فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پ ژوهش درب اره ی زن ان، به عنوان یک موضوع قابل مطالعه در عرص ه ی مطالعات اجتماعی در قالب موضوع زنانگی یا دقیق تر «زنانگی ها»، دانش ما را به سطح عالی ت ری درب اره ی زنان ارتقاء خواهد داد. هدف از پژوهش حاضر، تبیین و تفسیر نشانه های زنانگی زنان شهر اصفهان در بازتولید بدن می باشد. در مطالعه حاضر از طرح تحقیق آمیخته از نوع متوالی اکتشافی استفاده شده است، که برای انجام آن در مرحله اول، با استفاده از روش تحقیق نظریه برخاسته از داده ها، با روش نمونه گیری نظری از زنان 20-55 ساله، مصاحبه باز و نیمه باز به عمل آمد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده و داده های گردآوری شده، شاخص های بازتولید نشانه های زنانگی به دست آمد. در مرحله دوم به گردآوری داده های کمی با تنظیم پرسشنامه (بسته) برگرفته از روش کیفی، به صورت پیمایشی و روش نمونه گیری سهمیه ای با توجه به سن و جنس افراد در مناطق 15 گانه شهر اصفهان، در بین 667 نفر پرداخته شد. براساس نتایج کیفی تحقیق، هژمونی فرهنگی غرب و صنعت فرهنگ در قالب شرایط علّی و مفهوم زنانگی ریزوماتیک به عنوان هسته ی مرکزی استخراج گردید. در بخش کمی برای تبیین نشانه های زنانگی، فرضیه ها با نرم افزار Spss مورد آزمون قرار گرفتند. سپس در مدل سازی ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos فرضیه های ساختاری پژوهش (دین، آبژگی، بریکولاژ، مدگرایی، رسانه، خودپنداره و درآمد) آزمون شدند که همه آن ها معنادار شده و در بخش برازش کلی، برازش بسیار بالایی از مدل حاصل گردید.
تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
133 - 172
حوزههای تخصصی:
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری برای این امر کودکان دختر و پسر مقیم مراکز شبانه روزی شهر تهران می باشند که سن آنان بالای 13 سال و تجربه زندگی حداقل 5 سال را در این مراکز داشته و با استفاده از انتخاب هدفمند برگزیده شده اند تا از طریق مصاحبه با آنان به شناخت مشخص تری از مسایل و نیازهای آنان دست یابیم. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج تحلیل مضمون 7 تم اصلی و 22 مفهوم به دست داد. همچنین فقدان بعنوان ذات مشترک پدیده تعیین شد. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از زندگی در مراکز شبانه روزی توسط شرکت کنندگان بود. آنان با وجود محدودیت و نظارت زیاد در این مراکز از زندگی خود رضایت داشتند اما حضور در این مراکز را منشا آینده ای مبهم برای خود می دانند و درخواست شادی بیشتر، حمایت و پذیرش در جامعه داشته و نسبت به خانواده خود احساسی دوگانه از دلتنگی و ناراحتی دارند.
مطالعه تحلیل فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دانشگاه های امروزی؛ شاهد ظهور شرکت های نوپا با عنوان استارت آپ توسط تیم های دانشجویی و دانشگاهیان هستیم؛ متأسفانه اکثر استارت آپ ها با موانع موفقیت روبرو هستند. از طرفی یکی از مباحث جدیدی که وارد دانشگاه های نسل چهارم شده و می تواند هدف گذاری مطلوبی برای آینده استارت آپ ها باشد؛ وجود اسپین آف های دانشگاهی بوده که با محوریت محققان و دانشگاهیان و با هدف تجاری سازی تحقیقات در دانشگاه ها ایجاد شده است؛ محقق با هدف موفقیت استارت آپ ها در یک مطالعه کیفی فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی را مورد مطالعه قرار داده است؛ به همین منظور در دو بخش این فرایند مورد تحلیل قرار گرفته است؛ در بخش اول متون مربوطه مورد ترجمه قرار گرفتند؛ و در بخش دوم با نمونه گیری هدفمند در یک مصاحبه ساختاریافته در بین 8 نفر از خبرگانی که دارای سابقه کارآفرینی بودند؛ فرایند حرکت از استارت آپ به اسپین آف با استفاده از روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت؛ نتایج تحقیق با شناسایی مؤلفه های شرایط علی، مداخله ای وراهبردها؛ نشاندهنده پدیده محوری با عنوان استارت لین و پیامد آن را سکوی پرتاب ایده آل برای استارت آپ به سمت اسپین آف دانشگاهی بود؛ محقق در انتهای تحلیل یافته ها، الگوی سکوی پرتاب برای فرایند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی با عنوان "الگوی ایده آل سکوی پرتاب هلی کوپتر" معرفی کرده است.
