فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
467-486
حوزههای تخصصی:
سازگاری زناشویی کیفیت روابط زوجی را اندازگیری می کند بنابراین شناسایی متغییر های مرتبط با سازگاری زناشویی می تواند در پیش برد اهداف مربوط به ارتقاء سطح کیفی روابط زوجین موثر باشد. هدف تحقیق حاظر شناسایی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سازگاری زناشویی وهمچنین تعیین نقش واسطه ای ترس از صمیمیت در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و سازگاری زناشویی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه غیرآزمایشی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر تمام متاهلین( زن و مرد) بود، که در سال های 1395- 1396 در شهر کاشان مشغول به زندگی بوده و حداقل سه سال از زندگی مشترک آن ها گذشته باشد . بدین منظور 250 نفر از متاهلین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (DAS)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ(YSQ-SF)، مقیاس ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن (FIS) ، بود. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos 21 تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سازگاری زناشویی برای مردان (31/0r=-) و زنان (53/0- r=)، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین نمره کل طرحواره های ناسازگار اولیه و نمره ترس از صمیمیت برای مردان (43/0 r=) و زنان (58/0 r=)، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین ترس از صمیمیت و سازگاری زناشویی برای مردان (78/0- r=) و زنان (76/0- r=) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین یافته های مربوط به تحلیل مسیر نشان داد که ترس از صمیمیت میانجی گر رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و سازگاری زناشویی است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه نقش عمده ای در سازگاری زناشویی از طریق ترس از صمیمیت دارد. بنابراین لزوم توجه به متغییر هایی همچون طرحواره های ناسازگار اولیه و ترس از صمیمیت در کار با زوجین بیش از پیش احساس می شود.
رابطه حمایت اجتماعی و تاب آوری با اضطراب اجتماعی و درماندگی روانشناختی مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
283-301
حوزههای تخصصی:
استثنایی می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش هدف از این پژوهش بررس ی رابطه حمایت اجتماعی و تاب آوری با اضطراب اجتماعی و درماندگی روانشناختی مادران کودکان شامل تمامی مادران کودکان استثنایی شهرستان خلیل آباد کاشمر در س ال 98-1397بود. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران(1988)، تاب آوری کانر و دیوسون (2003)، اضطراب اجتماعی کانور و همکاران(2000) و درماندگی روانشناختی دراگیدس (1998) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل آماری شدند. نتایج نشان داد که بین تاب آوری و حمایت اجتماعی با اضطراب اجتماعی و درماندگی روانشناختی مادران کودکان استثنایی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.. همچنین نتایج نش ان داد حمایت اجتماعی 47 درصد از تاب آوری و تاب آوری، 39 درصد از اضطراب اجتماعی و 21درصد از درماندگی روانشناختی مادران کودکان استثنایی را تبیین می کند.
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
505-518
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل مدارس شهر گنبد کاووس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانش آموزان متاهل مدارس بزرگسال شهر گنبد کاووس بودند. 30 دانش آموز بر اساس نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. شرکت کننده ها، مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی به مدت 90 دقیقه دو بار در هفته شرکت کردند. تحلیل کووایانس نشان داد که آموزش ایماگوتراپی منجر به کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است (001/0 ≥ P). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش ایماگوتراپی یک روش مناسب برای کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل است.
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر مدل ( تحکیم ازدواج پیش از شروع) symbis بر انتظارات از ازدواج و باورهای مربوط به انتخاب همسر دختران مجرد شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
7-24
حوزههای تخصصی:
برنامه های آموزشی قبل از ازدواج در جهت کسب باورها و انتظارات واقعی درمورد ازدواج و انتخاب همسر بسیار مفید است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل symbis بر باورهای مربوط به انتخاب همسر و انتظارات از ازدواج دختران صورت گرفته است. نمونه شامل 30 نفر دختر مجرد ایرانی داوطلب شرکت در مطالعه بودند که به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جای گرفتند. هر دو گروه به پرسشنامه محقق ساخته باورهای مربوط به انتخاب همسر( BMSS) و انتظارات از ازدواج(MES) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری پاسخ دادند و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تأثیر مدل symbis بر کاهش باورها و انتظارات غیرمنطقی در مقایسه با گروه کنترل بود. هم چنین نتایج نشان دهنده پایدار بودن اثر آموزش بعد از گذشت 3 ماه بود. بنابراین نتیجه گیری می شود که از مدل symbis می توان در آموزش و مشاوره قبل از ازدواج استفاده کرد.
