فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
تأثیر روابط خانوادگی بر درونی کردن هنجارها و ارزش های جامعه می تواند مانع انحراف و تخطی از اصول و هنجارهای پذیرفته شدیه جامعه باشد. روابط مذکور بر کاهش آسیب های اجتماعی موجود در سطح جامعه اثر به سزایی دارند؛ تحقیق حاضر نیز به دنبال بررسی این آثار است. نظریه های همبستگی اجتماعی امیل دورکیم، پیوند اجتماعی تراویس هیرشی، ایوان نای، رابرت سامپسون و جان لوب چارچوب نظری تحقیق حاضرند. فرضییه اصلی پژوهش این است که در استان هایی که پیوند و روابط خویشاوندی رو به سستی می نهد، آسیب های اجتماعی بیشتری گریبان گیر آن منطقه می شود. در مقابل با تقویت پیوندهای افراد و افزایش رابطیه آنها با خویشاوندان خود، آسیب های اجتماعی کاهش خواهد یافت. به منظور آزمون فرضیات تحقیق از تحلیل ثانوییه داده های پیمایشی ملی و مجموعه داده های ثبتی استفاده شده است. طبق یافته ها، در اغلب استان ها هر اندازه میزان تعلق و وابستگی افراد به خانواده و بستگانشان بیشتر و گسستگی و بی ثباتی خانواده کمتر باشد، میزان آسیب ها و انحرافات اجتماعی در آن استان ها کمتر خواهد بود. البته برخی استان ها مانند ایلام استثنا بودند؛ پاسخگویی به چرایی این مسئله به تحقیقات جداگانه ای نیازمند است.
فرایند حاشیه ای شدن هویت؛ مورد مطالعه: دانشجویان بلوچ دوره تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
هویت حاشیه ای، مفهومی سیال است و با نیروها و شرایط متعددی پیوند دارد و طی فرایندهای مختلف شکل می گیرد؛ براین اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است فرایند و چگونگی ظهور هویت حاشیه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی بلوچ مطالعه شود. در این پژوهش، از نظرییه زمینه ای اشتراوس و کوربین استفاده شده است. نمونه گیری، براساس دو نوع نمونه گیری نظری و هدفمند انجام شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، دانشجویان بلوچ مقطع ارشد و دکترای دانشگاه های دولتی بوده اند. از بین این دانشجویان، 4 نفر دانشجوی دکترا و 11 نفر دانشجوی ارشد بوده اند. داده ها از طریق مصاحبیه عمیق به دست آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که ازنظر مشارکت کنندگان، نیروها و شرایطی مانند ناهمسانی و ناهمسازی مذهبی، پذیرش بوروکراتیک ضعیف، دفع دیوان سالارانیه هویت بلوچی، بازنمایی منفی و کلیشه سازی رسانه ای از هویت بلوچ ها، آموزش وپرورش، هژمونی فرهنگی و سیاست محو زبانی، مشروعیت یافتگی حاشیه ای شدن، مکانمندی نامطلوب، سوء مدیریت مدیران دولتی و سیاستمداران، توسعه نیافتگی و محرومیت و ناکارآمدی نیروهای سطح استان، در ظهور هویت حاشیه ای نقش دارند. اصلی ترین پیامد ظهور هویت حاشیه ای ازجمله فرسایش و گسست تعلق به هویت ملی، برجسته شدن مرزهای هویتی است.
برساخت اجتماعی مصرف مواد مخدر و اعتیاد در شهرستان رودبار جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
273 - 296
در این مقاله با به کارگیری رویکرد برساخت گرایی اجتماعی و روش نظرییه زمینه ای سعی شده است از منظر افراد بومی و درگیر با پدیدیه مصرف مواد مخدر و اعتیاد، شرایط، تعاملات و پیامدهای اعتیاد و مصرف مواد مخدر در شهرستان "رودبار جنوب" فهمیده شود. روش مورد استفاده در پژوهش، کیفی است و در فرایند پژوهش از نظرییه زمینه ای استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش مشاهدیه مشارکتی و تکنیک مصاحبیه عمیق گردآوری شده اند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و با معیار اشباع نظری، 18 نفر از مطّلعان محلی و یا به اصطلاح دروازه بانان اجتماع در مطالعه شرکت کردند. یافته های حاصل از روش نظرییه زمینه ای شامل هشت مقولیه عمده به شرح زیر است: رسوم و سنت های محلی، ارزیابی مثبت از مواد – ارزیابی منفی- با غلبیه ارزیابی مثبت، مشکلات نظام اقتصادی و معیشتی، پایین بودن شناخت و آگاهی، دسترسی آسان، فقدان امکانات لازم برای اوقات فراغت، فقدان کنترل انتظامی مؤثر و بسترهای اکولوژیک منطقه. مقولیه هسته نیز "بهنجار بودن موقعیتی" است که سایر مقوله ها را در بر می گیرد. نظرییه زمینه ای تحقیق، در قالب مدل پارادایمی شامل شش بعد شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده، تعامل و پیامدها بیان شده است.
