فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
103 - 119
حوزههای تخصصی:
دین در جهانِ باستان بر سه اصل استوار بوده است: جادو و ارتباط آن با دین و علم؛ توتمیسم و جنبه ی اجتماعی کیش نخستین؛ آیین های باروری و گیاهی. جادو نیرویی است که از نفوذ کلماتی به وجود می آید که با صدای بلند یا به صورت آواز خوانده می شود و انسان می تواند همان طور که روی موجودات روحانی عمل می کند، به وسیله ی واژگان و حرکات مخصوص در طبیعت تأثیر نماید و این نفوذ اساسی را برقرار سازد که آن را جادو می نامند. در مواقعی جادو دستورات منفی، یعنی ممنوعیت ها را دربردارد؛ جادوی منفی تابو است و هر چیزی که به دلیل و علتی ترس و اضطراب به دل می افکند را تابو گویند. نام ها در بسیاری از جوامع تابو هستند، حمله به نام فرد قابل مقایسه یا حتی بدتر از حمله به بدنِ فرد است. تابوی نام برپایه ی ترس است. همان طور که می توان جادوی بدخواهانه ای را با شخص، اعضای بدن یا سایه ی او انجام داد، اگر نام واقعی یک فرد را در اختیار داشته باشند، آن را با نام وی هم می توانند انجام دهند، تابوی نام هم بسیار گستردگی فرهنگی و جغرافیایی داشته و هم این که، همچنان پابرجا مانده است. حتی اگر به طور کامل مانند گذشته نباشد ولی ردپای آن هنوز در دنیای مدرن به چشم می خورد. ملاحظاتی که همچنان درمیان جوامع امروزی، درمورد نام وجود دارد آیا بازمانده ی همان تابوی نام و ممنوعیت هایی که درمورد نام ها وجود داشته نیست؟
دانش بومی تهیه خوراک های محلی از گیاهان خودرو مرتعی (مطالعه موردی: محلیان مراتع گوغر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بومی علمی بر پایه تجربه بومیان و سازگار با زیست بوم خاص خود می باشد که کاربرد صحیح آن بخشی از نیازهای انسانی را برطرف می نماید. ثبت این دانش غالبا بر دوش مردم نگاران است. یکی از زمینه های مهم در پژوهش های مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه نحوه طبخ غذا با استفاده از گیاهان خودروی مرتعی در محل سکونت آن ها است. این پژوهش با هدف جمع آوری دانش بومی مردم منطقه گوغر بافت در زمینه طبخ انواع غذاهای محلی با استفاده از گیاهان خودرو مرتعی انجام شده است. روش اصلی در این تحقیق، اطلاعات یابی به شیوه مستقیم و جمع آوری داده های خام بود. در همین راستا از تابستان 1398 تا پایان بهار 1399، به دفعات به منطقه مورد مطالعه مراجعه شد و دانسته های سنتی مردم گردآوری گردید. روش های جمع آوری اطلاعات در این تحقیق شامل مصاحبه آزاد، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده مشارکتی بوده است. مصاحبه ها به صورت هدفمند از خبرگان محلی منطقه صورت پذیرفت که شناسایی آن ها به صورت روش گلوله برفی انجام شد. در این پژوهش 15 گیاه که در طبخ خوراک های سنتی و محلی به کار برده می شد شناسایی گردید. با استفاده از این گیاهان، مردم محلی 20 غذای مختلف را تهیه می کردند. بنابراین با توجه به گستردگی تنوع فرهنگی و اقلیمی موجود در کشور، گنجینه عظیمی از دانش مربوط به نظام های غذای بومی حاصل از گیاهان خودروی مرتعی وجود دارد که ثبت، بررسی و تحلیل این نوع از نظام غذایی بومی رو به زوال اهمیت زیادی دارد.