بررسی نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط بین ابهام مرزی با حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده در دختران نوجوان خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
231-249
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط بین ابهام مرزی با حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده در دختران نوجوان خانواده های طلاق است. بدین منظور 159 نفر از دختران نوجوان 16-12 ساله به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به مقیاس ابهام مرزی، مقیاس والدگری معکوس، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاسچندبعدیرضایتاز زندگیدانشآموزان و مقیاس استرس ادراک شده پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط ابهام مرزی با رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده بود. اما این نقش در ارتباط ابهام مرزی با حمایت خانوادگی معنادار نبود. بنابراین نتیجه گرفته می شود که چنانچه ابهام در مرزهای خانواده بعد از طلاق والدین از بین نرود، والدگری معکوس به عنوان یک نتیجه از ابهام مرزی منجر به کاهش حمایت و رضایت خانوادگی و افزایش استرس ادراک شده در دختران نوجوان شده و در ارتباط بین ابهام مرزی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده نقش واسطه ای ایفا می کند. کلید واژه ها: ابهام مرزی، والدگری معکوس، حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی، استرس ادراک شده.
واکاوی «اجرت المثل زوجه» در فقه حنفی، امامیه و قانون حمایت خانواده مصوب 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
393-409
حوزههای تخصصی:
اجرت المثل زوجه بنابر نظر مشهور امامیه و فقهای عظام معاصر بر اساس آیه6 سوره مبارکه طلاق، بنای عقلاء و قاعده احترام به عمل مسلم و استیفاء، قابل مطالبه می باشد. در حقوق موضوعه ایران نیز ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 با ارجاع امر به تبصره ماده336 قانون مدنی، اجرت المثل زوجه را قابل مطالبه دانسته است. عدم وظیفه شرعی زوجه به کارهای انجام گرفته، تعلّق عرفی اجرت المثل برای امور انجام شده، دستور زوج، عدم قصد تبرّع از شرایط تعلّق اجرت المثل به زوجه می باشد. مطابق نظریه مشهور فقهای حنفی، اجرت المثل جزء احوال شخصیه محسوب و به دلیل روایت و سیره عملی رسول اکرم(ص)، به زوجه اجرت المثل کارهای زندگی مشترک پرداخت نمی شود . آراء دادگاهها در خصوص زوجین تابع فقه حنفی به دو دسته تقسیم می شوند. برخی اجرت المثل را جزء احوال شخصیه دانسته و حکم بر بطلان دعوا صادر می نمایند و برخی اجرت المثل زوجه را خارج از شمول احوال شخصیه دانسته و مطابق قاعده استیفاء حکم به پرداخت اجرت المثل صادر می نمایند.
نقش میانجی ابعاد مراقبت گری در رابطه بین ابعاد دلبستگی و رضایتمندی جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
45-67
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ابعاد مراقبت گری در رابطه بین ابعاد دلبستگی و رضایت جنسی زوجین، به شیوه همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش شامل زوج های ایرانی ساکن تهران بود؛ که دست کم یکی از آنها تحصیلات دانشگاهی داشته باشند. از جامعه مذکور، 508 نفر (254 زوج) به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ رﺿﺎﯾﺖ ﺟﻨﺴﯽ ﻻرﺳ ﻮن (1998)، پرسشنامه مراقبت گری کانس و شاور (1994) و پرسشنامه مقیاس های رابطه گریفین و بارثولومیو (1994) جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش از ارتباط مورد انتظار میان رضایت جنسی، ابعاد دلبستگی و مراقبت گری حمایت کرد. به طور کلی یافته ها نشان داد ناایمنی های دلبستگی بر ابعاد حساسیت و مجاورت مراقبت گری اثر منفی و بر ابعاد کنترل و وسواس مراقبت گری اثر مثبت دارد. از سوی دیگر، حساسیت و مجاورت پیش بین های مثبت و کنترل و وسواس پیش بین های منفی رضایت جنسی یافت شدند بر اساس یافته ها، به خانواده درمان گران و درمان گران حوزه سلامت جنسی پیشنهاد می شود برای کمک به ارتقای رضایتمندی جنسی زوجین، احساس دلبستگی ایمن و نیز مراقبت گری مبتنی بر حساسیت و مجاورت را میان زوجین تقویت نموده، و وسواس و کنترل مراقبتی را در زوجین کاهش دهند.
