ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۵۲۱.

«تعلّق به» و «گسستن از»؛ تأمّلی بر نسبت هرمنوتیک گادامر، پداگوژی انتقادی و سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک گادامر سنت پداگوژی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۹۱
در عالم فلسفه، بحث ها درباره مناقشه گادامر با هابرماس بر سر موضوع سنّت همچنان جاری است. اما در عرصه فلسفه تعلیم و تربیت معمولاً هرمنوتیک فلسفی گادامر از سوی مدافعان پداگوژی انتقادی، به محافظه کاری متّهم شده و پژوهش های اندکی در دفاع از توان انتقادی هرمنوتیک گادامر به چشم می خورد. در اسناد رسمی نظام آموزشی ایران نیز اگرچه بر پاسبانی و در عین حال بازسازی سنّت ها تأکید می شود، اما در عمل نوعی سرگشتگی در توجه متوازن به این دو مشهود است. این پژوهش در پی آن است تا با بازخوانی جایگاه سنّت در هرمنوتیک گادامر، عناصر انتقادی آن را واکاوی کند و به این ترتیب هم دفاعیه ای از تعلیم و تربیت بر مبنای هرمنوتیک فلسفی در برابر پداگوژی انتقادی ارائه داده و هم الگویی برای مواجهه با سنّت ها در تعلیم و تربیت فراهم آورد. مدّعای اصلی این پژوهش آن است که تلّقی گادامر از سنّت هم زمان واجد بیان توصیفی به عنوان مبنای تربیتی و بیان هنجارین به عنوان اصل تربیتی است و بستر تحقق هر دوی آنها «یادگیری از مسیر منفیّت» است. در چنین بستری، «تأثیر و تأثّر آگاهی و تاریخ »، «در نظر گرفتن سنّت به عنوان پاسخی برای یک پرسش»، «فاصله گیری انتقادی از سنّت» و «کاربست سنّت» مهمترین عناصر انتقادی خواهند بود که هرمنوتیک گادامر را از یک هرمنوتیک محافظه کار و سنّت گرا متمایز خواهند ساخت.
۱۵۲۲.

تبیین پدیدارشناختی ادراک معلّمان سرآمد از ابعاد و مؤلفه های فلسفه معلّمی خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه معلمی پدیدار شناسی تجربه زیسته معلمان سرآمد دانش آموز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
هدف : این پژوهش با هدف تبیین ابعاد و مؤلفه های مبین فلسفه معلّمی، از تجارب زیسته معلّمان سرآمد صورت گرفت. روش پژوهش : نوع پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی می باشد و برای دستیابی به هدف تحقیق از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلّمان شهرستان سقز در سال تحصیلی 99-400 بودند که از میان معلّمان سرآمد به صورت هدفمند تعداد 14 معلّم، شامل 6 معلّم مرد و 8 معلّم زن انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد و مصاحبه ها تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام و با استفاده از کد گذاری موضوعی کدهای محوری از کدهای باز و کدهای انتخابی از کدهای محوری استنباط و طبقه بندی گردید. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش از مجموع 190 مفهوم استخراج شده از مصاحبه ها 81 مفهوم در خصوص فلسفه معلّمی در قالب 12 مؤلفه یا کد محوری (تحول آفرین، همدل، کاشف ذهن و توانایی دانش آموز، کل نگر و ژرف اندیش، مشوّق عمق نگری و مروج پرسشگری، روح انتقادی، سعه صدر، عامل و مروج ارزش های انسانی، الگوی اخلاقی عامل، ادراک فضای فیزیکی، سازنده فضای یادگیری اثربخش، ادراک جهان دانش آموز) و 9 بعد یا کد انتخابی (الگوی نوآوری، عواطف انسانی سرشار، کاشف قابلیت دانش آموز، نمونه عینی جامع نگری، عالم و عامل انتقادی، صبور، اخلاقی ارزش مدار، عالم به زمان و مکان، در جهان بوده متعامل با دانش آموز) دسته بندی شدند. نتیجه گیری : کنار هم گذاشتن این ابعاد و مؤلّفه ها توصیف جامعی از ادراک معلّمان پیرامون پدیده مورد بررسی را به دست می دهد.
۱۵۲۳.