انسان شناسی تفسیری مسابقات سوارکاری ترکمن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
187 - 207
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مسابقات سوارکاری در بین ترکمن های منطقه ترکمن صحرا که پدیده فرهنگی ورزشی برای آنها به شمار می آید و معانی پنهانی که این مسابقات و شرط بندی پیرامون این مسابقات برای افراد این قوم دارد مطالعه شده است. برای مطالعه این پدیده فرهنگی از روش تفسیر هرمنوتیکی کلیفورد گیرتز استفاده شده است. گیرتز در مردم نگاری از دو روش توصیف سطحی و توصیف عمیق یاد می کند. به زعم او کار مردم نگار تنها ارائه گزارش از پدیده های فرهنگی نیست، و این بخش تنها تفسیر سطحی است، بلکه کار اصلی مردم نگار این است که علاوه بر این گزارش مردم نگارانه توصیف عمیق تری از این پدیده ها و معانی آنها برای آن قوم را باید ارائه دهد که تفسیر شخصی مردم نگار است که از آن تحت عنوان تفسیر هرمنوتیک یاد می کند. در این مقاله پس از توضیح مفهوم هرمنوتیک، به رویکرد تفسیری گیرتز پرداخته شده است. در ادامه با اتکا به رویکرد تفسیری گیرتز، ابتدا گزارشی مردم نگارانه از این مسابقات و حواشی آن ارائه شده و سپس در مرحله دوم توصیف عمیق تر این پدیده از دید نگارندگان آمده است. مشاهدات و تفسیر نگارندگان دال بر این است که امروزه نگه داری اسب برای ترکمن ها تنها به معنای علاقه آنها به اسب و سوارکاری نیست، بلکه برای آنها نشانگر توانگری مالی و شأن اجتماعی است. به علاوه شرط بندی ها نیز تنها بُعد مادی برای افراد ندارد، بلکه نشان دهنده تخصص و مهارت آنها در شناخت اسب و قدرت پیش بینی آنهاست که می تواند برای آنها جایگاه اجتماعی در بین علاقه مندان به سوارکاری و اسب به همراه داشته باشد. افزون بر این، این افراد با وفای به عهد خود در شرط بندی های بدون سند و رسید، آموزش صداقت و درستکاری می بینند.
سیر تاریخی شهر و شهرنشینی ایلام در تاریخ شهرنشینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴و ۷۵
151 - 172
حوزههای تخصصی:
انسان ها در گذر تاریخ برای انتخاب بهترین شیوه زندگی، مراحل مختلفی را پشت سر نهاده اند. از غارنشینی ماقبل تاریخ تا زندگی در کلان شهرها و متروپولیتن های امروزی، سیر تحولات تاریخی در شیوه زندگی بشر نمایان است. در پژوهش حاضر، سیر تاریخی شهر و شهرنشینی در شهر ایلام بررسی شد. تاریخ کهن ایلام، با وجود آثار عظیم باستانی و تاریخی ای که از پیشینه این شهر حکایت دارد، هنوز به طور کامل برای محققان و مورخان شناخته نشده است. چگونگی ساختار اجرایی شهرها می تواند در چارچوب امور اداری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، انتظامی و حقوقی بررسی شود. شهرها بسته به اینکه به وسیله حکام محلی یا حکومتی اداره می شدند، وضعیت متفاوتی داشتند. این پژوهش بر اساس مباحث نظری و بر پایه اطلاعات تاریخی اسناد کتابخانه ای و مشاهدات عینی، به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. اطلاعات استخراج شده از اسناد موجود، جمع آوری و پالایش شده و به ضمیمه مشاهدات در چارچوب نظری به رشته تحریر درآمده است. نتایج تحقیق نشان داد که پیوند حیات سیاسی با شرایط و ویژگی های جغرافیایی و انسانی در ایلام مرتبط می باشد. بی تردید افزون بر تأثیر شرایط ویژه ژئوپولیتکی ایلام، تأثیر عوامل طبیعی در حیات سیاسی این شهر نیز باعث توجه حُکام و فرمانروایان محلی و مرکزی به این منطقه در طول تاریخ بوده است.