راهبردهای بقا در میان جوانان محله های محروم شهرکرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
گزارش ها نشان می دهد بیکاری گسترده و مداوم جوانان، در شهر کرمانشاه شایع است، در بسیاری از محلات کم برخوردار، جوانان برای تأمین معاش از حمایت خانواده برخوردار نیستند. این مطالعه به بررسی راهبردهای معیشت و بقا در میان جوانان فرودست محلات محروم شهر کرمانشاه می پردازد. داده های پژوهش از طریق روش کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده اند، حجم نمونه 30 نفر از جوانان ساکن در محلات محروم شهر کرمانشاه می باشد، از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک به عنوان استراتژی تحلیل داده ها استفاده شده است. در این تحقیق استراتژی های بقای جوانان ساکن در محلات محروم کرمانشاه در چند دسته مهم بررسی شده است: راهبرد تامین مسکن، ازدواج، تحصیل،خوراک، استقراض و معیشت سیال. برخی از مهمترین مقولات پژوهش حاضر عبارتند از : نگاه منفعت گرایانه و کارکردگرایانه به مقوله ازدواج، بی کارکرد شدگی تحصیل در بازار کار، سرپناه محقر و بی کیفیت و اتخاذ راهبردهایی برای حفظ وضعیت موجود، فقر غذایی و خارج شدن خوراک باکیفیت از سفره جوانان، توسل به قرض در رویارویی با مشکلات، پنداشت منفی از قرض و بدهی و عدم قرض از اقوام و ترجیح قرض از دوستان و در نهایت معیشت سیال و ناایمن که موجب شده جوانان مورد مطالعه وضعیت زندگی بی ثباتی داشته باشند. جوانان ساکن در محلات محروم عموما نه تنها درگیر فقر همه جانبه خود هستند، بلکه می بایست به رفع چالش های مرتبط به اعضای خانواده خود نیز بپردازند.
بررسی تأثیر احساس آنومی بر امکان کنش ارتباطی (مورد مطالعه: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مقالیه حاضر بررسی رابطیه احساس آنومی و امکان کنش ارتباطی است. برای نیل به این هدف در گام اول با تأکید بر رویکردهای جامعه شناختی و روان شناسی اجتماعی آنومی و نظرییه کنش ارتباطی هابرماس تلاش شد تا چارچوب مفهومی تنظیم شود. در گام دوم از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شد. روش نمونه گیری در مقالیه حاضر خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه بر پاییه فرمول کوکران 400 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهر مشهد است. ضرایب همبستگی بین متغیرهای تحقیق معنادار بود و فرضیات پژوهش تأیید شدند، به این ترتیب هر سه بعد احساس آنومی یعنی بی معنایی، بی قدرتی و بت وارگی پول با امکان کنش ارتباطی رابطیه معناداری داشتند. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد از میان ابعاد متغیر مستقل (بی معنایی و بی اعتمادی، بی قدرتی و بت وارگی پول) بت وارگی پول، در تعیین کنش ارتباطی سهم به سزایی دارد و دو بعد بی معنایی و بی اعتمادی به واسطیه بت وارگی، نقش تعیین کننده ای در کنش ارتباطی دارند.
