فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی سیر تحول برنامه ی درسی آموزش علوم در جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به موضوع در کشورهای پیشرو و منتخب در زمینه علوم و فناوری گردآوری و بررسی شده تا نتایج پژوهش آماده شود. مقاله حاضر تلاش می نماید، مراحل مختلف سیر تحول آموزش علوم در جهان و عناصر اساسی هر مرحله شامل هدف ها، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
نتایج به دست آمده، پنج مرحله را در سیر تحول برنامه ی درسی آموزش علوم از نیمه دوم قرن نوزدهم تاکنون، مشخص و معرفی نموده است. در مرحله اول از سال 1850 تا 1920، آموزش علوم صرفاً به دنبال آماده کردن دانش آموزان برای گذراندن امتحانات ورودی دانشگاه ها و ادامه تحصیلات بوده است. در مرحله دوم از سال 1920 تا 1957، آموزش علوم به دنبال آماده کردن دانش آموزان برای انجام کارهای عملی و حل مسایل روزانه زندگی بود. در مرحله سوم از سال 1957 تا 1980، آموزش علوم به دنبال پرورش افراد از دوران کودکی و شناخت محیط و سازش خلاق با آن بوده است. در مرحله چهارم از سال 1980 تا 2000، به فرآیند پژوهش، حل مسئله و طرح و توسعه مهارتهای تفکر در آموزش علوم اهمیت بیشتری داده شد. مفهوم «سواد علمی» مطرح شد. در مرحله پنجم از سال 2001 به بعد، پرورش سواد علمی- فناورانه چند بعدی هدفی اساسی است. تقویت یادگیری مادام العمر نیز مد نظر است. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند به برنامه ریزان، مؤلفان کتاب های درسی و معلمان و سایر علاقه مندان کمک نماید تا با دید وسیع تری نسبت به تدوین بهتر برنامه درسی، تغییر برنامه درسی و انتخاب مناسب تر اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی اقدام نمایند.
بررسی تأثیر جامعه پذیری سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان (مورد مطالعه شرکت نفت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که امروزه تحقیق و پژوهش بر روی آن ضروری به نظر می رسد، مسؤولیت پذیری اجتماعی کارکنان است. فضای بوروکراتیک و سلسله مراتبی بسیاری از سازمان ها باعث شده تا احساس تعهد و مسؤولیت پذیری کارکنان در قبال سازمان کمتر شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر جامعه پذیری سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان بر شرکت نفت کرمانشاه انجام شده است. این مطالعه با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. جامعه آماری کارکنان شرکت توزیع و پخش فرآورده های نفتی، پالایشگاه و خط لوله کرمانشاه بوده است. تعداد نمونه مورد مطالعه 400 نفر بود که با استفاده از دو روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که میانگین مسؤولیت پذیری اجتماعی برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین مورد انتظار (105) در حد پایین تری قرار دارد و نشان می دهد کارکنان در سازمان مذکور از مسؤولیت پذیری کمتری برخوردارند. نتایج نشان می دهد که جامعه پذیری سازمانی با مسؤولیت اجتماعی در همه ابعاد دارای رابطه معنادار است. نتایج نشان می دهد کارکنان برای انجام مشاغلی که به آنان واگذار می شود، به مهارت های ویژه نیاز دارند، ولی آنان به آگاهی از هدف های بنیادی سازمان، وسیله های دستیابی به این هدف ها، مسؤولیت های کاری خود و الگوهای رفتاری مورد پذیرش برای نقش هایی که از آنان توقع می رود نیز نیاز دارند. بنابراین، کارکنان از راه پذیرفته شدن در اجتماع سازمان، به شکل رسمی یا غیررسمی، از راه تماس های پیوسته و تجربه کاری با دیگران، به این اطلاعات دست می یابند.
اندازه گیری شاخص و پویش فقر در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"روش های ساده اندازه گیری فقر ـ مانند نسبت فقیران در کل جامعه و شاخص شکاف درآمدی ـ نمی توانند تحولات درونی جامعه اقتصادی را از حیث جابه جایی در گروه های درآمدی، انتقال درآمد، جمع پذیری گروه های اجتماعی در گروه بزرگتر، تقارن یا عدم تقارن، یکنواختی، رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی و جز آن منعکس کنند. بنابراین این شاخص ها برای نشان دادن تحول و پویش فقر ضعیف اند.
شاخص های پیچیده تر که از شاخص سن شروع می شوند، به نحوه توزیع درآمد و رتبه بندی درآمدی را در خود منعکس می کنند و گاه به ضریب جینی می رسد. تاکنون در حدود پانزده شاخص اساسی فقر که نحوه توزیع و انتقال درآمد، خط فقر و توزیع درآمد بین گروه های فقیر و دارا را به کار می برند، شناسایی شده اند. بعضی از آن ها با تابع رفاه اجتماعی سر و کار دارند که پدیده ای است. مستقیما غیرقابل اندازه گیری. به هر حال شمار شاخص های فرعی وابسته به آن شاخص های اصلی، بیش از 70 شاخص است. انتخاب شاخص مناسب برای هر جامعه بستگی به دسترسی به آمارها، ماهیت و ترکیب جمعیتی و درآمدی آن جامعه، هدف برنامه ریزی و سیاست گذاری و بالاخره انتخاب محقق دارد. من در این مقاله محتوا و توانمندی درونی شاخص های اساسی را با توجه به نیاز اقتصاد ایران بررسی کرده ام. برای این کار اصول نه گانه ای را که برای یک شاخص مفیدند ارائه داده ام و سپس با معرفی چند شاخص سن، چند شاخص کاکدانی، شاخص های تاکایاما و دیگران و اصول ویژه آن ها به ارزیابی نظری هر یک پرداخته ام. در انتها با بررسی وضعیت فقر و توزیع در ایران شاخصی را که عبارتست از میانگین هندسی شاخص سوم کاکدانی و شاخص اول سن معرفی کرده ام. با استفاده از برآوردهای غیرپارامتریک و تجربی و استفاده از آمارهای رسمی، شاخص فقر را در ایران محاسبه کرده ام. این شاخص، بالا و نامناسب با درآمدهای اقتصادی در ایران است.
"
تحلیل نشانه شناختی آگهی های بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران از منظر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
149-186
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی تبلیغات ابعاد مختلف زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده و جزو جداناشدنی آن تلقی می شود. تلویزیون به عنوان یکی از مؤثرترین رسانه ها در دوران کنونی برای تبلیغ کالاها، نقش مهم و اساسی در صنعت تبلیغات ایفا می کند. با این توضیح تحقیق حاضر آگهی های بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را با تأکید بر آرای بارت و ویلیامسن و نیز مدل تحلیلی جان فیسک به منظور شناخت عناصر سبک زندگی تحلیل کرده است. این تحقیق یک پژوهش کیفی است که سعی دارد به روش نشانه شناسی با بررسی انواع نشانه ها و قواعد حاکم بر آنها، ساختارهای معنایی فرهنگ و نظام ارزش های پنهان در تبلیغات را کشف کند. در اینجا با نمونه گیری هدفمند، 50 نمونه از آگهی های بازرگانی پخش شده از شبکه های سراسری سیمای جمهوری اسلامی ایران در بهار 1394 انتخاب شده است. یافته ها نشان می دهد مهم ترین ارزش های فرهنگی و نشانه های معنایی نهفته در این تبلیغات شامل «تلقی کالا به مثابه یک آرزو»، «مصرف کالا به مثابه رخداد یک معجزه»، «منزلت بخشی به کالا»، «اثرگذاری غیرواقعی کالا» و «برساختن نقش های جنسیتی» هستند. با توجه به اینکه آگهی های تجاری ظرفیت فرهنگ سازی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی را دارا هستند، لازم است سیاستگذاران فرهنگی و به ویژه مراکزی که به ساماندهی فرهنگ تبلیغات و شیوه های اجرا و ارائه آن در تلویزیون می پردازند، به ابعاد و کارکردهای مختلف تبلیغات تجاری نگاه ویژه ای داشته باشند.
نظریه های توسعه نیافتگی
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن به واسطه تغییراتی که در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پدید می آورد برای سیاست فرهنگی کشورها هم محدویت آفرین است و هم فرصت ساز. نقش عمده دولتها در سیاست گذاری فرهنگی و تمایل آنها به حفظ، گسترش و تقویت فرهنگ ملی تحت تاثیر جهانی شدن قرار گرفته و موجب پیگیری نوعی سیاست فرهنگی مبتنی بر تنوع و با تاکید بر ویژگیهای فروملی (محلی) و فراملی شده است. از حساسیتهای ملی در سیاست فرهنگی کشورها در پاره ای موارد کاسته شده و کنترل فرهنگی به آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده است. تعقیب سیاست فرهنگی در قلمرو ملی در اغلب موارد توفیقی نداشته و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی حالت تجاری به خود گرفته است. در مجموع، جهانی شدن هم زمینه (محدوده و قلمرو ملی)، هم محتوا (عناصر و اصول ملی) و هم طراح و مجریِ (دولت) سیاست فرهنگی را با چالش اساسی و جدی مواجه کرده است. تحت چنین شرایطی، سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز در سالهای اخیر شاهد تغییراتی بوده است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.
هویت ملی در شعارهای انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"شعارها نوعی قالب زبانی و نمادین برای بیان خواسته های انقلابی اند و با توجه به تولید شدنشان در جریان تحولات انقلابی و جایگاه کارکردی آنها در انگیزش و پویایی بخشیدن به انقلاب، از منابع قابل اعتنا در تحقیقات تاریخی می باشند.
این مقاله در صدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوی، چگونگی بازتاب هویت ملی در شعارهای انقلاب را مورد تبیین قرار دهد. انتخاب موضوع هویت ملی در انقلاب، برای این پژوهش، از این رو واجد اهمیت است که هویت ایرانیان، به هنگام انقلاب، در آستانه دگرگونی در عناصر تشکیل دهنده اش قرار گرفته است.
در این مقاله، دو جبهه خودی و دیگری، هر یک با شاخص های سرزمینی و فراسرزمینی تحلیل شده است. فراوانی ها نشان می دهد که چالش اصلی در انقلاب اسلامی بین دو عنصر خودی و دیگری سرزمینی است. دیگری فراسرزمینی به تبع تقابل با خودی سرزمینی یا خودی فراسرزمینی مورد چالش قرار گرفته و به خودی فراسرزمینی نیز در پیوند با سیاست انقلابی توجه شده است. شعارها نشان می دهد که هویت انقلابی ایرانیان در چالش با نظام بین المللی نیست. در واقع، هر چند بیگانه ستیزی و غرب ستیزی جزء جدایی ناپذیر هویت انقلابی است؛ اما پیدایش این رویکرد هویتی بیشتر برای رفع مشکلات داخلی بوده است."
بررسی جامعه شناختی نقش مدارس در شکل گیری هویت ملی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد هویت ملی را از طریق اجتماعی شدن به دست می آورند، آن را جزیی از شخصیت خود می سازند و در موقعیت های مناسب از آن استفاده می کنند. سازوکار تکوین هویت ملی برعهده آموزش و پرورش و به ویژه برعهده محیط جامعه ای به نام مدرسه است. عوامل متعددی در شکل گیری هویت ملی موثرند از جمله: تعامل های اجتماعی موجود در مدرسه همانند تعامل های گفتمانی، معطوف به قدرت، صمیمی (عاطفی) و مبادله ای، فضای نمادین مدرسه و همکلاسی ها. در این پژوهش هویت ملی در سه حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری بررسی شده است.در رویکرد نظری این تحقیق از اندیشه های صاحب نظرانی چون هابرماس، پارسونز، کلمن، هومنز و بلاو بهره گرفته شده و در مقوله تکوین هویت ملی به اندیشه جنکینز توجه گردیده است.روش تحقیق پیمایشی، و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است. برای انجام پژوهش، نخست اعتبار و روایی ابزار تعیین شد و سپس در جامعه آماری دانش آموزان پایه سوم و پیش دانشگاهی چهار ناحیه شهر شیراز با نمونه 470 نفر با روش نمونه گیری احتمالی و مطبق خوشه ای، به شیوه تصادفی تحلیل و بررسی شد.نتایج به دست آمده از این پژوهش، حاکی از آن است که هویت ملی دانش آموزان قوی است. هویت ملی در حیطه شناختی در سطح بالاتر و در حیطه رفتاری در پایین ترین سطح قرار دارد. در تکوین هویت ملی تعامل های اجتماعی مبادله ای عاطفی (صمیمی) و گفتمانی به ترتیب دارای اثر مثبت هستند؛ ولی تعامل های معطوف به قدرت بر هویت ملی، اثر منفی می گذارند. در نهایت هر چه میزان تعامل های صمیمانه (عاطفی)، مبادله ای و گفتمانی بین اولیا مدرسه و دانش آموزان بیشتر شود، هویت ملی تقویت می گردد.
پدیده بیگانگی از کار در ساختار نظام اداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین اصطلاحاتی که امروزه در بحث های مربوط به جامعه شناسی به کار برده می شود «از خود بیگانگی» است. صاحب نظران جامعه شناسی برای نخستین بار از خود بیگانگی را حالتی تعریف کردند که در آن آدمی در زندگی روزمره بخشی از وجود خود را فراموش می کند تا بتواند به وظیفه شغلی – سازمانی خود بپردازد و یا در واقع نقش بازی کند. ولی در این نقش بازی کردن از آن نوع زندگی که برای آن توانایی دارد، جدا مانده یا دور می افتد، و یا بیگانه می شود.جامعه شناسان کلاسیک ادعا می کردند که کارگر قرن نوزدهم میلادی در میان چرخ دنده های زنجیره تولید، به دلیل نقش هایی که به ایفای آنها ناگزیر بود به از خود بیگانگی دچار شده بود. این از خود بیگانگی در چند سطح روی می دهد. اولا کارگر از فرآورده کار خود و ثانیا از نظام سازمانی (یا وسیله تولید) که این فرآورده را تولید می کند بیگانه می شود. بنابر نظر اینان، دلیل این بیگانگی این است که کارگر اختیار، آزادی و تسلط بر سرنوشت خود و آرزو برای اظهار وجود را در ازای دریافت یک دستمزد ناچیز از دست می دهد. این از دست دادن مفهوم خود، در نتیجه پیوستن به نظام کارخانه و یا سازمان تولید وی را بر آن می دارد تا از فرآورده های آن نظام بیزار و یا بیگانه شود. ثانیا آن جا که فرد به ناچار باید آرزوهای خود را برای اظهار وجود و تسلط بر سرنوشت خود رها سازد تا بتواند در نظام کارخانه یا سازمان باقی بماند، از آن جنبه های خویش که خواهان تسلط بر خود و تجربه با معنا هستند نیز بیگانه می شود و دور می افتد. در واقع وی از آن جنبه های منش یا روان خویش که قادر به ابزار آنها در زندگی روزمره نیست بیگانه می شود ...
بررسی تحلیلی مبانی ، اصول و روش های تربیت سیاسی از منظر امام علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از تحلیل محتوا، مبانی، اصول و روش های تربیت سیاسی از منظر امام علی(ع) مورد بررسی قرار گرفته است.
1. مبانی تربیت از منظر امام علی (ع) شامل نه مبنا به این شرح است: عبودیت و بندگی خداوند متعال، اعتدال، مدنیت، تاثیر محیط، اندیشه ورزی، کرامت، آزادی و اختیار، ضعف و جاذبه احسان می باشد. 2. درمبنای عبودیت و بندگی خداوند متعال، اصول پنج گانه تربیتی شامل خدا محوری، توکل بر خدا، اعتقاد به عالم آخرت و زندگی پس از مرگ، محوریت دین در همه امور زندگانی از جمله سیاست (جدائی ناپذیری دین از سیاست) و حاکمیت اخلاق است. 3. در مبنای توازن، اصول سه گانه تربیتی شامل عدالت، ، محوریت قانون، و شایسته سالاری است. 4. درمبنای مدنیت، اصول سه گانه تربیتی شامل مردم سالاری، سامان بخشی وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه و تامین امنیت است.
5. درمبنای تاثیر محیط، اصول دو گانه تربیتی شامل، اصلاح شرایط و ایجاد زمینه است. 6. در مبنای اندیشه ورزی، اصول دوگانه تربیت شامل تعقل و تفکر و کسب بینش است. 7. مبنای کرامت شامل اصل عزت است. 8. مبنای آزادی و اختیار شامل اصل تشبه به ابرار است 9. مبنای ضعف شامل اصل تساهل است 10. مبنای جاذبه احسان شامل اصل فضل است 11. نه مبنا و 22 اصل ذکر شده مجموعاً 79 روش تربیتی استخراج شده دارند.
بازار پیام و آینده ارتباطات میان فرهنگى
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، در ابتدا نگاهى کوتاه به سیر تحول ارتباطات میان فرهنگى در جهان قبل از فن آورى هاى نوین اطلاعاتى - ارتباطى (ICT) مى شود و با تاکید بر نقش جبر و اختیار در ارتباطات میان فرهنگى نشان داده مى شود که نظام ارتباطات میان فرهنگى تا قرن 13 میلادى به صورت چند قطبى بوده و از قرن چهاردهم، عصر سلطه «یک قطبى» آغاز و با تحولاتى چند، به دوران جهانى شدن یا به تعبیر هربرت مارشال مک لوهان، به دوران زندگى انسان در دهکده جهانى رسیده است. عصرى که اگر چه محصول یک فرآیند تاریخى است، اما در آن، اجراى پروژه هاى ارتباطى علیه فرهنگ هاى دیگر سهل تر شده است.
مقاله در ادامه، این دیدگاه را مطرح مى کند که اگر چه شکل گیرى اصطلاح «امپریالیسم فرهنگى»، محصول نظام تک قطبى با مرکزیت امریکا و به وجود آمدن اصطلاح «تهاجم فرهنگى»، حاصل تحولات عصر دهکده جهانى است، اما آن چه «تهاجم فرهنگى» نامیده مى شود، تفاوت هاى عمیقى با «تهاجم نظامى» دارد.
مقاله ضمن تبیین برخى از تفاوت هاى مذکور، کوشش مى کند که نشان دهد وضعیت حاضر، یک دوره در حال گذر است و طى چند دهه آینده، ویژگى هاى دهکده جهانى تغییر خواهد کرد و عصر جدیدى آغاز خواهد شد که نویسنده به دلیل مشابهت نسبى ویژگى هاى آن با سازو کار حاکم بر بازارهاى سنتى مشرق زمین، طى مقالات متعدد خود آن را «بازار پیام» نامیده است.
آخرین بخش مقاله اختصاص به توصیف برخى ویژگى هاى ارتباطات میان فرهنگى در بازار پیام، به ویژه تحولات سخت افزارى و نرم افزارى مربوط به زبان دارد و نگاهى به آسیب شناسى ایران در بازار مذکور خواهد نمود.
"
بررسی کارکردهای اجتماعی و فرهنگی دانشگاه ها از نظر دانشجویان ( مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه از کارکردها و رسالت های کلیدی دانشگاه ها در کنار اهتمام به وظایف و کارکردهای علمی، رسالت های اجتماعی و فرهنگی دانشگاه هاست که به شدت مورد تاکید قرار گرفته است. اگرچه کارکردهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه که شامل تولید، اشاعه و آموزش دانش و تربیت نیروی متخصص است، اهمیت خاصی دارد و جزو وظایف ذاتی دانشگاه هاست، اما کارکرد فرهنگی و اجتماعی دانشگاه که شامل؛ کمک به رشد و توسعه فرهنگی، آگاهی تاریخی، سرمایه فرهنگی، مشارکت اجتماعی و تجدید حیات جامعه، جامعه پذیری، تعالی معنوی و . . . است، اهمیت خاصی یافته و ضرورت توجه به آن به یک مسئله حیاتی بدل شده است. لذا با توجه به اهمیت و ضرورت این مسئله، هدف کلی پژوهش، بررسی کارکردهای اجتماعی و فرهنگی دانشگاه ها و میزان تحقق پذیری آن ها از دیدگاه دانشجویان با در نظر گرفتن ویژگی های فردی و پایگاه اجتماعی– اقتصادی خانواده هایشان می باشد. تحقق هدف فوق و شناخت دقیق ابعاد مسئله، در گرو ارزیابی تحقیقات و مطالعات پیشین و امعان نظر در نظریه های موجود است. در راستای تحقق این مهم، مسئله پژوهش در پرتو نظریه کارکردگرایی و مدل نظری AGIL، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی دیدگاه های دانشجویان مورد تحلیل و مداقه قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، ارزیابی دانشجویان در خصوص کارکردهای دانشگاه در سطح نسبتاً خوب بوده است، بطوریکه بین سرمایه فرهنگی و سن، مقطع تحصیلی و نیز رشته تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری نشان داده می شود. همچنین بین تعالی معنوی و سن و رشته تحصیلی نیز رابطه معناداری وجود دارد.
مقاله انگلیسی: بررسی تطبیقی ظرفیت های گردشگری سلامت در ایران و هند بابهره گیری ازمدل SWOT و فرایند سلسله مراتبی AHP (A Comparative Study of Health Tourism Potentials in Iran and India)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توریسم سلامت امروزه از مهمترین شاخههای صنعت توریسم است و دارای منافع اقتصادی و اجتماعی بالایی میباشد که در این فرایند مردم برای دستیابی به مراقبت های درمانی- بهداشتی و جراحی، سفرمیکنند. بهطوری که این مهم باعث گردیده سازمانهای دست اندر کار در کشورهای مستعد بیش از پیش توجه خود را به این بخش از صنعت توریسم جلب نموده و برای آن برنامهریزی کنند. کشور ایران نیز به عنوان یکی از مقاصد گردشگرپذیر توانایی این را دارد که به یک قطب گردشگری سلامت تبدیل شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ظرفیتها و کارکردهای موثر بر گردشگری سلامت در ایران و هند میباشد. این مقایسه می تواند کمک زیادی به برنامهریزان جهت استفاده ی متقابل از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل گردشگری سلامت در این دو کشور بنماید. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدلSWOT صورت پذیرفته و جهت وزن دهی به عوامل داخلی و خارجی از فرایند سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که در هند امتیاز وزنی قوتها 6/3 با تأثیر پذیری بالا و ضعفها با 8/2 دارای تأثیر پذیری کم، همچنین امتیاز وزنی فرصتها در هند 6/3 و تهدیدات 4/3 قابل ارزیابی میباشند. در ایران نیز قوتهای گردشگری 8/3، ضعفها 5/3 با درجه تأثیر پذیری بالا و فرصتها با امتیاز 8/3 و تهدیدات نیز با امتیاز 1/4 با تأثیرپذیری بسیار زیاد ارزیابی گردید. درعین حال یافتههای این پژوهش بیانگرآن است که هند توانسته از فرصتها و قوتهای گردشگری سلامت بهره برداری مناسب نموده و ضعفهای سیستم را بی اثر نماید. برنامهریزان گردشگری سلامت در ایران نیز باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا از ضعفها و تهدیدات گردشگری سلامت بکاهند و قوتها و فرصتهای آن را با با بهرهگیری از تجربه ی هند، در کشور تقویت نمایند. درمتن اصلی مقاله با توجه به یافتههای این پژوهش، راهبردهایی رهگشا جهت گسترش گردشگری سلامت در هر دو کشور ارائه شده است.
جامعه شناسی فقر
تصویری از سبک زندگی فرهنگی جامعه دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"غالب نظریه ها درباره نقش دانشگاه در دنیای جدید استدلال می کنند که ارتقای فرهنگ و تربیت شهروند مشارکت جو در کنار تربیت فرد متخصص از اعم وظایف دانشگاه جدید است. مصرف محصولات فرهنگی نیز یکی از راه های مهم ارتقای سرمایه فرهنگی و آماده شدن دانشجویان برای ایفای نقش هایی است که انتظار می رود در دنیای جدید ایفا کنند. مقاله حاضر با بررسی میزان مصرف فرهنگی دانشجویان ایرانی به بررسی این مسئله می پردازد که میزان مصرف فرهنگی دانشجویان در شرایط فعلی تا جه اندازه قادر است ایشان را برای ایفای نقش شهروند آگاه و مشارکت جو آماده کند. هم چنین بر مبنای نظریه سبک زندگی و انتقال بین نسلی سرمایه فرهنگی، ایده هایی درباره آینده مصرف کالاهای فرهنگی در ایران ارائه شده است.
"
ارزش های اجتماعی و فرهنگی در ایران
حوزههای تخصصی:
نوربرت الیاس بنیانگذار جامعهشناسی فرآیند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوربرت الیاس با تأکید بر ضرورت توجه به نسبی بودن تأثیر عوامل مختلف در صورتبندیها و فرایندهای اجتماعی و نیز توجه به صیرورت تاریخی آنها، پایههای "جامعهشناسی آرایشی" یا به تعبیری دیگر از خود او، "جامعهشناسی فرایند" را مستحکم ساخته است. در واقع هنر اصلی الیاس ایجاد سنتز یا ترکیبی مناسب از آثار کنت، دورکیم و وبر است. او بر آن است که آدمیان را باید در تعامل و وابستگی متقابل به یکدیگر مورد شناسایی قرار داد. زندگی انسانها وابسته به آرایشهای مختلفی است که روابط آنها با یکدیگر، آن را شکل میدهد. این آرایشها مدام در حال تغییرند و در جریان این تغییر، با شیوههای متنوعی نظم پیدا میکنند. بنابراین، برای شناخت صحیح و دقیق رویدادهای اجتماعی باید فرایند و ماهیت آرایشهای موجود را به خوبی درک کنیم او زندگی اجتماعی را به یک بازی تشبیه میکند که هر یک از حرکتهای بازیکنان فقط با شناخت آرایش تیمی و حرکتهای قبلی امکانپذیر خواهد بود. پس مفهوم آرایش ناظر بر شبکههای متداخل و به هم پیوستهای است که کنش افراد را به یکدیگر میپیوندد و آنان را هم به انجام کارهایی قادر میسازد و هم از انجام کارهایی باز میدارد. حتی گروههای متخاصم نیز با یکدیگر روابط و در نتیجه بر یکدیگر تأثیرات متقابلی دارند. محور این آرایشهای متغیر، نوعی تعادل قدرت متحرک است که گاه به این سو و گاه به آن سو میرود. قدرت عامل توانایی بخش و در عین حال، محدود کنندهای است که بر روابط انسانی حاکم است. بهنظر میرسد که آشنایی با مبانی، ساختار و ساز و کارهای جامعهشناسی آرایشی گذشته از جنبه نظری آن، میتواند ما را در شناخت ماهیت آرایشهای اجتماعی موجود و تحولات گوناگون و پرشتاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه سالهای اخیر بهعنوان یکی از عوامل زمینهساز آینده، مدد دهد.