فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
363 - 375
حوزههای تخصصی:
در حقوق موضوعه متاثر از فقه امامیه اختیار طلاق با زوج است. امکان اعمال مطلق و بدون دلیل طلاق توسط زوج منجر به سست شدن نهاد خانواده گردیده است. حال پرسش اصلی این است که آیا برای کاهش طلاق بدون دلیل موجه، می توان حق طلاق را ضمن عقد نکاح یا عقد دیگری منع یا محدود کرد؟ در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی پس از شرح آرا و ادله قائلین به بطلان، آرا و ادله قائلین به مشروعیت شرط تبین می شود. این پژوهش با تمسک به آیات و روایات، قواعد فقهی از جمله قاعده لاضرر، عدالت، اصل حمایت از خانواده و آزادی قرارداد ها، ضمن بررسی محیط نزول قرآن کریم و منع سوءاستفاده از حق طلاق، تحدید قراردادی حق طلاق زوج به صورت شرط فعل و مقید را مشروع می داند. یعنی زوج به عنوان شرط فعل متعهد می گردد به غیر از موارد خاصی همچون ناتوانی از مسائل خاص زناشویی یا نافرمانی، اقدام به طلاق همسر خویش نکند.
اثربخشی روش آموزشی فرزندپروری ذهن آگاهانه در استرس فرزندپروری و کیفیت زناشویی مادران کودکان کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
303 - 317
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فرزندپروری ذهن آگاهانه در استرس فرزندپروری و کیفیت زناشویی مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و در دو مرحله پیش آزمون پس آزمون بود. جامعه آماری همه مادران دارای کودک زیر 18 سال مبتلا به کم توانی ذهنیِ مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر ایذه بودند که از بین آن ها 30 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های استرس والدگری (آبیدین، 1991) و کیفیت زناشویی (نورتن، 1983) بود. آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه به شیوه گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار بر گروه آزمایش اجرا شد. گروه گواه در طی این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، حاکی از کاهش میانگین نمرات استرس فرزندپروری و افزایش میانگین کیفیت زناشویی در مرحله ی پس آزمون و پایداری این اثر در مرحله 2 ماه پی گیری بود (05/0). آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه می تواند در بهبود سلامت روانی خانواده های کودکان کم توان ذهنی نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
درمانی اجتماعی هیجانی مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و ارتباط بر راهبردهای مقابله ای در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
361-374
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و ارتباط درمانی اجتماعی-هیجانی بر راهبردهای مقابله ای زوجین انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه مورد مطالعه شامل زوجینی بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره شهرستان اردبیل مراجعه کرده بودند. 45 زوج به صورت در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. آزمودنی های گروه های آزمایشی 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه راهبردهای مقابله ای گردآوری شد. نتایج آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد بین سه گروه در نمرات پس آزمون جستجوی حمایت اجتماعی، حل مساله ، مسئولیت پذیری، فاصله گیری و گریز و اجتناب تفاوت معنی داری وجود داشت(0/01> P). نتایج آزمون توکی نشان داد که در حل مساله و مسئولیت پذیری، میانگین نمرات «گروه واقعیت درمانی از گروه کنترل» و در حمایت اجتماعی، فاصله گیری و گریز و اجتناب، میانگین نمرات «گروه ارتباط درمانی اجتماعی-هیجانی از گروه کنترل» به طور معناداری متفاوت بود (0/01> P). بر حسب نتایج واقعیت درمانی و ارتباط درمانی اجتماعی-هیجانی منجر به افزایش راهبردهای جستجوی حمایت اجتماعی، حل مساله، مسئولیت پذیری و کاهش فاصله گیری و گریز و اجتناب شد.
رابطه میان سبک های دفاعی وکیفیت ارتباط زوجین در خانواده: نقش واسطه ای سبک های حل تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
247 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دفاعی و کیفیت روابط زوجین با نقش واسطه ای سبک های حل تعارض زناشویی بود. از میان زوجین شهرستان جم، 244 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های سبک های دفاعی آندروز، سبک های حل تعارض رحیم و کیفیت ارتباط زوجین خوشکام را تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق تحلیل مسیر و با نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در میان سبک های دفاعی، سبک رشدنایافته و رشدیافته و در میان سبک های حل تعارض، سبک های یکپارچه، اجتناب کننده، مصالحه و ملزم شده، روابط معنی داری با کیفیت روابط زوجین دارند. در بررسی روابط غیرمستقیم پژوهش نیز مشخص شد که سبک های حل تعارض یکپارچه و ملزم شده، رابطه بین سبک دفاعی رشدنایافته و کیفیت ارتباط زوجین را واسطه گری می کنند. همچنین سبک های حل تعارض یکپارچه و مصالحه نیز به عنوان متغیر واسطه ای، رابطه میان سبک دفاعی رشدیافته و کیفیت رابطه زوجین را تحت تأثیر قرار می دهند. لذا می توان نتیجه گرفت که بررسی سبک های دفاعی و همچنین سبک های حل تعارض در جهت پیش بینی و بهبود کیفیت روابط زوجین مفید است.