رابطۀ ویژگی های شخصیتی و نگرش به مد با نگرش به بدن در زنان چاق 25 تا 50 سالۀ شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴و ۷۵
204 - 229
حوزههای تخصصی:
این پژوهش که با هدف بررسی ویژگی های شخصیتی و نگرش به مد با نگرش به بدن در زنان چاق 25 تا 50 ساله در شهر ایلام انجام شد، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، وصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنانی است که بر اساس نظر پزشک در ارزیابی توده بدن (BMI)، چاق تشخیص داده شده و در سال 1400- 1399 به درمانگران مراکز بالینی جهت تعیین اختلالات روان شناختی معرفی شده اند. گروه نمونه که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید، 100 نفر از زنان چاق با مشخصات مذکور را شامل می شد. ابزار پژوهش عبارت بود از سه پرسشنامه شخصیت آیزنک (1963)، نگرش به مد صفارنیا و همکاران (1390) و پرسشنامه بدن فیشر (1970). یافته های پژوهش نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی و درون گرایی و نگرش به بدن در میان زنان جامعه هدف، رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 % وجود دارد. و بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و ثبات و نگرش به بدن رابطه معناداری وجود ندارد؛ همچنین نتیجه پژوهش نشان داد که بین نگرش به مد و نگرش به بدن در میان زنان 25 تا 50 ساله شهر ایلام، رابطه معناداری وجود ندارد و بین ویژگی های فردی و اجتماعی (وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، تحصیلات) و نگرش به بدن در بین زنان 25 تا 50 ساله شهر ایلام، رابطه معنادار وجود دارد.
تحلیل چگونگی بازنمایی انسان معاصر در آثار کیومرث کیاست، کوروش شیشه گران و آیدین آغداشلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جست وجوی چگونگی بازنمایی یک امر یا مفهوم (مانند انسان) در آثار هنری، راهی برای واکاوی اندیشه یا فرهنگ هنرمند باشد. بررسی این مسئله در بستر نقاشی معاصر ایران، راهی برای شناخت بهتر این هنر و دغدغه هنرمندان در این زمینه است. در این پژوهش، چگونگی بازنمایی انسان معاصر در نقاشی های کیومرث کیاست، کوروش شیشه گران و آیدین آغداشلو بررسی و تحلیل می شود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و در بررسی آثار، مشاهده تصاویر است. تحلیل با روش کیفی صورت می پذیرد. این پژوهش نشان می دهد که کیاست با دفرمه کردن اندام ها و با زبان استعاره، دغدغه ها و سقوط انسان را نشان می دهد. انسان آثار کیاست، موجودی آشفته و غم زده از اتفاقات روزمره و به دنبال آرامش و رهاسازی ذهن و روح زنجیر شده خود است. همچنین شیشه گران با خط های کژ و پرآشوب و همینطور قدرت رنگ، پیچیدگی و سرگردانی انسان امروزی را به تصویر می کشد. انسانی سرشار از شور و انرژی هایی بی قرار و عنان گسیخته که در جهانی پرآشوب سرگردان شده است. آغداشلو نیز با التقاط بین هنر مدرن و سنت های شرقی، با نمایش آثاری مچاله و نیم سوخته سعی در نمایش حیرت، افسون زدگی، افسوس و دغدغه آینده، بی حرمتی زمانه و چیرگی جهالت دارد. انسان به گونه ای در آثار سه هنرمند به نمایش گذاشته شده که دچار بی هویتی شده است و در حالتی تکه تکه قرار دارد. رنج بردن و قرار گرفتن در شرایط نامساعد زندگی فردی و اجتماعی، نوعی بحران وجودی برای این انسان به ارمغان آورده است. در آثار هیچ یک از این سه هنرمند، انسان در وضعیتی مطلوب قرار ندارد.
