مدیریت اطلاعات سلامت
مدیریت اطلاعات سلامت دوره نهم بهمن و اسفند 1391 شماره 6 (پیاپی 28) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ثبت علت های مرگ به خصوص علت زمینه ای آن، به عنوان مهم ترین داده ها در اصلاح برنامه های بهداشتی و درمانی کشورها به شمار می آید، در نتیجه ضروری است که سیستم های کامپیوتری جامع، بانک های اطلاعاتی مرتبط برای تحلیل و فهم فرایندهای اصلی حوزه ی بهداشت و درمان در نظرگرفته شود. این مطالعه، با هدف ارزیابی سیستم ثبت مرگ و میر بر اساس الزامات در ایران انجام گردیده است.
روش بررسی: این پژوهش، کاربردی و از نوع تحلیلی بود که در سال 1390 در 12 دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. جامعه ی آماری از
2 گروه کاربران و کارشناسان دانشگاه های علوم پزشکی تشکیل شد که مشتمل بر 50 نفر بودند. ابزار گردآوری داده ها 3 پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت و یک چک لیست بود. سؤالات پرسش نامه بر اساس 3 الزامات (الزامات کاربری، الزامات عمومی و الزامات امنیتی) و چک لیست جهت سنجش الزامات فنی طراحی شد. روایی ابزار بر اساس روش اعتبار محتوایی (دریافت نظرات استادان و صاحب نظران رشته) تعیین و تأیید شد. برای پایایی ابزار از ضریب Cronbach's alpha استفاده شد و مقدار آن به ترتیب 73 درصد، 83 درصد، 94 درصد برآورد شد. از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS نسخه ی 20 برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: از دیدگاه کاربران و کارشناسان دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1، الزامات کاربری، الزامات عمومی و الزامات امنیتی به ترتیب
6/84 درصد، 7/75 درصد، 9/40 درصد موجود بودن الزامات را تأیید کردند. در دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 2 به ترتیب 8/34 درصد،
7/66 درصد و 7/22 درصد و در دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 3 به ترتیب 7/35 درصد، 3/33 درصد و 7/20 درصد موجودیت الزامات را تأیید نمودند. الزامات فنی از دیدگاه کارشناسان نرم افزار 7/64 درصد به دست آمد. با توجه به نتایج کسب شده، سیستم الکترونیکی ثبت مرگ و میر در ایران از نظر الزامات کاربری با میانگین 7/51 درصد، الزامات عمومی 5/58 درصد و الزامات فنی 7/64 درصد در حد به نسبت مطلوبی بود، ولی از نظر الزامات امنیتی 1/28 درصد در سطح ضعیفی است.
نتیجه گیری: نتایج ضعیف در بخش الزامات امنیتی سیستم، کارا نبودن نرم افزار در این قسمت را نشان می دهد. از این رو لازم است که وزارت بهداشت و درمان به عنوان متولی این سیستم به بهبود عملکرد نرم افزار در حیطه ی الزامات امنیتی توجه ویژه نماید.
رضایت بیماران از خدمات و تسهیلات ارایه شده در بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان، از لحظه ی پذیرش تا ترخیص(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیمایش های رضایتمندی بیمار می تواند داده های ارزشمندی برای ارزیابی وضعیت موجود، آگاهی از کم و کیف برنامه های ارتقای فرایند و بهبود کیفیت در اختیار مدیران و سیاست گذاران بیمارستانی قرار دهد. با توجه به ضرورت توجه به نیاز های بیماران و تلاش در جهت تأمین رضایتمندی آنان، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت بیماران از تسهیلات و خدمات ارایه شده از لحظه ی پذیرش تا ترخیص در بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان به انجام رسید.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی- مقطعی بود که در پاییز و زمستان 1388 در میان بیماران مراجعه کننده به بخش های بستری بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان به انجام رسید. تعداد 196 بیمار، بر اساس فرمول و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات، یک پرسش نامه ی محقق ساخته مشتمل بر 66 سؤال در 5 حیطه بود. روایی محتوایی ابزار مطالعه با نظر خبرگان و پایایی آن نیز با محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha (87/0 = α) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه ی X (version X, SPSS Inc., Chicago, IL) و با استفاده از آزمون های آماری Chi-square، Kruskal-Wallis و Repeated measures ANOVA صورت پذیرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج ، میانگین نمره ی رضایت از پذیرش سرپایی 5/15 درصد، پزشک درمانگاه 9/27 درصد، پذیرش بستری 9/15 درصد، خدمات پرستاری 33 درصد، پزشک بستری 6/38 درصد، خدمات عمومی و رفاهی 2/55 درصد، بخش بستری 1/42 درصد و بخش های اداری- مالی3/14 درصد بود. بین ویژگی های دموگرافیک و نمره ی رضایتمندی بیماران، رابطه ی معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که میزان رضایت کلی بیماران از خدمات ارایه شده در بیمارستان های مورد پژوهش ضعیف می باشد. تعیین عوامل ایجاد کننده ی نارضایتی و تلاش در جهت رفع آن ها و شناسایی و اصلاح برخی فرایند های بیمارستانی، به ویژه فرایند های پذیرش و ترخیص، از مواردی است که ضمن ایجاد امکان ارایه ی خدمات با کیفیت تر، زمینه ی رضایتمندی بیماران را فراهم می آورد.
وضعیت ثبت داده در پرونده ی بیماران بستری مبتلا به سل در مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هسته ی اصلی نظام اطلاعات سلامت در بیمارستان در گرو مدارک پزشکی است. بنابراین ثبت دقیق، درست و نگهداری اطلاعات و آمار بیماران مبتلا می تواند از جمله فعالیت هایی باشد که به افزایش تشخیص به موقع و درمان مؤثر بیماری ها در هر کشوری انجامیده و باید در استراتژی های برنامه ی کنترل آن ها ، گنجانده شود. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین وضعیت ثبت داده در پرونده های بیماران بستری مبتلا به سل در مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر در سال 1389 انجام شد.
