فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
رابطه بین کلیشه های جنسیتی احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه ارتباط زناشویی تقاضا - کناره گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری یکی از رایجترین الگوهای تعاملی میان زوجین است که در آن یکی از زوجین، خواستار افزایش صمیمیت است و به همسر خود نزدیک شده و از سردی و فقدان ابراز محبت او شکایت میکند، و همسر دیگر از صمیمت اجتناب کرده، با کنارهگیری و انفعال واکنش نشان میدهد. این الگوی تعاملی که معمولاً به شکل زن متقاضی – مرد کنارهگیر بروز میکند، به مرور زمان تشدید و باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی میشود. با توجه به پیشینههای موجود، برخی از عوامل اجتماعی مانند کلیشههای جنسیتی و تفاوت سطوح قدرت میان زنان و مردان، در شکل گیری این الگوی تعاملی نقش مؤثری داشته، زوجین را به سمت این الگو سوق میدهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای جامعهشناختی و چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری است تا میزان رابطه کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه مذکور تعیین شود. روش: در پژوهش حاضر رابطه متغیرهای کلیشه های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه تقاضا – کنارهگیری با استفاده از روش آمار توصیفی (رگرسیون و همبستگی) بررسی شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت و تعداد فرزندان به طور معناداری قادر به پیشبینی چرخه مذکور هستند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که افزایش تفکر کلیشهای و تعداد فرزندان، باعث افزایش احتمال شکلگیری چرخه تقاضا – کنارهگیری در روابط زوجین میشود و احساس قدرتِ بیشتر با «کناره گیری» و احساس قدرتِ کمتر با «متقاضی شدن» همبستگی مثبت دارند. نتیجهگیری: نتایج فوق اهمیت توجه به متغیرهای مذکور در تحلیل علل و عوامل چرخه مذکور را نشان میدهد و به دست اندرکاران مسائل خانوادگی و اجتماعی کمک میکند که با شناسایی عوامل مؤثر بر این چرخه، زمینه بهبود ارتباطات زوجین را فراهم کنند.
بررسی تطبیقی گرایش های فرهنگی دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی کشورروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به اهمیت جوانان دانشجو و وضعیت احتمالاً متفاوت دانشجویان خوابگاهی، به بررسی تفاوت میان چگونگی گذران اوقات فراغت و برخی گرایش های فرهنگی میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی می پردازد. روش پژوهش پیمایش بوده و از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعة آماری، دانشجویان زیرمجموعة وزارت علوم تحقیقات و فناوری بوده اند و برای نمونه گیری از روش خوشه ای سه مرحله ای استفاده شده است. بدین منظور در مرحلة اول از بین 31 استان کشور شش استان انتخاب شدند و سپس در مرحلة دوم از بین دانشگاه های دولتی، پیام نور، علمی کاربردی و غیرانتفاعی تعدادی از واحدهای دانشگاهی و در مرحلة سوم تعدادی از دانشجویان ساکن در خوابگاه ها یا داخل دانشکده ها بر حسب تصادف انتخاب شدند. حجم نمونه 2500 نفر بوده و برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در زمینة اوقات فراغت تفاوت های قابل ملاحظه ای در خصوص همراهان، اولویت ها، موانع و امکانات در میان این دو گروه وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری نیز میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در زمینة تلقی ایشان از مهم ترین مسائل دانشگاه، عوامل مهم در موفقیت فردی، دغدغه ها در مورد خود و جامعه وجود دارد. اگر دانشجویان خوابگاهی محدودیت های مالی را مهم ترین مانع اوقات فراغت می