چگونگی نسبت میان مفهوم «وجود» و معنای «خدا» در رسائل کلامی بوئثیوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: «آنچه هست» بسیط جوهر ذات وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
مسئله اصلی این پژوهش پی بردن به چگونگی نسبت میان مفهوم «وجود» و معنای «خدا» در رسائل کلامی بوئثیوس است. بدین منظور چهار مسئله به روش تحلیلی-توصیفی در رسائل کلامی مورد واکاوی قرار می گیرند: 1. چرا بوئثیوس بحث وجودشناسی را در رسائل کلامی مطرح کرد و هدف او از بیان تمایز بین «وجود» و «آنچه هست» در این رسائل با ماهیّتی کاملا مسیحی و الهیّاتی چه بود. 2. تأثیر بحث مزبور در تبیین تعالی خداوند به واسطه سه صفت «ثبوت»، «کمال» و «خیر بودن» وجود؛ 3. تأثیر این بحث در «خالق بودن» خداوند؛ 4. تأثیر آن در «واحدبودن» خداوند. بررسی این موارد مؤدی به این نتیجه شد که بوئثیوس با تمایز قائل شدن بین «وجود» و «آنچه هست»، خداوند را موجود بسیطی می داند که «وجود» و «آنچه هست» در او یکی است، بنابراین وجود برای او ضروری است. کمال خدا نیز به سبب بساطت ذات او است؛ چون او ذات و جوهر خویش است، بنابراین هر کمیّت و کیفیّتی که بر خداوند اطلاق شود حمل جوهری خواهد بود. بوئثیوس بساطت خداوند را از نظر اصالت وجود و فعل توضیح می دهد و وجود خدا را مساوی با خودِ خیر می گیرد، امّا مخلوقات که بسیط نیستند، به غیر از خیربودن چیز دیگری هم هستند. خالق و مخلوق تفاوت جوهری دارند و حضور جامع او ورای دو مقوله مکان و زمان به جوهر خداوند برمی گردد. بوئثیوس با تفکیک عدد انتزاعی از عدد عینی معتقد است تثلیث موجب کثرت نمی شود، چون در خدا هیچ تفاوت ماهوی وجود ندارد و او چیزی جز ذات خودش نیست.
۱۵۲۴.

بررسی تطبیقی موضوع مابعدالطبیعه نزد ارسطو و اسکوتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مابعدالطبیعه موجود بماهو موجود قرون وسطی ارسطو اسکوتوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۹۷
ارسطو در کتاب چهارم و ششم به موضوع مابعدالطبیعه می پردازد. وی در کتاب گاما، مابعدالطبیعه را علم کلی و موضوع آن را موجود بما هو موجود می داند و در کتاب اپسیلن، مابعدالطبیعه را همان فلسفه اولی می داند که موضوع آن موجودات الهی می باشد. بیان های وی در کتاب متافیزیک به همین دو موضوع ختم نمی شود. ارسطو موضوعات دیگری را برای مابعدالطبیعه از قبیل جوهر، جواهر مفارق را نیز مطرح می نماید و همین امر سبب سردرگمی فلاسفه و مفسران بعد از او شد. اسکوتوس در بحث موضوع مابعدالطبیعه رویکردی ارسطوئی – مشائی انتخاب می کند. وی تحت تاثیر ارسطو معتقد است که موضوع مابعدالطبیعه موجود بماهو موجود است با این تفاوت که وی الهیات و علم الهی را جزء علوم عملی در نظر می گیرد و با این تفکر از ارسطو که الهیات را، به عنوان مابعدالطبیعه به معنای خاص و جزئی از مابعدالطبیعه عام در نظر می گرفت، دور می شود. یکی از نتایج تفکر اسکوتوس در بحث موضوع مابعدالطبیعه این بود که برای او خدا اولین و تنهاترین موضوعی نیست که متافیزیسین ها باید بدان بپردازد. این نوع نگاه نتیجه اقانیم سه گانه (تثلیث) مسیحیت بر روی اسکوتوس می باشد و همین امر سبب می شود که وی مابعدالطبیعه ای را جدای از مابعدالطبیعه ارسطو برای خود رقم بزند و به سمت مابعدالطبیعه ابن سینایی روی آورد، البته ابن سینایی که مسیحی شده است. در این نوشتار سعی شده است که به روش تطبیقی به موضوع مابعدالطبیعه از نگاه ارسطو و اسکوتوس پرداخته شود به جهت بیان اشتراکات و اختلافات دو سنت یونان باستان و فلسفه قرون وسطای مسیحی.
۱۵۲۵.

استحالۀ زبان و پرسوناژ در ادبیات نمایشیِ ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استحاله انتظار و اضطراب تئاتر نو ساموئل بکت یأسِ فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۹۱
آغاز دهه پنجاه در سده بیستم میلادی تولد ادبیات نمایشی (اوژن یونسکو، 1950، آوازه خوان طاس) از جنس دگر و تفسیرگریزی است که رویکردی تازه به ادبیات و نمایش نامه نویسی دارد. این جریان ادبی مدرن، ضمن گسست عمیق با تئاتر بورژوایی سنتی، بیش از آنکه به بازنمود خود واقعیت بسنده کند، سعی در ترجمان قهقرا و ابتذال زبانِ بیان آن را داشت. البته این مسئله متاثر از نابودی ارزش های کهن انسانی- اومانیستی بود که در محافل ادبی (بویژه دایره تئاتر آبزورد) منجر به طرح سئوال اساسی و فلسفی زیر گردید: آیا هستی نامفهوم و بی معنا شده و زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد؟ شایان ذکر است، اتفاقات تکان دهنده سیاسی – اجتماعی و بینشی در فاصله سالهای 1945 - 1939 در ممالک غربی اندیشه انسان معاصر را عمیقاً تحت تاثیر قرار داده و سمت و سویی بسی متفاوت تر از قبل در ساختار فکری- ادبی و فلسفی او بوجود آورد. در این میان، ساموئل بکت، ادیب شهیر فرانسوی زبان ایرلندی الاصل، در آثار نمایشی خود از دیگر درام نویس دوره یاد شده (اوژن یونسکو، آرتور آداموف و ژان ژنه) پا فراتر گذاشته و با نگاهی عمیقاً فلسفی موضوع کلان ذات بنیادین «بشر در هستی» را نشانه رفته و همه دغدغه او گواه این امر مهم معرفت شناختی است که انسان در زندگی «احساس تنهایی و بی چیزی» می کند. در این پژوهش بر آن هستیم تا در موضوع ساختار شکنی و استحاله زبان و پرسوناژ در آثار نمایشی ساموئل بِکت، از ورای سه اثر شهیر در انتظار گودو، پایان بازی و روزهای خوش تأملی داشته باشیم؛ ادبیاتی که از هر ابزار زبانی و نمایشی ممکن بهره جسته تا مسئله پدیدارشناختیِ بی معنایی هستی را با بیانی مضحک و طنز آمیز، ولی دردناک به روی صحنه نمایش ببرد..
۱۵۲۶.

هویت مندی و جهت داری فلسفه دین و معیارها و شاخص های اسلامی بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین جهت داری فلسفه دین اسلامی فلسفه قاره ای و تحلیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۳۵
یکی از مسائل مهم در حوزه علم شناسی، جهت داری و هویت مندی علوم است. مراد از جهت داری علم، داشتن اوصافی نظیر دینی، اسلامی، یهودی، مسیحی، سکولار و الحادی است. این مسئله درباره تمامی علوم از فلسفه مطلق به مثابه انتزاعی ترین آن تا فلسفه های مضاف، علوم انضمامی و کاربردی صادق است. فلسفه دین به عنوان یکی از فلسفه های مضاف نیز از این قاعده مستثنا نبوده و می تواند جهت دار و هویت مند باشد. عوامل مختلفی به مثابه شاخص در هویت بخشی و جهت داری فلسفه دین نقش دارند. برخی از عوامل از سنخ نظری و معرفتی اند و برخی نیز از سنخ غیر معرفتی. عوامل معرفتی عبارت اند از: نگرش ها، جهان بینی ها، فلسفه، پارادایم ها و مبادی و مبانی، موضوع، مسائل، منابع، روش و غایت. عوامل غیر معرفتی اموری نظیر انگیزه ها، نیازها، گرایش ها، بستر و فضای فرهنگی و اقتضائات اجتماعی را شامل می شود. مقاله حاضر می کوشد با روش فلسفی و عقلی، ضمن طرح جهت داری فلسفه دین، معیارها، عوامل و شاخص های جهت داری آن را نشان دهد. از نتایج و یافته های این مقاله، امکان و ضرورت فلسفه دین اسلامی به رغم وجود برخی ویژگی ها، نظیر داشتن دغدغه و سؤال جهانی و مشترک، عدم تفاوت ملحد و متدین در تفکر فلسفی درباره دین و عدم دغدغه در دفاع از عقاید دینی می باشد.
۱۵۲۷.

چگونگی ادراک، شناخت و تعامل در پرفورمنس تسخیر با رویکرد دلوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرفورمنس تسخیر تعامل ریزوم ژیل دلوز مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۶۰
دلوز، از فلاسفه پست مدرن قرن بیستم، با دیدگاه عمیق، جزئی نگر و جسم گرایانه به حیات، رویکردی مناسب جهت تحلیل رفتار ارائه می دهد که به درک چگونگی کنش و شناخت میان افراد می انجامد. خوانش پرفورمنس ها به عنوان هنرهای تعامل محور، که جایگاه ارزشمندی میان هنرهای مدرن داشته و توانسته اند هنر را پویا وتعاملات انسانی را به خلق اثری گروهی منجرکنند، با شیوه دلوزی موفقیت آمیز هستند. درپویش حاضر به بررسی پرفورمنس تسخیر پرداخته و به این سؤالات پاسخ می دهیم که آیا می توان قواعد زیبایی شناسانه را به اجرا نسبت داد؟ آیا می توان اجرا را با رویکرد دلوز در رابطه با بدن-ماشین بازخوانی کرد؟ و اینکه در اجرای حاضر مفهوم ریزوم قابل بازیابی است؟ برمبنای روش تحقیق بکار گرفته شده، ابتدا اطلاعات پایه مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیجیتال استخراج، سپس با به کارگیری مستندات، به شیوه تحلیلی-توصیفی با رویکرد دلوزی به پرسش-ها پرداخته ایم. درنهایت مشخص شد که پرفورمنس تسخیر به عنوان یک رویداد هنری فرصت زیستن درلحظه را برای مخاطب فراهم می آورد و ازآنجاکه یک اثر تمامیت یافته نیست، پس صدور حکم زیبایی شناسانه دررابطه با آن بی معناست. برخورد مخاطب با اثر بدنمندانه ا ست و مخاطب بنابر تعریف بدن ماشین، با اتصال به ابزار و افراد در لحظه، ماشین منحصر به فردی را تشکیل می دهد که دارای بالقوگی های خاص نیز هست و انتخاب مخاطب (ان)، روند رویداد را هدایت می کند؛ بنابراین فضای پرفورمنس درلحظه ساخته شونده است و براساس ریزوم، جهت-گیری اتفاقی دارد. ضرورت انجام پویش حاضر استفاده از یک ابزار تحلیلی کارآمد برای تحلیل آثار هنری به کمک فلسفه است که می تواند در پژوهش های آتی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۵۲۸.

عقل و معیار اعتدال گرایی از دیدگاه کلام امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معیار اعتدالگرایی کلام اسلامی امامیه عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۰ تعداد دانلود : ۲۳۶
این نوشتار در پی آن است که معیار اعتدال گرایی را از دیدگاه کلام امامیه بررسی نماید. به این منظور معیار اعتدال گرایی را به لحاظ معناشناختی و روش شناختی کاویده و به اعتدال در معنای اعم آن بر اساس قرآن و روایات پرداخته ایم. سپس آیات و روایات دال بر اعتدال را با تفاسیر و روایات مرتبط با آن ها محک زده و مبنای اعتدال اسلامی را به دست داده ایم و تأیید آن بر اساس سیره معصومین: را بررسی کرده ایم. در امتداد بحث، مسئله حجیت عقل در اثبات اعتدال نیز مطرح شده است. با تطبیق دادن سیره و روش اعتدالی این بزگواران به عنوان معدن رسالت وامامت با آیاتی که به اعتدال در روش و منش حکم دارند، معیارهای اعتدال گرایی و افراط گرایی به این نحو معین شد که مرجعیت و حجیت کتاب، سنت و عقل و استفاده از آن ها در خصوص حد اعتدال باید مدنظر قرار گیرد و هرآنچه با سیره ائمه: منافات داشته باشد به مثابه خروج از مسیر اعتدال گرایی بوده و مورد وثوق نیست.
۱۵۲۹.

مستندات بساطت وجودی حضرت حق وشئونات آن در ادعیه مأثوره رهیافتی به توحید حقیقی از منظر ائمه بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: بساطت وجودی توحید حقیقی اولیت و آخریت معیت قربی ادعیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۲
دست یابی به معنای توحید الهی در گرو مبانی ای از جمله بساطت ذاتی حق تعالی می باشد. در منظومه فکری جناب صدرا بساطت الهی به نحو تامّ و محض بوده و حقیقتی است که از هر نوع ترکّب مبرّاست و لذا واحد و اَحد خواهد بود؛ یعنی وجود بسیط حقیقی، واحد و اَحد حقیقی نیز می باشد؛ یعنی میان وجود بسیط تام و توحید حقیقی خداوند تلازم وجود دارد. وی بر اساس برهانی که آن را عرشی و از تأییدات خداوند می داند، اظهار داشته است برهان بسیط الحقیقه برای اثبات توحید خداوند گویای آن است که حقیقت واجب الوجود بدون دخالت چیزی بیرون از ذاتش و نیز بدون لحاظ هر گونه حیثیت تقییدیه یا تعلیلیه بذاته مصداق واجبیّت است؛ یعنی وجود بسیط حقیقی خداوند که مبرّا از تمامی حیثیّات ترکیبی و نواقص امکانی است، به تبع وجوباً به اقتضای ذاتش در بردارنده تمام کمالات است. بدین سان وجود خداوند بسیط محضی است که نه تنها هیچ ترکیبی در او راه ندارد، بلکه وجود خارجىِ برتر همه ماهیات و مفاهیم کمالى است و وجود خاص هیچ یک از آنها نیست. بنابراین حقیقتِ وجود حق تعالی که بسیط حقیقی است، واحد به وحدت حقیقی نیز خواهد بود. ما در این مجال به دنبال آنیم که آیا این نگاه به توحید الهی و لوازمات آن دارای مستنداتی در ادعیه و مناجات های ائمه هدی می باشد یا صرفاً یک ایده فلسفی است؟ در صورت نخست به لسان خاصِ ائمه و تخاطب ویژه آنها با حضرت حق، رهیافتی به «توحید حقیقی» خواهیم داشت.
۱۵۳۰.

برهان فرا-استقراء بدبینانه و واقع گرایی علمی: رویکردهای غیر ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی واقع گرایی علمی برهان فرا-استقراء بدبینانه رویکرد غیر ارجاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۱
بنا به برهانی موسوم به «معجزه نیست» (NM)، اگر هویاتِ به ویژه مشاهده ناپذیری که توسط نظریه های علمی ارائه و فرض می شوند، وجود نداشتند؛ یعنی اگر این نظریه ها گزارش گر (تقریباً) صادقی از عالم نبودند، موفقیت علوم به مانند نوعی معجزه بود. در مقابل، بنا به برهان «فرا-استقراء بدبینانه» (PMI) رابطه ای بین موفقیت یک نظریه در توضیح و پیش بینی، و صدق آن نظریه وجود ندارد. به عنوان شاهد این ادعا، لری لائودن فهرستی تقریباً طولانی از نظریه هایی ردیف می کند که به زعم وی، در گذشته موفق بودند، اما امروزه به عنوان نظریه های کاذب کنار گذاشته شده اند. در این مقاله، پس از توضیح دو برهان NM و PMI، نشان می دهیم که هیچ کدام از استدلال های واقع گرایان توان رد برهان PMI را به شکلی قاطع و فیصله بخش ندارند. نتیجه مقاله این است که اشکال مشترک همه این استدلال ها ناشی از رویکرد غیر ارجاعی آنها است؛ یعنی نشان نمی دهند که ترم های به کاررفته در نظریه های موفقِ گذشته به نوعی ارجاع دهنده به هویات عالم هستند.
۱۵۳۱.

مبانی فلسفی فلسفه برای کودکان (فبک) از نظر لیپمن: هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان متیو لیپمن هستی شناسی انسان شناسی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۹ تعداد دانلود : ۴۷۴
فلسفه برای کودکان(فبک) ، برنامه ای است که توسط میتو لیپمن و در بستر فلسفه پراگماتیسم و به تاثر از نظریه های روانشناسی جدید به ویژه نظریات ویگوتسکی به ظهور رسیده است. این برنامه ، بی تردید دارای پیش فرض ها و مبانی فلسفی درباره «هستی» و «انسان» و «معرفت» می باشد. باور به جهان متغیر و متکامل ، اعتقاد به انسان خردورز خردسال و پذیرش معرفت پویا در برنامه فبک ، حکایت از جهان بینی خاص این طرح دارد و زمینه ساز طرح پرسش های بنیادی درباره مبانی فلسفی این برنامه می باشد. می توان با تبیین بسترهای ظهور فبک در مسیر تاریخ فلسفه ، پاسخی در خور به این پرسش ها به دست آورد. با این نوع نگرش در این مقاله سعی شده است تا مبانی فلسفی فبک به لحاظ «هستی شناسی» و «انسان شناسی» و «معرفت شناسی» از نظر پایه گذار این برنامه یعنی متیو لیپمن ، تبیین گردد. نتیجه این که از نظر لیپمن پیش فرض فبک از جهان هستی دیدگاهی رئالیستی است که در آن ، جهان رو به تکامل دارد و انسان خردسال به تأثیر از نظریه پراگماتیستی جان دیویی و نظریات روانشناختی ویگوتسکی دارای قابلیت فلسفه ورزی است و این استعداد از همین دوران کودکی باید پرورش بیابد و معرفت مورد نظر فبک همان باور صادق موجه است که با افزایش تعامل کودک با جهان به وسیله تجربه و تعقل در بستر اجتماع ، تکامل می یابد.
۱۵۳۲.

واکاوی رویکرد پساپدیدارشناسی در آموزش مجازی و استلزامات آن برای نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مجازی پساپدیدارشناسی نظام آموزشی استلزامات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۸۱
هدف : هدف از این پژوهش حاضر، واکاوی رویکرد پساپدیدارشناسی در آموزش مجازی و استلزامات آن برای نظام آموزشی می باشد. روش پژوهش : برای دستیابی به این هدف و با توجه به ماهیت پژوهش از روش های تحلیلی و استنتاجی بهره گرفته شده است. یافته ها : گسترش روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش و پرورش و از سوی دیگر افزایش انبوه متقاضیان آموزش، چالش هایی از جمله برتری آموزش مجازی در برابر آموزش حضوری را به دنبال داشته و باعث ایجاد دگرگونی هایی در آموزش و شیوه های آن شده است. یکی از جدیدترین نتایج دگرگونی های اخیر در این حیطه، آموزش مجازی است. نظام آموزشی به عنوان نهاد رسمی تعلیم و تربیت، نمی تواند از این تغییرات غافل باشد و باید در کنار نگاه فنی به گسترش فناوری های نوین به کنکاش فلسفی و نحوه دگرگونی ادراک و تجارب مربی و متربیان در هنگام بهره گیری از این فناوری های نوین بپردازد. پساپدیدارشناسی با تمرکز بر فناوری از رویکردهای امیدبخش کیفی برای شفاف سازی در این زمینه است. یافته های پژوهش نشان داد که هر یک از مفاهیم پساپدیدارشناسانه از قبیل روابط فناورانه، چندگانگی و شفافیت در آموزش مجازی استلزاماتی برای نظام آموزشی دارد. نتیجه گیری : در نتیجه توجه همزمان به هر دو رویکرد مهندسی و علوم انسانی در طراحی محیط های آموزش مجازی از موارد ضروری در نظام آموزشی است. این پژوهش تلاشی در زمینه رویکرد علوم انسانی به فناوری های نوین در کنار گسترش کمی و فنی آن است. 
۱۵۳۳.

بازسازی پاسخ ابن عربی به مسئله شرّ بر اساس رویکرد اگزیستانسی هسکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئله شر وحدت شخصی وجود نظام احسن رویکرد اگزیستانسی معنا بخشی وتسلادهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
مسئله شر از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده و اندیشمندان بسیاری از راه های مختلف در صدد پاسخ گویی به آن برآمده اند. این راه ها گاه برای جلوگیری از احساس الحاد یا ناامیدی نسبت به خالق هستی و گاه برای کاهش رنج یا اضطراب در زندگی مطرح شده اند. در سنت عرفان اسلامی، ابن عربی که بنیانگذار عرفان نظری است، بر اساس مبانی عرفانی خاص خود یعنی نظام اسماء و صفات الهی، نظام احسن، اعیان ثابته، و وحدت شخصی وجود به ارائه راه حل در این زمینه پرداخته است. در این مقاله می کوشیم بر اساس همین مبانی عرفانی و با توجه به شباهت رویکردهای عرفانی با رویکرد الهیات اگزیستانسی، به کشف و بازسازی پاسخ ابن عربی در این زمینه در مورد مسئله شر بر اساس تقریر اگزیستانسی هسکر بپردازیم . بر مبنای این راه حل، شر از نگاه ابن عربی، امری نسبی و مقید است و به تعین ها و قابلیتهای پدیده های موجود بازمی گردد و از آنجا که بر اساس اسمای حسنای الهی، کل نظام، نظامی احسن تلقی می شود و بر اساس نظریه وحدت شخصی وجود، حقیقت وجود در خداوند منحصر است، معنا بخشی و تسلادهی با وجود الهی، امکان پذیر می شود.
۱۵۳۴.

بازخوانی نمایشنامه اوه! ای روزهای زیبا اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بکت آه ای روزهای زیبا انتخاب آزادی مسئولیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۷
اگزیستانسیالیسم، مکتبی فلسفی مبتنی بر اصالت بشر و سه اصل آزادی، انتخاب و مسئولیت است. این نگرش در نمایشنامه های ساموئل بکت، نویسنده فرانسوی ایرلندی تبار سده بیستم و برنده جایزه نوبل ادبی 1969، ازجمله آه! ای روزهای زیبا بازتاب یافته است. بکت همواره مستقل بود و هیچگاه وارد بازیهای سیاسی نشد. او درباره آثارش سخن نمیگفت. ازهمین رو هر کس از منظر خود آثارش را تفسیر میکند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی ناامید و آثارش را مبهم نشان میدهند. این پژوهش، به ترتیب، پس از بدست دادن خلاصه، خاستگاه، فردسانها و ساختار نمایشنامه، با بهره گیری از نمایشنامه، از منظری نو، با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی، نشان میدهد بکت در نمایشنامه آه! ای روزهای زیبا با توصیف موقعیت انسانی و صحنه پایانی زندگی دو فردسان، بدنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال انسان است. بیشتر انسانها، در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش برای پیش بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند. بدون هیچ اراده ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار میشوند. بکت مانند دیگر اگزیستانسیالیست ها، رهایی انسان را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب میداند. کلیدواژه ها بکت، آه! ای روزهای زیبا، اگزیستانسیالیسم، انتخاب، آزادی، مسئولیت.
۱۵۳۵.

