فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۷۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قبل از پیاده سازی مشاغل جدید نیاز است که آمادگی کارکنان برای تصدی این مشاغل و عوامل تأثیرگذار بر آمادگی آنان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط بین آمادگی کارکنان بخش مدارک پزشکی برای تصدی مشاغل جدید حرفه ی مدیریت اطلاعات سلامت و عوامل انگیزشی و بازدارنده ی شرکت در دوره های آموزشی مستمر بود.
روش بررسی: این پژوهش، از نوع کاربردی بود که به روش تحلیلی در سال 1390 انجام شد. جامعه ی پژوهش در بر گیرنده ی 40 نفر از فارغ التحصیلان رشته ی مدارک پزشکی شاغل در بیمارستان های تأمین اجتماعی شهر تهران بود که به علت محدود بودن جامعه ی پژوهش، نمونه گیری انجام نشد. برای گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بر اساس سایر متون مرتبط طراحی و با مراجعه ی حضوری پژوهشگر، در بین افراد شرکت کننده در پژوهش توزیع گردید. برای تأیید اعتبار محتوای پرسش نامه، نظر صاحب نظران دریافت و برای تأیید پایایی آن از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد (945/0 = r). از آمار توصیفی و تحلیلی نظیر ضریب همبستگی (rs) Spearman rho و T-test برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: بین میزان آگاهی کارکنان از مشاغل جدید حرفه ی مدیریت اطلاعات سلامت و متغیرهای سن، سابقه ی کار و سال فراغت از تحصیل آنان ارتباط معنی دار وجود داشت. همچنین بین میزان آگاهی کارکنان و عوامل انگیزشی برای مشارکت در دوره های آموزشی رابطه ی معنی دار و معکوس مشاهده شد، در حالی که بین میزان آگاهی آنان و عوامل بازدارنده برای شرکت در دوره های آموزشی ارتباطی وجود نداشت.
نتیجه گیری: ضروری است که قبل از پیاده سازی مشاغل جدید، آموزش های لازم جهت افزایش آگاهی و مهارت کارکنان ارایه شود. با شناسایی عوامل انگیزشی و کنترل عوامل بازدارنده، شرکت کارکنان در دوره های آموزشی تسهیل خواهد شد.
برررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت کارآفرینی در اقتصاد امروز بر هیچ کس پوشیده نیست. در پژوهش های رو به رشدی که در حوزه کارآفرینی صورت پذیرفته است تاکید بیشتر بر تزریق روحیه کارآفرینی در زیرساختهای سازمان و تطابق سازمان با محیط کسب و کار می باشد. گرایش کارآفرینی بعنوان شاخه ای از کارآفرینی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش هدف اصلی بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی به عنوان یک سلسه باورها، اعتقادات و ارزش های مشترک بین اعضای سازمان بر روی گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک کارآفرینی است. این مطالعه ادعا می کند که فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک مزبور تاثیر گذار است. در این پژوهش از الگوی دنیسون برای سنجش فرهنگ سازمانی سازمان مزبور استفاده شده است که شاخص-های در گیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت بعنوان مولفه های متغیر مستقل هستند و از الگوی دس و لامپکین برای سنجش متغیر وابسته گرایش کارآفرینی که شاخص های استقلال طلبی، نوآوری، پیشگامی، رقابت جویی و ریسک پذیری را مورد ارزیابی قرار می دهد، استفاده شده است. نتیجه ارزیابی ها و بررسی های انجام گرفته حکایت از تائید فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی در بانک کارآفرین و همچنین تائید فرضیه های فرعی مبنی بر تأثیر شاخص های درگیر شدن در کار، سازگاری ، انطباق پذیری و رسالت یا ماموریت با گرایش کارآفرینی سازمانی، دارد. در نهایت بررسی ها بیان می دارند که فرهنگ حاکم بر بانک کارآفرینی فرهنگی ماموریتی است.
ارایه ی الگوی مدیریت بی تفاوتی سازمانی کارکنان (مورد مطالعه یک بانک خصوصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان، مزیت رقابتی واقعی به شمار می روند. از مهم ترین مسایل منابع انسانی در عصر حاضر، بی تفاوتی سازمانی کارکنان است. حالتی که تحقق یا عدم تحقق اهداف سازمانی برای یک عضو یا گروهی از اعضا تفاوت نکند، «بی تفاوتی سازمانی» نامیده اند. هدف این مطالعه، دست یابی به نظریه ی مدیریت بی تفاوتی سازمانی در یک بانک خصوصی است و محقق از روش نظریه ی داده بنیاد مبنایی بهره جسته است. براساس این روش، مصاحبه ها انجام شد و کدگذاری باز با توجه به علل بی تفاوتی سازمانی صورت گرفت. راه های مدیریت بی تفاوتی سازمانی نیز با نمونه گیری گزینشی با توجه به علل یافت شده کدگذاری انتخابی تعیین شدند. بهبود سیستم های ارزیابی عملکرد، حقوق و وپاداش؛ ارتقا؛ انتصاب های شفاف و عادلانه، توجه بیش تر به مسایل و رفاه شخصی و خانوادگی کارکنان، استفاده از بسته های منعطف کاری و توجه به رفتار شهروندی سازمانی- همگی- از مواردی هستند که ضمن اثرپذیری از مهارت مدیران با بهبود سیستم انگیزش، موجب خلاقانه تر شدن سازمان و بهتر شدن ادراک عدالت سازمانی کارکنان می گردد که در نهایت به مدیریت بی تفاوتی سازمانی کارکنان منجر می شود.
بررسی نقش و تأثیر اخلاق اسلامی کار و فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش اخلاق اسلامی کار و فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان بخش اداری دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام کارکنان شاغل در بخش اداری دانشگاه دانشگاه است که از میان آنها 205 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون اندازه گیری شده در الگوی مفهومی از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های تحلیل همبستگی میان متغیرهای پژوهش نشان میدهد میان این متغیرها، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین در این تحقیق، نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین اخلاق اسلامی کار و رضایت شغلی و در رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی مقایسه ای رویکردهای غربی و اسلامی به انگیزش: به سوی توسعه دانش بومی
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است که تحت تأثیر فلسفه حاکم بر جامعه خویش برانگیخته میشود و اقدام به ارضای نیازهای خویش و تحقق باورها و اهداف خود مینماید. بنابراین میتوان گفت، انسان محصور در اندیشه غربی، عمدتاً انگیزه خود را در مسیرهای مادی میبیند و میجوید. حال آنکه بر اساس آموزههای اسلامی، انسان تنها پدیدهای مادی نیست بلکه دارای یک جنبه روحانی است که باید نیازها و اهداف معنویش نیز تأمین شود. نظر به این مهم، در این مقاله تلاش گردیده است ضمن تبیین موجز جایگاه انگیزش در رفتار فردی و اجتماعی انسان، به بررسی آن از دیدگاه تئوریهای غربی و دیدگاههای اسلامی پرداخته شود. در این راستا پس از بیان مبانی انگیزش بر اساس تئوریهای رایج غربی، اهم مترادفهای انگیزش در قرآن کریم همراه با آیات مربوطه مرور و جمعبندی شده است. به علاوه، نظر علمای متقدم و معاصر مسلمان نیز درباره موضوع بیان شده است و بدین سان چارچوبی نظری از دیدگاه اسلامی به انگیزش نیز شکل گرفته است. این چارچوب ضمن آنکه میتواند مبنایی برای درک بهتر نظر دین مبین اسلام و علمای مسلمان پیرامون انگیزش واقع شود، ما را به این نتیجه میرساند که هرچند متأسفانه به دلیل انقطاع روند علمی پیشآمده در برخی حوزههای علوم اسلامی همچون بحث پیش رو، نظریههای مشخصی در آن زمینه پرورده و ارائه نشده است، اما قابلیت لازم برای توسعه نظریههای انگیزشی اسلامی وجود دارد.
تحلیل مسیر ارتباط اهمال کاری سازمانی با برانگیختگی شناختی و فرسودگی شغلی کارکنان ادارات دولتی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین ارتباط اهمال کاری سازمانی با برانگیختگی شناختی و فرسودگی شغلی هدف این پژوهش است.
روش: روش انجام پژوهش توصیفی- همبستگی است. داده های مورد نیاز با استفاده از مقیاس های اهمال کاری سازمانی، برانگیختگی شناختی و فرسودگی شغلی مسلش در نمونه ای 100 نفری از کارکنان اداره های دولتی استان تهران که به طور تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، به دست آمد و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اهمال کاری سازمانی با برانگیختگی شناختی (402/0=r،p≤0/01 ) و فرسودگی شغلی (432/0=r،p≤0/01 ) ارتباط مثبت و معنا دار دارد. اما ضریب همبستگی بین فرسودگی شغلی و برانگیختگی شناختی (191/0=r،p≥0/05 ) معنادار به دست نیامد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارتباط اهمال کاری سازمانی و فرسودگی شغلی مستقیم می باشد و برانگیختگی شناختی نقش واسطه گری ندارد. این مدل تأیید شد.
نتیجه گیری: در میان کارکنان اداره های دولتی استان تهران سطح اهمال کاری سازمانی بر سطح فرسودگی شغلی تأثیر دارد. از این رو برای کاهش فرسودگی شغلی مداخلاتی در جهت کاهش اهمال کاری سازمانی توصیه می شود.
بررسی رابطه ی بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز و با روش توصیفی همبستگی اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه ی کیفیت زندگی کاری براساس مدل والتون و پرسش نامه ی محقق ساخته ی رضایت شغلی، نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. از میان مؤلفه های کیفیت زندگی کاری، مؤلفه های قانون گرایی در سازمان، یک پارچگی و انسجام اجتماعی و وابستگی زندگی اجتماعی و کاری بهترین پیش بینی کننده های میزان رضایت شغلی اعضای هیأت علمی بودند. بنابراین، نتایج تحقیق، حاکی از آن است که اعضای هیأت علمی از کیفیت زندگی کاری راضی هستند و در نتیجه از میزان رضایت شغلی بالایی برخوردارند
تعهد سازمانی کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازماندهی و نگهداری نظام سازمانی یکی از مهم ترین وظایف و مسؤولیت های مدیریت سازمان محسوب می شود. در واقع مدیران، مسؤول میزان و نوع تعهد کارکنان نسبت به ارزش های رسمی می باشند. چرا که نیروی انسانی متعهد و وفادار به سازمان می تواند تأثیر چشمگیری بر خدمت ارایه شده در سازمان های سلامت بگذارد. هدف از این پژوهش، شناسایی میانگین ابعاد سه گانه ی تعهد سازمانی (مشتمل بر عاطفی، مستمر و هنجاری) در کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: این مطالعه ی تحلیلی، به صورت مقطعی در سال 1390 صورت پذیرفت و جامعه ی آماری پژوهش، کارکنان حوزه ی مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان بود. تعداد نمونه 128 نفر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای با پایایی و روایی تأیید شده در مطالعات قبلی می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به کارگیری آزمون های آماری Spearman و آنالیز واریانس تحلیل گردیده اند.
یافته ها: امتیاز تعهد سازمانی، 79/59 به دست آمد. در میان ابعاد سه گانه ی تعهد سازمانی، بعد تعهد عاطفی با کسب 2/69 امتیاز در اولویت اول و تعهد تکلیفی با 4/56 امتیاز و تعهد مستمر با 6/50 امتیاز در رده های بعدی قرار گرفتند (حداکثر امتیاز 100 بود).
نتیجه گیری: ضروری است تا مدیران سازمان با توجه به نقش کارکنان شاغل در مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی در تضمین سلامت مردم و نجات جان آن ها در مواقع بروز حوادث و سوانح تمرکز بیشتری در زمینه ی ارزش های سازمانی و بعد تعهد مستمر کارکنان نموده و با اقداماتی نظیر بالا بردن امنیت شغلی، ایجاد تغییرات مثبت در فرهنگ سازمانی، ارایه ی آموزش های مناسب و توجیهی قبل از استخدام و اجرای برنامه های تشویقی در افزایش تعهد سازمانی کارکنان خود تلاش نمایند.
تحلیل میدان نیرو در برنامه ریزی برای جانشین شرکت ایتوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانشین پروری از مهم ترین استراتژی های بقا برای فعالیت اثربخش در جهان متلاطم است. صرف نظر از اهمیت استراتژی، در هر سازمان مجموعه متنوعی از عوامل تسهیل گر و بازدارنده در فراگرد توسعه برنامه جانشین پروری ظاهر می شوند که به نوعی میدان نیروی پر چالشی را ایجاد می-نمایند.
پژوهش حاضر ضمن استفاده از روش کیفی؛ تلاش نموده است تا تجارب مدیران عالی را مستند سازد. حاصل، تاکید بر عوامل جدیدی است که به لحاظ فرهنگ سازمانی و رایج در سازمان های ایرانی به ویژه از طریق عدم صداقت در ارایه اطلاعات، عدم اعتماد به یکدیگر و حسادت نسبت به همکاران در کنار عوامل جهان شمولی چون عدم حمایت مدیران عالی، دشواری محاسبه هزینه و منفعت، و فقدان انگیزه عمومی در میان کارکنان در برابر توسعه برنامه جانشین ای را برای جانشین پروری ایجاد می کنند.
مقایسه فرضیه ساختار- رفتار- عملکرد با فرضیة ساختار کارا، در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو فرضیة اصلی برای بررسی ماهیت سودآوری بنگاه ها در صنعت بیمه وجود دارد. فرضیه اول مربوط به ساختار-رفتار- عملکرد سنتی(SCP) و فرضیه دوم مربوط به ساختار کارا (ESH) است. در این مقاله با استفاده از داده های منتشرشده توسط بیمه مرکزی ج.ا.ا، برای دوره 1388-1382، برای 15 شرکت بیمه در ایران، اعتبار این دو فرضیه برای صنعت بیمة ایران آزمون می شود. نتایج این تحقیق فرضیة سنتی ساختار-رفتار-عملکرد را مورد تأیید قرار می دهد و بیان می کند در صنعت بیمة ایران، تمرکز بالاتر منجر به سودآوری بیشتر می شود و سهم بازاری بالاتر منجر به سودآوری بالاتر نخواهد شد.
ارتقای تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان های دولتی ایران: بررسی و تبیین نقش اجزای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه روان شناختی از جمله مفاهیم نوینی است که توانمندی ها و صفات مثبت در افراد و نیز اهمیت محیط های کاری مثبت را مورد توجه قرار می دهد و سعی می کند با نگاهی علمی و عملی حضور مؤلفه های مثبت نظیر امید، خود-کارآمدی، خوش بینی و تاب آوری را در زندگی کاری و شخصی کارکنان هموارتر سازد. با توجه به گسترش روزافزون این رویکرد در سازمان ها، هدف این مقاله بررسی آثار سرمایه روان شناختی و ابعاد فرعی آن بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان های دولتی ایران است. این پژوهش سبغة کمّی داشته و از استراتژی همبستگی تبعیت می کند. جامعه آماری پژوهش عبارت از کارکنان سازمان های دولتی بودند که نظر به گستردگی زیاد این سازمان ها در سطح کشورمان، سازمان های دولتی استان تهران به عنوان خوشه اصلی مورد توجه قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد گردآوری و با استفاده از روش معالات ساختاری و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه روان شناختی آثار و پیامدهای مثبتی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی دارد. در این میان مؤلفه تاب آوری دارای بالاترین رتبه و خوش بینی پایین ترین رتبه را داشته اند. همچنین این بررسی نشان داد که سرمایه روان شناختی نقش تعدیل گر میان جو سازمانی با رصایت شغلی و تعهد سازمانی ایفاء می کند.
نقش تعدیل کننده فرایند یادگیری در رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ماهیت کسب وکار با چالش ها و تغییرات سریع و مهمی مواجه است که فعالیت های اقتصادی سازمان ها را دگرگون ساخته است. وقوع رویدادهایی مانند گسترش رقابت، پیشرفت فن آوری اطلاعات، تغییر در ساختارهای سازمانی و تلاش همه جانبه واحدهای اقتصادی برای احراز رتبه برتر، ضرورت توجه به بهبود مستمر عملکرد سازمانی را اجتناب ناپذیر کرده است. بقا و بالندگی در چنین محیط هایی تنها با به دست آوردن عملکرد سازمانی برتر امکان پذیر است که لازمه آن رسیدن به ویژگی سازمان های با عملکرد برتر و توجه به مقوله های تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است. یکی ازعوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی، سرمایه های فکری سازمان است که در این مقاله مورد بحث قرارگرفته است. دراین پژوهش تأثیر متغیر «سرمایه فکری» بر «عملکرد سازمانی» مورد سنجش قرار گرفته است و در این میان به نظر می رسد که متغیر «یادگیری سازمانی» رابطه بین این دو متغیر را تحت تأثیر قرار می دهد و به عنوان متغیر میانجی عمل می کند. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان بخش سرپرستی و شعب بانک ملی شهر قم بوده و داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. برای بررسی ابعاد متغیرهای مورد مطالعه و سنجش روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های پژوهشی از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که تأثیر مستقیم سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی چندان قوی نیست، اما این متغیر از طریق متغیر تعدیل کننده «فرایند یادگیری سازمانی» تأثیر قابل توجهی بر عملکرد بانک ملی دارد. هم چنین تأثیرگذاری سرمایه فکری بر فرایند یادگیری سازمانی تائید شده است. به علاوه، یافته ها نشان می دهد که فرایند یادگیری سازمانی بر عملکرد بانک ملی تأثیرمثبت و مستقیم دارد.
رابطه بین رضایت شغلی، نیاز به کنترل، نیاز به کسب موفقیت و نیاز به کسب قدرت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت رضایت شغلی در ابعادی از قبیل عملکرد، تعهد شغلی و مباحثی از این قبیل بر هیچ یک از مدیران پوشیده نیست و مطالعات بسیاری نیز در این زمینه انجام شده است. از طرفی یکی از ابعاد تأثیرگذار بر رضایت شغلی کارکنان، شخصیت افراد است که در تحقیقات مختلف ابعاد گوناگون آن مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق نیز به بررسی رابطه رضایت شغلی کارکنان با سه بعد مهم شخصیت یعنی مرکز کنترل، توفیق طلبی و قدرت طلبی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان اداری ـ مالی و درمانی بیمارستان های دولتی سینا و خصوصی ایرانمهر بوده که تعداد 150 نفر به عنوان نمونه آماری و به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ای مشتمل بر شاخص های سنجش رضایت شغلی لوتانز، مرکز کنترل اسپکتور، توفیق طلبی و قدرت طلبی سوکولوسکی بود که پایایی آن از طریق آزمون کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، و تی استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آنست که رابطه ی مثبت و معناداری بین مرکز کنترل و رضایت شغلی و همچنین بین توفیق طلبی و مرکز کنترل وجود دارد. همینطور رابطه بین قدرت طلبی و مرکز کنترل نیز معنا دار است. البته رابطه قدرت طلبی و مرکز کنترل نسبتآً ضعیف می باشد. علاوه بر این، نتایج آزمون تی نشان داد که تفاوت معناداری بین دو بیمارستان خصوصی ایرانمهر و دولتی سینا به لحاظ میانگین نمرات متغیرهای رضایت شغلی، مرکز کنترل، توفیق طلبی و قدرت طلبی وجود ندارد.