واکاوی دگرگونی های خانوادگی در فرایند گذارِ زندگی مشترک زنان و مردان با کمک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
145 - 166
حوزههای تخصصی:
این جستار یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که با هدف واکاوی دگرگونی های خانوادگی زندگی مشترک زنان و مردان به روش کیفی، با راهبرد نظریه داده بنیاد مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تمامی مردان و زنان متأهل شهر تهران بودند که پژوهشگر با توجه به هدف خود با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و نمونه های در دسترس نمونه های خود را انتخاب کرد. در نهایت تعداد 19 نفر در این فرایند مشارکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه باز و مصاحبه حضوری بود، پرسش های مقدماتی زیر نظر استاد راهنمای رساله دکتری تهیه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و اصلی انجام گرفت. در نتیجه فرایند کدگذاری، در نهایت پدیده اصلی با عنوان دگرگونی های خانوادگی با موضع گیری های ناهمسو مفهوم سازی شد که شامل مقوله های محوری برداشت های دوگانه از دگرگونی خانوادگی و سازگاری و پذیرش اجباری دگرگونی ها مقوله بندی شد. مشارکت کنندگان علل، زمینه ها و شرایط مداخله گر متفاوتی را در شکل گیری این دگرگونی های خانوادگی عنوان کرده اند که به پیامدهای متفاوتی انجامید. این پیامدها در مقوله اصلی تغییر الگوهای پذیرفته شده خانوادگی با مقولات محوری فردگرایی مدرن، دگرگونی کارکردمحور و تغییر نقش ها مقوله بندی شد. البته مشارکت کنندگان از استراتژی های متفاوتی برای مواجهه با این دگرگونی ها استفاده کردند که در فرایند کدگذاری در دو مقوله محوری درک موقعیت و ابعاد خانواده مفهوم سازی شد.
ناباروری و راهبرهای کنار آمدن با آن در زنان و مردان مراجعه کننده به پژوهشکده علوم تولید مثل یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
473 - 492
حوزههای تخصصی:
ناباروری در ایران با توجه به بستر فرهنگی و اجتماعی جامعه، تأثیرات عمیقی بر بسیاری از جنبه های زندگی افراد نابارور دارد. در این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی و روش تحلیل پدیدارشناختی، ابعادی از تجربه ناباروری و راهبردهای کنار آمدن با آن در زنان و مردان مراجعه کننده به پژوهشکده علوم تولید مثل یزد واکاوی می شود. مشارکت کنندگان در این پژوهش 32 زن و مرد نابارور هستند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از تحلیل مصاحبه ها دو تم «ناباروری مسأله محوری و نیازمند حمایت همه جانبه» و «ناباروری رویدادی منفی در چرخه زندگی و تا حدودی قابل پذیرش و کم اهمیت» به ترتیب برای زنان و مردان نابارور استخراج شد. بر اساس یافته ها، فرزندآوری جلوه ای از هویت زنانگی و مردانگی تلقی می شود. برای زنان محیط خانه توأم با سکوت، ترس و نگرانی، محیط خانواده همسر تنش زا و آزاردهنده است. زنان همواره پیشتاز درمان هستند و بر تکرار آن پافشاری می کنند و با پذیرش ناباروری به مثابه مسأله، جست وجوی مداوم درمان، تقدیرگرایی، حضور در محیط های کودک محور و توجه به کودکان تلاش می کنند با شرایط ناباروری کنار بیایند. مردان فرزندان را به عنوان بخشی از هویت خود و تداوم نسل و نام خانواده می پندارند. اغلب جست وجوی درمان برایشان ناخوشایند است. برای رهایی از پیامدهای ناباروری راهبردهایی نظیر انکار، کم اهمیت جلوه دادن ناباروری، بی توجهی به نظر دیگران، تمرکز بر کار و فعالیت را به کار می بندند. این مطالعه نشان داد که علاوه بر جنبه های درمانی و پزشکی ناباروری، جنبه های مختلف عاطفی، اجتماعی، فرهنگی، ارتباطی، شناختی و اقتصادی ناباروی نیز نیازمند توجه است.
شناسایی مهارت های غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
328 - 351
حوزههای تخصصی:
ازدواج رابطه منحصربه فردی است که غنی سازی روابط زوجین، نقش مهمی در تحکیم و رضایت مندی آن دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهارت های غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر فرهنگ بر مبنای روش شناسی کیو انجام شد. برای ایجاد فضای گفتمان با 24 نفر از افراد عادی و 16 نفر از افراد متخصص در حوزه خانواده در استان خراسان شمالی، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. 34 عبارت توسط متخصصان به ترتیب اولویت دسته بندی شدند. تحلیل عاملی دسته کیو با چرخش واریماکس، حاکی از وجود شش عامل بود. یافته ها نشان داد که از دید متخصصان حوزه خانواده، مهم ترین مهارت ها برای غنی سازی زندگی زناشویی به ترتیب عبارت اند از: خودشناسی و آگاهی از تفاوت های شخصیتی، مهارت های ارتباطی، واقع نگری، مهارت های دینی و معنوی، مدیریت هیجانی و آگاهی از چرخه تکاملی خانواده. براساس عامل های شناسایی شده، محتوای پروتکل آموزشی برای غنی سازی زندگی زناشویی در هشت گام ارائه شد. نتایج این پژوهش می تواند برای آموزش به زوج هایی که در آغاز مسیر زندگی زناشویی هستند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین مشاوران خانواده و ازدواج می توانند از یافته های پژوهش برای آموزش های پیش از ازدواج و آموزش به زوجینی که در سال های اول زندگی مشترک هستند استفاده کنند.
نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
685 - 703
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران و والدینشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها 446 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های خودپنداره راج کمار ساراسوت، دلبستگی هازن و شیور، و خودشناسی انسجامی قربانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) و خودشناسی انسجامی بر خودپنداره معنی دار بود. همچنین خودشناسی انسجامی در رابطه بین سبک های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان نقش میانجی داشت. بر این اساس، سبک های دلبستگی والدین با میانجی گری خودشناسی انسجامی می توانند خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
استانداردهای والدین ایرانی درباره عروس و داماد مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
23 - 38
حوزههای تخصصی:
ساختارهای شناختی ابعاد مهمی از ارزیابی ها در روابط هستند. از طرفی در ایران خانواده های همسران، نقش مهمی در کیفیت روابط زناشویی دارند. تحقیق حاضر به مطالعه بخشی از این شناخت ها یعنی استانداردها از منظر والدین ایرانی درباره عروس و داماد مطلوب، با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری، پرداخته است. بدین منظور با 20 نفر از والدین دارای حداقل یک عروس یا داماد، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. میانگین سنی مادران و پدران به ترتیب 5/57 و 5/58 سال بود. داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. چهار مضمون اصلی شامل ویژگی های مطلوب زوجی و ارتباط با همسر، ویژگی های مطلوب ارتباط با خانواده همسر، ویژگی های مطلوب خانوادگی و قابلیت های مطلوب فردی درباره عروس و داماد مطلوب به دست آمد. دلایل استانداردها عبارت اند از: تسهیل کننده رابطه مطلوب بین همسر فرزند با فرزند، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین همسر فرزند با خانواده، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین فرزند با خانواده همسرش، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین خانواده با خانواده همسر، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین نوه با خانواده و آسیب نرساندن به رابطه بین فرزند با خانواده. استانداردهای والدین به مضامین راهبردهای دوگانه «تحقق استانداردها قبل از ازدواج» و «واکنش به تحقق نیافتن استانداردها بعد از ازدواج» اشاره دارد. جوهره استانداردها، حفظ انسجام خانواده است.
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
505-518
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل مدارس شهر گنبد کاووس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانش آموزان متاهل مدارس بزرگسال شهر گنبد کاووس بودند. 30 دانش آموز بر اساس نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. شرکت کننده ها، مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی به مدت 90 دقیقه دو بار در هفته شرکت کردند. تحلیل کووایانس نشان داد که آموزش ایماگوتراپی منجر به کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است (001/0 ≥ P). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش ایماگوتراپی یک روش مناسب برای کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل است.