رابطه سبک های مقابله دینی و آمادگی نسبت به شرم و گناه با هیجان ابراز شده در اعضای خانواده افراد با اختلالات روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
89-104
حوزههای تخصصی:
هیجان ابراز شده یکی از شاخص های پیش بینی کننده احتمال عود در افراد با اختلال های روانی مزمن است. اهداف این پژوهش عبارت بودند از(1) بررسی رابطه آمادگی نسبت به شرم و گناه و سبک های مقابله ای دینی با شدت هیجان ابراز شده در اعضای خانواده بیماران با اختلال روانی مزمن و (2) بررسی ارتباط افتراقی آمادگی شخصیتی نسبت به شرم و گناه با سبک های مقابله ای دینی. جامعه پژوهش خانواده های افراد با اختلالات روانی مزمن در شهر زنجان در نظر گرفته شدند و نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. در نهایت 116 نفر برای شرکت در این مطالعه اعلام آمادگی کردند. از افراد خواسته شد به پرسشنامه های جمعیت شناختی، پرسشنامه عواطف خودآگاه، پرسشنامه خانواده (شاخص هیجان ابراز شده) و فرم کوتاه شده سبک های مقابله ای دینی پاسخ دهند. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از بین متغیرها، تنها سبک مقابله ای دینی مثبت، تغییرات مربوط به شدت هیجان ابراز شده را پیش بینی کرد. همچنین آمادگی شخصیتی برای تجربه احساس گناه با سبک مقابله ای دینی مثبت رابطه مستقیم و با سبک مقابله ای دینی منفی رابطه معکوس داشت، در حالیکه آمادگی شخصیتی تجربه شرم با سبک مقابله ای دینی مثبت ارتباط معکوس، ولی با سبک مقابله ای دینی منفی رابطه مستقیم داشت. از لحاظ مولفه های هیجان ابراز شده در 71 درصد از خانواده ها شاخص انتقاد از عضو بیمار و در 59 درصد شاخص درگیری هیجانی بیشتر از میزان طبیعی بود. به نظر می رسد نقش سبک مقابله ای دینی مثبت در مقایسه با آمادگی شخصیتی شرم و گناه در پیش بینی هیجان ابراز شده بیشتر است. تجربه شرم و گناه به عنوان یک مولفه شخصیتی کلی، تاثیری روی هیجان ابراز شده ندارد و یک علت احتمالی این امر احتمالاً به خاطر تاثیرعوامل خطر اجتماعی مرتبط با اختلال های روانی مانند انگ انگاری اجتماعی است. رابطه افتراقی آمادگی شخصیتی نسبت به شرم و گناه با سبک های مقابله ای دینی مثبت و منفی نشانگر این مساله است که احتمالاً آمادگی شخصیتی نسبت به شرم ممکن است در شکل گیری سبک مقابله ای دینی منفی اثر داشته باشد در حالیکه آمادگی شخصیتی نسبت گناه در شکل دهی به سبک های مقابله ای دینی مثبت نقش دارد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا بر بهبود تنظیم هیجانی و تقلیل علایم اختلال استرس پس از سانحه در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
197-211
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطابق با ادبیات پژوهش، روابط پنهانی خارج از رابطه ی زناشویی موسوم به «خیانت زناشویی» با آسیبهای شدید روانشناختی در فرد خیانت دیده همراه میباشد. هدف از این مطالعه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا (پرفورمنس آرت) بر بهبود تنظیم هیجانی و کاهش علایم استرس پس از سانحه در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. روش: طرح تحقیق این مطالعه، شبه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی زنان آسیب دیده از خیانت همسر بودند که در پاییز 1395 به علت برخی علایم بالینی ناشی از خیانت همسر به فراخوان برگزاری کارگاه درمان آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی در تهران، در شبکه ی ارتباطات مجازی پاسخ مثبت دادند. ۳۰ زن خیانت دیده که واجد ملاکهای ورود در پژوهش بودند، به شیوهی نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. درحالیکه افراد گروه آزمایش گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا را به مدت 16 ساعت در دو روز متوالی و هر روز هشت ساعت دریافت کردند، افراد گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. هنر اجرا یا پرفورمنس آرت، مشاوره ای گروهی از نوع هنردرمانیست