چگونگی نقش آفرینی دولت ها در توسعه اقتصادفرهنگ مطالعه تطبیقی کشورهای پیشرفته، رشد یافته و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 176
تمرکز بر تولید، توزیع و مصرف صنایع فرهنگیِ با ارزش افزوده بالا، از محوری ترین مسیرهای توسعه درکشورهای توسعه یافته است. در اغلب کشورهای پیشرفته ی جهان، دولت ها در برنامه ریزی و مدیریت اقتصادفرهنگ به عنوان صنایعی راهبردی در اقتصاد ملی و توسعه، نقش مهمی داشته اند. توسعه اقتصاد فرهنگ نیازمند نظمی درسیاست گذاری است که هماهنگی و هم سویی کارکردی نهادهای مرتبط با یکدیگر را مبنا قرار داده، و تولید، توزیع و مصرف مستمر و متعادل کالا و خدمات فرهنگی را در سطوح مختلف هدف گیری نماید. تحقق چنین هدف مهم و پیچیده ای، نیازمند نقش آفرینی بهینه دولت به عنوان سیاست گذار اصلی در این زمینه است. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای میزان توسعه یافتگی اقتصادفرهنگ کشورهای پیشرفته، رشد یافته و ایران، و چگونگی نقش آفرینی دولت ها در آن می باشد. با رویکرد تطبیقی و تحلیل ثانوی آمارهای موجود، توسعه اقتصادفرهنگ10 کشور اول توسعه یافته و 10 کشور اول رشدیافته، با ایران مقایسه و چگونگی نقش آفرینی دولت های آنها نیز با مصاحبه با متخصصین خارجی و داخلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در همه کشورهای مورد بررسی دولت بر اساس الگوی حکمرانی خود در اقتصادفرهنگ حضور موثر دارد اما میزان حضور و چگونگی نقش آفرینی آن متناسب با شرایط جامعه و صنایع فرهنگی است اما در ایران ضعف هایی در این خصوص وجود دارد. در این کشورها، آموزش و تامین نیروی انسانی، کسب و کارهای خرد و متوسط فرهنگی، تبلیغات و بازاریابی داخلی و خارجی، شبکه سازی کنشگران فرهنگ و هنر و وجود قوانین حمایت از حقوق مالکیت معنوی هم در داخل و هم در سطح بین المللی مورد حمایت دولت هایشان بوده است.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر اختلافات درون خانواده در دوره قرنطینه کروناویروس در شهر بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
281 - 320
از عوامل مهم گسست و ناپایداری خانواده ها اختلافات درون خانواده است. هدف تحقیق کنونی نیز بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر اختلافات درون خانواده در دوره قرنطینه کرونا بود. روش این تحقیق پیمایشی- تحلیلی و واحد تحلیل فرد و ابزار گرداوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 9/79 درصد بود. جامعه آماری زنان و مردان (335 نفر) مراجعه کننده به شورای حل اختلاف بودند. بر اساس جدول کرجسی مورگان 180 نفر با روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. یافته های ضریب همبستگی نشان داد که عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی، رعایت پروتکل های بهداشتی و روابط والدین- فرزندان ارتباط قوی و معنی داری با اختلافات درون خانواده داشتند. هم چنین بی توجهی فرزندان به رعایت پروتکل های بهداشتی بیشترین تاثیر را بر اختلافات بین آن ها با والدین داشته است. یافته های رگرسیون چندگانه نشان داد این عوامل قابلیت پیش بینی واریانس اختلافات درون خانواده را دارند. تحلیل مسیر نشان داد که عوامل اقتصادی بیشترین تاثیرگذار مستقیم(374/0) و عوامل فرهنگی بیشترین تاثیرگذار غیرمستقیم( 393/4) بر اختلافات درون خانواده بوده اند. همچنین عوامل اقتصادی و روابط والدین- فرزندان بیشترین تاثیر پذیر از سایر متغیرها بوده اند. نتایج نهایی نشان داد تعارض و تداخل نقش ها بر اختلافات درون خانواده در دوره کرونا تاثیرگذار بوده و نیازمند باز آموزی و بازنگری آن هاست.
زمینه ها و فرایندهای شکل گیری زیست غیررسمی زباله گردی: مطالعه موردی کارگران افغانستانی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینه ها و فرایندهای شکل گیری زیست غیررسمی زباله گردی در میان کارگران افغانستانی در تهران انجام شده است. روش این پژوهش مطالعیه موردی است و از ابزارهای گوناگون مشاهده و مصاحبه در کنار تحلیل اسناد استفاده شده است. نمونه گیری به شیویه هدفمند ترکیبی صورت گرفته است و مجموعاً با 57 نفر از مدیران و کارشناسان شهری، پیمانکاران، گاراژداران، سرکارگران، زباله گردهای افغانستانی و مطلعین مصاحبه انجام شد. نتایج نشان داد عوامل گوناگونی در سطح کلان، میانه و خرد زمینه ساز حضور زباله گردهای افغان در ایران و زیست غیررسمی آنان در شهر تهران است. عوامل اقتصادی و سیاسی وابسته به کشور افغانستان، عوامل فرهنگی و خانوادگی کارگران هراتی، قوانین مرتبط با اتباع شامل محدودیت فضایی برای تردد و محدودیت اشتغال در ایران، شرایط کاری و مناسبات درون شغلی در میدان زباله، عوامل مرتبط با نقش حکمروایی هیبریدی شهری و عدم منزلت اجتماعی این شغل نزد ایرانیان ازجمله این مواردند. یافته ها همچنین نشان داد درمجموع، چند الگوی مختلف زباله گردی براساس جغرافیای اسکان غیررسمی و تنوع شراکت اقتصادی با پیمانکاران در میان زباله گردهای افغانستانی در شهر تهران قابل ردیابی است. چهار الگوی اقتصاد غیررسمی شامل برون سپاری مجدد، شراکت درصدی، کارفرمایی حداکثری و عدم شراکت با پیمانکار شناسایی شد. مدل های مختلف شراکت اقتصادی دلالت های گوناگونی برای مناسبات قدرت میان زباله گردها، نیروهای واسط و پیمانکاران دربردارد. به طوری که در مدل برون سپاری مجدد و عدم شراکت، پیمانکاران کمترین قدرت و نیروهای واسط بیشترین قدرت را دارند. همچنین در مدل کارفرمایی حداکثری زباله گردها کمترین خودگردانی و پیمانکاران بیشترین قدرت را دارند. نتایج این پژوهش، پیوند ناگسستنی میان عرصه های رسمی و غیررسمی را آشکار کرد و نشان داد عرصیه غیررسمی بیش از آنکه مسئله ای توسعه ای باشد، امری مرتبط با حکمروایی شهری و اقتصاد سیاسی شهر است.