اثربخشی آموزش «مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» در کاهش نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۹
357-373
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها نشان داده اند که نارضایتی زناشویی با مجموعه وسیعی از مسائل و مشکلات فراگیر فردی و بین فردی همراه است. اقدامات مداخله ای نیز عمدتاً بر اساس نتایج چنین مطالعاتی و با هدف کنترل آن ها طرح و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش «الگوی مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» در کاهش نارضایتی زناشویی صورت گرفت. در این بررسی 28 زوج (56 آزمودنی) بر اساس علاقه، مصاحبه تشخیصی و نمرات مربوط به پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت هشت جلسه هفتگی در برنامه آموزشی «مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» شرکت کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که اگرچه الگوی ترکیب خطی ابعاد رضایت زناشویی در متمایز کردن سطوح متغیر گروه مؤثر بود، اما سه مؤلفه ارتباطی روابط زناشویی، بستگان و دوستان و ازدواج و فرزندان به میزان قابل توجهی بیشتر از شش مؤلفه دیگر تحت تأثیر مداخله مورد نظر در بررسی حاضر قرار گرفتند. بر این اساس می توان گفت اصلاح الگوی مکالمه زوجین از طریق اصلاح تحریف های شناختی و نیز کنترل و تنظیم هیجانی می تواند سطح رضایت زناشویی را تا حد قابل توجهی افزایش دهد.
آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عواطف مثبت نسبت به همسر در زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
633 - 648
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تاثیر آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر عواطف مثبت نسبت به همسر در زنان دچار طلاق عاطفی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل دارای طلاق عاطفی مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده شهر یزد در سال 1399 بود. کلیه زنان مراجعه کننده به این مرکز پرسش نامه طلاق عاطفی را تکمیل کردند. افراد مبتلا به طلاق عاطفی با روش تصادفی ساده به گروه های آزمایش و کنترل تخصیص داده شدند (هر گروه 20 نفر). هر دو گروه پرسش نامه عواطف مثبت نسبت به همسر را تکمیل کردند و گروه آزمایش هشت جلسه هفتگی 90 دقیقه ای در معرض آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. در پایان پرسش نامه مذکور مجدداً در هر دو گروه اجرا شد و در دوره پیگیری پس از 8 هفته هر دو گروه این پرسش نامه ها را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود عواطف مثبت نسبت به همسر در زنان متأهل دچار طلاق عاطفی می شود. بنابراین مهارت ACT باعث ارزیابی شناختی هیجان ها، کاهش احساسات منفی، افزایش احساسات مثبت و رفتار سازگارانه و درنهایت منجر به افزایش تنظیم شناختی هیجان می شود.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
121 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان پایه نهم شهر یزد بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پایه نهم شهر یزد در سال تحصیلی 98-97 بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی تعداد 260 نفر انتخاب شدند. پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، مهرورزی والدین بوری، مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و احساس تنهایی دهشیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و Amos-21 و آزمون های همبستگی، معادلات ساختاری و t مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که احساس تنهایی در رابطه مهرورزی والدین با اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای معناداری دارد اما در رابطه مهارت های اجتماعی با اعتیاد به اینترنت، نقش واسطه ای احساس تنهایی، معنادار نبود. همچنین اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی در پسران به صورت معناداری بیش از دختران و مهارت های اجتماعی در دختران به صورت معناداری بیش از پسران بود، ولی در مهرورزی والدین بین دختران و پسران تفاوت معناداری مشاهده نشد. لذا از طریق مهرورزی والدین و افزایش مهارت های اجتماعی و همچنین پر کردن خلأ احساس تنهایی در دانش آموزان می توان از اعتیاد به اینترنت تا حدودی جلوگیری کرد.