شهر، جدایی گزینی فضایی و روابط اجتماعی افراد تنها: مطالعه ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
195 - 220
حوزههای تخصصی:
پرسش آغازین عبارت است از این که افراد تنها با چه مسائلی در زندگی شهری، روابط اجتماعی و محله ای مواجه هستند؟ برای نیل به پاسخ یک طرح ترکیبی شامل روش داده بنیان و مردم نگاری مجازی طراحی شد. برای گردآوری اطلاعات در روش داده بنیان از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و در مردم نگاری مجازی از تحلیل محتوای کیفی روزنگاشت های افراد تنها استفاده شد. نمونه گیری در این پژوهش هدفمند بود. یافته ها نشان می دهد که جدایی گزینی فضایی در خلق تنهایی تاثیر تعیین کننده ای دارد. شش گونه تنهایی انتخابی، اجباری، ناگهانی، تحمیلی، زودرس و طبیعی مشاهده شد. از جمله مهمترین آثار تجربه تنها زندگی کردن به هراس های ارتباطی، نظارت و تهدید حریم خصوصی، تمایل کم به معاشرت و انواعی از انزوای اجتماعی، جسمی، جنسی، کلامی، فضایی- مکانی اشاره کرد. کسانی که تنهایی شان را با جدایی گزینی فضایی تعین بخشیده اند. در عرصه اجتماعی در معرض داغ ننگ و تعرض به حریم خصوصی هستند و با استفاده از انواع انزوا تلاش می کنند تنهایی خود را حفظ کنند. هم گزینی سیاستی است که به افراد تنها در مدیریت سبک زندگی تنها یاری می رساند.
پژوهشی نو درکاربری پیکرک های انسانی پیش از تاریخ شرق باستان مشکلات تفسیر یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کاوش های باستان شناسی به داده هایی برخورد می شود که به صورت کاملاً آگاهانه و با قصد خاصی تغییرشکل داده و مورد استفاده قرار گرفته اند، یکی از این موارد پیکرک های نمادین هستند. پیکرک ها از رایج ترین یافته های باستان شناسی هستند که وجود شمار فراوان آن ها نشان از بهره گیری از آن ها در تمام جوانب زندگی شامل مسائل اقتصادی، اجتماعی و ادراکات می گردد. پیکرک سازی جهش بزرگ فرهنگی بود که در پارینه سنگی جدید رخ داد و نشان دهنده یک فرایند پیچیده اجتماعی بود. این گونه داده ها را نماد اسطوره یا قربانی همچنین الهه باروری یا ایزدبانو و تمثال های مذهبی و تعدادی نیز مجسمه تزیینی و بازیچه نامیده اند. تقریباً در تمامی پیکرک های مادینه نقطه مشترک برهنگی آن هاست و تأکید بر بزرگی سینه و شکم و مهم تر از همه تأکید بر باردار بودن و زایمان دارد. پیکرک های گلی معمولاً خرد شده و دور انداخته شده اند و تعداد اندکی از پیکرک های مادینه گلی یا سنگی و... هستند که شکسته و دورریز نشده اند. دراین تحقیق سعی خواهد شد با استفاده از مدارک باستان شناختی و مردم شناسی، کاربری تعدادی از این گونه پیکرک ها را تبیین نماییم و معتقدیم که این پیکرک ها در نقاط مختلف جهان با فرهنگ های متفاوت به دست آمده اند و باید معنا و کاربرد آن ها را در متن جامعه، باستان شناسی، اسطوره و مردم شناسی مبدأ آن داده مطالعه نمود و بدون شک این پیکرک ها نقش بسیار مهمی در آیین جامعه آن روز ایفا می نمودند؛ تفسیرهای مختلف نیز شاید بدین دلیل است که کاربری پیکرک ها را نیافته و مشکل اساسی در شناسایی کاربری این گونه داده ها عدم شناخت تمامی مسائل عقیدتی است که در فرهنگ مادی و وسایل به جای مانده، نمود نیافته اند، همچنین یک تفسیر را نباید به تمامی داده های هم شکل تعمیم داد، چون کاربری آن ها متفاوت است و در انتها با ارائه نمونه های مردم شناسی امتداد عقاید پیش از تاریخی را تا عصر حاضر مشاهده نمود.
خوانشی انتقادی از مطالعات جامعه شناسی در ایران ذیل اکنونِ تبارشناختی (با تاکید بر آثار و آراء دکتر ابراهیم توفیق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که مطالعات مربوط به مدرنیته ایرانی، و جامعه شناسی تاریخی، تاثیراتی مهم بر مطالعه سایر حوزه های مرتبط با مدرنیته از جمله وضعیت جامعه شناسی در ایران دارند شایسته توجه اند. دکتر ابراهیم توفیق یکی از جامعه شناسان ایران است که مطالعات جامعه شناسی و مدرنیته ایرانی را با رویکردی به جامعه شناسی تاریخی، بر تبارشناسی لحظه حال متمرکز نموده است. این مقاله در صدد تحلیل مطالعات ایشان به منظور فهم انتقادی مطالعات تبارشناختی از اکنونیتی است که نوع مواجهه با آن، وضعیت سنت، مدرنیته و جامعه شناسی را در ایران رقم زده است. به این منظور داده های27 اثر از توفیق، به شیوه اسنادی گردآوری و با روش مرور سیستماتیک، مورد تحلیل قرار گرفته اند. پایان بندی انتقادی فراتحلیل صورت گرفته درباره آثار و آراء توفیق؛ فقدان مطالعه مناسبات سیستماتیک میان دانش و سرشت قدرت مآب دانش، تقلیل روابط سیستماتیک میان دانش و اراده به قدرت، به مناسبات میان دانش و بلوک قدرت، تقلیل نظام دانش به محتوای دانش، تعلیق چگونگی گسست از گفتمانِ گذار، مغفول باقی گذاشتن بحران بازنمایی در رابطه میان نظام تولید دانش و وضعیت جامعه، غفلت از ناتوان سازی سوژه در گسست از خوانش گذرا از حال توسط نظریه پسااستعماری، نقد ایدئولوژی در سطح رفتاری به رغم باور به ضرورت نقد مبنای وجودی ایدئولوژی در سطح شناختی، قرار گرفتن نظریه حال در معرض پروبلماتیک نظریه تداوم و. . . را نتیجه می گیرد. این موارد از سویی منجر به رسمیت یافتن فردیت لحظه حال و از دیگر سو منجر به بازتولید تلقی تداوم و بی توجهی به انحطاط شده است. همچنین این امور از سویی منجر به هوشیاری نسبت به تبعات گفتمانی رویکرد پسااستعماری، و از سوی دیگر منجر به فرسایش سوژه در گسست از خوانش گذرا از لحظه حال توسط جامعه شناسی در ایران شده است.
