فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۰۱ تا ۶٬۶۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
عوامل مؤثر بر تماشای شبکه ماهواره ای «من و تو» توسط جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر سهم شبکه های تلویزیونی ماهواره ای در سبد مصرفی مخاطبان به ویژه جوانان افزایش زیادی را نشان می دهد و همین امر مسئولان و سیاست گذاران را به جستجوی پاسخ این سؤال واداشته که چه دلایلی باعث جذابیت برنامه های این شبکه ها به ویژه شبکه من وتو، به عنوان پربیننده ترین شبکه ماهواره ای در حال حاضر، و تماشای آن توسط مخاطبان شده است. این تحقیق باهدف پاسخ به این دغدغه طراحی و به روش مصاحبه فردی و گروهی با جوانان تهرانی اجرا شده است. مصاحبه های انجام شده به روش تحلیل مضمونی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از مصاحبه ها نشان می دهد که جوانان برای تماشای شبکه های ماهواره ای و جذابیت آن ها از پانزده دلیل مشخص نام می برند که می توان آن ها را ذیل چهار مفهوم اصلی شامل بازنمایی ممنوعه ها، صمیمیت و جوانی، قدرت بخشیدن به مخاطب و اطلاعات سرگرمی دسته بندی کرد. به نظر می رسد، من و تو فضاهایی را پیش روی مخاطب ایرانی باز می کند که در شبکه های داخلی مسکوت گذاشته شده است.
تأثیر عملکرد خانواده در پیش بینی حجاب زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه عملکرد خانوادگی در افراد با حجاب برتر، حجاب معمولی و حجاب ضعیف صورت گرفت. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی دختران و زنان بالای 15 سال کشور که 2868 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس عملکرد خانواده و پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد خانواده و نوع حجاب وجود دارد (001/0p
تأثیر شبکه های اجتماعی و اعتماد اجتماعی بر مصرف فرهنگی نسل چهارم (دهه هشتادی ها) با تأکید بر تلگرام، اینستاگرام و توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی، بر وجوه مختلف زندگی کاربران اثر می گذارد. شبکه های اجتماعی مجازی این توانایی را به کاربر می دهد که با افراد با فرهنگ های مختلف و متعدد آشنا شود و از این رهگذر می تواند بر مصرف فرهنگی کاربران تأثیرگذار باشد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی (تلگرام، اینستاگرام و توییتر) و اعتماد اجتماعی بر مصرف فرهنگی نسل چهارمی ها، بوده است. در این بررسی از نظریه های زیمل، بوردیو، گیدنز، کاستلز استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد اثبات گرایی و استفاده از تکنیک پیمایش بوده است. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران بوده و سه منطقه 1، 7 و 16 به عنوان مناطق نمونه انتخاب شده اند. تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. یافته ها بیانگر آن است که استفاده نسل چهارمی ها از شبکه های اجتماعی بر مصرف فرهنگی پاسخگویان تأثیر مستقیم و مثبت داشته است. همچنین هرچه اعتماد اجتماعی افزایش می یابد، مصرف فرهنگی نیز افزایش می یابد.
بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با میزان و نحوه ی گذران اوقات فراغت زنان (مطالعه موردی: زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی)
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت به عنوان نمایی از سبک زندگی، مقوله ای است که افراد با آرامش و اختیار می توانند علایق و تمایلات خود را به کارگیرند و فرصتی است تا نگرش های پنهان خود را تعین بخشند. اگرچه با افزایش میزان تحصیلات تغییر در نگرش زنان ایجاد شده است، اما آنها همچنان مسئولیت نقش های خانگی را به عهده دارند و نقش های متعددشان اوقات فراغت آنها را مشروط و محدود ساخته است. زنان شاغل با «مسئولیت دوگانه» کار بیرون و ارائه خدمات خانگی اغلب با کمبود وقت مواجه و وقت کافی ندارند؛ بدلیل اهمیت این موضوع این مطالعه عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر میزان و نحو ه گذران اوقات فراغت زنان متأهل شاغل و موانع موجود بر سر راه آنان را مورد بررسی قرار داد. نمونه مورد مطالعه 201 نفر از زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی بودند. نتایج بدست آمده از مطالعه نشان می دهد از بین متغیرهای مستقل در مدل تحقیق متغیرهای امکانات فرهنگی، تحصیلات، درآمد، تعداد فرزندان و نوع شغل همسر بیشترین تأثیر را بر میزان اوقات فراغت نمونه بررسی شده داشتند که 31 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دادند. نداشتن وقت به عنوان اولین مانع و کمبود امکانات دومین مانع از نظر پاسخگویان عنوان شد.
آشپزخانة مدرن و مفهوم اجتماعی فرهنگی آن در زندگی خانوادگی قشر مذهبی ایران: نمونة موردی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود آشپزخانة مدرن به ایران و عمومی شدن آن در دهة 1330 مفهوم نوین «آشپزخانه به منزلة قلب خانه» را وارد زندگی روزمرة زن ایرانی نمود. در این مقاله، از طریق پیمایش کیفی و تحلیل تطبیقی پاسخ ها، جنبه های گوناگون مفاهیم فرهنگی آشپزخانه در زندگی معاصر در قیاس با سبک پیشین زندگی، مورد مطالعه قرار گرفته است. تمرکز این مطالعه بر خانواده های مذهبی در شهر قم بوده است. طی این بررسی مشخص گردید که سه گسترة معنایی باید برای توضیح مفاهیم فرهنگی اجتماعی آشپزخانه در زندگی زنان مسلمان ایرانی در نظر گرفته شود: از فضای شخصی با محرمیت ویژه (برای زنان) تا یک فضای زندگیِ خانوادگی، از یک فضای خدماتی تا یک فضای سرشار از روح زندگی و از یک مکان مقدّس تا یک مکان عادی که دارای تداعیات خاص خود در زندگی زنان مسلمان ایرانی است. به عنوان یک نتیجه، این امر قابل ذکر است که اکنون تصویر ایده آل از آشپزخانه در متن فرهنگی مورد بحث، یک فضای شخصیِ زنانه و در همان حال، یک مکان موقّتی خصوصیِ خانوادگی است که البته فاقد همه جانبگی کیفیت فضای زندگی مربوطه تصور می شود.
تحلیل و اولویت بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان با استفاده از تکنیک تاپسیس
حوزههای تخصصی:
ایجاد توازن و هماهنگی در بین مناطق مختلف جغرافیایی از نظر برخورداری از امکانات و خدمات، از مصادیق بارز توسعه یافتگی به شمار می رود. برای ایجاد این توازن و تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده که اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای، شناخت نابرابری های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی نواحی مختلف می باشد. هدف از تدوین این مقاله، سطح بندی و تعیین میزان نابرابری موجود میان شهرستان های استان لرستان می باشد. برای این منظور تعداد 84 شاخص انتخاب گردید. نتایج تحقیق نشان داد که، شهرستان خرم اباد با ضریب اولویت 542/0 دارای رتبه اول از نظر میزان توسعه یافتگی می باشد. این شهرستان به دلیل مرکزیت اداری و اقتصادی به عنوان یک مکان جذب سرمایه امکانات و خدمات، نیروی انسانی متخصص و. .. موجب این برتری بر سایر مناطق استان شده است. همچنین شهرستان سلسله با ضریب اولویت 264/0 در آخرین مرتبه توسعه یافتگی در استان قرار گرفته است. ضریب پراکندگی به دست آمده 36/0 می باشد که نشانگر وجود تفاوت و شدت نابرابری در میزان بهره مندی از امکانات و شاخص های توسعه است.
در کشورهای شوروی سابق
حوزههای تخصصی:
سخنرانی: تبادل فرهنگی میان ملتها؛ موانع و راهکارها
حوزههای تخصصی:
سخنرانی/ روش شناسی و نگرشها
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی جامعه شناختی فرهنگ اعتماد در بین دانشجویان اقوام چهارگانه آذری، فارس، کرد و لر
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به مطالعه ی اعتماد بین قومی و سنجش عوامل اجتماعی موثر بر آن می پردازد. اعتماد به عنوان یکی از مولفه های کانونی سرمایه ی اجتماعی و از موضوعات اصلی مورد توجه علمای اجتماعی در جهان معاصر است. در ایران نیز با توجه به شرایط زیست چند قومی بحث درباره عوامل و موانع اعتماد بین اقوام و اقلیت ها از یک طرف و اقوام و دولت مرکزی از طرف دیگر همواره از دغدغه های دولتمردان و محققان بوده است. درمقاله حاضر بعد از مرور دیدگاه ها و منابع تجربی موجود یک چارچوب نظری تنظیم گردید و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح شده است. پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در مورد 400 نفر نمونه از دانشجویان آذری، فارس، کرد و لر دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم سابق) تهران انجام شد. یافته ها نشان می دهد میانگین فرهنگ اعتماد بین قومی دانشجویان آذری، فارس و لر نسبت به یکدیگر بالاتر از حد متوسط است اما میانگین فرهنگ اعتماد بین قومی کردها نسبت به اقوام دیگر پایین تر از حد متوسط است و میانگین اعتماد همه اقوام نیز به استثنای آذری ها نسبت به کردها پایین تر از حد متوسط است. نتیجه تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ضریب همبستگی چندگانه فرهنگ اعتماد بین قومی 55/0 می باشد و در مجموع به ترتیب متغیر های تصورات قالبی، اعتماد درون قومی، قوم مداری، اعتماد عام و اعتماد سیاسی 28 درصد تغییرات فرهنگ اعتماد بین قومی را تبیین می کنند.
چند مشکل خانواده های شهری
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۳ شماره ۱۵۴
حوزههای تخصصی:
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
کیفیت نهادی و رشد اقتصادی؛ دموکراسی یا حاکمیت قانون؟ (مورد مطالعه گروه کشورهای اسلامی، 2011-2002)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی از عوامل مطرح شده در تئوری های رشد مرسوم فراتر رفته و عوامل نهادی نیز مورد توجه محققان قرار گرفته اند. در همین راستا، هدف اصلی این مقاله نیز آزمون عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی با توجه به عوامل نهادی در کنار عوامل مرسوم، برای 53 کشور اسلامی در طی دوره ی 2011-2002 است. بررسی موضوع با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته داده های تابلویی بوده و عوامل نهادی نیز در دو گروه شاخص های حاکمیت قانون (زیر شاخص های حاکمیت قانون، رشوه و کیفیت نظارتی) و دموکراسی (زیرشاخص های دموکراسی، حقوق سیاسی، آزادی های مدنی، استبداد و نوع رژیم سیاسی) استفاده شده اند. نتایج نشان می دهند زیرشاخص های نهادی مربوط به گروه حاکمیت قانون در برآوردها به لحاظ آماری معنادار بوده و رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهند و برای شاخص دموکراسی نیز زیرشاخص های دموکراسی و آزادی های مدنی اثر معناداری بر روی رشد اقتصادی داشته اند. این نتیجه نشان از همگامی این دو گروه از متغیرها در اثرگذاری بر رشد اقتصادی دارد و بیان می کند در اصلاحات نهادی باید نگاه اصولی به این دو گروه از عوامل داشته و همراه با حرکت به سمت دموکراسی، برقراری نهادهای حاکمیت قانونی مد نظر باشد.