روش بررسی: این تحقیق، توصیفی از نوع داده های موجود ثبت شده در پرونده ی بیماران است. جامعه ی پژوهش، کل پرونده های بیماران بستری مبتلا به سل در مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر در سال 1389 به تعداد 66 بیمار بود که با استفاده از چک لیست، مستندات برگه های پذیرش، خلاصه ی پرونده، شرح حال، سیر بیماری، دستورات پزشک، گزارش پاتولوژی، رادیولوژی و آزمایشگاهی بررسی گردید. چک لیست دارای روایی صوری بر اساس عناصر داده ای موجود در پرونده ها بود. داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد در سال 1389 از تعداد 66 پرونده ی بیماران مبتلا به سل در برگ پذیرش، در قسمت تشخیص نهایی، در 25 مورد
(8/37 درصد) تشخیصی ثبت نشد و در 7 مورد (6/10 درصد) نیز عبارات دیگر مانند BK+ ثبت شده بود. در قسمت اقدام در هیچ یک از پرونده ها اقدامی ثبت نشده است (صفر درصد) در حالی که اوراقی مانند شرح عمل، گزارش رادیولوژی، سونوگرافی و ... گویای انجام اعمال تشخیصی و درمانی مانند 5 مورد برونکوسکوپی، 4 مورد آندوسکوپی و بیوپسی، 22 مورد سی تی اسکن از ریه، انتیوبه، دیالیز و ... می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به تلاش هایی که در زمینه ی تقویت ثبت داده های بیماران سرپایی و بستری و در راستای نیازهای طبقه بندی بیماری ها صورت گرفته است، هنوز مشکلاتی وجود دارد که با توجه به آموزشی بودن مرکز فوق لازم است برای پزشکان برنامه های آموزشی لازم در جهت نحوه ی ثبت پرونده پیش بینی شود.
نرم افزارهای مورد استفاده در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان از دیدگاه کاربران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش کامپیوتر در مدیریت اطلاعات به تدریج انگیزه ی سرمایه گذاری برای نرم افزارهای کاربردی در بخش مدارک پزشکی گسترش یافته است؛ اما آن چه در پذیرش و پیاده سازی موفقیت آمیز نرم افزارها حایز اهمیت است جلب نظر و حمایت کاربران می باشد. هدف کلی پژوهش حاضر، تعیین نظرات کاربران درباره ی نرم افزارهای مورد استفاده در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی بود. نمونه ی پژوهش با جامعه ی پژوهش برابر بوده است و شامل کاربران نرم افزارهای بخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان مشتمل بر 92 نفر بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای خود ساخته مشتمل بر 4 بخش مبنی بر ویژگی های نرم افزارهای واحدهای بخش مدارک پزشکی گردآوری شد. روایی پرسش نامه توسط اساتید متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد با Cronbach’s alpha 98 درصد تأیید گردید و در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 در سطح آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیشترین رضایت کاربران با میانگین 5/76 درصد از نرم افزارهای واحدهای کدگذاری و کمترین رضایت با میانگین 3/45 درصد از نرم افزارهای واحدهای بایگانی می باشد. بیشترین رضایت کاربران در واحدهای پذیرش مربوط به سهولت استفاده از نرم افزار با میانگین 100 درصد، در واحدهای کدگذاری مربوط به حذف انواع ایندکس به شیوه ی دستی با میانگین 98 درصد، در واحدهای آمار بیشترین رضایت کاربران مربوط به حفظ محرمانگی اطلاعات با میانگین 100 درصد و در واحدهای بایگانی مربوط به سهولت استفاده از نرم افزار با میانگین 5/89 درصد می باشد.
نتیجه گیری: میانگین رضایت کاربران از مجموع نرم افزارهای بخش مدارک پزشکی 8/61 درصد می باشد که به طور عمده هم در راستای نقش تخصصی آن ها نیست و این امر بیانگر کاستی هایی در طراحی نرم افزارهای مورد بررسی است. پیامد این کاستی ها خدشه دار شدن رسالت سیستم های کامپیوتری را در گردآوری، پردازش و توزیع داده ها به دنبال دارد و بهترین راهکار برای حل این معضل نیازسنجی از کاربران و متخصصان مدیریت اطلاعات بهداشتی قبل از طراحی و اجرای نرم افزارها در بخش مدارک پزشکی می باشد.
مطالعه ی تطبیقی کلید واژه های فارسی و انگلیسی پایان نامه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با اصطلاح نامه ها و سرعنوان های موضوعی پزشکی فارسی و انگلیسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه نقش نمایه به عنوان یک ابزار اساسی در بازیابی اطلاعات بر کسی پوشیده نیست. پژوهش حاضر به شناسایی میزان انطباق کلید واژه های فارسی و انگلسی در عنوان ها و چکیده های فارسی و انگلیسی پایان نامه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با اصطلاح نامه ی پزشکی فارسی و سرعنوان موضوعی پزشکی (MeSH) که مهم ترین اصطلاح نامه ها در حیطه ی پزشکی هستند، پرداخته است.
روش بررسی: این پژوهش به روش تحلیلی بود که به صورت پیمایشی در سال 1390 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش آن را 2942 پایان نامه ی تحصیلی در مقاطع ارشد و دکترا تشکیل دادند. محیط پژوهش در 8 کتابخانه ی دانشکده ای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که به صورت تصادفی طبقه ای، 340 مورد از آن ها انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. گرد آوری اطلاعات با استفاده از چک لیست محقق ساخته و مراجعه به کتابخانه ها و مشاهده ی مستقیم پایان نامه ها صورت گرفت. با توجه به ماهیت پژوهش، پایایی ندارد و روایی پژوهش نیز با بررسی 10 مورد بر اساس چک لیست اولیه و انجام اصلاحات مطابق نظر دو نفر از متخصصان کتابداری انجام شد. در تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های آماری غیر پارامتریک (2χ) و ضریب همبستگی استفاده شد.
یافته ها: بین میزان انطباق کلید واژه های فارسی و انگلیسی با پزشکی فارسی و MeSH رابطه ی معنی داری وجود دارد. در این میان ساختار کلید واژه ها بیشتر به سمت ساختار ترکیبی و تک واژه ای و بیشتر کلید واژه ها نیز از چکیده انتخاب شدند. همچنین بیشتر کلید واژه های انتخابی انگلیسی بودند.