تعارض کار- خانواده و مکانیسم های دفاعی در زنان نابارور و بارور شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
455 - 466
حوزههای تخصصی:
از ناباروری به عنوان یک تجربه درماندگی یاد می شود که سلامت روان عمومی زنان را دچار مشکل می کند. نظریه روانکاوی ناباروری را یک پاسخ دفاعی به دوسوگرایی مرتبط با مادرگری و اهداف فردی می داند. پژوهش پیش رو با هدف بررسی قدرت تمایزگذاری دو متغیر تعارض کار- خانواده و مکانیسم های دفاعی در گروه زنان بارور و نابارور شاغل انجام شد. به منظور بررسی مسئله، دو پرسش نامه تعارض کار- خانواده و پرسش نامه سبک های دفاعی (DSQ) بر 47 نفر (%8/52) زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک ناباروری و 42 نفر (%2/47) زنان بدون مشکل باروری اجرا شد. نتایج اجرای تحلیل تابع تشخیص نشان داد که 7/67 درصد از گروه مورد بررسی بر اساس متغیرهای انتخاب شده قابل تمایز هستند (05/0>p، 14/10=2X، 85/0= Wilks’ Lambda). نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که زنان نابارور در مقایسه با زنان بارور تعارض های بیشتری در زمینه کار و نقش های زنانه دارند و در مقایسه با زنان بارور کمتر از مکانیسم های دفاعی رشدیافته استفاده می کنند. از دیدگاه روانکاوی می توان این نتیجه را به صورت سرکوب روان شناختی باروری تبیین کرد. عدم تحمل دوسوگرایی و تعارض بین اهداف و آرزوهای شغلی و مادرگری می تواند بر باروری اثر سرکوب کننده داشته باشد.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری- تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر کیفیت روابط زناشویی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری تلفیقی و زوج درمانی گاتمن بر کیفیت روابط زناشویی و صمیمیت زناشویی زوجین متعارض بود. در این پژوهش، از طرح آزمایشی تک موردی، از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. جامعه آماری شامل زوج های مراجع کننده به مرکز مشاوره شمیم در سال 1399 بود. نمونه شامل شش زوج بودند که با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و با توجه به نتایج پرسش نامه کیفیت روابط زناشویی (فلچر و همکاران، 2000)، جزء زوج های متعارض قرار گرفتند. آن ها به صورت تصادفی در دو گروه دسته بندی شدند. مشارکت کنندگان به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی (السون، 1981) و کیفیت روابط زناشویی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. سپس، با استفاده از پروتکل های درمانی گاتمن (گاتمن، 1397) و رفتاری تلفیقی (پورسردار، 1398)، در دو تا چهار مرحله خط پایه، مداخله 14 و 16جلسه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد اثربخشی روش گاتمن در مقایسه با روش رفتاری تلفیقی، از نظر اندازه تغییر، کلیت و ثبات، فراگیری و پایداری بیشتری داشته و تراز بهبودی زوج های متعارض در گروه گاتمن و رفتاری تلفیقی در مراحل پس از درمان و پیگیری، در متغیرهای کیفیت رابطه زناشویی به ترتیب 53/49 و 68/43 و در صمیمیت زناشویی 65/39 و 56/38 بوده است.
فلسفه وجودی حقوق خانواده از منظر اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
702 - 717
حوزههای تخصصی:
ازدواج و تشکیل خانواده از مهم ترین انتخاب های غیربازاری افراد در طول زندگی است که آثار اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی خاص خود را به همراه دارد. این انتخاب غیربازاری در بستری از نهادهای رسمی و غیررسمی صورت می پذیرد. منظور از نهاد، قاعده ی بازی است. این مقاله به دنبال آن است تا با استفاده از ادبیات علمی «اقتصاد خانواده» و «تحلیل اقتصادی حقوق»، به بررسی فلسفه وجودی حقوق خانواده بپردازد. از منظر اقتصادی، ازدواج را می توان به مثابه ی قرارداد بلندمدتی تلقی کرد که در آن، زوج و زوجه ملزم به انجام تعهداتی در قبال یکدیگرند و در نتیجه ی ایفای تعهدات خود، منافعی به دست می آورند. البته کسب این منافع، بستگی به سرمایه گذاری طرفین در رابطه دارد و ازهمین رو، هزینه ها و ریسک هایی را در پی خواهد داشت. نبودِ تقارن میان هزینه های ایجاد منافع در ازدواج و ریسک بهره مندی از آن ها در طول زمان، زمینه ی رفتار فرصت طلبانه را که همان مصادره منافع ناشی از ازدواج است، در زوج فراهم خواهد کرد (به ویژه در سال های آغازین ازدواج). در همین راستا، نهادهای متفاوتی در گذر زمان به منظور پوشش ریسک زوجه و جلوگیری از رفتار فرصت طلبانه ی زوج در جوامع مختلف ایجاد شده اند. از منظر اقتصادی، فلسفه ی وجودی حقوق خانواده، ایجاد سازوکار مناسب برای مدیریت و پوشش ریسک مزبور برای زوجه و ایجاد مانع بر سر راه رفتار فرصت طلبانه در زوج است که به طور مشخص در بسیاری از نظام های حقوقی در قوانین مربوط به طلاق تبلور می یابد.
بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی با نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
399 - 414
حوزههای تخصصی:
سلامت خانواده به تداوم و سلامت رابطه زوجی بستگی دارد و این رابطه هسته مرکزی نظام خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی با نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل شهر اصفهان انجام گرفت. در این پژوهش از روش توصیفی هم بستگی از نوع مدل یابی معادله های ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1401 بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس، تعداد دویست زن متأهل انتخاب شدند.
ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه استاندارد سبک های حل تعارض (رحیم، 1983)، پرسش نامه تمایزیافتگی خود (اسکورون و فرایدلندر1، 1998) و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی2 و همکاران، 2002) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادله های ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر توسط نرم افزار spss26 و برای تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه Amos24 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تمایزیافتگی خود و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، بین تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی و نیز بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های حل تعارض زوجی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود دارد (001/0p<). درنهایت، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی در زنان متأهل نقش میانجی داشت (001/0p<). در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد افراد تمایزیافته ای که از تنظیم هیجان های سازگارانه در تعارض های زناشویی استفاده می کنند، در صورت روبه رو شدن با تجارب هیجانی دشوار قادرند که به اندازه کافی این هیجان ها را مدیریت کنند و تعارض های زناشویی را کاهش دهند.
اثربخشی آموزش تلفیق دو روش راه حل مدار و روایتی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
649 - 672
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شده است. این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر کاشمر بود. 24 زن در آستانه طلاق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از پرسش نامه های صمیمیت زناشویی باگاروزی و ابراز وجود شرینگ استفاده گردید. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که تلفیق دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی اثربخشی معنی داری بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق دارد (p<0/05). همچنین، تلفیق دو رویکرد درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر زیر مقیاس های صمیمیت زناشویی اثر بخشی معناداری دارد؛ همچنین این اثربخشی تا مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود (p<0/05). بنابراین می توان گفت، تلفیق دو روش درمانی راه حل محور و روایت درمانی می تواند به ارتقای ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق بیانجامد .
اثربخشی آموزش مهارت فرزندپروری مثبت (Triple P) بر کیفیت رابطۀ مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
423 - 443
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت فرزند پروری مثبت بر کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری 30 نفر از مادران دارای کودکان طلاق بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی والدگری، کیفیت رابطه مادر-کودک و کنترل عواطف گردآوری شدند. برنامه فرزندپروری مثبت در 8 جلسه به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا گردید و بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نپذیرفت. دو گروه در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (فاصله یک ماهه) شرکت نمودند. نتایج تحلیل واریانس حاکی از آن بود که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از مداخله کنترل عواطف بیشتری نشان دادند و همچنین کیفیت رابطه مادر-کودک در گروه آزمایش بهبود یافت. برنامه فرزند پروری مثبت همچنین منجر به ارتقاء خودکارآمدی والدگری مادران شد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که از این برنامه جهت کمک به مادران دارای کودکان طلاق در راستای کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف استفاده کرد.
مدل یابی معادلات ساختاری تأثیر انعطاف پذیری روانشناختی بر گرایش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی گر هویت «من» در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
387 - 401
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر انعطاف پذیری روان شناختی بر گرایش به روابط فرازناشویی با نقش واسطه ای هویت من انجام گرفت. پژوهش حاضر، پژوهش همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود؛ جامعه آماری پژوهش کلیه زوجین شهر بیرجند بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و تعداد نمونه شامل 192 زوج (384 نفر) بود. پرسش نامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: پرسش نامه نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2006)، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندورال (2010) و نسخه دوم پرسش نامه عینی گسترش یافته منزلت هویت من بنیون و آدامز (1986). برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. بر اساس نتایج، اثر مستقیم انعطاف پذیری روان شناختی بر گرایش به روابط فرازناشویی، اثر مستقیم انعطاف پذیری روان شناختی بر هویت من و اثر مستقیم هویت من بر گرایش به روابط فرازناشویی مورد تأیید قرار گرفت. طبق نتایج، اثر غیرمستقیم متغیر انعطاف پذیری روان شناختی از طریق هویت من بر گرایش به روابط فرازناشویی مورد تأیید قرار گرفته است (01/0>P). بنابراین، انعطاف پذیری روان شناختی و هویت من تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه های پژوهشی و درمان گرایش به روابط فرازناشویی دارد.