فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.
تدوین شاخصها و ترسیم الگوی کارکردهای خانواده در اسلام با بهره گیری از تکنیک پژوهش کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی کارکردهای خانواده مطلوب اسلامی با تکیه بر روش نظریه داده بنیاد تدوین شده است در مرحله اول از پژوهش با مطالعه و مرور دقیق منابع دینی که شامل قرآن کریم و نیز کتب حدیثی معتبر و مشهور شیعه و اهل سنت می باشد ، مقوله های مرتبط با کارکردهای خانواده استخراج و طی سه مرحله کد گذاری شد در کدگذاری باز 249 مقوله و در کدگذاری محوری که بر اساس شباهت موضوعی دسته بندی شده بودند 49 مقوله به دست آمد و در مرحله آخر پس از رعایت سلسله مراتب کدهای محوری 5 مقوله گزینشی استخراج شد سپس با استفاده از شیوه اعتبار یابی صوری ، اعتبار یافته ها از طریق مصاحبه با 7 نفر از صاحبنظران و متخصصان خانواده اسلامی بررسی شد و پس از حصول اشباع ، الگوی تدوین شده کارکردهای خانواده مطلوب اسلامی مورد تایید قرار گرفت کارکردهای خانواده از دیدگاه اسلام شامل کارکردهای زیستی اجتماعی ، کارکردهای اقتصادی ، کارکردهای تربیتی ، کارکردهای آموزشی و کارکردهای حمایتی (عاطفی و معنوی) می باشد که کارکردهای حمایت معنوی از جمله کارکردهایی است که در سایر پژوهشها به آن اشاره ای نشده است
بررسی مقایسه ای تأثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر قصد فرزندآوری به تفکیک جنسیت در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مطالعات متعدد که نشان از تاثیر متفاوت دینداری و نگرش های جنسیتی بر فرزندآوری و وجود تفاوت های جنسیتی در این حوزه دارد، این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه تأثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده، به تفکیک جنسیت انجام شده است. جامعه آماری پیمایش، متاهلین شهر تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران و اثر طرح مطلوب، 1272 مرد و زن متاهل که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بود، انتخاب شده است. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده و در تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد، گرایش افراد به دین نسبتا بالاست و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح وسیعی دیده می شود. زنان دیندارتر از مردان بوده و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه تری دارند. به طوری که حدود 60 درصد از مردان و 70 درصد از زنان دینداری متوسط و بالاتر و حدود 50 درصد مردان و 70 درصد زنان نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح بالا را گزارش کرده اند. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد تعداد فرزندان قصد شده در هر دو جنس متأثر از دینداری و نگرش های جنسیتی بوده و دینداری بیش از نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده اثرگذار است. الگوی تقریبا مشابهی در تاثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر قصد فرزندآوری در مردان و زنان وجود داشته، اما تفاوت های جنسیتی نیز مشهود است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذ سیاست های مناسب می تواند در رسیدن به جمعیت مطلوب کمک کننده باشد. واژه های کلیدی : قصد فرزندآوری، دینداری، نگرش های جنسیتی، نظریه گذار دوم جمعیتی، نظریه تغییر ارزش های نسلی.
تبیین و بررسی دیدگاه های مستنبط از آیات و روایات در مورد سیاست راهبردی تکثیر موالید و افزایش جمعیت در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأسفانه در کشور ما در سال های اخیر میزان باروری و به تبع آن نرخ رشد جمعیت کاهش چشم گیری داشته است. به همین دلیل با توجه به اختلاف نظری که در مسأله جمعیت میان نظریه پردازان وجود دارد، مقاله حاضر با علم به این مطلب که در نظام حقوقی مبتنی بر احکام اسلامی، برای به دست آوردن حکم هر موضوع، در قدم اول، باید به منابع اصلی استنباط احکام الهی که در فقه شیعه عبارتنداز: کتاب، سنت، اجماع و عقل، مراجعه نمود، به تبیین دیدگاه مستنبط از آیات و روایات در مورد تکثیر موالید پرداخته است، با این هدف که آیات قرآن کریم و روایات پیامبر و اهل بیت بتوانند راهگشای تصمیم گیری صحیح تک تک افراد در این زمینه باشند. در نهایت نیز از بررسی مجموع آیات و روایات مرتبط با نظریه افزایش جمعیت و با عنایت به سیاست های مرتبط با مسأله جمعیت در آیات و روایات اسلامی، از جمله تشویق به ازدواج به موقع و مذموم بودن تجرّد، تشویق به ازدواج آسان،تأکید بر تمایل فطری به فرزند، و افزایش کمّی و کیفی جمعیت، می توان سیاست راهبردی جمعیت در اسلام را، فزونی جمعیت کمّی و کیفی با هدف تحقق سیاستِ "" افزایش قدرت جامعه اسلامی و تأثیر گذاری آن "" و "" افزایش پیروان دین حق و تحقق هدف خلفت "" دانست و نتیجه گرفت که دین اسلام نسبت به تکثیر اولاد در همه زمانها اهتمام داشته؛ زیرا تعابیر وارده در روایات به عنوان یک قضیه حقیقیه و به عنوان یک سیاست دائمی و همیشگی دین مطرح است.
رابطه مبانی ضرورت رشد عقلی و مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان در پرتو منابع اسلامی و تحول الگوی اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوغ عقلی که معیار رشد عقلی است، درک اوامر و نواهی دین را برای مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال مورد توجه قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین بهترین ملاک ایجاد مسئولیت در افراد زیر 18 سال صورت گرفت که برای دستیابی به این ملاک ها، مبانی شرعی ضرورت احراز رشد عقلی و فکری این افراد تحلیل شد و دیدگاه های فقهی موافق و مخالف کفایت بلوغ جنسی مورد بررسی قررا گرفت. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت مطالعات کتابخانه ای انجام گرفت، نشان داد که الگوی اسلامی -ایرانی بر خلاف پذیرش احراز رشد عقلی در تحقق مسئولیت بر اساس مقررات جدید، همچنان سن بلوغ شرعی را که در زبان فقهی به مفهوم رسیدن به مرحله ای از رشد جنسی است، مبنای هر نوع مسئولیت تلقی نموده است. این موضوع سبب شده است که دختران در سنی تکلیف پیدا کنند که از توانایی ذهنی لازم برای انتساب مسئولیت بی بهره اند. براین اساس، با توجه به عدم تطابق سن بلوغ شرعی با واقعیات عینی و اجتماعی، و عدم تفکیک بلوغ عبادی از بلوغ غیرعبادی در این سن، با پیش بینی سن خاصی برای سن تمییز در الگوی اسلامی -ایرانی همانند سایر نظام های اسلامی، افزایش سن بلوغ غیر عبادی دختران با توجه به وجود زمینه های فقهی این تغییر ضروری به نظر می رسد.
الگوی ساختاری روابط بین ادراک از دین داری والدین، ویژگی های شخصیتی، انتظار فایده دین داری و دین داری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی صداقت- فروتنی، همسازی و وظیفه شناسی و انتظار فایده دین داری در رابطه بین ادراک از دین داری والدین با دین داری فرزندان در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. بدین منظور 500 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از دانشکده های واقع در دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، پرسش نامه شخصیت هگزاکو و پرسش نامه انتظار فایده دین داری بود. یافته ها نشان داد که ادراک از دین داری والدین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر دین داری فرزندان اثر می گذارد. ویژگی های شخصیتی صداقت-فروتنی، هم سازی و وظیفه شناسی، و انتظار فایده دین داری نیز متغیر میانجی گر است که بر دین داری فرزندان اثر می گذارد. انتظار فایده دین داری مهم ترین میانجی گر در رابطه بین ادراک از دین داری والدین و دین داری فرزندان بود. چون این متغیرهای میانجی می توانند نقش واسطه ای را بین ادارک از دین داری والدین و دین داری فرزندان ایفا نماید، لزوم توجه به این متغیرها در حوزه دین داری ضرورت دارد.
اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان انجام شد. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را تمام دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه استان کرمان در سال تحصیلی 95 1394 تشکیل می دادند. 42 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هرگروه 21 نفر). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بود. برنامه مداخله ای شامل نه جلسه آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد و شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه شرکت کنندگان یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای برنامه مداخله ای به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های پس آزمون شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در هوش اخلاقی و هوش هیجانی به طور معنی داری بیشتر شده است؛ به عبارت دیگر، آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بر اساس قصه های دینی و قرآنی در گروه آزمایش به افزایش هوش اخلاقی و هوش هیجانی منجر شده است.
نقش واسط معنویت سازمانی در رابطه رهبری اخلاقی و خودکارآمدی کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف مدیران و رهبران در هر سازمانی این است که با حفظ و ارتقای سطح خود کارآمدی و اعتمادبه نفس کارکنان، حیات سازمانی خود را استمرار بخشند. این مهم زمانی امکان پذیر خواهد بود که آن ها از عوامل اثرگذار و نیز عوامل تضعیف کننده آن مطلع باشند. یکی از مهم ترین این عوامل، رهبری اخلاقی است که مورد توجه اندیشمندان عرصه مدیریت و سازمان قرارگرفته است. در سازمان های آموزشی از جمله دانشگاه ها، رهبری اخلاقی و توجه به معنویت تأثیرات بسیاری بر نگرش و ادراک اعضای سازمان و ایجاد و حفظ اعتمادبه نفس و خودکارآمدی کارکنان دارد. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی نقش واسط معنویت سازمانی در رابطه بین رهبری اخلاقی و خودکارآمدی کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد است. روش پژوهش ماهیتی پیمایشی- کاربردی دارد و جهت جمع آوری داده ها از پرس شنامه استفاده شد و فرضیه ها با بهره گیری از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، بزرگ ترین ضریب هم بستگی مربوط به رابطه بین خودکارآمدی و معنویت سازمانی (۵۹۴/۰) و کوچک ترین ضریب مربوط به رابطه رهبری اخلاقی و معنویت سازمانی (۵۴۶/۰) است. همچنین، قوی ترین ضریب اثر مربوط به ضریب اثر رهبری اخلاقی و معنویت سازمانی (۶۷/۰) و ضعیف ترین ضریب به ضریب اثر رهبری اخلاقی بر خودکارآمدی (۳۱/۰) مربوط می شود که البته معنادار است. با توجه به تأیید اثر رهبری اخلاق مدار بر معنویت سازمانی و همچنین، اثر معنویت سازمانی بر خودکارآمدی می توان گفت معنویت سازمانی رابطه بین رهبری اخلاق مدار و خودکارآمدی (اثر غیرمستقیم ۳۵۵/۰) را میانجی گری می کند.
توسعه فرهنگی محله ای پایدار مسجد محور مورد مطالعه مسجد ثامن الائمه (ع) تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری، رویکرد برنامه ریزی توسعه محله ای پایدار بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد که مشارکت مردم از مهم ترین ارکان اصلی آن محسوب می شود، به دنبال آن است که مردم را در مراحل مختلف تصمیم گیری، اجرا و ارزیابی دخیل و از ظرفیت ها و استعداد هایی که در بین مردم محله وجود دارد، به بهترین شکل استفاده کند. برای اجرای چنین رویکردی در هر شهری باید ویژگی ها و شرایط آن ها مد نظر قرار گیرد و الگوی بومی برای آن تهیه شود. یکی از ویژگی ها، سرمایه ها و ارکان اصلی محله های شهرهای اسلامی و ایرانی، نهاد مسجد است که معمولاً در هر شهر و محله های آن نوعی مرکزیت داشته و کارکردهای مختلفی در طول تاریخ و زمان معاصر برعهده داشته و از این جهت می تواند در الگوی بومی توسعه فرهنگی اجتماعی در سطح محله مؤثر و کارآمد باشد. در این تحقیق تلاش شده است نوعی از توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای ارائه شود که محوریت آن با مسجد باشد، لذا با پیونددادن مطالعات صورت گرفته در زمینه توسعه محله ای و توسعه فرهنگی اجتماعی و همچنین آثار موجود در حوزه مسجد و کارکردهای آن، نُه مؤلفه به عنوان مؤلفه های اصلی توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای پایدار مسجد محور ارائه و از این رهگذر با استفاده از روش کیفی و ابزار مصاحبه و مشاهده مشارکتی، ضمن بررسی یک مورد (مسجد ثامن الائمه( ع) واقع درشهرک قدس تهران) و تطبیق مؤلفه ها با این مسجد، میزان تحقق چنین توسعه ای و امکان تداوم و همچنین موانع موجود در گسترش آن مطالعه و مدل مسجد مذکور نیز احصاء گردیده است. در نهایت مشخص شد اگرچه مسجد ثامن الائمه( ع) نتوانسته است در همه زمینه ها و ابعاد توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای به صورت کاملاً ایده آل نقش آفرین و اثرگذار باشد، ولی با این وجود می توان افزایش وحدت و همبستگی محله ای، زمینه سازی جهت افزایش تعاون و مشارکت محله ای و تقویت هویت و تعلق محله ای را از جمله عوامل و مؤلفه های مهم اثرگذاری این مسجد در سطح محله ذکر کرد.