در دفاع از الگوی مکانیکی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرآیند علی برهمکنش علی تبیین علمی تحلیل تقابلی انتقال علامت کمیتِ حفظ شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
هیچکاک با مثال های نقض خود نشان داد که همچنان مسئله ربط تبیینی در الگوی جدید تبیین علمی وسلی سالمون برقرار است. در برهمکنش های فرایندهای علّی علامت های مختلفی به وجود می آیند. به زعم هیچکاک نمی توان با رویکرد سالمون مشخص کرد که کدام علامت یا کمیت حفظ شده، از نظر تبیینی مرتبط است با پدیده تبیین خواه مورد نظر. ما با کمک تحلیل تقابلی پیتر لیپتون تلاش می کنیم تا به ایراد هیچکاک پاسخ دهیم. نشان می دهیم با انتخاب وضع مقابل مناسب و مشخص کردن اختلاف میان وضع واقع و وضع مقابل می توان علامت یا کمیت حفظ شدهِ ازنظر تبیینی مرتبط را تعیین کرد.
۱۵۳۶.

مواجهه با نظریه تکامل داروین در ایران: روایت مارکسیست ها در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انتخاب طبیعی سوسیالیسم مارکسیسم ماتریالیسم داروینیسم عصر پهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۲۷
نظریه تکامل داروین و نظریه تکامل اجتماعی مارکس هر دو ریشه در مدرنیته غربی داشتند. بار اصلی ترویج اندیشه داروین در ایران نیز در عصر پهلوی یکم بر عهده مارکسیست ها بود. رویکرد مارکسیست ها به نظریه تکامل داروین در این دوره ضمن شباهت هایی که با مواجهه اندیشمندان ایرانی دوره ی قاجار با نظریه تکامل داشت، اما روایت زیست شناختی دقیق تری را از نظریه تکاملی داروین ارائه می داد، به همین دلیل در طول چند دهه روایت های داروینی مارکسیستی بر جامعه فکری ایران غالب شد. با بررسی آرای تکاملیِ متفکران شاخصِ مارکسیست ایرانی ضمن اینکه در می یابیم چگونه و چرا یک نظریه علمی زیست شناسی موردتوجه احزاب مارکسیستی قرار گرفت، روندصعود و افول سیطره اندیشه های تکاملی مارکسیستی را بر جامعه علمی ایرانی نظاره خواهیم می نماییم.
۱۵۳۷.

مراحل ده گانه شناخت بر مبنای آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مراحل شناخت قرآن حدیث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۲۲
بُعد شناختی انسان در قرآن، با مفاهیم متنوعی مانند: علم، حلم، فکر، فقه، یقین، تعقّل، تدبّر، تأمّل، معرفت، حکمت و... بیان شده است. روش تحقیق در این مقاله، پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی بر مبنای مطالعه کتابخانه ای است. اولین مرحله شناخت، در ساختار "عقل" اتفاق می افتد. در فرایند تعقّل، با دریافت "علم"، به عنوان محتوای شناختی، علم به معرفت تبدیل می شود. معارف جذب شده توسط عقل، در ساختارِ"حلم"، استقرار می یابد. "فکر"، فرایندی است که با معلومات ذخیره شده را جهت استفده در مرحله بعدی قرار می دهد. "ذکر"، به فراخوانی معارف ذخیره شده از حلم، در قلب می پردازد. "فقه" معلومات ذخیره شده در قلب را با کمک میل به ایمان تبدیل می کند. "یقین"، مرحله تکامل یافته ایمان، که در یک ساختار جدیدِ نفس، آن به حکمت تبدیل می شود. "حکمت"، نتیجه فرایند همه مذکورات عقلی و قلبی است که در اختیار نفس، برای تحقق عمل قرار می گیرد. در این مقاله در صدد هستیم تا مراحل ده گانه شناخت انسان را بر اساس آیات قرآن و روایات ائمه معصوم(ع) مورد بررسی دقیق و عمیق قرار داده و نکات لازم جهت استفاده در زندگی دنیوی و به تبع آن، بهره برداری در زندگی اخروی را تبیین کنیم.
۱۵۳۸.

واکاوی اندیشه فاعلیت در حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاعلیت علت فاعلی وحدت تشکیکی تباین انعزالی خداشناسی انسان‌شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
اصل فاعلیت زیر بنای هستی شناختی فلسفه مشاء است و به نظر می رسد تفسیر سینوی از علیت فاعلی در رابطه وجودی میان کلیه مبادی عالیه و موجودات سافل از قبیل رابطه هستی شناختی میان باری تعالی و نظام آفرینش و رابطه وجودی میان نفس مجرد انسانی و قوای آن تأثیر گذر بوده است. فاعلیتِ مبتنی بر سنخیت میان علل و معالیل فاعلی، رابطه ماهوی و کثرت تباینی انعزالی میان این واقعیات عینی را به کلی منتفی کرده و تشکیک و تفاضل وجودی میان آنها را به اثبات می رساند. البته مطابق با قواعد کلان هستی شناختی فاعلیت، مقتضی وجود متغایر غیر بیگانه علت و معلول است و مبادی عالی را موجود مغایر و غیر بیگانه از معالیل شان می کند و به معالیل وجود رابطی می بخشد. بدین ترتیب وحدت شخصی وجود علت و کثرت شأنی معلول در حکمت سینوی قابل اثبات نیست بلکه نوعی وحدت تشکیکی به معنای وحدت وجود و کثرت موجود در بخشی از مباحث هستی شناختی مانند خداشناسی و انسان شناسی او و همفکرانش یافت می شود.
۱۵۳۹.

غزالی و آغاز نفوذ روش تفکّر فلسفی در کلام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غزالی تهافت قیاس برهانی فلسفه کلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
امام محمد غزالی (م505) مشهورترین مخالف فلسفه در میان متکلمین دنیای اسلام است. وی علیرغم ادعای نقد گفتار فلاسفه در حوزه الهیات، منطق و روش استدلال قیاسِ برهانی را می پذیرد و آن را جایگزین روش استدلال قیاسی (ردّ الغائب الی الشاهد) متکلمین پیش از خود می کند. در این مقاله با روش توضیحی-تحلیلی نشان خواهیم داد که غزالی با پذیرش امکان حصول یقین عقلیِ خود اتّکا (قیاس برهانی)، بسترساز ورود محتوای فلسفه سینوی به کلام اسلامی و شروع تخلیط فلسفه با کلام در دنیای اسلام شد. او درعین حال با عدم التزام به لوازم این پذیرش تاریخی در بررسی مباحث الهیات عقلی، در بررسی تفکرات فیلسوفان همانند اسلاف خودش عمل کرد و دچار تهافت در نوع مواجهه با تفکر فلسفی یونان شد؛ قبول روش تفکّر و ردّ محتوی به دلیل مخالفت با اصول ایمانی و ظواهر ادلّه نقلی.
۱۵۴۰.

تأثیر ابوحامد محمد غزالی بر تحولات دینی در هندِ عهد گورکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوحامد محمد غزالی هند گورکانیان احمد سرهندی عبدالحق دهلوی شاه ولی الله دهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
مکتوبات ابوحامد غزالی بر تحولات دینی عصرِ گورکانیان تأثیر چشم گیری داشت. اکبرشاه، با تأسیس دینی التقاطی، موسوم به «دین الهی»، و اتخاذ سیاست های مبتنی بر تسامح با پیروان دیگر ادیان، می کوشید منازعات میان آنان را مرتفع سازد. این امر واکنش هایی را در میان برخی از صوفی عالمان آن عصر برانگیخت و ضرورت «احیاء» دین، توجه آنها را به آثار غزالی معطوف کرد. از جمله می توان از احمد سرهندی، عبدالحق دهلوی و شاه ولی الله دهلوی یاد کرد که به کرات به کتب غزالی استناد کرده اند و دو تن از آنها، احمد و ولی الله، خود را همچون غزالی «مجدد» می خواندند. تأثیر غزالی بر آنها در این حوزه ها مشهود است: کوشش برای تدوین اصول شریعت و تشریح باطن احکام؛ مقابله با بدعت ها و احیای سنت سلف؛ برقراری مقارنه میان شریعت و طریقت و نقد صوفیان شریعت گریز؛ مخالفت با فلسفه؛ تألیف آثاری متأثر از کتب غزالی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان