مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
نقش میانجی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین مدل روابط میان تکبر، حرص و حسادت است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و حجم نمونه آن 384 نفر از دانشجویان دانشگاه خمین می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های اسلامی حرص- قناعت، تکبر- تواضع و نسخه تجدیدنظر شده حسادت برای جمع آوری داده ها استفاده شد که با استفاده از روش تحلیل مسیر و آزمون سوبل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. شاخص ها نشان از برازش مطلوب مدل ارائه شده و تأیید نقش میانجی حرص در رابطه بین کبر و حسادت دارد. نتایج نشان داد که صفت تکبر، ریشه بسیاری از احساس ها و صفات منفی از جمله حسادت خواهد بود که جا دارد به زیربناها، روابط و مکانیزم عمل این قبیل صفات اخلاقی بیشتر توجه شود.
مطالعه تعیین روابط علی انگیزه ها و رضایت گردشگران رویداد ورزشی: نقش میانجی درگیری ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
125 - 159
حوزه های تخصصی:
رویدادها جذابیت مقاصد و یکی از گزاره های کلیدی بازاریابی در ارتقاء اماکن به جهت جذب روزافزون گردشگران محسوب می شوند. از این رو هدف از پژوهش حاضر مطالعه تعیین روابط علی انگیزه ها و رضایت گردشگران رویداد ورزشی با ملاحظه نقش میانجی درگیری ذهنی بود. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده و به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری مورد نظر گردشگران غیرتهرانی حاضر در بازی برگشت، شهرآورد استقلال و پرسپولیس فصل 96- 1395 بودند. نمونه مکفی مبتنی بر نرم افزار PASS (382) نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی – طبقه ای انتخاب و با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3 نیز مورد تحلیل قرار گرفتند. با استناد به یافته های پژوهش مبنی بر اثرگذاری مستقیم، غیرمستقیم و معنی دار متغیرهای تحقیق، به مسؤولین برگزاری رویداد ورزشی پیشنهاد می شود که به منظور حفظ و جذب گردشگران در رویداد ورزشی توجهی ویژه بر جنبه های روانشناختی گردشگران داشته باشند؛ زیرا رضایتمندی آنان تا حد زیادی وابسته به این عوامل است.
دانشگاه و اقتصاد مقاومتی: بررسی تأثیر دانشگاهها بر تحقق اقتصاد مقاومتی با میانجی گری زیرساخت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش دانشگاهها در تحقق اقتصاد مقاومتی از طریق زیرساختهای منابع انسانی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. روش : جامعه پژوهش را اساتید دانشگاههای مازندران به تعداد تقریبی 3500 نفر تشکیل می دهند. پرسشنامه محقق ساخته این تحقیق، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، در بین 470 نفر از اعضای جامعه، توزیع و تعداد 420 پرسشنامه صحیح جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه بر زیرساخت فرهنگی با ضریب 76/0 تأثیر معناداری دارد. از طرفی، زیرساخت فرهنگی نیز با ضریب تأثیر 82/0 بر اقتصاد مقاومتی تأثیر دارد. همچنین زیرساخت فرهنگی نقش میانجی گیری ناقص را در ارتباط بین دانشگاه و تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تأثیر دانشگاه بر اقتصاد مقاومتی با حضور متغیّر زیرساخت فرهنگی به عنوان میانجی امکان پذیری بیشتری دارد. هرچند دانشگاه به طور مستقیم نیز بر اقتصاد مقاومتی تأثیر دارد.