دانند، دانشجویان غیرخوابگاهی نظارت اجتماعی را سبب محدودیت می دانند. همچنین دسترسی دانشجویان خوابگاهی به امکانات فراغتی فاصلة زیادی با دیگر دانشجویان دارد. همچنین دغدغه ها و نگرانی های این دو دسته از دانشجویان نیز تفاوت های مهمی دارد. برای نمونه دانشجویان خوابگاهی تا دو برابر بیشتر دغدغة ازدواج دارند، یا برعکس دانشجویان غیرخوابگاهی تا دو برابر بیشتر در پی مهاجرت به خارج هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان تقدیرگرایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقدیرگرایی، از نظر صاحب نظران علوم اجتماعی، به مثابه نوعی باور و اعتقاد فرهنگی و از موانع فرهنگی اجتماعی توسعه به شمار می رود و بررسی این مفهوم در مورد زنان، که نیمی از جامعه را در بر می گیرند، از اهمیتی خاص برخوردار است. هدف این مقاله بررسی میزان تقدیرگرایی زنان و عوامل مؤثر بر آن در جامعه آماری تحقیق، زنان بالای پانزده سال دو شهرستان کاشان و آران وبیدگل در سال 1390 است. در این تحقیق، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای بررسی شده اند. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی است و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسش نامه جمع آوری شده است. نتایج ضریب آلفای کرونباخ روایی مقیاس های تحقیق را تأیید کرده است و نتایج ضریب همبستگی پیرسون گویای رابطه ای معنا دار بین متغیرهای سنت گرایی (0.574=r)، جامعه پذیری جنسیتی (0.409=r)، شیوه تربیتی سهل انگارانه (0.155=r)، شیوه تربیتی اقتدارگرایانه (0.256-=r)، سبک تربیتی استبدادگرایانه (0.367=r)، و میزان تقدیرگرایی پاسخ گویان است. بیش ترین تأثیر بر تقدیرگرایی، بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون یافته های پژوهش، مربوط به متغیر سنت گرایی با میزان 0.48=β است و پس از آن جامعه پذیری جنسیتی با 0.19=β و شیوه تربیتی مقتدرانه با 0.084-=β به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند.
بررسی وضعیت نوگرایی دینی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دینداری، جامعه امروزی در رویاروی اندیشه های مدرنیته و نوگرایی قرار گرفته؛ به نحوی که برخی از افراد مبانی مدرنیته مثل فردگرایی؛ عقل گرایی و تجربه گرایی را با اندیشه های دینی آمیخته و به نوعی از نظر دینی نوگرا شده اند و بعضاً با مسائل زیادی روبه رو هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان نوگرایی دینی و شناسایی عوامل جمعیت شناختی مؤثر بر شکل گیری نوگرایی دینی در بین جوانان شهر یزد انجام شده است. این پژوهش با روش پیمایش انجام شده و داده های مطالعه از 384 نفر در گروه سنی 15 تا 39 سال با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای گردآوری شد. ابزار سنجش متغیرها نیز، پرسشنامه محقق ساخته نوگرایی دینی بود. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان نوگرایی دینی در بین جوانان یزد در حد متوسط رو به پایینی قرار دارد؛ و متغیرهای سن، جنس، امکانات رفاهی، تحصیلات و وضعیت شغلی از عوامل اثرگذار بر گرایش به نوگرایی دینی هستند . به عبارت دیگر، هرچه افراد جوانتر بوده، دارای تحصیلات بالاتر، مشاغل حرفه ای و از امکانات رفاهی بیشتری برخوردار باشند، از نظر گرایش به مبانی نوگرایی دینی مستعدتر بوده، گرایش بیشتری دارند. در جامعه ما نوگرایی دینی دچار بدفهمی شده و به نوعی با دین گریزی و شخصی نگری در دین قرین گشته است و دارای کج کارکرد است، از این رو، اقدامات مداخله ای (در راستای تفهیم مبانی دینی و اصول نوگرایی، و حتی المقدور تلفیق مبانی دینی با علم گرایی و عقلانیت دینی) در حوزه جوانان به شکل برنامه های آگاهی سازی ضروری است.