که از روشهای عملی چون نوشتن نام، تمرین آینه، قرار گرفتن روبروی دیوار خالی، مشاهده ی رنگهای اصلی، تولید آوا، یادآوری واقعه ی خیانت، خلوت با خاطرهی رنج آور و نظایر آن برای تسهیل در تغییرات سازنده در زندگی اعضای گروه استفاده میکند. کلیه ی شرکت کنندگان به مقیاسهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و استرس پس از سانحه ی سون و فوا (1991) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره ی پیگیری یکماهه پاسخ دادند. نتایج: نتایج تحلیل کوواریانس نشان میدهد زنان گروه آزمایش در قیاس با زنان گروه گواه به طور معناداری در مراحل پس آزمون و پیگیری نمره ی بالاتری در تنظیم هیجانی و نمره ی پایینتری در علایم استرس پس از سانحه کسب کرده اند (01/0p<). بحث: ابعاد خلاقانه ی گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا از طریق ایجاد یک فضای گروهی که تسهیل کننده ی فرایند همدلی و همیاری، و به اشتراک گزاردن مشکلات شخصیست، خاک حاصلخیزی برای بهبود آسیبهای عاطفی و هیجانی ناشی از خیانت همسر در زنان خیانتدیده فراهم می آورد. در چنین فضایی فرد خیانتدیده با سهولت بیشتری آلام ناشی از تجربه ی خیانت همسرش را با دیگرانی که واجد تجربه ی هیجانی مشابهی هستند و در فرایند پالایش هیجانی او برایش به مثابه ی آیینه ای تمام نما عمل میکنند، به اشتراک می گذارد؛ تاجاییکه فرد به ابراز هیجان و گفتگو با همسر خیانتکار خود سوق مییابد.
مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان هیجان مدار (EFT) بر تعارض زناشویی بیماران قلبی با سابقه بای پس عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
519-540
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان هیجان مدار (EFT) بر تعارض زناشویی بیماران قلبی با سابقه بای پس عروق کرونری مراجعه کننده به مرکز بازتوانی قلب امام علی (ع) شهر کرمانشاه در سال 1395-1396 انجام شد. این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با کنترل بود. شرکت کنندگان 45 نفر بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی تکمیل کردند و در نهایت 45 نفر که نمره بالایی در تعارض زناشویی کسب کرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (گروه آزمایش اول، گروه آزمایش دوم و گروه کنترل، هر گروه 15 نفر ) گمارده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کواریانس، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان دهنده اثربخشی ACT بر مؤلفه های کاهش همکاری، کاهش جداکردن امور مالی از یکدیگر و تعارض زناشویی و همچنین اثربخشیEFT بر مؤلفه های افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه با خویشاوندان همسر و تعارض زناشویی تأثیر معناداری داشته است، که تأثیر مداخله ها در مرحله پیگیری ماندگار بود. هر دو روش درمانی مؤثر بودند، اما میزان اثرگذاری ACT نسبت به EFT بر کاهش تعارض زناشویی بیشتر بوده است
نقد/بازخوانی بخشودگی خیانت زناشویی از منظر فلسفه "هم سخنی" مارتین بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
375-391
حوزههای تخصصی:
از منظر فلسفه هم سخنی بوبر، تعامل فرد با زوج شرکت کننده در خیانت زناشویی تنها می تواند در یک تعامل «من-آن»ی (یک تعامل مونولوگ) یا یک تعامل «من-تو»یی (یک تعامل دیالوگ) باشد. در تعامل اول فرد، همسر خود را به صورت سابجکتیو درک کرده و وی را بر مبنای اطلاعات گذشته اش با جز محدودی از وجود خود، بخش محدودی از وجود وی را تجربه می کند. در تعامل «من-تو»یی فرد همسر آسیب رسان خود را به صورت اینترسابجکتیویته، با تمامی وجود خود، تمامی وجود وی را به صورت یک وحدت یکپارچه و در زمان حال به جای تجربه کردن، در قلمروی «میان» قرار می دهد و وی را در یک ارتباط هم سخنی به جای یک ارتباط یک طرفه درک می کند. در این مقاله پس از نقد مفهوم بخشودگی خیانت، ارتباط در قلمروی میان «من-تو» به عنوان معنای اصیل بخشودگی مورد بحث قرار گرفته است.
تجربه زیسته نوجوانان تک فرزند از تعامل با والدین " مطالعه پدیدارشناسی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
251-266
حوزههای تخصصی:
تک فرزندی، یکی از اشکال رو به رشد خانواده های ایرانی ست و بررسی ابعاد و مسائل ویژه مربوط به آن حائز اهمیت می باشد. هدف از مطالعه حاضر، درک عمیق تجربه تک فرزندان از تعامل با والدین بوده است. روش این تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناختی است که بدین منظور، با استفاده از نمونه گیری داوطلب- هدفمند، 18 تک فرزند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفتند. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد، در نهایت، داده ها به شیوه تحلیل مضمون (تماتیک) تجزیه و تحلیل گردید. در این مطالعه 6 مضمون اصلی استخراج شد که شامل توجه و مراقبت، وابستگی، نگرانی، تنهایی، مسئولیت و مثلث ارتباطی بود. بر اساس یافته های این مطالعه، تک فرزندان فشار زیادی را در ابعاد گونانگون در تعامل با والدین متحمل می شوند، لذا اصلاح الگو های تعاملی و آگاه سازی والدین می تواند در پیشگیری از پیامد های منفی مؤثر باشد. با توجه به اینکه یافته ها از یک تحقیق بومی حاصل شد؛ می تواند در ساخت بسته های آموزشی ویژه این خانواده ها راهگشا باشد.
رابطه تصویر والدین با تصویر خدا درکودکان 8 تا 12 ساله: با نگاهی بر تفاوت های سنی و جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
311-330
حوزههای تخصصی:
تصویر خدا، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. بنابراین در طول دهه های گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط تصویر پدرانه و مادرانه والدین با تصویر خدا با رویکردی تحولی در کودکان 8 تا 12 ساله شهر یزد بود. بدین منظور از بین جامعه آماری کودکان 8 تا 12 ساله شهر یزد، 194 کودک ( 98 دختر، 95 پسر) به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. تمامی کودکان با راهنمایی مصاحبه گر به مقیاس افتراق معنایی والدین و خداوند که به سنجش ویژگی های پدرانه و مادرانه والدین و خداوند پرداخته و توسط پاتین و کاسترز (1964) طراحی شده؛ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان دادند بین تصویر پدرانه و مادرانه والدین و تصویر خداوند رابطه معنادار وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام نیز نشان داد تصویر پدرانه مادر و تصویر مادرانه مادر، از توانایی پیش بینی کنندگی 50 درصدی تصویر مثبت خداوند برخوردار است. هم چنین تصویر پدرانه خدا در سنین مختلف تفاوت معنادار داشت. دیگر یافته ی پژوهش حاکی از این بود تصویر خداوند بیشتر مبتنی بر ویژگی های مادرانه بود تا پدرانه و در بین دو جنس تفاوت معنادار مشاهده نشد.
مدل سازی معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس متغیرهای سیستمی(مثلث سازی، رابطه با همسر) و متغیرهای روان شناختی (توافق پذیری و شیوه های کنترل) و متغیر اجتماعی (نحوه گذراندن اوقات فراغت) مادران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
155-170
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل سازی معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس متغیرهای سیستمی(مثلث سازی، رابطه با همسر) و متغیرهای روان شناختی (توافق پذیری و شیوه های کنترل) و متغیر اجتماعی (نحوه گذراندن اوقات فراغت) مادران شهر اصفهان بود که در سال 95-94 بررسی شد. نمونه آماری شامل 320 نفر از مادران دانش آموز شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه میل به طلاق روزلت جانسون و مورو (1986)، مثلث سازی یوسفی و بهرامی (1394)، رابطه با همسر اولسون (2004)، مرزبندی یوسفی و بهرامی (1394)، شخصیت پنج عاملی NEO-PI-R، صبح ترجیحی- عصر ترجیحی یوسفی (1394)، شیوه های کنترل یوسفی و بهرامی(1394) و نحوه گذران اوقات فراغت یوسفی و باقری (1394) استفاده شد. داده های گردآوری شده به کمک آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که رابطه با همسر، مثلث سازی، شیوه کنترل هیجان مدار، توافق پذیری و اوقات فراغت از نوع سرگرمی قدرت پیش بینی متغیر میل به طلاق را دارد، متغیرهای مذکور پس از تحلیل عامل تأییدی وارد مدل سازی معادلات ساختاری شدند و سایر متغیرها از مدل حذف شدند. نتایج نشان داد مدل معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس مثلث سازی، رابطه با همسر، توافق پذیری، شیوه کنترل هیجان مدار، و اوقات فراغت از نوع سرگرمی از شاخص های برازش قابل قبول برخوردار است. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت بین مثلث سازی، رابطه با همسر، توافق پذیری، شیوه های کنترل و اوقات فراغت از نوع سرگرمی با میل به طلاق رابطه علیوجود دارد.
