43
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی روابط گروه های قومی درایران (باتاکید برجوک های تلگرامی)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
167 - 188
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی بر روابط گروه های قومیتی با تاکید بر جوک های تلگرامی انجام شده است و درصدد پاسخگویی به سؤالات زیر است : جوک های قومیتی چه مسائلی را بیان می کند؟ و چه عواملی منجر به ایجاد جوک های قومیتی درگروه های مختلف می گردد؟ برای پاسخگویی به این سؤالات از نظریه کمپر بهره گرفته شد. این پژوهش به دلیل بررسی در محتوای جوک ها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته است. در واقع تحلیل محتوا یکی از روش های اسنادی است که شامل برجسته ساختن محورها یا خطوط اصلی یک متن یا متون مکتوب یا مجموعه ای از تصاویر، نوارها و... غیره است. جامعه آماری این پژوهش جوک های رد و بدل شده در شبکه اجتماعی تلگرام است. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه گروه های قومیتی به وسیله تمسخرو تحقیر درجوک ها درصدد جبران عدم توازن قدرتی و جایگاهی نسبت به گروه های فرادست و فاصله اجتماعی خود با گروه های فرودست هستند. از طرفی جوک ها منجر به نوعی دیدگاه کلیشه ای نسبت به گروه مخاطب می گردد، بدین معنا که گروه های قومیتی اغلب احساسات مشابه ای در پاسخ به این گونه جوک ها نشان می دهند.
مطالعه علل، ابعاد و پیامدهای طرداجتماعی برحسب جنسیت (موردمطالعه: زنان کولی روستای چشمه کبودشهرستان ایلام)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
101 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه علل، ابعاد و پیامدهای طرد اجتماعی زنان کولی در روستای چشمه کبود از توابع شهرستان ایلام می باشد. انجام این پژوهش با روش کیفی مردم نگاری صورت گرفته است. محقق به منظور گردآوری داده ها از تکنیک هایی مانند مشاهده مشارکتی و مصاحبه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی سود جسته است. در این پژوهش، نمونه گیری از بین زنان بومی (منابع طرد) و زنان کولی (اهداف طرد) صورت گرفته است؛ بدین منظور 12 زن بومی و 18 زن کولی مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که زنان بومی به این علل زنان کولی را طرد می کنند: عقاید قالبی، عدم رعایت موارد بهداشتی، رفتار کودکان کولی در مدرسه، اهمیت نگاه غالب در اجتماع، شرور بودن زنان کولی، وجود خشونت های خانوادگی در بین کولی ها و بی توجهی کولی ها به ارزش های دینی و فرهنگی بومیان. درحالی که کولی ها مهم ترین دلایل طرد خود را حوادث خاص، تأثیر فناوری بر زندگی خود، بدنام سازی کولی ها، برساختن مفهوم کولی و کلیشه های جنسیتی دانسته اند. مهمترین ابعاد طرد این زنان عبارت اند از: طرد از خدمات و امکانات، بی اعتمادی نهادی، طرد از ارتباطات اجتماعی، طرد از حمایت درون گروهی و برون گروهی. برخی پیامدهای این پدیده عبارتند از: محرومیت مادی، محرومیت اطلاعاتی، تجرد دختران کولی، پنهان کردن هویت خویش. با این همه، زنان کولی در برابر طرد استراتژی هایی نیز بکار می برند: عکس العمل متقابل، انتخاب نام، انزوا و جداسازی، مقاومت در برابر بومیان، سبک خاص زندگی، پنهان کردن هویت خویش و انتقال شیوه های ساخت ابزار.
ارزیابی وضعیت محرومیت نسبی فردی و گروهی درشهر تبریز و تاثیرشبکه های اجتماعی مجازی برآن
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
149 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت محرومیت نسبی فردی وگروهی در شهر تبریز و تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر آن است. محرومیت نسبی در این تحقیق دردو بعد محرومیت نسبی فردی و محرومیت نسبی گروهی (درسه بعد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) سنجش و مورد تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال تبریزی است که 444 نفر از طریق فرمول کوکران تعیین شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است و نمونه های هرخوشه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که میزان محرومیت نسبی گروهی بیشتر از محرومیت فردی است. از بین ابعاد محرومیت نسبی گروهی نیز بعد فرهنگی محرومیت گروهی به مراتب بالاتر از ابعاد اقتصادی و سیاسی است. بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر محرومیت نسبی نشان داد که «حضور با هویت واقعی در شبکه های اجتماعی مجازی» باعث کاهش محرومیت نسبی فردی و «ناراحتی ازمحرومیت» می شود. همچنین «مدت استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی» باعث افزایش محرومیت نسبی گروهی و «فعال بودن کاربران» در این شبکه ها افزایش «ناراحتی و دلخوری از محرومیت گروهی» و «مدت استفاده» افزایش «امید به بهبود محرومیت گروهی» را در پی دارد. نتیجه به دست آمده نشان می دهدکه میزان اثرگذاری شبکه های اجتماعی مجازی بر محرومیت نسبی به کیفیت استفاده کاربران از این شبکه ها بستگی دارد و نوع مواجهه و بهره مندی از این شبکه ها، اثرات متفاوتی بر محرومیت نسبی به همراه دارد.