مطالعه انسان شناسی مدیریت بدن زنان با تاکید برجراحی (بای پس معده) درمنطقه ۲ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
141 - 162
حوزههای تخصصی:
در دوره جدید مدیریت بدن به واسطه جهان گستری مدرنیته، از اهمیت زیادی در بین بانوان برخوردارشده است. دغدغه های زنان در خصوص تناسب اندام و روابط اجتماعی با دیگران و قضاوت های آن ها درباره خودشان افزایش یافته است. الگوبرداری از نمونه های رسانه ای و تکنولوژی که منجر به ظهور فرهنگ مصرفی جدید شده است، موج نوینی از تمایلات و اقدامات زنان را در تنظیم و مدیریت بدن شکل داده است. هدف مقاله حاضر، بررسی نقش جراحی های زیبایی در مدیریت بدن در بین زنان مراجعه کننده برای جراحی بای پس معده است. در بخش روش، محوریت تحقیق، مطالعات کیفی و توصیفی تحلیلی و ابزار برای گردآوری داده ها، مشاهده مستقیم و مصاحبه عمیق بوده است. در بخش نظری از مکتب فرهنگ و شخصیت با تاکید بر نظریه های جنسیت مارگارت مید و داغ ننگ گافمن همچنین مکتب کارکردگرایی با تاکید بر نظریه نیاز مالینوفسکی استفاده شده است. نتایج نهایی پژوهش حاکی از آن است مدیریت بدن نشان دهنده اعتقادات درونی، تصورات ذهنی، هویت جنسی و فرهنگی فرد می باشد. برخی از افراد در مدیریت بدن با رژیم غذایی، تغییر شیوه زندگی، دارو-درمانی و روان-درمانی ناموفق بوده اند. در فرهنگ مدیریت بدن دسترسی به شبکه های ارتباطی، فشارهای هنجاری و پایگاه های اقتصادی-اجتماعی در انجام این عمل موثر بوده اند. لذا فناوری های مدرن و فرهنگ ظاهرگرایی در زنان به منظور رسیدن به اندام مناسب به منزله داشتن احساس رضایت شخصی و اعتماد به نفس بوده است. خرده فرهنگ های شکل گرفته در جریان جراحی های لاغری و خودآرایی که ناشی از تغییر سبک زندگی امروزی می باشد نیز نقش موثری در ارزش های اجتماعی زنان و تجسم زنانگی ایفاءکرده است. جراحی بای پس معده روشی برای درمان چاقی، پیشگیری برخی از بیماری های مرتبط، خودنمایی و بهبود کیفیت زندگی می باشد.
روایت شناسی قصه «برادران زیرک و نتیجه گیری های هوشمندانه» (کد 655 A.T.U): با تأکید بر روایت های خاورمیانه ای این قصه
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
15-39
حوزههای تخصصی:
واکاوی علل و عوامل سیاست جابه جایی کردها در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سرزمینی متعلق به کردها در دوران صفویه شامل نواحی غرب و شمال غربی ایران و قسمت هایی از شرق قلمرو دولت عثمانی بوده است. دولت صفویه در مواجهه با کردها سیاست های خاصی را از برخوردهای صلح آمیز گرفته تا سرکوب یا استفاده از آنها در سیاست داخلی و خارجی خود اتخاذ کرد. جابه جایی ایلات کرد در عهد شاه عباس صفوی، متأثر از شرایطی چند است که این ایلات در آن قرار داشتند. یکی از علل خارجی مؤثر، مجاورت جغرافیای زیست ایلات کرد با مرزهای دولت عثمانی بود که موجب می شد هم به عنوان رعایای ایران تحت فشار دولت عثمانی باشند و هم به عنوان دستاویزی برای حمله به قلمرو شاه عباس مورد استفاده قرار گیرند یا به وسیله دولت عثمانی برای شورش علیه دولت مرکزی تحریک شوند. از دیگر علل خارجی محرک شاه عباس در کوچاندن ایلات کرد به شرق ایران، تهاجمات ازبکان به خراسان بود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، عوامل درونی و بیرونی جابه جایی کردها در عصر شاه عباس اول را تبیین نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که جابه جایی ایلات کرد علل چندگانه داشت که سیاست تخلیه غرب ایران جهت مهار دولت عثمانی، انتقال کردها برای مقابله با اقوام مهاجم به شرق و شمال شرق ایران، جلوگیری از تراکم ایلات کرد در غرب ایران، ترمیم کمبود جمعیت در دیگر نقاط قلمرو صفوی و احیای کشاورزی و اقتصاد مرزهای شرقی ایران از جمله این علل است.