نتیجه گیری: انتخاب کلید واژه ها در انتهای چکیده ی پایان نامه ها یک نمایه سازی آزاد است. آشنا شدن با کلید واژه های محققان می تواند راهگشایی برای تدوین و ویرایش ابزارهای مستند سازی در حیطه ی علوم، به خصوص علوم پزشکی باشد.
اهمیت معیارهای ارزیابی وب سایت های حوزه ی سلامت بر اساس نظرات کتابداران بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در ارزیابی وب سایت ها معیارهای بسیاری دخیل می باشد که با توجه به زمینه های موضوعی مختلف، دارای اهمیت های متفاوتی است. هدف این پژوهش، شناسایی اهمیت معیارهای ارزیابی وب سایت های حوزه ی سلامت بر اساس نظرات کتابداران بیمارستانی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی بود که در سال 1390 انجام گرفت. نمونه ی پژوهش شامل تمامی کتابداران 30 کتابخانه ی بیمارستان های آموزشی درمانی وابسته به دو دانشگاه علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس مقیاس لیکرت بود که به منظور تعیین عناصر تشکیل دهنده ی آن بررسی متون انجام گرفت. روایی پرسش نامه از طریق اعمال نظر استادان گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی تهران و پایایی آن با محاسبه ی ضریب Cronbach’s alpha (98/0) مورد تأیید شد. پس از جمع آوری 53 پرسش نامه ی تکمیل شده، داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 و محاسبه ی میانگین، میانه، نما و انحراف معیار تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از بین 15 کیفیت اطلاعات، ""صحت"" بیشترین (56/4) و معیارهای ""قیمت"" و ""زمان پاسخ دهی"" کمترین درجه ی اهمیت (52/2) را داشته اند. همچنین در گروه شاخص های ظاهری ""مدارک علمی"" بالاترین (73/4) و دو شاخص ""نحوه ی دسترسی"" و ""سیاست درج آگهی"" کمترین (20/2) میانگین درجه ی اهمیت را به دست آوردند.
نتیجه گیری: بر اساس نظرات کتابداران بیمارستانی، معیارهای ارزیابی کیفیت اطلاعات موجود در محتوای وب سایت های حوزه ی سلامت دارای درجه ی اهمیت بیشتری نسبت به شاخص های ظاهری این منابع بود.
مقایسه ی وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران از نظر به کارگیری عناصر ابرداده ای زبان نشانه گذاری فرامتن و دابلین کور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیشرفت های اخیر در زمینه ی ارایه ی راهکارهای نو در سازماندهی منابع الکترونیکی و پژوهش های فراوان در این حوزه، نشان دهنده ی گرایش جهانی در استفاده از راهکارهای جدیدی همچون ابرداده ها در تسهیل توصیف، مکان یابی، سازماندهی و جستجوی منابع در محیط وب است. در این راستا استانداردهای ابرداده ای کتابخانه ای، از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی ایران از نظر میزان به کارگیری عناصر ابرداده ای زبان نشانه گذاری فرامتن و دابلین کور (Dublin core) در سال 1390 بود.
روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی و از نوع کاربردی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه ی وارسی محقق ساخته است که روایی صوری آن توسط متخصصان کتابداری تأیید شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 98 وب سایت متعلق به کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود که به روش نمونه گیری سرشماری تعیین شد. اطلاعات در سال 1390 از طریق مشاهده و مراجعه ی مستقیم به هر یک از وب سایت ها گردآوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل توزیع فراوانی، نسبت و میانگین صورت گرفت و نمودار های مورد نظر نیز با استفاده از نرم افزار Excel تهیه گردید.
یافته ها: هیچ یک از وب سایت های کتابخانه ای از عناصر ابرداده ای دابلین کور استفاده ننموده اند، تنها برخی از آن ها از عناصر متناظر دابلین کور با زبان نشانه گذاری فرامتن استفاده کرده اند. این عناصر شامل توصیف، موضوع، شناسگر و قالب می باشد. در وزارت بهداشت، تمرکز استفاده از این عناصر متناظر، بیشتر بر دو عنصر توصیف و کلید واژه با 56 درصد و در وزارت علوم بر عناصر کلید واژه با 45 درصد و توصیف با 39 درصد می باشد. میزان استفاده از عناصر زبان نشانه گذاری فرامتن در وب سایت کتابخانه های مورد بررسی وضعیت بهتری داشته است. بالاترین درصد استفاده از عناصر زبان نشانه گذاری فرامتن در وزارت بهداشت و علوم مربوط به عناصر کلید واژه و توصیف هر دو با 56 درصد و کمترین درصد نیز مربوط به عناصر تاریخ و قالب با صفر درصد می باشد.
نتیجه گیری: از آن جایی که وب سایت کتابخانه های مرکزی از جمله صفحات علمی شبکه ی وب محسوب می شوند، توجه ویژه در طراحی آن ها و به کارگیری عناصر ابرداده ای دابلین کور و HTML (Hyper text mark-up language) می تواند پژوهشگران و محققان را در دستیابی هرچه سریع تر و دقیق تر به منابع اطلاعاتی موجود در این وب سایت ها یاری نماید. با توجه به استفاده ی وب سایت های مورد بررسی از عناصر متناظر دابلین کور با HTML به نظر می رسد که آینده ی پیشروی وب سایت های مورد بررسی برای استفاده و به کارگیری استاندارد دابلین کور در وزارت بهداشت و علوم همسو می باشد و می توان انتظار داشت تا در آینده در طراحی این صفحات از استاندارد دابلین کور استفاده ی بیشتری شود. در این میان نقش کتابداران در آگاهی دادن به طراحان و برنامه نویسان وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی در خصوص لزوم استفاده از عناصر ابرداده ای به طور اعم و به کارگیری استانداردهای این حوزه به صورت اخص نیز نباید نادیده گرفته شود.