بررسی ارتباط بین جامعه پذیری و رضایت شغلی با نقش میانجیگری اعتماد سازمانی کارکنان بانک صادرات
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین جامعه پذیری و رضایت شغلی با نقش میانجیگری اعتماد سازمانی در کارکنان بانک صادرات انجام شد. جامعه مورد بررسی کارکنان بانک صادرات استان کرمان بود که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه به تعداد ۱۰۰ نفر تعیین گردید. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه های جامعه پذیری (جونز، ۱۹۸۹)، پرسشنامه رضایت شغلی (لینز، ۲۰۰۳) و پرسشنامه اعتماد سازمانی (بوئه، ۲۰۰۲) صورت گرفت. به منظور سنجش فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار LISREL انجام گرفت. بررسی فرضیات تحقیق نشان داد جامعه پذیری بر اعتماد سازمانی و رضایت شغلی در سطح معنی داری ۵ در صد تاثیر مثبت و معنی داری داشت. همچنین اعتماد سازمان نیز بر رضایت شغلی تاثیر مثبت و معنی داری نشان داد. از طرفی نتایج آزمون نقش میانجی اعتماد سازمانی نشان داد، اعتماد سازمانی به طور کامل در رابطه بین جامعه پذیری و رضایت شغلی کارکنان میانجیگری می کند.
بررسی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه میان سرمایه فکری و عملکرد سازمانهای خدماتی با رویکرد BSC
منبع:
پژوهش های نوین در مدیریت کارآفرینی و توسعه کسب و کار جلد ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
120-142
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه میان سرمایه فکری بر عملکرد سازمانهای خدماتی با رویکرد BSC در شرکت آب و فاضلاب شهر یزد می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان شرکت آب و فاضلاب شهر یزد شامل کلیه مدیران، رؤسا، سرپرستان و پرسنل ستادی، نگهبانان و نیروهای خدماتی می باشد. با توجه به ویژگیها و شرایط جامعه آماری، روش نمونه گیری تصادفی ساده را در مقایسه با سایر روشهای نمونه گیری مطلوب تر ارزیابی گردید و جهت نمونه گیری از این روش استفاده شده است. حجم نمونه از طریق آزمون کوکران یا جدول مورگان تعیین شد. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه برای دوره زمانی فروردین تا شهریور 1398 جمع آوری گردید. در ابتدا روایی و پایایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 130 پرسشنامه بین کارمندان شرکت توزیع شد و با پیگیریهای به عمل آمده تعداد 103 پرسشنامه جمع آوری شد. جهت پایایی پرسشنامه از آزمون ضریب آلفای کرونباخ با وارد کردن داده ها در نرم افزارSPSS استفاده شد که عدد به دست آمده حاکی از پایایی بالای ابزار تحقیق است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارAMOS صورت پذیرفت. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. در این مدل سرمایه انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
209 - 241
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از پژوهش ها نشان داده شده که روابط اولیه والد کودک بر کیفیت روابط زناشویی فرزندان تأثیرگذار است؛ اما این مسئله که روابط اولیه با والدین از چه مسیرهایی بر کیفیت رابطه زوجی اثرگذار است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی، انجام شده است. روش این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد متأهل ساکن شهر یزد در سال 1398-1397 است. معیارهای ورود به پژوهش عبارت بودند از: متأهل بودن، داشتن سواد خواندن و نوشتن، زندگی زیر یک سقف حداقل به مدت دو سال و این که والدین فرد تا قبل از 16 سالگیِ او فوت نکرده باشند. از بین افرادی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، تعداد 426 نفر (227 نفر زن و 199 نفر مرد) در پژوهش شرکت کردند. شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و از طریق پرسشنامه کاغذی و فرم اینترنتی بود. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: مقیاس پیوند والدینی (PBI)، مقیاس صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (MIS) و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS). داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار استنباطی هم چون همبستگی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که تعدادی از طرحواره های هیجانی در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی داشتند. بنابراین با توجه به نقش طرحواره های هیجانی در تجربه هیجانی و استفاده از راهبردهای کنترل هیجان، می توان گفت که این طرحواره ها از طریق تأثیر بر ادراک افراد از هیجان (مثل باور به غیرقابل کنترل بودن و منحصر بودن هیجانات به شخص) و نیز استفاده از راهبردهای مختلف (هم چون نگرانی، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و اجتناب از موقعیت) جهت مقابله با هیجان، در رابطه بین پیوند والدینی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی را ایفا می کنند.