پدیدارشناسی تجربه زیسته هویت های دو جنسیتی از تعاملات خانوادگی تا تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
191 - 212
این پژوهش با هدف رسوخ به بطن تجارب زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی انجام شده است. توصیف تجربه و درک هویت های دو جنسیتی و پیامدهای این وضعیت جهت شناخت زیست جهان این افراد، از اهمیت به سزایی برخوردار است. بر همین مبنا، روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و با رویکرد تفسیری- ساختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 26 نمونه با افراد دو جنسیتی هرمافرودیت و تراجنسی مصاحبه عمیق بعمل آمده است. تجربیه زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی، نشان از درک این موقعیت به مثابه تعارض جنسی، دوگانگی در نقش، تبعیض، عدم تایید والدین و جامعه، احساسات آزار دهنده رنج و عذاب، احساس ترس، ناامیدی، خشونت و نزاع در تعاملات تا نفرت و بیزاری به جسم خوداست. این تجربه و درک آنان در طیفی از طرد اجتماعی، محرومیت، تبعیض موقعیتی، تا بی حیثیتی و بدنامی و برچسب اجتماعی در تعاملات اجتماعی دلالت می کند. برساخته های معنایی این افراد حاکی از آن است که هویت های دو جنسیتی در حال تجربیه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
پیامدهای ضعف فرهنگ کار در بهره وری کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
399 - 429
در عصر دانش محوری، ارزشمندترین سرمایه سازمان های پیشرو، فرهنگ کار است؛ و مهمترین روش کسب موفقیت آنها، مدیریت و پیاده سازی صحیح و کارآمد دستورالعمل هایی در جهت تقویت فرهنگ کار است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پیامدهای ضعف فرهنگ کار در بهره وری کارکنان دانشگاه و تأثیر مؤلفه های فرهنگ کار در میزان افزایش بهره وری کارکنان دانشگاهی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان دانشگاه های شهرستان سبزوار تشکیل می دهند. این تعداد در زمان پژوهش 433 نفر می باشند و نمونه مورد مطالعه براساس جدول مورگان 205 نفر تعیین شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش از دو پرسشنامه با طیف 5 تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان جامعه شناسی و اساتید راهنما و با استفاده از فن تحلیل عامل تأییدی مورد قبول قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرهنگ کار با هر یک از مؤلفه های بهره وری کارکنان، رابطه مثبت و معناداری دارد. در بین مؤلفه های فرهنگ کار، عوامل سازمانی، با ضریب همبستگی 754/0، قوی ترین و عوامل اقتصادی، با ضریب همبستگی 484/0، ضعیف ترین رابطه را با فرهنگ کار و در بین مؤلفه های بهره وری کارکنان، بعد مشارکت، با ضریب همبستگی 805/0، قوی ترین و بعد تعهد سازمانی، با ضریب همبستگی 557/0، ضعیف ترین رابطه را با بهره وری کارکنان داشته است. بنابراین می توان گفت فرهنگ کار نقش مؤثری در توسعه و بهره وری کارکنان دارد و می تواند میزان بهره وری و کیفیت کار را در کارکنان دانشگاهی افزایش دهد.