مطالعه تجربی روند های شکل گیری دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به آزمون تجربی یک گونه شناسی از روند های شکل گیری دینداری پرداخته است. به دلیل آنکه هدف پژوهش، بررسی قابلیت های مفهومی و بررسی امکان سنجش این موضوع و ارزیابی ابزار های شناسایی بود و قصد تعمیم نتایج آن به جامعه آماری خاصی وجود نداشت از نمونه گیری سهمیه ای استفاده شد. از یازده مسیری که در مقاله مرجع این پژوهش (شجاعی زند، 1391) معرفی شده، تنها سنجش پنج مسیر با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه امکان پذیر بود. لذا به همان مسیر ها اکتفا شد. این مسیرهای پنج گانه، از چهار جنبه «نخستین تماس با دین»، «بسط دینداری»، «دیندارشدن پس از توقف» و «ترجیحات» در بین نمونه انتخابی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از گردآوری و استخراج داده ها نشان داد که در نخستین تماس با دین و بسط دینداری، الگوی «دیندارشدن عملی» و الگوی «منطقی عقلائی» بیشترین فراوانی را دارد. در سطح دیندارشدن بعد از توقف اما، الگو های «منطقی عقلائی» و «اتفاق باشکوه» بیشترین فراوانی را دارند. در سطح ترجیحات نیز الگوی «انتخاب گرانه» و «دیندارشدن عملی» بیشترین فراوانی را دارد. از بررسی روابط همبستگی میان متغیر های زمینه ای و نحوه دیندارشدن نیز سیزده رابطه معنا دار به دست آمد و نشان داد که وضع مذهبی خانواده بیشترین رابطه را با نحوه دیندارشدن دارد.
دینداری: مدارای اجتماعی یا فاصله اجتماعی (پیمایشی در میان مسلمانان و مسیحیان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت و یکپارچگی، پذیرش یکدیگر در عین داشتن تفکر متفاوت و حتی مخالف، نداشتن رفتارهای تحقیرآمیز گروه های قومی، نژادی و دینی با یکدیگر و کاهش شکاف ها و فاصله های اجتماعی، از مسائل حائز اهمیت در تمامی ادوار و کشورها و مورد تأکید نهادها و مراجع فرهنگی ذی ربط است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطة دینداری با فاصلة اجتماعی در میان مسلمانان و مسیحیان شهر تهران، با تأکید بر مدارای اجتماعی به انجام رسیده است. چارچوب نظری، برایندی از نظریات دورکیم، رابرتز و آلپورت است. جامعه آماری، شامل مسلمانان و مسیحیان 18 سال به بالای شهر تهران است. روش تحقیق، پیمایش است و داده ها از میان 204 نفر نمونه به صورت خوشه ای، در شهر تهران جمع آوری شده است. نتایج رابطه سنجی میان متغیرهای تحقیق و متغیر وابسته نشان داد که بین میزان دینداری و فاصلة اجتماعی مسلمانان و مسیحیان، رابطة مستقیم، و میان مدارای اجتماعی و فاصلة اجتماعی، رابطة معکوس برقرار است. مطابق نتایج آزمون رگرسیون نیز متغیر (واسط) مدارای اجتماعی بیشترین تأثیر را بر فاصله اجتماعی دارد و پس از آن، دینداری و نوع دین، متغیرهای تأثیرگذار بر فاصلة اجتماعی هستند. درمجموع، متغیرهای واردشده در معادلة رگرسیون (نوع دین، دینداری، مدارای اجتماعی)، 49 درصد تغییرات متغیر فاصلة اجتماعی را تبیین می کنند.
