فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
بررسی عوامل مؤثر بر صیانت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه اداره فرهنگ، عرصه ای گسترده و عمیق است. در این میان عوامل متعددی می تواند فرهنگ را تحت تأثیر خود قرار داده و آن را دگرگون سازد. صیانت فرهنگی به هویتی اشاره دارد که در طول زمان فرهنگ را از انحطاط باز داشته و سعی در ایجاد تحولی مثبت در آن دارد. در میان تلاش های بسیاری که در طول زمان برای ایجاد ثبات و ارتقاء فرهنگ صورت پذیرفته، این تحقیق نیز تلاشی برای بازشناسی عوامل مؤثر برای صیانت فرهنگی است. بدین منظور، ابتدا به تعریف فرهنگ پرداخته و سپس با معرفی صیانت فرهنگی، عوامل مؤثر بر آن تبیین شده که عبارت اند از: عوامل ذاتی (ارتباط متناسب باورها، ارزش ها، مصنوعات و قدرت سطوح فرهنگی)؛ عوامل درونی(جامعه پذیری، نظارت و کنترل اجتماعی و نهادی سازی)؛ عوامل بیرونی (تبادل و هجوم فرهنگی). بر این اساس، با مراجعه به خبرگان عرصه فرهنگ، اثرگذاری هریک از عوامل و میزان آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در پایان، مبتنی بر نتایج این پژوهش، راهکارهایی جهت اقدام مؤثرتر در اداره فرهنگ ارائه می گردد.
مفهوم و روش های سنجش و اندازه گیری فقر و نابرابری/ فقر قابلیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
عمده تحلیل های مرتبط با فقر مبتنی بر رویکردی است که می بایست آن را رویکردی «درآمد محور» بنامیم. تعریف فقر، روش های اندازه گیری آن و نهایتا سیاست های اجتماعی و اقتصادی معطوف به فقر نیز به نوبت خود از نگاه «درآمد محوری» تاثیر می پذیرند. در تحلیل های رایج، فقر عبارت است از کمبود درآمد کافی، که ما آن را «فقر درآمدی» می نامیم؛ متعاقب آن مبانی سنجش فقر و راهکارهای مقابله با آن مبتنی بر عنصری به نام درآمد خواهد بود. این تحلیل ها همان طور که نشان خواهیم داد از نواقص و نارسایی هایی رنج می برند. در صورتی که اگر فقر را موضوعی قابلیتی بدانیم نه درآمدی، آن گاه می بایست فقر را به مثابه محرومیت از قابلیت، یعنی توانایی خروج از وضعیت فقر تعریف کنیم. در این مقاله می کوشیم ضمن تبیین «فقر قابلیتی» ملهم از اندیشه های پرفسور آمارتیا سن، زوایای افتراق و تمایز آن را در تعاریف و روش های اندازه گیری فقر و تاثیر آن در سایر تحلیل ها و سیاست های اقتصادی با رویکردهای رایج مطمح نظر قرار دهیم.
نقش خانواده نابسامان بر پدیده کودکان کار (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله و هدف: میلیون ها کودک در سراسر جهان در خیابان ها کار و زندگی می کنند؛ چنانکه از پدیده کودکان کار به عنوان تراژدی شهرهای بزرگ جهان معاصر یاد می شود. در کشور ما نیز حضور کودکان در محیط کار به اشکال مختلف و در بیشتر موارد به علت وجود خانواده نابسامان همواره وجود داشته است؛ شهر یزد نیز از این پدیده مستثنی نیست. گسترش این پدیده، در سال های اخیر به حدی است که واکنش افکار عمومی را برانگیخته است. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش خانواده نابسامان در بروز پدیده کودکان کار پرداخته می شود.روش: روش تحقیق مرجع مقاله حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است که با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه، کودکان کار پذیرش شده در مرکز کودکان خیابانی استان یزد را که بر اساس آمار سازمان بهزیستی استان یزد، 210 نفر می باشند، مورد مطالعه قرارداده است.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که عواملی چون بیکاری سرپرست خانواده و فقر اقتصادی خانواده ها، خشونت خانوادگی و فقدان الگوهای تربیتی سالم در رفتار والدین با یکدیگر وکودک و اعتیاد والدین در بروز پدیده کودکان کار نقش داشته اند. در بین این عوامل، خشونت والدین نسبت به کودک و خشونت والدین نسبت به یکدیگر بیشترین تاثیر رادر بروز این پدیده داشته اند.نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که رفتار نامناسب والدین با کودک، ناتوانی اقتصادی خانواده، ناسازگاری و عدم تطابق سرپرست خانواده با نقش نظارتی و سرپرستی خود به علت استعمال مواد اعتیادآور به عنوان عوامل پدیدآورنده پدیده کودکان کار محسوب می شود. همچنین مهاجرت های روزافزون به شهر یزد زمینه ساز تشدید این پدیده اجتماعی شده است.