مسئله مدرنیزاسیون در ایران: مقایسه تطبیقی-تاریخی ایران و ترکیه در دوران حکومت رضاشاه و آتاتورک (1941-1921م)(مقاله علمی وزارت علوم)
رضاشاه پهلوی(1944-1878 ) و مصطفی کمال آتاتورک (1938-1881) تقریبا در یک زمان در ایران و ترکیه به قدرت رسیدند. هر دو رهبر، پروژ? مدرنیزاسیون را برپای? برداشتی کم و بیش یکسان از مدرنیته آغاز کردند و دو کشور نیز به لحاظ اجتماعی- تاریخی شباهتهای فراوانی دارند. با این حال، فرایند مدرنیزاسیون در ایران و ترکیه سرنوشتی متفاوت داشته است. در این پژوهش با کنار گذاشتن دیدگاه نظام جهانی و همچنین تحلیلهای طبقاتی، فرهنگی و جغرافیایی و با تکیه بر تمایزات ساختاری-نهادی بر مبنای استفاده از روشی تطبیقی-تاریخی، در پی یافتن پاسخی درخور به چرائی این تفاوت هستیم. در نهایت، چهار زمینه از این تمایزات که به زعم ما تاثیری تعیین کننده بر تفاوت سرنوشت مدرنیزاسیون در دوکشور داشته اند را برجسته کرده ایم؛ پیشین? شکل گیری نهادهای مدرن در زمان آغاز پروژ? مدرنیزاسیون، تکثر قومی، گروهی، ایلی و طایفه ای، نهاد دین و رابط? آن با حکومت و بالاخره اقتصاد و دسترسی به درآمدهای نفتی.
شاخص سازی و رتبه بندی عملکرد جمعیّتی شهرهای جدید در ایران با تأکید بر عوامل اجتماعی و اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
263 - 285
امروزه وضعیت اقتصادی و اجتماعی شهرهای جدید و نیز بارگذاری جمعیّتی آنها از مهم ترین موضوعاتی است که توجه سیاست گذاران و محققان حوزیه اجتماعی را به خود جلب نموده است. هدف از پژوهش حاضر مطالعیه وضعیت اجتماعی و جمعیّتی شهرهای جدید در ایران است. نظریه های شهر خطی و توسعه مرحله ای یک ناحیه شهری چارچوب نظری تحقیق حاضر است. تحقیق حاضر از نوع کمّی و بر پاییه تحلیل ثانویه داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن سال های 1385، 1390 و 1395 است. برای این منظور از بین تمامی شهرهای جدید، تعداد 12 مورد از آنها، که هم موفق به جذب جمعیّت شده و هم در سال 1395، از نقاط شهری کشور به شمار آمده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که تمامی شهرهای جدید در دوریه مورد بررسی در شاخص های اقتصادی و جمعیّتی_اجتماعی روند نسبی بهبود را طی کرده اند و نمریه تمامی شهرها در این زمینه، روند صعوی داشته است. شهرهای جدید صدرا، بهارستان و اندیشه بالاترین نمره در شاخص نهایی جمعیّتی و اجتماعی را کسب کرده اند. شهرهای مذکور از نظر معرف های کالبدی و فضایی، یعنی فاصله از مادرشهر و تراکم شهری در وضعیت خیلی مناسبی قرار دارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که نشانگرهای فوق مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد شهرهای جدید در ایران هستند.
فرهنگ انگ زنی و روایت های سوء مصرف کنندگان مواد مخدر از پذیرش تدریجی انگِ معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
111 - 140
انگاریه معتاد نه پدیده ای طبیعی است و نه واقعیتی عریان که در همیه جوامع و فرهنگ ها، معنا و مضمون یکسانی داشته باشد، بلکه برچسب یا انگی است که جامعه به میانجی سازوکار هایی پیچیده به افراد کج رو می زند. قصد اصلی این جستار تأملی انتقادی در شیوه های برساختِ اجتماعیِ انگاریه معتاد است؛ اینکه چگونه برخی افراد به میانجی سازوکار هایی پیچیده در جامعه، انگ معتاد می خورند و به تدریج دلالت ها و پیامدهای این خودانگاریه جدید را در حیات فردی و اجتماعی شان می پذیرند. این پژوهش برای مطالعیه کیفی نحویه شکل گیری فرهنگِ انگ زنی به تحلیل تجربی سازوکار های شکل گیری انگ معتاد درون خرده فرهنگِ سوء مصرف کنندگانِ مواد مخدر پرداخته و این کار را با تحلیل روایت های سوءمصرف کنندگان مواد مخدر از پذیرش انگ معتاد انجام داده است. در این پژوهش کیفی، نمونه ها از میان معتادان مرد در کمپ های ترک اعتیاد سنندج به شیویه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. روش انجام کار تحلیل روایت است و محتوای روایت های مصاحبه شوندگان با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک تفسیر شده است. نتایج بیانگر آن است که سازوکار هایی چون «واگرایی فرد و جامعه»، «خودخوارانگاری»، «احساس بیگانگی»، «طرد اجتماعی»، «احساس ناامنی و تنهایی» و «دوگانگی احساسی» عمده ترین سازوکار های ذی مدخل در شکل گیری فرهنگ انگ زنی و پذیرش انگ معتاد از جانب سوء مصرف کنندگان مواد مخدر هستند. به بیانِ دیگر، طرد فرد از جامعه و هجرت او به سوی خرده فرهنگ سوء مصرف کنندگان مواد مخدر به احساس خودخوارانگاری و تهی شدن شخصیت از انگاره ها و معانی قبلی می انجامد و لذا آمادگی فرد برای پذیرش خودانگاریه جدید بیشتر می شود. بنابراین فرهنگ انگ زنی در حدِ فاصل گسست از فرهنگ مسلط تا گرویدن به خرده فرهنگی معارض شکل می گیرد.
مطرودیت مضاعف؛ روایتی از زیست زنان کولی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
329 - 365
در پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته زنان کولی شهر خرم آباد از طرد اجتماعی، تلاش شده زیست جهان و نظام معنایی آنها و زیست حاشیه ای توصیف و تفسیر شود. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و روش پدیدارشناسی، برای انجام این تحقیق استفاده شد تا از این طریق با رجوع به تاریخچه زندگی اجتماع حاشیه نشین کولی ها به فهم میان ذهنیت های آن ها پرداخته شود. جمع آوری داده ها با مشارکت کنندگان از طریق ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و مصاحبه گروهی انجام شد. در این مطالعه با انجام مصاحبه با 15 نفر و برگزاری دو مصاحبه گروهی اشباع نظری حاصل شد. برای انتخاب مشارکت کنندگان روش نمونه گیری گلوله برفی به کار گرفته شد. محور اصلی یافته های این مطالعه، چندوجهی بودن محرومیت و طرد زنان و دختران کولی را نشان می دهد که مفهوم پایه «مطرودیت مضاعف» را به تصویر کشیده است. چرخه، شرایط و زمینه های مطرودساز زنان و دختران کولی در قالب 9 مقوله از قبیل «فقدان قدرت چانه زنی زنان در محیط خانواده، تحقیر و خشونت در خانواده و فضای اجتماعی، کلیشه های جنسیتی و حکمرانی بر ذهنیت زنان کولی، دوری گزینی زنان بومی از ارتباط با زنان کولی، تکدی گری زنان به عنوان تنها منبع تامین معیشت، بی پناهی در پناهگاه زندگی، دختران کولی و بازمانده از تحصیل، کار و کودکی خیابانی و تلاش برای زنده ماندن و کار در کودکی» توصیف و تفسیر شده است. این زنان و دختران در وضعیت حاشیه ای زیست می کرده اند و فرایند طرد این مشارکت کنندگان وابسته به شرایط و زمینه های متعددی است و در یک فرآیند چرخه ای مطرودیت آن ها بازتولید می شود.
سیاست های تجارت مرزی و نقش آن در زندگی تحصیلی جوانان مرزنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش پیش رو، با رویکرد نظرییه مبنایی، به مطالعیه کیفی نقش سیاست های تجارت مرزی بر زندگی تحصیلی جوانان مرزنشین پرداخته است. به مقتضای رویکرد پژوهش، با استفاده از تکنیک های مصاحبیه گروهی و فردی نیمه ساختاریافته، مشاهده و اسناد، اطلاعات تحقیق جمع آوری شده و با استفاده از روش نظرییه مبنایی به فرایندها، تعاملات و پیامدهای واقعیت های تحصیلی و هژمونی بازار پرداخته شده است. با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، با سه گروه مختلف شامل بازاریان (13 نفر)، فرهنگیان (14 نفر) و محصلان (8 گروه و 7 نفر)، مصاحبه های فردی و گروهی انجام شده است. در گروه بازاریان، به واسطیه وجود افراد ترک تحصیل کرده، از نمونه گیری گلوله برفی نیز استفاده شده است. پس از انجام مصاحبه ها داده های گردآوری شده، در قالب 265 مفهوم و 54 مقوله صورت بندی شده اند. مقولات برآمده از دیدگاه هر گروه از مشارکت کنندگان مجدداً ترکیب و در سطح انتزاع بالاتری صورت بندی گردیدند. درنهایت، ماحصل آن، 13 مقولیه عمدیه نهایی بود. یافته ها حاکی از آن است که فقر تاریخی، ناکارآمدی آموزش عالی، محدودیت صنعتی و محیطی به منزلیه شرایط علی، انگاریه ذهنی دیگران مهم، پول؛ معنادارترین عینیت، ضعف فرهنگی- آموزشی در سطح محلی، به منزلیه شرایط مداخله گر در هژمونی پول و محاسبه گری در زندگی تأثیرگذارند. جوانان در برخورد با چنین شرایطی، راهبردهای کنشگری اقتصادی، سودجویی و کسب منزلت مادی را اتخاذ کرده اند. این هژمونی، پیامدهای فرهنگی همچون بی ارزشی تحصیلات، رنگ باختگی اعتبار فرهنگی، ترک تحصیل و کنش های ذهنی ترک تحصیل را در پی داشته است.
واکاوی معنا؛ دلایل و پیامدهای خودسوزی از دیدگاه زنان اقدام کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
305 - 335
هدف پژوهش حاضر مطالعه اکتشافی تجربه زیسته زنان اقدام کننده به خودکشی با تأکید بر خودسوزی جهت پاسخگویی به چرایی انتخاب شیوه خودسوزی آنان است. این مقاله با روش کیفی و بهره برداری از رویکرد روشی نظریه مبنایی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه، زنانی که خودسوزی موفق و ناموفق داشته اند و همچنین مطلعین کلیدی مانند خانواده ها و نزدیکان آنها می باشد. داده ها با تکنیک مصاحبه نیمه استاندارد گردآوری شده و نمونه ها بر اساس ابعاد رویکرد روشی مذکور که عبارت اند از دریافت پدیده، شناخت شرایط علی، زمینه ای و ساختاری آن و شناسایی راهبردها و پیامدهای پدیده، انتخاب شده اند. داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. حجم نمونه، تا رسیدن به اشباع نظری ۲۹ مورد بوده است و اعتبار یافته ها از طریق تأیید و تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعین کلیدی تأمین گردیده است.
یافته ها بیانگر آن است که شرایط دوسوگرایی جامعه شناختی (چالش هنجارهای عصبیت ایلی طایفه ای با آموزه های دینی محلی رسانه ای، و آموزه های مدرنیته) بر انگیزه زنان در ایلام برای تغییر شرایط مردسالاری خانوادگی و خویشی تأثیر گذاشته تا به شیوه هنجاری خودسوزی، به عنوان انتخابی عقلانی تنبیهی که دارای کارآمدترین تأثیر در تغییر شرایط است، اقدام کنند. ولی این نوع انتخاب، به قول هربرت مارکوزه پیامدی غیرعقلانی دارد. همچنین علت انتخاب شیوه خودسوزی، در انگیزه تغییر شرایط مردسالاری ریشه دارد.
تحلیلی جامعه شناختی از ویژه گی های روستاهای در حال گذار در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
در حال حاضر روستاهایی در تهران وجود دارند که متاثر از پدیده مهاجر پذیری شرایط خاصی و متفاوتی با روستاهای کلاسیک پیدا کرده اند. هدف این پژوهش ارائه چارچوب جامعه شناختی تشخیص و معرفی روستاهای در حال گذار مبتنی بر ویژگی های اجتماعی اقتصادی آنها است. این تحقیق با استفاده از روش پژوهش اسنادی و مطالعه میدانی تلاش کرده است تا شناخت دقیقتری از این روستاها فراهم کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهاجرین از سه منشاء شهرهای حاشیه تهران، شهر تهران و سایر شهرهای کشور به روستاهای مورد بررسی وارد شده اند. مهاجرین با وجود آنکه در روستاها زندگی می کنند اما شیوه معیشت غالب خدماتی و صنعتی است که در خارج از روستا و عموما در تهران و شهرهای حاشیه آن صورت می گیرد. روستاهای مورد بررسی را می توان روستاهای خوابگاهی نامید که شکل سکونتی جدیدی به شمار می رود و با روستاهای کلاسیک تفاوت های بینادی دارند.
اثر سرمایه اجتماعی بر همگرایی در آمد سرانه در استان های مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
321 - 343
درمطالعات مختلف رشد تابعی از نیروی کار و سرمایه دیده شده است، این دو عامل حدود 50 درصد رشد اقتصادی را تشریح نموده اند. از طرفی درون زایی رشد موضوعی است که توسط رومر و سایرین مطرح و دلایل اختلاف سطح رشد بین مناطق پیشرفته را رخ می دهند. مقاله حاضر، فرآیند همگرایی درآمد سرانه در مجموعه ای از 16 استان های مرزی کشور را برای دوره زمانی 1398-1379 با توجه خاص به نقش سرمایه اجتماعی به عنوان عامل آماده ساز با روش پانل دیتا بررسی می نماید. طبق نتایج، همگرایی تابعی از عواملی مانند انباشت سرمایه انسانی، انباشت سرمایه فیزیکی و سرمایه اجتماعی است. ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی، آثار رشد مختلفی بر اساس میزان توسعه استان مرزی دارند. بنابراین 1- اعتماد (معکوس سرانه تعداد پرونده های قضایی مربوط به صدور چکهای بی محل ، اختلاس و رشوه). 2- مشارکت (نرخ مشارکت در انتخابات)، نیز حالت های پایدار متفاوت میان کشورها را کنترل می کند. از ضریب نرخ رشد درآمد سرانه در 5 سال گذشته بی معنا است و از انجا که ضریب همگرایی معنا دار نیست، در نتیجه این مدل همگرا نمی باشد و همواره بلحاظ درآمدسرانه اختلاف پایدار بین استانهای مرزی ایران وجود دارد و خواهد داشت. و سطوح فعلی سرمایه انسانی و اجتماعی و فیزیکی نمی تواند در کاهش اختلاف سطوح درآمد استان های مرزی تاثیر گذار باشد.