وضعیت تولید علم در حوزه ی حقوق بیماران، در پایگاه های استنادی Thomson reuters: با نگاهی به سهم ایران در تحقیقات بین المللی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چندی است که مبحث حقوق بیمار به عرصه ی پزشکی و حقوقی وارد شده و توجه دانش پژوهان را به خود جلب کرده است. نوپایی این حوزه، بررسی الگوها و ویژگی های تولید علم و انطباق آن با هنجارهای شناخته شده ی دنیای علم را ایجاب می کند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای تولید علم و اثرگذاری آن در حوزهی حقوق بیماران در سال های 2010-1990 بود. بدین منظور، روند رشد، تأثیر محلی و فراگیر، الگوی تولید علمی، الگوی نویسندگی کشورها، پرتولیدترین نویسندگان و مجلات، نوع مدارک، زبان های رایج، نویسندگان پراستناد و در پایان وضعیت ایران مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی می تواند وضعیت پیشرفت دانش در این حوزه و الگوهای پیشرفت مذکور را منعکس سازد و ضمن آشکار ساختن نقاط ضعف و قوت، به مدیریت و برنامه ریزی در امر تحقیق و توسعه کمک کند.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر، پیمایشی با رویکرد علم سنجی بود. جامعه ی مورد مطالعه را کلیه ی تولیدات علمی نمایه شده با موضوع حقوق بیماران در پایگاه های استنادی Thomson reuters، طی سال های 2010-1990 تشکیل می داد. در مجموع تعداد 1236 مدرک استخراج شد که داده های آن ها با استفاده از برنامه ی Excel و نرم افزار علم سنجی Hist cite تجزیه و تحلیل شد. تحلیل ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل (فراوانی و درصد) و نیز آمار استنباطی (همبستگی Spearman، Linear regression analysis، توانی و نمایی) صورت گرفت.
یافته ها: بیشینه ی تولیدات علمی در این حوزه مربوط به سال های 2006 تا 2010 می باشد. شمار مقالات بر پایه ی الگویی نمایی رو به افزایش دارد که نشانگر پایداری تولید علم در این حوزه است. با این حال، شمار استنادات از رشد معنی داری برخوردار نیست که این امر می تواند ناشی از کوچکی اندازه ی حوزه و در عین حال پیوند آن با حوزه های کوچک باشد. بالاتر بودن ضریب تأثیر فراگیر نسبت به ضریب تأثیر محلی نشانگر آن است که پیوند مقالات این حوزه بیش از آن که درون حوزه ای باشد، الهام بخش دیگر حوزه های مرتبط است. الگوی نویسندگی در این حوزه از قانون Lotka پیروی می کند؛ به طوری که شمار نویسندگان با افزایش شمار تولیدات بر پایه ی الگوی توانی کاهش می یابد. با این حال، ثابت معادله بیش از دو است. گستردگی جغرافیایی و زبانی تولیدات مطلوب بود و نشان از توجه جهانی به اهمیت حقوق بیماران دارد.
نتیجه گیری: حوزه ی حقوق بیماران از بسیاری از ویژگی های یک رشته ی علمی برخوردار می باشد و بنیان های انتشاراتی آن در حال استقرار و تثبیت است. رشد معنی دار و نمایی مقالات، تنوع زبانی، تنوع جغرافیایی، تنوع مدرک و به ویژه غلبه ی محتوای پژوهشی بر سایر انواع مدرک دلیلی بر توسعه ی این حوزه به عنوان یک حوزه ی پژوهشی است.
عادات و مهارت های مطالعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عادت و مهارت های مطالعه یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیت تحصیلی در دانشجویان می باشد. جایگزینی مهارت های مطالعه ی مؤثر و عادت های مطالعه ی مفید برای رسیدن به یادگیری و آموزش بهتر در دانشجویان توصیه می شود. هدف این پژوهش، شناسایی عادت و مهارت های مطالعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بود.
روش بررسی: در مطالعه ی توصیفی حاضر 342 نفر (کل افراد = 2382 نفر) از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در نیم سال دوم سال تحصیلی 90-1389، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. پرسش نامه ی بررسی عادت های مطالعه ی کالج Redwood، در دو بخش مشخصات جمعیت شناختی (10 سؤال) و پرسش های اصلی (51 سؤال) در اختیار دانشجویان قرار گرفت. روایی پرسش نامه توسط متخصصین تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب Cronbach¢s alpha، 855/0 محاسبه گردید. داده ها به وسیله ی آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آمار تحلیلی (آزمون های آماری ANOVA و t)در سطح معنی داری 05/0 با نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 15 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: مشکلات عمده ی دانشجویان مورد پژوهش در زمینه های مختلف عادت ها و مهارت های مطالعه به ترتیب در زمینه ی مدیریت زمان با میانگین (86/2)، یادآوری (93/2)، مطالعه ی یک فصل (98/2)، شنیدن و یادداشت برداری (078/3)، تمرکز (092/3)، امتحان دادن (28/3) و انگیزه (38/3) می باشد. وضعیت در زمینه ی یادآوری، شنیدن و یادداشت برداری و انگیزه در دانشجویان دختر بهتر از دانشجویان پسر بود و در زمینه ی امتحان دادن در بیشتر مواقع دانشجویان پسر بهتر از دانشجویان دختر عمل می کردند.
نتیجه گیری: وضعیت عادت ها و مهارت های مطالعه ی دانشجویان در حد متوسط برآورد شد. با توجه به اهمیت مطالعه، ضروری است که در جهت بهبود روش ها و عادت های مطالعه ی دانشجویان توجه و برنامه ریزی شود.
میزان رضایت کتابداران از محیط رابط نرم افزار های کتابخانه ای شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: رابط کاربر در حقیقت بخشی از نرم افزار و یا به عبارتی محیطی در نظام های رایانه ای اعم از پایگاه ها ، نرم افزارها، سایت ها و ... است که میان ماشین و کاربر تعامل ایجاد می کند. سنجش میزان رضایت کاربران از محیط رابط نرم افزار می تواند تا حد زیادی میزان موفقیت آن نرم افزار را مشخص کند. این پژوهش با هدف، مقایسه ی میزان رضایت کتابداران از محیط رابط نرم افزار های کتابخانه ای شهر اصفهان در سال 1389 انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع تحلیلی و جامعه ی مورد مطالعه، کتابداران کتابخانه های شهر اصفهان (شامل کتابخانه های دانشگاه های دولتی ، آزاد، پیام نور، نهاد کتابخانه های عمومی، شهرداری، علمی-کاربردی و غیر انتفاعی) بود که طبق آمارهای به دست آمده حدود 650 نفر بودند. در این تحقیق از روش نمونه گیری طبقه ای سهمیه ای استفاده شد که تعداد نمونه 242 نفر تعیین گردید. نرم افزارهایی که در این پژوهش مقایسه شدند شامل: نرم افزار پیام مشرق، پارس آذرخش، نمایه، نوسا و کاوش بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ی استاندارد (QUIS یا
Questionnaire for user interaction satisfaction) بود که پیش تر در پژوهش دیگری روایی و پایایی آن نیز به تأیید رسیده بود و ضریب Cronbach¢s alpha محاسبه شده برای آن و میزان پایایی پرسش نامه 76/0 بود. جهت تحلیل داده ها ازآمار توصیفی (درصد و میانگین) و نیز آمار تحلیلی از جمله آزمون های ANOVA و همگونی واریانس و از آزمون های تعقیبی Dante و Tukey برای تحلیل واریانس های ناهمگون در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: کتابداران کاربر نرم افزار نوسا از لحاظ وضعیت کلی نرم افزار (با میانگین 4)، صفحه نمایش اطلاعات (با میانگین 79/3)، واژگان و پیام های رابط کاربر (با میانگین 61/3)، راهنمای رابط کاربر نرم افزار (با میانگین 64/3)، قابلیت ها و امکانات رابط کاربر (با میانگین 76/3) نسبت به کتابداران کاربر سایر نرم افزارهای مورد بررسی رضایت بیشتری داشتند. رشته ی تحصیلی کتابداران (رشته ی کتابداری، رشته ی غیر کتابداری) تأثیری بر میزان رضایت کتابداران از نرم افزار کتابخانه ای نداشت. مقطع تحصیلی بر میزان رضایت کتابداران از نرم افزار کتابخانه ای مؤثر بود. با افزایش سابقه ی کار، میزان رضایت کتابداران از نرم افزار افزایش یافت.
نتیجه گیری: رضایت کاربران نرم افزار نوسا از شش ویژگی مورد مقایسه ی نرم افزارهای کتابخانه ای در این پژوهش یعنی وضعیت کلی نرم افزار، صفحه نمایش اطلاعات، واژگان و پیام های رابط کاربر، یادگیری رابط کاربر و راهنمای رابط کاربر در سطح بالاتری نسبت به سایر نرم افزارهای کتابخانه ای قرار داشت. پارس آذرخش و کاوش در رتبه ی دوم و پیام و نمایه در رتبه ی سوم قرار گرفتند. از آن جایی که کتابداران بیشترین ساعات کاری خود را با نرم افزار کتابخانه ای کار می کنند، رضایت آن ها از سهولت و راحتی یا به عبارت بهتر ارتباط با محیط رابط کار در نرم افزار تأثیر زیادی بر موفقیت شرکت های طراح نرم افزارهای کتابخانه ای دارد. بنابراین بخش پشتیبانی و آموزش این شرکت ها باید در جلسات منظم به بررسی عوامل مؤثر بر رضایت کتابداران از نرم افزارهای کتابخانه ای خود بپردازند و از نظرات کتابداران در طراحی های خود استفاده نمایند.
رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهم ترین مزیت رقابتی برای سازمان ها محسوب می شود. بنابراین مدیران دانشگاه ها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفاده ی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. اما برای رویارویی با عدم اطمینان و پاسخ به محیط خارجی و یا نفوذ بر آن، نوآوری ابزاری ارزنده محسوب می شود. هدف این مطالعه، تعیین رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان بود.
روش بررسی: نوع مطالعه، توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این مطالعه شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی استان اصفهان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی (480 نفر) انتخاب شدند. ابزار تحقیق، شامل پرسش نامه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و پرسش نامه ی نوآوری اداری بود. پرسش نامه ها از نظر روایی صوری و محتوایی تأیید شد و پایایی آن ها با استفاده از ضریب Cronbach's alpha محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نمرات نوآوری اداری در دانشگاه های دولتی استان کمتر از حد متوسط بود. از طرفی، بین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری همبستگی چندگانه معنی داری وجود داشت. ضرایب بتا بین کلیه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری از نظر آماری معنی دار بود و ضریب تورم واریانس برای متغیرهای پیش بین حداقل 33/1 تا 75/2 بود که نشان می دهد بین آن ها هم خطی وجود نداشته و مدل رگرسیون معنی دار بوده است. نظرات اعضا در خصوص رابطه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری بر حسب مشخصات دموگرافیک یکسان بود.
نتیجه گیری: سازمان های آموزشی، با اتخاذ کارکردهای منابع انسانی مناسب می توانند زمینه ی ظهور نوآوری سازمانی را فراهم نمایند.
تحلیل ذی نفعان صنعت گردشگری پزشکی: ارایه ی راهبردهای مؤثر در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گردشگری پزشکی یکی از صنایع پرشتاب در جهان است و کشورهای مختلفی برای توسعه ی آن تلاش می کنند. سیاست گذاران و تصمیم گیران صنعت گردشگری پزشکی برای موفقیت در این حوزه ابتدا باید ذی نفعانی راکه از یک سو می توانند از صنعت تأثیر بپذیرند و از سوی دیگر برآن تأثیر بگذارند، شناسایی و جایگاه آنان را برای همکاری و مشارکت مشخص نمایند. از این رو هدف مطالعه ی حاضر، شناخت و تحلیل ذی نفعان صنعت گردشگری پزشکی اصفهان و ارایه ی راهبردهای مؤثر در توسعه ی آن بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که به روش مطالعه ی کیفی در سال 1390 انجام شد. در مرحله ی اول ذی نفعان کلیدی گردشگری پزشکی در استان اصفهان شناسایی و در مرحله ی دوم با ذی نفعان کلیدی صنعت گردشگری پزشکی مصاحبه شد. به منظور تحلیل داده ها از مراحل تحلیل ذی نفعان استفاده شد و در نهایت راهبردهای توسعه ی گردشگری پزشکی ارایه گردید.
یافته ها: ذی نفعان کلیدی صنعت گردشگری پزشکی در اصفهان به 9 دسته ی اصلی تقسیم بندی شدند. این ذی نفعان شامل استانداری، اداره ی کل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی، نظام پزشکی، ارایه دهندگان خدمات بخش بهداشت و درمان، ارایه دهندگان خدمات گردشگری، بانک توسعه ی صادرات، سرمایه گذاران بخش خصوصی و اتاق بازرگانی بودند. ویژگی ذی نفعان نشان داد که از میان ذی نفعان، روابط بین الملل دانشگاه علوم پزشکی، اداره ی کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و کلینیک از برنامه ی دولت در زمینه ی گردشگری پزشکی آگاهی کامل داشته اند. از نظر قدرت ذی نفعان، بیمارستان خصوصی، نظام پزشکی، سرمایه گذار و دانشگاه علوم پزشکی دارای قدرت زیاد بودند. از میان ذی نفعان، دانشگاه علوم پزشکی، کلینیک، بیمارستان خصوصی و اداره ی کل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری در موضع کاملاً موافق قرار داشتند. با توجه به تحلیل ذی نفعان، راهبردهای مؤثر شامل راهبردهای متمرکز بر افزایش قدرت، راهبردهای متمرکز بر افزایش موافقت و راهبردهای متمرکز بر حفظ موضع بود.
نتیجه گیری: در صنعت گردشگری پزشکی اصفهان ذی نفعان مختلفی وجود دارند، بنابراین می توان با طراحی شبکه ی ذی نفعان گردشگری پزشکی، تشکیل شورای استانی گردشگری پزشکی و مشخص شدن نقش و وظایف هر یک از ذی نفعان، به صورت نظام مند و منسجم در راستای توسعه ی گردشگری پزشکی اصفهان برنامه ریزی، سیاست گذاری و تصمیم گیری نمود و راهبردهای مؤثری را در جهت تحقق اهداف مربوط به کار گرفت.
عوامل مؤثر بر کارایی فنی و رتبه بندی واحدهای کارا در بیمارستان های تأمین اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمان تأمین اجتماعی ارایه کننده ی خدمات بیمارستانی به دو صورت نظام درمان مستقیم (بیمارستان های تحت مالکیت و مدیریت سازمان) و نظام درمان غیر مستقیم (خرید خدمات بیمارستانی و درمانی از دیگر خدمت دهندگان) به متقاضیان است. مطالعه ی حاضر، به منظور رتبه بندی واحدهای کارا و تعیین ارتباط بین کارایی و اندازه ی فعالیتی بیمارستان های تأمین اجتماعی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه ی تحلیلی، بر روی 65 بیمارستان تأمین اجتماعی فعال در سطح کشور طی سال های 88-1386 انجام شد. به منظور سنجش میزان کارایی فنی بیمارستان ها از مدل نهاده- ستانده و تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. همچنین از آزمون های آماری برای بررسی معنی دار بودن تأثیر مقیاس فعالیتی بر روی سطح کارایی بیمارستان ها استفاده شد.
یافته ها: حدود 5/28 درصد از بیمارستان های کوچک تأمین اجتماعی و 2/16 درصد از بیمارستان های بزرگ تأمین اجتماعی کارایی کامل داشتند. آزمون فرضیه ی اختلاف میانگین ها از نظر آماری نشان داد که میانگین کارایی در دو گروه از بیمارستان های کوچک و بزرگ تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند (29/0 = Sig.).
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، انتظار می رود که با اصلاح شیوه های مدیریتی در استفاده ی بهینه از نهاده ها، سطح نا کارامدی مدیریتی به میزان تقریبی 6 درصد کاهش یابد و همچنین با استفاده ی بهتر از امکانات موجود، شاهد افزایش تقریبی در مقیاس ارایه ی خدمات خروجی به میزان 5 درصد باشیم.
سنجش فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستان فاطمه ی الزهرا نجف آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمان های بهداشتی- درمانی بایستی بر ایمنی بیمار به عنوان یکی از استراتژی های اصلی خود تمرکز نمایند و بزرگ ترین چالش برای حرکت در جهت ایجاد یک سیستم بهداشتی- درمانی ایمن، تغییر فرهنگی است. این پژوهش بر آن است تا با ارزیابی ایمنی در بیمارستان فاطمه الزهرا نجف آباد، بیمار بتواند در ارتقای فرهنگ ایمنی مؤثر واقع شود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی در سال 1389 انجام گرفته است. جهت شناخت چگونگی وضع موجود در مرحله ی میدانی، از پرسش نامه ی ترجمه شده ی مطالعه ی فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستان استفاده شد. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات 15 نفر از صاحب نظران تأیید شد. پایایی پرسش نامه توسط آزمون آماری Cronbach's alpha، 846/0 بوده است. پرسش نامه در اختیار کلیه ی پرسنل درمانی بیمارستان فاطمه ی الزهرا نجف آباد قرار داده شد. داده ها با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه و با به کارگیری نرم افزار SPSS تحلیل گردید. معنی داری کمتر از 05/0 در فاصله ی اطمینان 95 درصد در نظر گرفته شد.
یافته ها: تعداد کل پرسش نامه های توزیع شده، 350 پرسش نامه بوده است که از این تعداد، 196 پرسش نامه تکمیل شد و عودت گردید. میزان بازگشت پرسش نامه 56 درصد بود. اقدامات و انتظارات مدیریتی 76 درصد، کار تیمی در درون واحد 75 درصد، یادگیری سازمانی 73 درصد، فیدبک و ارتباطات درباره ی خطا 70 درصد، انتقال دورن بیمارستانی 69 درصد، ارتباطات باز 68 درصد، حمایت مدیریت 65 درصد، کار تیمی بین واحدها 62 درصد، پاسخ غیر تنبیهی به خطا 54 درصد و کارکنان کافی 48 درصد امتیاز مربوط را کسب نمودند. از نظر گزارش خطا، 64 درصد از کارکنان سابقه ی هیچ گونه گزارش خطا را نداشته اند. میانگین نمره ی درجه ی ایمنی بیمار در بیمارستان 36/3 (از 5) بود و بر اساس نتایج آزمون t، میان تعامل مستقیم یا غیر مستقیم با بیمار در رابطه با درجه ی ایمنی بیمار اختلاف معنی داری وجود نداشت (373/0 = P) و بر اساس نتایج آزمون آنالیز واریانس، این اختلاف در بخش زایشگاه و در کارکنان ماما با سایر کارکنان معنی دار بود (001/0 < P). اختلاف معنی داری میان نمره ی فرهنگ ایمنی بیمار در بین کارکنان بخش های مختلف، سابقه ی کار در بیمارستان، سابقه ی کار در واحد فعلی خدمت و نوع تماس با بیمار وجود نداشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: هر چند از نظر نمره ی کلی، فرهنگ ایمنی بیمار در وضعیت به طور نسبی قابل قبولی قرار داشت، ابعاد پاسخ غیر تنبیهی به خطا، کارکنان کافی، کار تیمی بین واحدها و حمایت مدیریت نیازمند مداخله ی سریع شناخته شدند. بیمارستان می تواند با برنامه ریزی و اقدام در این زمینه ها نسبت به ارتقای فرهنگ ایمنی بیمار اقدام نماید.
رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ مشارکتی با تعهد سازمانی در میان پرستاران بیمارستان های خصوصی و دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای رقابتی امروز و روی آوردن سازمان ها به سمت خصوصی شدن، نقش مشارکت و متعهد بار آوردن کارکنان بیش از پیش ضروری بوده و در سازمان های بهداشتی، توجه به پرستاران اهمیت دو چندانی می یابد. از این رو پژوهش حاضر با هدف، تعیین رابطه ی بین حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ مشارکتی با تعهد سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های منتخب بخش خصوصی و دولتی شهر اصفهان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع رابطه ای- مقایسه ای بود و جامعه ی آماری آن شامل پرستاران بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1389 بودند. تعداد نمونه با استفاده از فرمول حجم نمونه و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 200 نفر برآورد شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی حمایت سازمانی ادراک شده، پرسش نامه ی فرهنگ مشارکتی و پرسش نامه ی تعهد سازمانی استفاده گردید. روایی پرسش نامه ها با نظر صاحب نظران روان شناسی تأیید شد و پایایی آن ها به کمک Cronbach’s alpha به دست آمد که به ترتیب برای پرسش نامه ی حمایت سازمانی ادراک شده 91 درصد، پرسش نامه ی فرهنگ مشارکتی 84 درصد و پرسش نامه ی تعهد سازمانی 75 درصد بود. مکان انجام پژوهش در 4 بیمارستان خصوصی و 4 بیمارستان دولتی منتخب شهر اصفهان بود که پس از دریافت مجوز با مراجعه به بیمارستان ها و توزیع پرسش نامه ها در میان پرستاران، به صورت تصادفی ساده، داده های پژوهش جمع آوری گردید. سپس تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 صورت گرفت.
یافته ها: بین حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ مشارکتی با بیشتر ابعاد تعهد در هر دو بخش خصوصی و دولتی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود داشت (05/0 > P). همچنین نتایج حاصل از مقایسه ی میانگین ها نشان داد که بین نمرات حمایت سازمانی ادراک شده و هر سه بعد تعهد دو بخش خصوصی و دولتی تفاوت معنی دار ی وجود دارد (01/0 > P)، اما بین میانگین های فرهنگ مشارکتی دو بخش تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با افزایش حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ مشارکتی و تعهد، می توان عملکرد و کیفیت مراقبت در بخش خصوصی را ارتقا داد.
درمانگاه های شهرستان یزد: کارا یا ناکارا؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ایجاد بهبود در هر سازمانی نیازمند اندازه گیری عملکرد سازمان، برنامه ریزی و هدف گذاری جهت بهبود عملکرد می باشد. با وجود پیشرفت های قابل توجهی که سال های اخیر در طراحی چارچوب ها و سیستم های ارزیابی عملکرد رخ داده است، بسیاری از سازمان ها هم چنان بر معیارهای سنتی متکی هستند. بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی عملکرد، سعی شده است با ترکیب دو رویکرد کیفی و کمی در ارزیابی، مدل های برگرفته از مدیریت کیفیت جامع تحت عنوان مدل های تعالی سازمانی EFQM (European foundation for quality management) و مدل های ریاضی تحلیل پوششی داده ها (Data envelopment analysis یا DEA)، مدلی برای ارزیابی عملکرد 27 درمانگاه شهرستان یزد ارایه گردد که ضمن دارا بودن مزایای هر دو روش، معایب آن ها را به حداقل برساند.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی بود. جامعه ی آماری پژوهش از کلیه ی مسؤولان، کارکنان و پزشکان درمانگاه های شهرستان یزد در سال 1390 به تعداد 283 نفر تشکیل شد که 215 نفر به عنوان نمونه به روش در دسترس، پرسش نامه ی مربوط را تکمیل کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد 50 سؤالی مدل سرامدی EFQM بود. استفاده از پرسش نامه ی مذکور در مطالعات فراوان مشابه، روایی آن را ثابت کرده است. برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب Cronbach's alpha استفاده گردید که مقدار آن 89/0 می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ی 17 و برای تعیین کارایی از نرم افزار DEAP استفاده شد.
یافته ها: از 27 درمانگاه انتخاب شده، درمانگاه های اکبری (09/1)، قائمیه (054/1)، شهرک صنعتی (04/1)، آزاد شهر (014/1)، کسنویه (06/1)، خاتم الانبیاء (41/1)، فاطمه ی زهرا (039/1)، مطهری (056/1)، پاک نژاد (03/1)، شاه ولی (016/1)، سپاه پاسداران (038/1)، کلینیک دندان پزشکی (043/1)، نیک پور (11/1) و کوثر (027/1) کارا و بقیه ناکارا بودند. در این میان درمانگاه خاتم الانبیاء (41/1) رتبه ی اول و رحمت آباد (89/0) رتبه ی آخر را در کارایی کسب کرده اند. به عبارت دیگر، بیش از نیمی از درمانگاه های این شهرستان (52 درصد) کارا بوده اند.
نتیجه گیری: مدیران درمانگاه ها می توانند با تلفیق دو مدل تحلیل پوششی داده ها و مدل های تعالی سازمانی که با هم یک مجموعه ی قوی ارزیابی عملکرد را تشکیل می دهند، در جهت ارزیابی درمانگاه ها به نحو واقع بینانه ای گام برداشته و آن ها را بهبود دهند. همچنین درمانگاه های ناکارا می توانند با تغییر در منابع انسانی و مالی (ورودی ها و خروجی ها) به سطح قابل قبولی از کارایی برسند.