بررسی برخی حقوق غیرمالی زوجین در نکاح منقطع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۹
267-312
حوزههای تخصصی:
هرگاه عقدی به طور صحیح واقع شود، حقوق و تعهداتی معین را برای طرفین آن به بار می آورد. در عقود شخصی مانند نکاح برخی از این آثار حقوق و تعهدات غیرمالی است. نکاح منقطع نیز از این امر مستثنی نیست و با انعقاد آن حقوقی بر عهده زوجین قرار می گیرد که حق فسخ به واسطه عیوب زوج و زوجه و هم چنین حق بذل مدت، از جمله آن هاست. اما قانون گذار ایران و به تبع آن حقوقدانان از تبیین دقیق، صریح و روشن این امر، غفلت نموده اند. به نظر می رسد با توجه به گسترش این نوع از نکاح در جامعه کنونی و خلأهای قانونی موجود در خصوص نکاح منقطع و آثار آن، نمایندگان مجلس باید در پی تدوین مواد قانونی صریح و به دور از ابهام، در جهت بیان آثار حاکم بر این عقد، که از جمله آن ها حقوق غیرمالی زوجین است، باشند تا افراد با آگاهی کامل نسبت به احکام و آثار این عقد، به انعقاد آن اقدام نمایند. پاسخی که به عنوان یک امر کلی می توان بیان نمود، این است که با جاری ساختن قاعده «لاضرر ولاضرار فی الاسلام» و قاعده «نفی عسر و حرج»، می توان موارد فسخ نکاح دائم را به نکاح منقطع نیز سرایت داد. هم چنین با توجه به قواعد فقهی، می توان تحت شرایطی به زوجه نیز حق بذل مدت را اعطا نمود. که در خصوص هر یک از این حقوق، سؤالات و ابهامات قانونی و اختلاف آرا وجود دارد. در این مقاله تلاش شده است تا به تفصیل به هر یک از این موارد پرداخته شود.
پیش بینی خودشناسی انسجامی فرزندان براساس ویژگی های فرزندپروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۷
65-78
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه ویژگی های فرزندپروری والدین با خودشناسی انسجامی فرزندان مورد بررسی قرار گرفت. هدف، آزمودن قدرت پیش بینی خودشناسی انسجامی فرزندان بر اساس ویژگی های مشارکت، حمایت از خودپیروی و مهرورزی والدین در یک نمونه دانشجویی بود. تعداد 352 دانشجو (142 پسر، 210 دختر) از مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس ادراک از والدین (PPS) و مقیاس خودشناسی انسجام ی (ISKS) را تکمیل کنند. نتایج نشان داد که ویژگی های حمایت والدین از خودپیروی و مهرورزی والدین با خودشناسی انسجامی رابطه مثبت معنادار دارند. تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب ویژگی مهرورزی مادر و حمایت پدر از خودپیروی می توانند تغییرات مربوط به خودشناسی انسجامی را پیش بینی کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های فرزندپروری والدین به شکل های گوناگون و احتمالاً بر حسب مکانیسم های متفاوت، خودشناسی انسجامی فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهند. این ویژگی ها هم چنین تحت تأثیر متغیرهای فرهنگی هستند.
بررسی کیفیت زندگی زنان متاهل در چارچوب نهاد خانواده
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند و در عین حال دارای مسایل و نیازهای خاص خود هستند. رفع نیازها و مشکلات آنها و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود وضعیت زندگی آنها، از عمده ترین مسائل کشورهاست. در این پژوهش به کیفیت زندگی زنان متاهل و برخی متغیرهای موثر بر آن پرداخته شده است. تحقیق مورد نظر از نوع پیمایشی و جامعه آماری مورد بررسی کلیه زنان متاهل شهر تبریز بوده اند که 384 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در مجموع نتایج کلی نشان داد که میانگین شاخص کل کیفیت زندگی زنان مورد مطالعه در یک طیف (100- 0) 56 درصد می باشد. همچنین نتایج حاصله نشان داد که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار کیفیت زندگی بهتری دارند و هرچه میزان تحصیلات زن و درآمد و تحصیلات شوهر در خانواده افزایش یابد، سطح کیفیت زندگی زنان نیز افزایش می یابد. بین میزان درآمد زن، تعداد افراد خانواده، تعداد سال های زندگی مشترک و نوع شغل شوهر با کیفیت زندگی زنان رابطه معنی داری دیده نشد.
بررسی جامعه شناختی رفتار بیماری زنان نابارور (مورد مطالعه: مراجعه کنندگان به مراکز ناباروری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار بیماری به مثابه فرایندی مشتمل بر مراحل ادراک علائم، اسناد معنا، بیان، واکنش های مقابله ای و رفتار کمک جویی است. ناباروری یکی از بیماری هایی است که رفتار بیماری آن بیش از دیگر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است. با علم به اهمیت مسئلة فرزندآوری، مقالة حاضر ازمنظر جامعه شناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور استان مازندران می پردازد. برای تحلیل رفتار بیماری (ادراک بیماری و ابعاد آن) از مدل عقل سلیم لونتال، برای تبیین رفتار کمک جویی از مدل رفتار کمک جویی گونای و نیز برای بررسی تأثیر وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی بر هریک از ابعاد ادراک بیماری و رفتار کمک جویی از مدل درمان جویی لین وایت استفاده شده است. مطالعة حاضر به روش پیمایشی و به صورت مقطعی دربارة 95 زن نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری استان مازندران که به صورت تصادفی انتخاب شده اند اجرا شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه همراه با مصاحبه بود. از پرسش نامة اصلاح شدة ادراک بیماری (IPQ-R) و مقیاس مکان کنترل سلامت برای سنجش متغیرهای تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد بیشتر افراد تحت بررسی (59 درصد) دارای کیفیت ادراک بیماری درحد متوسط هستند. درباب رفتار کمک جویی نیز نتایج بررسی نشان داده است 87 درصد افراد رفتار کمک جویی مدرن دارند. نتایج حاکی از رابطة معنی دار برخی ابعاد ادراک بیماری و وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی است.
بررسی رابطه عوامل جامعه پذیری (خانواده و رسانه های جمعی) و میزان گرایش به قانون گریزی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه عوامل جامعه پذیری و میزان گرایش به قانون گریزی به روش پیمایش است. جامعه آماری، ساکنان 45-18 ساله شهر یاسوج بودند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود و تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ بود. نتایج نشان داد: بین میزان جامعه پذیری در خانواده و گرایش به قانون گریزی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین استفاده از رسانه های جمعی و گرایش به قانون گریزی رابطه معناداری وجود دارد. بین میزان استفاده از تلویزیون، روزنامه و مجله و گرایش به قانون گریزی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین میزان استفاده از ماهواره و اینترنت و گرایش به قانون گریزی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین میزان استفاده از رادیو و کتاب و گرایش به قانون گریزی رابطه معناداری وجود ندارد. مردان و افراد مجرد نسبت به زنان و افراد متأهل گرایش بیشتری به قانون گریزی داشته اند.
مقایسه ی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، مقایسه ی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی سال 1391 بوده است. آزمودنی های این تحقیق 200 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی مدارس دولتی و غیردولتی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. فاکتورهای اندازه گیری شده در تحقیق حاضر شامل: استقامت قلبی عروقی با آزمون دوی 540 متر، استقامت عضلات شکم با آزمون دراز و نشست، استقامت کمربند شانه ای با آزمون بارفیکس اصلاح شده، چابکی با آزمون دو 9×4 متر، انعطاف پذیری با آزمون خم کردن تنه (نشستن و رسیدن) بر روی جعبه ی انعطاف که با نرم ملی سال 1391 کشوری مقایسه شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آزمون فرضیه ها از آزمون آمار استنباطی، آزمون لوین (برابر یا نابرابر بودن داده ها) و از آزمون t مستقل (برابر یا نابرابر بودن میانگین ها) استفاده شد. کلیه ی مراحل آمار استنباطی در سطح معناداری (05/0 p<) انجام گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که بین فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی سال 1391 در کلیه ی پایه ها تفاوت معناداری وجود نداشت و فاکتورهای آمادگی جسمانی در پایه ی سوم نسبت به پایه ی اول و دوم به نرم ملی نزدیک تر بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام در وضعیت مطلوبی از آمادگی جسمانی قرار دارند.
بررسی رابطه بین دینداری و نگرش به مصرف سیگار در بین دانشجویان دانشگاه یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان دینداری و نگرش به مصرف سیگار در بین دانشجویان دانشگاه یزد بود. روش تحقیق توصیفی – پیمایشی بوده است. 372 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد با شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد دینداری (گلاک و استارک، 1965) و پرسشنامه محقق ساخته نگرش به مصرف سیگار استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. بین میزان دینداری و ابعاد آن با نگرش به مصرف سیگار رابطه معنی دار و معکوسی وجود داشت. چناچه فرد دارای سطح دینداری افزون تری باشد، معنایی که به خود و جهان اطرافش می دهد، توام با احساس ارزشمندی و هدفمندی است. از این رو احتمال کمتری دارد به اقداماتی نظیر مصرف سیگار و مواد دست زند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشویی
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی برافزایش سازگاری زناشویی انجام شده است. همچنین به بررسی اقدامات مشاوره ای در زمینه آموزش های مهارت های زندگی در بهبود روابط میان زوجین و افزایش سازگاری آنان در زمینه زندگی مشترک پرداخته است. روش:پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت آن شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که افراد گروه آزمایش شرکت کننده در این طرح تحت آموزش مهارت های زندگی طی 10 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل برگه مشخصات جمعیت شناختی زوجین و پرسشنامه سازگاری زناشویی (لاک – والاس) بود که در دو نوبت قبل از آموزش و بعد از آموزش استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی استان قم در سال 1392 می باشد که با مشکلات سازگاری با یکدیگر و اختلافات خانوادگی به مرکز مراجعه نموده اند. حجم نمونه 60 زوج به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش آزمون در گروه های وابسته و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بوده و باعث احساس مثبت در زندگی مشترک شود.
آموزه های مهارت های زندگی بر مفاهیم نوع دوستانه ای همچون مهارت همدلی، ارتباط موثّر و شیوه درک متقابل تأکید می ورزند. در واقع اهداف آموزشی زندگی در زمینه کاهش تأثیر متغیر مدت ازدواج و تفاوت سنی زوجین و در نهایت افزایش اثربخشی آموزش مهارت های مذکور در سازگاری زوجین می باشد.
تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت اجتماعی جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور شناخت رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و هویت اجتماعی جوانان منطقه 4 شهر تهران صورت گرفته است. پژوهش به صورت پیمایشی و ابزار پرسشنامه انجام شده، شیوه نمونه گیری نیز به روش خوشه ای چندمرحله ای بوده است. جامعه تحقیق افراد 19 الی 36 ساله ساکن منطقه 4 تهران بود. برای آزمون پایایی پرسشنامه ابتدا سؤالات بین 60 نفر از پاسخگویان توزیع گردید و ضریب آلفای کرونباخ عدد 822/0 به دست آمد که با توجه به محاسبه مجدد این آزمون پس از جمع آوری پرسشنامه پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات مناسب به نظر می رسید. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون رگرسیون و ضریب همبستگی تفکیکی استفاده شده است. این تحقیق بر اساس چارچوب نظری دیدگاه جامعه شبکه ای کاستلز و نظریه هویت صورت پذیرفت. همچنین برای محاسبه نمره هویت اجتماعی افراد از مجموع نمرات شاخصه های هویت خانوادگی، فردی و گروهی استفاده شد و در نهایت بر اساس محاسبه رگرسیون، رابطه ای بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی همان گونه که گیدنز اشاره به خاصیت بازتابندگی هویت دارد با هویت اجتماعی پاسخگویان مشاهده نشد. از یافته های این تحقیق نیز با توجه به دیدگاه کاستلز مبنی بر تحت تأثیر قرار گرفتن فرهنگ و نظام باورها از دریچه ارتباطات شبکه ای، رابطه معکوس میان میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی مجازی و هویت دینی افراد بود. همچنین بین هویت مذهبی پاسخگویان و هویت اجتماعی آنان همبستگی و رابطه مثبت مشاهده شد.
بررسی علل اجتماعی بروز فرار دختران از منزل(مطالعه موردی شهرستان اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پدیدة فرار از خانه از مقوله های جدی در حوزة آسیب های اجتماعی تلقی می شود که مهار و ترمیم آن نیازمند یک معماری مناسب اجتماعی است، لذا پردازش آسیبی از این نوع(دختران و زنان آسیب دیده) مستلزم شناسایی تاروپود ناسازگاری های اجتماعی است. به همین دلیل، هدف اصلی این مطالعه، بررسی علل اجتماعی مرتبط با فرار دختران از خانه با تاکید بر مقایسه دختران فراری و عادی بوده است.پژوهش حاضر به روش مطالعه موردی و از نوع علی مقایسه ای بوده است. نمونه پژوهش شامل 33 نفر دختر فراری و 33 نفر دختر عادی به روش نمونه گیری در دسترس بوده که از نظر سن با هم همتا شده بودند از طریق پرسشنامه خودساخته محقق و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 17 مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسة دختران فراری و عادی نشان دهندة تفاوت معنادار براساس سابقه آزار دیدن در دوران کودکی، وجود مشکلات اقتصادی در خانواده، فقدان آستانة تحمل در کنار پایین بودن سطحتحصیلاتفرد و والدین است.
تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت روند سریع تحولات اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم و پس از آن در آغاز هزاره جدید، ماهیت موجودیت های اجتماعی به شدت سیال و متحول شده است. در نتیجه جامعه به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمند است و مفهوم ""سبک زندگی"" چنین خصایصی را داراست. مفهوم سبک زندگی را می توان در ارتباط با مدرنیته بررسی کرد. مدرنیته با امکانات خود از طریق خلق تنوع، فرد را با انتخاب های گوناگون و پیچیده مواجه می سازد و در این پژوهش سبک زندگی مدرن شامل: اعمال و کار ها، روش ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. هدف اصلی این مطالعه تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن است. در این رابطه، متغیر های سرمایه فرهنگی به عنوان فرضیه اصلی و متغیرهای زمینه ای به عنوان فرضیه های فرعی با گرایش به سبک زندگی مدرن بررسی شده است . در این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش و اجرای پرسشنامه در میان 451 نفر از جوانان که براساس روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی در شهر شیراز انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و برای آزمون مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس و نهایتاً رگرسیون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به ضریب تبیین (15/٠ R²= )، 15 درصد از تغییرات سبک زندگی مدرن جوانان توسط سرمایه فرهنگی تبیین می شود.
انتخاب اهدای تخمک: راهی برای رسیدن به مادری (مطالعة پدیدارشناختی تجربة زنان نابارور مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از شیوة اهدای تخمک ازجمله فناوری های کمک باروری (ART) است که در سال های اخیر به دنبال موفقیت روزافزون آن به زنان ناباروری که به دلیل مشکلات تخمدان یا دیگر موضوع های پزشکی قادر به فرزندآوری با تخمک خود نیستند، امید بسیار زیادی برای رسیدن به آرزوی داشتن فرزند بخشیده است. شناخت تجربة زنان نابارور در دورة دشوار تصمیم گیری برای استفاده از اهدای تخمک و ترجیح این شیوة درمان به دیگر راه های جایگزین (فرزندپذیری یا ادامة زندگی بدون فرزند)، بسیار بااهمیت می نماید و پژوهش های انگشت شماری در سطح داخلی با توجه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی خاص کشور برای شناخت این پدیده صورت گرفته است.
مقالة حاضر به توصیف تجربة زنان نابارور از انتخاب اهدای تخمک به مثابة راهی برای رسیدن به مادری می پردازد. محقق با هدف شناخت و توصیف این تجربه از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده است و یازده مشارکت کننده را تحت مصاحبة عمیق نیمه ساختاریافته قرار داده است. مشارکت کنندگان این پژوهش از میان زنانی که برای درمان اهدای تخمک به پژوهشگاه رویان مراجعه کرده بودند، به شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اجرای پژوهش و تحلیل داده ها براساس طرح عملی کلایزی انجام شد. یافته ها حاصل از توصیف های زنان شامل شش عبارت اصلی است: امکان حفظ محرمانگی در اهدای تخمک، امکان تجربة حاملگی، زایمان و شیردهی در اهدای تخمک، انتقال ژنتیک شوهر، تأثیر زمان در انتخاب اهدای تخمک، مجازبودن اهدای تخمک به لحاظ شرعی، بار عاطفی و اجتماعی ناباروری.