فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
7 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجربه زیسته دورکاری کارکنان متأهل دولتی در ایام شیوع ویروس کرونا، از منظر تعادل کار زندگی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی و پدیدارشناختی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان زن و مرد متأهلی است که در ادارات دولتی شهر تهران و در ایام همه گیری و شیوع ویروس کرونا، تجربه دورکاری داشته اند. در این جامعه آماری، با به کارگیری تکنیک گلوله برفی، 14 نفر از کارکنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای پدیدارشناختی به منظور فهم تجربه زیسته کارکنان استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دورکاری در ایام همه گیری بیماری کووید 19 موجب کاهش تعارض کار زندگی و بهبود توازن میان کار و زندگی خانوادگی زنان و مردان کارمند متأهل شده است. پژوهش حاکی از آن است که کارمندان متأهل به پذیرش دورکاری تمایل دارند، اما نداشتن تجربه قبلی در این حوزه، وجود مشکلات در زیرساخت های دورکاری، ضعف فرهنگ دورکاری و به وجودآمدن هیجانات منفی ناشی از آن، باعث شد دورکاری به نحو مطلوب اجرا نشود. لذا تجربه کنونی دورکاری در ایام شیوع ویروس کرونا می تواند به عنوان یک تجربه مثبت و یک منبع دانش غنی، مدیران سازمان های دولتی را به بازنگری در موضوع اجبار همه کارکنان به حضور تمام وقت در محل کار و انعطاف پذیری در ساعات حضور در محل کار ترغیب کند.
بررسی مدل علّی شیوه های فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد با نقش واسطه ای پرخاشگری و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
439 - 453
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای پرخاشگری و ناگویی خلقی در رابطه بین شیوه های فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی از نوع رگرسیون ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان و پیام نور رفسنجان بودند که از بین آن ها 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، گرایش به اعتیاد، ناگویی خلقی تورنتو و پرخاشگری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه افزایشی (مستقیم) و و ناگویی خلقی (p=0/ معن ادار بین پرخاشگری ( 013 با آمادگی به اعتیاد مواد وجود دارد و (p=0/015) سبک های فرزندپروری علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق پرخاشگری و ناگویی خلقی نیز بر آمادگی به اعتیاد مواد تأثیر می گذارند. بر اساس محاسبات انجام شده فاصله اطمینان معنی داری از روش بوت استرپ برای بررسی نقش میانجی متغیرهای پرخاشگری و ناگویی خلقی در رابطه سبک فرزندپروری (مقیاس آزادگذاری، مقیاس آمرانه و مقیاس اقتدار منطقی) به دست آمد. بر این اساس، اثر میانجی گری پرخاشگری و ناگویی خلقی بر رابطه بین سبک فرزندپروری و آمادگی به اعتیاد مواد تأیید می گردد.
تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق: (با تأکید بر سنخ شناسی معنای طلاق و نقش تحولات دوره زندگی در وقوع طلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
415 - 436
حوزههای تخصصی:
بروز تغییرات متعدد در روند زندگی و ظهور رخدادهای ناگهانی، تعاملات زوجین را با مشکلات اساسی مواجه می کند. پژوهش حاضر به منظور رسیدن به فهم عمیق تر از معنایی که به طلاق منتسب می کنند و نقش تحولات زندگی در طلاق بر اساس تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق، به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها با شانزده نفر از (زنان و مردان) متقاضی طلاق در محدوده سنی 27 تا 45 سال، مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق انجام شده است. مصاحبه کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سهولت تحلیل داده ها از نرم افزار maxqda استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، فهم افراد از معنای طلاق در سه مضمون اصلی راه رهایی، نقطه پایان و پذیرش واقع بینانه شناسایی شد. همچنین عوامل بروز تغییرات در روند زندگی مشترک مانند تغییرات در وضعیت (سلامت شخص، وضعیت شغلی، روابط شبکه ای، روابط جنسی، سبک زندگی، تغییرات در محیط، اتفاق های غیرمترقبه، تغییر ناگهانی در منزلت و استحاله ارزشی) به عنوان بسترهای اصلی طلاق شناسایی شدند که هرکدام را می توان با بررسی دقیق مسئله و مدیریت شایسته آن، حل و رفع یا از بحرانی شدن مسائل و متلاشی شدن خانواده جلوگیری کرد.
ظرفیت ذهنی سازی و سبک های هیجانی در افراد متأهل با و بدون تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
583 - 598
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ذهنی سازی مهارتی اساسی در روابط متقابل، پایدار و قابل اعتماد است. هدف اصلی پژوهش، بررسی و مقایسه ظرفیت ذهنی سازی و سبک های هیجانی (سلامت هیجانی) افراد متأهل «با» و «بدون» تعارض زناشویی بود. در این پژوهش از دو گروه زنان و مردان متأهل با و بدون تعارض زناشویی 160 شرکت کننده (هر گروه 40 زن و 40 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. هر دو گروه به صورت انفرادی به پرسش نامه های سبک های هیجانی کسبیر و همکاران (2019) و ذهنی سازی دیمیتریویچ و همکاران (2018) پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) نشان داد که بین ظرفیت ذهنی سازی و نیم رخ مؤلفه های سبک های هیجانی (نگرش به زندگی، تاب آوری، شهود اجتماعی، خودآگاهی، حساسیت به زمینه و توجه) افراد متأهل با و بدون تعارض زناشویی، تفاوت معناداری وجود دارد. وجود تعارض های حل نشده در روابط زناشویی موجب کاهش ظرفیت ذهنی سازی و سلامت هیجانی افراد در رابطه می شود. ازاین رو، این نتایج لزوم فراهم سازی تمهیداتی برای ارتقای ظرفیت ذهنی سازی و سبک های هیجانی زوجین پرتعارض را آشکار می سازد.
تبیین مدل پارادایمی فردیت یافتگی در ازدواج جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
493 - 514
حوزههای تخصصی:
هدف: الگوهای ازدواج در هر جامعه متناسب با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متغیر است. این پژوهش با هدف واکاوی الگوی ازدواج جوانان در شهر تهران انجام شده است. روش: روش تحقیق کیفی از نوع نظریه بنیانی است. تعداد 28 مشارکت کننده با نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است.دیدگاه به ازدواج و عوامل، نقش خانواده، خویشاوندان، مراسم و سنت ها، آشنایی قبل از ازدواج، سن مناسب، شیوه همسرگزینی و راهبرد آنان محور سؤالات بوده و پس از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی داده های متنی، به ترتیب 138 مفهوم، 28 زیرمقوله و 13 مقوله و درون مایه اصلی « فردیت یافتگی » به دست آمد. یافته ها: دیرهنگامی ازدواج، همتایابی فرد مدار و خانواده داور، سنت پذیری تقلیل گرا و به ویژه در پسران، تمایل دوستی با جنس مخالف، آسان گیری جنسی، بعضاً گرایش به ازدواج غیررسمی (عقد موقت، هم خانگی) به عنوان راهبرد مشاهده می شود. نتیجه گیری: امکانات اقتصادی و معیشتی، مناسبات نگرشی، ارزشی و کنشی میان دو جنس، از عناصر اصلی شکل گیری این الگوست. بازتولید فرهنگ ایرانی در ترویج ازدواج آسان، تربیت و مهارت آموزی و حمایت های اقتصادی به عنوان راهکار پیشنهاد می شود.
رابطه رضایت جنسی و نگاه جنسیتی با گسست خانواده (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
437 - 459
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی وجود دارند که کارکردهای خانواده را دچار اختلال می کنند و ممکن است به گسست خانواده منجر شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت جنسی و نگاه جنسیتی با گسست خانواده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعه آماری افرادِ ساکن در مناطق 5، 7 و 8 شهر تبریز هستند که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری بررسی شده اند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای انتخاب نمونه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین رضایت جنسی با گسست خانواده رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، به طوری که هرچقدر رضایت جنسی زوجین در زندگی زناشویی بیشتر باشد، گسست خانواده کمتر اتفاق می افتد. همچنین یافته ها حاکی است، بین نگرش جنسیتی سنتی با گسست خانواده رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارتی، هرچقدر نگرش جنسیتی سنتی افراد بیشتر باشد، احتمال گسست خانواده بیشتر می شود. نتایج نشان می دهد در صورت همسان بودن زوجین در زمینه تحصیلی و بالاتر بودن سطح تحصیلات، بنیان خانواده کمتر دچار اختلال می شود. بخش دیگری از نتایج گویای آن است که گسست خانواده در بین زوجینی که مشاغل مناسبی از نظر جایگاه اجتماعی دارند، کمتر رخ می دهد.
نقش تعدیل گری ظرفیت تأملی مادر در رابطه بین خلق وخوی کودک با کیفیت رابطه مادر- کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
519 - 531
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین رابطه خلق وخوی کودک با کیفیت رابطه مادر کودک و مشخص ساختن نقش تعدیل گرانه ظرفیت تأملی مادر در رابطه بین این دو متغیر بود. نمونه آماری شامل 270 مادر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسش نامه مزاج کودکی میانه، ظرفیت تأملی والدین و مقیاس رابطه کودک مادر پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. تحلیل یافته ها نشان داد که به جز مؤلفه حواس پرتی، بقیه مؤلفه های خلق وخوی کودک رابطه معناداری با کیفیت رابطه مادر کودک داشتند. همچنین هر سه مؤلفه ظرفیت تأملی مادر شامل پیش ذهنی سازی، اطمینان به وضعیت ذهنی و علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی، ارتباط معناداری با کیفیت رابطه مادر کودک داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون برای بررسی فرضیه تعدیلگری ظرفیت تأملی مادر نشان داد که پیش ذهنی سازی مادر تعدیلگر معنادار رابطه سطح فعالیت کودک، پیش بینی پذیری و ثبات فراخنای توجه با کیفیت رابطه مادر کودک بود. همچنین علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی در مادر نیز به طور معناداری تعدیل کننده رابطه پیش بینی پذیری و ثبات فراخنای توجه با کیفیت رابطه مادر کودک بود. در بقیه موارد، تعدیلگری مؤلفه های ظرفیت تأملی مادر در ارتباط مؤلفه های خلق و خوی کودک با کیفیت رابطه مادر-کودک تأیید نشد.
تأثیر آموزش مبتنی بر الگوی روان شناختی شکوفایی بر بخشش در مادران دانش آموزان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
255 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روان شناختی شکوفایی بر بخشش مادران دانش آموزان کم شنوا بود. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل 98 نفر مادران دانش آموزان کم شنوای شهر کاشان، در سال تحصیلی 1401-1400 می شد که از بین آن ها 28 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در یک گروه آزمایش (13 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. جلسات آموزش مبتنی بر بسته آموزشی شکوفایی سلیگمن (2011) در 10 جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه گرایش به بخشش هارتلند (2005) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله باعث افزایش معنادار بخشش و خرده مقیاس های بخشش خود، دیگران و موقعیت در مرحله پس آزمون می شود (01/0P<). نتایج آزمون بنفرونی نشان داد میزان افزایش نمرات پس آزمون در مرحله پیگیری هم نسبتاً پایدار بود. بر اساس یافته ها، برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی روان شناختی شکوفایی در بهبود بخشش مادران دانش آموزان کم شنوا مؤثر بود. بنابراین، از این برنامه می توان برای بهبود بخشش مادران استفاده کرد و در مدارس نیز از آن بهره مند شد.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی در زوجین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
217 - 235
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد مطلوب خانواده، سازگاری زناشویی است. عوامل مختلفی با سازگاری زناشویی مرتبط هستند؛ از جمله آن ها می توان به احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر نیز پیش بینی سازگاری زناشویی براساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی می باشد. روش این مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش، همه افراد متأهل ساکن در شهر تهران هستند. به این صورت که 231 نفر به روش نمونه گیری در دسترس برای تکمیل پرسش نامه ها در فضای مجازی به صورت آنلاین انتخاب شدند. پرسش نامه ها عبارت بود از سازگاری زناشویی (MAT)، احساس تنهایی (UCLA)، اضطراب مرگ (DAS) و معنای زندگی (MLQ). داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که سازگاری زناشویی به ترتیب با احساس تنهایی رابطه منفی و معنادار و با معنای زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد و با اضطراب مرگ ارتباط معناداری ندارد. همچنین متغیرهای احساس تنهایی و معنای زندگی سازگاری زناشویی را پیش بینی می کرد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که احساس تنهایی و معنای زندگی نقش بسزایی در سازگاری زناشویی همسران دارند.
همبستگی و تضاد در روابط فرزندان بزرگ سال و والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
91 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل طبقه پنهان و نرم افزار Mplus به گونه شناسی روابط فرزندان بزرگ سال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، زنان و مردان هجده سال و بالاتر شهر تهران بودند که حداقل یک والد زنده داشتند و با والدین خود هم سکنا نبوده اند. ابزار به کارگرفته شده پرسش نامه بوده و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ۱۰۰۰نفری از 30 حوزه شهر تهران انتخاب شده است. نتایج نشان داده: الگوی روابط فرزندان بزرگ سال با پدر و مادر تقریباً یکسان بوده و چهار گونه رابطه هماهنگ، عاطفی، اجباری، و ناسازگار شناسایی شده که متأثر از شرایط ساختاری بوده اند. روابط هماهنگ بیش از ۵۰ درصد و روابط عاطفی بیش از ۳۰ درصد را به خود اختصاص داده اند. روابط اجباری در سطح پایین و در مادران بیش از پدران (۵/۵ در برابر ۵/۳) بوده و روابط ناسازگار نیز در سطح پایین و در پدران بیش از مادران بوده است (۶/۸ در برابر ۷/۳). با افزایش فاصله جغرافیایی شانس قرارگرفتن در گونه های عاطفی و ناسازگار افزایش یافته است. روابط ناسازگار در افرادی که پدرانشان طلاق گرفته یا بدون همسر بوده اند، بیش از دیگر گونه ها گزارش شده است. کیفیت رابطه با والدین، در گونه هماهنگ و عاطفی، بالاتر از گونه اجباری و به ویژه گونه ناسازگار بوده است. به طور کلی می توان گفت در روابط میان فرزندان بزرگ سال و والدین در شهر تهران، همبستگی نسلی غالب بوده و تضاد نسلی شایع نیست.
پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس روابط موضوعی و شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
40 - 62
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواس فکری _عملی می تواند منجر به فاصله عاطفی و فیزیکی در بین زوجین شود. کنترل بیش از حد بر احساسات، مانع خود انگیختگی در رابطه و مختل شدن صمیمیت می شود که این مسئله یک مشکل اساسی برای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری _ عملی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس روابط موضوعی و شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس فکری_ عملی انجام گردید.پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از لحاظ جمع آوری اطلاعات همبستگی از نوع رگرسیون بود. غربالگری در بین 500 زوج با توجه به معیارهای ورود انجام شد و 136 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شد. نتایج آزمون پیرسون نشان می دهد که روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 دارد و شناخت اجتماعی با صمیمیت زناشویی، روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن رابطه معناداری ندارد. شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. از سوی دیگر با ارتقای کیفیت روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن می توان گامی موثر در جهت افزایش صمیمیت زناشویی زوجین دارای نشانگان وسواس برداشت
تحلیل محتوای کتب درسی پایه اول ابتدایی براساس میزان توجه به موضوع برابری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
445 - 458
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل محتوای کتب درسی پایه اول ابتدایی براساس میزان توجه به مولفه های برابری جنسیتی است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا با روش آنتروپی شانون می باشد. واحد تحلیل صفحات (تصاویر، متن، سوالات و تمارین) با 6 شاخص و 26 زیر شاخصِ مورد تاکید اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد. نتایج تحلیل در مطالعه محتوای کتب درسی پایه اول ابتدایی نشان داد که از میان 6 شاخص مورد بررسی، بیشترین فراوانی و ضریب اهمیت، متعلق به شاخص اجتماعی(wj=0.731 برای مردان و wj=0.671 برای زنان ) و کمترین فراوانی و ضریب اهمیت متعلق به شاخص سیاسی است(wj=0.039 برای مردان wj=0.00برای زنان) است. همچنین نتایج حاکی از آن است نقش های زنان در موقعیت های مختلف سیاسی(بیشتر شکاف بین زن و مرد)، سلامت و شانس زندگی نسبت به مردان انعکاس کمرنگی در کتب درسی این پایه دارند. کلمات کلیدی: برابری جنسیتی، کتب درسی پایه اول ابتدایی، تحلیل محتوا، آنتروپی شانون . .
رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده در نوجوانان: نقش میانجی ایمنی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
533 - 550
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر یکی از مسائل بااهمیت در دوران نوجوانی است. ارتباط بین تعامل والدین با نوجوانان و امنیت هیجانی آن ها در این زمینه مورد توجه می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان با توجه به نقش میانجی ایمنی هیجانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. 300 دانش آموز از دبیرستان های شهر کرم انشاه به روش خ وشه ای طبق ه ای انتخاب ش دن د و پرسش نامه های «خطرپذیری نوجوانان ایرانی»، «الگوهای ارتباطی خانواده»، و «ایمنی هیجانی» را پاسخ دادند. داده های گردآوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS-25 و Lisrel-8.8 و با روش های ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 > P). همچنین ایمنی هیجانی میانجی بین این ارتباط می باشد (05/0 > P). با توجه به یافته های این پژوهش، می توان گفت که خانواده و شبکه تعاملی که در آن وجود دارد، از راه الگوهای ارتباطی گوناگون خود در بروز یا عدم بروز رفتارهای پرخطر در نوجوانان نقش بسیار مهمی دارد که البته در این بین، میزان ایمنی هیجانی نوجوانان نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.
کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی: نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
688 - 701
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی در رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی در زنان متأهل شهر اهواز بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل ۲۰ تا ۵۰ ساله شهر اهواز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان گذشته بود و بر این اساس، ۲1۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش مقیاس تمایزیافتگی (DSI_R)، مقیاس کیفیت رابطه مادر شوهر و عروس (QMDRS)، مقیاس همدلی زناشویی(BEA) و مقیاس کیفیت روابط زناشویی(MMQ) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق همبستگی ساده و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار 22SPSS/ انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی، همبستگی مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد همدلی زناشویی کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی را تعدیل می کند؛ اما تمایزیافتگی تعدیل کننده رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی نیست. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت به رغم اینکه کیفیت رابطه زناشویی با متغیرهای مختلفی مرتبط است و از آن ها اثر می پذیرد، همدلی زناشویی در رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی به عنوان یک عامل مؤثر و تسهیل کننده عمل می کند و باعث کمترشدن تعارض ها در این رابطه می شود.
سازگاری و مشاجرات زناشویی زوجین در دوران شیوع کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
561 - 572
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا و میزان شیوع آن در جامعه مشکلات روان شناختی زیادی را به دنبال دارد. هدف پژوهش حاضر سازگاری و مشاجرات زناشویی زوجین در دوران شیوع کووید 19 بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کل زوجین زیر 40 سال یکی از شهرستان های غرب ایران تشکیل دادند. از میان این زوجین 79 نفر به صورت حضوری و آنلاین در پژوهش شرکت نمودند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سازگاری زوجی اصلاح شده [RDAS] (باسبی و همکاران، 1995) و مقیاس محقق ساخته مشاجرات زناشویی (1399) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که در میان زوجین میانگین سازگاری زناشویی و ابعاد آن (توافق، رضایت و انسجام) در زمان شیوع کووید 19 کاهش و میزان مشاجرات زناشویی (داد زدن، پرخاشگری کلامی، دعوای فیزیکی، قهر کردن، تهدید کردن، توهین کردن و تحقیر کردن) افزایش یافته است. نتایج تلویحات مهمی درباره توجه به پیامدهای زناشویی ویروس کرونا در میان زوجین دارد و برنامه ریزی در جهت کاهش مشکلات زناشویی به صورت حضوری و آنلاین در این زمینه پیشنهاد می شود.
سالاری در دین زردشتی و مشابهت های آن با انواع سرپرستی در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
59 - 72
حوزههای تخصصی:
در هر دو دیانت زردشتی و اسلام، خانواده گروهی اجتماعی به حساب می آمد و همین امر اقتضا می کرد مقامی آن را هدایت کند. این مسئولیت به پدر/شوهر محول شده بود و وی به عنوان سالار یا سرپرست خانواده محسوب می شد. بررسی مسئله فوق در دو دین زردشتی و اسلام نشان می دهد که وجوه مشترک چشمگیری بین دو دیانت یادشده در این زمینه وجود دارد. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سالاری یا سرپرستی در دین زردشتی و اسلام است. نتایج حاصله از پژوهش نه تنها به تبیین و تحلیل موضوع سالاری یا سرپرستی در هرکدام از این دو دین خواهد انجامید، بلکه وجوه اشتراک و افتراق دو دین را نیز در این زمینه روشن خواهد کرد.
پریشانی روان شناختی در طول دوره کرونا: نقش پیش بینی کننده ویژگی های دموگرافیک، سبک دلبستگی بزرگ سالان و سرشت عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
407 - 422
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ویژگی های دموگرافیک، سبک دلبستگی و سرشت عاطفی در پیش بینی پریشانی روان شناختی در دوره کرونا بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان شهر گنبد کاووس بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 370 نفر به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از مقیاس پریشانی روان شناختی، مقیاس سبک دلبستگی بزر گ سالان، سرشت عاطفی و پرسش نامه ویژگی های دموگرافیک. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در گروه با پریشانی روان شناختی متوسط تا حاد در مقایسه با گروه بدون پریشانی سطح تحصیلات (12/1=OR)، متأهل بودن (87/0=OR)، خلق مضطرب (58/1=OR) به عنوان عوامل خطر پریشانی، متغیر وضعیت اقتصادی (03/1=OR)، جنسیت (58/0=OR)، اعتماد به نفس (98/0=OR) و سبک اجتنابی (92/0=OR) به عنوان عوامل محافظت کننده در دوره کرونا شناسایی شدند. به همین ترتیب، در گروه با پریشانی روان شناختی متوسط تا حاد در مقایسه با گروه پریشانی خفیف، افسرده خویی (32/1=OR) و خلق ادواری (17/1=OR) به عنوان عوامل خطر و جنسیت (15/1=OR)، وضعیت اقتصادی (23/0=OR) به عنوان عوامل محافظت کننده شناسایی شدند. لذا شایسته است این مهم مورد توجه روان شناسان و تصمیم گیرندگان این حوزه قرار گیرد.
بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه سوءاستفاده روان شناختی از همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
147 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه سوءاستفاده روان شناختی از همسر، در میان زنان آسیب دیده ایرانی بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود و نمونه شامل 342 نفر از زنان آسیب دیده بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های مقیاس سوءاستفاده روان شناختی از همسر (EAPA-P) و مقیاس تاکتیک های حل تعارض (CTS-2) را تکمیل نمودند. نتایج پایایی برای خرده مقیاس راهبرد های مستقیم و راهبرد های غیرمستقیم، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 91/0 و 90/0 به دست آمد. به عنوان نشانگر یا شاخص روایی، همبستگی عامل های مقیاس سوءاستفاده روان شناختی از همسر (EAPA-P)، با خرده مقیاس خشونت روانی و جسمانی، مقیاس تاکتیک های حل تعارض (CTS-2) مثبت و معنادار به دست آمده است (01/0 P<). همچنین همبستگی عامل های مقیاس سوءاستفاده روان شناختی از همسر (EAPA-P) با خرده مقیاس مذاکره، منفی به دست آمده است (05/0 P<). شاخص نیکویی برازش 90/0، برازش تطبیقی 95/0 و ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد 067/0 به دست آمد که نشان می دهد، مدل دوعاملی پرسش نامه با داده ها برازش دارد و مدل تأییدشده است؛ در مجموع، می توان گفت که این پرسش نامه ویژگی های یک آزمون روا و پایا را دارد که می توان در موقعیت های پژوهشی و مشاوره ای از آن استفاده کرد.