روش پیجویی مفاهیم مدرن در متون دینی (رابطه مفهوم امت در قرآن کریم و مفهوم فرهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم «فرهنگ» به عنوان قید مضاف در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله فلسفه، جامعه شناسی، انسان شناسی، روان شناسی، نشانه شناسی و سیاست گذاری به کار می رود. در همین راستا به-کارگیری مفهوم «فرهنگ» در این رویکردها و خاصتاً با نگاه علوم انسانی اسلامی، ایجاب می کند، روشی اتخاذ گردد تا بتواند علاوه بر فهم دقیق این مفهوم در حوزه اندیشه انسانی، قادر به پیجویی در متون دینی نیز باشد، فهم و شناخت مفاهیم شکل گرفته در فضای علوم انسانی و شناخت رویکرد و نظرگاه متون دینی نسبت به مفاهیم موجود و فهم روابط میان مفاهیم از اهمیت بالایی برخوردار است، از این رو هدف اصلی مقاله تبیین روش پیجویی مفاهیم مدرن علوم انسانی اجتماعی در متون دینی است، از این حیث نوشتار حاضر به عنوان مطالعه موردی به مطالعه و واکاوی مفهوم فرهنگ به عنوان مفهومی مدرن در متن قرآن کریم پرداخته است، همچنین از اهداف دیگر این مقاله، می توان به فهم و شناخت مفهوم امت به عنوان یکی از مفاهیم قرآنی که با مفهوم فرهنگ دارای اشتراکاتی است، اشاره کرد که در مقاله به تبیین و تحلیل این رابطه پرداخته شده است. لذا این منطق گامی مهم در راستای بومی سازی علوم انسانی از طریق پیجویی مفاهیم مدرن در متون دینی به شمار خواهد آمد. در همین راستا، فرآیند و مراحل نوشتار حاضر از حیث روشی و محتوایی به منظور نیل به هدف اصلی، بدین گونه می باشد: گام اول: استفاده از روش تاریخ انگاره در واکاوی مفهوم فرهنگ به منظور شناخت فرآیند تغییر و تحولات و مؤلفه های این مفهوم. گام دوم: پیجویی مؤلفه های استخراج شده در متن قرآن کریم با استفاده از روش معناشناسی سنتی (کتب لغات) و مواجه با مفهوم امت. گام سوم: معناشناسی ساختاری مفهوم امت به منظور دستیابی به مؤلفه های اصلی و نظام معنایی مفهوم امت. گام چهارم: تبیین و تحلیل رابطه میان مفهوم امت با مفهوم فرهنگ.
بررسی نقش پایبندی به دین در پیشگیری از رفتارهای پر خطر در میان جوانان 18-30 ساله شهرستان های استهبان و فسا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هر جامعه ای دارای باورهایی است که با توجه به آن رفتارهای خاصی مقبول شناخته می شود. دین نیز به عنوان نظامی که از سوی خداوند نازل گردیده است، معیار رفتار های بهنجار را در جامعه معرفی می کند. امروزه با قرار گرفتن در عرصه جهانی و ورود عناصر مدرنیته در جامعه، شاهد کم رنگ شدن باور های دینی و بروز رفتارهای انحرافی در میان جوانان هستیم.هدف اصلی در این پژوهش بررسی نقش باورهای دینی در پیشگیری از رفتارهای پر خطر جوانان است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش است و داده ها از طریق پرسش نامه در میان 448 نفر از جوانان18-30 در شهرستان های استان فارس (استهبان وفسا) گردآوری شده است. بر اساس یافته های این پژوهش بین متغیر های مستقل جنس، تحصیلات، تاهل، سطح تحصیلات، میزان ارتباط با افراد متمایل به رفتارهای پرخطر، گرایش دوستان به رفتارهای پر خطر، میزان گرایش به باور های دینی و میزان انجام اعمال وفرایض دینی با متغیر وابسته که گرایش به رفتارهای پر خطر است، رابطه معنی دار وجود دارد.
عوامل و زمینه های گرایش به معنویت گرایی جدید در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف فهم چیستی و چرایی گرایش به «معنویت گرایی جدید» در میان شهروندان تهرانی، به بررسی عوامل، زمینه ها و شاخص های گرایش به این پدیده خواهد پرداخت. رویکرد روشی مقاله، کیفی و روش به کار گرفته شده، تحلیل مضمونی است و از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری نظری برای گردآوری داده ها بهره برده ایم. از مجموع 23 مصاحبه انجام شده، هشت مضمون به عنوان عامل: تنش اخلاقی، تجربه رنج، محرومیت، دسترسی به معنویت گرایی، ارتباط مؤثر با معنویت گرایان جدید، بحران معنا، تجربه فرامادی و تجربه حدی شناسایی شد. چهار مضمون: مدرن شدگی، نارضایتی فرهنگی، تجربه زیست جهان های دیگر و عاطفه گرایی نیز به عنوان زمینه شناسایی شد. همچنین شاخص های گرایش به سه بعد معرفتی، روانی و عملی تقسیم شد. گرایش معرفتی با باورهای فرامادی جدید، تغییر نظام معنایی، تلاش برای نزدیک سازی نظام معنایی فعلی و پیشین و تغییر غایات زندگی در میان گروندگان مشخص شد. گرایش روانی شامل جذب آثار خوب روانی شدن و تجربه فرامادی بود و گرایش عملی نیز با جذب روش های آسان سازی ارتقای اجتماعی و اقتصادی شدن و همچنین جذب کارکردها شدن معرفی شد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر عوامل مشترک با محتوای آموزه های اسلامی و بدون آن بر افزایش گفتگوی مؤثر زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو روش زوج درمانی مبتنی بر عوامل مشترک با محتوای آموزه های اسلامی و بدون آن بر افزایش میزان گفتگوی مؤثر زوجین انجام شده است. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود که از طرح آزمایشی آمیخته 3×3 استفاده شده است. جامعه آماری شامل زوجهایی بود که به دلیل مشکلات ارتباطی به مرکز روانشناسی و مشاوره آرامش ارومیه در سال 1395 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 24 زوج بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب ، و در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته «مقیاس ارزیابی میزان گفتگوی مؤثر زن و شوهر» بود. گروه های آزمایش در ده جلسه زوج درمانی مبتنی بر عوامل مشترک و زوج درمانی مبتنی بر عوامل مشترک با محتوای آموزه های اسلامی شرکت کردند. به منظور بررسی سؤالهای تحقیق از آزمون آماری تحلیل واریانس با تکرار سنجش استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در میزان گفتگوی مؤثر تفاوت معناداری وجود دارد (p
بررسی رابطه بین رهبری خدمتگزار و معنویت در محیط کار با سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: کارکنان بانک کشاورزی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت نیروی منابع انسانی به عنوان یکی از سرمایه های اصلی سازمان ها باید گفت اثربخشی این سرمایه در پرتو فراهم کردن محیط کار مناسب و زمینه ارتباط و همکاری با دیگر اعضای سازمان و مشارکت در امور و مسائل مربوط به سازمان است؛ درنتیجه پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری خدمتگزار و معنویت در محیط کار با سرمایه اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیّه کارکنان بانک کشاورزی استان همدان است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 196 نفر به عنوان نمونه آماری برای مطالعه انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد رهبری خدمتگزار، معنویت در محیط کار و سرمایة اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel, SPSS تحلیل شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد اثر مستقیم رهبری خدمتگزار بر معنویت در محیط کار، مثبت و معنادار است. اثر مستقیم رهبری خدمتگزار بر سرمایه اجتماعی معنادار نیست. اثر مستقیم معنویت در محیط کار بر سرمایه اجتماعی، مثبت و معنادار است. اثر غیرمستقیم رهبری خدمتگزار بر سرمایه اجتماعی با نقش میانجی معنویت در محیط کار، معنا دار نیست. بر اساس این، توسعه رهبری خدمتگزار در بستر معنویت در محیط کار می تواند از عوامل مؤثر بر افزایش سرمایه اجتماعی باشد.
بررسی جامعه شناختی تاثیر سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی دینی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه سرمایه فرهنگی دانشجویان دانشگاه مازندران بر سبک زندگی دینی آنان می باشد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریه سبک زندگی و سرمایه فرهنگی بوردیو است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است. نمونه آماری شامل 390 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1395-1394 می باشند که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که سرمایه فرهنگی پاسخگویان در حد متوسط رو به پایین (66/7 از 20) بوده است؛ در حالی که سبک زندگی دینی آنها در حد متوسط رو به بالا ( 02/13 از 20 ) گزارش شده است. نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که سرمایه فرهنگی و دو بعد آن (سرمایه فرهنگی عینیت یافته و نهادینه شده) بر سبک زندگی دینی تاثیر معکوس و معناداری دارند؛ درصورتی که سرمایه فرهنگی تجسم یافته بر سبک زندگی دینی تاثیر مستقیم و معناداری دارد. این در حالی است که ابعاد سرمایه فرهنگی روی هم رفته توانسته اند 31 درصد از تغییرات سبک زندگی دینی را تبیین نمایند. دانشجویان فرهنگ و دین و ارزش های مبتنی بر جامعه خود را طرد نمی کنند، ولی آنها را تعدیل می کنند تا با تنوع انتخاب های بیشتری روبه رو گردند.
زن در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش زن در اندیشه اسلامی، براساس هدف خلقت، یعنی عبودیت تفسیر می شود و با تعریف وظیفه مداری زن مبتنی بر ایمان به توحید و عاطفه محوری وی؛ جایگاه ویژه ای برای زنان ترسیم می شود. از این رو، زن در منابع اسلامی (قرآن و روایات) علاوه بر انجام وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی، با ایثار و از خودگذشتگی در خط مقدم حوادث اجتماعی نیز نقش آفرینی می کند. در پژوهش حاضر پس از اثبات ارتباط وظیفه مداری زن مسلمان در بستر عبودیت، وظایف وی در سه بخش دسته بندی شد که عبارتند از: وظایف فردی زن مثل خودسازی، علم آموزی، امر به معروف و نهی از منکر؛ وظایف زن در خانواده (نقش همسری، نقش مادری، نقش خانه داری؛ و ولایت مداری زن (وظیفه زن در جامعه؛ یعنی حضور در فعالیت های «سیاسی، علمی فرهنگی و اقتصادی).
بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خدا بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل، و طرح پیش آزمون پس آزمون انجام گرفت. جامعه پژوهش، مادران 48 20 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 95 96 در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران تحصیل می کردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگیری شدند. سپس شرکت کنندگان درگروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسمای حسنا شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی با توجه به منابع و مرتبط با اسمای حسنا و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 نام الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، مقیاس تصور نسبت به خدا بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های کلی مقیاس تصور از خدا و 6 زیر مقیاس اصلی آن، که شامل تأثیرپذیری، مشیت الهی، حضور، چالش، پذیرندگی و خیرخواهی است در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است (P
میزان دینداری و ارتباط آن با استفاده از شبکه های اجتماعی اینترنتی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه میزان دینداری و ارتباط آن با میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی اینترنتی بر اساس نظریه گلوله جادوئی و مدل دینداری گلاک و استارک انجام شده است. روش پژوهش، روش پیمایشی است. بر اساس فرمول لین، حجم نمونه 400 نفر محاسبه شد که با روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای با 32 پرسش، ترکیبی محقّق ساخته و دیگران ساخته است که اعتبار آن ها را صاحب نظران تأیید کردند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (939/0) محاسبه شد. نتایج نشان داد بین میزان دینداری دانشجویان با توجه به وضعیّت عضویت و نوع فعالیت آن ها در شبکه ها تفاوتی معنادار وجود داشته است و بین سابقه عضویت در شبکه ها و میزان دینداری آنان نیز رابطه ای معنادار وجود داشته است؛ ولی بین میزان استفاده (فعالیت) از شبکه های اجتماعی و میزان دینداری، رابطه معناداری دیده نشد. نتایج، همچنین گویای تفاوتی معنادار بین میزان دینداری دانشجویان با توجه به جنسیت و گروه تحصیلی آن ها بود.