نقش مولفه های مدیریت دانش در پیش بینی مؤلفه های سلامت سازمانی (مورد مطالعه: اداره ی راه و شهرسازی جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش، محور خلق ارزش در سازمان های عصر حاضر است. ذخیره ی دانشی به عنوان سرمایه ی استراتژیک هر سازمان، مهم ترین مزیت رقابتی سازمان ها به شمار می رود. از طرفی سلامت سازمانی منجر به دوام و بقاء سازمان در محیط خود و ارتقاء سازگاری با آن می گردد. در واقع سلامت سازمانی توانایی سازمان برای رشد و بهبود مداوم است. این پژوهش، با هدف بررسی رابطه ی بین مدیریت دانش و سلامت سازمانی در اداره ی راه و شهرسازی جنوب استان سیستان و بلوچستان انجام شد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی – همبستگی میباشد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کل 607 نفر کارکنان اداره ی راه و شهرسازی جنوب استان سیستان و بلوچستان در سال 1391 بود. نمونه ی آماری تحقیق بر طبق جدول مورگان که 237 نفر بودند با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داد ه های پژوهش از طریق پرسشنامه مدیریت دانش با پایایی 0.83 و سلامت سازمانی با پایایی 0.94 جمع آوری و از طریق آزمون های همبستگی پیرسونی و رگرسیون ساده بوسیله نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که مولفه ی اجتماعی سازی دانش قابلیت پیش بینی مؤلفه های تأکید علمی، رعایت، ساختاردهی و یگانگی نهادی؛مؤلفه ی ترکیب دانش قابلیت پیش بینی تمامی مؤلفه های سلامت سازمانی؛ مؤلفه ی بیرونی سازی دانش قابلیت پیش بینی تأکید علمی، رعایت، حمایت از منابع و نفوذ مدیر و مؤلفه ی درونی سازی قابلیت پیش بینی روحیه، ساختاردهی، حمایت از منابع، نفوذ مدیر و یگانگی نهادی از زیر مؤلفه های سلامت سازمانی را دارد. بنابراین زیرمؤلفههای مدیریت دانش با برخی از زیر مؤلفههای سلامت سازمانی ارتباط مثبت معنادار و با برخی ارتباط منفی معنادار دارد و با برخی دیگر ارتباط معناداری ندارد.
بررسی نقش اخلاق کار بررفتار سازمانی مثبت بر مبنای مدل فرد لوتانز (CHOSE) (مطالعه موردی گروه 22 توپخانه شهرضا)
حوزههای تخصصی:
به دلایل ضعف مدیریتی و بهره گیری از الگوهای غیرانسانی برای حل مسائل انسانی یکی از مشکلاتی که امروزه کارکنان با آن مواجه اند مشکلات اخلاقی است. در سال های اخیر در واکنش به این وضعیت سازمان ها استراتژی هایی چون تدوین ضوابط اخلاقی برای هدایت کارکنان در پیش گرفته اند. سازمان ها امیدوارند تا از این طریق سلامت اخلاقی سازمان را افزایش و فساد را کاهش دهند. علاوه بر ایجاد و ساخت رفتارهای اخلاقی، یکی دیگر از چالش های موجود در سازمان ها فراهم کردن جوی است که باعث تقویت رفتارهای مثبت در بین کارکنان گردد که فرد لوتانز از این رفتارهای مثبت به نام رفتار سازمانی مثبت یاد می کند که مرتبط با اصول اخلاقی موجود در سازمان ها است. در این مقاله پنج بعد اساسی رفتار سازمانی مثبت شامل اعتماد به نفس، امید، خوش بینی، آرامش ذهن و هوش احساسی و تأثیر آن بر اخلاق کار مورد بررسی قرارگرفته است، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های آماری نشان می دهد که ضریب همبستگی در سطح 05/0 P≤ بین مولفه های پنج گانه فوق و اخلاق کار رابطه معنی داری وجود دارد، همچنین تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد، مولفه دلبستگی به کار به تنهایی 35 درصد واریانس خوش بینی، آرامش ذهنی و هوش احساسی را تبیین می نماید، میزان تأثیر اخلاق کار بر رفتار سازمانی مثبت در سطح 05/0 P≤ معنی دار و برابر 74 درصد می باشد. در پایان پیشنهادات کاربردی نیز ارایه شده است.