بررسی تطبیقی حقوق غیر مالی زوجین در نظام حقوق خانواده ایران و کانادا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 103
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تطبیقی حقوق و تکالیف غیرمالی زوجین در قوانین ایران و کانادا است. روش : پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. از مهمترین مواد غیرمالی بررسی شده در این پژوهش، حق ریاست و جایگاه مرد در خانواده است. این مهم باعث شده سایر موارد مطروحه همچون؛ حق حضانت، اشتغال، همزیستی و حسن معاشرت ذیل این عنوان بررسی شود. یافته ها: یافته های تحقیق حاصل از تطبیق حقوق غیرمالی زوجین در نظام حقوق خانواده ایران و کانادا نشان می دهد که در ایران، حقوق زنان و وظایف زوجین بیشتر تحت تأثیر اصول شرعی و فقهی قرار دارد، در حالی که در کانادا، حقوق زنان و وظایف زوجین بر اساس قوانین مدنی و حقوق بشر تعیین می شود. همچنین در کانادا تمرکز بر روی حقوق فردی و منافع بهترین فرزند است در حالی که در ایران تمرکز بر روی اصول شرعی و وظایف والدینی است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مقاله و با بررسی قوانین داخلی ملاحضه شد که تبعیت زن از شوهر و دخالت شوهر در آزادی های فردی و اجتماعی او اعم از حضانت تا اشغال و حضور در جامعه، نشان دهنده این است که گرچه قانون گذار سعی کرده به فراخور تحولات جامعه تغییراتی را اعمال کند اما فاصله زیادی با استاندارد های موجود در نظام حقوق خانواده کانادا و میثاقین و کنوانسیون های بین المللی دارد.
مسئولیت مدنی والدین مبتلا به بیماری های خطرناک، موضوع تبصره ماده 23 قانون حمایت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
297 - 325
حوزههای تخصصی:
حریم خصوصی افراد در حقوق، امری پذیرفته شده است و امکان دخالت حاکمیت، جز در موارد محدود قانونی وجود ندارد. یکی از مصادیق این مداخله در ماده 23 قانون حمایت خانواده و تبصره آن وجود دارد و بیانگر امکان مطالبه گواهی پزشکی، دال بر عدم اعتیاد به موادمخدر و عدم ابتلا به بیماری های موضوع ماده برای ثبت ازدواج است. به علاوه، تبصره ماده مذکور در صورت وجود بیماری های مسری و خطرناک، انجام مراقبت و نظارت که شامل منع تولید نسل هم می شود را لازم دانسته است. پرسش آن است که در صورت عدم رعایت این مقرره و تولید نسل، چه مسئولیتی برای والدینی که علی رغم هشدار به بچه دارنشدن، خواسته یا ناخواسته دارای فرزند شده اند وجود دارد؟ چراکه مطابق این ماده، در صورت وجود بیماری و توافق زوجین، نکاح و ثبت آن میسر است و در موارد امکان خسارت به جنین، به دلیل وجود بیماری، باید مراقب باشند فرزنددار نشوند؛ زیرا انتقال بیماری به فرزند آن ها احتمال بالایی دارد. با این حال، روشن نشده که اگر والدین بی توجه به این امر اقدام به فرزندآوری نمایند، آیا مسئولیتی خواهند داشت یا خیر و در صورت پاسخ مثبت، جبران خسارت به چه ترتیب باید باشد. به نظر می رسد با توجه به مبانی و مصالح موجود در این موضوع، می توان مسئولیت مدنی والدین را محرز دانست؛ زیرا این طفل به راستی متحمل زیان های مالی و معنوی می گردد. برای جبران می توان از روش های متناسب بهره برد و ضمناً روش پرداخت مستمری با توجه به خسارت مطرح در این موارد، پیشنهاد مناسبی به نظر می رسد.