تأثیر اخلاق فردی بر اخلاق سازمانی با میانجی گری اخلاق خانوادگی در کارکنان یک دانشگاه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
این تحقیق، با هدف «بررسی تأثیر اخلاق فردی بر اخلاق سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی اخلاق خانوادگی» انجام شده است. سؤال اصلی این است: آیا اخلاق فردی می تواند تأثیری در اخلاق سازمانی و چگونگی تعامل فرد با همکاران خود داشته باشد؟ آیا با ورود متغیر اخلاق خانوادگی به عنوان متغیر میانجی، شدت رابطه بین اخلاق فردی و اخلاق سازمانی دچار تغییر می شود؟ روش تحقیق، با توجه به هدف، کاربردی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کارکنان یکی از دانشگاه های نظامی تهران و نمونه آماری تعداد 70 نفر از کارکنان است که با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوایی آن توسط 20 نفر از خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن هم با استفاده از آلفای کرونباخ، 91/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که اخلاق فردی دارای تأثیر مثبت و معنادار در اخلاق سازمانی است. همچنین اخلاق فردی دارای تأثیر مثبت و معنادار در اخلاق خانوادگی است؛ هرچند شواهدی دال بر نقش میانجی اخلاق خانوادگی در رابطه بین اخلاق فردی و اخلاق خانوادگی مشاهده نشد.
تعیین روابط علی انگیزه های کششی و رانشی بر رفتار گردشگران ورزشی: نقش میانجی رضایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی انگیزه های گردشگران ورزشی به عنوان مفهومی اساسی در درک رفتار و روند تصمیم آنان مطرح است. بنابراین هدف از این پژوهش، تعیین روابط علی انگیزه های کششی و رانشی بر رفتار گردشگران ورزشی: نقش میانجی رضایت بود. روش شناسی پژوهش حاضر از منظر هدف؛ کاربردی و از منظر روش توصیفی – همبستگی به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3 بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را گردشگران ورزشی استفاده کننده از ورزش های آبی شهر رامسر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی با در نظر گرفتن توان آماری 90/0 با استفاده از نرم افزار PASS (298) نفر را تشکیل دادند. یافته ها حکایت از اثرگذاری مثبت و معنی دار در مسیر مستقیم انگیزه ها بر رضایت و رفتارآتی گردشگران ورزشی داشت. از طرفی در بررسی نقش میانجی رضایت گردشگران، نتایج حاکی از وجود روابط مثبت و معنی دار جزئی انگیزه های کششی و عدم وجود روابط معنی دار مربوط به انگیزه های رانشی در ارتباط بین انگیزه ها و رفتارآتی گردشگران ورزشی داشت. با توجه به نتایج پژوهش، لزوم اندیشیدن تمهیداتی در راستای تفکیک انگیزه های گردشگران ورزشی در مراکز تفریحی ورزشی به منظور جلب رضایت آنان و تأثیرگذاری مثبت بر رفتارآتی آنان به مدیران، بازاریابان مراکز خدماتی – تفریحی پیشنهاد می شود.
نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
685 - 703
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران و والدینشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها 446 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های خودپنداره راج کمار ساراسوت، دلبستگی هازن و شیور، و خودشناسی انسجامی قربانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) و خودشناسی انسجامی بر خودپنداره معنی دار بود. همچنین خودشناسی انسجامی در رابطه بین سبک های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان نقش میانجی داشت. بر این اساس، سبک های دلبستگی والدین با میانجی گری خودشناسی انسجامی می توانند خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
تأثیرشواهد و آوازه برند بر رفتار شهروندی برند با نقش میانجی تمایز برند در بین مشتریان کالاهای ورزشی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرشواهد و آوازه برند بر رفتار شهروندی برند با نقش میانجی تمایز برند در بین مشتریان کالاهای ورزشی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی و به لحاظ راهبردی کمی و به حیث مسیر اجرا همبستگی، به لحاظ گردآوری داده ها میدانی و از نظر زمان آینده نگر می باشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری مشتریان برندهای ورزشی معتبر خارجی (آدیداس، نایکی، پوما و ...) بودند، که تعداد 360 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند و از روش نمونه گیری در دسترس و به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. توجه به اهداف پژوهش ابزارهای مناسب برای این پژوهش پرسشنامه بود؛ بدین منظور از پرسشنامه آن، کیم و لی (2016) استفاده شد. پرسشنامه شواهد برند متشکل از 17 سوال و 5 مولفه (نام برند، قیمت، خدمات اصلی، خدمات کارکنان، محیط ارائه خدمات) می باشد. همچنین آوازه برند از 3سوال، تمایز برند از 3 سوال و رفتار شهروندی برند نیز از 4 سوال تشکیل شده است. تحلیل عاملی تاییدی و بررسی اثرات و نقش میانجی تحقیق در سطح خطاء 5% و با استفاده از نرم افزارهای 25 SPSS و Smart PLS 3.2.9 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که شواهد برند، آوازه برند و تمایز برند بر رفتار شهروندی برند تاثیر گذار بوده است، همچنین شواهد و آوازه برند نیز بر تمایز برند تاثیر داشت. در نهایت نقش میانجی تمایز برند بین تاثیر شواهد و آوازه برند بر رفتار شهروندی برند تایید گردید.
مدل یابی ارتباط دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، با نقش میانجی خداآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی ارتباط علّی دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، با اضطراب وجودی، به واسطه نقش میانجی خداآگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از اجرای همزمان سه مقیاس دلبستگی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی، بر روی 300 نفر از طلاب حوزه علمیه قم استفاده گردید. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و دو به دو بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی بود. برای سنجش نقش میانجی خداآگاهی، در ارتباط میان سبک های گوناگون دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، مطابق رویکرد بارون و کنی عمل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم هریک از دلبستگی های ایمن، اضطرابی و اجتنابی به خدا در اضطراب وجودی، از طریق میانجی گری خداآگاهی معنادار است. بنابراین، تأثیر دلبستگی به خدا در کاهش اضطراب وجودی از طریق میانجی گری فرآیند خداآگاهی، تبیین پذیر است.
نقش فرهنگ اخلاقی و هویت حرفه ای بر تقویت بی طرفی حسابداران رسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۳۳۶-۲۹۹
در پژوهش حاضر اثر فرهنگ اخلاقی و هویت حرفه ای بر تقویت بی طرفی حسابداران رسمی در ایران مورد برریسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل حسابداران رسمی شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1398 است. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه نهایی 317 حسابدار رسمی می باشد. برای گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه فرهنگ اخلاقی تروینو و همکاران (1998)، بی طرفی حسابرس از پرسشنامه بامبر و لایر (2007) و هویت حرفه ای از پرسشنامه میل و آشفورث (1992) استفاده گردید که روایی آن توسط صاحبنظران حرفه و پایایی آنها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری PLS و نیز SPSS استفاده شد. نتایج بررسی نشان می دهد که فرهنگ اخلاقی بر تقویت بی طرفی حسابداران رسمی تاثیر مثبت دارد. همچنین مؤلفه های فرهنگ اخلاقی شامل تمکین از مافوق و قدرت ارتباط منفی با بی طرفی حسابرس و مولفه هنجارهای اخلاقی حاکم بر موسسه و برخورد با اقدامات غیر اخلاقی ارتباط مثبت با بی طرفی حسابرسان دارد. همچنین نتایج ما نشان می دهد اهمیت صاحبکار و شناخت حسابرس از صاحبکار بر بی طرفی حسابرس تاثیر منفی و هویت حرفه ای اثر مثبت بر بی طرفی حسابرسان دارد. نتایج آزمون های اضافی نیز نشان داد که هویت حرفه ای یک نقش میانجی بر ارتباط فرهنگ اخلاقی و بی طرفی حسابرسان ایفا می کند.