عوامل برسازنده بحران صندوق های بازنشستگی در ایران از نگاه ذی نفعان (با تمرکز بر سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
203 - 232
باتوجه به روند سالمندی جمعیت در همه کشورهای جهان و به تبع آن افزایش هزینه های صندوق های بازنشستگی تقریباً تمامی این صندوق ها با وضعیتی بحرانی مواجه شده اند. علاوه برآن، پویایی کم نظیر شرایط اجتماعی و اقتصادی در جهان امروز، مستلزم بازنگری نهادهای مختلف در بازه های نه چندان طولانی است؛ شرط بقای سازمان های عمومی در این شرایط متغیر، انعطاف پذیری و انطباق یافتن با شرایط اقتصادی و اجتماعی محیط پیرامون آن در عین پایبندی به اهداف اصلی خود است؛ بنابراین به منظور سیاست گذاری مناسب برای این انطباق، شناختِ عوامل شکل گیریِ این بحران اهمیت فزاینده ای دارد. مسئله اساسی پژوهش حاضر پی بردن به عوامل برسازندیه بحران صندوق های بازنشستگی از دیدگاه بخشی از کنشگران کلیدی آن است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره می برد، روش آن تحلیل مضمونی، ابزار گردآوری داده مصاحبه، و شیوه تحلیل، تحلیل مضمونی است. بازسازیِ معناییِ مسئله از دیدگاه کنشگران کلیدی نشان می دهد که بحران را چهار عامل اصلی برساخته اند: «رکود اقتصادی»، «ضعف کارشناسی و تخصص گرایی»، «کاهش و تخریب اعتماد به سازمان» و «سازمان به مثابه حیا ط خلوت دولت». «نسبت پشتیبانی» نیز به عنوان یکی از مهم ترین برسازندگان مسئله به «بحران اقتصادی» در جامعه باز می گردد که باعث کاهش سرمایه گذاری مولد و نرخ اشتغال شده است.
خودکشی؛ پاسخی به چرخه حذف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
131 - 151
خودکشی، اقدامی آگاهانه در آزار خود است که به مرگ می انجامد و ازجمله مسائل اجتماعی جامعیه انسانی است که روز به روز بر وسعتش افزوده می شود. مطالعات اخیر خودکشی در ایران نیز نشان داده اند که خودکشی و اقدام به آن در حال افزایش است. این پژوهش درصدد است با یک مطالعیه موردی با روش کیفی و براساس رهیافت نظرییه زمینه ای، علل اجتماعی و فرهنگی اقدام به خودکشی، نوع تعامل فردِ خودکش با خانواده، گروه و جامعه و ارتباط آن با اقدام به خودکشی را مطالعه کند تا به تصویری شفاف تر از زمینه ها و علل منجر به اقدام به خودکشی دست یابد. نوع نمونه گیری هدفمند بوده و با اقدام کنندگان به خودکشی (8 زن و 2 مرد) که در بیمارستان های شهر تهران تحت درمان پزشکی بوده اند مصاحبه شده است. یافته های پژوهش، مواردی ازقبیل رفتارهای خودسرانه، رفتارهای ممنوعه، بهادادن به احساسات عاشقانه و نگرش فرامادی به ازدواج در سطح فردی، برهم خوردن سلسله مراتب قدرت، نبودِ مباحثه و گفتگو و مشارکت، حمایت های مشروط والدین، محدود بودن تعاملات، بی تعهدی همسر در رفع نیازها و خشونت خانوادگی در سطح خانوادگی و باور به تفاوت های جنسیتی در بیان احساسات و آزادنبودن جوانان در همسرگزینی در سطح کلان، شرایط علّی خودکشی شناسایی کرد. بنابر یافته های پژوهش می توان استنباط کرد که بارزترین علت اقدام به خودکشی در این افراد، قرارگرفتن در چرخیه حذف بوده است؛ چرخه ای که معلول شرایط علّی، مداخله ای و زمینه ای خاصی است.