سند چشم انداز 1404، قانون برنامه چهارم توسعه و تحولات بنیادی مورد نیاز دانشگاهها (مطالعه موردی: دانشگاه صنعتی مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ابلاغ سند چشم انداز بیست ساله، مسیر تکامل توسعه در دو دهه آینده کشور ترسیم گردید. در همین راستا، اهداف چهار برنامه پنج ساله توسعه باید بتواند ایران را در بیست سال آینده به سر منزل مقصود برساند. برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از سال 1384 شروع و تا پایان سال 1388 به اتمام خواهد رسید، سرآغازی بر این مسیر پر چالش است. اهم آنچه را در برنامه چهارم در رابطه با موقعیت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی بر آن تاکید شده است می توان در ماده 49 مشاهده نمود. مفاد ماده مذکور ایجاد تحولات بنیادی در دانشگاه ها را غیر قابل اجتناب نموده است. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است تا با روش های توصیفی، پیمایشی و تحلیلی ضرورت و چگونگی تحولات مورد نیاز را با دیدگاهی استراتژیک مورد بررسی قرار دهد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تحلیل اطلاعات نیز از روشهای آماری بهره گیری شده است. قلمرو مکانی تحقیق دانشگاه صنعتی مالک اشتر در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز است. جمعیت آماری آن نیز کلیه روسا و معاونان دانشگاه، روسا و معاونان مجتمع های دانشگاهی، روسا و معاونان دانشکده ها در سال تحصیلی 86-85 می باشند. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که تحولات بنیادی در چهار حیطه «رسالت و اهداف»، «استراتژی ها و خط مشی ها»، «ساختار و وظایف»، و «عوامل محیطی و گروه های ذی نفع» مورد نیاز دانشگاه می باشد. در حیطه رسالت و اهداف، «تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه»؛ در حیطه استراتژی ها و خط مشی ها، «جهانی شدن»؛ در حیطه ساختار و وظایف، «ارایه خدمات تخصصی»؛ و در حیطه عوامل محیطی و گروه های ذی نفع، «هیات امنا»، اولویت های اصلی برای ایجاد تحولات مورد نیاز شناخته شدند. همچنین در بین حیطه های ذکر شده، حیطه «رسالت و اهداف» به عنوان با اولویت ترین حیطه برای تحولات بنیادی در دانشگاه صنعتی مالک اشتر از سوی مسوولان معرفی شده است.
سنخ شناسی الگوهای روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی سال های اخیر در ایران، به تدریج، ابعاد متفاوتی به خود گرفته اند و نه تنها ارزش ها که رفتارهای افراد را مشمول تغییر قرار داده اند. یکی از این تغییرات در حوزة روابط جنسی پیش از ازدواج و در مناسبات با جنس مخالف روی داده است. نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهد که روابط جنسی پیش از ازدواج، در سال های اخیر، میان جوانان افزایش یافته است. اما بیان «رشد» این روابط همة ماجرا نیست؛ چرا که افزایش حجم این رفتارهای جدید به تدریج پیچیده تر شدن آن ها را نیز در پی داشته است تا آن جا که امروزه با «گونه های متفاوتی» از روابط جنسی پیش از ازدواج مواجه ایم که خاستگاه های متفاوتی دارند. هدف این تحقیق کیفی سنخ شناسی الگوهای متفاوت روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران بوده است. در این تحقیق، با 54 نفر از پسران و دخترانی که این روابط را تجربه کرده اند مصاحبه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که الگوهای روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران به حداقل «شش دسته» تفکیک و تکثیر شده است. این الگوها عبارت اند از 1. روابط آزاد (الگوهای روسپی گری)؛ 2. روابط صیغه ای؛ 3. روابط دوست دختر ـ دوست پسر؛ 4. روابط هم خانگی؛ 5. روابط ضد عاشقانه (الگوهای فریب)؛ و 6. روابط مبتنی بر عشق سیال. این الگوهای گوناگون را می توان در زیر چتر سه گفتمان متفاوت از یک دیگر مجزا کرد: «گفتمان پیشامدرن» (روابط دسته های اول و دوم)، «گفتمان مدرن» (روابط دسته های سوم، چهارم، و پنجم)، و «گفتمان پسامدرن» (روابط دستة ششم). هریک از این گفتمان ها سوژه ها را در جهت خاصی فرا می خوانند و افراد در این گفتمان ها نه صرفاً رفتارها که ارزش های متفاوتی نیز پیدا کرده اند. در این میان، گفتمان پیشامدرن قدمتی به درازای تاریخ دارد که تاکنون به بقای خود ادامه داده است؛ اما، در کنار آن ، امروزه، در لایه های پنهان جامعة شهری، دو گفتمان مدرن و پسامدرن نیز سر برآورده اند که، به رغم تفاوت هایشان، هر دو محصول فرایند مدرنیته در جامعة ایرانی اند ؛ الگوهایی از رابطه که به مدد تحولات ساختار اجتماعی و اقتصادی و تغییرات ارزشی ناشی از آن، در سال های اخیر، با گسترش زیادی مواجه شده اند.
کاربست نظریه برینگتون مور در مورد انقلاب اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی در کاربست نظریه برینگتون مور بر انقلاب ایران دارد. سؤال اصلی این مقاله آن است که آیا نظریه مور توان تبیین انقلاب ایران را دارد. برای پاسخ به این سؤال ابتدا متغیرهای مورد نظر مور یعنی نوع نظام کشاورزی، روابط دولت / طبقه، توان انقلابی دهقانان و قوت انگیزه بورژوازی برای نوسازی، در مورد انقلاب ایران به کار گرفته شده است. آنگاه امکان وقوع انقلابهای از بالا، دهقانی و بورژوایی در جامعه ایران بررسی شده است.
هویت فرهنگی ایرانیان از رویکرد های نظری تا مؤلفه های بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت یکی از پیچیده ترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار می رود؛ پدیده ای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان می سازد. در یک نگاه کلی می توان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود؛ رویکردی که هویت را در کنار غیریت مورد توجه قرار داده و بدین سان واحد تحلیل خود و دیگری را در حوزه هویت برجسته می سازد؛ اما وقتی از هویت فرهنگی سخن می گوییم نسبت هویت با مفاهیم پیچیده ای چون فرهنگ و ملیت، کلافی درهم تنیده را پدیدار می سازد که مفهوم هویت را با رویکرد های نظری گوناگون مواجه می سازد. این معنا در مورد ایران از اهمیت والایی برخوردار است زیرا منابع هویتی ایرانی، اسلامی و غربی هرکدام در دوره ای و به نحوی در انباشت هویتی ایرانیان تأثیر گذاشته و هویت فرهنگی ایرانی معاصر را پدید آورده اند. در این راستا می توان دو رویکرد هویتی را در نظر گرفت: رویکرد توصیفی که ناظر به حال و گذشته است و رویکرد تجویزی یا سیاستی که ناظر به سیاست های هویتی است. در رویکرد تجویزی، مؤلفه های هویتی مفاهیمی عام، انتزاعی و کلی هستند چراکه اساساً تغییر و تحول هویتی حرکتی تدریجی و البته آرام در نظر گرفته می شود. با لحاظ نمودن این مبنا در سیاست هویتی، می توان مؤلفه های اصلی هویت فرهنگی ایرانیان را در پنج حوزه تحلیل کرد: دیانت، زبان، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه فرهنگی و نظام اجتماعی.
مدیریت خانواده در نظریه های جامعه شناسی در مقایسه با نظریة علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر نظام خانواده دچار مشکلات و چالش های اساسی گردیده است .اختلافهای خانوادگی،طلاق،فرزندان بی سرپرست و بزهکاری نوجوانان و جوانان،نشان دهندة مشکلات اساسی در خانواده های ماست.بخشی از این مشکلات،نشانگر ضعف در برنامه ریزی،تصمیم گیری و سازمان دهی می باشد که در مدیریت خانواده تجلی می یابد.بنابراین به نظر می رسد خانواده ها برای غلبه بر این مشکلات نیازمند به بازنگری در نوع مدیریت خود برای رویارویی با پیچیدگی های زندگی کنونی،از جمله تربیت فرزندان و برقراری روابط مناسب با همسر می باشند.
در بین صاحب نظران اسلامی مرحوم علامه طباطبایی با بهره گیری از اندیشه های اسلامی و تعقل و آزاد اندیشی صاحب نظراتی در خصوص مدیریت خانواده می باشد،که می تواند کمک شایانی به حل مشکلات مدیریت خانواده در وضعیت در حال گذار کشورمان بکند.
لذا در این مقاله ابتدا گونه های مدیریت خانواده معرفی شده اند.سپس نظریه های مدیریت خانواده در نظریه های جامعه شناسی و دین اسلام مورد بررسی قرار گرفته اند.در ادامه نظر به اهمیت نظریه علامه طباطبایی خصوص مدیریت خانواده نظریه ایشان که بر تفکیک نقش ها و تعقل مبتنی است،مبسوط تر ارائه شده است.در پایان نیز ضمن نقد نظریه های مدیریت خانواده،الگوی مدیریت مشارکتی بر اساس آموزه های دینی و علمی برای خانواده اسلامی ـ ایرانی ارائه شده است.
نظریه های زندگی روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش وسیع مطالعات فرهنگی در سه دهه اخیر در متن مباحثاتی که میان مدرنیسم و پست مدرنیسم در گرفته، باعث شده است که زندگی روزمره به عنوان مقوله ای در خور اهمیت قلمداد شود. با توسعه مصرف گرایی و تبلیغات که هر دو زندگی روزمره را هدف قرار داده اند، مطالعات نقادانه فلسفی و جامعه شناختی زندگی روزمره، به وظیفه مهم متفکران انتقادی بدل شده است و آنان به طرق مختلف این وظیفه را انجام دادهاند.«رولان باروت» گرفته تا «تئودور آدورنو» و «هانری لفور» و «یورگن هابرماس» هر یک از منظری، زندگی روزمره را موشکافانه بررسی کرده اند اگر وظیفه تفکر انتقادی را دستیابی به امر انضمامی متصور شویم، حرکت از سوژه گرایی دکارتی به زیست - جهان را باید حرکتی در جهت رسیدن به این امر انضمامی بدانیم. این مقاله نشان می دهد که چگونه زندگی روزمره به معضله ای بدل شد که هم از حیث نظری و هم از حیث کنش اجتماعی، باید در بررسی و حل آن کوشید. آرای متفکرانی که برای حل این معضل کوشیده اند مورد بررسی قرار گرفته است و راه های برون رفت از مخمصه های زندگی روزمره در عصر مدرن نیز خاطر نشان شده است
دین، سرمایه اجتماعی و توسعه اجتماعی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که تمامی کشورها برای رسیدن به ثبات و ارتقای خود می کوشند، تردیدی نیست که توسعه به عنوان یکی از بنیانهای باثبات، در برنامه ریزی همه کشورها قرار می گیرد و مانند فراگردی جامع با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم، نهادهای ملی، تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق بوده و به عنوان راهبرد و مدلی متعالی مطرح می شود، اما اینکه چگونه این فراگرد در یک جامعه به منصه ظهور می رسد، اولین مساله ای است که نیازمند پژوهش و طرح مطالعاتی خاص است و به عنوان دغدغه ای اساسی، نگارندگان این نوشتار را بر ان داشته تا به ان پاسخ علمی دهند.
به نظر می رسد برای پاسخگویی به سوال فوق، بایستی به تبیین پیش شرط های اساسی توسعه پرداخت که در این راستا سرمایه اجتماعی دارای اهمیت ویژه ای است. سرمایه اجتماعی عبارت است از مفاهیمی چون اعتماد، هنجارها و شبکه هایی که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه یک اجتماع می گردد و در نهایت منابع متقابل انان را تامین خواهد کرد. این شاخصه ای است که به دلیل پیامدهای خرد و کلان خود، چنان با ابعاد توسعه آمیخته گشته که به عنوان عاملی اجتناب ناپذیر از ملزومات توسعه محسوب می گردد، اما انچه که به عنوان مساله دوم مطرح است، این است که چگونه سرمایه اجتماعی با فرایند توسعه مرتبط می گردد و به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار آن معرفی می شود؟
بدیهی است که تکوین سرمایه اجتماعی مستلزم وجود عواملی چند است که یکی از ان عوامل دین و فرهنگ دینی است. به نظر می رسد که دین به عنوان ارزشی متعالی با کارکردهایی چون انضباط بخشی، حیات بخشی، انسجام بخشی و … ساز و کارهایی را موجب می شود که در قالب انها سرمایه اجتماعی شکل می گیرد و پایه های تحکیم توسعه فراهم می شود. بنابراین، رابطه دین و سرمایه اجتماعی نیز سومین مساله ای است که به دلیل وجود چشم انداز دینی توسعه در جامعه کنونی ایران ، رابطه دین و سرمایه اجتماعی نیز از منظر تاثیری که دین بر فرایند توسعه دارد حایز اهمیت است و برای روشن شدن ان شایان بررسی و تحلیل است.
هدف تحقیق حاضر بر اساس بررسی شیوه مطالعات اسنادی و پیمایشی ارایه رهیافتی است که در قالب ان از یک سو دین به عنوان نظامی کثیرالاجزا از طریق ابعاد متعدد خود (اعتقادی، عاطفی، مناسکی، شناختی و پیامدی) فعلیت سرمایه اجتماعی را محقق می کند و از سوی دیگر سرمایه اجتماعی نیز چونان پدیده ای نیرومند از طریق سطوح ماهوی (ایجاد شبکه های اعتماد و پیوند سست و نیرومند کنشگران) و سطوح صوری و پیامدی (انجمن های داوطلبانه و هنجارهای دستوری)، زمینه ایجاد توسعه اجتماعی و فرهنگی پایدار را فراهم می اورد.
روش شناسی
1- روش اسنادی (Documetary method) که در آن به مطالعه کتب، مجلات و مقالات مرتبط پرداخته شده است.
2- روش پیمایش (Survey method) که به مطالعه «آنچه که هست» می پردازد و در این راستا با تنظیم و ارایه پرسشنامه به دانشجویان دانشگاه اصفهان، رابطه بین دینداری و سرمایه اجتماعی آنها سنجیده شده است.
فرآیند داوری مقالات در مجلات علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف معرفی فرایند داوری و ضرورت آن در نظارت بر کیفیت آثار علمی منتشرشده، به بررسی وجود/ عدم وجود فرایند داوری، انواع داوری های رایج، روش های تصمیم گیری، معیارهای مؤثر بر پذیرش مقاله، تصمیم گیرندگان اصلی، مسائل و مشکلات سردبیران، و هنجارهای رایج در فرایند داوری مجلات معتبر علمی ایران4 پرداخته است. بنابراین، با توجه به هدف پژوهش، روش اجرای آن پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. جمعیت آماری این پژوهش شامل 245 مجله علمی پژوهشی و ترویجی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که نوع داوری رایج در این مجلات «دوطرفه پنهان» است و روش غالب در پذیرش مقاله «اعلام نتیجه مقاله پس از داوری و طرح در جلسه هیئت تحریریه» است. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که دو معیار «اصیل و بدیع بودن پژوهش» و «ارتباط موضوع با خط مشی موضوعی مجله» نقش مؤثری در پذیرش مقالات دارند. از میان پنج رکن اصلی دخیل در فرایند داوری مجلات، «هیئت تحریریه» نقش اساسی تری در فرایند داوری مقالات داشته است. درباره مسائل و مشکلات، سردبیران مجلات ایرانی بیشتر با سه مسأله «طولانی بودن زمان داوری مقالهها»، «کیفیت ضعیف نگارش مقالهها»، و «مشکلات مالی» مواجه بوده اند.
بررسی آسیب شناسانه سیاست ها و سیاست گذاری های فرهنگی ایران بعد از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری در عرصه فرهنگ، ضرورت انجام یا امتناع، حدود و عرصه های آن، نهادهای مداخله کننده، نوع ارتباط و هم کنشی آنها، نظریه های سیاست گذاری فرهنگی(سازگاری با محیط بومی)، مدل ها، روش ها و... برخی مشکلات و پرسش های اساسی است که اکنون مدیریت عرصه فرهنگی کشور به گونه ای جدی با آنها مواجه است. با توجه به اینکه سند بیست ساله نظام، افق روشنی را برای جایگاه ایران در سال 1404 ترسیم نموده، لازم است در حوزه های علمی، فناوری، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هدف گذاری های مناسب صورت گیرد و استراتژی های رسیدن به این اهداف تدوین گردد. در مجموعه سیاست گذاری های عمومی، سیاست های فرهنگی بالاترین اهمیت را دارد. از این روست که در نگاه یونسکو (1998) فرهنگ و سیاست گذاری های فرهنگی نه در حاشیه بلکه در کانون فرایند توسعه پایدار کشورها تعریف می گردد.
در کشور ما، به دلیل تعدد مراجع تصمیم گیری و نهادهای سیاست گذاری فرهنگی و به دلیل نبود الگوی جامع و مشخص برای سیاست گذاری در حوزه فرهنگ، ابهام زیادی در مسئولیت های فرهنگی وجود دارد و تداخل و انسجام زیادی در برنامه و طرح های فرهنگی مشاهده نمی شود. بنابراین، آسیب شناسی سیاست ها و سیاست گذاری های فرهنگی کشور در دوران بعد از انقلاب اسلامی گامی ضروری، پیش از آغاز هر اقدامی، به نظر می رسد.
آسیب شناسی حقوقی کار کودکان و نوجوانان در کسب و کارهای خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قـوانین جمهوری اسلامی ایران دو سن مختلف (15 و 18 سال) به عنوان حداقل سن اشتغال تعیین شده است. هم چنین، کارگران بین سنین 15 تا 18 سال نیز تحت عنوان «کارگر نوجوان»، تعریف شده و مقررات خاصی در مورد شرایط کاری آنان وضع گردیده است.
با وجود این، ملاحظاتی در قانون کار وجود دارد که باعث می شود تحقق مفاد آن، در رابطه با کار کودکان و نوجوانان با چالش مواجه گردد.
برای مثال، مواد 188، 191 و 189 امکان مستثنا شدن کارگران کارگاه های خانوادگی، کارگران کارگاه های کوچک کمتر از 10 نفر و هم چنین برخی از فعالیت ها در بخش کشاورزی و دامداری از شمول قسمتی از قانون کار را فراهم می کند. استثنائات فوق باعث می شود تا بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانان شاغل در بخش های غیردولتی (که اکثریت شاغلان نوجوان و جوان را تشکیل می دهند) از مزایای رفاهی در نظر گرفته شده توسط قانون کار محروم شوند.
مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای به واکاوی این موضوع و بررسی خلاهای موجود در قوانین کشور می پردازد.
دوگانگی های فرهنگی تکنولوژی (رویکرد جامعه شناسی فرهنگی در تحلیل تکنولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ادبیات مطالعاتی و سیاست گذاری رایج در نهادهای علمی و اجرایی کشور در زمینه موضوعات صنعتی و تکنولوژیک اغلب ناکامی پروژه صنعتی شدن ایران در سده معاصر را بر مبنای عوامل اقتصادی، سازمانی و مدیریتی توضیح می دهند که این رویکرد خود از عوامل بازدارنده فهم و بومی سازی تکنولوژی است. این مقاله پس از طرح مسئله مزبور، برخی از مباحث مفهومی و نظری برای دریافت مقوله تکنولوژی در گستره ای وسیع تر و به ویژه در رویکرد فرهنگی را مطرح می کند. در مباحث نظری به مقولاتی چون تعارض بین فرهنگ های فناوری محور و میراث محور، تولید و مصرف خلاق تکنولوژی، ریشه گیریِ فرهنگی و استقلال نهادی تکنولوژی و تداوم میراث فرهنگی در جهان تکنولوژی پرداخته می شود. بخش دیگری از مقاله تاثیر تقابل های دو فرهنگ بر مصرف و تولید تکنولوژی در ایران را تحلیل می کند و از جمله تعارض دو کانون میراثی و تکنولوژیک فرهنگ، تقابل های معرفت شناختی در میان روشنفکران جدید، و لبه مصرفی فرهنگ خلاق تکنولوژی ایرانی را به بحث می گذارد. در بخش پایانی ضمن نتیجه گیری از دستاوردهای مفهومی و مطالعاتی مقاله، برخی از عام ترین راهبردهای استخراج شده از تحلیل فرهنگی تکنولوژی مطرح می شود و انجام برخی مطالعات جزئی تر و مفصل تر در زمینه های گوناگون به منظور زمینه سازی برای یک فراتحلیل پیشرفته تر و ارائه سیاست ها و راهکارهای مناسب به منظور ارتقای جهت گیری های ملی در حوزه سیاست گذاری های فرهنگی و توسعه تکنولوژی، پیشنهاد می شود.
"