نظام آراستگی در بهداشت و درمان: دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تفکر ناب برای رشد خود به به ابزارها و روش هایی برای حمایت فرایند ناب و رخنه در سازمان نیاز دارد که بر انجام درست ترین کار، در درست ترین مکان و در اولین فرصت با ایجاد زمینه ی کاهش اتلافات و بهینه کردن فرایندها در راستای نیاز مشتری تأکید دارد. نظام آراستگی، ترسیم جریان فرایندهای ارزش در نظام و Kanban از مشهورترین و مهم ترین ابزارهای ناب هستند. نظام آراستگی در واقع روشی است که اتلافات را در محیط کار کاهش می دهد و از این طریق، موجب ایجاد محل کار بهتر، ارتباط بهتر و آراستگی عمومی در سازمان می شود.
نظام آراستگی در غرب پایه گذاری شد و در ژاپن تکامل یافت و سپس به اقصی نقاط جهان راه یافت. گسترش و پذیرش نظام آراستگی در کشورهای مختلف، با داشتن فرهنگ های متفاوت، نشان می دهد که مفاهیم نظام آراستگی با فرهنگ های گوناگون سازگار است. در فرهنگ دینی و ملی ما ایرانیان آموزه هایی وجود دارد که نظام آراستگی با آن عناصر سازگار است و پذیرش آن را ساده می سازد. ناب بر انجام درست ترین کار، در درست ترین مکان و در اولین فرصت با ایجاد زمینه ی کاهش اتلافات و بهینه کردن فرایندها در راستای نیاز مشتری تأکید دارد. در طول سال های زیادی، جوامع صنعتی از مدیریت ناب جهت بهبود فرایندهایشان بهره می گرفتند.
علاوه بر این، مدیریت ناب در عرصه ی بهداشت و درمان، تأثیرات شگرفی در ساختار مدیریت و ارایه ی خدمت به بیماران گذاشته است. سیستم بهداشت و درمان می تواند از طریق اجرای سیستم مدیریت ناب، عملکرد خود را به طور چشمگیری بهبود بخشد و خدمات را در سطح عالی و به موقع به مشتری عرضه نماید. این سیستم، نگرشی جدید برای دورنما، فرهنگ و راهبرد است که ارایه ی خدمت با کیفیت، قیمت پایین، با کوتاه ترین زمان ارایه به مشتری را برای بیمارستان فراهم می سازد و نظام آراستگی یک ابزار، یک سیستم مدیریتی و یک فلسفه است که می تواند مسیر بیمارستان ها را به صورت مدیریت شده و سازمان دهی شده تغییر دهد. نظام آراستگی یک متدولوژی است که اجازه می دهد بیمارستان ها کیفیت مراقبت بیماران را با کاهش خطاها و زمان انتظار، افزایش دهند. نظام آراستگی، رویکردی است که می تواند از کارکنان بیمارستان و پزشکان حمایت و موانع جاری در مسیر فعالیت ها را حذف و به آنان کمک کند که تنها بر ارایه ی مراقبت از بیمار متمرکز شوند. بنابراین هدف از این مقاله، معرفی و استقرار نظام آراستگی -که یکی از مهم ترین ابزارهای ناب است- در نظام سلامت و معرفی دیدگاه اسلام در خصوص اصول آن بود.
مطالعه ی حاضر از دسته ی مطالعات مروری- نقلی (Unsystematic) است که با جستجو در موتور جستجوی Google، سایت مجلات، قرآن کریم، نهج البلاغه، میزان الحکمه، بحارالأنوار، الکافی، کنزالعمال، وسایل الشیعه و الخصال با واژه های کلیدی آراستگی، ناب، نظام سلامت، بهداشت و درمان، نظم، تزکیه، نظافت، بهداشت، پاکی، استمرار در متن و چکیده در سال 1391 انجام شد. حدود 100 مقاله، آیه، حدیث و خلاصه ی مقاله در کنفرانس به دست آمد که از بین آن ها 45 مورد بر اساس ارتباط با این مقاله انتخاب شدند.
اجرای منظم مراحل نظام آراستگی، محیطی پاکیزه و بهداشتی را فراهم می آورد و از همه مهم تر تلاش برای ایجاد عادت های صحیح در کارکنان، مهم ترین عامل در تحقق محیط های آراسته است و این مهم در اجرای بند پنجم؛ خود انضباطی؛ (عادت به انجام کارهای صحیح به کمک آموزش و فرهنگ سازی) حاصل خواهد شد. ارایه ی خدمات باکیفیت در محیطی سامان یافته تحقق می یابد.
میزان فرسودگی شغلی و رابطه ی آن با سن و سابقه ی کار کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از مهم ترین مسایل نیروی انسانی سازمان ها، سلامت جسمی و روانی کارکنان شاغل است. پدیده های استرس، فرسودگی شغلی و عاطفی کارکنان تأثیر بسزایی در کارایی آنان دارد. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان فرسودگی شغلی و ابعاد آن در کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تهران بود.
روش بررسی: این مطالعه، توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از پرسش نامه ی فرسودگی شغلی Jakson و Maslach انجام گرفت که مقدار پایایی آن برابر مقدار 78/0 بود. نمونه ی پژوهش شامل 111 کتابدار شاغل در کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال 1390 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.
یافته ها: کتابداران در اثر فرایند کاری، دارای تحلیل رفتگی عاطفی، عدم موفقیت فردی و مسخ شخصیت بالایی بودند. همچنین بین سن و سابقه ی شغلی با فرسودگی شغلی و مؤلفه های آن رابطه ی معنی داری مشاهده شد، به این معنی که با افزایش سن و سابقه ی کار، فرسودگی شغلی آنان نیز افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با افزایش سن و سابقه ی کار، کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تهران، فرسودگی شغلی آنان در سه مؤلفه ی مربوط به آن افزایش یافته است. از این رو مدیران کتابخانه ها باید با اتخاذ تصمیم ها و اقدامات به موقع در همه ی سطوح، موجبات بهره وری و شکوفایی هر چه بیشتر در سرمایه ی نیروی انسانی را فراهم آورند تا از این طریق امکان ارایه ی خدمات اطلاعاتی مناسب و روزآمد به کاربران آن ها فراهم گردد.