بررسی جامعه شناختی عوامل بازدارنده ی فرهنگی مؤثر بر عدم توسعه ی پایدار شهری در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
83 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل بازدارنده ی فرهنگی مؤثر بر عدم توسعه ی پایدار شهری در کلانشهر اهواز صورت گرفته است. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 500 نفر جمع آوری شد که از جمعیت 331556 نفری سرپرستان خانوار ساکن در کلانشهر اهواز به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. متغیر وابسته (عدم توسعه ی پایدار شهری)، به دو شیوه ی نگرشی و عملکردی عملیاتی شد و رابطه ی آن با متغیرهای مستقل؛ شامل شیوه ی مدیریت، قوم گرایی، تقدیرگرایی، سنت گرایی و سطح آرمان ها؛ که برگرفته از نظریات جامعه شناسان مکتب تکاملی توسعه و مکتب نوسازی توسعه است؛ فرضیه سازی و آزمون شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن از طریق اعتبار صوری برآورد و داده های به دست آمده نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل یافته ها فرضیات پژوهش را تأیید کرد و تنها متغیر سنت گرایی مبتنی بر نگرش مورد تأیید واقع نشد. نتایج پژوهش نشان داد که معادله ی پیش بینی میزان عدم توسعه ی پایدار شهری، 6/33 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی می کند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر چندمتغیره نیز گویای آن بود که متغیرهای سطح آرمان ها، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت مستقیم و متغیرهای تقدیرگرایی، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت غیرمستقیم، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر عدم توسعه ی پایدار شهری دارند.
بررسی بولی علل فراموشی جمعی در شهر: مطالعه موردی عمارت های متروک شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بابلسر در سالهای اخیر تحولات سریعی را تجربه کرده است. این تحولات به معنای از دست رفتن مکان های حافظه شهری است. حافظه جمعی می تواند نقش مهمی در احساس تعلق به مکان داشته باشد. وجود ساختمان های متروکه قدیمی در شهر نشان دهنده اختلال در حافظه جمعی و در نوع حاد آن، فراموشی است. این پژوهش از این منظر به ساختمان های متروکه شهر بابلسر پرداخته است تا دریابد ترکیب چه عواملی موجب فراموشی جمعی این بناها شده است. برای این کار، اطلاعات گردآوری شده از مطالعات اسنادی، تاریخی و تاریخ شفاهی مورد بررسی قرار گرفتند، با توجه به این مطالعات و ملهم از نظریه کرینسون و کانرتون، چهار علت فرضی استخراج شد و علل فرضی در جدول ارزش جبر بولی بررسی شدند. یافته ها حاکی از این است که این که یک عمارت به یادآورنده دوره ای از نظم خشن و استبداد باشد، شرط لازم متروک واقع شدن است، اما این شرط، شرط کافی نیست. مثلاً در صورتی که این شرط در کنار دو عامل یادآوری نفوذ بیگانه و نداشتن منفعت مالی و خدماتی در ۴۰ سال اخیر قرار گیرد، متروک واقع شدن محقق می شود.
از اخلاق متعارف تا اخلاق فراعرفی؛ گونه شناسی تجربه تعهد در ازدواج سفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج سفید پدیده ای مدرن و مفهوم تعهد، یکی از پروبلماتیک ترین مفاهیم عصر مدرن است. این تحقیق با رویکرد نظریه مبنایی انجام گرفته و میدان تحقیق، افراد هم بالینِ شهر اصفهان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با ۱۸ نفر از آنان مصاحبه انجام شد. جستجوی پاسخ برای این پرسش که تعهد در ازدواج سفید چگونه برساخته می شود، نشان داد که تعهد نه تنها مفهومی با معنای ثابت نیست بلکه در طی زمان و مکان و برحسب شرایط، تحول یافته و در چارچوب فضایل اخلاقی برداشت می شود. همچنین تیپولوژی تعهد در ازدواج سفید، طیفی از اخلاق متعارف تا اخلاق فراعرفی را در بر می گیرد که در یک سر طیف معنای عرفی اش قرار دارد که برگرفته از هنجارها و ساختارهای مسلط بیرونی بوده و قواعد مرسوم در روابط زناشویی رسمی در این سنخ حاکم است. سنخ شناسایی شده در دامنه دیگر طیف، تعهد به منزله اخلاق فراعرفی است که ناظر بر روابط برابری طلبانه، آزادی خواهانه و غیر متأثر از ایدئولوژی های فرهنگی است و معنایی درونی شده تر، فردی شده تر و خودگزیده تر دارد. نهایتا می توان گفت، تعهد در ازدواج سفید، معنایی وسیع، چندبعدی، نسبی و سیال دارد و نمی توان این مفهوم را در این سبک از زندگی، ذیل یک قاعده کلی، ارزش گذاری نمود.
نمودهای ورزش رسانه ای در زندگی روزمره
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
175 - 207
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی های نوین ارتباطی و گسترش جهان موازی به موازات جهان واقعی یکی از جلوه های زیست کنونی بشر است . در این مقاله در صدد هستیم با رجوع به برخی داده های اسنادی از منظر دیگر تعامل رسانه ها و ورزش را مورد بحث قرار دهیم و بجای مفهوم رسانه های ورزشی از کلید واژه "ورزش رسانه ای" برای توصیف پیوستگی عمیق امر ورزش و رسانه بهره جسته شده است. به همین جهت در این مطالعه به مرور تعدادی از نمود های رسانه های ورزشی در زندگی روزمره کشورهای غربی با تاکید برفوتبال جزیره و چگونگی بازنمایی آن پرداخته ایم.
Identifying the Status of the Influential Components of Citizenship Education for Citizens' Cultural and Social Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the research was to identify the status of the influential components of citizenship education in the direction of cultural and social development of citizens. Methodology: Mixed inferential method (qualitative - quantitative) was considered. Statistical population included all key informants, experts and managers of urban management and quantitative part of all youth between 18-25 years in Tehran. To select the samples in the qualitative part, snowball or chain sampling method was used to identify and select key informants and in the quantitative part, stratified random sampling method was used. Citizenship education and its role in the socio-cultural development of citizens was used and its validity and reliability were confirmed. Data were analyzed by SPSS software using descriptive and inferential statistical methods. Findings: The findings of factor analysis showed that attention to strengthening of legalism, attention to strengthening the spirit of participation, attention to strengthening sense of responsibility, attention to strengthening self-confidence, attention to strengthening communication skills, attention to strengthening civil awareness. And Conclusion: focusing on strengthening the problem-solving skills of naming is one of the influential factors in citizenship education for the cultural and social development of citizens. It's desirable.
رسانه به مثابه ابژه نسلی: بررسی نقش مصرف رسانه بر هویت نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابژه نسلی پدیده ای مرتبط با نظام معرفتی نسل هاست که دراثر تغییرات سریع و برخورد تازه با پدیده های نوظهور از نسلی به نسل دیگر تفاوت پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، تبیین تفاوت نسل ها براثر مصرف رسانه هایی است که برای هر نسل حکم ابژه نسلی را پیدا کرده اند. بدین منظور با استفاده از نظریه های مانهایم و بالس و نظریه استفاده و خشنودی و اثرات جابه جایی و مکمل رسانه، این موضوع بررسی شد که آیا بین نسل ها به لحاظ مصرف انواع رسانه تفاوت وجود دارد یا خیر. روش پژوهش، پیمایشی و بر پایه پرسش نامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری همه شهروندان 18ساله و بالاتر شهر رشت بودند. روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی بود و 400 نفر برای حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند بین ابژه های رسانه ای نسل ها تفاوت معنادار وجود دارد و می توان تقسیم بندی نسل ها را براساس رسانه موردعلاقه هر نسل در نظام معرفتی آنها شناسایی کرد؛ زیرا هر نسل در انتخاب نوع رسانه خاص خود درگیر تجربه مشترک تاریخی است و به صورت انتخابی و فعال عمل می کند.
مطالعه جامعه شناختی پیامدهای عاملیت مضاعف و حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی، مردم نگاری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق ذاتی سرمایه داری، حداکثرسازی سود است. این منطق زمانی که بدون نظارت کافی و اعمال محدودیت های دولتی و اخلاقی اعمال شود، پیامدهای متعددی را در عرصه های مختلف به دنبال دارد. در چند سال اخیر حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی در ایران با شدت فراوانی انجام می شود. به همین دلیل، هدف این پژوهش افشای مناسبات پنهان و پیامدهای حداکثرسازی سود در شرکت های بازاریابی هرمی است. در این زمینه از روش مردم نگاری انتقادی پنج مرحله ای کارسپیکن (1996) استفاده شد. پژوهشگران ابتدا در رویکردی اتیک محور به مدت یک سال در شرکت های بازاریابی هرمی مشاهده مشارکتی پنهان داشتند و در طول این مدت تحلیل های بازساختی اولیه را انجام دادند؛ سپس مصاحبه های گفتگومحور براساس رویکرد امیک محور از اعضای جداشده از این شبکه ها آغاز شد و تم های اصلی (شامل لگ های گلدکوئستی، لیدر هژمون، آسیمیلاسیون رفتاری انگیزشی، اپوخه تحصیل، اپوخه خانواده، آموزش اقتدارگرایانه، حصار کاری، سودزدایی سیستمی و ریزش اعضا) استخراج شدند؛ درنهایت، دوباره با رویکرد اتیک محور داده های گفتگویی به طور سیستمی تحلیل شدند و رابطه بین عاملیت و ساختار تحلیل شد. نتایج این مراحل نشان دادند این شرکت ها عاملیت کنشگران را مضاعف و آنها را به طور ذهنی به ابرانسان هایی تبدیل می کنند که توانایی تغییر جهان را دارند؛ اما این عاملان مضاعف درنهایت، هنگام رویارویی با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شکست می خورند و پیامدها و آسیب های فروان و متفاوتی را تجربه می کنند.
بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های سینمایی از شرایط اجتماعی هر جامعه متأثر هستند و در عین حال، مسائل اجتماعی را بازنمایی می کنند. هدف اصلی مقاله حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پرمخاطب پس از انقلاب اسلامی ایران است. بدین منظور با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، ۳۷ فیلم اجتماعی و پرمخاطب بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند سینمای ایران پس از انقلاب، چهاردهه را پشت سر گذاشته که هر دوره، مسائل اجتماعی مختص به خود را داشته است. دوره اول (دهه شصت) سینمای جنگ است؛ سینمایی که به شدت از فضای نبرد متأثر است و نوعی انکار مسئله اجتماعی در آن وجود دارد. در این دوره، نوعی تقدس گرایی بر سینما حاکم است و مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داخلی به حاشیه می روند. در دوره دوم (دهه هفتاد) مسئله زنان، بستر اصلی طرح مسائل اجتماعی است و مسائل جدید زنان، ظهور زنان مدرن، نقش و موقعیت اجتماعی جدید زنان، نابرابری جنسیتی، تابوشکنی زنان و افزایش آگاهی آنان بررسی می شود. دوره سوم (دهه هشتاد) سینمایی است که پروبلماتیک آن، خانواده طبقه متوسط است و مسائل اجتماعی، دامن گیر اعضای خانواده می شود. دوره چهارم (دهه نود) با سینمایی انباشته از مسائل اجتماعی مواجهیم که تعدد و پراکندگی آن در بستری از خشونت بازنمایی شده است.
بررسی حالت ایستایی در دوران پیش از تاریخ سرزمین ما(بر بنیاد نظریه تمدنی توینبی و تطبیق با شواهد باستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تفکر توینبی (۱۸۸۹-۱۹۷5)، دوران ایستایی جامعه را می توان دوره نا پویایی، سکون و بی تحرکی دانست. اعضای چنین جامعه ای پاسخی در برابر چالش های پیش رو نداشته، حالتی منفعل به خود گرفته و تسلیم شرایط موجود می شوند. به عبارتی، جامعه ایستایی همچون ماد، جامعه ای است که در حالت کلی تا حدودی فاقد مکانیسم های اساسی دگرگون بخش بوده و نوعی راکد بودن و بی حرکتی از شاخصه های آن تلقی می شود. طبق چنین نظریه ای، پیدایش تمدن در ایران باستان نتیجه یک انقلاب و همچنین حرکت جامعه از گذشته ای ایستا به سوی آینده ای پویا تلقی می شود. درهرحال، این مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی در پی این هدف است که مشخصه های جامعه ماد را پیش از مرحله پویایی با استناد به شواهد موجود موردبررسی قرار داده و تحلیل نماید. رهاورد این پژوهش نشان دادن چگونگی تطبیق یا احتمالاً عدم تطبیق نظریات تمدنی توینبی با بخشی از تاریخ ایران باستان است. درعین حال، تجزیه وتحلیل مشخصات کلی جامعه ایستای ماد با استناد بر حقایق و شواهد تاریخی و این که هرگز جامعه ای همچون ماد به رغم ایستایی به طور مطلق فاقد دگرگونی درونی نبوده، از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است.
پژوهشی بر شاخص ترین نقوش نمادین گیاهی در گچبری های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر دوران باستان نقوش و نشا ن های نمادین علاوه بر جنبه های تزئینی بیانگر مسائلی مهم در باب فرهنگ، هنر و حتی ساختارهای اجتماعی یک حکومت و کشور است. در دوره ساسانی نیز نقوش نمادین با توجه به درهم آمیختگی دین و سیاست رونق بیشتری گرفته است، به نحوی که در اکثر آثار هنری به جای مانده از دوره ساسانی می توان نمونه ای از آن ها را مشاهده نمود. هنر گچبری در دوره ساسانی ازجمله هنرهای توسعه یافته ای است که نسبت به دوره های قبل به اوج پختگی خود رسیده و شاهد کاربرد وسیع آن به صورت اشکال متنوع نمادین در بناها و کاخ های ساسانی هستیم. بررسی نقوش گیاهی نمادین گچبری های دوره ساسانی، ضرورتی است که متأسفانه تاکنون به طور مستقل و مبسوط به آن پرداخته نشده است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی به شمار می رود. نتیجه این بررسی نشان می دهد که غالب نقوش نمادین موجود در گچبری های دوره ساسانی ریشه مذهبی دارند، این نقوش هرچند در قالب نقوش متعدد و متنوع گیاهی به نمایش درآمده اند، لیکن هر یک از آن ها به عنوان یک سمبل از باورهای دینی و اعتقادی است. انگور و درخت زندگی ازجمله نمادهایی است که در ایران نمادی از باروری و برکت و جاودانگی هستند و همواره در این دوره این نقوش در آثار گچبری قابل مشاهده است، همچنین نقش نیلوفر معرف یکی ایزدان دین مزدیسنا است.
سبک زندگی خانواده های تهرانی و جنبه های آسیب زای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
201 - 220
با توجه به گسترش زندگی مدرن و آسیب زا بودن برخی از پیامدهای آن ازجمله فردگرایی، مصرف زدگی و مادی گرایی و تضاد آن با فرهنگ اسلامی که بر خدامحوری، معنویت گرایی و اعتدال در مصرف استوار است، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر سبک زندگی خانوادگی در شهر تهران تلاش دارد نشان دهد که خانواده ها در انتخاب سبک زندگی، بیشتر از کدام یک از ارزش ها و نگرش های مدرن یا دینی بهره می برند. برای مطالعیه سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن، از نظرییه بوردیو استفاده شده و تأثیر سرماییه فرهنگی (ازجمله دین داری)، اقتصادی، اجتماعی و همچنین ارزش ها و نگرش ها (نظام ترجیحات) بر سبک زندگی خانوادگی (متشکل از چگونگی فراغت، نوع روابط بین اعضا، و تقسیم جنسیتی کار) مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه، برروی 150 نفر از زنان متأهل ساکن تهران انجام شده است. براساس یافته ها 64درصد خانواده ها دارای سبک زندگی سنت گرا بوده اند؛ یعنی در 64درصد خانواده ها روابط صمیمی بین اعضا وجود داشته است که در هر دو فرهنگ مدرن و دینی ترویج می شود. 93درصد خانواده ها دارای تقسیم کار جنسیتی بوده اند که در هر دو فرهنگ مذموم است و شیویه گذران فراغت در 78درصد خانواده ها، با انفعال و سرگرمی و در 22درصد فعالانه و با برنامه ریزی توأم بوده است. غلبیه ارزش ها و نگرش های مدرن در 57درصد خانواده ها و تأثیرنداشتن دین داری بر سبک زندگی نشان می دهد که تحولی تدریجی و رو به کمرنگ شدن برای فرهنگ دینی، در حال وقوع است.
رابطه هوش هیجانی، کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، کمال گرایی دانش آموزان و اهمال کاری تحصیلی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر سال ششم دوره ابتدایی ناحیه یک رشت (2218 نفر) در سال تحصیلی 1396-1397تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی چند بعدی هویت و فلت (1991)، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)و پرسشنامه سولومون و راث بلوم (1984) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزارspss21 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های کمال گرایی (خویشتن مدار و کمال گرایی کل) با اهمال کاری رابطه وجود داشت (0/01>p < /span>). همچنین بین هوش هیجانی با اهمال کاری رابطه وجود نداشت (0/01). نتیجه گیری: با افزایش کمال گرایی در دانش آموزان، اهمال کاری آن ها افزایش می یابد. از این رو لازم است که هوش هیجانی به عنوان یک مهارت در واحدهای درسی آنان گنجانده شود.
بازتعریف جایگاه سیر و سیاحت در جامعه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز این مقاله بر سفرنامه ها به عنوان منبعی اغلب نادیده گرفته شده در مطالعات جامعه شناسانه به طور کلی و به طور خاص جامعه شناسی فرهنگ است. برای مطالعه و تعمیق در روابط پیچیده و درهم تنیده جوامع کنونی نیاز است که پیشینه تاریخی شکل گیری و توسعه جوامع مدرن در کانون توجه محققین قرار گیرد. این مقاله سعی دارد با تأکید بر آرای انسان شناس و جامعه شناس آلمانی میشائل هاربزمایر ، سفرنامه های مسافران را به منزله یکی از مهم ترین منابع دست اول تاریخی معرفی نماید و بر چرایی اهمیت این متون در شناخت جوامع مدرن تأکید کند. بعلاوه سعی خواهد شد با مقایسه این گونه ادبی با دیگر منابع، ارجحیت استفاده سفرنامه هادر مطالعات علوم اجتماعی بیشتر مشخص شود.
عوامل مرتبط با رضایت از سکونت در میان شهروندان ساکن در مسکن مهر شهر پرند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
62-39
حوزههای تخصصی:
مسکن و رضایت از سکونت، یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر رفاه اجتماعی است. شناخت ابعاد رضایت از سکونت و مدیریت آن، نقش مؤثری بر رفاه اجتماعی ایفا خواهد کرد. با توجه به این موضوع، مطالعه حاضر به بررسی وضعیت رضایت از سکونت در میان شهروندان ساکن در مسکن مهر شهر پرند و عوامل مرتبط با آن پرداخته است. روش: داده های این مطالعه توصیفی-تحلیلی از طریق پیمایش به دست آمده است. حجم نمونه برابر با 398 نفر و جامعه پژوهش شامل کلیه ساکنان بالای 18 سال در مسکن مهر شهر پرند بوده که حداقل شش ماه از سکونت آنها گذشته است. انتخاب نمونه به صورت چندمرحله ای بوده و به منظور بررسی عوامل مرتبط با رضایت از سکونت، آزمونهای مختلف همبستگی مورداستفاده قرار گرفته است. یافته ها: رضایت از سکونت در مسکن مهر شهر پرند برابر با 2.39 از 5 بوده که بیانگر رضایت کمتر از متوسط است. در میان ابعاد مختلف رضایتمندی سکونتی، وضعیت مشکلات اجتماعی و خدمات عمومی به ترتیب بیشترین و کمترین میزان رضایت را داشته اند. به علاوه رضایت از سکونت با متغیرهای مختلفی ازجمله وضعیت رفاه، دسترسی به امکانات عمومی و تراکم جمعیت در ساختمان رابطه معنادار داشته است. بحث: با توجه به تفاوت در درصد پیشرفت پروژه در فازهای مختلف، رضایت سکونتی ساکنان مسکن مهر پرند نیز بسیار متنوع بوده است. بنابراین ارتقاء رضایت از سکونت در پروژه مسکن مهر، مستلزم طراحی و اجرای برنامه های جامع درزمینه توسعه شهری، ساخت وساز، خدمات عمومی و سیاستهای اجتماعی است.