تأثیر سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی سبک های مقابله ای جبران افراطی و اجتناب
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طبق مطالعات شدت طرحواره های ناسازگار اولیه به طور مستقیم با تجارب والدینی و شیوه های مقابله مرتبط است.
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی سبک های مقابله ای جبران افراطی و اجتناب انجام شد.
روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی در سطح کشور بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای (پس از تقسیم کل کشور به 5 ناحیه و انتخاب 5 دانشگاه توسط شخص محقق و پنج همکار آموزش دیده)، 1509 شرکت کننده به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های طرحواره یانگ (YSQ-S3)، فرزندپروری یانگ (YPI)، اجتناب یانگ-رای (YRAI) و جبران افراطی یانگ (YCI) پاسخ دادند.
تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-24 انجام شد.
یافته ها: یافته ها برازش مناسب مدل (93/0CFI= ,77/31, X2/df =087/0RMSEA=) را نشان داد. سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه اثر مستقیم و مثبت (27/0β=) معنادار داشت (P<0.01). همچنین، سبک های فرزندپروری از طریق متغیرهای میانجی سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی بر طرحواره های ناسازگار اولیه اثر غیرمستقیم و مثبت (21/0β=) معنادار را دارا بود (P<0.01). تخمین بوت استراپ برای بررسی معناداری اثرات استفاده شد.
نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش می توان جهت تبیین عوامل مؤثر بر طرحواره های ناسازگار اولیه و به عنوان مدل مناسبی برای طراحی برنامه های جامع در این زمینه بهره برد.
بررسی اثر رهبری تحول آفرین بر بی تفاوتی سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی توانمندسازی سازمانی، مطالعه موردی بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
327 - 358
حوزه های تخصصی:
بی تفاوتی کارکنان نسبت به ارکان سازمان و همچنین ابعاد مختلف کسب وکار یکی از بزرگ ترین چالش های امروزه مدیریتی می باشد. ده ها نفرساعت تلاش و میلیون ها تومان هزینه به منظور موفقیت و شکوفایی سازمان می گردد؛ اما گاهاً همچون تزریق خون بر پیکره ای بی جان بدون هیچ دستاوردی کسب وکار رو به افول می رود. در علم مدیریت روش های مدیریتی ای وجود دارد که به نظر می رسد می تواند این چالش مهم را بر طرف کند. اما خود روحیه کارکنان نیز می تواند در مواجهه با این مشکل مؤثر باشد؛ لذا ما در این مقاله اثر یکی از روش های پیشرو مدیریت تحت عنوان رهبری تحول آفرین را در بستر متغییری به نام توانمندسازی سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی در شعب مشهد بانک ملی ایران به عنوان یکی از سازمان هایی که این سبک مدیریتی را تجربه کرده است، بررسی کردیم. هدف از این مطالعه پیگیری نقش سبک مدیریتی تحول آفرین بر روی چالش بی تفاوتی سازمانی در محیطی است که توانمندسازی سازمانی نقشی میانجی در ارتباط مدیر و کارکنان ایفا کند. بدین منظور از پرسش نامه ای استاندارد بر اساس طیف لیکرت با 48 گویه پوشش دهنده تمامی ابعاد متغیر وابسته و مستقل تحقیق و همچنین توانمندسازی سازمانی به عنوان متغیر میانجی استفاده کردیم. بر اساس نتایج حاصله تأثیر مثبت معناداری میان رهبری تحول آفرین و توانمندسازی سازمانی و همچنین تأثیر منفی معناداری میان سبک رهبری تحول آفرین و همچنین توانمندسازی سازمانی بر روی بی تفاوتی سازمانی شناسایی گردید. نتایج حاکی از اثر تقویت کننده توانمندسازی سازمانی بر روی ارتباط میان سبک رهبری تحول آفرین و بی تفاوتی سازمانی است.