آسیب شناسی زیرمنظومه همشیرها : مطالعه کیفی دنیای پدیداری همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
331-345
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجهبهمشکلات فراوان خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD و عدم شناسایی آسیب های زیرمنظومه همشیرها در پیشینه پژوهشی ،هدف این پژوهششناساییآسیب هایزیر منظومه همشیرها درخانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD است. روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی [1] انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD بود که به مراکز مشاوره یا روانپزشکی شهر سنندج رجوع کرده بودند.نمونه گیری با روش هدفمند و شامل 27 نفربوده است.ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی(1987) انجام شده است. یافته ها: در این پژوهش اطلاعات به دست آمده ی حاصل از کدگذاری در سه دسته کدگذاری توصیفی [2] ، تفسیری [3] و تبیینی [4] قرار گرفته اند که شامل 3 کد تبیینی، 9 کد تفسیری و 44 کد توصیفی است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که زیرمنظومه همشیرها تحت تأثیر مشکلات فرزند ADHD خانواده قرار دارد و آسیب های خاص و تأثیرات منفی بر این زیرمنظومه وارد می کند. بنابراین این زیرمنظومه نیازمند نظارت،حمایت و آموزش های خاصی است تا از میزان آسیب های آن کاسته شود. [1] Phenomenological [2] .Descreptive [3] . Interpretative [4] .Explanatory
عدالت زناشویی و کیفیت زناشویی: نقش واسطه ای پرخاشگری ارتباطی پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
487-503
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، آزمون یک الگوی مفهومی برای نقش واسطه ای پرخاشگری ارتباطی پنهان در رابطه بین عدالت زناشویی و کیفیت زناشویی بود. این پژوهش در چارچوب یک طرح همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان 322 نفر زن متأهل شهر بابلسر بودند که بر اساس روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند و فرم مشخصات جمعیت شناختی، مقیاس عدالت زناشویی (غفاری و همکاران، 2013)، مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کارول، ۲۰۰۶) و نسخه بازنگری شده مقیاس سازگاری زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) را تکمیل کردند. با استفاده از برآورد حداکثر درست نمایی و روش خود-گردان سازی، یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که کناره گیری عاطفی در رابطه بین مولفه های عدالت زناشویی (توزیعی و رویه ای/تعاملی) و رضایت و انسجام زوجی نقش واسطه ای دارد. هم چنین، یافته ها نشان داد که خراب کردن وجهه اجتماعی در رابطه بین عدالت رویه ای/تعاملی و توافق و رضایت زوجی نقش واسطه ای دارد (05/0 < p ). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که وجود عدالت زناشویی می تواند کیفیت زناشویی را پیش بینی کند. در این میان، پرخاشگری ارتباطی پنهان، می تواند یکی از سازوکارهای تأثیر عدالت زناشویی بر کیفیت زناشویی را روشن کند. این نتایج، در طراحی برنامه های مشاوره ای و درمانی برای زوجین، قابل استفاده است.
بررسی رابطه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری با میانجیگری خود مهارگری بازداری در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
541-557
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری خود مهارگری بازداری (بازداری و کنترل هیجانی) در رابطه بین تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری در بین کودکان پیش دبستانی انجام شد. تعداد 260 کودک با روش نمونه گیری در دسترس از بین کودکان پیش دبستانی شهرستان کاشمر در سال 97-96 انتخاب شدند و مادرانشان به مقیاس رابطه والد و کودک (PCRS)، مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت- فرم والدین ویژه کودکان پیش دبستانی(SSRS) و پرسشنامه درجه بندی رفتار کنشوری اجرایی پیش دبستان- فرم والدین (BRIEF-P) پاسخ دادند. طرح پژوه ش در ای ن مطالع ه از ن وع ط رح همبس تگی، از طری ق الگ ویاب ی مع ادلات س اختاری است و ارزیاب ی الگ وی پیش نهادی ب ا اس تفاده از روش تحلی ل مس یر انج ام ش د. نتای ج از برازندگ ی الگ و ب ا داده ه ا حمای ت کردن د. یافته ه ا نش ان داد ک ه خودمهارگری بازداری، رابط ه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری را میانجی گ ری می کند و تعامل والد با کودک هم به واسطه خود مهارگری بازداری و هم به طور مستقیم با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری رابطه دارد.
بررسی فقهی وقوع طلاق در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
411-427
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وقوع یا عدم وقوع طلاق در فضای مجازی، از طریق ایمیل، پیامک و یا سایر وسایل ارتباط جمعی است، که به روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوا می باشد. داده های پژوهش بر پایه روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. طلاق مجازی یعنی این که زوج با استفاده از یک نامه اینترنتی(ایمیل) یا یک پیامک و امثال این ها، همسرش را طلاق دهد. فقها درباره وقوع، یا عدم وقوع چنین طلاقی اختلاف نظر دارند. گروهی معتقدند هرچند طلاق کتبی تحت شرایطی واقع می شود؛ اما طلاق به این شیوه، به دلیل مخالفت با عرف شرع، عدم همخوانی با سبک زندگی اسلامی، وجود فریب و نیرنگ، عدم احراز اراده زوج، ترویج هرج و مرج در جامعه، و تخریب بنیان خانواده جایز نبوده و واقع نمی شود. در مقابل موافقان با استناد به اطلاق و عموم آیات و احادیث وارده در بحث طلاق، قیاس به طلاق کتبی و طلاق هازل، اقرار زوج در حضور قاضی و احراز اراده او بر ایقاع طلاق و ارائه ایمیل حاوی امضای الکترونیکی ثبت شده و رعایت شروط طلاق، وقوع آن را جایز می دانند. براساس پژوهش انجام شده، نظریه موافقان با رعایت شروط مقرّر، به دلیل قوت ادله، سنخیت با مطالبات عمومی و اقتضائات عصر حاضر راجح به نظر می رسد.
حدود روابط جنسی زن و شوهر در چارچوب قاعده معاشرت به معروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
75-94
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر پایه التزام به قاعده لزوم معاشرت به معروف، به نقد و بازنگری دیدگاه های رایج فقهی و حقوقی در حوزه روابط جنسی زوجین، می پردازد. بر پایه این قاعده از جمله ضوابط وضع احکام در حوزه روابط زناشویی همچون دیگر قلمروهای رابطه زن و شوهر- صدق رفتار متعارف است. مفاد قاعده، رعایت معیار متعارف در روابط جنسی را الزامی می نماید. بر این پایه، نظریه تحدید زمانی حق جنسی زوجه به هر چهار ماه یک بار، با معیار رفتار متعارف ناسازگار است. به همین ترتیب به حکم مضمون قاعده در هر بار رابطه جنسی نیز معیار رفتار متعارف باید مراعات شود. در نتیجه، برقراری رابطه مبتنی بر اجبار، شیوه های نامتعارف نزدیکی و برقراری رابطه جنسی خشن، به لحاظ مغایرت با معروف نمی تواند مشروع باشد. مقاله با تأکید بر پویایی مفهوم معروف و متعارف و امکان اثرپذیری آن از عرف های مقبول نتیجه می گیرد که گاه رفتارهایی که پیشتر معروف بوده اند اما اکنون نامتعارف قلمداد شوند نمی توانند مقبول شارع باشند. مقاله همچنین به منظور روزآمدسازی قوانین مدنی ایران در این زمینه پیشنهادهایی ارایه نموده است.
رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه ی واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
237-251
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان بود. به این منظور، 400 نفر از مادران دارای کودک 3 تا 6 سال به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، پرسشنامه واکنش های والدین به هیجانات منفی کودکان (CCNES) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. هم چنین بین سبک سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های حمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 9 درصد از نوسانات واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است و هم چنین سبک های سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 8 درصد از نوسانات واکنش های حمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که سبک تنظیم شناختی هیجان مادران، می تواند میزانی از واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکانشان را پیش بینی کند. این یافته می تواند در مداخلات مربوط به بهبود شیوه های والدگری مدنظر قرار گیرد.