بازنمایی راستگویی در قصه های شفاهی؛ نگاهی پدیدارشناسانه
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
121-139
حوزههای تخصصی:
رختو و لافو: تهیه رخت و رختخواب نوزادان در سیرجان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
151-174
حوزههای تخصصی:
نخ ریسی سنتی (دستی) در ایالات متحده: سنتی سازی و احیا
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
167-203
حوزههای تخصصی:
بازپژوهی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی زورخانه با تفحص در تناسب کارکرد و ساختار کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
227 - 252
حوزههای تخصصی:
زورخانه جزئی از مردمی ترین اندام واره های شهر به مثابه مکانی فراورزشی، میراث معنوی فرهنگ و معماری ایرانی و آموزه های تربیتی آن متضمن منشی پسندیده در روابط فردی و اجتماعی است. ازاین رو تناسب کارکرد و ساختار کالبدی در معماری زورخانه، موضوع پژوهش حاضر است که با هدف بازپژوهی در آداب اجتماعی و ارتقای تجربه تعاملات اجتماعی در نمونه های معاصر به ارزیابی مؤلفه های شکل دهنده آداب و کارکردها و نیز رویکردهای کالبدی مؤثر بر انجام پذیری این آداب در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سؤال تحقیق آن است که عناصر سازمان کالبدی فضایی زورخانه چه نقشی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی آن دارد؟ کدام ویژگی ها و رویکردهای کالبدی فضایی در تسهیل شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذارند؟ روش تحقیق شامل ترکیبی از رویکرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریه محیط و تعامل اجتماعی و نیز رویکرد کمی/کیفی و نرم افزاری برمبنای نمونه موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپت مپ و ای گراف جهت بررسی چیدمان فضایی زورخانه های تاریخی ایران انجام گرفته است. نمونه ها شامل 8 زورخانه شاخص از 3 دوره تاریخی صفوی، قاجار و پهلوی در شهرهای تهران، یزد، اصفهان، قزوین، آران و بیدگل و خرم آباد است. عوامل مؤثر بر شیوه اجرای آداب اجتماعی در زورخانه های تاریخی ازطریق بررسی تطبیقی نمونه ها به روش استدلال منطقی و قیاسی ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که موقعیت و ارتباط عناصر در سازمان کالبدی فضایی زورخانه نقش مؤثری در تسهیل اجرای آداب اجتماعی آن دارد؛ به طوری که جایابی سردم در مسیر زنجیروار فضاهای ورودی، موقعیت گود در عمیق ترین لایه های پیکربندی و چیدمان غرفه های پیرامونی گود و رابطه بصری/ فیزیکی عناصر با یکدیگر بر شیوه شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذار است.
نراق، نگین شهری رو به زوال در کویر: پژوهشی در جمعیت شناسی تاریخی- انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
209 - 228
حوزههای تخصصی:
جمعیت شناسی مردم شناختی به عنوان حوزه ای نو ظهور با هدف مطالعه ی عمیق تر پدیده های جمعیتی توسعه یافته است. پژوهشگران از دریچه ی آن در تلاش هستند تا با تلفیق داده های کمّی و کیفی به آنچه که جان کالدول آن را "تجربه ی شفاف" می نامد، رهنمون شوند. هدف از این مطالعه، بررسی علل تغییرات جمعیتی و افزایش سالخوردگی جمعیت در شهر تاریخی نراق است. با توجه به رویکرد جمعیت شناسی مردم شناختی حاکم بر این مطالعه، روش های پژوهشی مورد استفاده، مجموعه ای از داده های چند شکلی و یافته های مردم شناسی اعم از مردم نگاری و مطالعات در زمانی است. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر سهم عوامل تاریخی همچون قحطی، شورش نائب خان کاشی در نراق، بلایای طبیعی از جمله زلزله، و اختلافات دینی فرقه ای از منظر جمعیت شناسی کلان و سهم عوامل دیگری نظیر فرهنگ و مضیقه های نهادی-اجتماعی نظیر جنسیت و اقتصاد حاکم بر این منطقه از منظر جمعیت شناسی خرد نگر است. در مجموع تمامی عوامل خرد و کلان فوق الذکر در طول زمان منجر به مهاجرت شمار چشمگیری از جمعیت این منطقه، رشد منفی جمعیت، تحول در ساختار سنی در جهت سالخورده شدن جمعیت در شهر نراق شده است.
بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲ و ۷۳
118 - 137
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر میزان فرزندآوری زنان به تدریج رو به کاستی نهاده و حتی تشکیل زندگی بدون فرزند نیز رواج پیدا کرده است. این موضوع یک مسئله حیاتی برای آینده جمعیت کشور و تأمین نیروی فعال خواهد بود و چنانچه به طور جدی برای آن چاره اندیشی نشود، جمعیت فعال کشور در آینده از یک طرف و سالخوردگی جمعیت از طرف دیگر، چالش هایی جدی برای کشور رقم خواهند زد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری انجام شد. پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش 11 نفر از زنان متأهل بودند که با ملاحظه برخی معیارها و با روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ای بود که با تحلیل متون مصاحبه ها با کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. برای سنجش روایی داده ها از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان بیرون از پژوهش و برای سنجش پایایی از کدگذاری مجدد به کمک کدگذار همکار استفاده شد که ضریب پایایی 80/0 حاصل شد. یافته ها نشان داد در دیدگاه مشارکت کنندگان 10 مضمون محوری در مورد بی فرزندی یا کم میلی به فرزندآوری در زنان متأهل وجود دارد که عبارتند از: چالش های اقتصادی، ناکارآمدی خانواده پرجمعیت، مدیریت بدن، تحمل دوگانه، قسمت و تقدیر، اضطرار و هراس، ناباروری ناخواسته و لاعلاج، توافق مشروط، گذشته خود و دیگری و فشار اجتماعی. در نهایت نیز مدل پارادایمی کم میلی به فرزندآوری در زنان ارائه شد.
تحلیل سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۱۴۲-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به سلسله مراتب نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان جمعیت شهری از سوی دیگر، به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. در چنین شرایطی بسیاری از سیاست های توسعه در سطح ملی و منطقه ای کارآمدی خود را از دست داده و نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهند داشت. هدف این مقاله تحلیل و بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت است. روش تحقیق به صورت تحلیل محتوا و آماری می باشد. اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده و ضمن پردازش و طبقه بندی داده ها به بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غریی با مدل های مختلف مثل؛ مدل حد اختلاف طبقه ای، مدل رتبه- اندازه و شاخص های نخست شهری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر ارومیه به دلیل مرکزیت سیاسی، اداری و مالی به عنوان نخست شهر برتر در نظام شهری استان قرار دارد و نقش شهرهای میانی و کوچک در سیستم شهری استان بسیار کم است. در مجموع هنوز سلسله مراتب شهری در نظام شهری استان با مدل رتبه اندازه و شاخص های نخست شهری متعادل فاصله دارد. لذا با ارائه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی در استان آذربایجان غربی، می توان باعث توزیع بهینه جمعیت و خدمات شهری در سطح استان گردید.
برآورد جمعیت دشت سیستان و شهرسوخته در عصر مفرغ بر پایه مطالعات جوامع روستایی امروزین بخش شیب آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۱۲۱-۹۷
حوزههای تخصصی:
دشت سیستان در عصر مفرغ کانون شکل گیری اجتماعات و محوطه های باستانی بوده و شهرسوخته استقرار مرکزی آن است. نظر به اینکه تخمین جمعیت جوامع باستانی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در پژوهش های باستان شناسی می باشد، در این مقاله سعی شده تا با انجام مطالعات میدانی با رهیافت قوم باستان شناسی و روش توصیفی- تحلیلی، ارتباطی بین مدل های جمعیت پذیری استقرارهای امروزی منطقه سیستان در حوزه شیب آب در شهرسوخته ایجاد شود و مدلی نوین برای برآورد تراکم جمعیت در هکتار برای این منطقه در دوران باستان ارائه گردد. از این رو اندازه و مقدار جمعیت 41 روستا از 154روستای حوزه جنوبی دشت سیستان مورد مطالعه قرارگرفتند. نتایج مطالعات نشان داد که تراکم جمعیتی در هر هکتار از مناطق مسکونی این منطقه در حدود20 نفر می باشد. براین اساس، احتمالا شهرسوخته در دوره I (دوره شکل گیری) دارای وسعت 30 هکتار با جمعیتی در حدود600 نفر بوده است. در دوره II و III (سال های 2800 تا 2200 پیش از میلاد: دوره شکوفایی و شهرنشینی)، وسعت محوطه به حدود 100 هکتار رسیده و جمعیتی در حدود 2000 نفر را در خود جای می داده است. در نهایت در دوره IV (دوره افول) با وسعت20 هکتار، جمعیتی در حدود400 نفر را دارا بوده است.
انواع پوشاک سنتی در بین اقوام مختلف استان گیلان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
61-81
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب: فرهنگ، نوآوری، توسعه؛ تأثیر فرهنگ در سیاست گذاری عمومی
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
203-206
حوزههای تخصصی:
درباره دائره المعارف افسانه های ایرانی
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
159-172
حوزههای تخصصی: