مطالب مرتبط با کلیدواژه

هنر اجرا


۱.

بررسی مفهوم مینیمال در طراحی صحنه آثار رابرت ویلسون

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم فضا مینیمال هنر اجرا طراحی صحنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۲ تعداد دانلود : ۳۵۶۲
مقاله حاضر در راستای بررسی مفهوم مینیمال در طراحی صحنه آثار رابرت ویلسون ابتدا به تعریف عملیاتی واژگان کلیدی چون مینیمال، پست مدرنیسم، فضا، هنر اجرا، طراحی صحنه پرداخته سپس روش رویکرد را بیان و در آخر به نتیجه گیری رسیده است. در این مقاله تلاش شده تا مفهوم مینیمال در آثار رابرت ویلسون بررسی گردد و خواننده بتواند رویکرد شخصی وی در مقوله اجرا و نحوه استفاده اش از عناصر مختلف هنری را دریابد. در این راستا از منابعی استفاده شده که مستقیماً از زبان خود وی بیان شده است. هدف آشنایی با شیوه اجرایی ویلسون به عنوان کارگردان پست مدرن که با شیوه های اجرایی منحصربه فردش و با به کار گرفتن ابزارهای بیان تازه جهت اجرای نمایش و نگرش جدید به متن و فضا، ریتم، نور، حرکت و... می تواند در درک طراحی صحنه مینیمال و امکانات متعدد آن جهت اجرای آثار طراحی صحنه جدید یاری رساند. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و شیوه ابزار آن اسناد کتابخانه ای بوده است.
۲.

تحلیل رویداد پسامدرنیسم، در هنرهای تجسمی از نگاه داگلاس کریمپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی پسامدرن بازتولید انبوه هنر اجرا هاله مقدس اثر هنری پایان نقاشی بحران موزه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۴۵۹
نگرش پسامدرنیسم برای تمامی هنرها، هم از حیث انگیزه و هم از حیث چارچوب زمانی آن متفاوت است و این موضوع در حوزه های گوناگون هنر از سوی منتقدان معاصر مورد بررسی و توجه بسیار قرار گرفته است. داگلاس کریمپ از جمله نظریه پردازان هنر معاصر است که بر پایه مباحث والتر بنیامین در فرایند باز تولید انبوه، و آراء دیرینه شناسیِ میشل فوکو، به بررسی هنرهای تجسمی، به ویژه تأثیر عکاسی بر سرانجام نقاشی، و به دنبال آن کارکرد موزه ها در دوران مدرنیسم و احوال آنها در عصر پسامدرن پرداخته است. لذا انگیزه و هدف اصلی این نوشتار تحلیل آراء ایشان در رخداد هنر پسامدرن، جهت آشکارسازی نظریه پایان نقاشی و تأثیر عکاسی به همراه فرایند باز تولید انبوه، در شکست اصالتِ هاله مقدس اثر هنری است که در نهایت به بحران انزوای موزه ها در دوره معاصر می انجامد. بر پایه یافته های تحقیق، اعتقاد کریمپ بر این اصل مهم پی ریزی شده که پسامدرنیسم هنری گسست اساسی با مدرنیسم هنری و عصر استیلای نقاشی دارد. لذا پرسش اصلی که این پژوهش براساس آن شکل گرفته، این است که از منظر داگلاس کریمپ چه رویکردی در دوره معاصر سبب شده عالم هنر با زوال و مرگ نقاشی روبرو شود و این موضوع چگونه بر عملکرد موزه ها در عصر حاضر تأثیر می گذارد؟ سرانجام بر این اساس نتیجه حاصل شده این است که بر پایه آراء او، هنرهای کمینه گرا، جمعی، عکاسی و به دنبال آن روش تکثیر و باز تولید انبوه و همچنین دگرگونی به سوی مخاطب محوری، مهم ترین علت های وسیع تر شدن فاصله هنر نقاشی با دنیای پسامدرن است، و به دنبال این رخدادها، هنر نقاشی رفته رفته اصالت خود را از دست داده و این فرایند در نهایت به بحران انزوای موزه ها می انجامد که همواره محل نگهداری آثار اصیل هستند. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی - تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۳.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا بر بهبود تنظیم هیجانی و تقلیل علایم اختلال استرس پس از سانحه در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس پس از سانحه تنظیم هیجانی خیانت زناشویی زنان هنر اجرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۵۳۴
مقدمه و هدف: مطابق با ادبیات پژوهش، روابط پنهانی خارج از رابطه ی زناشویی موسوم به «خیانت زناشویی» با آسیبهای شدید روانشناختی در فرد خیانت دیده همراه میباشد. هدف از این مطالعه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا (پرفورمنس آرت) بر بهبود تنظیم هیجانی و کاهش علایم استرس پس از سانحه در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. روش: طرح تحقیق این مطالعه، شبه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی زنان آسیب دیده از خیانت همسر بودند که در پاییز 1395 به علت برخی علایم بالینی ناشی از خیانت همسر به فراخوان برگزاری کارگاه درمان آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی در تهران، در شبکه ی ارتباطات مجازی پاسخ مثبت دادند. ۳۰ زن خیانت دیده که واجد ملاکهای ورود در پژوهش بودند، به شیوهی نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. درحالیکه افراد گروه آزمایش گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا را به مدت 16 ساعت در دو روز متوالی و هر روز هشت ساعت دریافت کردند، افراد گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. هنر اجرا یا پرفورمنس آرت، مشاوره ای گروهی از نوع هنردرمانیست که از روشهای عملی چون نوشتن نام، تمرین آینه، قرار گرفتن روبروی دیوار خالی، مشاهده ی رنگهای اصلی، تولید آوا، یادآوری واقعه ی خیانت، خلوت با خاطرهی رنج آور و نظایر آن برای تسهیل در تغییرات سازنده در زندگی اعضای گروه استفاده میکند. کلیه ی شرکت کنندگان به مقیاسهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و استرس پس از سانحه ی سون و فوا (1991) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره ی پیگیری یکماهه پاسخ دادند. نتایج: نتایج تحلیل کوواریانس نشان میدهد زنان گروه آزمایش در قیاس با زنان گروه گواه به طور معناداری در مراحل پس آزمون و پیگیری نمره ی بالاتری در تنظیم هیجانی و نمره ی پایینتری در علایم استرس پس از سانحه کسب کرده اند (01/0p<). بحث: ابعاد خلاقانه ی گروه درمانی مبتنی بر هنر اجرا از طریق ایجاد یک فضای گروهی که تسهیل کننده ی فرایند همدلی و همیاری، و به اشتراک گزاردن مشکلات شخصیست، خاک حاصلخیزی برای بهبود آسیبهای عاطفی و هیجانی ناشی از خیانت همسر در زنان خیانتدیده فراهم می آورد. در چنین فضایی فرد خیانتدیده با سهولت بیشتری آلام ناشی از تجربه ی خیانت همسرش را با دیگرانی که واجد تجربه ی هیجانی مشابهی هستند و در فرایند پالایش هیجانی او برایش به مثابه ی آیینه ای تمام نما عمل میکنند، به اشتراک می گذارد؛ تاجاییکه فرد به ابراز هیجان و گفتگو با همسر خیانتکار خود سوق مییابد.
۴.

بررسی عوامل تأثیرگذار در استفاده از بدن در آثار هنرمندان هنر اجرا و هنر محیطی (با تأکید بر آثار سه هنرمند زن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنا مندیتا بدن زنانه تارا گودرزی کارین وندرمولن هنر اجرا هنر محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۴
جستار پیش رو به بررسی آثار هنرمندان فعال زن در حیطه «هنر اجرا» و «هنر محیطی» پرداخته است. مندیتا، وندرمولن و گودرزی، هنرمندان انتخاب شده در این پژوهش، بدن زنانه خود را به عنوان مدیوم اصلی برای خلق آثار هنری شان در طبیعت به کار گرفته اند. هدف کلی این پژوهش بررسی عوامل تأثیرگذار بر ایجاد شباهت ها و تفاوت ها در نحوه ارائه و استفاده از بدن زن در چیدمان ها یا اجراهایی است که هنرمندان هنر محیطی، در قیاس با حضور یا نقش بدن در هنر اجرا، در آثارشان استفاده کرده اند. پژوهش حاضر سؤالات در برگیرنده دو سؤال است: در نحوه ارائه عصر بدن در طبیعت چه شباهت ها و تفاوت هایی بین آثار هنرمندان مورد پژوهش وجود دارد؟ همچنین، نحوه ارائه و استفاده از عنصر بدن در آثار هنرمندان مورد پژوهش چگونه است؟ روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در راستای اهداف پژوهش، مصاحبه و پرسش نامه هایی نیز انجام شده است. شیوه تجزیه و تحلیل مطالب به صورت کیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بدن در آثار هر سه هنرمند به عنوان یک ابژه و مدیوم اصلی به کار گرفته شده است، اما تفاوت های فرهنگی، جغرافیایی، خصوصاً باورهای مذهبی آن ها، توانسته تأثیر مهمی در نحوه ارائه متفاوت و سمبلیک هنرمندان از بدنشان در ارائه آثار هنری شان داشته باشد.
۵.

واکاوی مفهوم زنده بودن در مطالعات اجرا از منظر پگی فلن و فلیپ اسلندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنده بودن هنر اجرا اجرای زنده پگی فلن فلیپ اسلندر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۸۴
زنده بودن، یکی از مهم ترین اصطلاحات در هنرهای اجرایی به طور خاص، و سایر هنرها به طور عام است. به ویژه از حدود دو دهه پیش با فراگیری بینارسانگی و چندرسانگی در هنرهای اجرایی، مباحث مربوط به زنده بودن، به نحو جدی تری مطرح شدند و نظریه پردازان متعددی درباره این اصطلاح به بحث و تبادل نظر پرداختند. در سال های اخیر نیز رشد فزاینده کاربرد فنون و تمهیدات مرتبط با فیلم در اجرا مناقشات بسیاری درخصوص این اصطلاح به همراه داشته است. بدیهی است زنده بودن در حوزه های متنوعی نظیر مطالعات اجرا، مطالعات رسانه، مطالعات ورزش، مطالعات موسیقی، مطالعات فرهنگی و غیره قابل بررسی است، اما تمرکز پژوهش حاضر بر حوزه مطالعات اجرا و ناگزیر تا حدی بر مطالعات رسانه است. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر بر آن است تا با واکاوی آراء فلن و اسلندر درباره زنده بودن در حوزه مطالعات اجرا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان این نظرات را در پرتو تحولات اخیر در فرم های اجرایی به ویژه با گسترش اجراهای دیجیتال و بینارسانه ای مورد ارزیابی مجدد قرار داد. نتایج نشان می دهد ضمن این که هر دو نظریه پرداز به ناپایداری و ناپدیدشدن اجرای زنده پس از اتمام آن اذعان دارند، هم دیدگاه هستی شناختی مبتنی بر تقابل اجرای زنده و اجرای رسانه ای شده فلن و هم مباحث اسلندر مبتنی بر تاریخمندی و مشروط بودن زنده بودن، با فراگیری فرم های اجرایی نوین ترکیبی، به ویژه پس از تحولات اخیر در اجراهای دیجیتال و مجازی نیازمند بازنگری اند.